


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هادی/حدود یک هفته پس از پایان بیست و دومین دوره لیگ برتر، فوتبال دوستان ایرانی سه دیدار مهیج از جام حذفی را برای پایان فصل فوتبالی باشگاه های ایران پیش رو دارند که یکی از آن ها ساعت 18:30 امروز در ورزشگاه آزادی بین تیم های استقلال و نساجی مازندران از مرحله نیمه نهایی جام حذفی برگزار خواهد شد. قضاوت اولین دیدار مرحله نیمه نهایی را هم حسن اکرمی بر عهده خواهد داشت.تیم استقلال با وجود برتری 7 بر یک در هفته پایانی لیگ بیست و دوم به جایگاه بهتر از سومی دست نیافت و با 62 امتیاز به کارش در لیگ برتر پایان داد. اما پس از بازی با تراکتور، ساپینتو سرمربی آبی ها از هواداران استقلال دعوت کرد در جام حذفی ورزشگاه را پر کنند تا آبی ها با عبور از نساجی به فینال جام حذفی برسند و در نهایت بتوانند صاحب یک جام ارزشمند در فصل جاری شوند. امروز استقلال میزبان تیمی است که مدافع قهرمانی فصل گذشته است. نساجی در سال گذشته با هدایت ساکت الهامی و در پی شکست دادن استقلال در نیمه نهایی با ضربات پنالتی، راهی فینال شد و در دیدار نهایی هم با یک گل تیم آلومینیوم اراک را شکست داد و به قهرمانی رسید. اما شرایط این تیم با فصل گذشته متفاوت است و با وجود تغییر سرمربی و حضور کارلوس هرناندز مربی اسپانیایی روی نیمکت اش صلابت فصل گذشته را ندارد. این تیم آخرین دیدارش در لیگ برتر را هم مقابل پرسپولیس برگزار کرد و با 4 گل باخت. امروز نساجی به دنبال تکرار نیمه نهایی سال گذشته و رسیدن به دومین فینال حذفی در تاریخ باشگاهش است و آبی ها هم به دنبال انتقام آن شکست و تجربه چهاردهمین فینال شان در جام حذفی هستند. استقلال با 7 قهرمانی و 6 نایب قهرمانی پرافتخارترین تیم جام حذفی ایران است و اگر بتواند به فینال برسد و قهرمان شود هشتمین جام را به آغوش می کشد. البته از آخرین قهرمانی استقلال در جام حذفی 5 سال می گذرد و در سال 97 آبی ها با هدایت وینفرد شفر با شکست تیم دسته اولی خونه به خونه قهرمان شده بودند. پس از استقلال، پرسپولیس با 6 قهرمانی و 2 نایب قهرمانی دومین تیم پرافتخار جام حذفی است و تیم های سپاهان و ذوب آهن اصفهان هر کدام با چهار قهرمانی در رده های سوم و چهارم قرار دارند. استقلال برای رسیدن به نیمه نهایی مسیر سختی را طی کرد و دو تیم لیگ برتری تراکتور تبریز و ملوان انزلی را شکست داد و بعد هم به سختی و در وقت اضافه از سد تیم سخت کوش پارس جنوبی جم گذشت. نساجی هم دو تیم لیگ برتری پیکان و آلومینیوم اراک را شکست داده و همچنین تیم دسته اولی فجرشهید سپاسی را در مرحله یک شانزدهم از پیش رو برداشته است. تقابل بهترین خط حمله لیگ با دومین خط دفاع ضعیف لیگ برتر قطعا جذاب خواهد بود به ویژه که شاهد دومین دوئل پرتغالی- اسپانیایی لیگ خواهیم بود و باید دید ساپینتو پس از پاکو خمز سرمربی اسپانیایی تراکتور، مچ هموطن او را هم می خواباند یا در جام شگفتی ها، یک شگفتی بزرگ رقم می خورد؟ در بازی امروز میرزایی به دلیل پارگی رباط صلیبی و کوین یامگا به دلیل نداشتن آمادگی کافی غایبان استقلال هستند و مهم ترین ابهام هم درباره ترکیب آبی ها خط دروازه است و مشخص نیست ساپینتو به سینا سعیدی فر که در بازی با تراکتور خوش درخشید فرصت دوباره خواهد داد یا سید حسین حسینی کاپیتان تیمش را که در بازی های اخیر متزلزل و پراشتباه بوده، به دروازه برمی گرداند. استقلالی ها امیدوارند با عبور از نساجی پس از دو سال دوباره به فینال حذفی برسند و اگر چنین شود و پنج شنبه هم پرسپولیس هوادار را شکست دهد و فینالیست شود، شاهد دربی سرخابی ها در جام حذفی خواهیم بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مجیدی، روزنامهنگار- از سال 2007 که شرکت اپل از اولین تلفنهمراه خود با نام آیفون رونمایی کرد، تا امروز 14 نسخه دیگر از آن رونمایی شده است. در فاصله چند ماه مانده به رونمایی گوشیهای آیفون ۱۵، اولین تصویر از آیفون ۱۶ اولترا هم فاش شده است تا پرچمدار ۲۰۲۴ اپل را از نمای جلو ببینیم. به همین بهانه، بعد از آشنایی با آیفون ۱۶ اولترا که اطلاعات بسیار کمی از آن منتشر شده، از سیر تکامل آیفونها و جذاب ترین ویژگیهایشان خواهیم گفت.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدخلیل سجادپور- جوان 22 ساله ای که مادرش را به طرز دلخراشی به قتل رسانده بود در حالی چند ساعت بعد از وقوع جنایت به وحشت آفرینی و چاقوکشی پرداخت که برای اطمینان از قتل مادرش به صحنه جرم بازگشته بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این جنایت وحشتناک سپیده دم روز گذشته در کوی گلشهر مشهد هنگامی رخ داد که جوان 22 ساله ای به نام «عباس» از منزل مجردی خود در خیابان شهید شفیعی 26 بیرون آمد و در حالی که کارد بزرگ آشپزخانه را در دست می فشرد به طرف منزل پدرش حرکت کرد.
او که تار و پود افکار پلیدش به هم ریخته بود و تصور می کرد مادر 62 ساله اش بین او و دیگر فرزندان تبعیض روا می دارد، قدم هایش را تندتر کرد تا به منزل ویلایی پدرش رسید. گوشی تلفن را از جیبش بیرون آورد و در حالی که کلید تماس با شماره تلفن مادرش را فشار می داد، در حیاط را با کلید یدکی باز کرد و به داخل حیاط قدم گذاشت. در همین حال مادر نیز در آن ساعت بامداد (5 صبح) کلید سبز رنگ پاسخ به تماس تلفنی را فشرد و چنین شنید که مادر بیرون بیا!
زن 62 ساله که حتی به منظور آسایش فرزندش، منزل مجردی را از حدود 6 ماه قبل و در نزدیکی محل اقامت خودشان برای او اجاره کرده بود، خواب آلود به طرف در ورودی رفت، اما ناگهان پسر ناخلف با چهره ای خشمگین، ضربات کارد را پی در پی بر پیکر مادرش فرود آورد. مادر به داخل پذیرایی گریخت، ولی باز هم از ضربات هولناک کارد در امان نماند و درحالی خون هایش، نقش و نگارهای قالی را رنگین کرد که یکی از فرزندانش با شنیدن صدای جیغ مادر، هراسان از سوئیت طبقه بالا به پایین آمد و با مشاهده صحنه ترسناکی که هنوز ادامه داشت، وحشت زده به طبقه بالا گریخت تا از ضربات وحشتناک کارد در امان بماند!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است دقایقی بعد صدای جیغ و فریاد از منزل ویلایی مذکور، اهالی محل را به انتهای کوچه شهید شفیعی 56 کشاند و به این ترتیب با تماس اهالی، نیروهای انتظامی کلانتری گلشهر نیز به محل وقوع جنایت رسیدند و با حفظ صحنه جرم مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند. طولی نکشید که با حضور قاضی دکتر صادق صفری و گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در این منزل، تحقیقات قضایی آغاز شد، اما از قاتل بی رحم خبری نبود و تنها آثار کفش های خون آلودش بر سنگ فرش ها و کاشی های منزل مسکونی خودنمایی می کرد.
هنوز دقایقی از شروع بررسی های جنایی نگذشته بود که با دستور مقام قضایی، گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) رصدهای اطلاعاتی را برای دستگیری پسر 22 ساله مقتول آغاز کردند. این بررسی های ریزبینانه حکایت از آن داشت که مادر 62 ساله از چاقوکشی و درگیری های وحشتناک پسر 22 ساله اش عاصی شده بود؛ چراکه او به بهانه های تبعیض بین فرزندان، مدام به روی دیگر برادرانش که معلولیت جسمی یا ذهنی داشتند، چاقو می کشید!
ادامه تحقیقات نامحسوس نشان داد که مادر (مقتول) برای پیشگیری از وقوع نزاع های جبران ناپذیر، منزل مجردی را پنهانی برای پسر 22 ساله اش اجاره کرده بود تا در آسایش زندگی کند!
بنابر گزارش روزنامه خراسان، با به دست آمدن این سرنخ، بی درنگ کارآگاهان به سوی منزل مجردی وی رفتند، ولی متهم به قتل در آن جا نبود. ساعتی بعد جسد زن مذکور برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت و مشخص شد که او با 44 ضربه هولناک کارد به قتل رسیده است.
از سوی دیگر گروهی از کارآگاهان با راهنمایی های قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، شناسایی مخفیگاه قاتل فراری را با استفاده از فناوری های نوین پلیسی در دستور کار قرار دادند و به ردزنی او در مکان های مختلف پرداختند تا این که چند ساعت بعد خبری از حضور قاتل در صحنه جرم، کارآگاهان را به تکاپو انداخت. یک تماس تلفنی با سرهنگ مرادی (افسر پرونده) حکایت از آن داشت که عباس (متهم 22 ساله) با وحشت آفرینی و عربده کشی دوباره وارد حیاط منزل مادرش شده و اهالی منزل از ترس به داخل اتاق ها گریخته و در ورودی را قفل کرده اند، ولی «قاتل» که برای اطمینان از مرگ مادرش به صحنه جنایت بازگشته بود، با چرخاندن تیغه کارد در هوا از آنان می خواست که بیرون بیایند! در این هنگام بود که برخی از اهالی منزل، پشت پنجره قرار گرفتند و او وقتی لباس های سیاه را بر تن اعضای خانواده اش دید، بلافاصله از محل گریخت و به مکان نامعلومی رفت.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، از سوی دیگر گروه کارآگاهان عازم کوی گلشهر شدند و پس از جست وجوهای میدانی در خیابان های اطراف، به این نتیجه رسیدند که «قاتل» بعد از اطمینان از مرگ مادرش، قصد فرار از مشهد را دارد به همین دلیل و با دستورهای محرمانه قاضی ویژه قتل عمد، دوباره منزل مجردی «عباس» را به محاصره درآوردند و مشخص شد که در حیاط از داخل قفل شده است.
به همین دلیل کارآگاهان به یقین رسیدند که متهم تحت تعقیب در همین منزل حضور دارد، بنابراین تعدادی از افسران پلیس آگاهی از روی دیوار به داخل حیاط رفتند و متهم 22 ساله را در حالی دستگیر کردند که مشغول جمع آوری لوازم شخصی و مقداری پول بود تا به شهر دیگری بگریزد.
ساعتی بعد با انتقال پسر ناخلف به مقر انتظامی، بازجویی های تخصصی از وی با نظارت سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) آغاز شد و او به قتل مادرش با انگیزه تبعیض در حالی اعتراف کرد که قصد داشت خود را بیمار روانی جلوه دهد. این تمارض وی لحظاتی بعد هنگامی لو رفت که او با شنیدن صدای خبرنگار روزنامه خراسان گفت: او خبرنگار است و من الان شرایط مناسبی برای مصاحبه ندارم!
این گزارش حاکی است تحقیقات کارآگاهان برای رازگشایی از ابعاد دیگر این جنایت هولناک با دستورهای قاضی صفری ادامه دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ماموریت 231روزه ناوگروه «86» بعداز پیمایش 65 هزار کیلومتر به پایان رسید
پای صحبت فرمانده این ناوگروه و همسرش نشستیم تا از جنبه های جالب این سفر و دردسر های دوری از خانواده بگویند
خانواده چشمانتظارند. یکی گل خریده و یکی با دستخط کودکانه برای پدرش متنی نوشتهاست. ناوها در اسکله پهلو گرفتهاند و حالا اشک و خنده درهم آمیخته. دوربینها در حال ثبت این لحظات پراحساس هستند. پدر خانواده بعد از 231 روز به خانه آمده، فرزندی را که در نبودش به دنیا آمدهاست بغل میکند، دخترش را در آغوش میکشد و اشکهای همسرش را که از سر دلتنگی و شوق سرریز شدهاند پاک میکند. این گوشهای است از آنچه در 27 اردیبهشت 1402 و زمان بازگشت ناوگروه 86 اتفاقافتاد. این ناوگروه متشکل از ناو تمامایرانی دنا و ناوبندر مکران پس از حدود8ماه با پیمایش 65هزار کیلومتر و یک بار گردش به دور زمین به میهن بازگشت. بیش از 300نفر در این ماموریت حضور داشتند و خیلی بیشتر از این تعداد قصه و روایت برای گفتن هست. قصه مردانی که به دل دریا زدند، از توفان و اقیانوسها گذشتند و این کار همیشگیشان است. قصه خانوادههایی که غم و شادیشان را بدون حضور عزیزانشان گذراندند تا به روز استقبال برسند. در میان این قصهها، با دریاداردوم «فرهاد فتاحی» فرمانده ناوگروه 86 و همسرش «فرشته سجودی» درباره سبکزندگی روی ناو و مدیریت چالشها در نبود همسر و با «عبدالحمید دایا» سرآشپز ناوبندر مکران در این ماموریت طولانی درباره ریزودرشت تغذیه در ناوهای دریایی گفتوگو کردیم.
از مراسم تولد و ترحیم تا ورزش ایستاده
فرمانده ناوگروه «86» از خطرات این ماموریت و ریز و درشت اتفاقات روی ناو میگوید
از دریادار دوم فتاحی میپرسم: در این ماموریت 231روزه چه چالشهایی داشتید و خانوادهها چطور با این ماموریت طولانی کنارآمدند؟ او میگوید: «قبل از این که به دریا عزیمتکنیم یک سال روی این برنامه کار کردیم و برای همه خطرات برنامهریزی کردهبودیم. برای بحث فنی قطعههای یدکی و تعمیرکار داشتیم و تعمیرات اساسی را در دل دریا انجام دادیم. یک تیم پزشکی داشتیم که در همین ماموریت سه عمل جراحی را برای اولین بار روی ناو و در دل دریا انجامدادند. ما 8ماه دریانوردی داشتیم و به همین دلیل موارد پزشکی زیاد اتفاقمیافتاد، بعضی افراد زمین میخوردند، دست و پای شان میشکست و اتفاقاتی از این قبیل. در باره خانوادهها دستورالعمل و تیمی در سطح نداجا تشکیل شد که مسئول رسیدگی به خانوادهها در طول ماموریت عزیزانشان بود. اغلب کارکنانی که در این ماموریت حضور داشتند از بندرعباس بودند، بعضی خانوادهها که فرزند کوچک تر داشتند ترجیح دادند این ایام را پیش پدر و مادرشان بگذرانند. در تیمی که گفتم از نیروی تاسیساتی تا روان شناس حضور داشتند و خانوادهها را از همه لحاظ پشتیبانیمیکردند.حتی مسئولان نداجا از امیر فرمانده نداجا تا مسئولان استانی هروقت مشکلی در خانه، مدرسه و ... اتفاقمیافتاد، آن را حلمیکردند. در این ماموریت بیش از 300نفر حضور داشتند، خانوادهها خیلی دلتنگشدند ولی این ماموریت طوری بود که قبلا از طرف فرماندهی نیروی دریایی از خانوادهها هم رضایت گرفته شد که عزیزانشان در ماموریت باشند. الحق که خانوادهها همراه ما بودند و مسئلهای در این باره نداشتیم.»
غیرممکنشدن کارهای ساده مثل پختن نیمرو
او درباره این که درون این ناو چه اتفاقاتی میافتد، میگوید: «در ناو همه چیز هست. در ماموریت ناوگروه86 ما نانوایی و آشپزخانه داریم. سیستم فنی و تولید برق داریم. زیرساختهای تماس صوتی داریم که نیروها بتوانند با خانوادهشان صحبتکنند. موتورهایی داریم که حتما یک راهبر میخواهد و به همین دلیل خدمت ما در ناو به صورت شبانهروزی بود. یعنی حدود 8ماه، 231 روز، نفر رفته، کنار دستگاه ایستاده و نگهبانی دادهاست. این شیفت هر چهار،پنج ساعت یک بار میچرخد و همه افراد باید در طول روز بین 10تا12 ساعت به اجبار کنار دستگاه بایستند و آنجا کاربری کنند. یکی از علتهای سختی کار روی دریا همین است که شما روز تعطیل و بیکاری ندارید و شبانهروزی مشغول کار هستید. در زندگی ساده و معمولی به هرشکلی که میخواهید میتوانید زندگی کنید. هر ساعتی که دوستدارید بخوابید یا بیدارشوید، نوع غذایی که میخورید و اوقات فراغتی که میخواهید برای خود ایجاد کنید. روی ناو همه اینها باید در چارچوب باشد. ما یک برنامه ساعتی روزانه داریم که در ناو باید طبق آن ناهار بخوریم، استراحتکنیم، مشغول تعمیرات یا مطالعه باشیم و ... . اینها همه مشخصشده است و ما باید شبانهروزی طبق همان جلو برویم. اگر غیر از این باشد اصلا نمیتوانیم در دریا بمانیم. برای مثال خیلی کارهای سادهای وجوددارد که بعد متوجه میشوید امکانش را روی ناو ندارید. مثلا هوس کردهاید یک نیمرو بیندازید و بخورید، اصلا امکان این کار را ندارید. همه چیز براساس قانون جلو می رود و محدودیتها زیاد است.»
رفاقتهایی طبق آموزشهای نظامی
«ناو یک شهر شناور است. من اهل مازندرانم و 23سال است که روی ناو خدمتمیکنم و بیشتر کسانی را که با ما به دریا میآیند،شاید 15سالاست میشناسم. اگر دوستی و رفاقت نباشد کار پیشنمیرود. البته در کنار این رفاقتها طبق آموزشهای نظامی، احترام هم رعایتمیشود». فرمانده ناوگروه «86» ادامه میدهد: «در طول ماموریت ناوگروه 86، فرزندان 8نفر از عزیزان ما که در این ماموریت حضورداشتند به دنیا آمدند و 10نفر هم عزیز از دستدادند. سختبود اما چون همه از قبل میدانستند کجا میروند، توجیهبودند. ما در ناو برای همین تازهمتولدشدهها جشن میگرفتیم، کیک میپختیم و امکان ارتباط تصویری برای دیدن فرزندانشان را مهیا میکردیم. چون در دریا تنها تماس صوتی مجاز است و با مجوزی که میدادم در شرایط خاص این امکان را فراهممیکردیم. ما در طول این مدت برای عزیزان از دسترفته مراسم ختم میگرفتیم و همکارها میآمدند، سخنرانی میشد و همینچیزها باعث تسلی خاطر بود، بالاخره سخت بود و این حداقل کار ممکن. همه کارهایی را که در طول ماه و سال انجام میدهید،ما روی ناو انجام دادیم. روز تعطیل ما، جمعه است. چه فرقی با بقیه روزها دارد؟ مثلا اگر در روزهای معمولی ساعت بیدارباش 7:30صبح است، روز جمعه ساعت 8 است. در این روز آموزش تعطیل است تا افراد بتوانند به کارهای شخصیشان بپردازند. امکانات ورزشی هم داریم و با توجه به اندازه یگان مثلا نمیتوانستیم روی ناو دنا، فوتبال بازی کنیم، یک سری ورزش ایستاده و بدنسازی و ورزشهایی با کش و طناب زدن انجام می دادیم. مکران فضای بزرگ تری دارد و در آن میتوان تمرینات ورزشی بهتری داشت.» اینها صحبتهای آقای فتاحی درباره اتفاقات ریز و درشت روی ناو است.
دریانوردی شوهرم، تمرین صبوری و خودسازی خانواده ما بود
«فرشته سجودی» همسر دریادار دوم فرهاد فتاحی از دلتنگیها و چالشهای زندگی با همسر دریادار میگوید
از روزی که «فرشته سجودی» جواب «بله» را به دریادار دوم فتاحی دادهاست، 17سال میگذرد. طی این سالها آقای فتاحی در ماموریتهای مختلفی که هر کدام چندماه طول کشیدهاست، روی ناو و در دریا بوده و همسرش شانهبهشانه برای خانه، زندگی و فرزند از جان مایهگذاشتهاست. در گفتوگوی کوتاهی که با خانم سجودی داشتیم، از راهکارش برای مواجهشدن با دلتنگی، چالشهای زندگی و دیگر مسائل وقتی همسرش در دریا بودهاست، پرسیدیم.
دلتنگی را اصلا نمیشود مدیریتکرد
فرضکنید همسرتان چند ماه از شما دور است. باید زندگیتان را مدیریتکنید، حواستان به فرزندتان باشد، سعیکنید دلتنگی را مهار کنید و هزار و یک چالش دیگر را هر چند ماه یکبار تکرارکنید. این قصه همسران نیروی دریایی است و وقتی از سجودی درباره راهکارش برای گذراندن این چالشها در طول این سالها میپرسم، میگوید: «به اعتقاد من دلتنگی را اصلا نمیشود مدیریتکرد. فقط این مشکل را میتوان کمی رفع کرد. شغل همسرم از زمانی که ازدواج کردیم به همین منوال بودهاست و این آخرین دریانوردیشان، طولانیترینش بوده. قبلتر تا 4ماه و 6ماه هم تجربه این دوری را داشتیم. یک جورهایی پسر 15ساله ما در بود و نبود پدرش بزرگ شد. کار خیلی سختی است اما ما این سختی و دلتنگیها را مقابل هدف بزرگتری قرار دادیم و تنها خودم و فرزندم را در آن ندیدم. کشورم و وظیفه همسرم را دیدم و این که در قبال وظیفهای که انجام میدهد تبعاتی هم دارد. خوشحال بودیم که در این هدف بزرگ، نقش کوچکی داشتیم و پرچم کشورمان میتواند در دورترین آبهای دنیا به اهتزاز دربیاید. اگر ما در این قسمت تاریخی، نقش کوچکی داشتیم مایه مباهات و افتخارمان است. الان پسرمان 15ساله و کلاس نهم است. شغل پدرش را دوست دارد و به آن افتخارمیکند ولی همیشه به من میگوید این فقط شغل نیست، عشق است! خیلی پایمردی و صبوری میخواهد و من فکر نکنم بتوانم از پس آن بربیایم. بهطور کلی در طول این مدت من عجول بودم، ولی صبور شدم. خیلی کمطاقت بودم، طاقتم زیادشد. آدم حساسی بودم اما سعیکردم حساسیتهایم را کمتر کنم و این یک تمرین بوده. انگار در این دریانوردیها همه ما رشد و خودسازی، صبوری، ایثار و توجه به یک هدف عالیتر و بزرگتر را تمرینکردیم.»
ریز و درشت آشپزی روی ناو
«عبدالحمید دایا» سرآشپز ناوبندر مکران در ناوگروه 86 درباره آشپزی در این ماموریت دریایی به دور کره زمین میگوید
دریا متلاطم باشد یا آرام، آشپزخانه ناو تعطیل نمیشود. بساط صبحانه، ناهار و شام طبق برنامهریزی از قبل پیشبینیشده برپاست. عبدالحمید دایا، آشپز47ساله بندرعباسی که سرآشپز ناوبندر مکران در ناوگروه 86بوده است، درباره برنامه آشپزی در ناوهای دریایی، چالشهای پختوپز روی اقیانوس و برنامه غذایی کارکنان ناوگروه صحبتهای شنیدنی دارد. ادامه این مطلب حاصل گفتوگو با این سرآشپز است که 25سال از عمرش را مشغول آشپزی روی ناوهای دریایی بوده. او در زمان به دنیا آمدن پسرش دور از خانواده و در ناوگروه 86 مشغول خدمت بودهاست و وقتی با او گفت وگو میکردیم، دومین روزی بود که پسر حدود5ماه و نیمهاش را بغل کرده بود.
بوی خوش قرمهسبزی و حلیم در ناو
در یگانهای شناور به ویژه یگانهای رزمی به دلیل محدودیت و کمبود امکانات نمیشود هر غذایی را پخت. دریا هم بیشتر مواقع مواج است و باید برنامهریزی دقیقی برای پخت غذا داشتهباشید، موادغذایی حتما باید تازه باشد تا بتواند نیازهایبدن را تامین کند چون روی دریا نمیتوانید خیلی از ویتامین ها را از جای دیگر کسبکنید و فقط باید از موادغذایی موجود در ناو جذب بدنتان شود. گروه آشپزی هر ناو به یگانهایی بستگیدارد که به دریا میروند. دنا، 4 آشپز داشت و مکران به علت بیشتر بودن جمعیت 4آشپز و یک سرآشپز داشت. اینها جدا از تیم مهمانداری، انبارداری و... هستند. غذایی که روی یگانهای شناور پخته میشود تقریبا همان غذایی است که در خانه یا هتلها پختهمیشود. ما انواع خورشها مانند قرمهسبزی، ماهی، کباب کوبیده، انواع سوپ، آش و حلیم هم روی ناو سرو میکنیم. فقط بعضی وقتها به دلیل امواج دریا غذاهای خشک میپزیم اما وقتی دریا آرام باشد دیگر فرقی نمیکند. هر یگانی که به دریا میرود و قرار است مدتطولانی روی آب باشد، یک یگان لجستیک هم آن را همراهی میکند. در واقع یگانی که بتواند آن رزمناو را پشتیبانیکند چون رزم ناوها امکانات کمتری دارند و بیشتر حامل تجهیزات نظامی هستند.
مواد غذایی کارت ورود و خروج دارند
هر یگان شامل چندین یخچال زیر صفر خیلی بزرگ است که هر کدام شاید به اندازه یک اتاق 4در5متر باشد. این یخچالها مخصوص نگهداری مواد منجمد است. چند یخچال بالای صفر درجه هم مخصوص نگهداری صیفیجات و سبزیجات است. در انبار خشکبار هم حبوبات، قند، شکر و مواد تدارکاتی را نگهمیداریم. برای هر ماموریت، همهچیز برنامهریزی شدهاست. همه محصولاتی که وارد یخچال میشوند کارت تاریخ ورود و انقضا دارند. طبق کارت هر محصول ورود میخورد و حتی اگر یک روز از تاریخ آنها بگذرد به دلیل حساسیت کار، حق استفاده از این موادغذایی را نداریم. هرچند ما روی ناو دکتر و جراح هم داریم اما اگر یک نفر مریضشود به علت کوچکبودن فضا، امکان واگیری بین کارکنان زیاد است. در ماموریت ناوگروه 86 در چند بندر پهلوگیری داشتیم و میوه و موادغذایی تازهای را که لازم بود از آنجا تامینمیکردند. وقتی دریا متلاطم باشد بعضیها به دلیل طبیعت بدنشان، شاید دریازده شوند و نتوانند غذا بخورند. البته عده کمی هستند و معمولا بعد از چند روز به این قضیه عادتمیکنند. در این ماموریت مشکلی از این بابت نداشتیم. همهچیز به شکل برنامه ریزی خودش انجاممیشد، یعنی در ماموریتهای دریایی اگر3ماه، 8 ماه یا هر زمانی قرار است یک ناو روی دریا باشد همان مقدار زمان برای آن برنامهریزی صرف شدهاست. چون موضوع فقط غذا نیست و ورزش و برنامههای جانبی دیگر هم داریم. یک به یک روی آنها کار میشود تا یگان بتواند آماده دریانوردی شود.
همه یک نوع غذا میخورند
فرضکنید دوشنبه است و روی ناو هستیم. برنامه ما به این شکلی که تعریفمیکنم پیشمیرود. ما صبحها بیشتر سعیمیکنیم صبحانه گرم بدهیم. اگر برنامه، حلیم باشد یک نفر از آشپزها، نصفهشب بیدار و مسئول پخت حلیم میشود. اگر فرصت داشتهباشد برای ناهار هم زمینهسازی میکند. ما 5:30صبح داخل آشپزخانه ناو هستیم چون ساعت 7تا8صبح زمان سرو صبحانه است. بعد هم شروع به پخت ناهار میکنیم. روی ناو ناهار باید حتما بین ساعت 10:30 تا 11 آماده باشد چون اولین وعده سروناهار ساعت 11:30 ظهر است. همه باید سر ساعت مشخص برای غذا خوردن بیایند. ساعت 10صبح یک میانوعده راحت مانند میوه یا کمپوت میدهیم و بعد هم وقت توزیع ناهار است. بسته به برنامهغذایی و نوع شام دوساعتونیم بعد دوباره به آشپزخانه میرویم. شام دوشنبهشبها بیشتر مرغ کنتاکی با سیبزمینی سرخکرده است و از ساعت4بعدازظهر، پخت آن را شروعمیکنیم. از ساعت 19:30 تا 20:30هم زمان سرو شام است و بسته به این که صبحانه فردا چیست، آشپز برنامه پخت آن را میچیند. ما در ناو، برای کل کارکنان از پایینترین تا بالاترین درجه که فرمانده یگان دریایی است یک نوع غذا طبخمیکنیم. جیره هر فرد به مقدار و گرم مشخص است. البته بعد از چندبار تقسیم غذا دستمان میآید که چه نفراتی کمتر یا بیشتر غذا میخورند و سعیمیکنیم با رضایت خودشان مقدارها را کمی جایگزینکنیم تا دورریز غذا نداشتهباشیم.
برای تولد پسرم در یگان، کیک پختیم
این ماموریت دریایی برای 6ماه برنامهریزی شدهبود. وقتی به این ماموریت رفتم، همسرم باردار بود و میدانستم احتمالا در زمان وضعحمل در کنارش نیستم. راستش چون آن زمان کنارش نبودم خیلی سخت گذشت. حالا که دارم با شما حرفمیزنم پسر 5ماه و نیمهام توی بغلم است و بچهداری را انداختند روی شانه من. ما از بمبئی هند حرکت کرده و نزدیک جاکارتای اندونزی بودیم. میدانستم که امروز و فرداست همسرم زایمانکند. نمیتوانستم هر لحظه و هر دقیقه زنگ بزنم چون ما روی ناو برای تلفنزدن سهمیه داریم و نمیتوانیم هر لحظه که دلمان خواست زنگبزنیم. صبح زود نزدیک ساعت5 با همسرم تماسگرفتم اما جوابنداد ونگران شدم. بعد که به مادرهمسرم زنگزدم و او هم جواب نداد خیلی دلواپس شدم. دستم به هیچجا بند نبود. آخر سر شماره دخترم را گرفتم. با خوشحالی گفت که مادرش در بیمارستان بوده، وضعحمل کرده و هر دو سالم هستند.آن قدر خبر مسرتبخش و خوشحالکنندهای بود که همان شب در یگان کیک پختیم، جشن تولد گرفتیم و با کیک، آب میوه و نوشابه از نیروها پذیرایی کردیم. همه خیلی خوشحال شدند و آن روز خیلی با من همکاریکردند. به همین دلیل تولد پسرم خاطرهشد و روز خوبی برای ما ساخت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کامیار- روابط میان عربستان و امارات طی سال های اخیر در وضعیت رقابت تا اختلاف در نوسان بوده و دو طرف در اظهارات رسمی تلاش کردند تا بحثی از بروز اختلاف و تنش بین آنها به میان نیاید، اما غیبت «محمد بن زاید» رئیس امارات در اجلاس مهم سران عربی که چند روز قبل در جده برگزار شد و حضور «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه در آن که یکی از اتفاقات قابل توجه این نشست بود، موجب شد تا بار دیگر زمزمههای اختلاف میان ریاض و ابوظبی به گوش برسد. برخی ناظران در تحلیل علت غیبت محمد بن زاید در اجلاس جده، معتقدند که این موضوع ناشی از تنش در روابط وی با «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی و در نتیجه تعمیق اختلافات بین عربستان و امارات در پروندههای مختلف از جمله جنگ یمن است. بر این اساس، ارزیابی شماری از کارشناسان امور منطقه نشان میدهد، همان عاملی که موجب تقویت ائتلاف بین عربستان و امارات شد، میتواند موجب قرار گرفتن مناسبات دو طرف در مسیر واگرایی شود؛ یعنی جنگ یمن. روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» نیز با برشمردن دلایلی اعلام کرد که تنش میان امارات و عربستان تشدید شده است. «تزیوی بارل» تحلیلگر سیاسی اسرائیلی نوشت: موضوع دیگری که به تشدید اختلافات میان عربستان و امارات منجر شده است، رقابت اقتصادی این دو کشور برای جذب سرمایهگذاران و شرکتهای خارجی است، زیرا هر دوی آنها پیشنهادهای مالی بزرگی را به برخی شرکتها برای ترویج گردشگری ارائه می دهند. پایگاه خبری عربی 21 نیز نوشت که گذشته از مسئله غیبت در نشستها و کاهش سطح دیپلماتیک، اختلافات مرزی بین دو کشور به ویژه پس از کشف منابع نفتی جدید، افزایش یافته است. این اختلافات در جابهجایی کالا بین مرزهای امارات و عربستان سعودی منعکس شد. منطقه مرزی «الغیفات» شاهد بحران توقف صدها کامیون است، زیرا گارد مرزی عربستان از صدور مجوزهای لازم برای رانندگان امارات خودداری کرد. از سوی دیگر، مقامات امارات از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل دعوت کردهاند تا در کنفرانس آب و هوایی سازمان ملل موسوم به «کوپ ۲۸» که در ماه نوامبر در دبی برگزار میشود، شرکت کند. شیخ محمد بن زاید آل نهیان رئیس امارات متحده عربی و شیخ محمد بن راشد آل مکتوم حاکم دبی علاوه بر بنیامین نتانیاهو، از اسحاق هرتزوگ رئیس جمهور رژیم صهیونیستی و دهها تن از رهبران دیگر کشورهای جهان از جمله بشار اسد رئیس جمهور سوریه برای شرکت در این نشست دعوت به عمل آوردهاند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در یک دهه اخیر و با رشد و شناسایی روان شناسی کودک و مهارتهای فرزندپروری، همواره به مهارت «نه» گفتن و «نه» شنیدن بچهها تاکید زیادی شده است. یک کاربر توئیتر در همین باره نکاتی را نوشته که از منظر روانشناسی قابل بررسی است: «یکی از مهمترین بخشهای تربیت فرزند اینه که اگر میتونید بهشون« نه» نگید ولی اگر گفتید، حرفتون رو عوض نکنین. مثلا امروز بچهام از مدرسه اومد بهم گفت می شه باهام بیای حموم؟ گفتم من الان باید کار کنم و نمیتونم. چشماش رو مظلوم کرد و گفت لطفا. این جا جایی هست که نباید بشکنید. این مهمترین بخش تربیتیه. مهربان، محکم. برای همین توضیح دادم میدونم دوست داری باهات بیام بازی کنیم ولی گفتم که باید کار کنم. چشماش رو مظلومتر کرد، صداش رو آورد پایین و با ناراحتی گفت ولی من دوست داشتم با هم بریم. این جا بود که شکستم و گفتم اوکی ، بزن بریم(اینطوری نباشید خلاصه)». در ادامه، نکاتی برای «نه» گفتن به کودک مطرح خواهد شد.
ضرورت تجربه نه شنیدن توسط کودک در خانه
همزمان با مهارت نه گفتن، مهارت نه شنیدن هم باید در کودکان تقویت شود تا در محیطی امن، ناکامی را تجربه کنند. والدین به دلیل تجربه ناکامیهای زیاد در دوران کودکی یا وضعیت اقتصادی نه چندان خوب تصمیم میگیرند که سهلگیری نسبتا زیادی با فرزندان خود داشته باشند، غافل از این که موافقت بیش از حد با خواستههای بچه، او را شکننده و برای ورود به جامعه و تجربههای جدیتر دچار مشکل میکند. هنگامی که والدین تصمیم جدی برای نه گفتن به کودک میگیرند موانعی پیش میآید که آموختن این مهارت را دچار مشکل میکند و با تغییر رفتار بعدی والدین این مهارتآموزی از هدف اصلی خود دور میشود.
اصول نه گفتن به کودک
برای نه گفتن به کودک و قاطع ماندن چه مواردی را باید رعایت کرد؟
مدیریت تعداد نه گفتنها | در درجه اول درباره تعداد دفعاتی که به کودک نه میگویید هوشیار باشید. آیا شما هم جزو والدینی هستید که اولین جوابتان به خواسته کودک نه است؟ اگر این چنین است از تعداد مخالفتها و بکننکنها کم کنید و تنها بر مواردی که خط قرمزتان به حساب میآید، پافشاری کنید. به این ترتیب فرزندتان احساس فشار نمیکند و کمتر با شما مخالفتجویی میکند.
با قاطعیت کلامی و دور از خشونت | در گام بعدی نه گفتن شما باید همراه با قاطعیت کلامی ولی به دور از هرگونه خشونت باشد. سعی کنید به چشمان کودک نگاه کنید، علت مخالفت خود را در چند جمله به صورت مختصر بگویید و بعد آرامش خود را حفظ کنید. تعدادی از بچهها با توضیحات بیشتر شما، بحث را به حاشیه میبرند و شما را وارد بازی روانی خود میکنند پس درباره این مسئله هوشیار باشید.
برنگشتن از نظر خود | هنگامی که مخالفت اصولی و منطقی خود را اعلام کردید و نظر خود را به کودک گفتید، از نظر خود برنگردید. هر گونه تغییر نظر از سمت شما و کوتاه آمدن باعث میشود در دفعات بعدی فرزندتان بیشتر اصرار کند و همین تبدیل به یک الگوی ثابت در روابط والد فرزندی شما میشود. طبیعی است که به عنوان والد گاهی دچار احساس گناه شوید یا احساس بدی درباره خود پیدا کنید ولی مطمئن باشید آثار منفی کوتاه آمدن از نظرات خود به مراتب مخربتر است و در دراز مدت در روش تربیت شما تاثیر منفی میگذارد.
هماهنگ بودن با والد دیگر | هماهنگی شما و همسرتان بر سر موارد منع شده هم بسیار مهم است. بهتر است از قبل درباره برخی از قوانین توافق کنید. اگر مورد پیشبینی نشدهای ایجاد شد به هیچ عنوان در حضور کودک راجع به آن صحبت نکنید و از همسرتان نخواهید که درباره مسئله پیش آمده کوتاه بیاید. چون فرزندتان به سادگی از شکاف پیش آمده بین شما و همسرتان سوءاستفاده می کند و هنگام مخالفت یکی از شما به والد دیگر پناه میبرد.
بگویید که با گریه و قهر کاری پیش نمیرود | به عنوان آخرین نکته درباره این موضوع خیلی شفاف صحبت کنید که با گریه و قهر کاری را از پیش نمیبرد. اگر خواستهاش را با صحبت مطرح کند شاید شانسی برای رسیدن به خواستهاش داشته باشد ولی در صورت جیغ و داد و قهر به طور کامل به او بیتوجهی میشود و به هیچ عنوان نمیتواند به خواستهاش برسد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.