پرسمانهای جهانی مولانا
نویسنده : علیرضاحیدری literature@khorasannews.com
چند سال است از مولانا مینویسیم ،از اقبال او در ترکیه و غربتش در ایران. از اینکه معمولا در این روز اتفاق مهمی نمیافتد و ازما هم کاری برنمی آید جز نوشتن همین چند خط درد دل! اگر میخواهید تفاوت هشتم مهرماه را با ۲۶ آذر ( روز بزرگداشت مولانا در ترکیه که به عرس مولانا معروف است) بدانید،در آن روزها سری به قونیه بزنید، نه تنها قونیه که تمام ترکیه آن روز شاهد برگزاری مراسم باشکوه است.در آن روز حتما آگهیهای تور سفر به قونیه را خواهید دید. ترکیه این روزها را فرصتی برای جذب گردشگر میداند. جالب است که این مراسم فقط در یک روز و یک شب برگزار نمیشود، چند سالی است که وزارت فرهنگ ترکیه ۱۷ روز را برای برگزاری این مراسم در نظر گرفته است معمولا مقامات عالیرتبه کشوری هم سری به قونیه میزنند.امروز و از این حوالی، از دیار توس میخواهیم سلامی بدهیم به مردی بزرگ که در قونیه آرمیده است؛ از آرامگاه فردوسی تا درگاه مولانا. ازاین سوی مثنوی، حماسه را ورق بزنیم تا آن سوی مثنوی که به عرفان برسیم. 10سال پیش بودکه سال جهانی مولانا، شور و ولولهای درجهان افکند. قطار مولانا را با هزینه ۴میلیون دلاری در اروپا روی ریل فرستاد تا به جهان بباوراند که مولانا نه ایرانی و فارسی زبان که «رومی» است. وزیر فرهنگ این کشور هم به صراحت گفت: نام خانوادگی مولانا «رومی» است و جهان او را به عنوان رومی میشناسد و البته ما فقط تماشاگر بودیم. آن سال و سالهای پیش و پس از آن ترکیه جایزه جهانی صلح مولانا را راه اندازی کرد. مد لباس مولانا طرح ریخت، سکه به نام او زد، رجب طیب اردوغان از آغاز ساخت فیلمی با همکاری هالیوود و با بازی جرج کلونی و دی کاپریو خبر داد، مثنوی را به ۲۰زبان ترجمه کردند.نسخه هایی از آن را به سران کشورها هدیه دادند، سالن بزرگ نمایش با گنجایش ۳هزار نفری ساخته شد و خلاصه ترکیه هرچه در توان داشت خرج نام مولانا کرد و البته این قصه هم چنان ادامه دارد. میگویند، در تار و پود شهر قونیه نام وکلام و چهره مولانا موج میزند. ترکیه برای رشد صنعت گردشگری اش خوب به مولانا بها داد .حتی چند سال پیش درخبرها داشتیم که ترکیه بنا دارد خانه مولانا را درافغانستان بازسازی کند. قرار بود این مکان هم به«مرکزفرهنگی مولانا»تبدیل شود.قونیه سالانه میزبان دومیلیون گردشگر است وتنها دربزرگداشت مولاناکه هرساله برگزارمی شود،دو میلیارد دلار درآمد کسب میکند.
مولانا پرچم زبان فارسی در ترکیه است
دکتر حداد عادل: زبان فارسی پرچمی در ترکیه دارد که همان مولاناست. هرکس سراغ مولانا را میگیرد درواقع سراغ زبان فارسی را گرفته و به برکت مولانا، مثنوی و دیوان شمس، زبان فارسی در سراسر قلمرو عثمانی حضور و نفوذ داشته است.اگر امروز هنوز مثنوی خوانی در ترکیه رواج دارد، آثار باقیمانده از دوران قدیم است که فارسی در قلمروی عثمانی گسترده بوده است.در دنیایی که همه همچون گرگ به جان هم افتادهاند و رسانهها آکنده از اخبار قتل، کشتار و بیرحمی هستند، ما به شنیدن سخنان مولانا که پیام معنوی انبیا است، نیازمندیم. باید خوشحال بود که شاعر فارسی زبان ایرانی در ترکیه مورد توجه است و بزرگداشت مولانا در ترکیه در واقع همان بزرگداشت مذهب و عرفان است.در دیداری که با رجبطیب اردوغان نخستوزیر ترکیه داشتم به ایشان گفتم که شما به زبان فارسی که کلید فهم اندیشه و پیام مولاناست، توجه بیشتری کنید چرا که مولانا همان اندیشه مولانا است. همچنان که گوپینارلی فارسی میدانست.
پرسمانهای مولانا ؛ جهانی و انسانی
میرجلالالدین کزازی: اگر بخواهیم سامانه اندیشهای و جهانبینی جلالالدین محمد بلخی (مولانا) را بر چند پایه بنهیم و استوار بداریم، میتوانیم از این پایهها یاد کنیم، به سخن دیگر این پایهها بسترهای بنیادین اندیشههای مولانا هستند: نخست، فراخاندیشی مولاناست، مولانا جهانی میاندیشد. پیامها و آموزههای او بهگونهای است که همه جهانیان میتوانند از آن بهره ببرند. پرسمانهای مولانا که میکوشد به یاری اندیشه خویش آنها را بگشاید، پرسمانهای جهانی و انسانی است. چارهها و راهکارهای مولانا برای دشواریها، کژرویها، نابسامانیها و تنگناهایی که آدمی به آنها دچار است همچنان دامنه و کارکردی گسترده دارد. مولانا در تنگنای فرهنگ، نژاد و تاریخ نمیماند از همینروست که اگر سرودهای او به درستی به زبانهای دیگر برگردانیده شود هر انسانی در هر جای جهان میتواند برای درست و به آیین زیستن و برای رسیدن به آرامش و بهروزی در زندگانی از آنها بهره ببرد.دوم: بستر و پایه دیگر در اندیشههای مولانا درست وارونه پایه و بستر پیشین است. بومیگرایی: درست است که مولانا فراخ میاندیشید جهانی و انسانی. اما فراخاندیشی او برآمده از ایرانیبودن اوست. او به پرسمانهای انسان چونان انسانی ایرانی مینگرد. میدانیم که وی در خردی، هنگامی که 12سال بیش نداشته است از ایران به سرزمین دیگر میرود و سالیان پسین زندگی را در سرزمین کوچ میگذراند.
مولانای اول و مولانای دوم
سید سلمان صفوی : واقعه شگفت انگیز دیدار مولانا و شمس و پیآمدهای اعجاب انگیز آن، بیانگرغوغای دو روش در شناخت است. در ساحت این دیدار با دو مولانا رو به رو هستیم: «مولانای اول» و «مولانای دوم». «مولانای اول»؛ خطیب و دانشمندی معتبر در شهر قونیه قبل از دیدار با حضرت شمس است که تحت تأثیر و تعلیم پدر بزرگوار خویش معروف به بهاءِولد (سلطان العلما) به معارف اسلامی و جنبههای ظاهری و معنوی دین علاقه مند است و علاوه بر فراگیری علوم مذهبی در مدارس دینی، عرفان را نیز در محضر سیدبرهان الدین محقق ترمذی تلمذ کرده و چنان که از کتاب ارزشمند «مجالس سبعه» او برمی آید؛ دانشمند عارفی است که مجالس وعظ و خطابه معتبر دارد. سیّدبرهانالدین محقّق ترمذی شاگرد بهاءِولـد؛ پدر حضرت مولانا و نخستین مرشد مولانا بود که او را به وادی طریقت رهنمون شد. «مولانای دوم» زاییده ملاقات با حضرت شمس الدین تبریزی، قله بلند عرفان اسلامی است. چنانچه دیدار مولانای بزرگ با شمس صورت نمیگرفت؛ او نیز همچون هزاران دانشمند دیگر تنها چندین سطر در کتب تخصصی تاریخ را به خود اختصاص می داد. مولانای دوم است که اینک شُهره خاص و عام جهان است و شرق و غرب عالم، شاهد او به سان درخششی شکوهمند در سیاهی برهوت مدرنیتـه اند. چنانکه در سال ۲۰۰۱ بیش از ۵۰۰ هزار نسخه از «گزیده کوتاه اشعار مولوی» ترجمه کولمن بارکس در آمریکا به فروش رفت.
مولانا تنها در شاعرانگی خلاصه نمیشود
محمدعلی موحد: ما چگونه میتوانیم متون اسلاف خود را چراغ راه آینده قرار دهیم؟ بازخوانی متون گذشته باید با نگرش نو صورت بگیرد و باید توجه نسل جدید پژوهشگران ما در بازخوانی متون گذشته از نظر تطبیق آنها با معیارهای نقد معاصر باشد. متاسفانه همه بازخوانیهای متون کهن که در پایاننامهها و کتابهایی که تاکنون به تالیف در آمدهاند، از جمله مثنوی معنوی، کلیله و دمنه، تاریخ بیهقی و غیره در فضای قصهها، کاربرد تمثیلات، استعارات و مسائلی از این دست محصور بودند.مولانا تنها در شاعرانگی خلاصه نمیشود. این شاعر فراتر از شعر، چیزهایی دارد که میتواند برای زندگی امروز ارمغانهای بسیاری داشته باشد. اگر در گذشته در بررسی آثار وی به موشکافی معانی لغات غریبه، مآخذ حکایتها و بیان اشارات مثنوی به آیات و احادیث توجه میشد؛ امروزه باید در شاخصههای مهم عرفان مولانا، تاملاتی صورت بگیرد.به عنوان نمونه در مولانا پژوهی باید به مسائل و سوالاتی از این قبیل پاسخ داده شود که جایگاه مولانا در عرفان ایران کجاست؟ چه میگوید؟ چه محلی دارد؟پیام مولانا، پیام صلح و دوستی بود و ما باید با به کارگیری آن در دنیای امروز این پیام را عملی کنیم. در آیات قرآن هم بسیار به این موضوع اشاره شده و بزرگترین معجزه پیامبر(ص) این بود که عرب و فارس را یکی کرد و پس از مدتی، آنها در دیگ اسلام ذوب شدند و فرهنگ اسلامی درخشانی را به وجود آوردند.