واقعه کشف حجاب؛ آوردگاه بانوان ایرانی با دین ستیزی رضاخان
گروه اندیشه
info@khorasannews.com
تقابل رضاخان با شعائر و نهادهای مذهبی، در سالهای نخست سلطنت وی، چندان آشکار نبود. دست کم تا نوروز سال 1307 هـ.ش و ضرب و شتم مرحوم آیتا... بافقی در صحن حرم حضرت معصومه(س) توسط پهلوی اول، رویکرد خشن و تندی از سوی وی برای سرکوب اعتقادات دینی مردم، دیده نشد. رضاخان در کارنامه پیش از رسیدن خود به سلطنت و به ویژه در زمان تصدی منصب وزارت جنگ، سابقه برپایی مراسم عزاداری و حتی دیدار مداوم با علما را داشت. به همین دلیل، کسی گمان نمیکرد که در رویه وی، پس از دست یابی به قدرت، چنین تغییری به وجود آید. اما واقعیت آن بود که او و تیم مشاورانی که برنامههایش را تنظیم میکردند، وابستگی و تعلق خاطر چندانی به اعتقادات مذهبی نداشتند. اغلب اعضای گروه مشاوران رضاخان، افرادی مانند «یحیی دولتآبادی»، روشن فکرانی بودند که باور داشتند ایران برای پیشرفت، باید از دول به اصطلاح متمدن اروپایی پیروی کند و از فرق سر تا نوک انگشت پا، فرنگی شود! از سوی دیگر، بسیاری از این مشاوران، خود پرورش یافته و مورد حمایت سفارت بریتانیا در ایران بودند و بیشتر اقدامات آن ها، همسو با برنامههای سفارت تدوین و اجرا میشد. رضاخان که خود با حمایت دولت انگلیس به قدرت رسیده بود، به همان تفکراتی باور داشت که روشن فکرهای اطرافش باور داشتند. پهلوی اول، به دلیل نداشتن درک و سواد درست، از تجدد تنها به ظاهر آن اکتفا میکرد. به گمان او، اگر نهادهای مدنی، علمی و سیاسی اروپا، بدون توجه به اصل بومیسازی و تطبیق آن ها با باورهای دینی و ملی مردم ایران، جایگزین نهادهای پیشین میشد، ایران پیشرفت میکرد. این نگاه ظاهربینانه با خوی نظامی و خشن رضاخان در هم آمیخت و از او زمامداری مستبد ساخت که میخواست تجدد مد نظر خود را به صورت آمرانه، به خورد مردم کشورش بدهد. رویکردی که با مقاومت جدی مردم روبهرو شد.
گام اول؛ متحدالشکل کردن لباس ها
موضوع متحدالشکل کردن لباس ها، از نخستین اقدامات به اصطلاح فرهنگی پهلوی اول در ایران بود. شاه با گذراندن قانونی در مجلس، مردان ایرانی را مجبور کرد تنپوش پدرانشان را کنار بگذارند، از خیر کلاههای نمدی سنتی بگذرند و به جای آنها، کت و شلوار بپوشند و کلاه ارتش فرانسه را بر سر بگذارند! این دستورالعمل، ابتدا در ادارات دولتی اجرا شد و سپس، به شکل یک فرمان حکومتی درآمد. روند تغییر ظاهر ایرانیان با فراز و فرودهایی تا سال 1313 ادامه پیدا کرد. طی این مدت، نهادهای مذهبی نیز، به شدت محدود شدند و تلاشهایی از سوی رژیم برای در اختیار گرفتن اداره موقوفات و نیز ترویج باستان گرایی برای تحت تأثیر قرار دادن فرهنگ ملی، آغاز شد.
آتاتورک الگوی رضاخان میشود
سفر رضاخان به ترکیه و دیدار با «کمال آتاتورک»، در سال 1313، باعث تقویت دیدگاههای به اصطلاح تجددگرایانه در پهلوی اول شد. او پس از مشاهده بانوان بیحجاب در ترکیه و رواج کلاه لبهدار(شاپو) در این کشور، به این نتیجه رسید که ایران هم برای عقب نماندن از قطار ترقی و پیشرفت، باید از تغییرات ایجاد شده در ترکیه، تقلید کند. رضاخان پس از بازگشت به ایران، فرمان داد مقدمات این کار فراهم شود. البته، تا پیش از آن، موضوع کشف حجاب در برخی محافل روشن فکری تهران و شهرهای بزرگ کشور، اتفاق افتاده بود. حتی برخی مورخان معتقدند که این مسئله به سالهای پس از پیروزی انقلاب مشروطیت باز میگردد. طبق گزارش «مخبرالسلطنه هدایت»، خانواده رضاخان، دست کم از سال 1305، مجالسی برگزار میکردند که زنان طبقات بالای جامعه، بدون حجاب اسلامی و صرفاً با پوشاک فرنگی در آن ها شرکت میکردند. با این حال، این رویه هیچگاه، شکل عمومی به خود نگرفته بود.
اجباری شدن کشف حجاب
در زمستان سال 1313 و در آیین افتتاح دانشگاه تهران، رضاخان دستور داد دختران دبیرستانی، بدون حجاب و با لباس فرنگی در مراسم حاضر شوند. هدف شاه از چنین دستوری، عادی کردن چنین رفتاری در میان بانوان ایرانی بود. مدتی بعد، در نوروز سال 1314، شیراز شاهد برگزاری جشن سیزده بدری بود که در آن، تعدادی از دختران، بدون حجاب، مشغول رقص و پایکوبی شدند. این اقدام، نخستین رفتار عمومی در این زمینه محسوب میشد که اعتراض مردم و علمای شیراز را برانگیخت. مرحوم آیتا... فالاسیری، از علمای مبارز و مشهور فارس، علیه این اقدام سخنرانی کرد. این سخنرانی باعث ملتهب شدن شرایط شیراز شد اما با دستور رضاخان، خشونت به عنوان ابزار سرکوب، در دستور کار مأموران قرار گرفت و مرحوم فالاسیری را به تبعید فرستادند. اعتراضات مشابه در تبریز نیز، با همین شیوه سرکوب شد و آیتا... انگجی را نیز، تبعید کردند. این اقدامات، مقدمهای برای اعتراض گسترده مشهد و واقعه خونین مسجد گوهرشاد بود. باید توجه داشت که تا این زمان، رضاخان هنوز فرمانی مبنی بر اجباری بودن کشف حجاب صادر نکرده بود. بنابراین، باید این اقدامات خشونت بار را در راستای عادیسازی کشف حجاب و رفع موانع موجود در مسیر اجرای آن، تعبیر کرد. مدتی بعد از این سرکوب گسترده، در 17 دیماه سال 1314، دستورالعمل اجباری شدن کشف حجاب، به استانداران سراسر کشور ابلاغ شد. مأموران موظف بودند با حمله به بانوان محجبه، چادر را از سر آن ها بردارند.
مبارزه بانوان با سیاستهای رضاخان
این اقدام، تبعات وخیمی در سراسر کشوردر پی داشت. به استثنای برخی افراد وابسته به برخی خانوادههای متمول که خود را به اصطلاح روشن فکر مینامیدند و همچنین، پیروان برخی فرقههای ضاله، مانند بهائیت که از مدتها قبل برای تغییر ساختارهای فرهنگی مردم، به خصوص در میان بانوان، اقداماتی را سازمان دهی کرده بودند، قاطبه بانوان ایران در برابر این دستورالعمل ضد دینی و ملی، دست به مقاومت زدند؛ حتی برخی از آن ها، به حبسی خودخواسته در منزل، تن دادند و حاضر به پذیرش ننگ بیحجابی نشدند. این اقدام، یک مبارزه منفی آشکار با خواست رژیم بود. مقاومت با ترویج بیبندوباری و بیحجابی، حتی در طبقات بالای جامعه نیز، دیده میشد. بسیار بودند بانوان متدینی که به دلیل اعتقاد به آموزههای دینی، حاضر به تسلیم در برابر دستورالعمل کشف حجاب نشدند.
روایتی دیگر
اعتراض بانوان مشهدی به کشف حجاب در 17 دی 1356
یکی از اقداماتی که باعث اوج گرفتن مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی شد، اعتراض و راهپیمایی بانوان متدین مشهد، در 17 دی ماه سال 1357 بود. هرساله، در سالروز صدور فرمان اجباری شدن کشف حجاب توسط رضاخان، مراسمی از سوی رژیم در شهرهای مختلف برگزار میشد. در مشهد نیز، این مراسم را مقابل ساختمان شهرداری برگزار میکردند. روز 17 دیماه سال 1356، تعدادی از بانوان مشهدی تصمیم گرفتند در اعتراض به این اقدام، دست به راهپیمایی بزنند. صدها نفر از بانوان محجبه، در نخستین ساعات روز 17 دی، در ابتدای خیابان خسروی مشهد گردهم آمدند و با سر دادن شعارهایی تند، به اقدامات ضددینی رژیم اعتراض کردند. با شروع این اعتراض، مراسم مقابل شهرداری مشهد، نیمه تمام ماند. این راهپیمایی، مقدمهای برای گسترش اعتراضات در مشهد بود و برخی آن را، آغاز اوج گیری اعتراضاتی میدانند که در نهایت، به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد.