یادداشت
تعداد بازدید : 61
کرونا و آزمون دیپلماسی
نویسنده : دکترجواد مشایخ info@khorasannews.com
قطعاً کرونای جدید اولین اپیدمی جهانی هراس انگیز نبوده و آخرین آن هم نخواهد بود. تاریخ بشر مملو است از این تجارب تلخ و درس های بسیاری که می توان از آن ها آموخت. شیوع طاعون در سال 1894، بیش از 40 هزار قربانی گرفت اما با پیشرفت علم و فناوری، گسترش شبکه های اطلاع رسانی و شکل گیری نهادهای بین المللی تخصصی، نحوه مواجهه با چنین وقایعی به کلی تغییر یافته و تبعات آن بسیار قابل کنترل تر از گذشته شده است. به نحوی که تلفات بیماری تنفسی حاد سارس در سال 2003 حدود 800 نفر برآورد شده است. درباره اپیدمی اخیر، یعنی ویروس کرونای جدید نیز سازمان بهداشت جهانی (WHO )با اعلام هشدار، برای آگاهی و آماده سازی کشورها در مواجهه با این اپیدمی اقدام کرده است اما وظیفه کشورهای مختلف در این میان چیست؟
آیا قرنطینه مسافران با مبدأ چین و لغو تمام پروازها غایت اقدام کشورها در مواجهه با این موضوع مهم است؟
تجربه جهانی در سال 2003 درباره سارس نشان داد غلبه بر یک چالش جهانی نیازمند یک دیپلماسی فعال در زمینه علم و سلامت است. در آن سال، دولت های مختلف با بسیج گروه های علمی در زمینه سلامت در سراسر جهان به منظور یافتن راه حل، با یکدیگر به همکاری پرداختند و نتیجه این شد که از تشخیص این اختلال بالینی جدید تا تعیین توالی ژنوم عامل مسبب آن و خاتمه اپیدمی، تنها شش ماه طول کشید. این کوتاه شدن چشمگیر زمان شروع اپیدمی تا تعیین عامل بیماری زا، دلایل مختلفی داشته است. بدیهی است که دسترسی به فناوری های جدید و قدرتمند در زمینه تعیین توالی، نقش مهمی در این خصوص ایفا کرد، اما بدون شک میزان هماهنگی و همکاری بین المللی نیز یک عامل مهم در این زمینه به حساب می آید. به عبارتی بحران ها و تهدیدهایی از این قبیل به طور بالقوه بستری برای شکل گیری فرصت های جدید در عرصه دیپلماسی هستند. حال اگر مجموعه اقدامات دولت در مواجهه با اپیدمی اخیر را مورد واکاوی قرار دهیم می توان گفت که اگرچه دغدغه و اقدامات وزارت بهداشت با هدف پیشگیری از ورود ویروس کرونای جدید و حفظ سلامت هموطنان قابل تقدیر است اما جای خالی دیپلماسی در این میان مشهود است. این را از توئیت روزهای گذشته سفیر چین در تهران نیز می توان به وضوح دریافت؛ جایی که می گوید: امیدوارم همگان توجه داشته باشند که سازمان بهداشت جهانی به کشورها توصیه نمی کند محدودیت های سفر یا تجارت با چین اعمال کنند! امروز اگرچه روز سختی برای چین در مواجهه با این اپیدمی جهانی است اما روز آزمون دیپلماسی برای ایران نیز هست. دستگاه دیپلماسی خود بهتر می داند که یافتن شرکای راهبردی و تعمیق روابط با آن ها صرفاً با خوش و بش های دیپلماتیک در روزهای آفتابی محقق نمی شود بلکه لازمه آن تحکیم پیوندها در روزهای سخت است. فرصت شناسی استرالیا در جریان کمک به ژاپن درپی سونامی و زلزله های رخ داده در سال 2011 در این کشور تجربه ای درس آموز است که می تواند مورد توجه مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور قرار گیرد. وجه حائز اهمیت و برجسته در کمک های استرالیا به ژاپن توجه به رویکرد اجتماعی و جامعه شناختی درباره موضوع کمک های بین المللی است. در رویکرد اجتماعی مبنی بر کمک های بین المللی، مناطق بحران زده تنها مجموعه ای از افراد، امکانات، خیابان ها، ساختمان ها، مؤسسات، مدارس و بیمارستان ها نیستند، بلکه یک منطقه اخلاقی و فرهنگی مرکب از «جنبه های طبیعی و ماهیت انسانی و اجتماعی» در نظر گرفته می شوند. از این منظر، شهرها همانند انسان ها، دارای روح، وجدان، شخصیت و هویت اند که گاه بر اثر پدیده هایی مثل جنگ، بلایای طبیعی یا بیماری های اپیدمیک روح و روان آن ها خدشه دار می شود. شکی نیست که خسارت های مستقیم و مادی را می توان به تدریج جبران کرد اما تلفات جانی و تبعات روانی، اجتماعی و فرهنگی از قبیل احساس حقارت، انزوا، تنش های فرهنگی و گسیختگی های اجتماعی به سختی قابل جبران و درمان هستند و طبیعتاً کشورهای برخوردار از منابع مالی بیش از هر چیز به کمک های اجتماعی و انسانی از سوی دیگر کشورها نیاز دارند، بنابراین از همدردی و تلاش برای بازسازی روانی و اجتماعی کشور آسیب دیده می توان به عنوان ابزاری کارآمد در توسعه روابط بین کشورها سود جست. قطعاً چین کرونای جدید را مهار و این تهدید را از سر خود دور خواهد کرد، همچنان که بر مشکلات از این بزرگ تر نیز فائق آمده است، اما سؤال این جاست که آیا ایران قادر است با اتخاذ دیپلماسی فعال این تهدید را به فرصتی برای تقویت روابط با شریک دیرین خود تبدیل کند؟