بدون موضوع
تعداد بازدید : 349
روحانی باید محبوب باشد!
نویسنده : محمدرضازائری political@khorasannews.com
یکی از مهم ترین گروه های مرجع در جامعه، روحانیت است که علاوه بر نقش راهبری دینی و تصدی مناصب مذهبی تأثیر اجتماعی مهم و تعیین کننده ای در زندگی مردم دارد.
حضور اجتماعی و فعالیت پررنگ و جدی روحانیت می تواند فرصت اساسی برای نقش آفرینی در جامعه فراهم کند و به تحکیم جایگاه و تحقق موفق مأموریت هدایت مردم بینجامد. مهم ترین عنصر در این میان ، مفهومی است که دانشمندان علوم اجتماعی با تعبیر "سرمایه اجتماعی" از آن یاد می کنند و بزرگ ترین و مهم ترین نقطه قوت روحانیت نسبت به برخی قشرها و صنف های دیگر جامعه است.
روحانیت حتی بدون قدرت نظامیان و بدون ثروت بازرگانان می تواند با ثروت و قدرت همین "سرمایه اجتماعی" از همه آن ها مقتدرتر و موقر تر باشد.
"سرمایه اجتماعی" یعنی موقعیتی که از ارتباط گسترده و مستقیم با مردم در لایه های زیرین جامعه به وجود آمده و به شکل طبیعی محبوبیت و مقبولیت و در نتیجه اثربخشی ایجاد کرده است.
این موقعیت بر خلاف تصور ساده انگارانه برخی تنها ناشی از ترس مردم و اعتقاد معنوی نسبت به مفاهیم غیبی و موضوع جاودانگی اخروی یا ثواب و عقاب و بهشت و جهنم نیست. موقعیت مقتدرانه عالم دینی بزرگ مرحوم میرزای شیرازی که در قضیه فتوای تحریم تنباکو حتی در اندرونی قصر پادشاه مؤثر بود تنها از موضوعی ذهنی و فکری ناشی نمی شد، بلکه اقتضای عملی و ارتباط محسوس و ملموس واقعی و عینی در سطح روابط میان فردی روحانیت با مردم داشت.
روایات متعدد و گاه حیرت انگیزی که از پیامبر اکرم(ص) و خاندان گرامی ایشان در توصیه به مردم داری و دوست داشتن مخاطبان و انس و ارتباط با آنان نقل شده و آنچه بیش از این احادیث از رفتار و سیره عملی خاندان رسالت در این زمینه به ما رسیده است اهمیت و حساسیت این موضوع را به خوبی نشان می دهد.
روحانی به عنوان نماینده نهاد دین و نماد دعوت به آیین توحید و عدالت باید محبوب و مردمی باشد و بیش از هر صنف و قشر دیگری از "سرمایه اجتماعی" خود پاسداری کند.
روایات متعدد که با تعبیر"التودد إلی الناس نصف العقل "/( اظهار محبت و رفاقت با مردم نیمی از عقل است) یا امثال "رحم ا... من جلب مودة الناس الینا"(رحمت خدا بر کسی که محبت و دوستی مردم را به سوی ما بگرداند)، به خوبی این موضوع را نشان می دهد.
از این بالاتر احادیثی است که روحانیت و دعوت کنندگان به دین را واسطه این رابطه عاطفی و قلبی (برای زمینه سازی رابطه اعتقادی و عملی) برمی شمارد و ایجاد ارتباط عاطفی میان روحانیت و مردم را وظیفه ای مورد عنایت خداوند می داند.
هم تقدم ضمیر مخاطب بر متکلم و هم ماده "جرّ" در تعبیر لطیف و ظریف "جرّوا مودة الناس الیکم و الینا (محبت مردم را نخست به خود و سپس به ما بکشانید) یعنی اولا باید شما واسطه محبت باشید زیرا با دوست داشتن شما ، مردم ما را هم دوست خواهند داشت و ثانیا تحقق این هدف ساده نیست و تلاش و زحمت و به اصطلاح کشاندن می خواهد.
اگر روحانی محبوب باشد آن وقت مردم چیزی را که آن روحانی از آن سخن می گوید و به آن دعوت می کند نیز دوست خواهند داشت و اساس کار عالم بر محبت و دوستی و دل و قلب است و حتی پیامبران برگزیده و فرستادگان خاص خداوند نیز از این قاعده مستثنا نیستند و البته این سرمایه گران قدر و ارزشمند به آسانی و راحتی نیز به دست نمی آید و اگر به دست آمد نگه داشتن و حفظ آن جز با زحمت و سختی نخواهد بود.