- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری – «یاکوب پولاک»، پزشک مخصوص ناصرالدینشاه، در خاطراتش، امیرکبیر را مظهر وطندوستی میداند و مینویسد: «پولی را که به او میدادند و نمیگرفت، خرج کشتن وی کردند». میرزاتقیخان در یکی از پیچهای سرنوشتساز تاریخی، سکان هدایت کشور را به دست گرفت و ایران را در مسیر ترقی و پیشرفت قرار داد. اقدامات او در این زمینه، به رغم دوران کوتاه صدارتش، چنان اوضاع را زیر و رو کرد که برای همیشه در حافظه تاریخی مردم ایران باقی ماند و او را مبدل به قهرمان ملی کرد. در این نوشتار قصد نداریم از او بُت بسازیم و بیعیبش پنداریم؛ بدون تردید او نیز همچون دیگر انسانها، بیاشتباه نبود؛ اما وزن خدماتش به کشور، چنان سنگین است که گویی بر تمام معایبی که احتمالاً داشته است، سایه میافکند. امیر در اندیشه خود، سودایی جز عزتمندی و پیشرفت ایران نداشت. او را باید آخرین حلقه از سلسله دیوانسالاران پاکدست ایرانی بدانیم که کوشش و سعی وافری برای اصلاح امور از خود مبذول داشت؛ اما دست حسودان و حرص بیگانگان، به این فرزند برومند ایران، مهلت تداوم فعالیت نداد و در بیستم دیماه سال 1230(هـ.ش) ، 168 سال قبل، در حمام فین کاشان، گرفتار تیغ بیدریغ خائنان به میهن شد و به شهادت رسید.
پرچمدار استعمارستیزی
میرزا تقیخان را باید نخستین پرچمدار استعمارستیزی در ایران بدانیم. او بر اندیشههای نوگرایانه عباسمیرزا و قائم مقام فراهانی، تدبیر مهار بیگانگان را هم افزود و توانست با دیپلماسی مؤثری که دنبال میکند، آن ها را در بسیاری از عرصهها به بنبست برساند. عهدنامه گلستان، ترکمانچای و نیز، عهدنامه مفصل، دست روس و انگلیس را در میدان وسیع ایران بازگذاشته بود. روسها عملاً در امور دربار دخالت میکردند، چرا که خود را حافظ و مراقب حاکمیت قاجارها میدانستند؛ این مسئله، یکی از مفاد عهدنامه ترکمانچای بود. با این حال، امیر با کیاستی توام با عزت، گام به گام، استعمارگران را عقب راند و با اتخاذ شیوهای سیاستمدارانه، آن ها را به دردسری مهلک انداخت. در ادامه مطلب به تعدادی از روشهایی که وی در برخورد با استعمارگران به کار میبست، اشاره میکنیم؛ همین رویکرد امیرکبیر باعث شد که روس و انگلیس، در برکناری وی همداستان شوند و همسو با درباریان تنگنظر، به سرپرستی مهدعلیا، مادر شاه و مادرزن امیر، زمینه عزل و سپس شهادت وی را فراهم کنند.
پافشاری بر عزت: امیرکبیر بر پایداری عزت ایرانی، تأکیدی استوار داشت. او را باید احیا کننده عزت ایرانی، پس از دوران شکننده فتحعلیشاه و محمدشاه قاجار بدانیم. وی به دلیل تسلط بر روابط بینالمللی، تحت هیچ شرایطی تن به درخواستهای خارج از شمول روس و انگلیس نمیداد و حتی در برخورد با سفرای این دولتها، آن ها را وادار میکرد تا به صدراعظم ایران احترام بگذارند. امیر دستور داده بود در پایتخت کشورهایی که در تهران صاحب نماینده هستند، سفارتخانه ساخته و پرچم ایران بر فرازش برافراشته شود. او مُصِر بود که دول اروپایی، باید همان تشریفاتی را برای سفیران ایران منظور دارند که برای سفرای کشورهای قاره خودشان اجرا میکنند. امیرکبیر که پاکدستی تمامعیار بود، هرگز تن به رشوه و وعدههای مالی در نمیداد و با خاطیان به شدت برخورد میکرد. برخورد امیر با سفیر انگلیس و پاسخ وی به اعتراض سفیر که خواستار پاسخ به نامههایش از سوی صدراعظم ایران شده بود، غرور هر ایرانی را برمیانگیزد؛ امیرکبیر به سفیر انگلیس یادآوری کرد که در شأن صدراعظم ایران نیست که پاسخ سفیر را بدهد و او باید به وزیر خارجه مراجعه کند.
ضربه زدن با سلاح دشمن: امیر در ابتدای صدارتش، سلاح و ارتش منظم در اختیار نداشت و میدانست که بدون اینها قادر به غلبه بر استعمارگرانی که برای چپاول ایران دندان تیز کردهاند، نیست. به همین دلیل، کوشید اولاً، آن ها را مقابل یکدیگر قرار دهد و از مشکلات و رقابتهایشان، فرصتی برای پیشرفت ایران بسازد؛ ثانیاً، تلاش کرد با دولتهای ثالث ارتباط بگیرد و به تدریج ایران را از قید و بند وابستگی به دو دولت استعماری برهاند؛ سفارش وی به موسیو جان داود، برای استخدام معلمان دارالفنون، از غیر انگلیس و روسیه، در همین زمینه صورت گرفت؛ ثالثاً در مواردی که ناچار به پذیرش خواست این دولتها بود، آنها را طوری دور میزد که در نهایت، قرارداد مضر، برای ایران نافع میشد. نمونه آشکار این اقدام را باید در عقب راندن روسها از ترکمن صحرا و انعقاد قرارداد بازدید کشتیهای فعال در خلیج فارس توسط ناوگان انگلیس، مشاهده کرد؛ در قرارداد اخیر، انگلیسیها حق ورود به کشتیها را نداشتند و فقط بازرسان ایرانی میتوانستند این کار را انجام دهند.
تلاش برای خودکفایی: امیرکبیر اهتمام فراوانی به ساخت مملکت، به دست فرزندان ایران داشت؛ از خیر هیچ فرصتی برای توسعه تولید داخلی نمیگذشت؛ حتی ساخت سردوشی لشکر را که از فرانسه وارد میشد به خورشیدخانم نامی، در بازار تهران واگذار کرد. امیرکبیر به فعالان عرصه صنعت، معافیت چند ساله مالیاتی میداد و گروهی از زباندانها را گرد آورده بود تا برایش آثار علمی جدید غرب را ترجمه کنند و تأکید میکرد که نسخههایی از این کتابها برای مسئولان امر فرستاده شود. این کار به بالا رفتن بینش مدیریتی در میان کارگزاران انجامید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
صدایش می لرزد وقتی از خاطره دیدارش با سردارشهید سپهبد سلیمانی (سردار دل ها )در هتل استقلال تهران می گوید، دیداری که تابستان امسال برای خانوادههای شهدای مدافع حرم تدارک دیده شده بود و زینب، دختر شهید مدافع حرم حسین محرابی در آن ازدحام، توانسته بود برای لحظاتی خود را به سردار برساند و او را به خانه شان در مشهد دعوت کند. سردار هم درخواستش را پذیرفت و صبح روز عرفه، مهمان زینب و فاطمه شد، سردار شهید قاسم سلیمانی مهمان آن ها شد و راضی شان کرد که برای شهادتش دعا کنند و زینب وار، حافظ راه شهدای مدافع حرم باشند.
حاج قاسم نظم حفاظت را برای در آغوش گرفتن فرزندان شهدا به هم ریخت
به گزارش خراسان رضوی، زینب از همان دیدار تهران که زمینه ساز مهمانی سردار در خانه شان شد، شروع به تعریف می کند، این که سردار چگونه همه بچه های شهدا را، فرزند خودش می دانست و دلشان را به حضور خود گرم می کرد. او می گوید: آن روز وقتی که سردار وارد سالن شد، تمام نظمی که در سالن برقرار کرده بودند به هم ریخت، بچه ها از جا پریدند و از میان صندلی ها به سمتش دویدند، نگاهش پدرانه بود و فرزندان شهدا این را می فهمیدند، او محافظ های زیادی داشت اما نظم حفاظت نظامی را کلا به هم زده بود و مشغول به آغوش کشیدن بچه های کوچک شهدا بود و با فرزندان شهدا عکس می گرفت.
او ادامه می دهد: این صحنه را که دیدم، از ته دل شادمان شدم، از یک گوشه سالن به او نزدیک شدم تا از این همه محبتش به بچه های شهدا تشکر کنم، صدایشان زدم«حاج قاسم، حاج قاسم»، او هم پاسخ داد«بیا جلو، جانم؟» وقتی به او رسیدم، انگشترش نظرم را جلب کرد، بدون مقدمه گفتم«حاج قاسم می شود انگشترتان را به من بدهید؟» ایشان سرشان را پایین انداختند و لبخند زدند، دوباره گفتم«میشه انگشترتون رو به من بدید؟» پرسید«از کدام شهر آمدی؟» من هم خودم را معرفی کردم و گفتم از مشهد آمده ام، او انگشترش را در آورد و به من داد و گفت«انگشترم را به تو می دهم اما باید حق آن را ادا کنی!»
زینب می گوید: از این حرف متعجب شدم، از ایشان پرسیدم«حاج قاسم یعنی چه که حق انگشتر را ادا کنم؟» خندید و گفت«یعنی باید هربار که به حرم امام رضا(ع) رفتی، برای شهادتم دعا کنی». یک باره دلم لرزید، بی اختیار دستم را به سمت او دراز کردم و گفتم«انگشتر را نمی خواهم، شما باید باشید، شما محور مقاومتید، بازوی آقا هستید، صد نفر مثل من و بچه های شهدا، شهید بشویم، هیچ اتفاقی نمی افتد اما شما باید باشید.»
دیگر توان نگاه کردن به فرزندان شهدا را ندارم
از این جا به بعد، زینب حرف هایی می زند که من هم با او اشک می ریزم، سردار آن روز در پاسخ به پریشانی زینب گفته بود« زینب! دیگر توان نگاه کردن به فرزندان شهدا را ندارم، تو را به خدا دعا کن که من هم بروم». زینب می گوید: به سردار گفتم«می شود به خانه ما بیایید؟» ایشان هم شماره تماس مرا گرفتند و شب عرفه بود که شماره ناشناسی با من تماس گرفت، تلفن را جواب دادم و حاج قاسم که به خاطر مسائل امنیتی نمی توانست خودش را معرفی کند، از داخل فرودگاه به من گفت«من همان کسی هستم که قرار بود در حرم امام رضا(ع) برایم دعا کنی، ان شاءا... فردا به خانه شما می آیم».
همسر شهید حسین محرابی، بی بی مرضیه بلدیه به گفت و گوی ما اضافه می شود و از لحظه ورود به قول خودش حاجی به خانه شان تا پایان این دیدار را برایم تعریف می کند. او می گوید: صبح عرفه بود که حاجی بدون تیم حفاظت به همراه چهار نفر دیگر به خانه ما آمدند، ایشان روی یکی از مبل ها نشستند و به زینب و فاطمه گفتند که«بیایید کنار من بنشینید»، همین جا بود که زینب به حاجی گفت«من می توانم به شما بگویم عموقاسم؟» حاجی هم به فاطمه و زینب نگاه کرد و جواب داد«باعث افتخار من است که عموی شما باشم».
آرزو دارم مثل عماد مغنیه شهید بشوم
خانم بلدیه می گوید: زینب، عمو قاسم را به اتاقش دعوت کرد و حاجی که انگار منتظر این حرف بود، سریع بلند شد و به اتاق زینب رفتند و پشت میز تحریرش نشستند، روی میز عکس شهیدان لبنانی مقاومت، جهاد مغنیه و عماد مغنیه قرار داشت، حاجی با دیدن این عکس ها، به زینب گفت«من تا دو دقیقه قبل از شهادت عماد مغنیه، کنارش بودم، آمریکایی ها جرئت روبه روشدن با او را نداشتند و با پهپادهایشان او را به شهادت رساندند، ایشان سوختند و هیچ چیزی از پیکرشان بازنگشت، آرزو دارم مثل عماد مغنیه و جهاد مغنیه شهید بشوم.»
زینب در ادامه حرف های مادرش می گوید: آن روز وقتی این تمنای عمو قاسم را برای شهادت دیدم، خیلی برایم سخت شد، به او گفتم«شما را به خدا این حرف را نزنید عمو قاسم، همین که مقام معظم رهبری به شما لقب شهید زنده را داده اند، برایتان بس باشد.» اما ایشان سریع جواب دادند«زینب، خودت هم می گویی لقب، لقب به درد من نمی خورد، من باید بروم، الان ظهر عرفه است و من به طمع گرفتن شهادت به حرم امام هشتم(ع) می روم و احتمال هم می دهم که این آخرین دعای عرفه من باشد». به ایشان گفتم 10 عزیزدیگر مثل پدرم به شهادت برسند، به اندازه یک بار شهادت شما، مرا متاثر نمی کند، ایشان هم مرا دلداری داد و گفت «همان طور که شهادت پدر را تحمل کردی، خدا باز هم به تو توان می دهد».
زینب می گوید: ایشان به من تاکید کردند «تو زینبی، وظیفه زینب ها خیلی مهم است، هر شهید مدافع حرم باید یک زینب داشته باشد.» این جا بود که دلم آرام شد و به ایشان گفتم«عمو قاسم، شما هم یک زینب دارید، پس نصف راه را رفته اید.»
از اشک های رهبرمان نمی گذریم
به زینب می گویم«قرار است انتقام سختی از آمریکا گرفته شود، نظرت درباره این انتقام چیست؟» می گوید: دشمن این را بداند که ما از هر چه بگذریم، از اشک های رهبرمان که در نماز بر پیکر سردار شهید ریختند نمی گذریم.
بعد هم می رود و دستخطی را که سردار در روزی که مهمان خانه شان شده بود برایش نوشته، می آورد:
بسمه تعالی
خداوندا فاطمه و زینب مرا از الطاف خاصه ات بهره مند فرما و از پیوستگی با شهدا در دنیا و آخرت بهره مند.
دعایم کنید، دوستتان دارم دختران گلم. عمویتان قاسم
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قیام میلیونی مردم عزادار ایران در سوگ ترور شهید حاج قاسم سلیمانی و هیئت همراه وی توسط ارتش آمریکا، پس از پنج روز به زادگاه و آرامگاه ابدی سردار دل ها رسید و کرمانی ها که در روزهای گذشته نیز عزاداری های گسترده ای را در خیابان های این شهر برگزار کرده بودند، دیروز تقریبا در همه کوچه ها و خیابان های منتهی به مسیر اصلی تشییع که 11 کیلومتر طول دارد و به گلزار شهدای این شهر در دامنه کوه صاحب الزمان (عج) می رسد به سمت محل خاک سپاری این فرمانده غیور به راه افتادند. حتی تعداد زیادی از مردم نیز از دیگر استان ها خود را به کرمان رسانده بودند تا در آیین باشکوه و میلیونی بدرقه حاج قاسم سهیم شوند. با این حال ازدحام جمعیت دیروز در کرمان به حدی بود که برای ساعات طولانی این مراسم را متوقف کرد و حتی به صورت غیر رسمی اعلام شد که مراسم به روز چهارشنبه (امروز) موکول شده است اما شامگاه سه شنبه خبرگزاری صداو سیما نوشت که احتمالا تدفین پیکر سردار سلیمانی و شهید پور جعفری بامدادچهار شنبه انجام می شود. مزار شهید سلیمانی در گلزار شهدا و در دامنه کوه های معنوی صاحب الزمان (عج) کرمان و محلی است که هر صبح جمعه نوای دعای ندبه آن، دل و جان حاضران را صیقل می دهد. بیشتر شهدای این گلزار نیز از همرزمان و یاران سردار سلیمانی در لشکر 41 ثارا... بوده اند. به گزارش ایرنا، جمعیت زیاد مردم روی کوه صاحب الزمان (عج) منتهی به گلزار شهدای کرمان و مشرف به محل خاک سپاری شهید قاسم سلیمانی قابل توجه بود به طوری که علاوه بر خیابان های کرمان، دامنه این کوه نیز تقریبا سیاه پوش شده بود.
خاک سپاری حاج قاسم با عبای نماز شب رهبر انقلاب
محمدباقر قالیباف عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از دوستان قدیمی حاج قاسم روز گذشته در توئیتی نوشت: حضرت آقا عبای نماز شب خود را دادند تا حاج قاسم را با آن دفن کنند. آقا با این عبا ۱۴سال نماز شب خواندهاند.وی افزود: این دومین عبای نماز شب آقاست که شهیدی با آن دفن میشود؛ اولین عبا به شهید حاج احمد کاظمی تقدیم شده بود.
فرمانده سپاه: حرف آخر را اول میزنم، انتقام سختی میگیریم
بر اساس این گزارش، سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران در مراسم وداع مردم دیار کریمان با شهدای مقاومت در میان شعارهای «سلامی، سلامی، انتقام، انتقام» گفت: حرف آخر را اول می زنم. انتقام میگیریم. انتقام سخت، محکم، پشیمان کننده، قاطع و تمام کننده. وی تاکید کرد: ما انتقام خود را میگیریم اما بدانند که اگر ادامه دهند آن جاهایی را که دوست دارند و به آن عشق می ورزند، به آتش می کشیم. آنان می دانند منظور من چیست پس خوب به حرف ما توجه کنند. سرلشکر حسین سلامی در پاسخ به شعارهای حاضران برای انتقام گیری با اشاره به این که شهادت قاسم سلیمانی و یارانش نقطه پایان آنان نیست بلکه نقطه آغاز آنان محسوب میشود، اظهار کرد: حاج قاسم یک راه است که تازه آغاز شده و ما را به قله های بلند می رساند. دشمن بداند شهید سلیمانی از قاسم سلیمانی برای دشمن خطرناکتر است.
جان باختن 56 نفر براثر ازدحام جمعیت در کرمان
درهمین حال به گزارش توکلی خبرنگار خراسان در کرمان، روزگذشته براثر ازدحام شدید جمعیت در مسیر منتهی به گلزار شهدای کرمان، براساس اعلام پیرحسین کولیوند رئیس سازمان اورژانس کشور، ۵۶ نفر جان باختند و213 نفر مصدوم شدند. سعید نمکی وزیر بهداشت که روز گذشته به کرمان رفته بود گفت : این حادثه بر اثر ازدحام و مشکل برخی معابر شهر کرمان رخ داده است. براساس گزارش خبرنگار خراسان در کرمان، این اتفاق در مسیر خروجی از میدان آزادی و ورودی به خیابان شهید بهشتی کرمان براثر ازدحام جمعیت رخ داده است. در پی این حادثه ناگوار دکتر روحانی، رئیس جمهور در پیامی درگذشت قربانیان را تسلیت گفت و از وزیر بهداشت خواست به وضعیت زخمیها رسیدگی کند. رئیس جمهور همچنین اسحاق جهانگیری، معاون اولش را که در کرمان به سر می برد، مامور رسیدگی به خانوادههای بازماندگان کرد. درهمین حال به گزارش ایرنا، برخی مصدومان این حادثه ناگوار، ازدحام جمعیت و بسته بودن مسیرهای خروجی به مسیر اصلی مراسم را علت حادثه ذکر کردند. یکی از این مصدومان به ایرنا گفت: اگر مسیرهای فرعی باز بودند از ازدحام جمعیت کاسته می شد.
مزار حاج قاسم کنار کدام شهید است؟
حاج قاسم در وصیت نامه ای که سه ساعت قبل از شهادتش نوشته، به همسرش گفته بود که در محلی که از قبل تعیین کرده در کرمان به خاک سپرده شود. محل مزار شهید سلیمانی در گلزار شهدای با صفای کرمان کنار مزار شهید «محمّد حسین یوسفالهی» از شهدای لشکر 41 ثارا... قرار دارد. شهیدی که به روایت همرزمانش از جمله حاج قاسم سلیمانی،عارفی بود که در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارا...، مراتب کمال الی ا...را طی کرد و کمتر رزمندهای است که روزگاری چند با او زیسته باشد، اما خاطرهای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد. شهید یوسف الهی که حاج قاسم سلیمانی چندبار در روایت هایش او را «حسین پسر غلام حسین»(عنوانی که خود شهید استفاده می کرده) خطاب کرده بود، قائم مقام فرمانده واحداطلاعات وعملیات لشکر 41ثارا... بود و در طول دفاع مقدس پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر 8 به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید. در علاقه حاج قاسم به این شهید همان بس که زمانی که برای کنگره سرداران و شهدای کرمان کتابی درباره شهید حسین یوسف الهی نوشته شده بود، «مرتضی سرهنگی» نویسنده کتاب، متن آماده شده را برای حاج قاسم فرستاده بود و حاج قاسم هم روی متن پیش از انتشار کتاب نوشته بود: «اگر بفهمم کسی با خواندن این کتاب، بیشتر از من حسین یوسف الهی را دوست خواهد داشت، دق می کنم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چند روزی است انتشار تصاویر بهتآور و وحشتناک از آتشسوزی مهیب در استرالیا، توجه مردم زیادی را از سراسر جهان به خودش جلب کرده است. بسیاری از کاربران دهه شصتی استرالیا را با سریال «اسکیپی » می شناسند که دوستی یک انسان با کانگورو در استرالیا را نشان می داد. آتشسوزی گسترده و کمسابقه استرالیا یک ماهی است آغاز شده و خسارات و تلفات زیادی را به محیط زیست و زندگی مردم استرالیا وارد کرده است. البته استرالیا هر ساله در این فصل، آتشسوزیهای طبیعی را تجربه میکند اما شدت و گستردگی آتشسوزی امسال به حدی بوده که رکوردهای جدیدی از جمله از بین رفتن 500 میلیون جانور به ثبت رسیده است. در بعضی مناطق، پیشروی آتش به حدی از اختیار مسئولان این کشور خارج شده که آنها فقط به مردم توصیه کردهاند به ساحل پناه ببرند. شهرهای بسیاری تخلیه شدهاند و کیفیت هوای «کانبـِرا»، پایتخت استرالیا این روزها به پایینترین سطح در جهان رسیده است. در همین حال گفته میشود دود ناشی از آتشسوزی به نیوزیلند، کشور همسایه استرالیا نیز رسیده و آسمان شهر «اوکلند» نیوزیلند را به رنگ نارنجی درآورده است و تماسهای تلفنی مردم به حدی زیاد بوده که پلیس از مردم خواسته دیگر برای گزارش رنگ غیرطبیعی آسمان با آنها تماس نگیرند. البته از روز دوشنبه، بارندگی در بعضی مناطق استرالیا تا حدی منجر به شسته شدن دود حاصل از آتشسوزیها شده اما طبق پیشبینیها تا آخر هفته دوباره دمای هوا افزایش خواهد یافت و این اتفاق بر وسعت آتشسوزیها خواهد افزود. با این حساب معلوم نیست چه در انتظار ساکنان این منطقه از کره زمین خواهد بود.
دلیل این آتشسوزیهای مخرب
هر سال استرالیا با آغاز فصل تابستان، با مشکل آتشسوزی در جنگلها و مراتع خود روبه روست. متخصصان هوای گرم و خشک این فصل را عامل مهمی در بروز این آتشسوزیها در نظر میگیرند. آغاز این آتشسوزیها گاهی به واسطه رعد و برق است و گاهی به واسطه بیاحتیاطی افراد در روشن کردن آتش در مکانهای نامناسب. هر چند در بسیاری از مواقع نمیتوان دلیل دقیق و روشنی برای آغاز آتشسوزی در نظر گرفت. امسال اما آتشسوزی بسیار گستردهتر از سالهای قبل است و مناطق زیادی از استرالیا را تحت تاثیر خود قرار داده . البته در این بین جنوب شرقی استرالیا معروف به نیو ساوت ولز، بیش از بخشهای دیگر درگیر آتش شده اما چرا آتشسوزی امسال رکورد سالهای قبل از نظر گستردگی را زده است؟
امسال دمای هوا در برخی مناطق استرالیا رکورد زده و از 45 درجه سانتی گراد گذشته است. برخی متخصصان دلیل این افزایش دما را تغییرات اقلیمی میدانند. البته علاوه بر گرما، خشکی هوا و نباریدن باران به مدت طولانی، شرایط را برای ادامه یافتن آتش مهیا کرده است. در کنار آن بادهای گرم و نسبتا شدید باعث گسترش آتشسوزی شده و کنترل آتش و خاموش کردن آن را برای 2700 نیروی امدادی که از روزهای اول این آتشسوزی درگیر آن هستند، ناممکن ساخته است. آتش این روزها در برخی مناطق بیش از 10 روز است که به حرکت خود ادامه داده و خاموش نشده است.
وقایع آتشسوزی در استرالیا
در استرالیا در فصل گرم سال، آتشسوزیهای طبیعی یا با عامل انسانی زیاد اتفاق میافتد. این آتشسوزیها از سال 1851 تا کنون بیش از 800 کشته در استرالیا به جا گذاشتهاند. در سال 2012 آتشسوزیها بیش از 1.6 میلیارد دلار خسارت وارد کردند و آتشسوزی امسال از لحاظ گستردگی تعداد ایالت درگیرکننده، میزان پیشروی و تلفاتی که بین گونههای جانوری و گیاهی بر جا گذاشته است، یکی از گستردهترین آتشسوزیها به شمار میرود. از لحاظ تلفات انسانی، آتشسوزی که از فوریه تا مارس 2009 در این کشور روی داد و بعدها اعلام شد عمدی و با عامل انسانی رخ داده ، با تعداد 173 کشته یکی از وحشتناکترین آتشسوزیهایی است که مردم این کشور تجربه کردهاند. همچنین این واقعه آتشسوزی از لحاظ تعداد ساختمانها و خانههایی که تخریب کرد و به ویرانی کشاند، جزو وقایع نادر آتشسوزی بوده است. پس از این مورد، آتشسوزی سال 1983 با 75 کشته و ویران کردن 3000 خانه، دیگر آتشسوزی پرتلفات استرالیا به حساب میآید. اما از لحاظ مساحتی که تحت تاثیر آتش قرار گرفته، حادثه آتشسوزی که از اواخر سال 1974 تا اوایل 1975 در این کشور ادامه یافت، حدود 45 میلیون هکتار را دربرگرفت و خسارات بسیاری به مناطق مختلف وارد کرد که جزو هولناکترین آتشسوزیها به حساب میآید.
منابع: CNN،Bloomberg, guardian, NPR، دویچه وله
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قیام میلیونی مردم عزادار ایران در سوگ ترور شهید حاج قاسم سلیمانی و هیئت همراه وی توسط ارتش آمریکا، پس از پنج روز به زادگاه و آرامگاه ابدی سردار دل ها رسید و کرمانی ها که در روزهای گذشته نیز عزاداری های گسترده ای را در خیابان های این شهر برگزار کرده بودند، دیروز تقریبا در همه کوچه ها و خیابان های منتهی به مسیر اصلی تشییع که 11 کیلومتر طول دارد و به گلزار شهدای این شهر در دامنه کوه صاحب الزمان (عج) می رسد به سمت محل خاک سپاری این فرمانده غیور به راه افتادند. حتی تعداد زیادی از مردم نیز از دیگر استان ها خود را به کرمان رسانده بودند تا در آیین باشکوه و میلیونی بدرقه حاج قاسم سهیم شوند. با این حال ازدحام جمعیت دیروز در کرمان به حدی بود که برای ساعات طولانی این مراسم را متوقف کرد و حتی به صورت غیر رسمی اعلام شد که مراسم به روز چهارشنبه (امروز) موکول شده است اما شامگاه سه شنبه خبرگزاری صداو سیما نوشت که احتمالا تدفین پیکر سردار سلیمانی و شهید پور جعفری بامدادچهار شنبه انجام می شود. مزار شهید سلیمانی در گلزار شهدا و در دامنه کوه های معنوی صاحب الزمان (عج) کرمان و محلی است که هر صبح جمعه نوای دعای ندبه آن، دل و جان حاضران را صیقل می دهد. بیشتر شهدای این گلزار نیز از همرزمان و یاران سردار سلیمانی در لشکر 41 ثارا... بوده اند. به گزارش ایرنا، جمعیت زیاد مردم روی کوه صاحب الزمان (عج) منتهی به گلزار شهدای کرمان و مشرف به محل خاک سپاری شهید قاسم سلیمانی قابل توجه بود به طوری که علاوه بر خیابان های کرمان، دامنه این کوه نیز تقریبا سیاه پوش شده بود.
خاک سپاری حاج قاسم با عبای نماز شب رهبر انقلاب
محمدباقر قالیباف عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از دوستان قدیمی حاج قاسم روز گذشته در توئیتی نوشت: حضرت آقا عبای نماز شب خود را دادند تا حاج قاسم را با آن دفن کنند. آقا با این عبا ۱۴سال نماز شب خواندهاند.وی افزود: این دومین عبای نماز شب آقاست که شهیدی با آن دفن میشود؛ اولین عبا به شهید حاج احمد کاظمی تقدیم شده بود.
فرمانده سپاه: حرف آخر را اول میزنم، انتقام سختی میگیریم
بر اساس این گزارش، سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران در مراسم وداع مردم دیار کریمان با شهدای مقاومت در میان شعارهای «سلامی، سلامی، انتقام، انتقام» گفت: حرف آخر را اول می زنم. انتقام میگیریم. انتقام سخت، محکم، پشیمان کننده، قاطع و تمام کننده. وی تاکید کرد: ما انتقام خود را میگیریم اما بدانند که اگر ادامه دهند آن جاهایی را که دوست دارند و به آن عشق می ورزند، به آتش می کشیم. آنان می دانند منظور من چیست پس خوب به حرف ما توجه کنند. سرلشکر حسین سلامی در پاسخ به شعارهای حاضران برای انتقام گیری با اشاره به این که شهادت قاسم سلیمانی و یارانش نقطه پایان آنان نیست بلکه نقطه آغاز آنان محسوب میشود، اظهار کرد: حاج قاسم یک راه است که تازه آغاز شده و ما را به قله های بلند می رساند. دشمن بداند شهید سلیمانی از قاسم سلیمانی برای دشمن خطرناکتر است.
جان باختن 56 نفر براثر ازدحام جمعیت در کرمان
درهمین حال به گزارش توکلی خبرنگار خراسان در کرمان، روزگذشته براثر ازدحام شدید جمعیت در مسیر منتهی به گلزار شهدای کرمان، براساس اعلام پیرحسین کولیوند رئیس سازمان اورژانس کشور، ۵۶ نفر جان باختند و213 نفر مصدوم شدند. سعید نمکی وزیر بهداشت که روز گذشته به کرمان رفته بود گفت : این حادثه بر اثر ازدحام و مشکل برخی معابر شهر کرمان رخ داده است. براساس گزارش خبرنگار خراسان در کرمان، این اتفاق در مسیر خروجی از میدان آزادی و ورودی به خیابان شهید بهشتی کرمان براثر ازدحام جمعیت رخ داده است. در پی این حادثه ناگوار دکتر روحانی، رئیس جمهور در پیامی درگذشت قربانیان را تسلیت گفت و از وزیر بهداشت خواست به وضعیت زخمیها رسیدگی کند. رئیس جمهور همچنین اسحاق جهانگیری، معاون اولش را که در کرمان به سر می برد، مامور رسیدگی به خانوادههای بازماندگان کرد. درهمین حال به گزارش ایرنا، برخی مصدومان این حادثه ناگوار، ازدحام جمعیت و بسته بودن مسیرهای خروجی به مسیر اصلی مراسم را علت حادثه ذکر کردند. یکی از این مصدومان به ایرنا گفت: اگر مسیرهای فرعی باز بودند از ازدحام جمعیت کاسته می شد.
مزار حاج قاسم کنار کدام شهید است؟
حاج قاسم در وصیت نامه ای که سه ساعت قبل از شهادتش نوشته، به همسرش گفته بود که در محلی که از قبل تعیین کرده در کرمان به خاک سپرده شود. محل مزار شهید سلیمانی در گلزار شهدای با صفای کرمان کنار مزار شهید «محمّد حسین یوسفالهی» از شهدای لشکر 41 ثارا... قرار دارد. شهیدی که به روایت همرزمانش از جمله حاج قاسم سلیمانی،عارفی بود که در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارا...، مراتب کمال الی ا...را طی کرد و کمتر رزمندهای است که روزگاری چند با او زیسته باشد، اما خاطرهای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد. شهید یوسف الهی که حاج قاسم سلیمانی چندبار در روایت هایش او را «حسین پسر غلام حسین»(عنوانی که خود شهید استفاده می کرده) خطاب کرده بود، قائم مقام فرمانده واحداطلاعات وعملیات لشکر 41ثارا... بود و در طول دفاع مقدس پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر 8 به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید. در علاقه حاج قاسم به این شهید همان بس که زمانی که برای کنگره سرداران و شهدای کرمان کتابی درباره شهید حسین یوسف الهی نوشته شده بود، «مرتضی سرهنگی» نویسنده کتاب، متن آماده شده را برای حاج قاسم فرستاده بود و حاج قاسم هم روی متن پیش از انتشار کتاب نوشته بود: «اگر بفهمم کسی با خواندن این کتاب، بیشتر از من حسین یوسف الهی را دوست خواهد داشت، دق می کنم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.