این هفته طبق روال «جوانه»، با یکی از دوستانمان گفتوگو کردهایم با این تفاوت که او همسنوسال ما نیست. شروع دهه فجر، مناسبتی است که باعث شده تغییر کوچکی در رسم همیشگی گفتوگویمان ایجاد کنیم و بهجای مصاحبه با یک نوجوان، میزبان آقای «ابراهیم حسنبیگی» باشیم. آقای حسنبیگیِ 61ساله، نویسندهای است که برای نوجوانها مینویسد. ایشان در زمان انقلاب، جوان بودهاست و حالا تجربهها و خاطرههایش از آن سالها را در قالب داستان برای بچههای امروز تعریف میکند.
آقای حسنبیگی! چرا درباره انقلاب مینویسید؟
بچهها باید بدانند در گذشته کشورشان چه اتفاقاتی رخ دادهاست. خب البته در مدرسه کتاب تاریخ میخوانند و چیزهایی دستگیرشان میشود ولی 40سال پیش، گذشته خیلی طولانی و دوری نیست و شاید نشود درباره انقلاب سال 57، مطالب خوبی در کتابهای تاریخ پیدا کرد. نویسندگان داستانهای کودکونوجوان، اتفاقات عجیبوغریب آن سالها را توی قصههایشان مینویسند تا نسل جدید بدانند مردم چطور توانستند یک حکومت بسیار قوی و سرسخت را با ارتشی که به آن «ژاندارم منطقه» یعنی نگهبان خاورمیانه میگفتند، شکست بدهند. من فکر میکنم بچهها حق دارند بدانند پدرانشان دنبال چه چیزهایی بودند و برای بهدست آوردنش چه کارهایی کردهاند.
ممکن است مخاطبهای ما کتابهای شما را نخواندهباشند، لطفا کمی درباره محتوای آثارتان توضیح دهید.
من در رمانها و داستانهایی که درباره انقلاب نوشتهام، دو نکته را برجسته کردهام؛ یکی بیعدالتیهایی که در زمان گذشته وجود داشت. بخش وسیعی از مردم فقیر و تعداد اندکی از حکومتیها ثروتمند بودند. دوم، نداشتن آزادی عمل. آنوقتها هر حرفی درباره خواستهها و انتظارات و هر انتقادی از حکومت با تشکیلاتی به اسم ساواک مواجه میشد. زندان ساواک الان در تهران بهاسم موزه عبرت وجود دارد، با همان ساختمان و همان ابزارآلات شکنجه. من در رمان «روایتی ساده از ماجرایی پیچیده» که سال گذشته چاپ شد، از این چیزها حرف زدهام.
از روزهای انقلاب چه چیزی یادتان ماندهاست؟
من آن زمان، 20ساله بودم. حکومت و جامعه را خیلی خوب درک میکردم و چیزهای زیادی یادم ماندهاست اما ترجیح میدهم از کمی قبلتر صحبت کنم. من اصالتا گرگانی هستم و سالهای پیش از انقلاب در ترکمنصحرا زندگی میکردم. چیزی که از دوران نوجوانیام یادم مانده، شیوه اداره زمینهای کشاورزی است. بیشتر زمینهای آن منطقه، دست فئودالها (زمیندارهای بزرگ)، خوانین و نظامیان شاه بود. یادم میآید مردم زیادی ازجمله پدر خودم فقیر بودند و بهاجبار روی زمینهای شاه یا فئودالها کار میکردند تا پول کمی بهدست بیاورند. ما فقر و ستم و بیعدالتی را قبل تر از سال 57، درک و حس میکردیم.
ممکن است چند کتاب معتبر درباره انقلاب به نوجوانها معرفی کنید؟
حافظهام ضعیف شدهاست و اسم کتابها در ذهنم نمیماند اما میتوانم چند نویسنده خیلی خوب معرفی کنم. آقایان «یوسف قوجق»، «رضا رهگذر»، «امیرحسین فردی» و «حسین فتاحی» که البته همهشان هم نویسندههای قدیمی هستند. بین نویسندههای جدید، یادم نمیآید کسی درباره انقلاب برای نوجوانها کاری کردهباشد. راستش در این حوزه، منابع زیادی برای نوجوانها نداریم. پیشنهاد میکنم بچهها با راهنمایی بزرگ ترها و معلمها، خودشان بروند سراغ اطلاعات موردنیازشان.