جنگ جهانی سوم شاید وقتی دیگر
از سال 1756 با آغاز سیستم "دولت مدرن" چهار جنگ جهانی رخ داده است که عبارتند از جنگهای هفت ساله، جنگهای انقلاب فرانسه، جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم. طولانیترین دوران صلح جهانی هم بین سالهای 1815 تا 1914 بوده است و اکنون هفتاد سال است از وقوع آخرین جنگ جهانی میگذرد. هر جنگ جهانی نیاز به یک جرقه دارد و درگیریها معمولا پای منافع بیش از یک قدرت بزرگ را وسط میکشد. جنگ جهانی اول به دلیل ترور فرانس فردیناند و جنگهای هفت ساله میان فرانسه و انگلیس در خاک آمریکا و در مسیر رودخانه میسیسیپی اتفاق افتاد. طرفین درگیر هم به دلیل این که آتشی بزرگ را به راه میاندازند مورد تقدیر قرار نمیگیرند. البته از دیدگاهی دیگر چیزهای دیگری هم اتفاق میافتد. وقتی کشورهای بزرگ وارد جنگ میشوند، دلیل اولیه جنگ گم شده و تنها رقابتهای آنها با هم باقی میماند. در این صورت هدف جنگ ایجاد یک نظم نوین جهانی میشود و با افزایش خطرها، منابع مورد استفاده طرفین درگیر نیز افزایش مییابد و مردم هستند که این میان قربانی میشوند. "جنگ جهانی سوم" پنجمین جنگ جهانی در تاریخ سیستم دولت مدرن خواهد بود. اما سوال این است که آیا سرنگونی سوخوی روسی توسط ترکیه یعنی یک عضو ناتو میتواند همچون جرقهای باعث وقوع این جنگ شود ؟
همهچیز شبیه جنگ جهانی اول است
برخی کارشناسان معتقدند ترکیه به شکلی هدفمند میکوشد پای ناتو را به خاورمیانه باز کند تا معادله قدرت به ضرر اسد تغییر کند. از یک جهت مسکو حق دارد از این مسئله تعجب کند که آنکارا ابتدا به ساکن دست به دامان ناتو شده به جای این که مسئله را بهصورت مستقیم با روسیه مطرح کند. این باور وجود دارد که ترکیه با علم به این که آمریکا تمایلی برای ورود زمینی به سوریه ندارد میخواهد با وارد کردن ناتو به سوریه، کارت مسکو را بسوزاند. دیدگاه دیگری که مطرح شده همانا احتمال وقوع جنگ جهانی سوم است. سی.ان.ان در گزارشی با شبیهسازی تحولات منجر به جنگ جهانی اول مینویسد: ممکن است در نگاه اول، ترور یک شاهزاده ارتباطی به جنگ جهانی نداشته باشد؛ اما پتانسیل موجود در منطقه با این ترور آزاد شد و جنگ خانمانسوزی را پدید آورد. اکنون هم وضعیت خاورمیانه همچون بشکه باروت است و در انتظار یک جرقه است تا منطقهای را به هوا بفرستد. فریدا قیطیس، تحلیلگر سی.ان.ان مینویسد اگر سقوط این جنگنده روسی در شرایط جنگ سرد اتفاق میافتاد باید در انتظار جنگ هستهای میبودیم. خوشبختانه آن جنگ پایان یافته است. او مینویسد: پوتین با خویشتن داری به جای فشار دادن دکمه هستهای خواستار نشست اضطراری شورای امنیت شده، در حالی که ترکیه دست به دامان ناتو شده است. تحلیلگر سی.ان.ان با اشاره به سخنان پاپ که پس از حملات پاریس ایراد کرد، مینویسد: پوتین اقدام ترکیه را «همدستی با تروریست ها» و «دارای تبعات جدی» خواند. او مینویسد: اگر این سخنان را کنار سخنان پاپ بگذاریم که گفت داعش به دنبال دامن زدن به جنگ جهانی سوم است، میتوان دریافت که این جنگ، در حال کشاندن سایر کشورها به درون خود است و عامل آن هم کسی نیست جز رهبران داعش که در انتظار «برخورد بزرگ تمدنها» هستند.
فعلا خبری نیست
با این حال روزنامه دیلی تلگراف در تحلیلی متفاوت مینویسد:" این نخستینبار نیست که هواپیماهای ساخت آمریکا، هواپیماهای روسیه را سرنگون کردهاند اما از زمان پایان جنگ سرد، برای اولین بار است که یکی از کشورهای عضو ناتو هواپیمای روسی را سرنگون کرده است. گرچه ترکیه اصرار میکند در چارچوب حقوق خود به هواپیمای روسی که وارد حریم هواییاش شد، شلیک کرده اما پس از اتفاقات مکرر ماه گذشته، اکنون همپیمانانش در ناتو میخواهند بیشتر بر کاستن تنشها متمرکز شوند، چراکه یخ روابط بین غرب و روسیه اندکی آب شده است. در پی حملات پاریس «فرانسوا اولاند»، رئیسجمهور فرانسه از قصد خود برای دیدار با «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه با هدف تشکیل «ائتلافی بزرگ» خبر داد. «باراک اوباما»، رئیسجمهوری ایالاتمتحده هم با زبان بدنی که به طرز محسوسی گرمتر بود با پوتین دیدار کرد و شورای امنیت سازمان ملل هم قطعنامهای را تصویب کرد که براساس آن همه کشورها باید از تمام ابزارهای لازم برای ازبینبردن داعش استفاده کنند؛ هرچند این اقدام بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل نبود و تا حدود زیادی ژستی سیاسی بود.
از سویی، مذاکرات وین هم به پیشرفت معقولی در توافق صلح سوریه رسیده است. در حالی که ناتو قطعا بیانیه اعتراضی دیگری درباره نفوذ آشکار به حریم هوایی ترکیه منتشر خواهد کرد اما متحدان غربی ترکیه مواظب بهخطرافتادن دستاوردهای دیپلماتیکی هستند که با فشار شدید بر روسیه رسیدن به آن محتمل است."
شاید وقتی دیگر
واقعیت این است که سرنگونی سوخوی روسها توسط ترکها، این ترس عمومی را ایجاد کرده است که منطقه، شاهد درگیریهای جدیدی باشد که وضعیت پیچیده حال حاضر را پیچیدهتر هم میکند. برخی اعتقاد دارند که واکنش سخت روسیه به ترکیه، میتواند زمینهساز آغاز «جنگ جهانی سوم» باشد؛ چرا که متعاقب ورود مسکو به جنگ با آنکارا، حامیان هر دو طرف نیز وارد ماجرا میشوند. این در حالی است که روسیه حامیانی مثل چین را در کنار خود میبیند و ترکیه نیز پشتیبانی ناتو، برخی کشورهای اروپایی و آمریکا را با خود دارد. این همان ترسی است که پیش از این در دوره جنگ سرد نیز در فضای عمومی جهان همواره احساس میشد. اما شرایط نشان میدهد که بعید است روسیه از در جنگ به دنبال برخورد با ترکیه باشد. مسکو احتمالا تلاش خواهد کرد که در عین تنبیه آنکارا از طریق کاهش روابط سیاسی و اقتصادی، تحریم انرژی، عدم حمایت از ترکیه در بحرانهایی با منافع مشترک و در عین حال تحریک مقابله نیابتی علیه این کشور و روشهایی مشابه این موارد از ترکیه انتقام بگیرد. نتیجه این که شاید جنگ سرد خفیفی در شرف وقوع باشد، وقوع یک جنگ جهانی فعلا بعید به نظر میرسد. اما شرایط منطقه به شدت ملتهب و تنش آلود است.
آنچه جهان مینگرد وضعیتی این گونه است: بسترهای متغیر، دستور کارهای متضاد، اتحادهای عجیب و غریب. همه با چراغ خاموش جلو میروند و وقتی منافع با هم برخورد کرد چراغها روشن میشود. اگرچه ویژگی جنگ جهانی مداخله قدرتهای بزرگ بود، اما در جنگ احتمالی آینده ظاهرا قدرتهای بزرگ غایب خواهند بود. خطر جنگ جهانی سوم همچون ابری سیاه بر بالای سر جهان ایستاده است. این بار به خیر گذشت، شاید وقتی دیگر.