به مناسبت یادبود یکی از بانوان برتر جهان اسلام
تعداد بازدید : 54
طاهره صفارزاده مترجم قرآن به دو زبان
جواد نوائیان رودسری
international@khorasannews.com
یکی از برکات اسلام برای پیروانش، آموزش و تربیت بانوانی است که توانستهاند از «مضیق حیات» درگذرند و «وسعت ملک لامکان» را نظاره کنند. طی 14 قرن گذشته، در پرتو تعالیم روحبخش این دین انسانساز، زنانی پرورش یافتهاند که نه تنها در عصر خودشان تأثیر گذار بودهاند، بلکه شعاع این تأثیرگذاری، حصار زمان را نیز درنوردیده و آن ها را مبدل به شخصیتهای بدون مرز و زمان کرده است. طی یک قرن گذشته نیز، بانوان مسلمان، با مسلح شدن به سلاح دانش و بینش، توانستهاند نقشی محوری در جریانهای اصیل اسلامی ایفا کنند. زندهیاد دکتر طاهره صفارزاده، یکی از این بانوان تربیت شده در پرتو آموزههای اسلامی است. بانویی که به تعبیر رهبر انقلاب، خدماتش و «به ویژه، ترجمه ماندگار قرآن کریم، حسنات او را در پیشگاه حضرت حق سنگین خواهد کرد»، مترجمی توانا و ادیبی فرزانه بود که آثار قلمی وی، در زمره بهترین نگارشهای ادبی و ترجمههای دوران معاصر قرار دارد. نکتهای که باید درباره زندگی و شخصیت زندهیاد دکتر طاهره صفارزاده مورد توجه قرار گیرد این است که او، در زندگی پرفراز و نشیب خود، همواره انسانی در مسیر «شدن» بوده است. بررسی زندگانی این مترجم نامدار قرآن کریم (دو زبان فارسی و انگلیسی)، نشان میدهد که آن مرحوم، در دوران حیاتش، همیشه در پی دستیابی به تعالی و معرفتی بوده است که وی را به بالاترین جایگاه ممکن، سوق دهد.
ریشههای یک استعداد
زندهیاد دکتر طاهره صفارزاده، روز 27 آبانماه سال 1315، در شهر سیرجان متولد شد. خودش در مصاحبهای که با مجله «دانشگاه انقلاب»، در مهرماه سال 1366 داشته است، میگوید:«پدران من عموماً اهل زهد و سلوک عرفانی بودهاند. جدم، میرزا علیرضای بزرگ، در عین تعیّن و ثروتمند بودن که گویا هر روز عده کثیری بر سفرهاش اطعام میشدهاند، خودش زندگی سادهای داشته و اهل سلوک عرفانی بوده [است].» با این حال، در میان افراد خانوادهاش، بیش از همه به مادربزرگ شجاع و عارف پیشه خود مهر میورزید. سیمای این بانوی کهن سال و پایبند به مذهب، چنان در ذهن و فکر زندهیاد صفارزاده تأثیرگذاشته بود که بعدها، قصهای درباره وی نوشت. طاهره، طبعی لطیف و قلمی استوار داشت؛ 13 ساله بود که نخستین شعرش را سرود و از آن پس، هیچگاه شاعری را رها نکرد؛ وقتی سال چهارم دبیرستان بود، به پیشنهاد زندهیاد باستانی پاریزی که در دبیرستان بهمنیار تدریس میکرد، یک جلد دیوان جامی را، به پاس سرودن شعر خوب، به وی اهدا کردند. با اینکه طاهره صفارزاده در امتحانات ورودی دانشگاه، در چند رشته پذیرفته شده بود، اما زبان و ادبیات انگلیسی را برگزید؛ دلیل این گزینش را تردید وی و طلب استخارهاش از قرآن کریم نقل کردهاند.
ایستادن در برابر ظلم
زندهیاد صفارزاده، پس از اخذ مدرک لیسانس، مدتی به عنوان مترجم فنی در شرکت نفت به کار مشغول شد. در همین سِمَت بود که پس از دیدار با فرزندان کارگران شرکت نفت و آگاهی از نحوه برخورد مدیران و کارمندان شرکت با آن ها، سخت برآشفت و در یک مراسم صبحگاهی، در جمع این کودکان و نوجوانان به سخنرانی پرداخت و آن ها را به مقاومت در برابر ظلم و تعدی مسئولان شرکت نفت و بیتوجهی به خواستههای سردمداران رژیم پهلوی فرا خواند؛ اقدامی که برای وی گران تمام شد، اما سرنوشتی دگرگون را برایش رقم زد.
طاهره صفارزاده، زیر فشارها و محدودیتهای اعمال شده از سوی رژیم قرار داشت و برای همین، مجبور شد جلای وطن کند و برای مدتی هرچند کوتاه و به بهانه تحصیل، راهی خارج از کشور شود. مدتی به انگلیس رفت، اما نتوانست رشته مورد علاقهاش را در دانشگاههای این کشور بیابد. با پیشنهاد یکی از استادان، راهی آمریکا شد و در دانشگاه آیوا، به گروه نویسندگان بینالمللی پیوست تا تجربهاش را در این زمینه افزایش دهد. در همین دوره بود که با نقش امپریالیسم در عقب افتادگی ملتهای جهان سوم آشنا شد. طاهره صفارزاده، پس از پایان تحصیلات، در نیمه دوم دهه 1340، به ایران بازگشت. فعالیتهای سیاسی او در خارج از کشور، باز هم محدودیتهایی برای وی ایجاد کرد؛ اما به دلیل کمبود استادی که بتواند در رشته زبان انگلیسی و به ویژه، گرایش ترجمه، تدریس کند، با استخدام وی در دانشگاه ملی(شهید بهشتی فعلی) موافقت شد و طاهره صفارزاده، در کسوت استادی دانشگاه، به تدریس پرداخت. او پایهگذار آموزش ترجمه به عنوان یک علم و برگزارکننده نخستین دوره «نقد عملی ترجمه» در دانشگاههای ایران بود؛ اما حضورش در دانشگاه، زیاد طول نکشید. زندهیاد صفارزاده در سال 1355، به دلیل فعالیت علیه رژیم و سرودن اشعار انقلابی، از دانشگاه اخراج و خانهنشین شد و درست از همین هنگام بود که بازگشت به قرآن را از سر گرفت.
فرصتی مغتنم
از آنجا که «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد»، دوران خانهنشینی دکتر طاهره صفارزاده، به مجالی مغتنم برای مطالعه دقیق آثار اسلامی و به ویژه، قرآن کریم تبدیل شد. اما با آغاز امواج توفنده انقلاب اسلامی، موقتاً پژوهش در این عرصه را متوقف کرد و به نهضت اسلامی پیوست. با پیروزی انقلاب، استادان دانشگاه شهید بهشتی، او را به ریاست دانشگاه و همچنین، دانشکده ادبیات برگزیدند. هجوم مسئولیتها به سمت زندهیاد صفارزاده، او را از پرداختن به موضوعی که در دوران خانهنشینی نظرش را جلب کرده بود، باز نداشت. با این حال، طی دوران خدمتش، مجالی برای نگارش پیدا نکرد. وی مسئولیت طرح بازآموزی دبیران را در وزارت آموزش و پرورش برعهده گرفت و پس از انقلاب فرهنگی، با ارائه طرحی به شورای عالی انقلاب فرهنگی، خواستار تغییر در ساختار آموزش زبان خارجی شد. شورا که برای اجرای طرح، کسی را بهتر از دکتر طاهره صفارزاده پیدا نمیکرد، طرح را به او سپرد و به این ترتیب، وی مأموریت یافت که ساختارهای آموزشی زبان انگلیسی در دانشگاهها را، بازبینی و در صورت نیاز، برای اعمال تغییرهای ضروری، پیشنهادهایی ارائه کند. دکتر صفارزاده، 16 سال مسئول اجرایی طرح بود و 12 سال از این مدت را، بر نشر کتابهای تخصصی زبان انگلیسی در انتشارات سمت، نظارت کرد. او در سال 1367، به عنوان یکی از اعضای کمیته پنج نفره ترجمه در آسیا و در سال 1371، از سوی وزارت علوم به عنوان استاد نمونه کشور برگزیده شد.
ترجمه هایی که ماندگار شد
اواسط دهه 1370 بود که زندهیاد دکتر طاهره صفارزاده، مجال پرداختن به آرزوی دیرینه خود را پیدا کرد. او تصمیم گرفت قرآن را به زبان انگلیسی ترجمه کند. تا پیش از وی، مترجمان قرآن به زبان انگلیسی، عموماً غیرمسلمانان بودند. نخستین ترجمه، ظاهراً در سال 1734 میلادی، توسط جرج سیل انجام شد و بعدها، افرادی مانند آرتور آربری نیز، به این کار اقدام کردند. اما این ترجمهها، به دلیل ناآشنایی مترجمان با روح کلام وحی و همچنین، تلاش برخی از آن ها برای تبدیل معانی، چندان کارآمد از آب درنیامد. مترجمان مسلمانی مانند میراحمدعلی نیز، هنگام ترجمه، چنان تحت تأثیر اصطلاحات مسیحی قرار گرفتند که ترجمه آن ها از قرآن، از صراحت و قابل فهم بودن مناسبی برخوردار نبود. بر همین اساس، طاهره صفارزاده، به عنوان یک زبان شناس برجسته، کار سترگ ترجمه کتاب مقدس مسلمانان به زبان انگلیسی را آغاز کرد و در سال 1380، پس از پایان ترجمه و انتشار آن، به «خادمالقرآن» ملقب شد؛ لقبی که الحق، برازنده چون اویی بود. دکتر طاهره صفارزاده، افزون بر ترجمه قرآن به زبان انگلیسی، برگردانی کمنظیر از این کتاب آسمانی را به زبان فارسی انجام داد. این موضوع نشان میدهد که وی، مدت مدیدی را به مطالعه و فراگیری زبان عربی هم، اختصاص داده بود. در سال 2006 میلادی(1385 هـ.ش)، همزمان با برپایی جشن روز جهانی زن، سازمان نویسندگان آفریقا و آسیا، استاد طاهره صفارزاده را به عنوان شاعر مبارز، زن نخبه و دانشمند مسلمان، برگزید. ترجمه وی از قرآن، به سرعت در میان علاقهمندان به مطالعه آن در کشورهای اروپایی و به ویژه انگلیسیزبان، شهرت و محبوبیت پیدا کرد و نام او را بر سر زبانها انداخت.
آفتاب عمر این بانوی توانمند و مایه فخر اسلام و ایران، در سال 1387 غروب کرد. او را به دلیل ضایعه مغزی در بیمارستان ایرانمهر تهران بستری و جراحی کردند. اما بدنش در برابر فشار بیماری دوام نیاورد و روح بزرگش، در سپیده دم روز چهارم آبان سال 1387، از قفس تن رها شد و به ملکوت اعلی پرکشید.
منابع:
گفت و گویی با طاهره صفارزاده؛ مجله دانشگاه انقلاب؛ 1366؛ شماره 46
طاهره صفارزاده، مترجم قرآن حکیم؛ حکیمه دبیران؛ مجله کتاب ماه دین؛ شماره 135؛ دی ماه 1387
بررسی و مقایسه ترجمه فارسی و انگلیسی قرآن کریم از طاهره صفارزاده؛ شاهرخ محمدبیگی و سمیه رضایی؛ مجله «پژوهشنامه قرآن و حدیث»؛ بهار و تابستان 1391؛ شماره 10