مرغ سحر... برای وطن بخوان!
یادی از تصنیف مرغ سحر و دیگر تصانیف مشهور «بهار» به بهانه سالروز تولدش
الهام یوسفی - بعید است کسی ایرانی باشد اما تصنیف «مرغ سحر» یا«ز من نگارم» را نشنیده باشد یا حتی بخشی از آنها را حفظ نباشد و گهگاهی زمزمه نکند! شاید به جرئت بتوان ادعا کرد که این تصانیف از مشهورترین و محبوبترین تصانیف ایرانی است که بارها بازخوانی شده و همچنان میشود. با این حال شاید عده بسیاری شاعر این تصنیفهای آزادیخواهانه را نشناسند. مرغی که در تصنیف مرغ سحر، از ظلم ظالم و جور مظلوم مینالد و خواهان بیرون آمدن از قفس و سر دادن نغمه آزادی نوع بشر است، «محمد تقی بهار»، شاعر ، ادیب ، روزنامهنگار و سیاستمدار اهل خراسان است. مردی که در کنار همه فعالیتهای ادبی و فرهنگی و سیاسیاش، تصانیف ارزشمند و زیبایی سروده که تا سالهای دراز به یاد مردمان این سرزمین خواهد ماند. 18 آذر سالروز تولد این مرد بزرگ ادبیات ایران است، به بهانه تولد بهار، نگاهی انداختهایم به زندگی و زمانه و تصانیف او...
ملکالشعرایی که شاعر مردم بود
محمد تقی بهار، لقب ملکالشعرا را داشت اما این لقب از او شاعری درباری نساخته بود. اشعار او گواه این ادعاست که او در همه عمر دغدغه آزادی وطن و رهایی از استبداد را داشت. او در کنار فعالیتهای ادبی خود که از سن بسیار کم و با سرودن شعر در بحر شاهنامه آغاز شد، کارهای سیاسی فراوانی انجام داد، بارها نماینده مجلس شد و در کنار «سید حسن مدرس» به مبارزه با جمهوری رضاخانی پرداخت و بعد از قدرتگیری رضاخان، از سیاست کنارهگیری کرد و به فعالیتهای ادبی روی آورد. بهار در دوره انزوای سیاسیاش، آثار فراوانی را به ادبیات ایران هدیه کرد اما تصانیف زیبایی که از درد و رنج وطن سرود بیش از هر چیزی در یاد مردمان ستمدیده ماند.
تصنیف؛ پیوند کلام و موسیقی
بگذارید قبل از ورود به مضامین شعری بهار، کمی درباره تصنیف و تفاوت آن با ترانه بگوییم. تصنیف کلامی ریتمیک است که با موسیقی همراه می شود. شاید بتوان گفت، سخنانی شعرگونه که اغلب قافیه و وزن دارد اما جملاتش هماندازه نیستند. تصنیف با ترانه از چند جنبه تفاوت دارد، ترانه معمولا سادهتر است و سنگینی تصنیف را ندارد. تصنیفخوانی هم مثل آوازخوانی، تخصص و مهارت میخواهد و خواننده باید بتواند ضرب را تشخیص دهد تا در موقع خواندن، وزن را از دست ندهد و از ضرب خارج نشود. از تصانیف مشهور بهار، تصنیف «ز من نگارم»، «شب وصل»، «باد صبا بر گل گذر کن»، «ای شهنشه»، «ای شکسته دل»،«پرده ز رخ برافکن»، «مرغ سحر» و همچنین قصیده مشهور دماوندیه است.
آفرینش مرغ سحر در زمانه بیداد
درباره زمان سرودن این تصنیف تعابیر و اقوال مختلفی وجود دارد. «نواب صفا» در کتاب قصه شمع، روایتی درباره این تصنیف از زبان «موسی نی داود» آورده و نوشته است که بهار این تصنیف را درباره حوادث دوران محمدعلیشاه و بستن مجلس شورای ملی و بلاتکلیفی مملکت در لحظاتی حساس نگاشته است. آن چه در این تصنیف برای ما اهمیت دارد اعتراض مرغ سحر است به نقض آزادی و ساغر پر می اغنیا و جام پر شرر مردم بیچاره و محروم از حقوق اجتماعی. ندایی که برای همه زمانهها معتبر است. دیگر دردمندی مرغ سحر به خاطر فساد جامعه، اختلافات طبقاتی و رنج زارع و جور ارباب است.
شاعری که غم شخصیاش غم وطن بود
تصانیف بهار، آینه زمان اوست. آزادی، قانون و استقلال محتوای اصلی تصانیف او را تشکیل میدهند. او در شعرهای انتقادی خود شکوههای فراوان از جور دولتمردان، اعتراض به نقض اصول آزادی و رواج فساد و تبهکاری را با لحنی جدی، گاه شوخ طبعی، طعن، طنز و هزل بیان کرده است. بهار شاعری است که از همه چیز سخن میگوید، گویی هرچه در ایران میگذرد به او مربوط می شود. غمها، دردها و سختیهای مردم ایران و جهان غمهای شخصی اوست. او جز ایران و آزادی و سرافرازی وطن دغدغهای ندارد. شعرش شیپور بیدار باش همه ملت ایران است و زمزمه جاودانهای برای همه آزادیخواهان.