- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حمایت تمام قد همه جریان های سیاسی و فراکسیون های مجلس از سپاه
طاهری- اقدام ابلهانه دولت آمریکا درخصوص معرفی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک گروه تروریستی توانست مردم، مسئولان، احزاب و جریان های سیاسی کشور را به رغم اختلاف نظرها و گرایش های مختلف متحد کند. چهره های اصلاح طلب، اصولگرا، نظامی، دولتی و غیردولتی در مواضعی مشترک با محکوم کردن اقدام کاخ سفید یکپارچه از سپاه حمایت و کاربران شبکه های اجتماعی نیز در توئیتر فارسی، هشتگ من سپاهی ام را ترند کردند.ستاد کل نیروهای مسلح در بیانیه ای با محکوم کردن اقدام خصمانه دولت آمریکا با اشاره به تصمیم شورای عالی امنیت ملی درباره معرفی دولت آمریکا به عنوان حامی تروریسم و فرماندهی مرکزی آمریکا موسوم به سنتکام و تمامی پایگاهها، یگانها و نیروهای وابسته به آن به عنوان گروه تروریستی تصریح کرد که با این اقدام نابخردانه آمریکا با نیروهای ارتش تحت امر فرماندهی مرکزی آن کشور به عنوان تروریست برخورد خواهد کرد و در پشتیبانی از اقدامات ضدتروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مبارزه با گروه تروریستی سنتکام از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد. ارتش جمهوری اسلامی ایران هم در بیانیه خود با محکوم کردن این اقدام نوشت: ارتش جمهوری اسلامی ایران ضمن محکومیت قاطع اقدام غیرقانونی و بیخردانه آمریکا اعلام میکند که همانند گذشته، دست در دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تا آخرین لحظه از نظام جمهوری اسلامی ایران و آرمانها و دستاوردهای انقلاب اسلامی دفاع خواهد کرد.
حمایت دولتمردان از سپاه
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور ، محمد باقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه، محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور، محمد شریعتمداری وزیر کار، تعاون و رفاه، حجت الاسلام سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات و ... نیز در بیانیه ها و گفت و گوهای جداگانه به حمایت از سپاه پرداختند.
عارف: در برابر دسیسه های آمریکا از نیروهای مسلح کشورمان حمایت می کنیم
محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید مجلس هم در توئیتی نوشت: خوش رقصی ترامپ برای رژیم صهیونیستی و بازی خطرناکی که در برابر جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده است نشان از اوج کینه و عداوت دولتمردان کاخ سفید از ملت ایران دارد. مانند گذشته در برابر دسیسههای دولت متخاصم آمریکا از نیروهای مسلح کشورمان حمایت میکنیم.
هشدار محسن رضایی به ترامپ
محسن رضایی دبیرمجمع تشخیص مصلحت نظام هم نوشت: آقای ترامپ، با این حساب به ناوهایت بگو از کنار قایقهای سپاه عبور نکنند.
انصاری: دولت آمریکا در واقع ملت ایران را تروریست اطلاق کرد
حجت الاسلام مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم گفت: با توجه به مردمیبودن سازمان بسیج و این که این سازمان از زیرمجموعههای سپاه بهحساب میآید، در واقع دولت آمریکا، ملت ایران را تروریست اطلاق کرده است.
مهاجرانی: ترامپ و همکارانش شاهد حمایت همه جانبه ملت ایران از سپاه خواهند بود
عطاءا... مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات نیز در توئیت خود نوشت: ترامپ و همکارانش، نتانیاهو و ارتجاع منطقه شاهد حمایت همه جانبه ملت ایران از "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی " خواهند بود.
شکوری راد: هدف آمریکا نظام جمهوری اسلامی ایران است
علی شکوری راد دبیرکل حزب اتحاد ملت هم در توئیتی نوشت: اقدام دولت آمریکا در تروریستی اعلام کردن سپاه هرگز به خاطر مداخلات بیرویه آن در سیاستداخلی و اقتصاد نیست. نقشآفرینی سپاه در برابر مداخلات سلطهطلبانه آن ها در منطقه بهانه آن هاست و هدف شان نه سپاه بلکه نظام جمهوری اسلامی ایران است.
بیانیه مشترک نمایندگان اقلیت های دینی در مجلس
همزمان نمایندههای پیروان ادیان یهودی، مسیحی (ارامنه)، آشوری و کلدانی و زرتشتی در مجلس شورای اسلامی هم با صدور بیانیهای اعلام کردند که اقدام خصمانه رئیسجمهور آمریکا علیه سپاه پاسداران چیزی جز دشمنی با ملت ایران نیست.
علیزاده طباطبایی: اقدام ترامپ مبنای حقوقی و قانونی ندارد
سیدمحمود علیزاده طباطبایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت: اقدام ترامپ در تروریستیخواندن سپاه را میتوان نوعی بهانهجویی برای ایجاد جوی متشنج علیه سپاه در مجامع بینالمللی بهشمار آورد که قطعاً هیچ مبنای حقوقی و قانونی ندارد و وزارت خارجه میتواند شکایت کند.
وزیر دفاع: اقدام آمریکا مقابله با قانون اساسی ایران است
امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع هم در بیانیه خود تصریح کرد: اقدام مغایر با موازین بین المللی دولت آمریکا به منزله مقابله با قانون اساسی است که با رأی ملت بزرگ ایران تصویب شده است و در واقع مقابله با ملت ایران و فرزندان ملت در سپاه است.
علی ربیعی: ما ایرانیان، همه پاسدار هستیم
به گزارش شفقنا علی ربیعی وزیر سابق کار نیز در توئیتر نوشت: «در مقابل جنگ افروزی دولت آمریکا، ما ایرانیان، همه پاسدار هستیم».
واکنش روزنامه ها به تصمیم ابلهانه ترامپ
روزنامه ها نیز روز گذشته اقدام دولت آمریکا علیه سپاه را به صورت گسترده بازتاب دادند. روزنامه سازندگی با انتشار تصویر ترامپ و روحانی روبه روی یکدیگر تیتر «چشم در چشم» را انتخاب کرد. روزنامه اعتماد نیز «من هم یک پاسدارم» را تیتر کرده بود. روزنامه شرق نیز این تصمیم را «آخرین تیر ترکش ترامپ» خواند. همچنین روزنامه دولت تیتر «ماجراجویی کاخ سیاه» را برای گزارش خود برگزید.
بیانیه احزاب؛ از مؤتلفه تا اعتمادملی
احزاب و گروه های سیاسی با گرایش های مختلف نیز در بیانیه های جداگانه ضمن محکوم کردن اقدام خصمانه دولت آمریکا، از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حمایت کردند. حزب ندای ایرانیان، حزب مؤتلفه اسلامی، حزب اتحاد ملت ایرانیان، حزب کارگزاران، حزب مردمی اصلاحات، حزب اعتماد ملی و حزب مردم سالاری از جمله احزابی بودند که در این باره بیانیه صادر کردند. برخی تشکل های دانشجویی مانند اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل، دفتر تحکیم وحدت، بسیج دانشجویی دانشگاه شریف، سه تشکل دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی و... هم بیانیه ای در باره حمایت از سپاه منتشر کردند.
ترند شدن هشتگ من سپاهی ام
ساعتی پس از اقدام رئیس جمهور آمریکا درباره قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروههای تروریستی، موجی توئیتری با #من_سپاهی_ام و تعدادی هشتگ مشابه، از سوی کاربران شبکه اجتماعی توئیتر به راه افتاد و بسیاری از کاربران این شبکه اجتماعی با سلایق مختلف سیاسی، این اقدام رئیس جمهور آمریکا را محکوم کردند. شهاب اسفندیاری فعال رسانه ای هم نوشت: آمریکا و انگلستان نلسون ماندلا را هم تروریست میدانستند. الان مجسمه ماندلا در میادین آن ها نصب شده است. جلیل محبی هم توئیت کرد: انصافاً اگر سپاه نبود کشور هم نبود. کاربر دیگری با هشتگ من سپاهی ام نوشت: سپاه رو گذاشتن تو لیست تروریست ها، مجاهدین خلق رو از لیست تروریست ها درآوردن !این دنیای وارونه دیوونه رو نگه دارید می خوام پیاده شم. کاربر دیگری نیز نوشت: من رو سپاه گرفت و شش ماه دربند بودم. به من پنج سال حکم دادند اما موی گندیده سپاه رو به ترامپ و هواداراش نمی دم.
خبر مرتبط
آمریکا به نیروهای سپاه حمله خواهد کرد؟
پرسشی که ذهن بسیاری از ناظران داخلی و خارجی را درخصوص تصمیم دولت آمریکا برای قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست گروه های تروریستی خارجی خود (FTO) مشغول کرده، این است که آیا قرار گرفتن سپاه در این فهرست به معنای حمله آمریکا به نیروهای سپاه است؟ در پاسخ باید گفت، قرار دادن گروهی در فهرست FTO ارتباطی به حمله کردن یا حمله نکردن ندارد. فهرست FTO تحت دو «قانون مهاجرت و ملیت» ١٩٦٥ همچنین «قانون ضدتروریستی و مجازات مرگ مؤثر» ١٩٩٦ ایجاد شده و مطابق آن وزارت خارجه آمریکا اختیار تعیین مصادیق و اعمال تحریمهایی را یافته است. براساس گزارش تابناک، در مقررات مربوط، از ممنوعیت ارائه «کمکهای عینی» و «تعقیب کیفری متخلفان» نیز سخن رفته است. به این معنا که متخلفان نه تنها در معرض تحریمهای معمول مانند منع از کسب و کار در بازار آمریکا و منع دسترسی به نظام پولی آمریکا و... قرار میگیرند، بلکه به عنوان «متخلف جنایی» مشمول پیگرد کیفری ملی و فراملی و جریمههای بسیار سنگین نیز میشوند. بنابراین، قضیه بعد نظامی و عملیاتی ندارد. صرفا تصور نظامی و عملیاتی از این اقدام آمریکایی ها، می تواند به تشدید بحران میان دو کشور منجر شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برای همه مسلمانان و بلکه همه آزادگان جهان، ابوالفضل العباس(ع)، نماد وفاداری و پایداری است؛ پایمردیهای او در همراهی با سالار شهیدان و جایگاه ممتازش در حماسه خونین و جاویدان عاشورا، فرزند برومند امیرمؤمنان(ع) را به اسوه صبر و مقاومت در راه حق تبدیل کرده است. هیجانی که نام عباس بن علی(ع) در وجود شیفتگان و دلدادگان خاندان رسالت ایجاد میکند، چنان عمیق و در عین حال لطیف است که اشک را بر چهرهها جاری و جانها را از شوق شهادت لبریز میکند. امام صادق(ع) درباره عموی بزرگوارشان، حضرت ابوالفضل العباس(ع)، فرمودهاند:«کان عمّنا العبّاس بن علی (ع) نافذ البصیرة صلب الایمان جاهد مع اخیه الحسین (ع) و ابلی بلاء حسنا و مضی شهیدا؛ عمویم عباس بن علی(ع) بصیرتی نافذ و ایمانی محکم داشت. همراه برادرش حسین جهاد کرد، به خوبی از بوته آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت.»(تنقیح المقال فی علم الرجال؛ عبدا...مامقانی ؛ ج 2؛ ص 128) جای تأسف است که اطلاعات گستردهای از زندگانی حضرت ابوالفضل(ع) در دست نیست؛ اما جستوجو در این عرصه، میتواند پژوهشگر را به اطلاعاتی درخور توجه برساند؛ اطلاعاتی که نشان میدهد چگونه در پرتو تربیتی الهی، شخصیت فرزند شایسته و خَلَف امام علی(ع) شکل گرفت و او را تا دهم محرم سال 61 هجری، به سرداری توانا، آگاه، شجاع و وفادار تبدیل کرد.
از تبار شجاعان
عباس بن علی(ع)، روز جمعه، چهارم شعبان سال 26 هـ.ق، در مدینه به دنیا آمد. مادرش، فاطمه بنت حزام بن خالد، از قبیله بنیکلاب بود و اجداد او، به شجاعت و سلحشوری، شهره بودند. وی مادر عباس(ع) و سه برادر او بود و به همین دلیل، به «امالبنین» مشهور شد. در منابع تاریخی آمده است که پس از شهادت حضرت صدیقه طاهره(س)، امیرمؤمنان(ع) از برادرش عقیل بن ابیطالب که در علم نسبشناسی توانمند بود، خواست تا برایش همسری از خاندانی اصیل و شجاع برگزیند تا برای امام(ع) پسری دلاور به دنیا بیاورد و عقیل، با شناختی که داشت، فاطمه دختر حزام را به او معرفی کرد. این روایت را عبدا... مامقانی، در جلد دوم «تنقیح المقال» آورده است و برخی دیگر از مورخان نیز، مانند ابنعِنَبه، مورخ شیعی مذهب(متوفای 828 در کرمان)، در کتاب «عمدة الطالب الصغری فی نسب آل أبی طالب»(صفحه 48)، با اندک تغییراتی، به بیان آن پرداختهاند.
روزی که امیرمؤمنان(ع) گریست
طبق روایات تاریخی، پس از ولادت حضرت اباالفضل العباس(ع)، امیرمؤمنان(ع) به دیدار همسر و فرزندش رفت و پسر خود را در آغوش گرفت و گریست. «باقر شریف القرشی»، در کتاب «الْعَبَّاس بْنُ عَلِیٍّ»، به نقل از مورخان و ضمن شرح ماجرای ولادت و نام گذاری حضرت عباس بن علی(ع)، درباره این ماجرا مینویسد:«[ام البنین]تقول للاِمام: ماذا یبکیک؟ فأجابها الاِمام بصوت خافت حزین النبرات: نظرت إلی هذین الکفّین ، وتذکّرت ما یجری علیهما ... وأخبرها الاِمام (علیه السلام) بأنّهما انّما یقطعان فی نصرة الاِسلام والذبّ عن أخیه؛ ام البنین به امام(ع) گفت: برای چه گریه می کنید؟ امام علی(ع) با صدایی که غم در آن موج می زد، فرمودند: به این دست ها نگریستم و آن چه را بر آن ها خواهد گذشت به یاد آوردم ... و امام(ع) به او خبر داد که چگونه دستان فرزندش در راه یاری اسلام و دفاع از برادرش قطع خواهد شد.»
در کنار دو برادر، دو امام
دوران کودکی حضرت اباالفضل(ع) در مدینه و سپس، کوفه سپری شد. آن حضرت 14 ساله بود که پدر بزرگوارش را از دست داد و تحت سرپرستی برادرش، امام حسن مجتبی(ع) قرار گرفت. پس از خیانت کوفیان و آغاز سلطنت معاویه، سبط اکبر(ع) راهی مدینه منوره شد و عباس(ع) نیز با آن حضرت به سوی شهر پیامبر(ص) حرکت کرد. درباره این دوره از زندگی حضرت اباالفضل(ع) نیز، اطلاعات زیادی در دسترس نیست؛ اما میدانیم که آن حضرت، نزد برادران و خواهرانش، محبوبیت فراوانی داشت و همگی، به ویژه امام حسین(ع) و زینب کبری(س)، وی را از دل و جان دوست میداشتند. عباسبن علی(ع) در 24 سالگی، برادرش امام مجتبی(ع) را هم از دست داد و تحت ولایت سیدالشهداء(ع) قرار گرفت و تا روز عاشورا، همراه و همگام آن حضرت بود. برخی گزارشهای تاریخی وجود دارد که از زعامت حضرت عباس(ع) بر جمعی 30 نفره از دوستداران و فداییان اباعبدا... الحسین(ع) خبر میدهد؛ این گروه، همان جمع جان بر کفی بودند که در آن شب حساس و تاریخی که ولید، حاکم مدینه، نامه یزید را دریافت کرده و موظف به گرفتن بیعت از امام حسین(ع) شده بود، سیدالشهداء(ع) را تا دارالحکومه مدینه همراهی کردند و پشت در، به انتظار امام(ع) نشستند تا بازگردد؛ گروهی سلحشور و از جان گذشته که برای دفاع از سالار شهیدان، هم قسم شده بودند و بیتردید، نقش حضرت عباس(ع) در جمع شدن و دمیدن انگیزه شهادتطلبی در آنان، انکار نشدنی بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ماجرای حذف برنامه «نود» از صداوسیما، مدتی است که نقل محافل عمومی است و به یکی از دغدغههای بخشی از جوانان علاقهمند به ورزش تبدیل شده است. اگرچه برخی مدافعان عادل فردوسیپور نیز قبول دارند که این برنامه خطاهایی داشت و در مواردی میتوانست بهتر عمل کند، اما همچنان حذف این برنامه پرسابقه، محل سؤال جدی است.
میدانید مدتها بود که گفته میشد در تعامل مسئولان تلویزیون با برنامه «نود»، گاهی نوعی تهیهکنندهسالاری حاکم شده بود و عادل فردوسیپور به پشتوانه آن که ستاره تلویزیون بود، گاهی از جایگاه یک تهیهکننده خارج میشد و در برخی موارد مدیران شبکه را تحتفشار قرار میداد. اگرچه هدف، توجیه وضعیت سابق نیست، اما باید در نظر داشت که درباره حذف «نود» از آنتن، شفافسازی از سوی مسئولان سیما انجام نشد. در نظر بگیرید برنامه پرمخاطبی که به گواه برنامهسازان تلویزیونی، کاملاً حرفهای محسوب میشد و همزمان به شدت مورد علاقه مردم بود، به یک باره از چرخ تولید کنار گذاشته شد و هیچ دلیل روشنی برای این اتفاق ارائه نشد.به نظر میرسد این وظیفه علیعسکری رئیس سازمان صداوسیماست که در برابر شایعات مطرح شده در پی حذف «نود» ،از سازمان تحت امر خود دفاع و نزد افکار عمومی، در این باره شفافسازی کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چندی قبل برای یک مصاحبه نزد آقای سیدرضا سجادنیا رفته بودم. او از جانبازان 70 درصد دفاع مقدس است که در یکی از عملیات ها پا ها و دست هایش را از دست می دهد. بماند که ماجرای عجیب درمان و به قول خودش زنده ماندنش امری شبیه معجزه است، (مشروح گفت و گویم با او در صفحه پلاک عزت 27دی97 منتشر شد) اما بیشتربرایم جنس حرف های امروز او که از 35 سال قبل تا امروز، (از18سالگی) زندگی را بدون دو پا و دو دست تجربه می کند، عجیب و غریب بود. بسیاری از ما با وجود دارابودن نعمت سلامتی اما حتی نیمی از روحیه امثال آقا سید رضا را هم نداریم. اگرچه ممکن است تعدادی از ما شرایط فعلی جامعه و تنگناهای اقتصادی را دلیل برخی بی انگیزگی ها بدانند اما مگر آقا سید رضا در همین جامعه زندگی نمیکند؟ خیلی از مردم که حتی حقوق ماهانه شان هم از میزان حقوق ماهانه آقا سید رضا بیشتر است، اما چرا هیچ حس و انگیزه ای ندارند؟ او می گفت که با همین شرایط که دو دست و دو پا ندارم باز هم اگر قرار باشد در میدان جهاد و رزم حضور یابم، شک نکنید که نفر اول خود من خواهم بود. مقصود من از این حرف ها این نیست که بخواهم بگویم چرا برخی مثل آقا رضا اهل جبهه و جهاد نیستند، بلکه مقصودم دارا بودن سلامتی در عین بی حالی و بی انگیزگی است که بسیاری از ما به آن مبتلاییم و یکی مثل این جانباز70 درصد که بیشتر روزها و هفته مجبور است در خانه بماند، اما وقتی پای حرف هایش می نشینی مملو از روحیه و سرزندگی می شوی. من در میان جانبازان قطع نخاعی هم این روحیه را بسیار دیده ام؛ آنانی که نه تنها خودشان بلکه همسرانشان نیز روزی هزار بار شهید می شوند. برخی از آن ها30 سال، برخی35 سال و برخی 40 سال را روی تخت به شکل درازکش سپری کرده اند و فقط سقف را تماشا کرده اند اما به میزانی که گاهی من و شما از زندگی نا امیدیم نا امید نیستند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روایتی جذاب، دقیق، داستانگونه و امروزی از فراز و نشیب زندگی یک شهید مدافع حرم از زبان همسرش، همه ویژگیهایی است که علاقه مندان به کتاب های خاطره نگاری را برای خرید کتاب «قصه دلبری» ترغیب می کند. کتابی که خواندن اولین صفحهاش به دلیل داشتن قلمی شیوا و گیرا، شما را تا خواندن آخرین سطرهای کتاب نگه خواهد داشت. در سالروز میلاد حضرت عباس(ع) که بالاترین میزان دفاع از حرم اهل بیت(ع) را به نمایش گذاشت، به سراغ کتاب خاطرات همسر یک شهید مدافع حرم میرویم. کتابی که به عنوان هفتمین کتاب برای پویش «کتاب و زندگی» انتخاب شده است و روایت عاشقانه پنج سال زندگی مشترک راوی با شهید محمدخانی است که محمدعلی جعفری آن را به رشته تحریر درآورده است. در این پروند درکنار خواندن بریدههایی جذاب از این کتاب، با پویش «کتاب و زندگی» آشنا خواهید شد و گفت وگویی را با نویسنده این کتاب خواهید خواند.
معرفی کوتاه کتاب «قصه دلبری»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در روزهای اخیر همتی رئیس کل بانک مرکزی پالس هایی از یک نبرد تمام عیار در حوزه ارزی را می داد. منتهی دقیقاً مشخص نبود که جریان چه بوده است چرا که بازار ارز تا همین روزهای اخیر، دقیقاً بر خلاف سال گذشته، روند نسبتاً با ثباتی را طی کرد. با این حال، هم اینک مشخص شده است که آمریکا با همکاری برخی کشور های عربی منطقه با استفاده از تجربه سال گذشته خود در تعطیلات نوروز و همچنین با سوء استفاده از تعطیلی نسبی بازارها و مجالیابی معاملات لفظی، فردایی و کاذب، قصد داشته به تولید پالس های قیمتی بپردازد و با جدی شدن اثر روانی نرخ های مجازی ارز، همان وقایع ارزی سال قبل را در کشور پیاده کند. قصدی که اتفاقاً با هجمه سنگین و همه جانبه ای نیز همراه بوده است. مسیر هجمه ارزی اخیر از درون شیخ نشین کوچک جنوبی یعنی دبی در امارات می گذشت و می گذرد. همان طور که در صفحه 14 امروز به آن اشاره شده است، ایجاد تقاضاهای بزرگ برای درهم جهت افزایش نرخ برابری آن با ریال که با توجه به رابطه نرخ درهم و دلار، به کاهش ارزش ریال در برابر دلار منجر می شد، نقطه کانونی این تلاش ها بوده است. با این حال، به نظر می رسد آمریکا در این عرصه نتوانسته و نخواهد توانست توفیق چندانی کسب کند. به دلایل زیر:
1 -گزارش ها هم اینک حاکی از آن است که در نقطه آغاز این هجمه ارزی یعنی تعطیلات نوروز، بر خلاف سال گذشته، صرافی های بانک مرکزی در بازار حضور داشته و تعطیل نبوده اند. این موضوع، امکان بازی آزاد نرخ سازان مجازی را تا حدی محدود ساخت که نتیجه آن را در بازار ارز ابتدای فروردین دیدیم. لذا پی ریزی اولیه روانی این هجمه با شکست مواجه شده است.
2-در فروردین امسال، برخلاف سال گذشته که در تلاطمات ارزی بهمن و اسفند 96، دست بانک مرکزی برای نقش آفرینی در بازار نقد بسته بود، این بار بانک مرکزی با سیاست های پیشینی، دست پری از نظر منابع ارزی داشته و مهم تر این که طبق اظهارات همتی با چشمانی باز در بازار ارز حاضر بوده و هست.
3 - سومین عامل مربوط به سیاست جدیدی است که بانک مرکزی پس از تغییر مدیریت و به توصیه کارشناسان در پیش گرفته که به تغییر نقشه ارزی موسوم است. به این معنا که اتکای ارزی عمدتاً متکی بر کانال های موجود در دبی، به دلیل همکاری این کشور با بازوهای تحریم گر آمریکا در منطقه، به نحو هوشمندانه ای در حال چرخش به سوی همسایگان نزدیک و کانال های مطمئن (به لحاظ سیاسی) به خصوص عراق است. به طوری که همتی در جریان سفر خود به عراق در سال گذشته و نیز سفر هیئت عراقی به ایران در روزهای اخیر، از توسعه تبادلات مالی با این کشور سخن گفته است. این چرخش سیاستی، هم اینک به کاهش روزافزون نقش دبی در تعیین نرخ دلار و ارز در تهران و به طور خلاصه کند شدن تیغ تحریم آمریکا در کانال ارزی دبی شده است. مزیت مهم این چرخش سیاستی به نوع بازار ارز عراق باز می گردد که عمدتاً متکی بر بازار نقد و تبادلات غیر بانکی است و امکان دورزدن تحریم ها از این طریق بسیار آسان است. ضمن این که مناسبات استراتژیک ایران و عراق نیز مانع از آن می شود که عراق بخشی از نقشه تحریمی علیه ایران باشد. لذا این سیاست مصداق دقیق یارانه ای است که سیاست منطقه ای ایران هم اینک به اقتصادش می دهد!
4 - چهارمین عامل نیز به بازار متشکل ارزی بر می گردد که هم اینک مسئولان بانک مرکزی وعده راه اندازی آن را تا اواخر فروردین داده اند. بدین ترتیب بسیار امید می رود که مرجع قیمت گذاری نرخ ارز به جای اتکا به یک نقطه خارجی، به داخل کشور انتقال یابد و عرضه و تقاضای داخلی، نرخ صحیح ریال در برابر دلار را مشخص کند. در نتیجه معاملات لفظی و فردایی و کانال های تلگرامی و... جای خود را به تابلوهای شفاف و عوامل موهومی و پشت پرده مجازی جای خود را به اخبار و وقایع قابل رصد در حوزه بازار ارز خواهند داد.
در مجموع باید گفت که اقدامات بانک مرکزی در حضور پیشگیرانه، فعال و موثر در جنگ ارزی فروردین ماه قابل تقدیر است. این تجربه، به همه نشان می دهد که حضور فعالانه در مقابل دشمن اقتصادی راه های زیادی را برای مقابله با هجمه های تحریمی پیش پای اقتصاد ایران خواهد گذاشت. از منظر پیش بینی نرخ ارز با توجه به افزایش اخیر نیز، مجموع عوامل و اقدامات یادشده، آینده روشنی را برای بروز شوک ارزی یا افزایش های بی سابقه پیش روی قرار نمی دهد و کارشناسان معتقدند که بازتحریم سپاه در روزهای اخیر، دستاورد اقتصادی جدیدی پیش پای اتاق جنگ خزانه داری آمریکا قرار نخواهد داد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بیست و یکمین روز فروردین هر سال، اگرچه تلخی از دست دادن یکی از بزرگ مردان وطن را با خود دارد، اما فرصتی برای بازخوانی ویژگی های انسانی و سجایای اخلاقی اوست که به یاد بیاوریم این سرزمین چه سربازان و دلاورانی داشته، دارد و خواهد داشت.
در سالروز شهادت امیر سپهبد علی صیاد شیرازی خاطراتی از آن شهید را که در پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت و خبرگزاری میزان منتشر شده است، مرور می کنیم.
امربه معروف استادانه
یک روز در یکی از قرارگاه ها، صیاد از من پرسید: «فلانی! میزان شرکت رزمنده ها در نماز جماعت به چه صورت است؟» گفتم: «اکثر رزمنده ها در نماز جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشاء شرکت می کنند، ولی تعداد شرکت کنندگان در نماز جماعت صبح کم است.» ایشان گفت: «به همه اعلام کن که فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشند.» و من این کار را کردم. صبح همه در حسینیه حاضر شدند و صیاد بلند شد و گفت: «برادران! شما به دستور من که یک سرباز کوچک جبهه اسلام هستم، قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر شدید، ولی به امر خدا که هر روز صبح با صدای اذان، شما را به نماز جماعت می خواند، توجه نمی کنید!» این کار خیلی حاضران را تحت تاثیر قرار داد. (راوی: مسلم بهادری)
جواب خدا را چه بدهم؟
سال 1364 طی سفری که به لبنان داشتیم، به طور غیررسمی مهمان «ژنرال طلاس»، وزیر دفاع وقت سوریه در منزلش شدیم. صیاد اصرار داشت که به جنوب لبنان برود و طلاس می گفت خطر دارد و نمی شود. بعد گفت: «شما دو، سه روزه آمده اید و این جا تفریح کنید و حالا که در جنگ نیستید، بروید زیارت. من هم سفارش می کنم شما را به جاهای دیدنی ببرند.» صیاد گفت: «ما زیارت رفتیم. همرزمان من در سپاه و بسیج همه در جنگ هستند و من بنا به اوامر امام و رئیس جمهورم به این سفر آمده ام و الان هم کار سیاسی من تمام شده است. اگر همین حالا خداوند عمر مرا به پایان ببرد، باید بگویم در حال انجام دادن چه کاری بودم؟ زمانی که دوستان و فرزندان من می جنگند، بگویم من در حال تفریح در دمشق بودم؟ حالا که نمی توانم در آن جا بجنگم، این جا بین رزمندگان شما حضور پیدا می کنم تا اگر لحظه ای دیگر در این دنیا نبودم، لحظه مرگ پاسخی برای حضرت حق داشته باشم».
اوج وحدت
اوج وحدت ارتش و سپاه در جمهوری اسلامی ایران از همان روزی آغاز شد که شهید صیاد شیرازی، فرماندهی نیروی زمینی ارتش را بر عهده گرفت. آن زمان سپاه، بسیجیان را جذب کرده و برای آموزش آنها ناگزیر بود که از ظرفیت پادگانهای کشور استفاده کند. شهید صیاد شیرازی هم تمام پادگانهایی را که سپاه برای آموزش بسیجیان به آنها نیاز داشت در اختیار سپاه قرار داد. حتی تعدادی از افسران زبده نیروی زمینی را هم برای آموزش به بسیجیان، به این پادگانها اعزام کرد. با آمدن شهید صیاد شیرازی به نیروی زمینی، عملیاتهای غرورانگیز طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس انجام شد. در جریان این سه عملیات بزرگ که با مشارکت و همکاری برادرانه و دلسوزانه ارتش و سپاه صورت گرفت، تلاشها و خلوص نیت شهید صیاد شیرازی نتیجه داد و شکستهای سنگینی به دشمن بعثی تحمیل شد. (راوی: امیر «نجاتعلی صادقیگویا»)
روایت آخر
مهاجم ناشناس در پوشش کارگر رفتگر به محض خروج امیر صیادشیرازی از منزل و در حال سوار شدن به خودروی خود، به وی نزدیک شد. تیمسار شیرازی وقتی متوجه آن مرد رفتگرنما شد، منتظر ماند تا او خواسته اش را بیان کند. مرد مهاجم پاکت نامه ای را به دست تیمسار صیاد شیرازی داد تا آن را بخواند. تیمسار در حال بازکردن پاکت بود که ناگهان مرد ناشناس با سلاح خودکاری که پنهان کرده بود، وی را هدف چند گلوله از ناحیه سر، سینه و شکم قرار داد و از محل حادثه گریخت. بر اساس اظهارات شاهدان، مهاجم فراری پس از تیراندازی به طرف خودروی پیکان که در فاصله چند متری منزل تیمسار صیاد شیرازی توقف کرده بود، دوید و به کمک هم دست خود از محل گریخت ... .
صبح فردا، بیستمین سالگرد شهادت امیر صیاد شیرازی
مراسم بزرگداشت بیستمین سالگرد شهادت امیر سپهبد علی صیاد شیرازی صبح فردا در مهدیه مشهد مقدس (خیابان امام رضا(ع)) برگزار می شود. بر اساس اعلام روابط عمومی قرارگاه منطقه ای شمال شرق کشور، این مراسم از ساعت 10 صبح با حضور خانواده های معظم شهدا و ایثارگران، فرماندهان نظامی و انتظامی و جمعی از مسئولان آغاز می شود و امیر سرتیپ «ناصر آراسته» رئیس هیئت معارف جنگ ارتش وجانشین گروه مشاوران فرمانده کل قوا سخنران اصلی سالگرد شهادت آن امیر دلاور خواهد بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اکرم انتصاری-انگار قصه ترانههای آفتزده در دنیای موسیقی را پایانی نیست. این قصه از آن جا شروع شد که برخی تهیهکنندهها با دغدغه تجارت پا به دنیای موسیقی گذاشتند و با همین رویکرد تعداد خوانندههای پاپ را بدون توجه به مولفه های اولیه و مهم خوانندگی به سرعت از تعداد حداقل به حداکثر رساندند و رقابت و یارگیری مخاطب را مقدم بر هر اصلی دانستند. خوانندههایی که بیشتر از کار اصلی خود در دنیای موسیقی حاشیهساز بودند. حمید هیراد نیز با توجه به حاشیههایی مانند سرقت ادبی و پلیبک در کنسرت شیراز جزو خوانندههای جنجالی این دوران موسیقی کشور بوده است. خوانندهای که به نظر میرسد این بار هم در قطعه جدید خود «دیر کردی» راه پر اشتباه خود را تکرار کرده است که در ادامه جزئیات آن را میخوانید.
هیراد خواننده برتر لیگ پرحاشیهها
بعد از اتفاقاتی که منجر به تشکیل کمپین نه به سرقت ادبی و التزام حمید هیراد به رعایت کردن آن شد به نظر میرسید او بیشتر مراقب قدمهای خود در موسیقی است اما این طور نبود و نیست. هیراد با پلیبک در کنسرت شیراز و کپی در تریلر موزیک ویدئوی کوتاه «خاتون» از گروه موسیقی کرهای به نام «BTS» دوباره به صدر خوانندههای پرحاشیه برگشت. بعد از این اتفاقات بود که سرعت انتشار قطعههای او کمتر شد و او این بار به تازگی در قطعه جدید خود به نام «دیر کردی» خود دست به کار شده و ترانه اثر را سروده است؛ اما چه سرودنی!
«دیرکردی» کلیشهای و مبتذل است
برای شروع کافیاست متن ترانه «دیر کردی» را بخوانید. آن وقت متوجه تناقضهای بیشمار آن مانند چرخشهای آن از زبان محاوره به رسمی، جابهجایی ترکیب افعال و... خواهید شد. در ادامه بیآن که نامی از خواننده ببریم ترانه را در اختیار علیرضا بدیع، شاعر و ترانهسرای کشورمان قرار دادیم تا او آن را از لحاظ تخصصی و فنی بررسی کند. بدیع، ترانه را به شدت سطحی، مبتذل و حتی غیرقابل ارزیابی دانست و گفت: «در این ترانه دوگانگی زبان وجود دارد. ترانه تکراری، کلیشهای و دمدستی است و هیچ بدعت و نوآوری در آن دیده نمیشود. جابه جایی ارکان و تناقض معنایی دارد. در جایی میگوید: «خندههام از خاطرت میره» و بعد بلافاصله ادامه می دهد «تازه میفهمی دلت گیره».»
ترانهسراهای خوب کم نیستند
خوانندههای زیادی در کشور ما علاوه بر خواندن، ترانهسرای قطعههای خود هستند که از شاخصترین آنها میتوان به محسن یگانه، روزبه بمانی و به تازگی اهورا ایمان اشاره کرد. سوال این جاست که اهمیت تکیه بر ترانههایی که خواننده آنها را گاه و بیگاه بر اساس احساس نه اصول فنی ادبی مینویسد چقدر است که حتی خواننده و مجموعه منتشرکننده اثر زحمت ویرایش آن توسط یک ترانهسرا و اهل فن را به خود نمیدهد یا از آثار ترانهسراهای محبوب کشورمان استفاده نمیکند؟ در صورتی که این ابتداییترین حق شنونده اثر است و سهم موثری در کاهش و افزایش سلیقه شنیداری جامعه دارد.
دفتر شعر وزارت ارشاد حواسش نیست
اصلیترین سوال زمانی پیش میآید که بدانیم هر قطعهای که با مجوز وزارت ارشاد منتشر میشود از فیلترهای دفتر شعر و دفتر موسیقی معاونت هنری این وزارتخانه که هر کدام شامل شورای چند نفره بررسی هستند عبور میکند و به مرحله انتشار میرسد. از ظاهر امر این گونه پیداست که پس از کنارهگیری محمد علی بهمنی شاعر و ترانهسرای توانمند کشورمان از ریاست دفتر شعر به دلیل بیتوجهی به کیفیت اشعار در صدور مجوز اشعار کمتر کسی در این دفتر حواسش به متن ترانههایی است که مانند قطعه «ماه پیشونی» هوروشبند جایزه قطعه برگزیده مردمی در جشن سالیانه موسیقی ما را میگیرند و ما را از «آسیمه سر» به «هر بار این درو» رساندهاند.
بخشی از ترانه قطعه «دیر کردی»
دیر کردی ببین از زندگی جا ماندم
دیر کردی زمین خوردم و تنها ماندم
دیر کردی حسرتت هر لحظه بر بادم داد
دیر آمد در برم تا گفتم ای داد ای داد
من میرم امشب تازه میفهمی دلت گیره
من میرم امشب خندههام از خاطرت میره
من میرم امشب تازه میفهمی دلت گیره
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در روزهای اخیر نرخ اعلامی دلار و ارز در بازار آزاد، رقم های جدید و افزایشی است به طوری که برای دلار، دیروز ارقامی بین 14 هزار تا 14 هزار و 500 نیز اعلام شد. اگر چه هنوز دقیقاً معلوم نیست که آیا نرخ های اعلامی واقعاً خریدار دارد یا نه، این سوال پیش می آید که دلیل این افزایش ها چیست؟ آیا واکنش بازار به بیانیه جدید کاخ سفید علیه سپاه است؟ موج جدیدی از رشد قیمت در راه است یا عوامل دیگری موثر بوده اند؟
در این خصوص نگاهی به لایه های عمیق تر بازار یعنی جایی که در آن قیمت گذاری دلار شکل می گیرد و مقایسه تحولات در آن در مقایسه با موارد فوق، نشان می دهد که باید وزن کمی را به فرضیه های فوق داد. چرا که به عنوان مثال، پیش از این آمریکا، سپاه پاسداران را در فهرست تحریم های موسوم به کاتسا قرار داده بود. بنابراین باید گفت که قرار گرفتن این نهاد در فهرست مد نظر، تاثیری در فرایند اقتصاد مرتبط با سپاه نخواهد داشت.
به استناد گزارش های منتشر شده، باید گفت بخش عمده ماجرا به جنگ ارزی بر می گردد که آمریکا در روزهای ابتدایی امسال نیز مشابه سال قبل، آن را به راه انداخته و چند روز قبل هم رئیس کل بانک مرکزی از خبرهای محرمانه در این خصوص گفته بود.
طبق اعلام افراد مطلع، افزایش نرخ ارز روزهای اخیر ریشه در تحولات نرخ خرید و فروش درهم به ریال در بازار دبی دارد. اهمیت دبی در بازار ارز ایران تا همین اواخر از آن جاست که این شهر در چندین دهه گذشته و همزمان با افزایش مبادلات مالی و تجاری ایران با امارات، به یکی از مهم ترین کانال های ارزی ایران تبدیل شد. با این حال، در دور قبلی تحریم ها، این کانال های مالی در حوزه بانکی در سال های 89 و 90 کاملاً مسدود شد و کانال انتقال ارز صرافی ها نیز در سال های 96 و 97 با اعمال قانون مالیات بر ارزش افزوده و مشخص شدن تراکنش های مالی و صرافی غیر رسمی در این شهر، تا حد زیادی از کار افتاد. به همین دلیل بانک مرکزی به دنبال جایگزین کردن کانالهای مالی رفت و با توجه به شرایط و ویژگیها و وضعیت اقتصادی، مالی و ارزی عراق، تلاش کرد کانالهای مالی و ارزی خود را به این کشور منتقل کند. اما به رغم این که عراق در حال تبدیل شدن به هاب ارزی ایران است و سطح مبادلات مالی و ارزی با دبی بهشدت کاهش یافته و به حداقل رسیده است، درهم امارات همچنان یک مبنا برای قیمتگذاری ارز در بازار داخلی است و آثار تغییر در نسبت برابری ریال به درهم به سرعت در بازار ارز ایران نمایان میشود.
خبرگزاری فارس در این زمینه گزارش داده است که از چهار روز گذشته تقاضاهای عمده با نرخهای پیشنهادی بالایی برای خرید درهم با ریال ایران در دبی شکل گرفته است و شکل گیری این تقاضاهای بزرگ برای خرید درهم با ریال ایران در دبی منجر به افزایش نرخ درهم در بازار فوق شده و همین موضوع، نرخ ارز در بازار داخل را در مسیر افزایش قرار داده است. در حالی که در عمل، معامله ای انجام نشده و درهمی وارد کشور نشده است.
بنابراین به نظر می رسد هم اکنون که شکل گیری کانال های مالی ایران با عراق در حال پیشرفت است و بازار متشکل ارزی نیز طبق اظهارات رئیس کل بانک مرکزی تا اواخر فروردین راه اندازی می شود، این فشار دبی بر بازار ارز ایران، آخرین تلاش های بازوی تحریمی آمریکا از مسیر دبی برای ایجاد تلاطم ارزی در کشور است چرا که ازاین پس تاثیر دبی بر بازار ارز ایران بسیار کاهش خواهد یافت.
از سوی دیگر با توجه به روابط استراتژیک ایران و عراق، ضریب نفوذ 10 درصدی شبکه بانکی در این کشور و سهم بالای اسکناس دلار در مبادلات داخلی این کشور، به نظر می رسد آمریکا به این آسانی ها و همچنین به این زودی ها امکان اعمال فشار بر کانال های مالی ایران از طریق عراق را نخواهد داشت و تلاطم این روزهای بازار ارز در روزهای آتی شکل متفاوت و آرام تری به خود خواهد گرفت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مصطفی قاسمیان – آن چه دوشنبهشب و پس از مسابقه استقلال-الهلال با عنوان «ویژهبرنامه فوتبال برتر» روی آنتن شبکه 3 رفت، با کمی تغییرات میتواند نمایی کلی از برنامهای باشد که شبکه 3 برای جایگزینی «نود» در نظر گرفته است. اگرچه هنوز «فوتبال برتر» رسماً به عنوان برنامه اصلی شبکه 3 برای تحلیل و بررسی مسائل فوتبال ایران معرفی نشده، اما طبعاً مشخص است که این ویژهبرنامه، شاکله اصلی آن را تشکیل خواهد داد. برای این که بدانیم برنامه شبانه «فوتبال برتر» با اجرای محمدحسین میثاقی میتواند جایگزین «نود» باشد یا خیر، آن را در چهار بخش اصلی با «نود» مقایسه کردیم که در ادامه میخوانید. نکته ضروری آن که برای انجام یک مقایسه منصفانه، باید دقت کنیم که برنامه «نود» فرایندی بود که سیر تحول و تطوری 20 ساله داشت. اما ویژهبرنامه «فوتبال برتر» تنها قسمت اول خود را روی آنتن برده است. طبیعتاً برخی از پروندههای آسیبشناسانهای (نظیر بلیتفروشی یا جادوگری) که «نود» طی سالهای گذشته انجام داده و به نتیجه رسیده یا نرسیده، حاصل چندین قسمت برنامه و صرف زمان فراوانی بود که قاعدتاً قابل اجرا در یک قسمت دوساعته نیست.
1- خلاصه بازیها
اولین تفاوت خلاصه بازیهای «نود» و «فوتبال برتر»، موسیقی پسزمینه است که چه در خلاصه بازی و چه در نشست خبری سرمربیان وجود دارد؛ گویی در «فوتبال برتر»، وجه «سرگرمی» کمی پررنگتر از «نود» باشد. دیگر آن که «نود» در یکی دو سال اخیر، نکات آماری جذابی درباره بازیها ارائه میکرد که در خلال خلاصه بازی زیرنویس میشد. «فوتبال برتر» فاقد این نکات آماری است؛ نه تنها در خلاصه بازی، بلکه در میان صحبتهای مجری نیز چنین ایدهای یافت نمیشود. به علاوه حواشی و فرامتن مسابقه که در خلاصه بازی «نود» مورد توجه بود، در «فوتبال برتر» وجود ندارد؛ چیزی که نقطه تمایز اصلی خلاصه بازی «نود» با سایتهای اینترنتی و برنامه «شبهای فوتبالی» شبکه ورزش بود. نقطه قوت «فوتبال برتر» در این زمینه، خلاصه آمار بازی است که به همراه نتیجه نهایی بازی، زیرنویس ثابت آیتم است. چیزی که «نود» نداشت.
2- کارشناسی فنی
«نود» عادل فردوسیپور بحثهای فنی را در قالب بخش آنالیز تصویری پیگیری و هر هفته یک آنالیز 5-6 دقیقهای ارائه میکرد. «فوتبال برتر» اما فعلاً از طریق گفتوگو با کارشناس فوتبال این کار را انجام میدهد؛ این هفته امیر حاجرضایی کارشناس برنامه بود و مشخص نبود که وی کارشناس ثابت برنامه است یا هر هفته، یک نفر مهمان خواهد بود. آنالیز تصویری «نود» با ارائه تصویر و آمار، طبعاً سندیت بیشتری دارد و در مقابل گفتوگو با کارشناس، به لحاظ ماهیت پویا و زنده، میتواند حاوی برخی حواشی جذاب باشد؛ مانند برخی خاطرهبازیهای کوتاه که میثاقی با حاجرضایی انجام میداد. گفتوگو با مهمان، شمشیر دولبهای است که میتواند با کند کردن ریتم برنامه، مخاطب «فوتبال برتر» را فراری دهد یا با انتخاب بهجای مهمان، جذابیت برنامه را افزایش دهد. با یک برنامه نمیتوان عیار واقعی این بخش را سنجید.
3- کارشناسی داوری
«نود» هر هفته از یک کارشناس داوری استفاده میکرد و معمولاً چهرههایی را مورد توجه قرار میداد که به تازگی از داوری بازنشسته شده بودند یا مانند محمد فنایی به دلیل قضاوت در فینال جام جهانی، شاخصتر از بقیه بودند. مهمان هفته اول «فوتبال برتر» رضا غیاثی بود که در سالهای اخیر، از توجهات عمومی دور شده بود و نقطه قوتی برای «فوتبال برتر» محسوب نمیشد. «فوتبال برتر» در این زمینه یک قدم جلوتر گذاشته بود و به جای یک نفر، از نظرات سه کارشناس داوری استفاده کرده بود که یک نفر به صورت مهمان حضوری برنامه و دو نفر نظراتشان به صورت آیتم در اختیار برنامه قرار گرفته بود. اما باید در نظر داشت که همان یک کارشناس داوری «نود» به خاطر اعتباری که این برنامه طی سالها کسب کرده بود، معمولاً نظراتش بیشتر مورد توجه قرار میگرفت و هر هفته، مهم بود که چه کسی کارشناس داوری «نود» باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- زن و مرد جوانی که در پی یک ارتباط خیابانی، دست به جنایتی هولناک زده بودند در اولین جلسه بازپرسی و در اظهاراتی تکان دهنده به زنده به گور کردن مرد 40 ساله اعتراف کردند.
به گزارش اختصاصی خراسان، «مجید» متهم 39 ساله یک پرونده جنایی که نقش اصلی اما مرموز او در «جنایت بی صدای کوهستان!» از لابه لای اوراق پرونده سر بیرون آورد، روز گذشته وقتی در برابر سوالات تخصصی و فنی قاضی کاظم میرزایی قرار گرفت، به ناچار جزئیات مبهم چگونگی ارتکاب این جنایت وحشتناک را از دهلیزهای تاریک قلبش بیرون کشید و در اعترافاتی تکان دهنده گفت: از حدود یک سال قبل وقتی در همسایگی یکی از بستگان نزدیک کلثوم (متهم دیگر پرونده) در منطقه لادن مشهد زندگی می کردیم با این زن جوان آشنا شدم. من جوشکار بودم و از این مسیر کسب درآمد می کردم تا این که روزی کلثوم به بهانه انجام جوشکاری برای منزل یکی از بستگانش با من تماس گرفت که همین موضوع موجب ارتباط تلفنی ما با یکدیگر شد. او درتماس های بعدی به درد دل پرداخت و از این که همسرش او را کتک می زند ابراز ناراحتی کرد. من هم که همسرم را طلاق داده بودم و او را درک می کردم پای درد دل هایش نشستم و به قول معروف سنگ صبورش شدم!
متهم 39 ساله این پرونده جنایی در ادامه اعترافاتش افزود: این ارتباط تلفنی ادامه داشت و گاهی نیز با حضور در پارک روبه روی منزل آن ها، کلثوم را می دیدم ولی ارتباط خاصی با یکدیگر نداشتیم!
بالاخره اواخر شهریور بود که باز هم کلثوم با همسر 40 ساله اش (مهدی) درگیر شده و شوهرش او را کتک زده بود! به همین خاطر قصد داشت انتقام وحشتناکی از همسرش بگیرد. تا این که شب بیست و چهارم شهریور، کلثوم با من تماس گرفت و گفت: به همسرش تعداد زیادی قرص اعصاب و روان خورانده است و سپس از من خواست تا به منزل او بروم!
مرد مرموز این پرونده جنایی که با شگردهای اطلاعاتی پلیسی و تیزبینی های قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد؛ در چنگ قانون گرفتار شده است، با نوشیدن مقداری آب، سرش را در میان دستانش گرفت و گفت: آن شب سوار بر خودروی سمند سفید رنگم شدم و به بولوار پیروزی رفتم وقتی وارد منزل شدم، «مهدی-ح» همچنان درحالت نیمه هوشیاری قرار داشت و جملاتی را بر زبان می راند! کلثوم از من خواست شوهرش را به بیابان های اطراف مشهد ببریم و رها کنیم تا بعد از چند روز که به خانه باز می گردد ادب شود و دیگر جرئت کتک کاری همسرش را نداشته باشد!
من هم اگرچه مخالف بودم ولی باز هم تحت تاثیر وسوسه های شیطانی قرار گرفتم و با او همراه شدم. دو نفری زیر بغل هایش را گرفتیم و او را به داخل خودرو بردیم. مهدی که گویی به ماجرا مشکوک بود، با صدایی خواب آلود می گفت: مرا کجا می برید! در مسیر حرکت به کلثوم پیشنهاد کردم همسرش را به بیمارستان برسانیم و دست به این کار نزنیم ولی او قبول نکرد و به من گفت: تو ساکت باش! تا همسرم صدای تو را نشناسد، من هم نمی گذارم کسی از این ماجرا بویی ببرد! در نهایت آرام آرام به سمت طرقبه حرکت کردیم و با عبور از جاده فرعی روستای ازغد به منطقه کوهستانی رسیدیم که چاهی در کوهپایه آن قرار داشت و اطراف آن هم با خاک های نرم محصور شده بود! خودرو را در همان نزدیکی پارک کردم و باز هم دو نفری زیر بغل های او را گرفتیم و از خودرو بیرون آوردیم! آن شب هوا مهتابی و کاملا روشن بود. ما درحالی که او را به سمت چاه مذکور می بردیم باز هم می گفت: مرا کجا می برید؟! می خواهید چه کار کنید؟! ولی زمانی که به کنار چاه رسیدیم او دو زانو روی خاک های حاشیه چاه نشست و با سر به درون چاه افتاد به طوری که من صدای خوردن پیکرش به اطراف چاه را می شنیدم. بعد از این ماجرا، کلثوم همان جا نشست و حدود 15 دقیقه به بدبختی های خودش گریست و به من هم گفت: هر حادثه ای که اتفاق بیفتد، من نامی از تو نمی برم!
متهم پرونده اضافه کرد: وقتی کلثوم را به منزلش رساندم باز هم با یکدیگر به صورت تلفنی در ارتباط بودیم تا این که مدتی بعد از این ماجرا، کلثوم با من تماس گرفت و گفت: از دست همسرم خلاص شدم اما حالا پدر شوهرم رهایم نمی کند و مدام سراغ پسرش را می گیرد! او از من خواست به منزلش بروم تا نقشه ای برای گمراه کردن پدرشوهرش بکشیم! آن شب کلثوم به من گفت: باید به غرب کشور بروی و از آن جا پیامکی برای پدر شوهرم بفرستی تا اطمینان پیدا کند که پسرش به آلمان گریخته است! ولی من پولی نداشتم که به غرب کشور سفر کنم! بنابراین همان شب کلثوم پیامکی با این مضمون که جان تو و جان فرزندانم! نوشت و من آن پیام را از گوشی مهدی برای پدر شوهرش ارسال کردم! بعد هم من گوشی خودم را به کلثوم دادم و گوشی مقتول را با خودم بردم!
معتاد 39 ساله در پایان اعترافاتش گفت: اما نمی دانم ماجرای این جنایت چگونه لو رفت که ناگهان کارآگاهان پلیس آگاهی را روی سرم دیدم و غافلگیر شدم با این که من از دی ماه گذشته ارتباطم را با کلثوم قطع کرده بودم!
گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، در پایان جلسه رسیدگی به این پرونده جنایی، تحقیقات بیشتر با اظهارات کلثوم (متهم دیگر پرونده) به جلسات بعدی بازپرسی توسط قاضی میرزایی موکول شد.
سابقه خبر
هفتم فروردین امسال پیرمردی با مراجعه به دایره فقدانی های پلیس آگاهی خراسان رضوی برای پیدا کردن پسر گمشده اش از پلیس درخواست کمک کرد.
با توجه به احتمال وقوع جنایت و با دستور سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) تحقیقات اطلاعاتی توسط سرهنگ سرایانی (افسر پرونده) آغاز و مشخص شد که ردی از جنایت در این پرونده وجود دارد. از سوی دیگر قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) که در لابه لای اوراق پرونده، روی پیامک ارسالی که ادعا می شد از آلمان فرستاده شده است، متمرکز شده بود، دستور بررسی های غیرمحسوس در این باره را صادر کرد. بدین ترتیب با پیگیری پیامک مذکور، راز این جنایت وحشتناک در حالی فاش شد که تحقیقات از وجود گوشی تلفن همراه مقتول در دست جوان 39 ساله ای به نام مجید حکایت می کرد.
گزارش خراسان حاکی است با دستگیری مجید و با هماهنگی قاضی سید هادی سبحانی (دادستان عمومی و انقلاب طرقبه و شاندیز) گروهی از کارآگاهان عازم منطقه کوهستانی طرقبه شدند و با همکاری نیروهای آتش نشانی طرقبه و شاندیز در حضور قاضی میرزایی ، بقایای جسد مرد ۴۰ساله را از عمق چاه بیرون کشیدند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهرداری مشهد مدتی است که درحال تهیه لایحه ای برای اخذ عوارض تردد خودروها در اطراف حرم رضوی است؛ لایحه ای که به پولی شدن تردد در اطراف حرم منجر می شود و بهانه تهیه این لایحه برای طرح در صحن علنی شورا نیز کاهش و مدیریت ترافیک در هسته مرکزی مشهد بیان شده است. گره ترافیکی در هسته مرکزی شهر و اطراف حرم و آلودگی هوا در این محدوده از چالش های بزرگی است که همواره مدیریت شهری با آن دست و پنجه نرم می کند. مشهد با وجود بیش از 8 میلیون زائر و مسافر با دیگر شهرها متفاوت است و پیچیدن یک نسخه واحد به دلیل تجربه شاید به ظاهر موفق در شهرهای دیگر که با دریافت عوارض از تردد خودروها در هسته اصلی شهر جلوگیری شده، منطقی به نظر نمی رسد. کنترل و کاهش ترافیک به توسعه زیرساخت ها و البته فرهنگ سازی نیاز دارد. با وجود تمامی این تفاسیر، رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای شهر مشهد تاکید می کند که «چاره ای به جز پولی کردن تردد در اطراف حرم نداریم.» البته مجتبی بهاروند این کورسوی امید را هم می گذارد که اگر اکثریت مطلق مردم با این طرح مخالف باشند، طرح اجرا نمی شود.
شهردار: نظر من پیاده مدار کردن اطراف حرم است
برای پیگیری موضوع، ابتدا با شهردار مشهد در این زمینه گفت و گو می کنیم. محمدرضا کلایی در پاسخ به سوال «خراسان رضوی» درباره لایحه اخذ عوارض از تردد خودروها در اطراف حرم می گوید: بحث ترافیک هسته مرکزی مشهد بحث مفصلی است و روی آن مطالعات زیادی شده است و نظرات مختلفی هم در این زمینه وجود دارد. وی می افزاید: دراین زمینه فقط ما تصمیم گیر نیستیم و شورای همتا تصمیم گیر است، من فکر می کنم اگر چه نظرات به هم نزدیک شده است اما هنوز به یک مدل اصلی نرسیده ایم؛ ما باید یک تصمیم سخت و تلخ درباره ترافیک هسته مرکزی شهر مشهد بگیریم، ولی به هرحال استقرار وضع موجود قابل قبول نخواهد بود. کلایی در پاسخ به این سوال که نظر شما اجرای چه طرحی در اطراف حرم برای کاهش ترافیک آن منطقه است؟ می گوید: در کل من فکر می کنم محیط پیرامون حرم باید پیاده مدارتر و آرام تر باشد. وی تصریح می کند: ما معتقدیم که اجرای زیر ساخت ها دراین قسمت از اهمیت بالایی برخوردار است، به عنوان مثال در مورد پارکینگ و مکان یابی پارکینگ اگر بتوانیم در چهار محور اصلی که به حرم مطهر ختم می شود پارکینگ هایی احداث کنیم، کمک شایانی خواهد کرد.
حدود 30 درصد خودروهای اطراف حرم عبوری هستند
در ادامه با معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد در این زمینه گفت و گو می کنیم. خلیل ا... کاظمی با تاکید بر این که هسته مرکزی مشهد و اطراف حرم ظرفیت تردد این حجم از خودروها را ندارد، اظهار می کند: حدود 30 درصد این خودروها، عبوری هستند، حرم مطهر را به عنوان مسیر عبوری انتخاب می کنند و مقصد سفرشان نیست. وی می افزاید: حدود 80 هزار خودرو در اطراف حرم تردد می کنند که فضای اطراف حرمجوابگوی تردد این حجم ازخودروهانیست. از این رو چندین پیشنهاد مطرح شد، یکی از پیشنهادها این بود که بتوانیم اولویت را به سمت و سوی فعالیت های پیاده محوری ببریم و آن را تقویت کنیم تا مردم از یک شعاعی به جای این که وارد حرم و هسته مرکزی شهر شوند، بتوانند از مسیری با شرایط پیاده ای که برای آن ها در نظر می گیریم، تردد مناسب تری داشته باشند و بتوانیم قبل از هسته مرکزی، با ایجاد پارکینگ هایی با همکاری آستان قدس، پیاده محورها را راه اندازی کنیم و تقویت خطوط حمل و نقل را مدنظر قرار دهیم.کاظمی تصریح می کند: باید تردد خودروهای شخصی را به هسته مرکزی کاهش دهیم و در ازای آن مکانیسم هایی جایگزین کنیم؛ شورای همتا مصوبه ای مبنی بر طرح زوج و فرد در اطراف حرم دارد که می توانیم ترافیک را مدیریت کنیم. وی یادآور می شود: لایحه اخذ عوارض از خودروهایی که در اطراف حرم تردد می کنند هم در حال جمع بندی است تا آن را به شورای شهر ارسال کنیم.
پولی کردن صرفا به دلیل کسب درآمد نیست
معاون شهردار مشهد درباره جزئیات این لایحه می گوید: در این طرح به تعداد محدودی خودرو مجوز عبور می دهیم، این طور نخواهد بود که همه خودروها بتوانند در اطراف حرم تردد کنند. براساس پلاک خودرو محدودیت تردد ایجاد می شود. وی می افزاید: این موضوع در کوتاه مدت است، عملا هدف اصلی این است که از محل درآمدهای این طرح بتوانیم پیاده محورها و خطوط حمل و نقل را تقویت کنیم، پولی کردن صرفا به دلیل درآمد نیست، به دلیل ایجاد شرایط محدودیت مربوط به تردد است.کاظمی می گوید: ما می خواهیم برای مثال از بین 80 هزار خودرویی که در اطراف حرم تردد می کنند به 30 هزار خودرو مجوز بدهیم. این طور نیست که هدف اصلی ما درآمد باشد. مابه ازای آن عوارض دریافت می کنیم تا پیاده روها تقویت شود.
مخالف طرح نیستم
رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای شهر مشهد نیز درباره لایحه پولی شدن تردد خودروها در اطراف حرم به «خراسان رضوی» می گوید: من مخالف این طرح نیستم. اگر بخواهیم ترافیک را کنترل کنیم باید در کل تردد را ممنوع کنیم که هیچ خودرویی در نقاط مرکزی شهر تردد نکند. البته این موضوع امکان پذیر نیست. مجتبی بهاروند می افزاید: بنده به عنوان کسی که به کشورهای زیادی سفر کرده ام و تخصصم حمل و نقل است، می گویم که راهی به جز محدودیت ها نداریم. اگر می خواهیم به صورت بلند مدت برنامه ریزی کنیم تا ترافیک حل شود و آلودگی کاهش یابد باید محدودیت هایی را لحاظ کنیم که یکی از این محدودیت ها گرفتن عوارض است تا برای من به عنوان مسافر صرفه اقتصادی نداشته باشد که از وسیله شخصی استفاده کنم، به بیان بهتر در تمام دنیا از مسیرهای اقتصادی، ترافیک را کنترل می کنند.وی تصریح می کند: اگر من بخواهم حرف پوپولیستی بزنم و آینده مشهد را مدنظر قرار ندهم بله بنده می گویم مخالف دریافت عوارض از مردم هستم اما طبعا، روز به روز مشکلات آلودگی هوا و... بیشتر می شود. بهاروند در خصوص مبلغ درنظر گرفته شده برای عوارض ورود به محدوده طرح نیز اظهار می کند: مبلغ هنوز در صحن علنی شورا تصویب نشده است اما مبلغ پیشنهادی 16500 تومان به صورت روزانه است و ممکن است در صحن علنی کم یا زیاد شود. البته برای ساکنان آن منطقه تمهیداتی در نظر گرفته ایم. وی می افزاید: این لایحه به احتمال زیاد در اولین جلسات سال جدید به صحن علنی شورا می رود. بهاروند تاکید می کند: اگر برای من صرفه اقتصادی ندارد چرا با وسیله نقلیه عمومی تردد نکنم؟ آن هم وقتی اتوبوس و تاکسی و مترو تا نزدیکی طرح خدمت رسانی می کند. بالاخره ترافیک با محدودیت هایی قابل حل است و در کنارش باید فرهنگ سازی هم انجام گیرد. وی می افزاید: حتما یک سری افراد از این طرح ناراضی اند اما مهم این است که ترافیک را کنترل کنیم. با وجود این در هر طرحی اگر اکثریت مطلق مردم ناراضی باشند، آن طرح نباید اجرا شود. اما بعید می دانم کسی از ترافیک اطراف حرم راضی باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.