نوشتاری از استاد جعفریان درباره پیروان اهل بیت(ع) در عصر امام جواد(ع)
تعداد بازدید : 48
یاران ایرانی جوادالائمه(ع)
گروه اندیشه
info@khorasannews.com
دوران امامت امام جواد(ع) با عصر خلافت مأمون و معتصم عباسی همزمان بود. خلفای عباسی، پس از به شهادت رساندن امام رضا(ع)، بر فرزند بزرگوار آن حضرت سخت گرفتند و ارتباطات جوادالائمه(ع) را با شیعیانشان، به شدت تحت نظر داشتند. با این حال، در آن فضای پرخفقان، تدابیر امام(ع) باعث گسترش معارف ناب اسلامی شد و در پرتو مجاهدت ها و فداکاری های اصحاب امام جواد(ع)، مراکز شیعه نشین در جهان اسلام، از شرق تا غرب گسترش پیدا کرد. وکلا و شاگردان آن حضرت، مسئولیت سنگین رساندن پیام امام(ع) و پاسخگویی به مشکلات فقهی و عقیدتی شیعیان را برعهده داشتند. برخی از آن ها مانند حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) با هجرت به ایران و سکونت در ری، به ترویج آموزه های اهل بیت(ع) همت گماشتند. تعداد قابل ملاحظه ای از اصحاب امام جواد(ع)، ایرانی بودند. شخصیت هایی همچون «علی بن مهزیار» و «احمد بن محمد»، مشهور به «شیخ القُمّیین»، در زمره اصحاب ایرانی جوادالائمه(ع) قرار داشتند. آن چه در پی می آید، فرازهایی از کتاب ارزشمند «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام»، اثر استاد رسول جعفریان است که در آن به یاران ایرانی امام جواد(ع) و نقش آن ها در ترویج آموزه های اهل بیت(ع) در گستره سرزمین ایران، اشاره شده است.
اصحاب برجسته امام جواد(ع)
«بسیاری از اصحاب امام جواد علیه السّلام از اصحاب پدر بزرگوار و فرزندان آن حضرت بودند که عده ای از آن ها، سال ها عمر کردند و حتی تألیفات گران بهایی، مشتمل بر احادیث امامان معصوم علیهم السّلام، از خود به یادگار گذاشتند. یکی از اصحاب امام جواد علیه السّلام، حضرت عبد العظیم حسنی(ع) است که تعداد قابل توجهی حدیث، از آن حضرت نقل کرده است. این بزرگمرد علوی حسنی، در ری سکنا گزید و به ترویج و اشاعه احادیث اهل بیت علیهم السّلام، همت گماشت. در اثر فعالیتهای او بود که شیعیان ری رو به افزایش گذاشتند و تشیّع در این دیار، رو به گسترش نهاد. داود بن قاسم، مشهور به ابو هاشم جعفری، یکی دیگر از اصحاب امام جواد علیه السّلام محسوب می شود. او احادیث زیادی از امام جواد علیه السّلام نقل کرده و یکی از برجسته ترین یاران آن حضرت بوده است. ابو هاشم، از خاندان جعفر بن ابی طالب بود و در کتب رجال، از وی به نیکی یاد شده است. علی بن مهزیار یکی دیگر از اصحاب امام جواد علیه السّلام و شخصیتی است پرارج و شناخته شده در میان شیعیان؛ وی در اصل از هندیجان بود و پس از آن که به اهواز آمد، به اهوازی شهرت یافت. به نوشته نجاشی، او از امام رضا و امام جواد علیهما السّلام، روایت نقل کرده و از نزدیکان امام جواد علیه السّلام بوده است و آن حضرت، در بزرگداشت وی، عنایت ویژهای داشته اند. روایات او از امام جواد علیه السّلام نسبتا زیاد است. به نوشته نجاشی، ابن مهزیار با علی بن اسباط که فَطَحی مذهب بود، مناظراتی داشت و مسائل و مباحث مختلفی میان آن دو رد و بدل شد. سرانجام، آن دو مسائل مورد بحث خود را پیش امام جواد علیه السّلام بردند که این امر، با بازگشت علی بن اسباط از عقیده باطل خود، خاتمه یافت. خیران الخادم نیز یکی از وکلای امام جواد علیه السّلام بود که کَشّی از او یاد کرده است. ابراهیم بن محمد همدانی هم یکی از وکلای آن حضرت بود و روایاتی از وی نقل شده است. احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی که از اصحاب اجماع به شمار می رود، یکی از یاران امام جواد علیه السّلام بود. وی از خواص شیعیان امام رضا و امام جواد علیهما السّلام محسوب می شد و همه علمای رجال از او ستایش کرده اند. او در سال 221 بدرود حیات گفته است. ابن ندیم از وی و کتابش که مشتمل بر روایات او از امام رضا علیه السّلام می باشد، یاد کرده و دو کتاب «الجامع» و «المسائل» را از آثار وی دانسته است.»«شیعیان امامی در سراسر بلاد اسلامی زندگی می کردند. بسیاری از آنان در بغداد، مدائن و سواد عراق و عده ای نیز در ایران یا سایر نقاط کشورهای آن روز به سر می بردند. اینها علاوه بر ارتباط از طریق وکلای آن حضرت، در ایام حجّ نیز در مدینه با امام(ع) دیدار می کردند. از روایتی استفاده می شود که شماری از شیعیان امام جواد علیه السّلام، در مصر سکنا گزیده بودند. در این روایت علی بن اسباط می گوید: قامت امام(ع) را به دقت می نگریستم تا بتوانم آن حضرت را برای اصحابمان در مصر وصف کنم. در روایت دیگری آمده است که یک نفر از شیعیان خراسان، خدمت امام جواد علیه السّلام مشرّف شده است. روایت دیگری از حرّ بن عثمان همدانی حاکی از آن است که گروهی از شیعیان ری، به محضر آن حضرت شرفیاب شدند. تا آن جا که می دانیم، همواره شیعیانی در ری زندگی می کردند که به طور مرتب و به مرور زمان، برتعدادشان افزوده شده است. قم نیز یکی از مراکز مهم شیعه بود و در دوران امام جواد علیه السّلام، شیعیان آن دیار با حضرت در ارتباط نزدیک بودند. احمد بن محمد بن عیسی که از وی با عنوان «شیخ القُمّیین» یاد شده است، از اصحاب امام رضا علیه السّلام و پس از ایشان، از یاران امام جواد علیه السّلام و فرزند گرامی آن حضرت بوده و حتی محضر امام حسن عسکری علیه السّلام را نیز درک کرده است. وی تألیفات فراوانی در حدیث از خود بر جای گذاشت. صالح بن محمد بن سهل، یکی دیگر از اصحاب امام جواد علیه السّلام در قم بود که رسیدگی به امور موقوفات آن حضرت در آن شهر را برعهده داشت. در روایت دیگری آمده است که شخصی از اهالی بُست و سَجِستان، در ایام حجّ به حضور آن حضرت شرفیاب شد و گفت: والی ما از دوستداران اهل بیت(ع) و علاقه مند به شماست؛ نامهای به او بنویسید تا با ما سخت گیری نکند. امام فرمود: او را نمی شناسم. مرد بُستی گفت: او از دوستداران شما اهل بیت(ع) است. آن حضرت کاغذی گرفت و بر آن چنین نوشت: آورنده این نامه، عقیده مبارکی را از تو نقل کرد. هر عمل نیکویی که انجام دهی از آنِ تو خواهد بود. پس بر برادرانت نیکی کن و بدان که خدا از تک تک و ذره ذره اعمالت خواهد پرسید. مرد بُستی می گوید: نامه را از حضرت گرفتم و قبل از این که به سَجِستان برسم، این خبر به گوش حسین بن عبدا... نیشابوری(والی) رسید و او در دو فرسخی شهر به استقبالم شتافت. نوشته حضرت را به او دادم. آن را بوسید و بر دیده نهاد و دیگر بر ما سخت نگرفت.»
وکلا و اصحاب ایرانی امام(ع)
«علی بن مهزیار نیز از جمله اصحاب امام جواد علیه السّلام است که در اصل نصرانی بود و پس از آن که اسلام آورد، از خواص اصحاب امام رضا علیه السّلام و پس از ایشان، از یاران امام جواد علیه السّلام شد. او اهل قریه ای در جنوب به نام هندوان- هندیجان فعلی- بود که بعدها در اهواز اقامت گزید. بررسیهای دقیق درباره روابط میان امامان شیعه علیهم السّلام و شیعیان آن ها نشان می دهد که این روابط، از زمان امام رضا علیه السّلام به بعد، رو به گسترش بوده است. این می تواند به معنای افزایش شیعیان در این مناطق، در عهد این امامان(ع) باشد. این گستردگی ارتباط بیش از هر چیز، ناشی از سفر امام رضا علیه السّلام به خراسان و همچنین، مدیون شبکه وکلای آن بزرگواران در مناطق مختلف ایران می باشد. یکی از وکلای آن حضرت، ابراهیم بن محمّد همدانی است که بنا به روایت کَشّی، 40 بار به زیارت حج مشرّف شده است. امام جواد علیه السّلام طی نامه ای به وی نوشت: «قد وصل الحساب، تقبّل ا... منک و رضی عنهم و جعلهم معنا فی الدّنیا و الآخره؛ وجوه ارسالی به من رسید، خدا از تو قبول فرماید و از شیعیان ما راضی باشد و آنان را در دنیا و آخرت، در جوار ما قرار دهد.» از این روایت به طور صریح، مسئولیت مالی این وکیل، که اموالی را از شیعیان دریافت و برای امام(ع) ارسال می کرد، استفاده میشود. امام(ع) در ادامه این نامه، خطاب به وکیل مذکور می نویسند:«سفارش شما را به نضر[بن محمد الهمدانی] کردم و موقعیت تو، نزد خودم را، به اطلاع وی رساندم و به او نوشتم که متعرّض شما نشود. به ایوب[بن نوح بن دُرّاج] نیز، مانند همین دستور را دادم؛ همچنین، به دوستان خود در همدان نامهای نوشتم و به آنان تأکید کردم که از شما پیروی کنند؛ زیرا من جز تو وکیلی در آن ناحیه ندارم.» کتابهایی که مشتمل بر احادیث امامان علیهم السّلام بود و اصحاب آنان از زمان امام باقر علیه السّلام به بعد تنظیم کرده بودند و در واقع نشانگر توجه روزافزون امامان علیهم السّلام و شیعیان آنان به کار فرهنگی و فکری بود، نقش بسیار سازنده ای در ترویج عقاید و فقه شیعه در این مناطق بر عهده داشت. وقتی از امام جواد (ع) درباره روایت از کتب اصحاب که به دلیل تقیه مخفی بود، سؤال شد، فرمودند:«حدّثوا بها فإنّها حقّ؛ از آن ها روایت کنید که حق و صحیح است.» به این ترتیب بود که شیعیان در نشر و احیای آثار پیشینیان خود کوشیدند و بنیه فقهی شیعه را که در واقع اساس کار بود، تقویت کردند. آن ها همچنین وظیفه داشتند به آن قسمت از مسلّمات فقه که توسط منحرفان کنار گذاشته شده بود، عمل کنند تا رواج یابد.»