ناگفته های صریح حاتمیکیا درباره کیارستمی، بیضایی، تقوایی و فیلمهای خودش
ابراهیم حاتمیکیا سهشنبه (۱۸ آبان) در نشست «سینما و یک دیدگاه» در سیوسومین جشنواره فیلم کوتاه تهران درجمع پرشمار فیلمسازان جوان در پردیس سینمایی چارسو حضور یافت و در باره سینما،فیلم کوتاه ،سینمای مولف،سینماگران صاحب نام سینمای ایران وسینمای خودش سخن گفت. به گزارش ایسنا، این نشست با استقبال فراوان دانشجویان و فیلم سازان جوان مواجه شد.
مجوز «آژانس شیشهای» را بین دو دولت گرفتم
حاتمی کیا که اغلب اظهار نظرها و مواضعش مورد توجه قرار می گیرد در این نشست نیز که بیشتر به پرسش و پاسخ گذشت نظرات جالب و عجیبی را مطرح کرد.به گزارش آی سینما، حاتمی کیا دراین نشست چندان از حضور خبرنگاران در میان هنرجویان فیلمسازی راضی نبود و حضور رسانه ها را مانعی برای ارتباط صمیمی و نزدیک با آنها دانست و از رسانه ها خواست حرف های مطرح شده دراین نشست رسانه ای نشود. با این حال خبرنگاران به این نشست دعوت شده بودند و خبر برگزاری آن رسانهای شده بود.
آزادی دهه شصت الان داده نمی شود
حاتمی کیا در ابتدای این نشست حضور فیلمساز مولف و فیلمساز به اصطلاح تکنسین را در کنار هم لازم دانست و گفت: «این طور نیست که همه بتوانند مولف شوند و توانایی و انرژی آن را داشته باشند. مولف بودن یک جنمی می خواهد که فیلمساز باید بتواند نظر شخصی خودش را اعمال کند. از آن طرف فیلم های مورد نیاز را نمی توانیم به فیلمسازمولف سفارش دهیم. گاهی علما و کارشناسان تشخیص می دهند که باید فیلمی ساخته شود آنها را نمی توان به فیلمسازان مولف داد بلکه باید فیلمسازان حرفه ای در این باره فیلم بسازند، فیلمسازانی که می توانند هر فیلمی را با هر قابی که به آنها می دهند بسازند.»از نظرحاتمی کیا فیلمساز مولف همیشه تجربه خودش را می سازد: «درباره اینکه وجود کدام یک از آنها ضرورت دارد معتقدم نوع اول در حال حذف شدن است. فیلمساز مولف به شدت تحت فشار جریان های اقتصادی و اجتماعی قرار می گیرد و بخشی نیز به سمت جشنواره های خارجی کشیده می شوند.»حاتمی کیا مقایسه جالبی میان زمان آغاز فعالیتش در سینما با وضع فعلی کرد و گفت: «آن آزادی دهه شصت که ما داشتیم الان داده نمی شود. آدابش را شاید بچه های اینجا باید یاد بگیرند و بیاموزند و خودشان را بسازند.» او به کیانوش عیاری، کامبوزیا پرتوی و امیر نادری به عنوان هم نسلانش اشاره کرد که هر کدام نگاه خودشان را در فیلمسازی داشته اند.
بهرام بیضایی به نوع فیلمسازی خودمصر بود
حاتمیکیا با بیان این که کسانی مثل بهرام بیضایی و ناصرتقوایی به نوع فیلمسازی خودشان مصر بودهاند، افزود: استاد بیضایی کم فیلم ساخت و همه آن هم به خاطر ممیزی نبود. کسانی مثل بیضایی و تقوایی فیلمهای سنگین میسازند و سخت میسازند. بنابراین تهیهکننده هم به سختی به سمت آنها میرود. وقتی آقای بیضایی یکی از فیلمهای مرا مونتاژ میکرد، به او پیشنهاد کردم با دوربینهای سبک و کوچک فیلمسازی و جهان خاص خود را دنبال کند اما او هم به نوع فیلمسازی خودش مصر بود.وی خطاب به فیلمسازان جوان حاضر در سالن گفت: اگر روی فیلمسازی خودتان مصر باشید کمکم جهانی شکل میگیرد و دیگران میگویند این فیلمساز در این حوزه خاص خوب فیلم میسازد اما باید توجه کرد که سینمای مؤلف بسیار مستعد دکان شدن است و این خطرناک است.
هیچ وقت ادعای حرفه ای بودن نکرده ام
حاتمی کیا بر این نکته تاکید کرد که فیلمساز مولف هر سوژه را به فیلمی تبدیل می کند که می خواهد و درباره خودش نیز گفت: «من فیلمسازی هستم که تهیه کننده های دولتی و غیر دولتی علاقه مندند با من همکاری داشته باشند، چون این طور تعبیر می کنند ما به آن چه که او می خواهد بگوید علاقه مندیم. فیلمسازی که مدام دستور و سفارش بگیرد به فیلمساز ذلیل و حقیر شده ای تبدیل می شود که در سینمای وحشتناک هالیوود نیز نظیر آن وجود دارد و همه نمی توانند مثل مارتین اسکورسیزی رفتار کنند.» حاتمی کیا دراین باره از اتفاقی در یک روستا مثال زد و گفت:« عده ای به دلیل یک حادثه گم شده بودند و تصور می شد جان خود را از دست داده باشند اما مدتی بعد مشخص شد حادثه دیدگان نجات پیدا کرده و زنده هستند و چنین سوژه ای را از جنس سینمای عباس کیارستمی دانست که اتفاقا به سرعت نیز خود را به محل حادثه رسانده بود. از نظر حاتمی کیا این موقعیت موقعیتی بود که کیارستمی می توانست تحلیل خود را از آن به خوبی ارائه کند. اگر کسان دیگری می رفتند آن چیزی را که او می دید نمی دیدند. در واقع برخی فیلمسازان خودشان را آموزش می دهند تا آن طور که دوست دارند فیلم بسازند. در موقعیت های دیگر فیلم هایی ساخته می شود که نمی توان جهان فیلمساز را در آن ها پیدا کرد.»
جهان من خیلی ها را عصبانی کرده است
کارگردان «از کرخه تا راین» درباره خودش نیز اظهار کرد: «من هیچ وقت ادعای فیلمساز حرفه ای بودن نکرده ام، یک چیزهایی بلدم. خوشحالم هیچ وقت فیلم نامه ام را به این بانک های فیلم نامه نداده ام که طولانی اش کنند. من جهان خودم را می سازم البته نه این که جذاب می سازم. سر این موضوع کتک هم خورده ام، جریمه هم داده ام و خیلی ها را هم عصبانی کرده ام.»وی دوباره خاطره ای درباره کیارستمی بازگو کرد و گفت: «عباس کیارستمی وقتی می خواست «نان و کوچه» را برای کانون پرورش فکری بسازد اسم و رسمی نداشت، اما فیلم بردارش مهرداد فخیمی شناخته شده بود، یک پلان در این فیلم وجود دارد که بچه ای می خواهد یک نان را به خانه ببرد و سگی به او حمله می کند، بچه می ترسد و سگ هم پشت در خانه می نشیند. شایعات درباره این پلان زیاد است برخی می گویند یک ماه، چهل روز و... من می گویم یک هفته، طول می کشد این پلان را بگیرند. کیارستمی می گفت اگر فخیمی به من می گفت ما در سینما چیزی داریم به اسم مونتاژ، برخی صحنه ها را کات می کنیم و تماشاگر هم می فهمد چه اتفاقی افتاده و بر این موضع خود اصرار می کرد. جو علیه من بود و من باید می پذیرفتم و اگر می پذیرفتم دیگر چیزی که الان هستم نمی شدم و تشکر می کنم از آقای فخیمی که این کار را نکرد.» حاتمی کیا به این موضوع اشاره کرد که به همین دلیل گاهی می ترسد پاسخ فیلمسازان جوان را بدهد و این کار را نمی کند چون از دنیای آنها خبر ندارد. حاتمی کیا در اظهار نظر جالبی گفت خوشحال است فیلمنامه فیلم هایی مثل «ایستاده در غبار» محمدحسین مهدویان و «بچه های آسمان» مجید مجیدی را نخوانده است: «چون قطعا زیر آن ها می زدم و می گفتم مگر از چنین چیزی فیلم در می آید؟!»
بهشتی باید جواب خیلی چیزها را بدهد
با توجه به اشارات او به کیارستمی یکی از حاضران از او پرسید در حال حاضر که جهان بیشتر از هرچیز به صلح نیاز دارد و روزگار جنگ ایران و عراق نیز گذشته نظرش درباره فیلم «خانه دوست کجاست؟» چیست که حاتمی کیا نیز در پاسخ گفت: «فیلمساز باید فیلمش را بسازد اما تبی که راه افتاده بود و من با آن مسئله داشتم و آقای بهشتی به آن افتخار می کند و بر افتخارش هم تاکید دارد این است که در دوران جنگ که نگاتیو نبود فرصت ایجاد کرد که چنین فیلمهایی ساخته شود، بهشتی باید جواب خیلی چیزها را بدهد، فیلم های جنگ در این مملکت ساخته نشد و قدرت نداشت. ظاهرش این است که خیلی بگیر و ببند بود... اما این ژانری که وجود داشت مولفه های خودش را داشت... اگر می دانستم خبر بیرون نمی رود راحت حرفم را می زدم.» حاتمی کیا به یکی ازساخته هایش یعنی «وصل نیکان» به عنوان فیلم شکست خورده اشاره کرد: «موقع ساخت این فیلم عصبی بودم و عصبانیتم خالصانه بود. از کشورم ناراحت بودم، همان زمان یک عزیزی ازمنتقدان شروع کرد به افشا کردن من که این طور و آن طور است؛ بله من این طور بودم، هفت سال می جنگیدیم و می گفتند بجنگید بجنگید... تا تهران رفت زیر موشک این شهر خالی شد و می گفتند چه و چه...»
پس از «بادیگارد» چوب «آژانس شیشه ای» را می خورم
حاتمی کیادر پاسخ به یکی از حاضران که برخی فیلمسازان به اسم مولف بودن مدام خودشان را تکرار می کنند نیز گفت: «حواسمان باشد مولف را دکان نکنیم. فکر هم نکنیم ابتدا به ساکن کسی مولف می شود، فیلمسازانی که این را دکان می کنند اتفاقا خطرناک هستند. یادم می آید اول «دیده بان» را و بعد «مهاجر» را ساختم، می گفتند «مهاجر» از «دیده بان» بهتر است، الان هم بعد از «بادیگارد» مدتی است که چوب «آژانس شیشه ای» را می خورم، محال است فیلمی را که سال 75 ساخته ام دوباره بسازم. فیلم هایمان باید مثل عکس هایمان از کودکی تا بزرگی باشد. ما بالغ می شویم، شاعر می شویم... و خیلی چیزهای دیگر که در عکس هایمان آن ها را می بینیم و فیلم هایمان هم باید همین طور باشد.»
به من می گفتند فیلمی درباره نظافت بساز
وی فیلم ساختن در این روزها را بسیار آسان دانست و گفت: «فقط می توانم بگویم باید یاد بگیری «چپکی» در لنز نگاه نکنی و یک دکمه هم هست که باید آن را بزنی تا دوربین روشن شود، بقیه آن مال خودت است. یادم می آید ما دانشگاه که می رفتیم کم مانده بود اسم شکسپیر که می آید صلوات بفرستیم! این قدر آدم ها را برای خودتان بزرگ نکنید، دست آخر هم خروجی دانشگاه های ما می شود عده ای آدم که باید بترسند از همین چیزها.» حاتمی کیا با توجه به مشکلات برخی فیلمسازان برای نداشتن بودجه به آنها توصیه کرد بر راهی که در پیش گرفته اند اصرار کنند؛ چون از نظر وی این حوزه مجنون می خواهد. حاتمی کیا به سه اثر اولش اشاره کرد و گفت هیچ پولی بابت آنها دریافت نکرده است. او همچنین با اشاره به خاطره ای درباره اصرارش برای ساخت فیلم گفت: «در سپاه من می گفتم بلدم فیلم بسازم اما به من می گفتند نمی خواهیم بسازی بیا آپارات پخش کن. بعد از چقدر تلاش توانستیم موافقت بگیریم که فیلم بسازیم اما به من گفتند سربازان نظافتشان را رعایت نمی کنند یک فیلم درباره نظافت بساز!»
نوشتن فیلم نامه «بادیگارد» هشت سال طول کشید
او همچنین در پاسخ به فیلمسازی جوانی که درباره پرداختن به موضوع حجاب و برچسب مذهبی خوردن از او سوال کرد، این موضوع را رد کرد و گفت: «الان در ماهواره خانم هایی که کار می کنند می روند و می آیند و هیچ مشکلی هم ندارند انگار شما خیلی قدیمی تر از ما هستید، بارها در محافل روحانیت گفته ام که ما می دانیم با سینما می شود چه کرد، با رنگ و نور و با چادر به سر میتوان فیلم مستهجن ساخت. ما قانونش را بلدیم، این شوخی است که می توانیم پشت فیلم ها پنهان شویم، سینما آدم را عریان می کند...» حاتمی کیا کارگردان را به دیکتاتوری تشبیه کرد که هر تکه از جهان فیلمش را آن طور که می خواهد می سازد. وی فیلم نامه هایش را کدهایی دانست که اگر قرار باشد کس دیگری آن ها را کارگردانی کند هرگز چیزی که او می سازد نخواهد ساخت. حاتمی کیا در پایان نکته جالبی درباره ساخت «بادیگارد» و «آژانس شیشه ای» مطرح کرد وگفت: «هشت سال طول کشید تا فیلم نامه «بادیگارد» را نوشتم یک زمانی دولت احمدی نژاد بود و من فکر کردم با این مفهوم جلو نمی آیم، درباره «آژانس شیشه ای» هم به خاطر دارم دولت آقای رفسنجانی تازه رفته و هنوز دولت آقای خاتمی هم مستقر نشده بود و من بین این دو دولت توانستم مجوز ساخت این فیلم را بگیرم.»