نگاهی روان شناسانه درباره دلایل رای مردم به «وحید رحیمیان» در «خنداننده شو» و اعتراض «رامبد جوان»

نقد «رامبد» درست بود اما کامل نبود

گزارش
نویسنده : جواد غفوری نسب | کارشناس ارشد مشاوره خانواده

  یکی از نتایج مرحله یک چهارم نهایی رقابت «خنداننده شو» که به آخرین روزهای خودش نزدیک می شود، به خاطر رای مردم به یک اجرای نیمه تمام با واکنش های متفاوتی روبه رو شده است. «رامبد جوان» در شب اعلام نتیجه پیروزی «وحید رحیمیان» بر «آیت بی غم» با رای مردمی گفت: «من به خندوانه ای هایی که برنامه را می بینند حرفی می خواهم بزنم. باید فرق بگذاریم بین کسی که کاری را می‌تواند صفر تا 100 انجام دهد و کسی که نمی تواند. حمایت احساساتی شما یک موضوع بدی را به نوجوانان و بچه هایی که برنامه را تماشا می کنند یاد می دهد. بچه‌ها یاد می‌گیرند که می‌شود مسئولیت را قبول نکرد و تا آخر انجامش نداد ولی در پایان به نتیجه خوب رسید و طوری رفتار کرد که طرف مقابل را با احساسات متقاعد کنیم. این برای ما تنبلی و نجنگیدن را به همراه می‌آورد.» در ادامه این مطلب، نگاهی روان شناسانه به روند این ماجرا خواهیم داشت و درس مهمی که باید از آن بگیریم.

 

 پرده اول/ واکنشی متفاوت به شکست
«وحید» متن اجرایش را فراموش می کند. تقریبا تمام کسانی که منتظر بودند با اجرای او بخندند، شوکه شدند. نکته بسیار حائز اهمیت در این صحنه، نوع برخورد «رحیمیان» با این اتفاق است. اصلا کاری به این ندارم که مبنای پذیرفتن این اتفاق در وی چه بوده است و در این مقال هم نمی گنجد. قصد اصلی من بررسی مبنای شکل گیری رای مردم به «رحیمیان» است که چند شب بعدش معلوم خواهد شد. «وحید» با شیوه ای بسیار متفاوت می پذیرد که متن اش را فراموش کرده است و نمی تواند اجرا کند و داوران هم فرصت می دهند تا مجدد اجرا داشته باشد اما برای همه واضح است که اجرای بعدی با میزان استرس زیادی که او باید تحمل کند، شانسی برای موفقیت ندارد. به خصوص در شرایطی که «آیت بی غم» هم اجرای بسیار خوبی داشت و «رامبد» هم حسابی از او در جلوی «وحید» تعریف کرد. تا این جای کار طبیعی است که تصورها بر این باشد، «آیت بی غم» به عنوان پیروز به دور بعدی برود.
 پرده دوم/ وقتی هیچ کس غافلگیر نمی شود
در لحظه اعلام نتایج باید به جرئت بگویم که بخش اندکی از مردم غافلگیر شدند و انگار برای داوران و شرکت کننده ها نتیجه دور از انتظار نبود. «بی غم» راحت شکست را می پذیرد و در عین حال به نکته بسیار مهم و اساسی یعنی پذیرفتن خود به صورت تمام و کمال با همه خوبی ها و بدی هایش اشاره می کند. «رحیمیان» نیز در همان لحظه همراه با برون ریزی هیجانی به انتخاب شدنش به عنوان پیروز رقابت واکنش نشان می دهد و خوشحالی اش را نمایان می کند.
 پرده سوم/ اعتراض به اثرات این رای مردمی
اولین واکنش به این نتیجه را «رامبد جوان» بروز می دهد و به نوع انتخاب مردم، اعتراض می کند. او عقیده دارد مردم به جای ملاک قرار دادن منطق خود، بر اساس احساس و هیجانی که داشته اند، دست به انتخاب زده اند و به زعم او این رفتار اثرات تربیتی نامطلوبی برای کودکان و نوجوانان دارد. از سوی دیگر «فرهاد آییش» هم ضمن پذیرفتن نظر «رامبد جوان» اشاره می کند که فرایند انتخاب پیچیده است و نمی توان تک بعدی به آن نگاه کرد. بنابراین درست است که «وحید» اجرای کاملی نداشت اما عوامل دیگری هم وجود دارد که در شکل گیری نظر مردم تأثیر داشته است اما این عوامل چیست؟
 پرده چهارم/ مردم قربانی باج گیری عاطفی شدند
اگر رقابتی نبود و خنداننده شو هم برگزار نمی شد، این صحبت های رامبد جوان را  می شد با فراغ بال بیشتری در دنیای درون مان ثبت کنیم. بله، رامبد کاملا درست می گوید! صرف هیجان مبنای صحیحی برای انتخاب کردن نیست. در هیچ زمینه ای! بخش عمده ای از شکست های ما در طول زندگی به انتخاب های صرفا هیجانی بر می گردد. متاسفانه گاهی اوقات آن قدر هیجانات برای ما مهم می شوند که برای پیشبرد اهداف مان هم از آن سوء استفاده  و شرایطی را برای طرف مقابل مان ایجاد می کنیم که به اصطلاح او را در یک منگنه عاطفی قرار می دهیم تا به نفع ما واکنش نشان دهد. رفتاری که از آن به عنوان باج گیری عاطفی یاد می شود. ما مردمی هستیم که گاهی اوقات هیجانات آن قدر در انتخاب هایمان پررنگ می شود که برای اثبات نظرمان حتی حاضر به استفاده از قدرت و خشم هم می شویم! اگر آن چه را در ورزشگاه هایمان و در بین هواداران تیم های مختلف رخ داد، از این منظر بررسی کنیم، متوجه این مسئله می شویم. این که «وحید» برون ریزی هیجانی بالایی دارد و خیلی سریع تحت تأثیر عواطف اش قرار می گیرد، برای همه واضح است. یعنی در موقعیت دیگری که در معرض ارزیابی شدن هم نبوده، این برون ریزی را نشان داده است. اما سؤال این جاست که آیا انتخاب صرفا بر مبنای حسی که به یک فرد یا حتی یک شیء داریم، می تواند صحیح باشد. پاسخ قطعاخیراست. حتی صرف منطق هم نمی تواند مبنای کاملی برای یک انتخاب صحیح باشد. در واقع برای انتخاب کردن باید تلفیقی از هیجان و منطق را درنظر بگیریم تا بتوانیم انتخاب رضایت بخشی داشته باشیم.
 پرده چهارم/ نقد درست رامبد اصلا کامل نیست
نکته ای که رامبد در نقد انتخاب مردم بیان کرد، در عین حال که درست است اما کامل نیست. در واقع رامبد جوان صرفا بُعد منطقی انتخاب مردم را مورد بحث و نقد قرار داد. اعتقاد او به این که بایدبین یک اجرای کامل و یک اجرای ناقص تفاوت قائل شد، کاملا صحیح است اما این فقط ناظر به بُعد منطقی انتخاب است. پس تکلیف هیجان  و حسی که افراد رأی دهنده به «وحید» به او داشتند، چه  می شود؟ شاید از دید عده ای، نوع پذیرش وحید رحیمیان با فراموش کردن متن اش و واکنشی که به آن داشت و حتی داشتن اعتماد به نفس برای آمدن مجدد به روی صحنه و اجرا کردن، قابل ستایش و تحسین برانگیز بوده باشد. حتی از آن طرف ماجرا شاید بخشی از افراد با نوع اجرای «آیت بی غم» موافق نیستند و اجرای بی دیسیپلین «وحید» را ترجیح می دهند. همه ما به نوعی در انتخاب هایی که داریم، هیجانات مان را دخالت می دهیم. حمایتی که «رامبد جوان» از آیت بی غم داشت و اجرای او را بهترین اجرای تاریخ خندوانه می دانست، اگر هیجان نباشد پس چه چیزی است؟ از دید عده ای دیگر شاید اجرای ناقص «وحید» بهتر بوده است. نکته ای که در انتقاد رامبد وجود داشت، القا شدن این نکته بود که مردم نباید احساسات خود را در انتخاب شان دخالت بدهند. باور کنید شدنی نیست! اصلا نمی توان هیجان را از یک انتخاب منفک کرد. مسئله ای که فرهاد آییش هم به آن اشاره کرد. این که اگر نخواهیم تک بعدی به ماجرا نگاه کنیم، در وحید رحیمیان و اجرایش چیزهایی وجود دارد که برای مردم دوست داشتنی و مهم است و به همین دلیل به او رأی می دهند.
 پرده پنجم/ ضرورت برقراری تعادل بین هیجان و منطق
تمام مشکلاتی که امروز در جامعه در حال تجربه اش هستیم، محصول انتخاب های اشتباه مان در گذشته و حال است. ازدواج هایی که به شکست می انجامند، شغل ها و سرمایه گذاری هایی که به ضرر مالی منتهی می شوند، تحصیل کردن هایی که در نهایت برای فرد عایدی جز اتلاف وقت و عمر ندارد و موارد بسیاری از این دست. تمام این ها به خاطر این است که ما تعادل را یاد نگرفته ایم. هنوز نمی توانیم بین هیجان و منطق به گونه ای تعادل برقرار کنیم که در زندگی آرامش خاطر بیشتری داشته باشیم و متأسفانه به فرزندان خود نیز با رفتارهای اشتباهمان می آموزیم که یا باید هیجانی باشند یا منطقی. هیجان اگر ناپسند و خطرناک بود، خالق متعال آن را در وجود ما به ودیعه نمی گذاشت. حتی هیجانی مانند غم برای سلامت روان انسان مفید و ضروری است. انکار نقش هیجان به همان اندازه اشتباه است که بخواهیم منطق را از فرایند انتخاب حذف کنیم. دو بال یک انتخاب صحیح ، هیجان و منطق هستند. حذف هر کدام، به هر دلیل، کار را برای انسان سخت می کند.