گروه ادب و هنر- آداب و رسوم عامه و زبان گفتار آن ها و نکات جالب و شنیدنی ازقدیم الایام، یکی از موضوعات مورد توجه نویسندگان بوده است. معمولا کتاب های مردم شناسی، «هرودوت» مورخ یونانی را نخستین فردی می شناسند که در کتاب «تاریخ» خود، درباره آداب و رسوم ملت ها مطالبی نوشته است. در قرون وسطی مورخان و سیاحان و جغرافی دانان در کتاب های خود به مسائل فرهنگ عامه توجه داشتند و برخی واژه ها، رسوم و آیین های مردم را ثبت و ضبط می کردند. در بین مسلمانان نیز افراد بسیاری به بررسی برخی مسائل و موضوع های فرهنگ عامه پرداخته اند و برخی از آن ها مانند ابوریحان بیرونی و ابن خلدون مطابق روش ها و اصول خاصی که از نظر علم مردم شناسی امروزی هم معتبر است، این امور را بررسی و تحلیل کرده اند.ابوالحسن علی بن حسین مسعودی در قرن چهارم هجری هم در اثر خود به نام «مروج الذهب و معادن الجواهر» به کتابی از «ابو عقال دبیر» اشاره می کند که این کتاب اختصاص به فرهنگ عامه داشته است.بنابراین می توان پذیرفت که جمع آوری موضوعات فولکلوریک به دوره هایی دورتر از آن چه تاکنون نوشته اند، مربوط است.مجله ادبی آوانگارد در سلسله جستارهایی به بازخوانی و بررسی دقیق تر «زبان، اصطلاحات و ادبیات عامه» پرداخته و ضمن معرفی واژگان، مثل ها و داستان های عامیانه ابعاد و تاثیر آن را در شکل دهی به فرهنگ عمومی کشورمان بررسی کرده است که در ادامه می خوانید.
تاریخچه بررسی های فولکلوریک
در اروپا در قرن هفدهم حرکت مهمی برای ثبت مسائل فرهنگ عامه به وجود آمد. «بالارد فرانسوی» در 1711م. مجموعه ای از ترانه ها و عادات شفاهی مردم را جمع آوری کرد. گوتفرید هردر (1803-1744) شاعر و منتقد و فیلسوف آلمانی در آلمان تحقیقات فولکلوریک را توسعه داد. هردر معتقد بود که شعر صرفا از طریق توجه به بافت و زمینه جغرافیایی و قومی و فرهنگی آن قابل درک است و اشعار عامیانه نه تنها زاده فرایندهای عقلی بلکه نتیجه الهامات عارفانه و عواطف شدید هستند. وی عقیده متداول در آن روزگار را که ادبیات یونان را معیار سنجش ادبیات دیگر اقوام می دانست، رد کرد و بیش از هر چیز به ادبیات قومی از آن رو که تجلی بخش روح ملی بود، تاکید کرد.
فولکلور در ایران
به گفته ابوالقاسم انجوی شیرازی اولین فردی که مسائل فولکلوریک را در ایران گردآوری و تالیف کرد، جمال خوانساری است. وی تحقیقاتش را در کتابی به نام «عقایدالنساء» گردآوری کرد. «عقایدالنساء» توجه مردم را جلب کرد و عامه آن را به اسم کلثوم ننه می شناسند. این کتاب دارای نثری شیوا و آمیخته به طنز است و برخی آداب و باورهای زنان دوره صفویه در آن نوشته شده است.
سفرنامه هایی که مستشرقان و سیاحان اروپایی و غیراروپایی درباره ایرانیان نوشته اند، یکی از مهم ترین منابع فولکلوریک ایران است. سفرنامه های تاورنیه، شاردن، مادام دیولافولا، اوژن فلاندن، کلاویخو و کتاب های تاریخ کیانیان اثر کریستین سن دانمارکی، سه سال در دربار ایران اثر فووریه و ده ها اثر دیگر را می توان از جمله این بررسی ها ذکر کرد.
انقلاب مشروطیت موجب تحول در شیوه های سخن گفتن و نوشتن به زبان فارسی شد و فرهنگ عامیانه از ارزش و پایگاه بهتری برخوردار شد. در این دوره برای روشن شدن اذهان مردم صحبت کردن به زبان ساده تری که قابل فهم عوام باشد ضروری بود و پیروی از زبان رسمی و کلاسیک گذشته موجب تاثیرگذاری کمتر نوشته ها می شد. روزنامه فکاهی «کشکول» که به همت شیخ احمد کرمانی به زبان فارسی ساده منتشر می شد، روزنامه فکاهی «حشرات الارض» در تبریز، روزنامه «نسیم شمال»، روزنامه «شاهسون» چاپ استانبول، نوشته های علی اکبر دهخدا با نام چرندوپرند و نوشته های ایرج میرزا، از جمله نمونه هایی بودند که به ترویج زبان و ادبیات عامیانه کمک کردند.
مطالعات فرهنگ مردم
واژه folklore مرکب از دو بخشfolk به معنی توده و مردم وlore به معنی دانش است. این واژه نخستین باردر سال 1846م. توسط باستان شناس انگلیسی ویلیام جان تامز با نام مستعار آمبروزمورتون ساخته شد. ویلیام تامز، فولکلور را به عنوان جایگزینی برای اصطلاح نادرست «عتیقات عامیانه» پیشنهاد کرد که عتیقه شناسان انگلیسی و زبان شناسان آلمانی در نیمه نخست سده نوزدهم میلادی برای مطالعه راه و رسم زندگی طبقات پایین اجتماع ساخته بودند.
ویلیام تامز، فولکلور را به گونه ای نظم علمی می دانست که موضوع آن بحث درباره دانش عامیانه و آداب و رسوم سنتی است. اگرچه از نیمه دوم قرن نوزدهم همگام با گسترش علوم اجتماعی و به ویژه مردم شناسی فرهنگی cultural anthropologyشاخه علمی جدید فولکلور رفته رفته توسعه یافت ولی همیشه به عنوان یک نظام علمی که به موضوع خاصی می پردازد و در خود آن موضوع نیز گونه ای ابهام وجود دارد، به کار رفته است. مثلا گئورگ هرزو می نویسد: «فولکلور مسائل و بخش هایی از فرهنگ است که ابدی شده و با حکایت شفاهی، افسانه ها، آوازه های عامیانه و رقص ها بیان می شود.» در ایران هم بیشتر کسانی که در زمینه گردآوری موضوعات فرهنگ عامه کار و تحقیق کرده اند، تعریف «هرزو» را پذیرفته اند و عموما فولکلور را مجموعه ای از «دانستنی ها» و اعمال و رفتاری دانسته اند که در میان عامه مردم سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. فولکلور را در زبان فارسی می توان «فرهنگ عامه شناسی» نامید.
زبان عامیانه
بخشی از ادبیات عامیانه را «زبان عامیانه» تشکیل می دهد که کاربردهای زبانی بسیاری دارد و در حقیقت یک نوع استفاده ساختگی از زبان محسوب می شود و نه تنها شامل مفاهیم لغوی است بلکه مواردی مانند کنایه ها، اشاره ها و تشبیهات را هم شامل می شود. همان طور که زبان مکتوب، قواعد و سبک های خاص خود را دارد زبان عامیانه نیز با شیوه های بیانی خاص خود شکل می گیرد و اصولا یکی از ویژگی های آن متعلق بودن به جامعه و گروه خاصی است.
اجزای زبان عامیانه عبارت اند از:
1- اصطلاحات و عبارات محبت آمیزی که به وسیله پدران و مادران برای فرزندانشان به کار برده می شوند.
2- اصطلاحاتی که افراد به عنوان چاشنی کلام به کار می برند و گاه ممکن است قراردادی باشند یا به اشیایی خاص اطلاق شوند.
3- زبان تابو- گاه مردم از به کار بردن نام موجودات یا اشیایی که به نظام عقیدتی آن ها مربوط می شود، خودداری می کنند. لذا زبان تابوشامل اصطلاحاتی است که مردم برای نامیدن اشیا بدون کاربرد اسم حقیقی آن ها مورد استفاده قرار می دهند.
4- ضرب المثل، مثل و تمثیل
5- چیستان
6- لطیفه ها و بذله گویی ها