خوانندگان محترم! در صفحه حقوقی روزنامه خراسان، پاسخگوی پرسش های حقوقی شما هستیم. شما می توانید پرسش های خود را در تمام زمینه های حقوقی، از طریق پیامک به شماره 2000999 ارسال کنید. لطفاً در ابتدای متن پیامک حتما کلمه «حقوقی» را قید فرمایید.
پرسش: 50 سال دارم. میخواهم وصیت کنم مادامی که زندهام، مالک اموال غیرمنقولم باشم و پس از مرگم، تمام این اموال به همسرم برسد و تا ایشان زنده است کسی حق فروش اموال غیرمنقول را نداشته باشد. با توجه به اینکه بیش از یک سوم اموال را نمیتوان وصیت کرد، تکلیف چیست؟
پاسخ: برای انتقال اموال به همسرتان و حفظ منافع ملک تا زمانی که در قید حیات هستید می بایست تمام اموالتان را به همسرتان صلح کنید با این شرط که حق استفاده از منافع اموال در طول حیاتتان با شما باشد. در این صورت باید به دفتر اسناد رسمی مراجعه کنید تا سند صلح عمری بعد از انجام تشریفات قانونی میان شما تنظیم شود. بر این اساس، اموال به صورت مشروط به همسرتان منتقل می شود و حق استفاده از منافع، تحت اختیار شما باقی میماند. به این ترتیب، از آنجا که مالکیت اموال به همسرتان منتقل می شود بعد از فوت شما این اموال جزو ماترک شما نیست و بین وارثان شما تقسیم نمی شود. شرط دیگری که درج آن در صلحنامه ضروری است حق فسخ عقد صلح تا زمان فوت شماست. حق فسخ، این امکان را به شما می دهد تا زمانی که در قید حیات هستید اگر از انتقال اموال خود به همسرتان پشیمان شدید، صلح را فسخ کنید و اموال را به مالکیت خود برگردانید. با توجه به اینکه بعد از فوت شما اموال به صورت قانونی به همسر شما منتقل شده است تا زمان حیاتشان تحت اختیار ایشان خواهد بود و بعد از فوت همسرتان، اموال خود به خود به عنوان ماترک به فرزندان منتقل می شود و نیازی به تنظیم سند دیگری نیست. درخور ذکر است که طبق ماده 753 قانون مدنی، «برای صحت صلح، طرفین باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح را داشته باشند.» منظور از اهلیت معامله در این ماده، عاقل، بالغ و رشید بودن طرفین عقد صلح و منظور از اهلیت تصرف، اختیار تصرف در مورد صلح است که اشخاصی مانند افراد ورشکسته فاقد آن هستند.
پرسش: آیا مرد میتواند به بهانه حق درخواست تمکین، مانع خروج زن از منزل و رفتن او به خانه پدرش و نیز، ارتباط با خانوادهاش شود؟
پاسخ: حضرت امام(ره) در تحریر الوسیله، زن را شرعاً مکلف به اطاعت و تمکین از شوهر دانسته و بیان کردهاند: «نشوز در زوجه عبارت از این است که از اطاعت شوهر آن مقدارش که واجب است خارج شود، مثلا خود را در اختیار او قرار ندهد و چیزهای نفرت آوری که منافات با تمتع و التذاذ شوهر از زن دارد را از خود دور نکند، حتی در موردی هم که شوهر تقاضای آرایش از او دارد ترک تنظیف و آرایش نیز از مصادیق نشوز است، و همچنین بیرون رفتن از خانه بدون اذن شوهر و کارهایی دیگر از این قبیل نشوز است.» (ترجمه تحریر الوسیله، در قسمت و نشوز و شقاق) همچنین در مسئله یکم تحریر الوسیله در باب نشوز آمده است: «اگر از زن نشانه هایی از نشوز و طغیان بروز کند، مثلا رفتار و عادتش در گفتار و کردار تغییر کند ؛همیشه با مهربانی و لطف با شوهر سخن می گفت و سوال او را پاسخ می داد اما این بار خشن جواب دهد، و یا همیشه خنده رو و بشاش بود این بار خود را عبوس و گرفته روی کند و سوال شوهر را پاسخ ندهد مگر بعد از چند بار تکرار کردن و آن هم جواب را با خشم ادا کند و از این قبیل نشانه ها وقتی از زن مشاهده شد باید شوهر او را موعظه کند. اگر به خیرخواهی و موعظه او گوش ندهد آن وقت نشوز محقق شده چون در امور مربوط به کام گیری از اطاعت شوهر بیرون شده است...» ماده 1102 قانون مدنی نیز مقرر می دارد که به محض واقع شدن نکاح، روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در برابر یکدیگر برقرار می شود. یکی از این حقوق مطابق ماده 1105 قانون مدنی، حق ریاست خانواده برای مرد است، حقی که توافق بر خلاف آن امکان پذیر نیست. البته باید توجه داشت که حق ریاست مرد در خانواده و تکلیف زن به اطاعت از وی مطلق نیست. به عبارت دیگر ،این حق در راستای حفظ مصالح و استحکام زندگی مشترک به مرد داده شده است و نباید با سوء استفاده از آن متعرض آزادی و حقوق زن شود. زیرا مطابق قواعد شرعی، هیچ کس حق ندارد اِعمال حقوق خود را وسیله آزار رساندن یا ضرر زدن به دیگری قرار دهد. به عبارت دیگر، نمی توان از اِعمال حقوق خود سوءاستفاده کرد. یعنی هر گاه تصمیمی با مصالح خانواده ناسازگار باشد یا سوء استفاده از حق ریاست محسوب شود، زن می تواند از آن اطاعت نکند. البته مرجع صالح در تشخیص این امر دادگاه خانواده است. از دیگر سو، طبق ماده 1103، زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند. حدود و معنای حسن معاشرت در قانون تعریف نشده است. حسن معاشرت به معنای خوش رفتاری و برخورد شایسته در حد متعارف است. بنابراین هر رفتاری که عرفا حسن معاشرت محسوب می شود باید در زندگی مشترک رعایت شود؛ مانند عدم ایجاد مانع برای رفت و آمد هر کدام از زوجین با پدر و مادرشان. بنابراین اگر زن با رعایت حدود عرفی و در حدی که به زندگی زناشویی آسیبی وارد نکند، برای انجام صله رحم به دیدن پدر، مادر، خواهر و برادر یا سایر بستگان خود برود، شوهر حق ممانعت ندارد و در صورت طرح دعوا در مرجع قضایی، دادگاه به نفع زن حکم می کند. همچنین مطابق ماده 32 منشور حقوق و مسؤلیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران، مصوب 1383، زن حق و مسئولیت انجام صله رحم را دارد. بنابراین مرد نمی تواند به بهانه تمکین و حق ریاست بر خانواده ، زن را از دیدار با خانواده اش محروم کند.