سخن اندیشه
تعداد بازدید : 46
8 پیش فرض مصون سازی فرهنگی
نویسنده : مهدی جمشیدی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
تعبیر «مصونسازی فرهنگی» که رهبر انقلاب تا به حال چندین بار از آن استفاده کردهاند، از جمله تعابیر نو و بیپیشینه در ادبیات ایشان بود. اهتمام ایشان به فرهنگ بهعنوان امری اجتماعی که روح و هویت جامعه را تشکیل میدهد، سبب شده است که در طول دهههای گذشته، ایشان همواره از فرهنگ سخن بگویند و درباره آرمانها و دغدغههای فرهنگی شان، بهصورت جدی و عالمانه، مفهومپردازی کنند. مفهوم «مصونسازی فرهنگی» رنگ تازهای دارد و محتاج تأمل و مداقه است. نگارنده این سطور تلاش میکند تا بهمثابه مطالعهای مقدماتی و زیرساختی، به یک سلسله از پیشفرضها و اصول موضوعه ایده «مصونسازی فرهنگی» اشاره کند تا بهواسطه شناخت و تحلیل آنها، این مفهوم و موقعیت نظری آن مشخص شود.
یکم) جهان فرهنگی ما، مبتلا به تهدید است
مصونسازی فرهنگی به آن معناست که جهان فرهنگی آنچنان طراحی شود که از آسیبها و گزندها و تهدیدها برکنار و در امان بماند. پس مصونسازی فرهنگی در جایی موضوعیت مییابد که جهان فرهنگی دچار دستاندازیها و تعرضات جهانهای فرهنگی بیگانه باشد. وضعیت کنونی جهان فرهنگی ما (بلکه از دو سده پیش تاکنون) اینگونه بوده است؛ بهطوریکه غرب و غربیان همواره کوشیدهاند جهان فرهنگی ما را به تسخیر خود درآورند. از اواسط دوره قاجار، تهاجم فرهنگی غرب به جامعه ما آغاز شد و تهدید فرهنگی بیرونی فعلیت یافت.با استقرار حکومت پهلوی، تهدیدهای فرهنگی، رشد و گسترش شتابان پیدا کرد و موج هولناکی از غربزدگی به راه افتاد؛ چنانکه اگر انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید، جهان فرهنگی ما را بهطور کامل در عمق خود فرومیبُرد و آن را نابود میکرد. اما با وقوع انقلاب اسلامی، جهان فرهنگی ما (که مبتنی بر ارزشهای اسلامی است) اقتدار و تشخص یافت و توانست در برابر دستاندازیهای فرهنگی غرب، مقاومت کند.
دوم) تهدیدهای فرهنگی حذفشدنی نیست
جهان فرهنگی ما دشمنان سرسختی دارد. آنها جز به انهدام و اضمحلال جهان فرهنگی ما نمیاندیشند و هرگز سر سازگاری و مدارا با آن ندارند و از دشمن جز این نمیتوان انتظار داشت: «وَلاَ یزَالُونَ یقَاتِلُونَکمْ حَتَّی یرُدُّوکمْ عَن دینِکمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ»:و آنان [کافران] پیوسته با شما میجنگند تا اگر بتوانند، شما را از دینتان برگردانند. همچنین قرآن می فرماید: «و لَن تَرْضَی عَنک الْیهُودُ وَلاَ النَّصَارَی حَتَّی تَتَّبعَ مِلَّتَهُمْ»:[ای پیامبر!] هرگز یهودیان و ترسایان از تو راضی نمیشوند، مگر آنکه از کیش آنان پیروی کنی.
سوم) نمیتوانیم گرداگرد جهان فرهنگیمان دیوار آهنین بکشیم
تجربه ساختن دیوار آهنین، تجربهای شکستخورده است و آزموده را آزمودن خطاست. بلوک شرق با وجود تمام سختگیریها و حساسیتها، نتوانست تمام مراودات و ارتباطات مردمان خود را با جهان فرهنگی غرب مهار کند و کلیت فرهنگ و مقولات فرهنگی را به تصرف خود درآورد. البته این ،به آن معنا نیست که مرزبندی با جهانهای فرهنگی بیگانه، ناممکن است و ما چارهای جز هضم و مستحیل شدن در جهان فرهنگی غرب نداریم. «مقاومت فرهنگی» ممکن است و از جمله روشهای آن، حرکت نکردن بهسوی همگرایی با جهان فرهنگی غرب از طریق مرزبندی با آن است. «مرزبندی فرهنگی» یک اصل خدشهناپذیر و حتمی است و با هیچ توجیهی نمیتوان آن را نادیده گرفت.
چهارم) مصونسازی فرهنگی ممکن است
بسط فراگیر تجدد (که از آن به جهانی شدن تعبیر میشود) موجب شده است عدهای امکان هرگونه مقاومت و بازدارندگی در مقابل غرب را منتفی بدانند و انطباق داوطلبانه با نظم فرهنگی تجدد را تنها گزینه پیش روی جوامع غیرغربی بپندارند.واضح است که این نظر تا چهاندازه مخدوش است.
پنجم) امر فرهنگی قابل تصرف آگاهانه است
«مصونسازی فرهنگی» تعبیری است که از نوعی تغییر ارادی و اختیاری در جهان فرهنگی حکایت میکند؛ یعنی باید به عاملیتهای انسانی که در معرض تهاجم و رخنه فرهنگی هستند و ممکن است گزندهای فرهنگی بر آنها اثر بگذارد، توانایی و قابلیت مقاومت ببخشیم. این روند، روندی خودساخته و آگاهانه است، نه طبیعی و غیرارادی.
ششم) مصونسازی فرهنگی مطلق نیست
بهطور کلی، واقعیتهای اجتماعی مطلق نیستند و اینگونه نیست که بهصورت صددرصدی تحقق یابند. ازاینرو هنگامی که جامعهای از لحاظ فرهنگی، مصونسازی میشود، نمیتوان ادعا کرد که تمام افراد جامعه مصونیت یافتهاند یا مصونیتیابی همه با یکدیگر برابر است یا این مصونیت تا پایان بقای جامعه ادامه پیدا خواهد کرد.
هفتم) مصونسازی فرهنگی، لایهای از استحکام ساخت درونی است
رهبر انقلاب در سالهای اخیر، ایدهای را با عنوان «استحکام ساخت درونی» مطرح کردهاند. ایشان معتقدند که برای وصول به پیشرفت و کسب توانایی و ظرفیت برای رویارویی با تهدیدها و مخاطرات بیرونی، باید به استحکام ساخت درونی رو آورد.
هشتم) مصونسازی فرهنگی، رویکردی انفعالی نیست
شاید این اشکال مطرح شود که برخلاف ایده صدور انقلاب، که بهمعنای صدور فرهنگ انقلاب اسلامی برپایه رویکردی تهاجمی و فعال است، ایده مصونسازی فرهنگی، معلول رویکردی تدافعی و انفعالی است؛ چراکه صدور انقلاب معطوف به انهدام «دیگری» است و مصونسازی فرهنگی معطوف به قوتیابی «خود». پاسخ این است که ایده مصونسازی فرهنگی، «خود» را میپرورد و تقویت میکند و معطوف به «دیگری» نیست، اما بهصورت غیرمستقیم، بر تغییر «دیگری» نیز اثر میگذارد.