بازگشت اندیشه های جنگ سرد
راشا دایرکت: همکاری های آمریکا و روسیه در زمینه تسلیحات هسته ای یکی از معدود زمینه هایی بود که دو کشور می توانستند بدون تهدید منافع یکدیگر، سطح مشخصی از همکاری را در آن تعریف کنند. لین که در سال های 2000 تا 2004 سفیر بریتانیا در روسیه بوده است، با یادآوری بازدید خود از تاسیسات هسته ای نیروی دریایی روسیه، این دیدار را بخشی از تلاش برای ترغیب مسکو به همکاری با غرب در زمینه محدود کردن تسلیحات هسته ای می داند. او می گوید: «من با لباس کاملا نظامی به این سفر رفتم. چند مامور از سرویس امنیت فدرال (FSB) و سازمان اطلاعات روسیه نیز همراهم بودند. یکی از این ماموران دوربینی همراه داشت و مرتبا از من عکس می گرفت. من فکر می کردم که این کار خلاف قوانین روس هاست چرا که درست پشت سر من کشتی های کروز و زیردریایی های هسته ای روسیه قرار داشتند.» درست روز بعد از این بازدید بود که سفیر سابق انگلیس با نوشتن یادداشتی در روزنامه روسی از تلاش های روسیه برای همکاری هسته ای با غرب تقدیر کرد و نوشت که روسیه، انگلیس و آمریکا توانسته اند بر بی اعتمادی های باقی مانده از دوران جنگ سرد غلبه و یک همکاری کارآمد را بر پایه روابط مثبت بنا کنند. اما به نظر می رسد که آن روزها گذشته است. البته ناظران معتقدند سطح فعلی بی اعتمادی که میان سیاستگذاران در روسیه و غرب وجود دارد به مراتب کمتر از دوران جنگ سرد است، اما نمی توان تهدید آن را نادیده گرفت. لگولد در این باره می گوید: «روابط میان آمریکا و روسیه عمیقا وخیم شده و به یکی از بدترین دوران خود در روزهای پس از جنگ سرد رسیده است.»
لینکلن، جانسون و حالا هیلاری
آتلانتیک: از زمان تاسیس نشریه آتلانتیک فقط از آبراهام لینکلن و لیندون جانسون حمایت کرده ایم و اکنون از هیلاری کلینتون باید حمایت کنیم. یکی از انگیزه های اصلی آغاز به کار آتلانتیک، لغو برده داری بوده و نشریه آتلانتیک با این هدف در سال 1857 شروع به کار کرده است. امروز هم دستاندرکاران نشریه آتلانتیک تحت تاثیر توانایی های نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته اند، اما عمیقا نگران دونالد ترامپ، کاندیدای حزب جمهوری خواه هستند، کسی که در تاریخ 227 ساله ریاست جمهوری آمریکا، بی کفایت ترین نامزد یکی از دو حزب اصلی این کشور بوده است. ترامپ هیچ سابقه سیاسی ندارد و خیلی راحت کنترل خود را از دست می دهد و از کوره در می رود؛ نگاه تبعیض آمیز و جنسیتی دارد؛ نامنظم، مرموز و بیگانه هراس است؛ ستایشگر حاکمان اقتدارگراست؛ و تمایلات اقتدارگرایانه از خود نشان می دهد. او نسبت به امور بین الملل و سیاسی جاهل است و اعتنایی به قانون اساسی ندارد. حمایت ما از کلینتون و مخالفت ما با ترامپ به معنی طرد حامیان نامزد جمهوری خواه نیست، کسانی که در مورد آینده خود و جایگاهشان در اقتصاد آمریکا نگرانی های کاملا مشروعی دارند. اما واقعیت این است که ترامپ با دامن زدن به این نگرانی ها به دنبال بهره برداری از این احساسات است.
بی سوادان ؛سبد انتخاباتی ترامپ
پراجکت سیندیکیت: هیلاری کلینتون، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، چندی پیش طرفداران دونالد ترامپ را «سبد رقت انگیزها» نامید. عبارتی که نه زیبا بود و نه نزاکتی در آن وجود داشت. کلینتون بعدتر برای این سخنانش عذرخواهی کرد. اما او بیشتر حق داشت، تا این که در اشتباه باشد. ترامپ در بین کسانی که اعتقادات نژادپرستانه دارند، طرفداران زیادی جمع کرده است، مثالی که نشان می دهد واقعیت چقدر اسفناک است. مشکل این است که بسیاری از این رای دهندگان رقت انگیز، نسبتا بی سواد هستند. این باعث می شود اظهارنظرهای کلینتون در نگاه آنها مغرورانه به نظر برسد. افسوس اصلی این است که ایالات متحده بیش از اندازه، مردم نسبتا بی سواد دارد. در میان کشورهای توسعه یافته، ایالات متحده از نظر سواد، دانش عمومی و علم در رتبه های پایین قرار دارد. ژاپن، کره جنوبی، هلند، کانادا و روسیه به طور مداوم رتبه های بالاتری نسبت به آمریکا به دست می آورند. این حداقل نتیجه رها کردن بیش از حد آموزش و پرورش و ترجیح بازار است: کسانی که پول دارند به تحصیلات عالی دست پیدا می کنند و کسانی که ابزار و پول کافی ندارند از تحصیلات بالاتر محروم می مانند. تاکنون، به نظر می رسد مشخص است که کلینتون توانسته رای دهندگان شهری با تحصیلات بهتر را به خود جلب کند، درحالی که ترامپ مردان سفیدپوست با تحصیلات کم را جذب کرده است. بسیاری از این افراد در نسل های قبلی به عنوان کارگران معدن، زغال سنگ و یا کارگران صنعتی در سبد دموکرات ها بودند.
بازی بشاراسد روی دو بند
النهار: در سوریه به نظر می رسد بر خلاف همه پیش بینی ها و اطمینان ها اسد در قدرت می ماند و به این سرعت کنار نمی رود. همه اعم از شیوخ عرب و خارجی ها و بعضی آمریکایی ها می گفتند که کار اسد تمام است. اما از همان ابتدای بحران در سوریه عیان بود که اسد پیروز نمی شود و شکست هم نمی خورد و مخالفان نیز نه پیروز می شوند و نه شکست می خورند، جنگ داخلی سال های زیادی در این کشور طول خواهد کشید. اما به نظر می رسد، در چند ماه اخیر، اگر دخالت روسیه و متحدان دیگر اسد در سوریه نبود ، دولت او سقوط می کرد. امروز اسد در تصمیم گیری های خود مصالح متحدان خود را نیز باید در نظر بگیرد؛ امروز اسد به فکر ایران و روسیه در تصمیم گیری های خود است. اسد روی دو بند بازی می کند.