محمد حسام مسلمی/ در دوران جنگ تحمیلی که ایران، به خاطر تحریم ها کمتر امکان ارتباط با کشورهای پیشرفته را داشت، جوانان پرانگیزه این خاک دست بر زانوی خویش نهادند و یاعلی گویان کارهایی کردند کارستان. در این هشت سال بر توانایی شان تکیه کردند و توانستند شگفتی هایی خلق کنند که دنیا با دیدن آن، انگشت به دهن ماند؛ آن هم در دورانی که غربی ها به فرزندان ایران اجازه نمی دادند به امکانات و ادوات پیشرفته دست پیدا کنند. طی سال های پس از دفاع مقدس، اما این حماسه سازان آن طور که باید به جامعه معرفی نشدند و گاهی هم به فراموشی سپرده شدند.
یکی از این رزمندگان خلاق و بااراده برادر «علی حمامی» بود. او به همراه دو برادرش علی اکبر حمامی که در عملیات بدر به شهادت رسید و حسن حمامی و همرزمش مرحوم محمود مشکی، توانستند «قایق عساکره» را طراحی کنند که در پیروزی عملیات های متعدد نقش اساسی داشت و در نوع خودش پیشرفته و ویژه بود. امروز موفق شدیم به سراغ علی حمامی از طراحان اصلی قایق عساکره برویم تا روایت او را از این ماجرا بشنویم.
ابتدا علی سادات شکوهی همرزم آقای حمامی که هماهنگ کننده این نشست است درباره قایق عساکره و آقای حمامی نکاتی را بیان می کند. شکوهی که در جریان ساخت قایق عساکره همراه علی حمامی بوده است، می گوید: پشتیبانی توپخانه در حین و یا بعد از جنگ، در پیروزی یک عملیات خیلی موثر است. وقتی ما به دل آب می زدیم تا خطوط دشمن را درهم بشکنیم، فاصله ما که از یک حدودی بیشتر می شد چون نمی توانستیم به دلیل سنگینی ادوات جنگی مثل خمپاره های مختلف، مینیکاتیوشا، دوشکا، 106 و... آن ها را با قایق حمل کنیم کار برایمان مشکل می شد و گروه آتش پشتیبانی نمی توانست از بچه ها حمایت کند. همین بود که به این فکر افتادیم که کاری کنیم تا این مشکل برطرف شود. قایق عساکره نتیجه همین خواستن بود که با ساخت آن بسیاری از مشکلات ما برطرف شد.او عنوان می کند: الان که بعد از سی و چند سال، این قضیه را در ذهن مرور می کنم، می بینم با توجه به سطح علم، سواد و تجربه ای که ما در زمان جنگ داشتیم، تنها اعتقاد راسخی که بین بچه ها بود، موجب شد تا با تلاش و پشتکار و آزمایش و خطا، بتوانند قایق های مورد نیاز آن زمان جنگ را تامین کنند تا در عملیات خیبر و بدر مورد استفاده قرار گیرد. به طوری که بزرگ ترین دستاورد و شگفتی عملیات بدر بحث آتش پشتیبانی شد. در این زمینه چنان خود کفا شدیم که حتی سپاه به صادرات این قایق ها اقدام کرد. مشکلاتی که برای ساخت این قایق ها و تست آن وجود داشت سال هاست که فراموش شده است و کم کم دارد این دلاور مردی ها از ذهن ها پاک می شود. باید این حماسه ها برای مردم بازگو شود تا به دست فراموشی سپرده نشود. مردانی چون علی حمامی و گروهش کاری کردند که در نوع خود بی نظیر بود.
لباسشویی تولید می کردم
حالا نوبت به علی حمامی می رسد که برای ما از قایق عساکره و خاطرات ساخت آن بگوید. اوحرف هایش را این گونه آغاز می کند: اواخر سال 61 بود که از طریق برادرم حسن حمامی به جبهه رفتم، آن زمان19 سال داشتم وقتی برادرم به سراغ من آمد در حال تولید لباسشویی بودم بدنه حدود 30 دستگاه لباسشویی را خودم به تنهایی آماده کرده بودم که همراه برادرم به جبهه رفتم.
در همان ابتدای ورود به جبهه ما با این مشکلی که آقای سادات شکوهی مطرح کردند مواجه بودیم. برای این که گروه آتش بتواند به وظیفه اش عمل کند به امکانات نیاز داشتیم.
یک سری خمپاره انداز و یک سری وسایل برای محاسبه دقیق به سمت هدف وجود داشت که به تعداد محدودی در اختیار ارتش بود و ارتش آن زمان برای تحویل این تجهیزات به یگان های دیگر محدودیت داشت. خاطرم هست برادرم همراه مرحوم مشکی به ستاد اعزامی خراسان رفتند تا این وسایل را بگیرند اما همانطور که گفتم برخی محدودیت ها و مشکلات باعث می شد نتوانیم به این ادوات دسترسی داشته باشم. وقتی برادرم و مرحوم محمود مشکی نتوانستند این وسایل را تهیه کنند تصمیم گرفتند خودشان آن را بسازند. این دستگاه ها فوق العاده دقیق هستند به طوری که اگر به اندازه نوک یک راپید روی دستگاه هدایت آتش جابه جایی رخ دهد ، در صد خطایش یک مترمی شود.
عملیات خیبر و پیشنهاد ساخت عساکره
عملیات خیبر، یک عملیات آبی و خاکی بود و این موضوع باعث می شد بین بچه ها و ادوات به واسطه آب فاصله بیفتد و نیروی پشتیبانی آتش نتواند به نیروی خودی کمک کند و این کمبود به خوبی آنجا حس می شد و مشکلاتی پیش می آورد. چون نمی توانستیم از بچه ها پشتیبانی کنیم در آنجا با برادر حسین پور مسئول ادوات لشکر نصر در این باره صحبت کردیم من طرحی دادم که بتوانیم ادوات جنگی را سوار قایق کنیم تا از روی آب هم بتوانیم از نیروهای خودی حمایت کنیم.
در زمان جنگ قسمتی در سپاه، به نام ستاد فوریت های جنگ بود و هر کسی پروژه یا طرحی داشت به این ستاد معرفی می شد و براساس طرحی که ارائه می کرد به کارخانه یا پادگانی معرفی اش می کردند تا کارش را نمونه سازی کند. در آنجا علاوه بر معرفی برای نمونه سازی برای هر محصول کدی ثبت می کردند که طرح قایق های عساکره با کد 24 ثبت شد.
نام رمزی که ماندگارشد
او در رابطه با چگونگی انتخاب نام این قایق ها عنوان می کند: چون نمی خواستیم طرح قایق های عساکره لو برود و می خواستیم قایق ها را با کمترین خطر بارگیری کنیم نام فامیل فرمانده ادوات قرارگاه خاتم آقای «علی عساکره» به عنوان رمز روی این قایق ها گذاشته شد اما این اسم برای همیشه روی این قایق ها ماند.
یک راز بزرگ در کارخانه کشتی سازی خلیج فارس
او در ادامه می گوید: طرح 24 ما را به کارخانه کشتی سازی خلیج فارس معرفی کردند این طرح بسیار محرمانه بود و با آن که در کارخانه 1500 نیرو وجود داشت و هیچ کس نباید از این طرح و پروژه بو می برد کلا پروژه به خودمان سپرده شد و ما برای آزمایش نمونه ها یک جای دورافتاده را پیدا کرده بودیم و در آنجا تست ها را انجام می دادیم.
مشکل ضربات سنگین بعد از شلیک
او با اشاره به این که تا آن زمان، ساخت قایق های این چنینی را تجربه نکرده بودیم ادامه می دهد: ما بدون این که نمونه خارجی آن را دیده باشیم شروع به طراحی این قایق ها کردیم البته قبل از این موضوع، برادرم و مرحوم مشکی خمپاره 120 را روی «نفربر خشایار» روی ریل راه آهن امتحان کرده بودند.
ضربه به قدری شدید و قدرتمند بود که ریل های قطار را پیچانده بود حالا سوال این بود که چگونه این خمپاره را روی نفر برهای قایق بگذاریم به طوری که ضربه حاصل از شلیک باعث نشود قایق از هم بپاشد و غرق شود.
80 لگن آماده برای نصب دافعه خمپاره ها
او در رابطه با نیروهایی که برای ساخت این قایق ها از آن ها کمک می گرفتند اظهار می کند: یک سری نیروهای مردمی مثل تراشکار و فرزکار به عنوان نیروهای فنی گرفتیم و بخشی ازکارخانه و یک سری امکانات آنجا را در اختیار ما قرار دادند و یکسری امکانات هم از تهران آوردیم و شروع به نمونه سازی کردیم. هنوز کار ساخت دافعه های خمپاره انداز تمام نشده بود که 80 فروند قایق آماده کنار ساحل چیده شده بود در حالی که ما حتی یک تیر هم شلیک نکرده بودیم.
اولین نمونه و اولین شکست
اولین نمونه آماده شد و ما برای تست رفتیم. اولین شلیک انجام شد امابه شلیک دوم نرسید چون دافعه و پمپ بیرون زد. ما برای این که جلوی ضربه شلیک را بگیریم از فنر و کمک فنر استفاده کردیم اما فنر می پیچید و کار نمی کرد و دیگر نتوانستیم شلیک کنیم.
جرقه امید
سرانجام با آزمایش های مختلف، توانستیم به مدلی برسیم که در آن مشکل ضربه حاصل از شلیک برطرف می شد. به یاری خداوند توانستیم پایه هایی را به شکل خاصی طراحی کنیم که وقتی خمپاره ضربه می زد، حجم ضربه آن گرفته می شد.
اولین شکست و امید به ادامه کار
وقتی اولین نمونه با شکست مواجه شد باز هم تصمیم گرفتیم به کارمان ادامه بدهیم و ماکتی برای این طرح طراحی کردیم. آقای رفیق دوست ماکت را دیدند و سریع دستور دادند که این قایق ها ساخته شود . این امید بود که سرانجام ما را به سوی موفقیت رهنمون کرد. دوباره آمدیم شبانه روز کار کردیم چندین روز طول کشید که بتوانیم نمونه جدید بسازیم.
دومین نمونه هم شکست خورد
او ادامه می دهد: نمونه دوم دوتا ضربه گیر داشت و ما سه شلیک داشتیم این بار فنرها نشکست اما کاسه نمدی روغن پمپ ها تخلیه و پاره شد. ما برای این نمونه یک فنر گذاشتیم تا جلوی ضربه را بگیرد و یک دفعه رها نشود و جلوی پرت شدن بعد از شلیک گلوله را بگیرد. تکان نخوردن ادوات جنگی روی قایق خیلی مهم است چون با یک تکان، ده ها متر خطا در هدف به وجود می آید.
او با اشاره به این که ما برای طراحی دقیق زمان نداشتیم اظهار کرد: ما به صورت تجربی برای تراشکار توضیح می دادیم که چگونه کار کند و یک سری چیزها را هم می خریدیم. خودمان همه چیزش را تولید می کردیم البته به جز تولید لگن ها که خودمان تولید نمی کردیم.
پایان شکست ها
او با بیان این که یک ماه کار شبانه روزی داشتیم تا به جایی رسیدیم که می توانستیم 20 تا30 بار شلیک کنیم میافزاید: ما در کنار این قایق ها جک های تریلی گذاشتیم. برای این که جک ها نشکند آن ها را فنری کرده بودیم تا قایق ها هم روی آب ثابت بماند. مراحل طولانی طی شد تا این قایق ها درست شد و ما برای این قایق ها ادواتی مخصوص ساختیم بعد از ساخت خمپاره ها و قایق عساکره، نوبت به بررسی آن ها روی آب بود.
لحظه های پرالتهاب
وی در رابطه با روز امتحان روی آب بیان می کند: شب تاسوعا بود و فردای آن روز می خواستیم عساکره را روی آب تست کنیم با خودم فکر می کردم نهایتش این است که گلوله خمپاره ضربه می زند و کف قایق برش می خورد، ولی گلوله رفته است و احتمالا برای من اتفاقی نمی افتد.
شلیک اولین گلوله و امید برای ساخت این قایق ها
او با اشاره به این که خود خمپاره زمانی که می خواهید نصب کنید یک لوله دارد دوپایه و یک چیزی مثلثی شکل به نام قنداق ، می گوید: این قنداق را درون زمین می کارند خودش مثل لانه زنبوری است ضربه می گیرد و به زمین انتقال می دهد و دوسانت دوسانت درون زمین می رود. ما کاری کردیم تا زمانی که خمپاره ضربه می زند ضرب این ضربه گرفته شود.
شب قبل ازتست روی آب
طراح عساکره در رابطه با آزمایش روی آب می گوید: تصمیم گرفتم خودم اولین نفری باشم که عساکره را تست می کند. از فرمانده سپاه بندرعباس خواستم که به من اجازه بدهد و او موافقت کرد که خودم پروژه را تست کنم.
شلیک روی آب
اولین گلوله را با زاویه شلیک کردم و اولین شلیک همراه بود با سر خوردن 50 متری قایق. من پرت شدم داخل آب و این به خاطر این بود که جک را به خوبی کار نگذاشته بودیم ولی این تست موفقیت آمیز بود و خبر موفقیت عساکره به گوش فرمانده ادوات رسید و دستور داد ساخت این قایق ها آغاز شود. اما یک مشکل وجود داشت ما نمی خواستیم تا از امتحان صددرصدی این قایق ها مطمئن نشدیم اجازه تولید بدهیم اما آن ها اعلام کردند زمان نداریم و ما در یک دوره شش ماهه 700قایق را در بوشهر و بندرعباس ساختیم و برای یگان ها ارسال کردیم.
زنده باد همشهری
در منطقه هور که منطقه ای حفاظت شده بود برای فرماندهان آموزش لازم را ارائه دادیم. زمانی که شلیک موفقیت آمیز تمام شد همه خوشحال بودند وقتی رفتم پایین تا شروع به حرف زدن کنم از لهجه من متوجه شدند که من مشهدی هستم. نمی دانم آقای قالیباف بود یا آقای قاآنی که دست مرا گرفت و گفت زنده باد همشهری.