هنر

نامه نگاری دو هنرمند در باره باور اسطوره ها در قالب عروسک

نامه حسین علیزاده 
حسین علیزاده آهنگ ساز در نامه ای به بهروز غریب پور درباره برخی از شبهات پیش آمده پس از سخنانش در نشست خبری آلبوم «غمنومه فریدون» توضیحاتی را ارائه داد.
به گزارش مهر، حسین علیزاده نوازنده و آهنگ ساز شناخته شده موسیقی ایرانی در نامه ای به بهروز غریب پور درباره برخی از حاشیه ها و شبهاتی که در نشست خبری آلبوم «غمنومه فریدون» درباره تئاتر عروسکی و آثار این کارگردان مطرح تئاتر به وجود آمد، توضیحاتی را ارائه داد. در نامه حسین علیزاده به بهروز غریب پور آمده است: «دوست  دیرینه و هنرمند بزرگ جناب آقای بهروز غریب پور با سلام های گرم، مطلبی را از شما در ارتباط با سوءتعبیر از یک پاسخ در جمع خبرنگاران محترم خواندم که به نظرم بهتر آمد چند سطری بنویسم.
غریب پور عزیز؛ نه تنها من بلکه تمام هنرشناسان ایران و جهان به نقش شما در هنر تئاتر و تئاتر عروسکی و نیز مدیریت شایسته هنری تان که زبانزد خاص و عام است، واقف اند. البته که ستایش از آن نیز نیاز به جایگاهی نداشته و ندارد.در روز واقعه در مورد اسطوره های ادبی و هنری سوالاتی مطرح شد و سخنانی به میان آمد که این جانب کاملا از موضع شخصی و شاید هم کج سلیقگی عنوان کردم که مثلا مولانا، حافظ و خیام در قالب هیبت آدمی نمی گنجند و در عالم خیال اگر شخصی مدعی شد من حافظ یا مولانا هستم برایمان باورش سخت خواهد بود چراکه همواره برای اسطوره ها هیبتی فراتر و والاتر از هیبت انسان قائل هستیم.
شاید این جمله من پر جسارت بوده که باور اسطوره ها در قالب عروسک نیز سخت تر می نماید که البته جواب درست این است که هنر می تواند همه ناممکن ها را ممکن کند. در عین حال این مطلب نیز عنوان شد که اگر محدودیت ها نبود و شرایط و امکانات دیگری همچون ممالک دیگر جهان در پهنه سرزمین مان وجود داشت، اپراهایی نیز می توانست در اشکال غیر عروسکی خلق شود.
به هر روی دوست عزیز؛ این جانب همواره قدردان شما بوده ام و امید که نظر شخصی مرا به عنوان بی احترامی به هنر و شایستگی خود تلقی نفرمایید.
پاسخ بهروز غریب پور
طراح و کارگردان اپرای عروسکی خیام یک روز پس از انتشار نامه حسین علیزاده به وی، نامه دیگری را خطاب به این هنرمند مطرح موسیقی ایرانی منتشر کرد.
به گزارش مهر، در متن نامه بهروز غریب پور آمده است:
«هنرمند بزرگوار جناب علیزاده عزیز
بابت دو موضوع باید به شما تبریک بگویم. نخستین تبریک بابت پیشگام شدن در شفاف سازی نظرتان و مسدود کردن راه بر کسانی است که دوستی میان هنرمندان را برنمی‌تابند و از هیچ کوششی دریغ ندارند که جامعه موثر هنری را به جان هم بیندازند.
 دومین تبریک به خاطر دریافت جایزه هنری است که شما به حق دریافت کرده اید و همچون همیشه برای ایران و ایرانی ها و اکنون آسیایی‌ها مایه مباهات بوده و هستید.
می دانم که وقتتان ضیق است و درعین حال پر مشغله اید اما دعوت می کنم که از اپرای عروسکی خیام دیدن فرمایید تا شاید خلق این آثار را صرفا به حساب محدودیت های فضای فرهنگیمان نگذارید و چه بسا پس از دیدن این اپرا و سایر اپراهای عروسکی شما عزیز نوآور ترغیب بشوید که اثری برای اجرای عروسکی خلق بکنید.
بی تردید آیندگان بر من آفرین خواهند گفت که همچون شما در کنار مردمان سرزمینم مانده ام و «محدودیت را به امکان» تبدیل کرده ام و غمبرک نزده ام و آه و ناله نکرده ام، ترک وطن نکرده ام، معتاد نشده ام، به فکر خودکشی هم نیفتاده ام و گناه محدودیت ها  را به گردن کسی نینداخته ام و تا آن جا که مشیت الهی است بر همین سیاق زیر طاق باشکوه ایران عزیز در حد توانم نفس می کشم. شما نیز چنین کرده اید و به همین دلیل به وجودتان می بالم.»