یادداشت

پویایی‌های انقلابی گریِ مبنایی

نویسنده : دکتر مصطفی غفاری info@khorasannews.com
انقلابی‌گری ـ آن چنان که از مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز برمی‌آید ـ نه یک روش در کنار دیگر روش‌های کشورداری، بلکه یک مبنای مستحکم برای همه حوزه‌های حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران است. در این نگرش، انقلابی‌گری اصالت دارد و ذاتیِ حاکمیت دین است و درست به همین دلیل، می‌تواند حامل روش‌های گوناگون نیز باشد. این منظر مبنایی، پویایی‌های فراوانی به انقلابی‌گری می‌دهد:
یکی از این پویایی‌ها، پذیرش «تکثر» است؛ یعنی دیدگاه‌های گوناگون می‌توانند بر مبنای انقلابی‌گری شکل بگیرند و با پیشنهاد روش‌های متفاوت، مدعی تحقق آرمان‌های انقلاب باشند. این به معنای آن است که اگرچه اصول مبنایی در هر جریان مدعی انقلابی‌گری باید رعایت شود و «مرزبندی» انقلابی ـ غیرانقلابی بر همین اساس شکل گیرد تا هویت انقلابی از دست نرود، اما هیچ خوانشی نمی‌تواند به سادگی مدعی کفایت خود یا طرد دیگران شود.
پذیرش «رقابت» نتیجه دیگر تلقی مبنایی از انقلابی‌گری است. اگر خوانش‌های متکثر و جریان‌های متنوع می‌توانند بر محور اصول، دیدگاه‌ها و برنامه‌های خود را ارائه کنند، بدیهی است که در همین چارچوب انقلابی میان آن‌ها رقابت مفید برای اثبات «نزدیک‌تر بودن» به مبانی و «کارآمدتر بودن» در مقام عمل شکل می‌گیرد
اما شاید مهم‌ترین پویایی برآمده از این دیدگاه، پذیرش «نقد» سازنده یا به تعبیر دیگر، «حساسیت مثبت» درخصوص انتقاد است. وقتی که مبنا را دانستیم، باید روش‌های پیاده‌شده را با آن بسنجیم و در صورت لزوم، برای هضم نقدها «انعطاف» نشان دهیم، بدون آن که نگران «تجدیدنظرطلبی» باشیم. آن چه قابل انعطاف نیست، اصول است و آن چه میدان تحول به شمار می‌رود، روش‌هاست. به این ترتیب، در انقلابی‌گری مبنایی، نقد و انتقاد هم جایگاه خود را پیدا می‌کند و به نوبه خود موجب پویایی بیشتر می‌شود.