خودِ دوستداشتنی من
چقدر ممکن است کتابی را برای خواندن انتخاب کنید که پشت جلدش نوشته: «هیچکس دوستم ندارد»؟ لابد پیش خودتان میگویید باید داستانی باشد درباره یک آدم لوس و بیمزه که بلد نیست برای خودش دوست پیدا کند. من اما پیشنهاد میکنم از «خود دوست داشتنی من» به این راحتی نگذرید. «هلن» شخصیت اصلی قصه، درست مثل همه ما که گاهی توی زندگیمان احساس دوستنداشتنی بودن کردهایم، تنهاست و هیچ دوستی ندارد. تنها دوست هلن، دخترک توی کتاب «جین ایر» است که مثل او فکر میکند اصلا خوشقیافه نیست. ولی خب مگر از دست یک رفیق کاغذی چقدر کار برمیآید؟ هلن چه راهحلی برای احساس تنهاییاش پیدا میکند؟ او بالاخره یاد میگیرد چطور با دیگران ارتباط برقرار کند؟ برای اینکه داستان لو نرود فقط همینقدر میتوانم بگویم که یک اردوی چند روزه همهچیز را تغییر میدهد. این داستانِ جذاب را «فنی بریت» نوشته، «مهناز بهرامی» ترجمه و نشر «پرتقال» منتشر کردهاست. شما هم اگر به تازگی کتاب جالبی خواندهاید، به ما و دوستانتان معرفیاش کنید.