مراسم بزرگداشت سردار سرلشكر پاسدار شهید حاج حسین خرازی برگزارشد
مراسم بزرگداشت سردار سرلشكر پاسدار شهید حاج حسین خرازی با عنوان فاتح فتحالمبین پنج شنبه شب گذشته با حضور شخصیتهای مهم لشكری و كشوری در تالار وزارت كشور برگزار شد. به گزارش ایلنا، وزیر امور خارجه، رئیس مجلس، فرمانده نیروی زمینی ارتش، سردار حجازی ، سردار صفوی، وزیر ارشاد، شهردار تهران، وزیر دادگستری، نایب رئیس مجلس، محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه و جمعی از فرماندهان سپاه و هم رزمان شهید از میهمانان این مراسم بودند.مادر و خانواده شهید خرازی نیز در مراسم حضور داشتند كه با اهدای لوحی از آنان تقدیر نیز به عمل آمد.
پیکر 3 شهید روز دوم جنگ در منطقه عمومی کوشک کشف شد
کمیته جستجوی مفقودان ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد: پیکر 3 شهید که در روز اول مهرماه سال 1359 یعنی در روز دوم جنگ به شهادت رسیده اند در منطقه عمومی کوشک کشف شده و به زودی پیکر مطهر این شهیدان با حضور پرسنل لشکر 92 زرهی نزاجا و مردم اهواز تشییع می شود.به گزارش مهر، در استمرار عملیات کاوش پیکر شهیدان در منطقه عملیاتی جنوب، به تازگی پیکر مطهر 3 شهید ارتش جمهوری اسلامی ایران به طور معجزه آسایی از عمق 80 سانتی متری زمین هنگام خاکبرداری از زمین کاملا مسطح در منطقه عمومی کوشک کشف شد.
يادداشت سردبير
نویسنده : محمدسعیداحدیان
جناب آقای خاتمی
از ابتدا روشن بود، اعتراضاتی که با عنوان " تقلب در انتخابات" در کف خیابان های تهران مطرح شد در پشت ظاهر خود به جریانی ضد انقلابی تبدیل خواهد شد و بازهم قابل پیش بینی بود چون نیت عمده معترضان مطالبه رایی بود که فکر می کردند از آن ها گرفته شده است به میزانی که این جریان به سمت ضدانقلابی شدن پیش رود از حجم طرفدارانش کاسته خواهد شد و آن دسته از جداشده ها به جای اعتراض خیابانی که زمینه ساز اغتشاش در کشور می شود، به انتظار می نشینند تا فضای سیاسی کشور به آرامش برسد و انتقادات خود را در فضایی عقلانی تر و تاثیرگذارتر مطرح کنند یکی از فرصت های وقایع 25 بهمن درکنار تهدیدها و دیگر فرصت هایش- این مساله بود که حتی امکان "خودتوجیهی" و "به خواب زدگی" نیز برای ضدانقلابی ندانستن آن ناممکن بود به همین دلیل زمان آن رسیده است که به صورتی شفاف درباره موضع آقای خاتمی سخن بگوییم اما به نظر می رسد درباره آقایان موسوی و کروبی که هم طراح وقایع 25 بهمن بودند و هم بعدا از آن حمایت کردند پیشنهاد دهیم که به جای ادعاهای نفاق گونه مبنی بر دغدغه انقلاب و آرمان های امام را داشتن، ادبیات بیانیه های خود را پس از بیانیه های قبلی که سیر مواجهه ومقابله با نظام را طی کرده ،این بار رسما ضدانقلابی انتخاب کنند و باور داشته باشند که حتی اگر اقدامات خود را ناشی از هوای نفس نمی دانند و به این تشخیص "آخرت خراب کن" رسیده اند که باید به کار انقلاب پایان داد حداقل ارزش صداقت و مردانگی را از خود نگیرند که بین صداقت ونفاق فقط اندکی فاصله وجود دارد.
و اما سخنی با آقای خاتمی:
جناب آقای خاتمی
صادقانه و صریح می نویسم و می دانم که عده ای با این نگاه من به شدت مخالف اند ومرا به صورت علنی یا در خفا در روزهای آینده مورد تخطئه قرار می دهند اما با همه اختلاف سلیقه ای که در مبانی فکری با شما دارم- بعنوان مثال نگاه تسامح و تساهل تان به عرصه فرهنگ- و با همه انتقاداتی که به عملکرد اجرایی جنابعالی دارم و با اینکه معتقدم گفتمان شما نسبت به گفتمان امام و انقلاب دارای زاویه ای جدی است اما براین باورم که بین شما و آقایان موسوی وکروبی تفاوت های جدی وجود دارد و به همین دلیل با استعانت از درگاه الهی دلسوزانه و امیدوارانه این چند سطر را می نویسم.
تفاوت ها با آقایان موسوی و کروبی
ابتدا ضروری است برخی شواهد قابل انتشار مبنی بر تفاوت نگاهم را به شما البته تا کنون- بیان کنم تا روشن شود که این نگاه نه براساس سیاست ورزی است و نه از سرکم تحلیلی.
اگر یکبار دیگر به روزهای اول پس از انتخابات مراجعه کنیم تا چند روز بعد از شروع اعتراض ها و به رغم توقعی که معترضین از شما داشتند شما سکوت کردید و در اولین بیانیه ای که صادر کردید، هرچند در کلیت مورد استقبال رسانه های دشمن قرار گرفت اما تفاوت مهم آن این بود که از اتهام تقلب سخنی به میان نیامده بود. مواضع متعددی از شما نیز در طول این مدت وجود دارد که به طور ماهوی با مواضع آقایان موسوی و کروبی متفاوت است در مواضع شما نقد برخی عملکردهای معترضان نیز در کنار دیگر دیدگاه ها به چشم می خورد مواضع شما در مخالفت با شعار نه غزه نه لبنان امیدوار کننده بود، همچنین در اظهارات تان تا کنون تقابل با رهبری به صورت جدی دیده نشده است، حتی ظاهرا در نامه ای که به رهبری نوشته اید اذعان های صریحی به اشتباهات حامیان آقای موسوی کرده اید در تجمع ها و تحرکات غیرقانونی موردی دیده نمی شود که شما به شیوه آن دونفر مردم را به تحرکات غیرقانونی تحریک کرده باشید و در موارد متعددی بعد از ماجرا نسبت به آن اقدام ها موضع مخالف نیز گرفته اید. در مجموع اینکه وقتی به جزئیات مواضع شما نگاه می کنیم در آن نکات مثبتی را می بینیم و با اینکه اختلاف سلیقه های جدی و اصولی زیادی با مباحث مطرح شده توسط شما دارم در آن ها تعارض غیرقابل چشم پوشی با مبانی اصولی نظام ،کمتر دیده می شود.
نفهمیدن مفهوم واقعی فتنه
همانطور که ذکر شد به نظر حقیر نقد اصولی که به شما وارد است به جزئیات اظهارات و نظرات شما برنمی گردد بلکه اشتباه اصلی و غیرقابل توجیه شما به نفهمیدن مفهوم واقعی "فتنه" مرتبط است. اگر فتنه را نه آنگونه که با ادبیات حاکم بر رسانه های موجود تصویر شده است بلکه در مفهوم واقعی آن مرور کنید خواهید فهمید که اشتباه شما تا چه حد به نظامی که به آن معتقدید لطمه زده است. درباره مفهوم واقعی فتنه ابتدا بدنیست متذکر شوم رفتار کسانی را که به کلمه "فتنه" واکنش منفی نشان می دهند و متاسفانه درحال افزایش نیز هستند را "طبیعی" می دانم (نه این که به آن ها حق دهم) چرا که ما خلاف دیدگاه رهبری تصویری از فتنه به جامعه ارائه کرده ایم که اولا از واقعیت دور است و غیرقابل باور و ثانیا به جای هدف بصیرت افزایی از انتخاب ادبیات فتنه ، آن را چماقی کرده ایم برای کوبیدن، آن هم به بدترین شکل و حتی برای کوبیدن کسانی که مانند امثال مجید مجیدی ها قطعا در دایره انقلاب قراردارند و روشن است که این تصویرسازی باعث می شود هم روح پیام ادبیات "فتنه" به بیراهه برود و هم گاردی دربرابر حرف حق در منتقدان ایجاد شود و به این ترتیب به جای اینکه خلاف نص صریح بیانات رهبری در دیداربا دانشجویان در ماه مبارک رمضان خلوص انقلاب را با ابهام زدایی و برگرداندن افراد به دایره انقلاب بالا ببریم، می خواهیم به زعم خود با ایجاد "ریزش های خودخواسته" انقلاب را به اصطلاح به خلوص برسانیم. بهتر است از این موضوع بگذریم که درددل ها زیاد است و دل ها از کم بودن "عمار" های واقعی خون .
حق ، باطل و باطل حق نما
واما فتنه با مفهوم واقعی اش،آن گونه که در نهج البلاغه توصیف شده آن زمانی است که مقداری حرف های حق با مقداری حرف های باطل به گونه ای ممزوج می شود که امکان تشخیص حق و باطل دشوار می شود به شکلی که در مجموع باطل، حق تصور می شود. به طور خاص در فتنه 88 بخشی از حرف های حق در کنارحرف های باطل فضایی درست کرد که در آن این حرف باطل که "نظام تقلب کرده است"، حق جلوه کرد و با این حق نمایی باطل، مردم تحریک شده، به خیابان ها آمدند و باز با بزرگ نمایی حرف های حقی مانند ماجرای کوی دانشگاه ، نحوه برخی برخوردها با معترضان در روزهای آغازین و... کلیت نظام متهم به خیلی باطل ها شد. دقت شود در این نگاه اولا برخی از حرف های حق وجود دارد و اتفاقا خلاف تصویری که وجود دارد ما وقتی می گوییم فتنه یعنی می پذیریم که حرف های حقی وجود دارد ثانیا از این حرف های حق، برای حق جلوه دادن باطل استفاده می شود.
اشتباه غیرقابل توجیه
جناب آقای خاتمی
آنچه ما می گوییم این است که بخشی از حرف های شما ممکن است حرف های ما هم باشد اما مهم این است که این حرف های به حق شما چون یا به جا گفته نشده یا با عبارت هایی دوپهلو مرز خود را با باطل به روشنی مشخص نکرده است مصداق «کلمة حق یراد بها الباطل» محسوب می شود، نگفتن ها و دوپهلو گفتن های شما به گونه ای بوده است که باطل یعنی متقلب دانستن نظام در رای شماری، خداجوی دانستن اغتشاشگران در عاشورای حسینی و دیگر مواضع آنان که حتی از دیدگاه شما نیز غیرقابل قبول می باشد، تقویت شده است. انتقاد ما این است که چرا جنابعالی به تعبیر مولا علی (ع) در نهج البلاغه اجازه داده اید دشمن از شما سوءاستفاده کند و با شفاف نکردن مواضع تان و عدم مرزبندی صریح با دشمن یا کسانی که ناخواسته در زمین دشمن بازی می کردند، اولا به غبارآلوده تر کردن فضا و سخت تر کردن تشخیص حق کمک کردید و ثانیا راه را بر طرح و شنیده شدن آن بخش از حرف های حق مردم بستید یعنی همان اعتراضی که شما دارید مبنی بر نبود فضایی برای نقد دراصل نتیجه عملکرد خود شما است. فرصت 25 بهمن
جناب آقای خاتمی
شما مسئولیتی بزرگ به دوش دارید بخواهید یا نخواهید شما مشهورترین و تاثیرگذارترین شخص در جریان اصلاحات تلقی می شوید اگر به جریان اصلاحات واقعی اعتقاد دارید و اگر به چند اظهار نظر اخیر خود که گفتید به نظام اعتقاد دارید و می خواهید در چارچوب نظام به بالندگی آن کمک کنید ، حال که تبدیل به ضدانقلابی شدن جریان باقی مانده ای که آقایان موسوی و کروبی خود را رهبرش می دانند برای همگان حتی اصلاح طلبان روشن شده است، وقت آن است که به جای سکوت تاییدآمیز یا دوپهلو سخن گفتن که شما را جزو حلقه آنان تثبیت و قطعی می کند، با تخطئه شفاف تحرکات غیرقانونی 25 بهمن، اجازه ندهید آن بخش ازحرف هایتان که حق است، کمک کننده حرف باطلی که تضعیف نظام مردمی و اسلامی را دنبال می کند شود و به این ترتیب هم خود را به دایره نظام برگردانید و هم جریان اصلاح طلبی را که در صدد ادامه فعالیت در چارچوب نظام است را از گوشه رینگ نجات دهید.
دغدغه ای به نام نگاه نظام به اصلاح طلبان
ممکن است بگویید برای برداشتن گام اول باید مطمئن شوید که نگاه نظام به اصلاح طلبان چیست شایدبرداشت شما این است که نظام نسبت به اصلاح طلبان دیدی منفی دارد و نمی خواهد اجازه فعالیت آزاد و عادلانه را به آن ها دهد.در پاسخ به این دغدغه تصریح می کنم که براین باورم عملکرد اصلاح طلبان در گذشته دلیل اصلی شرایطی است که فعلا در آن به سر می برند البته این سخن به معنای نبود اشکال از طرف جریان اصول گرا و برخی مسئولین نیست بلکه به این معنا است که عملکرد اصلاح طلبان به گونه ای بوده است که باعث بی اعتمادی نظام به آنان شده و همچنین عده ای آگاهانه یا ناآگاهانه فرصت تخریب جریان اصیل اصلاح طلبی را پیدا کنند.برای این که بتوانم توضیحی بر ادعایم ارائه کنم ضروری است کمی به گذشته برگردیم و فرآیندی که طی شده تا به اینجا رسیده ایم را کمی مرورکنیم مطمئنم یادآوری نکاتی از آن برای شما که در ریز مسائل بودید می تواند قابل تامل باشد.
جریان اصلاح طلب وامدار نگاه نظام
جناب آقای خاتمی
همه می دانیم جریان اصلاح طلبی به شکل فعلی آن با دوم خرداد 76 کلید خورد و شما حتما مطلع هستید که برخی از مقامات عالی رتبه برای آن انتخابات معتقد به مشارکت حداقلی و اطمینان از رای آوردن آقای ناطق نوری بودند اما رهبری نظام با این سیاست مخالفت کردند و استراتژی "مشارکت حداکثری ، هرکس که رای بیاورد" را پیگیری کردند و اگر این نگاه رهبری یعنی باور به مشارکت حداکثری و سیاست گذاری های راهبردی برای پیاده سازی آن نبود نه مشارکت حداکثری اتفاق می افتاد، نه این زمینه ایجاد می شد که شما رئیس جمهور شوید و نه عملا جریانی اصلاح طلب شکل می گرفت. بعنوان یک مثال، شما خوب آن کاریکاتورها و طنزهای معروف گل آقا که میلیون ها رای برای شما به ارمغان آورد را به خاطر دارید خوب است این را هم به یادآورید که آن نشریه فقط به پشتوانه حمایت های علنی رهبری امکان ادامه انتشار یافته بود. آیا اگرنگاه رهبری میدان دادن به جریان اصلاح طلبی نبود امکان چنین اتفاقاتی وجود داشت؟
حمایت های جدی رهبری نظام از دولت اصلاحات را در برابر فشارها و نقدهای موجود هرکس دیگر فراموش کرده باشد شما می توانید به خاطر بیاورید؟ باز هم فقط بعنوان یک مثال آیا به یاد دارید زمانی که شما به دلیل فشارهای زیاد آماده استعفا بودید، رهبری از پیگیری لوایح دوقلو شما حمایت کردند و اندکی بعد لوایح شما به مجلس ارائه شد؟ آیا فراموش کرده اید مجلس ششم که مجلس اصلاحات محسوب می شد چگونه شکل گرفت؟ شما که از ما بهتر می دانید بسیاری چهره های شاخص اصلاح طلبان تایید صلاحیت شان را وامدار رهبری بودند آیا با توجه به تشخیص شورای نگهبان مبنی بر تایید صلاحیت نکردن این چهره ها، مجلس اصلاحات جز با میدان دادن رهبری به اصلاح طلبان امکان تشکیل داشت؟ این مثال ها را عنوان کردم تا روشن کنم اصلاحات نه تنها بدون میدان دادن و نگاه مثبت نظام امکان فعالیت نداشت بلکه این جریان اصولا براساس راهبرد بسیار هوشمندانه رهبری نظام شکل یافته است.
چرا نگاه تغییر کرد
و اما چرا این نگاه تغییر کرد. پاسخ برمی گردد به همان آفتی که شما الان هم به آن دچار هستید و آن هم مرزبندی نکردن با هم جناحی هایی است که یا ازابتدا باور به اصول حاکم بر جریان اصلاح طلبی نداشتند یا به مرور برخی از آن ها را زیرپا گذاشتند.وقتی برخی احزاب و افراد منتسب به جریان اصلاح طلب از حد اختلاف سلیقه فراتر رفتند و به صورت اعلام شده با درپیش گرفتن استراتژی "فشار از پایین و چانه زنی از بالا"، تلاش کردند نظامی را که خود، به آن ها میدان فعالیت داده است را با ادبیات "حاکمیت دوگانه" به دوپاره تقسیم و اختلاف را در کشور نهادینه کنند، وقتی به خطایی محرز و قابل پیگیری در ساختارهای منطقی توسط رئیس جمهور یعنی شما، نام قتل های زنجیره ای داده شد و بیش از یکسال توسط مطبوعات زنجیره ای تبدیل به بحرانی سیاسی امنیتی برای کشورشد، وقتی سیاست زده کردن فضای کشور توسط آنان حتی شما را به ستوه آورد و مجبور کرد در دوردوم ریاست جمهوری اشتباهتان را اصلاح کرده و معیشت مردم را در دستور کار اصلی قراردهید ،وقتی اولین فاجعه کوی دانشگاه که می توانست توسط شما بعنوان رئیس جمهور با جدیت پیگیری شود که متاسفانه نشد- تبدیل به غائله 18 تیر با هدف براندازی نظام می شود، وقتی خلاف منافع ملی طرحی هسته ای ارائه شد که نتیجه آن در صورت تصویب خلع سلاح دیپلمات های شما در مذاکره با طرف های اروپایی بود ، وقتی پروژه تحصن در مجلس و استعفاهایی تبلیغاتی و تلاش برای تعویق انتخابات بعنوان مهمترین رکن مردم سالاری کلید خورد و.....چرا شما و جریان اصلاح طلب واقعی که از مهمترین اصولش باوربه مبانی نظام و فعالیت در چارچوب های آن است مرز خود را با این عده روشن نکردید در حالیکه آنان بدون آنکه اعتقاد به نظام داشته باشند فقط منافقانه نام اصلاح طلبی را با خود یدک می کشیدند. وقتی این جریان اصلاح طلب نما نشان داد که "هدفش" یا "نتیجه" عملکردش تضعیف نظام است، آیا نظامی که خود به آن ها میدان فعالیت داده است نباید نسبت به ادامه فعالیت شان بدبین شود؟ آیا جریان اصیل اصلاح طلب نمی بایست دامن خود را از این طیف پاک می کرد؟ بگذارید برخی تندروی ها و اشتباهات مانند نحوه تایید صلاحیت ها توسط شورای نگهبان را به کناری بگذاریم، فارغ ازاین اشتباهات آیا کلیت نظام و در راس آن رهبری که بیشترین نقش را در حمایت از جریان اصلاح طلبی داشتند، حق ندارند در کلیت مساله، نسبت به جریان اصلاح طلب که نه تنها حاضرنیست مرز خود را با نفاق جدید روشن کند بلکه چون فقط اسم اصلاح طلب را برخود گذاشته است از آن ها حمایت می کند، دچار تردید شود؟
به جای شرط گذاری اعتمادسازی کنید
جناب آقای خاتمی
حتما خبردارشده اید که خیلی از بزرگان منتظر مرزبندی شفاف شما با مخالفین نظام که خود را در قالب معترض یا منتقد جا می زنند یا پشت سرآنان پنهان کرده اند، هستند تا میدان را برای فعالیت داخل چارچوب منطق و نظام جریان اصیل اصلاح طلب بازکنند اگر به جای شرط گذاری در صدد اعتمادسازی برمی آمدید آیا نتیجه بهتری عائد شما و جریان اصلاح طلبی و در نتیجه نظام و مردم نمی شد؟ آیا فراموش کرده اید که قبل از انتخابات مجلس هشتم آقای کروبی با اظهارات صریح خود ابتدا مرزهایش را با جریان نفاق اصلاح طلب نما روشن کرد و باعث شد آن جریان را از خود عصبانی کند، اما پاسخ این اعتمادسازی را با اعتماد رهبری معظم به اصلاح طلبان هم حزبی اش گرفت و در حالی که هیات های نظارت وابسته به شورای نگهبان با نگاهی سخت گیرانه و در بسیاری موارد نادرست انبوهی از جریان اصلاح طلبی را حذف کرده بودند، بدون گذاشتن هیچ پیش شرط توانست تقریبا برای تمام لیست حزب متبوعش درسراسر کشور با رهنمودهای کلی رهبری تایید صلاحیت بگیرد و حتی از حضورش در انتخابات ریاست جمهوری نیز استقبال شد؟ شما هم مطمئن باشید نیاز به شرط گذاری نیست اگر قبل از آنکه دیر شود با مرز بندی با جریان "ضد انقلاب جدید" و تصریح علنی اعتقادی که نسبت به "اتهام دروغ تقلب" دارید اعتماد کمرنگ شده نظام را به خود برگردانید، مطمئن باشید مورد حمایت نظام قرار خواهید گرفت شما یکبار دیگر زمانی که تحت فشار اصلاح طلب نماها مبنی برعدم برگزاری انتخابات توسط دولت بودید، در لحظه حساس تصمیم، آنان را مایوس کردید و من معتقدم این بارهم می توانید این تصمیم را با همه هزینه هایش بگیرید.
قطاراصلاحات
جناب آقای خاتمی
اشتباهی که جریان اصلاح طلب با دفاع خود از اصلاح طلب نماهای دیروز و ضدانقلاب های امروز کرد لطمه سنگینی به جریان اصیل اصلاح طلب و همچنین نظام زد چرا که هم در لطمه زدن ناجوانمردانه به آبروی نظام کمک کرد و هم باعث شد فرصت نقد و بیان آن بخش از حرف های حق شان نیز سلب شود این اشتباه تا قبل از وقایع 25 بهمن ادامه داشت اما خلاف عملکرد شما که متاسفانه با سکوت تان درجریان وقایع 25 بهمن به نوعی با ضد انقلاب همراهی کردید، با مواضعی که نمایندگان اصلاح طلب و برخی چهره های شاخص گرفتند، اینگونه به نظر می رسد که این جریان "می خواهد"، یا "مجبور" است دامن خود را از این وصله های ناجور پاک کند.بخواهید یا نخواهید، دیریازود، قطار اصلاحات با همه ضعف ها و قوت هایش دوباره به راه خواهد افتاد. آنانی که زمانی اعلام کردند «باید خاتمی را از قطار اصلاحات پیاده کرد» اکنون شما را البته به همراه خودشان از این قطار پیاده کرده اند اما به نظر نمی رسد قطاراصلاحات زیاد منتظر شما بماند.
جناب آقای خاتمی
همیشه خیلی زود دیر شود و این بار اگر دیرشود...
چرا پول ما بسوزد درحالی که سایت یارانه ها برای ثبت شماره حساب مدتی بسته است؟
متولی رسیدگی به ارقام نجومی عوارض نوسازی چه ارگانی می باشد؟
واقعا متاسفم برای این قانون بی قانون که یک حیوان باید آبروی ۳۰خانواده را به لجن بکشد بعدش به لطف نبود قانون کافی تبرئه شود!؟
آقای حاجی بابایی با توجه به سختی کار و حساسیت شدید آموزش و تربیت کودکان در دوره پیش دبستانی لطفا استخدام مربیان پیش دبستانی را نیز در برنامه قرار دهید. الان ما با کمترین میزان حقوقی بهتر و در بیشتر ماه ها بدون حقوق خدمت می کنیم.
آقای وزیر کار! آیا فقط افزایش حقوق کارگران موجب تورم جامعه می شود؟ پس کارمندان که علاوه بر افزایش حقوق یارانه نیز می گیرند آیا تورم را ثابت نگه می دارند؟
دادگاهی که نتواند و نخواهد مجرمی مثل عقرب سیاه را مجازات کند بسته شود بهتر است!
لطفا یک نگاهی به تعداد آرای مجلس درباره تسهیلات به مترو در صفحه ۲ بیندازید! تعداد نمایندگان ۱۹۷ نفر تعداد همه آرا ۱۸۱ پس بقیه چی شده اند؟
محض رضای خدا همه اصلاح طلب ها را ضد انقلاب و ضد نظام نخوانید. بیشتر اصلاح طلبان نیز از همین مردمند!
سلام و درود بر زحمتکشان خراسان و امید آن که همیشه پیرو انقلاب بوده و در دعواهای سیاسی بی طرف باشید! ما در خط مخالف دولتیم و آقایان هاشمی و مطهری و ... را از خوبان ولایی می دانیم! کشور نیاز به منتقدان قوی و مردمی دارد که با بایکوت سیما، باز روزنامه خراسان باید ما را به ایمان ، انقلاب و حفظ اسلام با تمایلات اصلاح طلبی امیدوار کند! آقایان چرا قبول نمی کنید که جناح مخالف هم زنده و دارای افراد قوی حکومتی و ولایی است؟ چرا کسی پادرمیانی نمی کند و آشتی ملی را برقرار نمی کند؟
تو را به خدا به مسئولان قطارشهری بگویید از الان برای خط ۲ به فکر واگن باشند!
جناب شجاعی! امید است با هشدارروزنامه قوه قضائیه حساسیت موضوع را دریابد و با اقدام سریع خود به جامعه آرامش را هدیه کند.
از زمان شروع فتنه و آشکار شدن هویت سران فتنه مسئولان قضایی لزوم محاکمه و برخورد جدی با آنان را اعلام می دارند، ولی خبری از عمل واقعی نیست پس باید منتظر فتنه ای دیگر باشیم!
با سلام با توجه به پیروزی تیم ایران بر قرقیزستان شاهد ضعیف ترین بازی تیم با سرمربی گری یک آنالیزور بودیم!
چرا وقتی حق بیمه خدمات درمانی ما فرهنگیان افزایش می یابد تاریخ اجرای حکم می شود اول فروردین و طی ۳ قسط از حقوق آبان، آذر و دی کسر می شود، اما زمانی که مبلغ ناچیزی به حقوق ها افزوده می شود تاریخ اجرا می شود اول دی ماه؟
وزیر کار لطف کنید دست کم دستمزد کار را یک سوم حقوق خود در نظر بگیرید تا دیگر تورم نباشد!
«سیب سرخ دست بچه یتیم حیف است». حالا که بعد عمری دولت مقداری حق ملت را با یارانه می دهد بانک های عامل با هزار دوز وکلک می خواهند از آن ها بگیرند. مثل بانک ملی با طرح کارت های عدالت! و در عمل پول نقد مردم را به آن ها نمی دهند!؟
با صدور حکم تبرئه عقرب سیاه یاد این از جمله امام (ره) افتادم: «اگر قوه قضاییه اصلاح شود مملکت اصلاح می شود» آیا وقت اصلاحات در قوه قضاییه نرسیده است؟
اگر نمایندگان مجلس وظایف خود را به درستی انجام می دادند و جلوی کارهای خلاف قانون دولت را می گرفتند وضعیت جامعه خیلی بهتر از این ها می شد!
معلوم شد این جناب عقرب با خیال راحت به نوامیس مردم تجاوز می کرده است!
نمایندگان مجلس! لطفا وزیر کار و اقتصاد را استیضاح کنید! ما کارگران دق کردیم!
جناب آقای وزیر کار! تمام کارگران که در شرکت ها و کارخانه ها ارگان های دولتی کار می کنند از حداقل حقوق برخوردارند که این بزرگترین ظلم به قشر کارگر است!
مگر من به عنوان کارگر چه قدر درآمد دارم که پیاز کیلویی ۱۳۰۰ تومان یا سیب زمینی کیلویی ۹۰۰ تومان را بخرم؟ آقای رئیس جمهور یا این اقلام را نمی خرند، یا روزنامه ها را نمی خوانند و یا ...
تا وقتی که امثال عقرب سیاه به این راحتی تبرئه شوند سایر عقرب ها درس عبرت نمی گیرند.
با تبرئه شدن عقرب سیاه زنبورها هم هوس عقرب شدن می کنند پس کجا رفت شعارهای رئیس قوه قضاییه؟
از زحمات رئیس جمهور عزیزمان که واقعا از جان خود برای خوشبختی ما گذشته اند خالصانه سپاسگزاریم!
چرا واقعیت را در مورد این که خود آقای شیخ الاسلامی و سایر آقایان رده بالا کارفرمایند و افزایش دستمزد قشر زحمت کش ضرر میلیاردی به درآمدهایشان می زند کتمان می کنیم؟
کاش آقای احمدی نژاد که این همه حرف از عدالت می زند، نیم نگاهی هم به قشر فراموش شده و مظلوم کارگر داشته باشد!
ما که آخرش نفهمیدیم این وزیر کار، طرف کارگر است یا پیمانکار؟ طی یک سال حدود ۳۰هزار تومان به حقوق کارگران، می خواهند با منت اضافه کنند آن را هم به اسم این که تورم زیاد می شود، قرار است همان را هم ندهند و حقوق را ثابت نگه دارند!؟ آخر مگر می شود؟ با تشکر از آقای وزیر کار.
برادر عزیز، آقای شجاعی، که از حق دفاع می کنی! نوبتی هم که باشد نوبت ما کارگران است که بعضی از دولتمردان، دیوار کوتاه تر از ما پیدا نمی کنند! تعجبم از این است که آقای احمدی نژاد و نماینده های ما در مجلس هم سکوت کردند!!! پس خواهش می کنم سکوت نکن برادر! این عدالت است که یک کارمند ۳تا ۴ برابر من کارگر بیشتر حقوق بگیرد، در صورتی که کارمان یکی است ولی زحمت مان بیشتر! جالب است که حقوقمان را می خواهند ثابت نگه دارند! واقعا متاسفم!
بهتر است اسم خودتان را بگذارید خراسان تبلیغاتی! آخر چرا این قدر تبلیغات می نویسید؟
پرواز مشهد- آبادان 89.12.4 پانزده ساعت تاخیر داشت! فقط می توانم بگویم دست مریزاد!
رهبر انقلاب بر همه چیز واقفند و نیازی به اظهارنظر از طرف برخی افراد مانند باهنر و رسایی نیست.
ما یک خانواده ۳ نفره ایم و قبض ما ۱۰ برابر شده و چیزی برای خریدن نان بی کیفیت برایمان نمانده است! به خدا صرفه جویی تا چه حد؟