بررسی نگاه های متفاوت به پتانسیل های سیاسی و دیپلماتیک منابع آبی مشترک
تعداد بازدید : 143
جنگ آب، از واقعیت تا توهم
نویسنده : دکترحجت میان آبادی
پژوهشگر دیپلماسی آب؛ بوستون - آمریکا
بیش از 45 درصد از خشکی های زمین و 60 درصد از کل آب های شیرین این کره خاکی، توسط 276 حوضه آبریز مشترک بین المللی پوشانده شده است که بین حدود 148 کشور دنیا مشترک هستند. زندگی نزدیک به 40 درصد از مردم دنیا به این رودخانه های بین المللی و منابع آب مشترک وابسته است. کمبود منابع آب، صنعتی شدن جوامع، افزایش مصرف سرانه و چالش تغییر اقلیم سبب شده که رقابت ها بر سر بهره برداری بیشتر از این منابع مشترک به طور چشم گیری افزایش یابد.
از آنجایی که آب برخلاف نفت هیچ جایگزینی ندارد، لذا برخی از تحلیل گران پیش بینی کرده اند که جنگ در قرن آینده، به ویژه در خاورمیانه، نه بر سر ذخایر نفت بلکه بر سر منابع آب خواهد بود. تا کنون تنش ها و درگیری های مختلفی بر سر منابع آب در قرن گذشته به ثبت رسیده است. برای نمونه برخی مطالعات نشان می دهد که در پنجاه سال گذشته بیش از 37 مورد تنش آبی بین کشورهای مختلف صورت گرفته و منجر به درگیری های نظامی شده است که از این بین، بیش از 30 مورد آن مربوط به درگیری های رژیم صهیونیستی بر سر منابع آب مشترک با همسایگان سرزمین های اشغالی بوده است. بیشتر این درگیری ها در دهه های 1950 و 1960 بین رژیم صهیونیستی و کشورهای سوریه و اردن بر سر انتقال آب رودخانه های اردن و یرموک صورت گرفت. علاوه براین، برخی معتقدند که هیچ نقطه ای در دنیا وجود ندارد که همچون آسیای مرکزی مستعد درگیری بر سر منابع باشد. استقلال و توسعه افغانستان و سهم خواهی این کشور از منابع آب آمودریا بر پیچیدگی های این مسئله افزوده است. احداث سد بر روی رودخانه فرات سبب ایجاد تنش ها و درگیری های سیاسی و نظامی بین سه کشور ترکیه، سوریه و عراق گردید. تنش بین عراق و سوریه در سال 1975 در بهره برداری سوریه از سد الثوره و کاهش دبی رودخانه فرات تا مرز یک جنگ تمام عیار پیش رفت و عراق، سوریه را تهدید به بمباران سد الثوره کرد.
اعلام کشور اتیوپی برای ساخت سد بر روی رودخانه نیل آبی سبب شد رئیس جمهور مصر این کشور را تهدید به جنگ نماید. علاوه بر این، اقدام قرقیزستان در ساخت طرح های برقابی در حوضه آرال، رابطه این کشور با ازبکستان را در طول سال های 1996-1993 بحرانی نمود و در مقابل ازبکستان تهدید کرد که قرارداد تبادل گاز با قرقیزستان را لغو خواهد نمود. این اولین باری بود که کشورهای آسیای مرکزی از منابع طبیعی به عنوان یک قدرت نفوذ استراتژیک استفاده کردند. علاوه بر این، برخی از کارشناسان یکی از ریشه های اصلی بحران بین المللی دارفور در سال 2003 را بحران آب و تغییرات آب و هوایی می دانند. آن ها معتقدند که کاهش باران و بیابان زایی سبب شده که جنگ و منازعات ناشی از آب و زمین در این منطقه تبدیل به یک بحران گردد. طبق آمار منتشر شده، این بحران سبب کشتار 200 هزار تا 450 هزار نفر و آواره شدن بیش از 2.5 میلیون نفر شده است. برخی دیگر نیز معتقدند که بحران بین المللی دارفور ناشی از دخالت چندین عامل به هم پیوسته است. این بحران در نابرابری های اجتماعی و سیاسی بین مرکز و شمال کشور سودان با دیگر مناطق ریشه دارد که به وسیله عواملی مانند خشکسالی، رشد جمعیت و بیابان زایی و فرصت طلبی سیاسی کشورهای غربی تشدید شده است. برخی دیگر نیز بحران دارفور را ناشی از دوره طولانی مدت خشکسالی در طول دهه های 1970 و1980در شمال دارفور و همچنین عدم اتخاذ راهکار های مقابله با آن توسط دولت سودان دانسته اند. تنش ها و درگیری های سیاسی بین کشور آمریکا و مکزیک بر سر بهره برداری کیفی از رودخانه ریوگرانده و احداث سد بر روی رودخانه کلرادو، از دیگر نمونه های نشان دهنده پتانسیل بالقوه رودخانه ها و منابع آبی مشترک در ایجاد تنش و تضاد بین کشورها است.
هرچند که شواهد مختلفی از درگیری ها و تنش های سیاسی ناشی از بهره برداری از رودخانه های مشترک مرزی وجود دارد که در برخی موارد نیز به درگیری نظامی منجر شده است، ولی بسیاری از محققان معتقدند و بر این عقیده اصرار دارند که تنش های آبی به ندرت باعث ایجاد جنگ و خشونت در قرن حاضر شده است. آن ها معتقدند که بیشتر روابط بین المللی مرتبط با آب، مشارکتی هستند و آب می تواند به عنوان یک ابزار و یا به صورت یک هدف مشترک برای مشارکت بین دولت ها عمل نماید. به عقیده آن ها جنگ آب، اغراقی است که توسط طرفداران محیط زیست برای توجه سردمداران سیاسی به اهمیت مسائل آبی و محیط زیستی ایجاد شده است. برای نمونه از کل وقایع بین المللی مربوط به آب از سال 1948 تا 2005، تنها 28 درصد آن تنش زا بوده است. مطالعات و بررسی های صورت گرفته در خصوص اتفاقات رخ داده در خصوص منابع آبی مشترک در پنجاه سال اخیر نیز نشان می دهد که 1831 اتفاق (مشارکت و تضاد) بر سر آب در جهان رخ داده است که 1228 مورد آن مربوط به مشارکت و همکاری بین کشورها بوده و تنها 507 مورد آن مربوط به اتفاقات تنش محور بوده است. به طور کلی اکثر محققان بر این باورند که منابع مشترک آبی نه تنها می تواند تضاد و تنش های بین دو کشور را کاهش دهد، بلکه به عنوان یک تسهیل گر در بهبود روابط و افزایش سطح مشارکت و همکاری های دولت ها در زمینه های مختلف اقتصادی و سیاسی نیز عمل نماید.
برخلاف نظر محققان که آب را یک ابزار مشارکت و نه یک ابزار تضاد می دانند، سردمداران سیاسی دنیا نظرات متفاوتی در این زمینه داشته اند. انور سادات رئیس جمهور مصر در سال 1979 اعلام نمود که ”تنها حالتی که می تواند مصر را مجدد درگیر جنگ کند آب است“. پطروس غالی دبیر کل سابق سازمان ملل نیز در سال 1985 هشدار داد که ”جنگ بعد در خاورمیانه بر سر آب خواهد بود نه سیاست“. اسماعیل سراج الدین معاون رئیس کل بانک جهانی در سال 1995 اعلام نمود: ”در حالی که بسیاری از جنگ ها در قرن حاضر بر سر نفت بوده است، جنگ های قرن آینده بر سر آب خواهد بود“. کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل نیز در مارس 2001 عنوان نمود که: ”رقابت شدید بر سر منابع آب ممکن است عاملی برای درگیری و جنگ در آینده گردد“. هر چند که بلافاصله پس از آن در سال 2002 نظر خود را در این رابطه اصلاح کرد و از نقش آب به عنوان عاملی موثر در بهبود همکاری های بین المللی یاد کرد و همگان را به مشارکت و همکاری در مدیریت منابع آب فراخواند. بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل نیز در سال 2009 اعلام نمود که بحران دارفور به دلیل بحران اکولوژیکی و در درجه نخست بحران آب آغاز و فراگیر شد و درگیری های شدید را در سطح بین المللی به وجود آورد. علاوه براین، امیر "حسن بن طلال" برادر ملک حسین، پادشاه سابق اردن و عموی عبدا... دوم، شاه کنونی این کشور هشدار داد که جنگ بر سر آب و انرژی می تواند خون بارتر از بهار عربی در منطقه باشد. نوری مالکی، نخست وزیر سابق عراق هم در اوایل سال 2012 هشدار داد که در صورت عدم انجام اقدامی سریع برای رفع کمبود منابع آب، ممکن است کشورهای عربی بر سر این موضوع به جنگ با یکدیگر کشیده شوند.
به طور کلی، منابع آبی اگر چه ممکن است علت اصلی جنگ و تنش های شدید بین دولت ها و ملت ها درنظر گرفته نشود، ولی ممکن است یکی از عوامل ایجاد جنگ ها و تضاد بین دولت ها باشد. به بیان دیگر، ادعای عدم وجود جنگ بر سر آب، به معنای عدم تضاد بر سر مسائل آبی مشترک نیست. از طرفی این مسئله به معنای حتمی بودن وقوع جنگ آب در قرن حاضر نخواهد بود. منابع آب به خصوص منابع آبی مشترک می توانند عامل مشارکت و همکاری بین کشورها و یا عامل ایجاد درگیری و تنش بین آن ها باشند که این مسئله به ساختارهای مدیریتی و بهره برداری از این منابع بستگی دارد. آنچه که منابع آب مشترک را به عاملی برای بحران و تنش بین کشورها تبدیل کرده است عدم وجود ساختار مدیریتی مناسب در بهره برداری مشترک و حکمرانی آن بوده است. لذا جنگ آب، نه به آن قطعیتی است که سیاستمداران پیش بینی کرده اند و نه به آن صورتی است که محققان آن را انکار کرده اند، بلکه ترکیبی از این دو احتمال است که وقوع یا عدم وقوع آن به طور کامل به رویکرد کشورها در ایجاد یک ساختار مناسب حکمرانی برای بهره برداری مشترک از منابع آبی بستگی دارد.
ظریف امروزبه قزاقستان می رود
فارس - وزیر امور خارجه در پاسخ به دعوت همتای قزاقستانی خود و در راستای تبادل نظر درباره مناسبات دوجانبه و تحولات منطقه ای و بین المللی امروز یکشنبه راهی قزاقستان می شود.این سفر در چارچوب رایزنی های مستمر وزارتخانه های امور خارجه دو کشور و پیگیری توافقات به عمل آمده در جریان سفر سال گذشته حسن روحانی رئیس جمهور به قزاقستان انجام می شود.
همسر شهیدشهریاری:
تعداد بازدید : 0
قدر آن چه که امروز کسب
کرده ایم را باید بدانیم
حمیدرضا ناسخ - به مناسبت روز "ملی فناوری هسته ای» جشنی در مشهد برگزار شد که خانم دکتربهجت قاسمی استاد دانشگاه و همسر شهیدشهریاری از دانشمندان هسته ای از میهمانان ویژه این جشن بود. وی در گفت وگویی که به مناسبت این روز و همچنین روز زن و ولادت حضرت زهرا(س) انجام شد، از زندگی با این شهید بزرگوار و همچنین تهدیداتی که برخی دانشمندان هسته ای با آن مواجه بودند، سخن گفت.
آیا از مخاطراتی که شهیدشهریاری با آن مواجه بود اطلاع داشتید و اصولا آیا ایشان و خانواده تهدید هم شده بودند؟
از زمانی که وارد زندگی شهید شهریاری شدم می دانستم که وارد چگونه زندگی شده ام. رشته وی و فعالیت هایش را می دانستم و در اوایل زندگی یعنی در یکی دو سال اول با موضوع خطر رو به رو شدم. حدود هفت، هشت سال قبل از شهادت شهیدشهریاری منافقین کلیه اطلاعات مربوط به شهید را جمع آوری کرده بودند و کاملا مشخص بود که ایشان انتخاب شده است تا وی را ترور کنند. حتی سال های قبل تر از دکترشهریاری، دکترعباسی را هم انتخاب کرده بودند تا ایشان را نیز به شهادت برسانند. بنابراین، از این تهدیدات آگاه بودیم و می دانستیم و برایمان مسجل بود که این آدم ها را ترور می کنند. تمامی این اقدامات نیز کار موساد بود. ما و خانواده های دکترعباسی و علی محمدی این موضوع را می دانستیم، منتها نوع نگاه مان به زندگی فرق داشت و نگاه ما به زندگی این بود که به عنوان یک ایرانی و انسان، وظایفی داریم که باید اجرا کنیم.
نظر دکترشهریاری و واکنش وی در مورد این تهدیدات چه بود؟
من و دکتر شهریاری هم دانشگاهی و همکار بودیم. ایشان همیشه می گفت کارمان را باید انجام بدهیم و هر اتفاقی هم که بیفتد کار خداست. البته تمهیداتی داشتیم مثلا به بچه های مان گفتیم وقتی کسی به منزل زنگ می زند، آدرس و تلفن پدر و دوستانش را ندهند.
زندگی شما با دکترشهریاری چگونه بود؟
همه ابعاد این زندگی را نمی توانم بازگو کنم اما باید بگویم ما یک زندگی بسیار با مفهوم و زیبا داشتیم. البته سختی های زیادی هم داشتیم. راحتی هایی هم داشتیم. داشتن و نداشتن هم داشتیم. زندگی ما کمی با زندگی های معمولی متفاوت بود. زندگی مان چه در داشتن ها و چه در نداشتن ها، چه در سختی و چه در آرامش و غیرآرامش ، هدفمند و پر از عشق و محبت بود. در کل یک زندگی بسیار بسیار لذت بخش داشتیم و تنها خلائی که اکنون دارم تکه ای از عشق و محبت شهیدشهریاری است.
نظر شما در مورد هزینه هایی که برای کسب فناوری هسته ای داده ایم چیست؟
هر ملتی که بتواند به دانش دست پیدا کند، اقتدار هم پیدا می کند. حضرت علی(ع) فرمودند که دانش قدرت می آورد برای آن که آزاد و پابرجا باشیم باید همه مان هزینه بدهیم. گذشتگان هزینه دادند و این موضوع را تاریخ ثابت کرده است. اگر حسین و عاشورا نبود امروز شیعه نداشتیم پس هزینه دادیم و این درس تاریخ است. امروز اگر ایرانی باید پرچمش برافراشته باشد باید هزینه بدهد و بدانید آن چه امروز کسب کرده ایم گران است و قدرش را باید بدانیم و آن را نگه داریم.
سیاست گردی
تعداد بازدید : 0
دوری از افراطی گری میهن پرستانه در حادثه جده
هادی محمدی – اخبار مربوط به آزار و اذیت جنسی دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده توسط ماموران سعودی همچنان جزو اخبار داغ رسانه هاست و بررسی در مورد این اتفاق تلخ و واکنش ها به آن نیز همچنان ادامه دارد . در همین زمینه سایت خبری عصر ایران در مطلبی با عنوان " از ناسیونالیسم به ورطه شووینیسم و نژاد پرستی نیفتیم " به بررسی این موضوع از زاویه ای دیگر پرداخته و نوشته است : در اتفاقی نادر و در پیوندی نانوشته گرایش های مختلف سیاسی و فکری ایران در تقبیح این اتفاق همزبان شدند. به نظر می رسد در موج جدید ضد عربی چند نکته نادیده گرفته شده است:
اول این که این حجم از لطیفه سازی و نفرت پراکنی علیه اعراب در حالی است که در ایران نیزهم میهنان عرب و به تعبیر بهتر عرب اعم از سنی و شیعه زندگی می کنند و ایرانی اند و ممکن است آزرده شوند.
دوم این که چنانچه به دلایل تاریخی و منطقه ای و مذهبی با برخی کشورهای عربی مشکل داریم این تلقی را نباید در جهان ایجاد کنیم که نه با مهر که با قهر شناخته می شویم.
سوم، اگر به توافق هسته ای دل بسته ایم و از تنش زدایی حمایت می کنیم از تنش های منطقه ای هم باید بپرهیزیم.
با نگاه مثبت می توان احساسات ایرانی را ستود اما در نگاه منفی بیم آن می رود که ناسیونالیسم ایرانی در نگاه دیگران شووینیسم (میهن پرستی افراطی) و نژاد پرستی در نظر آید.
این سایت خبری در پایان مطلب خود نتیجه گرفته : رفتار ماموران سعودی البته که شنیع و نفرت زا و محکوم بود و غیرت ایرانی باید به جوش می آمد و به جوش هم آمد و باید تا حد نهایی، پیگیر مجازات مأموران سعودی شد، اما اگربنا بر تعمیم رفتار ماموران به کلیت یک مجموعه باشد این بیم وجود دارد که در موارد ناخواسته دیگر که خطایی از ماموری ایرانی سر می زند نیز چنین قضاوت هایی صورت گیرد. … رسانه های رسمی به جای کوفتن بر طبل اختلافات فرقه ای و سیاسی باید از ظرفیت تعلقات ایرانی در میان همه ایرانیان استفاده کنند. ناسیونالیسم و وطن دوستی را نیز به نژاد پرستی و عرب ستیزی و تحقیر بدل نکنیم.یادمان باشد نمی توانیم برای سفر به دبی سر و دست بشکنیم و بیش از آنچه شرع واجب کرده به سفر حج برویم و در عالم واقع به آنان سود مادی و تبلیغاتی برسانیم اما در دنیای مجازی اظهار بیزاری کنیم.