گفت‌وگوی چالشی خراسان با تنظیم‌کننده قراردادهای نفتی

شرکت‌های خارجی حق ثبت ذخایر را ندارند اما افشای درآمدهای آتی مجاز است

حسین بردبارجواد غیاثی:در شروع گفتگو از سال 42 سخن به میان می آورد که به خاطر سخنرانی انقلابی در دبیرستان شیرزاد پرونده سیاسی اش به جریان می افتد و به همین خاطر تا انقلاب نمی تواند در مناصب دولتی مشغول به کار شود. از حل و فصل بسیاری از دعاوی و مشکلات حقوقی-اقتصادی بعد از انقلاب با آمریکایی ها و. . .  از ماجرای اخراج کنسرسیوم نفتی از ایران، بدون امتیاز دادن و با مذاکره می گوید و می رسد به سال 66 که به قول خودش از همانجا مهر قرارداد و مذاکره به پیشانی اش می خورد.  تجربه بیش از 30 ساله او در این کار و ابداع بیع متقابل یک تجربه بزرگ و ناب برای او محسوب می شود. اما او در ایستگاه قرارداد های جدید نفتی (IPC) با برخی سوالات و ابهامات از سوی منتقدان و فضای رسانه ای مواجه شده است که ما این سوالات را با دقت و با ورود به جزئیات فنی از او می پرسیم. مرد قرارداد های نفتی هم انصافا کم نمی گذارد و با حوصله و دقت زیاد پاسخ می دهد. در قسمت دوم مصاحبه تفصیلی خراسان با مهندس سید مهدی حسینی دبیر کمیته بازنگری قرارداد های نفتی او به ابهامات موجود درباره ثبت رزرو[i] پاسخ می دهد و تاکید می کند که «ثبت رزرو» به هیچ وجه وجود ندارد اما شرکت ها حق ثبت درآمد های آتی خود را در بورس دارند آن هم به شرطی که تفسیر حق مالکیت آن ها از ثبت درآمد آتی نشود. قرارداد های نفتی را عامل تضعیف شرکت های بهره بردار زیرمجموعه شرکت ملی نفت نمی داند و توضیح می دهد که این شرکت ها در قالب قرارداد و نه مشارکت در فرآیند بهره برداری حضور فعال خواهند داشت. در مورد فضای اجرایی قرارداد ها هم از عملکرد بد آمریکایی ها در انجام تعهدات خودشان می گوید اما امیدوار است که اروپایی ها و آسیایی ها با قدرت حاضر شوند و حتی مانع تندروی و فشار آمریکا شوند. قسمت دوم مصاحبه ما با مهندس سید مهدی حسینی دبیر کمیته بازنگری قرارداد های نفتی را می خوانید.

برخی معتقدند به خاطر بلندمدت شدن قرارداد ها و سهم بری بیشتر شرکت خارجی از میدان و همچنین پرداخت فی (یعنی وصل کردن پرداختی طرف مقابل به تولید میدان) ماهیتا امکان ثبت رزرو برای شرکت خارجی فراهم می شود. علاوه بر داخلی ها، برخی تحلیلگران خارجی نیز با بررسی IPC ثبت رزرو را ممکن دانسته اند. حتی برخی می گویند قرارداد ها ماهیتا مشارکتی است. با توجه به این که در جریان بیع متقابل - که به مراتب خدماتی تر از IPC بود- هم برخی شرکت ها دست به ثبت رزرو  زده بودند. آیا این موضوع در جریان IPC تشدید نخواهد شد؟
در مورد فی باید توجه شود که به معنی دستمزد است و معنی مشارکت ندارد. ما تمام هزینه های انجام شده را - مشروط به رسیدن به تولید اولیه- بازپرداخت می کنیم. به اضافه فی که در ازای تقبل ریسک توسط آن شرکت پرداخت می شود. آیا چون این فی پرداخت می شود و قرارداد هم طولانی مدت است، او دریافتی بیشتری خواهد داشت؟ خیر.  ما هزینه ها را بر اساس یک نرخ بازگشت سرمایه - مثلا 16 یا 17 درصد- بازپرداخت می کنیم که بر اساس آن فی محاسبه می شود. لذا پرداخت فی به این معنی نیست که در مقایسه با بیع متقابل شرکت خارجی دریافتی بیشتری دارد. لذا اینجا هم با وجود طولانی مدت بودن قرارداد و پرداخت فی، مثل بیع متقابل همان 16 یا 17 درصد درآمد خواهد داشت.
در مورد میزان پرداختی به شرکت خارجی بحثی نیست. حتی ممکن است کمتر هم باشد. سوال این است که طولانی مدت بودن قرارداد در کنار پرداخت فی، امکان ثبت رزرو برای طرف مقابل را ایجاد می کند؟
ببینید تا ما اجازه ندهیم شرکتی نمی تواند ثبت رزرو کند. 
خوب در جریان بیع متقابل هم ما اجازه نداده بودیم اما این کار را انجام دادند.
بله. این که شرکتی تقلب کند بحث جدایی است. من در مورد اتفاقاتی که در حالت درست اتفاق می افتد صحبت می کنم. ما اجازه ثبت رزرو را به کسی نمی دهیم. البته شرکت ها بارها هم این درخواست را داشته اند که بتوانند ثبت رزرو کنند. اما یک اتفاق مثبت و خوب در بورس افتاده است. آن هم این است که این شرکت ها متعهد هستند درآمد های آتی خود را اصطلاحا DISCLOSE   یا افشا کنند. آن ها همزمان با دادن تراز های مالی سالانه خود به بورس، قانونا موظف هستند که درآمد های آتی خود را نیز افشا کنند. ما اعلام کردیم که شما اگر می خواهید این گزارش - افشای درآمد های آتی- را بدهید ایرادی ندارد. ولی باید به گونه ای این گزارش به بورس ارائه شود که از آن حتی تفسیری که برای شرکت حقوق مالکیت بر مخزن ایجاد کند، قابل استنباط نباشد.
یعنی رزرو به معنی قبلی اش - که اینها رزرو یعنی منابع داخل مخزن را به نام خود ثبت می کردند- چنین چیزی وجود ندارد. اصلا اجازه نمی دهیم و امکان ندارد. اما این که اینها باید گزارش درآمد آتی خود را افشا کنند، ایرادی ندارد و می توانند انجام دهند اما همین کار را هم تاکید کرده ایم که باید به نوعی انجام بدهند که از آن تفسیر ثبت مالکیت هم استخراج نشود.
یعنی اگر قرارداد به هر دلیلی لغو شود  ما حقوقی که تعهد کرده ایم را بازپرداخت می کنیم اما آن‌هاهرگز روی نفت داخل مخزن نمی توانند ادعا کنند؟
البته در مورد فسخ قرارداد هم حالت های مختلفی وجود دارد. در حالتی که تقصیر ما باشد باید حقوق او را جبران کنیم. هزینه هایی که تا آن روز انجام داده به اضافه فی را باید بازپرداخت کنیم. همه این ها به طور مشخص و شفاف تعیین می شود.
حال فرض کنید که ما به دلیل سیاسی یا تعیین سقف اوپک مجبور به کاهش تولید و یا فسخ قرارداد بشویم. هزینه های انجام شده و دستمزد (فی) تعلق گرفته تا آن روز را پرداخت می کنیم که طبیعی و منطقی هم هست. ما طبق مصوبه دولت تقبل کرده ایم که تصمیم های ما بر بازپرداخت هزینه ها و دستمزد متعلقه به شرکت تاثیر نگذارد. سوالی که وجود دارد این است که آیا دستمزد و حقوقی که بعد از فسخ هم به او تعلق می گیرد را باید پرداخت کنیم؟ یعنی مثلا میدانی در حال تولید 50 هزار بشکه در روز است و مثلا تا 10 سال دیگر- بعد از فسخ- همین مقدار تولید را خواهد داشت و بر این اساس در آینده مثلا 250 هزار دلار در روز به او تعلق می گیرد. آیا ما باید دستمزد تعلق گرفته برای این 10 سال را هم به او بدهیم؟
باید ببینیم که چه اتفاقاتی خواهد افتاد. ما چرا باید تولید را کم یا قطع کنیم؟
 الان مفروض ما این است که به هر دلیلی تولید کم یا قطع شده یا قرارداد فسخ شده است. بحث در مورد بعد از آن است و این که چه چیزی باید بازپرداخت شود؟
باید ببینیم که حالت های مختلف چیست و نسخه را با توجه به آن بپیچیم. ما در حالت طبیعی هرگز تولید را به یکباره قطع نمی کنیم. قطع فقط در حالت های فورس ماژور پیش می آید. مثل جنگ یا آتش سوزی که از کنترل طرفین خارج است. حکم شرایط فورس ماژور از نظر حقوقی روشن است. مادامی که حالت فورس ماژور وجود دارد - مثلا در منطقه جنگ رخ داده است- در این حالت طرفین از تعهدات خود مبرا هستند. حالت فورس ماژور که تمام شد همه چیز از صفر شروع می شود. پس در حالت قطع ما هیچ تعهدی نداریم.حالت دیگر این است که مثلا اوپک برای ما سهمیه می گذارد و باید کمتر تولید کنیم. من می خواهم واقعی به مسئله نگاه کنم. معمولا این کم کردن ها خیلی بزرگ نیست مثلا کل اوپک تصمیم می گیرد یک میلیون بشکه در روز تولید را کم کند سهم ما حداکثر می شود 100 تا 200 هزار بشکه. ما این 200 هزار بشکه را بین میادین مختلف تقسیم می کنیم و صدای هیچ کس در نمی آید. اولویت ها هم این است که به میدانی که پیمانکار خارجی دارد کاری نداشته باشیم. ثانیا باید در نظر بگیریم که این موارد مثل تصمیمات اوپک موقت است. لذا موضوعی نیست که قابل حل نباشد.علی رغم همه این ها فرض کنید که ما تصمیم گرفتیم تولید را کم کنیم و اتفاقا می خواهیم تمام تولید را هم از همان میدانی کم کنیم که پیمانکار خارجی دارد { با خنده؛ زورمان می رسد می خواهیم زور بگوییم؛ می گوییم فقط از این میدان!! }. در این حالت پرداخت های ما انجام می شود اما درآمد میدان کاهش پیدا می کند و طبیعتا پرداخت های ما ناقص است. این پرداخت های ناقص را ما با بهره به او پرداخت خواهیم کرد تا موضوع کاهش تولید رفع شود.
از حالت کاهش تولید که بگذریم؛ در حالت قطع تولید یا فسخ حالتی دیگر این است که کشور مجدد از طرف غرب تحریم شود. در این حالت تکلیف چیست؟
ما برای تمام این حالت ها فکر کرده ایم. اولا که من معتقدم تحریم ها دیگر بر نمی گردد. شما فکر کنید که این روندی که دنیا طی کرده و به اینجا رسیده، بخواهد دوباره برگردد!؟ نمی شود حتی اگر ترامپ سر کار بیاید. اما فرض کنیم که تحریم ها برگردد. تحریم ها اگر برگردد دو حالت اتفاق می افتد؛ یا شرکت پیمانکار خارجی به تحریم ها پشت می کند، که این حالت ممکن است. همچنان که در دوران بیع متقابل ما تحریم بودیم[ii] اما شرکت ها گفتند بیخود! و کارشان را ادامه دادند.حالت   دیگر این است که شرکت ها بگذارند و بروند. اگر این شرکت ها بگذارند و بروند، نقض قرارداد کرده اند و ما در قرارداد نوشته ایم که بازگشت تحریم ها مورد فورس ماژور نیست. یعنی نقض قرارداد.
چندی قبل فایننشیال تایمز به نقل از شما نوشته بود که در قرارداد های جدید ایران، تحت شرایطی ثبت رزرو ممکن است. آیا منظور از ثبت رزرو همان تفسیری است که فرمودید؟
من همه جا همین را گفته ام. هیچ جا چیز دیگری نگفته ام. اگر شرکت بخواهد در بورس اعلام کند، انجام دهد اما اگر حق ثبت رزرو و مالکیت از آن را درآوردند ما اجازه نمی دهیم. من در سمینار هم همین را گفتم و عینا همین جواب را مطرح کردم.
چون در جای دیگری، آقای کاردور[iii] هم گفته بودند که تحت شرایطی امکان مشارکت در تولید فراهم می شود.
آقای کاردور هم همین را می گوید.
یعنی کامل این موضوع را رد می کنید؟
ببینید من ثبت رزرو را، «ثبت رزرو  زیر زمین» را کامل رد می کنم. البته درآمد های آتی خود را باید افشا کنند که مانعی ندارد. موضع ما همیشه همین بوده و هست.
در مورد صحبت های آقای کاردور که گفته بودند در شرایطی مشارکت در تولید خواهیم داشت، نظر شما چیست؟ تایید می کنید؟ به هر حال این شبهات ایجاد شده و خارجی ها و برخی منتقدان روی آن مانور می دهند. توضیح شفاف شما چیست؟
خیر ما مشارکت در تولید هم نداریم. ببینید وقتی گفته می شود در شرایط خاصی یا جای خاصی مشارکت در تولید «خوب» است این متفاوت است. من معتقدم که اگر مشارکت در تولید راه حل ما برای برخی از جا های پرریسک - مثل دریای خزر و. . . - است، باید { انجام بدهیم}. عمق بیش از 800 متر است و هزینه اجاره دکل حفاری بسیار بالاتر است (اجاره یک دکل خشکی 30 هزار دلار اما برای خزر یک میلیون دلار است). در این شرایط ما نمی توانیم این همه ریسک را قبول کنیم. حالا اگر شرکت خارجی خواست مشارکت کند و ریسک قبول کند، بیاید انجام دهد. البته این ها نظر کارشناسی است و نظر سیاستگذاری نیست. اما همچنان در مورد این که می توانیم مشارکت در تولید را استفاده کنیم یا نه بین حقوقدانان اختلاف است.
سوال بعدی مربوط به یکی از انتقادات رایج از قراردادهاست. در جریان IPC برای اولین بار، مرحله بهره برداری هم به شرکت پیمانکار خارجی - یا شرکت مشترک خارجی با بخش خصوصی ایران- واگذار می شود. نقش شرکت ملی نفت و بسیاری از شرکت های بهره بردار آن هم فقط کارفرمایی و نظارت است. در این شرایط آیا شرکت های بهره بردار شرکت ملی نفت تضعیف نخواهند شد؟
خیر. اتفاقا تقویت خواهند شد. اولا که اینگونه نیست؟ بد فهمیده شده است. ما طرح اولیه ای که داشتیم این بود که شرکت های عملیاتی خود شرکت نفت در مراحل توسعه و بهره برداری شریک طرف خارجی بشوند و کار را انجام بدهند. اما به یک بن بست بزرگ قانونی برخورد کردیم. شرکت ملی نفت ایران و شرکت های زیرمجموعه، حق ندارند شرکت تشکیل بدهند. به لحاظ قانونی حق ندارند مشارکت کنند و حق ندارند در کنسرسیوم باشند. این محدودیت قانونی ما را وادار می کند که آن شرکت ها در این مشارکت نباشند.
کدام قانون؟
قوانین کشور. بر اساس قانون اساسی و. ..  بر این اساس شرکت اروندان ما حق ندارد خودش شرکت تشکیل بدهد یا بخشی از یک شرکت یا مشارکت باشد. اما ما کوتاه نیامدیم. ما گفتیم که به جای تشکیل شرکت، یک قرارداد امضا می کنیم. یعنی یک قرارداد عملیاتی - اصطلاحا joint  operating  agreement-. لذا یک قرارداد خدماتی امضا می شود که مسئولیت اصلی با شرکت پیمانکار باقی می ماند اما عملیات را شرکت ملی ما یا شرکت زیرمجموعه انجام می دهد. در واقع عملیات را بر اساس قرارداد و نه تشکیل شرکت مشترک جدید شرکت های بهره بردار ما انجام می دهند. لذا این شرکت ها حضور دارند و حذف نشده اند.
 یعنی شرکت نفت فقط نقش نظارتی ندارد؟
در جریان عملیات حضور دارند. ما یک شرکت عملیاتی مشترک (joint operation company) داریم که گفتیم در کل باید تشکیل شود که شرکت های داخل شرکت ملی نفت نمی توانند در آن حضور یابند. اما به این شرکت عملیاتی مشترک می گوییم که با شرکت های زیرمجموعه شرکت ملی نفت قرارداد ببندد که عملیات را برای شما انجام بدهد. لذا آنجا که ممنوعیت قانونی وجود ندارد شرکت مشترک عملیاتی - متشکل از شرکت خارجی و شرکت داخلی خصوصی- تشکیل می شود و مثلا میادین گرین[iv] ما را توسعه می دهد. اما در مورد شرکت های نفتی شرکت ملی نفت قرارداد عملیاتی مشترک اتفاق می افتد. لذا همه شرکت ها دیده شده اند.
در مورد حدود 50 میدان ارائه شده در کنفرانس تهران، دیده شده که مثلا میادین شرکت مناطق نفت خیز کم است و برخی شرکت های دیگر زیاد. برخی میادین گرین در آن وجود دارد و مسائلی این چنین. آیا این میادین با مشورت شما انتخاب و ارائه شده است. آیا اولویت بندی که فرمودید درآن ارائه شده است؟
پتانسیل کشور خیلی بیشتر از این حرفهاست. آرزوی من این است که همین فردا 100 تا پروژه را راه بیندازیم.  اعتقاد من این است که همانطور که در جنگ تانک نشانه قدرت شماست در زمینه اقتصاد انرژی دکل حفاری نشانه قدرت شماست. من دکل را به عنوان سمبل و نشانه قدرت می دانم. وقتی روسیه می تواند نزدیک 11 میلیون بشکه تولید کند بد است که ما نتوانیم 4 میلیون بشکه را تولید کنیم. آرزوی من این است که بتوانیم هرچه زودتر بیشترین ظرفیت را به تولید برسانیم و تانک هایمان را در بحث اقتصادی راه بیندازیم.
اشاره کردید که در جریان فعالیت های شرکت ملی نفت برای برگزاری مناقصه ها، آمریکا هنوز موانعی ایجاد می کند. قبلا تشریح کرده بودید که برای برگزاری کنفرانس قبل از توافق هسته ای کارشکنی گسترده ای انجام داده بودند. آیا هنوز با وجود رفع تحریم ها کارشکنی های آمریکا ادامه دارد؟
به نظر من آمریکایی ها خیلی بد عمل کردند. در برگزاری کنفرانس دخالت کردند و آن را عقب انداختند. دلیل هم این بود که قبلا از این موضوع ضربه خورده بودند. لذا موانعی تراشیدند تا ما نتوانیم زود قرارداد ببندیم. ما می خواستیم لابی نفتی را پشت مذاکرات بگذاریم و به کمک مذاکرات هسته ای برویم اما بالاخره همه زرنگ ها که در تهران نیستند و موانعی ایجاد کردند تا از یک سوراخ دو بار گزیده نشوند.
الان چی؟ کارشکنی ها ادامه دارد؟
امروز به نظر من آمریکایی ها دارند گیج گیج می خورند و بد عمل می کنند. آن ها متعهد بودند به این که به سرعت تحریم ها را بردارند و فضا را برای رفع کامل تحریم ها آماده کنند که در این کار سرعت کافی به خرج نمی دهند. یک مقدار در برخی جا ها مانع تراشی هم می کنند. شاید مسائل داخلی خودشان هم مطرح است. به هر حال انتخابات و این ها در جریان است. خلاصه چون سیاست بلد نیستم نمی توانم تحلیل خوبی به شما بدهم فقط می دانم که آمریکایی ها دارند بد عمل می کنند. اما این که به طور مستقیم مانع کار ما شوند من چنین چیزی احساس نکردم. ضمنا الان مانع تراشی های داخلی بیشتر است.
 مثل بحث بانکی، آیا شرکت های خارجی از حضور در ایران نمی ترسند و ابهامی در مورد رفع تحریم و بازگشت آن ندارند؟
ببینید ما الان دیگر تحریم سازمان ملل نیستیم. تجربه به ما می گوید که تمام دنیا با این تحریم ها مخالفند. گفتم که حتی ژاپنی ها که هم پیمان آمریکا هستند در جریان تحریم های قبلی (داماتو) آمدند و با ما کار کردند. این اصطلاح را من خودم شنیدم که می گفتند هر قراردادی که ایران می بندد، میخی بر تابوت تحریم هاست. یعنی تحریم را مرده می دانستند درون تابوت و ما داریم یک میخ هم بر آن مرده می کوبیم. این تعبیر خود شرکت های نفتی بود. بنابراین من با توجه به این تجربه خوشبین هستم که مشکلی پیش نیاید و حتی اروپایی ها باعث تعدیل مواضع آمریکایی - اگر بخواهند سخت گیری مجددی داشته باشند- بشوند.
در مورد فرآیند اجرایی قرارداد ها، که این از موضوع اصل قرارداد هاست که بگذریم برخی می گویند در جریان بیع متقابل ما ضرر های کلانی متحمل شدیم که نه ناشی از نوع قرارداد بلکه مسائل زمینه ای صنعت نفت مثل توانایی شرکت ها در نظارت فنی دقیق و. . . بوده است. متاسفانه گزارش جامعی از عملکرد بیع متقابل منتشر نشده و این اظهارات بر اساس تک گزارش هاست - مثل گزارشات مرحوم پروفسور سعیدی در مورد میادین سیری و... که مدعی ضرر چندین میلیارد دلاری ما فقط در یکی از میادین به خاطر ناتوانی در نظارت و راهبری قرارداد بود- آیا در آینده گزارش هایی در مورد عملکرد بیع متقابل منتشر خواهید کرد؟ تا هم مسائل و مشکلات زمینه ای - غیر قراردادی- روشن و رفع شود و هم فشار رسانه ای بر شرکت های نفتی نظارت- زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایجاد شود؟
{با دلایلی که می خواهد منتشر نشود اظهارات و گزارش های دکتر سعیدی را غیر قابل استناد می خواند و ادامه می دهد}.من بیع متقابل را یک نقطه عطف تاریخی در کشور می دانم. دستاورد های اقتصادی و تکنولوژیکی را مرهون بیع متقابل هستیم. ضمن این که جرات دارم به عنوان مبدع بیع متقابل به آن انتقاد کنم. می گویم که برای بازار آن روز، با قیمت 7-8 دلاری نفت و ضعف هایی که خودمان می دانستیم داریم بیع متقابل بهترین بود. اما هیچکس آن ضعف ها را نتوانست بگوید اما خودمان می دانستیم. برخی در فضای سیاسی ایراد گرفتند اما ایرادات اصلی که خودمان می دانستیم را نگفتند. اما دستاورد های ما چه بود؟ بیع متقابل همین امروز حدود 40 درصد گاز کشور را تولید می کند. 
سوالم در مورد اصل بیع متقابل نیست. در مورد مشکلات زمینه ای و مسائلی است که مربوط به قرارداد نیست و ممکن است اکنون هم ipc را با مشکل مواجه کند؟
اجازه بدهید تا من دستاورد ها را ابتدا بگویم. در مورد میدان های نفتی هم حدود یک میلیون بشکه تولید نفت ما مربوط به آن قراردادهاست. بنابراین سهم بیع متقابل این است. سهم این قرارداد ها در GDP ما - با نفت 100 دلاری- حدود 20 درصد است. در مورد این که آیا قرارداد ها به اهداف رسیدند یا نه؟ اصلا باید همه پروژه ها به اهداف می رسیدند تا بازپرداخت انجام شود.
درست است.  پروژه ها به اهداف یعنی تولید اولیه رسید اما بعدش یعنی بعد از خروج شرکت خارجی، تولید به شدت افت کرد.
این که بعدش تولید افت کرده چندین دلیل دارد. یکی این که میدان به دست خود ما افتاد. میدان نیاز به مراقبت دارد. باید به میادین گاز تزریق می کردیم که نکردیم. همین امروز - تقریبا- باید بیش از 300 میلیون مترمکعب گاز به میادین تزریق می کردیم اما کمتر از 100 تا تزریق می کنیم. چرا؟ چون پول نداشتیم. چون پروژه گازی نداشتیم. چون نمی دانستیم کجا چقدر باید گاز بزنیم و کجا چقدر آب بزنیم. اصلا چه کار های دیگری غیر از تزریق باید انجام بدهیم. می توان گاز CO2 زد یا نه؟ اصلا تکنولوژی این کار را داشتیم؟ دانش آن را داشتیم؟ مسئله اینهاست. میدان نفتی قابل پیش بینی نیست.
ممنونم آقای دکتر. بیشتر از دو ساعت مصاحبه شد.
ما فقط برای خراسان اینقدر وقت می گذاریم. من این قدر وقت برای هیچ کسی نگذاشته بودم. شاید به خاطر همین همشهری بودنمان است!
پی‌نوشت
[i] منظور از ثبت رزرو آن است که شرکت خارجی پیمانکار پروژه، اقدام به ثبت مقداری از ذخایر نفتی میدانی که روی آن کار می کند، کرده و از این طریق نسبت به آن ادعای مالکیت کند.
[ii] اشاره به تحریم داماتو طی سال های 1995 به بعد که طی آن سرمایه گذاری بیش از 20 میلیون دلاری در صنایع نفت ایران ممنوع شد و مورد تحریم آمریکا قرار گرفت اما شرکت های اروپایی بدون توجه به این تحریم آمریکا در صنعت نفت ایران حضور گسترده ای داشتند.
[iii] معاون سرمایه گذاری شرکت ملی نفت ایران و عضو کمیته بازنگری قرارداد ها
[iv] منظور میادین کشف شده و آماده توسعه است.
[v] یکی از شرکت های زیرمجموعه شرکت ملی نفت
[vi] هزینه های توسعه میدان.