بررسی زندگی و آثار خاورشناس شهیر روسیه

میراث «مینورسکی»برای ایران شناسان

نویسنده : جواد نوائیان رودسری info@khorasannews.com
هم‌جواری کشور روسیه و ایران و روابط سیاسی پر فراز و نشیب میان دو کشور، بستری برای ورود تعدادی از پژوهشگران روسی به ایران بود؛ پژوهشگرانی که برخلاف عُلقه‌های سیاستمداران عصر تزار، تمایلی به رویکردهای استعمارگرایانه نداشتند و می‌کوشیدند به ایران و ایرانی، از ورای فرهنگ و تاریخ چند هزار ساله‌اش بنگرند و بر دانسته‌هایشان بیفزایند. «ولادمیر فئودورویچ مینورسکی» یکی از این افراد بود؛ زاده پنجم فوریه سال 1877 میلادی و دانش آموخته رشته حقوق دانشگاه مسکو؛ پژوهشگری که در کسوت دیپلمات به ایران آمد و مدتی در کنسولگری روسیه تزاری در تبریز و سپس، سفارت این کشور در تهران، مشغول به کار شد. او، «واسیلی بارتولد» و «یوگنی برتلس»، برجسته‌ترین ایران شناسان روسیه محسوب می‌شوند. «مینورسکی»، استعداد شگفت‌انگیزی در فراگیری زبان داشت. او با زبان‌های فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی، یونانی، عربی، فارسی، ترکی و کردی آشنا بود و می‌توانست به اغلب این زبان‌ها، مقاله و یادداشت بنویسد. «مینورسکی» بر خلاف تعداد زیادی از دیپلمات‌های حکومت تزار در ایران، استعداد خود را در مسیر فراگیری و انتقال اطلاعات ناب تاریخی و فرهنگی کشور ما، به روسیه و سپس اروپا به کار گرفت و به این عملکرد خود، افتخار می‌کرد. حاصل سال‌ها فعالیت مطالعاتی مداوم وی، بیش از 200 عنوان کتاب و مقاله درباره فرهنگ و تاریخ مشرق زمین و به ویژه تاریخ ایران و ادبیات فارسی است.
تلفیق دو مکتب خاورشناسی
«مینورسکی» در سال 1917 میلادی و در پی وقوع انقلاب کمونیستی در روسیه، این کشور را ترک کرد و با کوله‌باری از تجربه و اطلاعات ارزشمند، راهی پاریس شد. او که یکی از شاخص‌ترین خاورشناسان مکتب روسیه بود، پس از ورود به فرانسه، آثار خاورشناسان مکتب اروپای غربی را شناخت و باتلفیق شیوه و اطلاعات آنها با مکتب روسی، بنای نوین خاورشناسی با رویکرد جدید را پی‌ریزی کرد. دسترسی او به کتابخانه‌های غنی و مشحون از آثار متعدد و کمیاب فارسی، در روسیه و اروپا، مجالی مغتنم را برای «مینورسکی» فراهم کرد تا مطالعات و پژوهش‌های خود را تکمیل کند. از جمله معروف‌ترین کارهای او، پس از مهاجرت به فرانسه، ترجمه و تصحیح کتاب «حدود العالم» بود که به اقرار بسیاری از پژوهشگران ایرانی و غربی، یکی از بهترین کارها در نوع خود محسوب می‌شود. او در عرصه ادبیات فارسی نیز، به تحقیق و مطالعه پرداخت و مقالات متعددی را درباره شاعرانی همچون فردوسی، فخرالدین اسعد گرگانی، خیام، باباطاهر و خاقانی به رشته تحریر درآورد.
سفر از جنوب تا شمال ایران
«مینورسکی» هنگام حضور در ایران، دست به مسافرت‌های تحقیقاتی متعددی زد و با فرهنگ و سنت های ایرانی، آشنایی نسبتاً جامعی پیدا کرد. نمونه کارهای او، به ویژه درباره فرهنگ ساکنان کردستان ایران، از بهترین نمونه‌ها در این زمینه هستند. وی برای تحقیق در چنین عرصه‌هایی، ابتدا به منطقه مورد نظرش سفر می‌کرد و سپس، به کاوش و بررسی آثار تاریخی، به زبان فارسی و عربی، برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز به منظور شناخت آن منطقه می‌پرداخت. «مینورسکی» از کوچک ترین و کم‌اهمیت‌ترین اطلاعات نیز، بدون مداقه نمی‌گذشت. یادداشت‌های او درباره تاریخ قفقاز که بخشی از آنها با نام «تاریخ شروان و دربند» منتشر و به زبان فارسی نیز، ترجمه شده، در برگیرنده تمام جزئیات تاریخی مناطق مورد مطالعه است. وی این اقبال را داشت که در کمیسیون تعیین حدود مرزی میان ایران و عثمانی، به عنوان نماینده روسیه تزاری، شرکت و از خرمشهر تا ماکو را طی طریق کند و با فرهنگ و سنت های مردم این منطقه، بیش از گذشته آشنا شود.نکته بسیار مهم در بررسی شخصیت «مینورسکی»، عشق و علاقه وی به کار تحقیق و شیفتگی فوق‌العاده او به فرهنگ ایرانی بود. همین علاقه و شیفتگی باعث می‌شد که او از جزئی‌ترین نکات تاریخی، ادبی و جغرافیایی ایران آگاه باشد و با وجود تسلطش بر زبان‌های مختلف، تنها کرسی تدریس زبان و ادبیات فارسی در مدرسه زبان‌های شرقی لندن و سپس، دانشگاه این شهر را بپذیرد. کسانی که برای کسب اطلاعاتی درباره فرهنگ و ادبیات ایران، به «مینورسکی» مراجعه می‌کردند، او را اندیشمندی می‌یافتند که از بیان آن‌چه می‌داند، سیر نمی‌شود؛ شاید به همین دلیل بود که مرحوم «مجتبی مینوی»، «مینورسکی» را همان «درویش خرسند» می‌دانست که حافظ در شعر خود به آن اشاره کرده و سروده است: «در این بازار اگر سودی است با درویش خرسند است». تسلط وی بر تاریخ ایران و آشنایی‌اش با ادبیات فارسی، باعث شد که «مینورسکی» یکی از مهمانان جشن هزاره فردوسی در مشهد باشد؛ مراسمی که در سال 1934 میلادی برگزار شد.
افتخارات یک عمر مطالعه و تحقیق
«مینورسکی» در سال 1944 میلادی، در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم، بازنشسته شد؛ اما به دلیل شرایط حاکم بر کشورش، به روسیه بازنگشت و در کمبریج ساکن شد. او از آن به بعد، به مطالعه و پژوهش در عرصه‌های مورد علاقه‌اش مشغول بود و در کنگره‌ها و همایش‌های بین‌المللی شرکت می‌کرد. وی در سال 1960 میلادی، به دعوت آکادمی علوم مسکو، برای شرکت در بیست و سومین کنگره مطالعات خاورشناسی، به شوروی سفر و پس از حدود 53 سال، از کشورش دیدار کرد. «مینورسکی» در سال 1966 میلادی، در 89 سالگی درگذشت. بنا به وصیتش، پیکر او را به روسیه انتقال دادند و در گورستان مشهور «نووودویچی»، جایی که بزرگان تاریخ علم، سیاست و فرهنگ روسیه مدفون هستند، به خاک سپرده شد. «مینورسکی» در دوران حیاتش، به دلیل پژوهش‌ها و تحقیقات فراوان و مؤثر، افتخارات علمی زیادی به دست آورد که از میان آن‌ها می‌توان به عضویت افتخاری در آکادمی علوم بریتانیا، عضویت افتخاری در انجمن مطالعات آسیایی در پاریس و دریافت دکترای افتخاری از دانشگاه بروکسل، اشاره کرد. مجموعه اسناد و عکس‌های کم‌نظیر «مینورسکی»، پس از مرگش، توسط همسر وی، به انستیتوی نسخه‌های خطی شوروی در سن‌پترزبورگ اهدا شد. در این مجموعه ذی‌قیمت، مکتوباتی منحصر به فرد وجود دارد که «مینورسکی» طی عمر نسبتاً طولانی خود جمع‌آوری و نگهداری کرده بود. محتوای آرشیو اسناد «مینورسکی»، در چند بخش مجزا نگهداری می‌شود. این مجموعه شامل مکاتبات مینورسکی(صدها نامه از خاورشناسان سراسر دنیا و نویسندگان ایرانی همانند: علامه قزوینی، محمدعلی فروغی، محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، ایرج افشار، منوچهر ستوده، مجتبی مینوی، بدیع الزمان فروزانفر، علی اصغر حکمت، علی‌اکبر سیاسی، حاج علی رزم آرا، امان اله جهانبانی و...)، آثار علمی و تحقیقی دیگر پژوهشگران، عکس‌ها، مجموعه‌ای از اسناد و آرشیو کاملی از مقالات «مینورسکی» در روزنامه‌ها و مجلات می‌شود.از آثار متعدد او به زبان‌های روسی، فرانسوی، انگلیسی، فارسی و عربی می‌توان به این موارد اشاره کرد: «لرها و لرستان»، «کردها نوادگان مادها»، «ایران، دین و تاریخ آن»، «عوامل جغرافیایی در هنر ایران»، «حماسه ملی ایرانیان»، «مقدمه قدیم شاهنامه»، «ایران در قرن پانزدهم»(به زبان فرانسه)، تصحیح «تذکرة الملوک، رساله‌ای در باب دستگاه‌های دیوانی و تأسیسات و بنیان‌های اداری دولتی در عهد صفویه»، «مقالاتی در باب اصل و منشأ گوران و ادبیات گورانی، خاقانی و اندرونیکوس و ویس و رامین»، «تحقیقاتی درباره تاریخ قفقاز»(به زبان انگلیسی)، ترجمه «رساله دوم ابودلف در باب سفرهای او در ایران و وصف بلاد آن در حدود ۳۳۰ هجری»، ترجمه «خلاصه عالم‌آرای امینی تألیف فضل بن روزبهان خنجی به انگلیسی»، ترجمه و تعلیقات بر «تاریخ شروان و دربند»، «جنگ‌های رومیان و بوزنطیان در آذربایجان»، و «اصلاحات ارضی در عهد آق قویونلو».