یادداشت روز
تعداد بازدید : 283
چرا ترامپ رای آورد؟
نویسنده : دکترعلیرضا رضاخواه info@khorasannews.com
"تراژدی آمریکایی"، این تعبیری است که سردبیر نیویورکر برای پیروزی دونالد ترامپ نامزد جنجالی حزب جمهوری خواه به کار برد. نیویورکر، یکی از مطرح ترین مجلات آمریکا، در طول کارزار انتخاباتی به طور روشنی ضد ترامپ بود، با این وجود سرمقاله آن پس از پیروزی ترامپ به شکلی بی سابقه به آقای ترامپ حمله میکند. "دیوید رمنیک" نوشته است که انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری برای آمریکا و قانون اساسی آن تراژدی است. در عین حال او پیروزی آقای ترامپ را دستاورد بزرگی برای اقتدارگرایی، زن ستیزی و نژادپرستی در داخل و خارج آمریکا میداند. او نوشته است پیروزی غیرمنتظره ترامپ رویدادی "تهوع آور" در تاریخ آمریکا و لیبرال دموکراسی است. اما این احساس تنها متعلق به سردبیر نیویورکر نیست. نتایج انتخابات آمریکا برای بسیاری نا امید کننده و برای همه شوکه کننده بوده است. جامعه آمریکا به شدت قطبی شده است. دانشجویان دانشگاه اورگان شبانه به خیابان ریخته ، علیه ترامپ شعار داده و با پلیس ایالتی درگیر شده اند. شماری از رایدهندگان ایالت کالیفرنیا که تقریبا همواره به دموکراتها رای میدهند، در شبکههای اجتماعی طرح جدا شدن این ایالت را مطرح کردهاند. ماجرا فقط به داخل آمریکا محدود نشده است. سفیر فرانسه در آمریکا در توییتی نوشت: بعد از برگزیت و این انتخابات، از حالا به بعد همه چیز امکان پذیر است، دنیا در حال فروپاشی است. همه این اظهار نظرها درحالی است که تنها یک روز قبل از روز برگزاری انتخابات آمریکا، تقریبا تمامی افکار سنجی های معتبر از پیروزی دونالد ترامپ خبر می دادند. اما ظاهرا این روزها دیگر صنعت نظر سنجی اعتباری ندارد. در ماجرای برگزیت همه نظرسنجی ها بیانگر این بود که مردم بریتانیا به رفراندوم خروج از اتحادیه رای منفی خواهند داد اما نتایج رفراندوم چیز دیگری از آب در آمد. این اتفاق در ماجرای صلح دولت کلمبیا با چریک های فارک هم تکرار شد، دولت که مطمئن بود مردم از پروسه صلح حمایت می کنند، دست به برگزاری رفراندوم زد ولی با مخالفت مردم مواجه شد. این که چرا صنعت نظر سنجی در دنیا دچار مشکل شده است، نیازمند بحثی فنی است که از حوصله این یادداشت بیرون است. اما چرا مردم به ترامپ رای دادند؟ علت این اقبال غیر قابل پیش بینی چه بود؟
رشد پوپولیسم در جهان
دلیل اول را می توان در رشد پوپولیسم در جهان به ویژه در جهان غرب بازیابی کرد. ملی گرایی این روزها به برندی تبلیغاتی در دست سیاستمداران راست افراطی تبدیل شده است. واقعیتی که می شود آن را در رشد محبوبیت حزب افراطی پگیدا در آلمان، یوکیپ در بریتانیا و جبهه ملی در فرانسه دید. بی جهت نیست بعد از پیروزی ترامپ، رهبران همین احزاب تند رو پیش از هرکسی برای رئیس جمهور آینده آمریکا پیام تبریک فرستادند. این روزها شکست برنامه های غرب در حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و فساد روز افزون سیاستمداران در کنار بحران مهاجرت و نابسامانی اقتصادی نوعی سرخوردگی عمومی را دامن زده است.
پیروزی کاندیدای تغییر
دلیل دوم پیروزی ترامپ همان دلیلی است که باعث پیروزی باراک اوباما در انتخابات سال 2008 در مقابل مک کین شد. ترامپ توانست با مدیریت صحیح کمپین انتخاباتی به گونه ای عمل کند که خود را نامزد تغییر، (یعنی همان شعاری که نه تنها باراک اوباما بلکه بیل کلینتون و حتی جان اف کندی نیز با آن به موفقیت دست یافتند)، و هیلاری کلینتون را نماد حاکمیت فاسد و در حال تکرار در آمریکا معرفی کند. بی جهت نبود که بسیاری از دموکرات ها معتقد بودند برنی سندرز می توانست رقیب بهتری برای دونالد ترامپ باشد.
نارضایتی از ساختار موجود
سومین دلیل که از دلیل دوم جدا نیست نارضایتی مردم آمریکا از ساختار سیاسی موجود در این کشور است. امری که ترامپ آن را به درستی تشخیص داد و از روز اول بر آن تاخت. ترامپ همان روز اول اعلام کرد که به شدت مخالف محافظه کاری سیاسی در گفتار و یا آن چه که در زبان انگلیسی Political Correctness نام دارد هست. او با صراحت تمام نظام سیاسی آمریکا را زیر سوال برد و آن چه در ذهن مردم بود را بر زبان آورد.
برندینگ موفق در حوزه سیاسی
دلیل بعدی برندینگ موفق ترامپ در حوزه سیاسی است. ترامپ با زیرکی تمام توانست خود را به یک "برند" خاص تبدیل کند. در علم برندینگ گفته می شود که هر چقدر یک برند، بُرنده تر و تیز تر باشد، قدرتش بیشتر است و بیشتر در یادها می ماند. این نکته ای بود که ترامپ و تیم برندینگ او، به خوبی از عهده اش برآمدند. وقتی ترامپ به عنوان یکی از کاندیداهای اولیه جمهوریخواهان وارد رقابت های درون حزبی شد، طبق روال از او پرسیدند که اگر جمهوریخواه دیگری کاندیدای نهایی شود، آیا ترامپ از او حمایت خواهد کرد؟ و ترامپ برخلاف عرف سیاسی گفت: نه! خودم به تنهایی ادامه خواهم داد. اینجا بود که او بر متفاوت بودن خود با دیگران تأکید کرد و توجهات را به خود جلب کرد. سپس با اتخاذ مواضع تند و تیز، برند خود را بُرنده تر کرد؛ اظهاراتی مانند کشیدن دیوار حائل بین آمریکا و مکزیک، ممنوع الورود کردن مسلمانان به ایالات متحده، محدود کردن مهاجران، استفاده از بمب اتم، پاره کردن برجام و نظایر این ها. او پس از آن که توجهات را به خود جلب کرد، با زیرکی مواضعش را تعدیل کرد. این برندسازی هدفمند، شاید مهم ترین عامل پیروزی او بوده است.
بهره گیری از ترس سفید پوستان
مهمترین دلیل پیروزی ترامپ را می توان در بهره گیری وی از ترس طبقه کارگر سفید، یا آنچه هانتینگتون سفید آنگلوساکسون و پروتستان می نامد دید. سفید پوستان هنوز هم بزرگترین نژاد آمریکا را تشکیل می دهند.نژادی که در حال از دست دادن جایگاه خود در آمریکاست. حس ترسی که پیش از این در کتاب چالش هویت آمریکایی هانتینگتون به آن پرداخته شده بود و حالا در دوران ریاست جمهوری اوباما به اوج رسیده بود. این طبقه ای بود که ترامپ را به ریاست جمهوری رساند. طبقه ای که بیشترین آرای خاموش متعلق به آن بود و به همین دلیل مورد توجه نظر سنجی های متعدد قرار نگرفت. بر اساس آمار اعلام شده رای دهندگان سفید پوست بیشترین افرادی هستند که به ترامپ رای داده اند.