رئیس جمهور با بیان این که «متأسفانه برخی از تعامل با جهان بدشان می‌آید و از تقابل استقبال می‌کنند» گفت: البته این تقابل برای برخی نان داشته است.  به گزارش ایرنا و پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی روز گذشته در نخستین مجمع ملی سلامت گفت: هنگامی که تعامل با جهان وجود نداشته و دچار تحریم هستیم، به ناچار برای کشاورزی، باید از کود و سم غیراستاندارد استفاده کنیم. وی اظهار داشت: برخی تصور می‌کنند، هر چه قفل‌های دروازه کشور بیشتر باشد، امنیت و سلامت بیشتر خواهد بود، اما این طور نیست، چرا که ما ملتی بزرگ و با فرهنگ داریم. رییس‌ جمهور با بیان اینکه آیا باید نسبت به استاد دانشگاهی که می‌خواهد برای مطالعه به خارج رفته و یا محققی که می‌خواهد به کشور بیاید نگرانی داشته باشیم، گفت: برخی ذهن نگرانی دارند و نگرانی را در جامعه ترویج می‌کنند و این در حالی است که اساتید ما باید در تعامل با اساتید و محققین جهان، پیشرفت کنند.
برخی دچار آلزایمر سیاسی هستند
رئیس دولت یازدهم با بیان اینکه با اتکا به سرمایه داخلی نمی‌توانیم توسعه خوبی در زمینه سلامت و درمان داشته باشیم، گفت: در ابتدای سال 92 آمار و ارقام نشان می دهد که مشکلات فراوانی از قبیل کمبود دارو و قیمت بالای آن داشتیم. دکتر روحانی با بیان اینکه زمانی که دولت قبل بر سر کار بود وقتی می‌خواستیم انتقاد کنیم می‌گفتند، دولت را تضعیف نکنید و امروز هم که می‌خواهیم از اقدامات دولت قبل انتقاد کنیم، می‌گویند، کاری به گذشته نداشته باشید و اقدامات دولت خود را بگویید، اظهار داشت: برخی دچار آلزایمر سیاسی هستند و یادشان می‌رود که وضع درمان، قیمت دارو و تجهیزات پزشکی چه وضعی در کشور داشت و برخی داروها و تجهیزات پزشکی به سختی تهیه می‌شد.وی افزود : از برجام نترسیم، درباره آن حرف بزنیم و بگوییم. برخی سایت‌ها فکر می‌کنند اگر حرف بزنند تعریف از دولت می‌شود. حالا حرام که نیست یک بار هم از دولت تعریف شود.
گلایه روحانی از صداوسیما
رییس جمهور با گلایه از عملکرد رسانه ملی در بیان موفقیت‌های دولت گفت: وقتی در جایی گوشت دو روز گران می ‌شود صدا و سیما در خبر نخست به قصابی می‌ رود و می‌ پرسد گوشت چقدر گران شده است اما اگر گوشت ارزان شود، این خبر را منتشر نمی ‌کند یا در آخرین اخبارش اعلام می کند.
برخی همین که ذره ای نشاط در بین مردم به وجود می آید می گویند اشکال دارد!
دکتر روحانی با اشاره به اینکه در شرایط بحرانی همه باید حمایت کنند و دست به دست هم دهیم تا بتوانیم کشور را اداره کنیم، گفت: دولت در سال‌های گذشته شرایط آسانی نداشته و با سختی کشور را اداره کرده، البته توفیقات دولت نیز قابل توجه بوده و با کمک خداوند از مشکلات عبور خواهیم کرد. دکتر روحانی با تأکیدبر ضرورت توسعه نشاط در کشور گفت: برخی همین که ذره‌ای نشاط در بین مردم به وجود می‌آید، می‌گویند اشکال دارد. چطور گریه کردن به هر مقدار که باشد، حلال است اما خندیدن و نشاط، حرام؟ رییس‌ جمهور با بیان اینکه سلامت جسم و روح بدون نشاط امکان ندارد، گفت: حداقل در ایام عید نوروز که ایام ولادت حضرت زهرا(س) هم هست،اجازه دهیم مردم در کشور نشاط داشته باشند. دکتر روحانی با بیان اینکه نباید مردم را با دروغ‌گفتن نسبت به آینده نظام و کشور مأیوس کرد، گفت: باید دست به دست هم بدهیم و این معنای مجمع ملی سلامت است.
اگر اقدامات برای احیای دریاچه ارومیه نبود 14 استان کشور درگیر توفان نمک می شدند
دکتر روحانی نپرداختن حقابه ها ، عمل نکردن به وظایف قانونی و قطع  آب تالاب‌ها و استفاده نادرست از محیط زیست را باعث این مشکلات زیست محیطی دانست و گفت: دولت تلاش‌های زیادی برای احیای محیط زیست و تالاب‌ها در کشور داشته و اگر این اقدامات برای احیای دریاچه ارومیه نبود و این دریاچه خشک می‌شد در شرایط به وجود آمدن توفان نمک در این منطقه،  14 استان کشور درگیر می‌شدند. رییس‌ جمهوری افزود: دولت نسبت به احیای هورالعظیم نیز تصمیم و اهتمام دارد و براساس اقدامات انجام شده، تاکنون 70 درصد این تالاب آبگیری شده و 30 درصد باقیمانده نیز انجام می‌شود. وی با بیان اینکه سالانه یک میلیارد و 800 میلیون متر مکعب آب در سال‌های 93 و 94 به تالاب هورالعظیم ریخته شده و امسال نیز تاکنون یک میلیارد و 300 میلیون متر مکعب آب به این تالاب ریخته شده، گفت: برخی می‌گویند، چرا دولت امروز که خاک در خوزستان به راه افتاده به فکر این منطقه افتاده است و این در حالی است که دولت از سال 93 کارگروه مقابله با ریزگردها در این منطقه را تشکیل داده و اقدامات زیادی، انجام داده است. رییس جمهوری، توسعه پوشش 11 میلیون نفری بیمه شدگان و اقدامات حوزه سلامت را از افتخارات بزرگ این دولت برشمرد و با تاکید بر اینکه سلامت، مقدم بر درمان است اظهارداشت: برای حل مشکلات باید "مجمع" باشیم و دست به دست هم دهیم و بدون تردید آینده درخشانی در انتظار کشور است.

اسفندیار رحیم‌مشایی پس از چند سال سکوت روز گذشته  در نشست پرسش و پاسخی که درباره کاندیداتوری بقایی برگزار کرده بود، عنوان کرد: من افتخار می‌کنم که شباهتی به احمدی‌نژاد دارم اما اعلام می‌کنم بقایی به احمدی‌نژاد شبیه‌تر است.  به گزارش ایلنا، رئیس دفتر احمدی نژاد با طرح این مطلب که برخی می‌پرسند آیا بقایی رای می‌آورد؟  گفت: بنده می‌گویم بقایی در این انتخابات اصلا رقیبی ندارد. مشایی عنوان کرد: هیچ دلیلی برای رد صلاحیت بقایی وجود ندارد. اگر بقایی ردصلاحیت شود دوقطبی خطرناکی شکل خواهد گرفت. من تمام قد پای کار بقایی آمده ام. من آمده‌ام که با همه وجود و تمام قد فریاد بزنم بقایی، احمدی نژاد است. مشایی با بیان اینکه آقای بقایی براساس ضوابط قانونی جزو رجال سیاسی هستند، گفت: بقایی پرچم پاکی و سند پاکی احمدی‌نژاد است که پس از ۲۲۵ روز بازداشت، بدون کیفرخواست و وثیقه آزاد شد. وی در بخش دیگری از سخنانش افزود: آنچه از بیانات مقام معظم رهبری دریافت کردیم این است که احمدی‌نژاد فقط به عنوان نامزد در انتخابات حضور نداشته باشد. ملاک برای ما بیانات مقام معظم رهبری است. مشایی تاکید کرد: احمدی‌نژاد برای حمایت از افراد محدودیت دارد ولی افراد منعی ندارند که بگویند ایشان را دوست داریم و از ایشان دست نمی‌کشیم. رئیس دفتر محمود احمدی نژاد تأکید کرد: فردی  را می‌خواهیم که وقتی رییس جمهور شد اعلام کند ملت ایران، من می‌دانم شما در غیبت احمدی‌نژاد به خاطر احمدی‌نژاد به من رای داده‌اید. فردی را می‌خواهیم که علاوه بر اینکه تبلور احمدی‌نژاد است بتواند تا روز ثبت نام و رای‌گیری فشارها را تحمل کند و در صحنه بماند.

حضور محترم بزرگان اصلاحات!سلام علیکم ،   6   سال پیش در تاریخ 7  اسفند 89، در روزهایی که آقای موسوی برای آمدن طرفدارانش به خیابان ها بعد از 20 ماه بازگشت آرامش به کشور فراخوانی مجدد صادر کرده بود، یادداشتی نوشتم با عنوان «جناب آقای خاتمی» و خطاب به ایشان تصریح کردم که تاکنون اگر می شد توجیه کرد، اما با این اقدام آقای موسوی که همزمان با سقوط مبارک و بعد از چند هفته خروش مردم مصر  با هدف  مشابه سازی در ایران و وارد کردن ایران به دومینوی خیزش های کشورهای عربی بود، کاملا روشن شده است که فعالیت های ایشان نیز همانند جنبش سبز اقداماتی براندازانه است لذا این آخرین فرصت است که آقای خاتمی مرزبندی خودشان را با اقدامات براندازانه روشن کنند و الا «خیلی زود دیر می شود.»
البته در آن زمان این یادداشت از سوی دو طیف مورد اعتراض شدید قرار گرفت (همان طور که احتمالا  این یادداشت نیز همین حالت را خواهد داشت) ابتدا از سوی بخشی از انقلابیونی که آقای خاتمی را یکی از سران فتنه می دانستند و معتقد بودند جدا کردن حساب آقای خاتمی از آقایان موسوی و کروبی نادرست است (البته اشاره خواهم کرد که بعد مشخص شد رهبری تا مدت ها، بین ایشان و آقایان موسوی و کروبی تفاوت قائل هستند یا حداقل بودند) و دوم حامیان جنبش سبز که طبیعتا مخاطب اصلی یادداشت آن ها بودند.
به دلیل این که مراجعه به آن یادداشت سخت است اجازه دهید بخشی از آن را که بنیاد و پایه حرف امروز من  به شما نیز می باشد، دوباره ذکر کنم با این توضیح که از انتشار بخش های حمایتی آن یادداشت از  آقای خاتمی چشم پوشی می کنم:
«شما مسئولیتی بزرگ به دوش دارید بخواهید یا نخواهید شما مشهورترین و تاثیرگذارترین شخص در جریان اصلاحات تلقی می شوید اگر به جریان اصلاحات واقعی اعتقاد دارید و اگر به چند اظهار نظر اخیر خود که گفتید به نظام اعتقاد دارید و می خواهید در چارچوب نظام به بالندگی آن کمک کنید ، حال که تبدیل به ضدانقلابی شدن جریان باقی مانده ای که آقایان موسوی و کروبی خود را رهبرش می دانند برای همگان حتی اصلاح طلبان روشن شده است، وقت آن است که به جای سکوت تاییدآمیز یا دوپهلو سخن گفتن که شما را جزو حلقه آنان تثبیت و قطعی می کند، با تخطئه شفاف تحرکات غیرقانونی 25 بهمن، اجازه ندهید آن بخش ازحرف هایتان که حق است، کمک کننده حرف باطلی که تضعیف نظام مردمی و اسلامی را دنبال می کند شود و به این ترتیب هم خود را به دایره نظام برگردانید و هم جریان اصلاح طلبی را که در صدد ادامه فعالیت در چارچوب نظام است را از گوشه رینگ نجات دهید.
دغدغه ای به نام نگاه نظام به اصلاح طلبان
ممکن است بگویید برای برداشتن گام اول باید مطمئن شوید که نگاه نظام به اصلاح طلبان چیست شاید برداشت شما این است که نظام نسبت به اصلاح طلبان دیدی منفی دارد و نمی خواهد اجازه فعالیت آزاد و عادلانه را به آن ها دهد.در پاسخ به این دغدغه تصریح می کنم که براین باورم عملکرد اصلاح طلبان در گذشته دلیل اصلی شرایطی است که فعلا در آن به سر می برند البته این سخن به معنای نبود اشکال از طرف جریان اصول گرا و برخی مسئولین نیست بلکه به این معنا است که عملکرد اصلاح طلبان به گونه ای بوده است که باعث بی اعتمادی نظام به آنان شده و همچنین عده ای آگاهانه یا ناآگاهانه فرصت تخریب جریان اصیل اصلاح طلبی را پیدا کنند.برای این که بتوانم توضیحی بر ادعایم ارائه کنم ضروری است کمی به گذشته برگردیم و فرآیندی که طی شده تا به اینجا رسیده ایم را کمی مرورکنیم مطمئنم یادآوری نکاتی از آن برای شما که در ریز مسائل بودید می تواند قابل تامل باشد.
جریان اصلاح طلب وامدار نگاه نظام
جناب آقای خاتمی
همه می دانیم جریان اصلاح طلبی به شکل فعلی آن با دوم خرداد 76 کلید خورد و شما حتما مطلع هستید که برخی از مقامات عالی رتبه برای آن انتخابات معتقد به مشارکت حداقلی و اطمینان از رای آوردن آقای ناطق نوری بودند اما رهبری نظام با این سیاست مخالفت کردند و استراتژی "مشارکت حداکثری ، هرکس که رای بیاورد" را پیگیری کردند و اگر این نگاه رهبری یعنی باور به مشارکت حداکثری و سیاست گذاری های راهبردی برای پیاده سازی آن نبود نه مشارکت حداکثری اتفاق می افتاد، نه این زمینه ایجاد می شد که شما رئیس جمهور شوید و نه عملا جریانی اصلاح طلب شکل می گرفت. به عنوان یک مثال، شما خوب آن کاریکاتورها و طنزهای معروف گل آقا که میلیون ها رای برای شما به ارمغان آورد را به خاطر دارید خوب است این را هم به یادآورید که آن نشریه فقط به پشتوانه حمایت های علنی رهبری امکان ادامه انتشار یافته بود. آیا اگرنگاه رهبری میدان دادن به جریان اصلاح طلبی نبود امکان چنین اتفاقاتی وجود داشت؟
حمایت های جدی رهبری نظام از دولت اصلاحات را در برابر فشارها و نقدهای موجود هرکس دیگر فراموش کرده باشد شما می توانید به خاطر بیاورید؟ باز هم فقط به عنوان یک مثال آیا به یاد دارید زمانی که شما به دلیل فشارهای زیاد آماده استعفا بودید، رهبری از پیگیری لوایح دوقلوی شما حمایت کردند و اندکی بعد لوایح شما به مجلس ارائه شد؟ آیا فراموش کرده اید مجلس ششم که مجلس اصلاحات محسوب می شد چگونه شکل گرفت؟ شما که از ما بهتر می دانید بسیاری چهره های شاخص اصلاح طلبان تایید صلاحیت شان را وامدار رهبری بودند آیا با توجه به تشخیص شورای نگهبان مبنی بر تایید صلاحیت نکردن این چهره ها، مجلس اصلاحات جز با میدان دادن رهبری به اصلاح طلبان امکان تشکیل داشت؟ این مثال ها را عنوان کردم تا روشن کنم اصلاحات نه تنها بدون میدان دادن و نگاه مثبت نظام امکان فعالیت نداشت بلکه این جریان اصولا براساس راهبرد بسیار هوشمندانه رهبری نظام شکل یافته است.
چرا نگاه تغییر کرد؟
و اما چرا این نگاه تغییر کرد. پاسخ برمی گردد به همان آفتی که شما الان هم به آن دچار هستید و آن هم مرزبندی نکردن با هم جناحی هایی است که یا ازابتدا باور به اصول حاکم بر جریان اصلاح طلبی نداشتند یا به مرور برخی از آن ها را زیرپا گذاشتند.وقتی برخی احزاب و افراد منتسب به جریان اصلاح طلب از حد اختلاف سلیقه فراتر رفتند و به صورت اعلام شده با درپیش گرفتن استراتژی "فشار از پایین و چانه زنی از بالا"، تلاش کردند نظامی را که خود، به آن ها میدان فعالیت داده است را با ادبیات "حاکمیت دوگانه" به دوپاره تقسیم و اختلاف را در کشور نهادینه کنند، وقتی به خطایی محرز و قابل پیگیری در ساختارهای منطقی توسط رئیس جمهور یعنی شما، نام قتل های زنجیره ای داده شد و بیش از یک سال توسط مطبوعات زنجیره ای تبدیل به بحرانی سیاسی امنیتی برای کشورشد، وقتی سیاست زده کردن فضای کشور توسط آنان حتی شما را به ستوه آورد و مجبور کرد در دوردوم ریاست جمهوری اشتباهتان را اصلاح کرده و معیشت مردم را در دستور کار اصلی قراردهید ،وقتی اولین فاجعه کوی دانشگاه که می توانست توسط شما به عنوان رئیس جمهور با جدیت پیگیری شود که متاسفانه نشد- تبدیل به غائله 18 تیر با هدف براندازی نظام می شود، وقتی خلاف منافع ملی طرحی هسته ای ارائه شد که نتیجه آن در صورت تصویب خلع سلاح دیپلمات های شما در مذاکره با طرف های اروپایی بود ، وقتی پروژه تحصن در مجلس و استعفاهایی تبلیغاتی و تلاش برای تعویق انتخابات به عنوان مهمترین رکن مردم سالاری کلید خورد و.....چرا شما و جریان اصلاح طلب واقعی که از مهمترین اصولش باوربه مبانی نظام و فعالیت در چارچوب های آن است مرز خود را با این عده روشن نکردید در حالیکه آنان بدون آنکه اعتقاد به نظام داشته باشند فقط منافقانه نام اصلاح طلبی را با خود یدک می کشیدند.
وقتی این جریان اصلاح طلب نما نشان داد که "هدفش" یا "نتیجه" عملکردش تضعیف نظام است، آیا نظامی که خود به آن ها میدان فعالیت داده است نباید نسبت به ادامه فعالیت شان بدبین شود؟ آیا جریان اصیل اصلاح طلب نمی بایست دامن خود را از این طیف پاک می کرد؟ بگذارید برخی تندروی ها و اشتباهات مانند نحوه تایید صلاحیت ها توسط شورای نگهبان را به کناری بگذاریم، فارغ ازاین اشتباهات آیا کلیت نظام و در راس آن رهبری که بیشترین نقش را در حمایت از جریان اصلاح طلبی داشتند، حق ندارند در کلیت مسئله، نسبت به جریان اصلاح طلب که نه تنها حاضرنیست مرز خود را با نفاق جدید روشن کند بلکه چون فقط اسم اصلاح طلب را برخود گذاشته است از آن ها حمایت می کند، دچار تردید شود؟
به جای شرط گذاری اعتمادسازی کنید
جناب آقای خاتمی
حتما خبردارشده اید که خیلی از بزرگان منتظر مرزبندی شفاف شما با مخالفین نظام که خود را در قالب معترض یا منتقد جا می زنند یا پشت سرآنان پنهان کرده اند، هستند تا میدان را برای فعالیت داخل چارچوب منطق و نظام جریان اصیل اصلاح طلب بازکنند اگر به جای شرط گذاری در صدد اعتمادسازی برمی آمدید آیا نتیجه بهتری عاید شما و جریان اصلاح طلبی و در نتیجه نظام و مردم نمی شد؟ آیا فراموش کرده اید که قبل از انتخابات مجلس هشتم آقای کروبی با اظهارات صریح خود ابتدا مرزهایش را با جریان نفاق اصلاح طلب نما روشن کرد و باعث شد آن جریان را از خود عصبانی کند، اما پاسخ این اعتمادسازی را با اعتماد رهبری معظم به اصلاح طلبان هم حزبی اش گرفت و در حالی که هیئت های نظارت وابسته به شورای نگهبان با نگاهی سخت گیرانه و در بسیاری موارد نادرست انبوهی از جریان اصلاح طلبی را حذف کرده بودند، بدون گذاشتن هیچ پیش شرط توانست تقریبا برای تمام لیست حزب متبوعش درسراسر کشور با رهنمودهای کلی رهبری تایید صلاحیت بگیرد و حتی از حضورش در انتخابات ریاست جمهوری نیز استقبال شد؟ شما هم مطمئن باشید نیاز به شرط گذاری نیست اگر قبل از آنکه دیر شود با مرز بندی با جریان "ضد انقلاب جدید" و تصریح علنی اعتقادی که نسبت به "اتهام دروغ تقلب" دارید اعتماد کمرنگ شده نظام را به خود برگردانید، مطمئن باشید مورد حمایت نظام قرار خواهید گرفت شما یکبار دیگر زمانی که تحت فشار اصلاح طلب نماها مبنی برعدم برگزاری انتخابات توسط دولت بودید، در لحظه حساس تصمیم، آنان را مایوس کردید و من معتقدم این بارهم می توانید این تصمیم را با همه هزینه هایش بگیرید.
قطاراصلاحات
جناب آقای خاتمی
اشتباهی که جریان اصلاح طلب با دفاع خود از اصلاح طلب نماهای دیروز و ضدانقلاب های امروز کرد لطمه سنگینی به جریان اصیل اصلاح طلب و همچنین نظام زد چرا که هم در لطمه زدن ناجوانمردانه به آبروی نظام کمک کرد و هم باعث شد فرصت نقد و بیان آن بخش از حرف های حق شان نیز سلب شود این اشتباه تا قبل از وقایع 25 بهمن ادامه داشت اما خلاف عملکرد شما که متاسفانه با سکوت تان درجریان وقایع 25 بهمن به نوعی با ضد انقلاب همراهی کردید، با مواضعی که نمایندگان اصلاح طلب و برخی چهره های شاخص گرفتند، اینگونه به نظر می رسد که این جریان "می خواهد"، یا "مجبور" است دامن خود را از این وصله های ناجور پاک کند.بخواهید یا نخواهید، دیریازود، قطار اصلاحات با همه ضعف ها و قوت هایش دوباره به راه خواهد افتاد. آنانی که زمانی اعلام کردند «باید خاتمی را از قطار اصلاحات پیاده کرد» اکنون شما را البته به همراه خودشان از این قطار پیاده کرده اند اما به نظر نمی رسد قطاراصلاحات زیاد منتظر شما بماند.
جناب آقای خاتمی
همیشه خیلی زود دیر می شود و این بار اگر دیرشود...»
زود دیر نشد
عزیزان و بزرگان اصلاحات!
اگر آقای خاتمی آن روز تکلیف خود را با براندازان و اصلاح طلب نماها روشن کرده بود، امروز شما در چنین شرایطی گرفتار نمی شدید. جالب آنکه خلاف آنچه آن زمان نوشتم تا مدت ها «هنوز دیر نشده بود» چرا که رهبری برای انتخابات مجلس نهم پیام فرستادند که اگر جریان اصلاحات در انتخابات شرکت کند نامزدهایش مورد حمایت قرار خواهد گرفت (مگر کسانی که در جریان حوادث 88 حکم قضایی قطعی گرفته اند) متاسفانه با اینکه این مسئله ابتدا از سوی آقای خاتمی مورد توجه قرار گرفت اما بازهم همان اصلاح طلب نماهای اهل نفاق در لحظات آخر اجازه ندادند آقای خاتمی اصلاحات واقعی را از بن بستی که خود را در آن قرار داده است، خارج کند و متاسفانه اصلاحات، سیاست قهر در انتخابات مجلس نهم را در پیش گرفت.  اما علیرغم این شرایط شما حتما به یاد دارید که با وجود این رفتار و جواب رد دادن به چندین پیام آشتی جویانه از سوی نظام، باز هم «هنوز دیر نشده بود» و همین که آقای خاتمی به توصیه دوستان دلسوز خود عمل کرد و با وجود سیاست تحریم اصلاح طلبان منافق، در انتخابات شرکت کرد و در شهرستان دماوند رای داد، با بیاناتی که رهبری چند روز بعد از انتخابات انجام دادند جزو معتقدین به نظام محسوب شد: «بنابراین هر کسی به نظام اسلامی اعتقاد دارد، در این اعتقاد صادق است، شرکت در انتخابات را وظیفه‌ خودش می داند؛ ولو حالا ممکن است اعتراضی هم به یک چیزی، به خود این انتخابات، به یک شکلی از اشکال انتخابات داشته باشد؛ لیکن در عین حال با وجود اعتراض، وارد میدان انتخابات می‌شود؛ این وظیفه است. بنابراین همه‌کسانی که در سرتاسر کشور وارد این عرصه شدند، به این واجب عمل کردند؛ این وظیفه را انجام دادند؛ فهم صحیح خودشان را نشان دادند».
اما این رویکرد جذب حداکثری، نه تنها با پاسخی مناسب از سوی آقای خاتمی روبه رو نشد بلکه آقای خاتمی دوباره به بازی اصلاح طلب نماهای منافق تن داد و با  استقبال علنی، دلگرمی دادن و حضور در منزل  محکومان قضایی آزاد شده حوادث 88 که به اتهام براندازی نظام، مجرم شناخته شده بودند، به صورت علنی و رسمی خود را حامی براندازان نظام معرفی کرد و متاسفانه این اقدام نه یک بار و دوبار  بلکه به اندازه ای تکرار شد که چشم پوشی از آن ناممکن شد و  گرچه «نه خیلی زود» ولی «سرانجام دیر شد.»
 فرصت جدید را غنیمت بشمارید
موثران جریان اصلاحات!
اکنون با سخنانی که رهبری در دیدار مردم آذربایجان مطرح کردند و توضیحاتی که آقای جهانگیری از جلسه اش با ایشان ارائه کرده است، فرصتی جدی پیش روی شما قرار گرفته است. رسانه های خارجی و همان جریان اصلاح طلب نمایی که مخالف نظام است اما خود را پشت اصلاح طلبان پنهان کرده، تلاش کردند سخنان رهبری در مخالفت با طرح آشتی ملی را مخالفت با اصلاحات نشان دهند اما سخنان رهبری صریح و روشن است. ایشان با طرح آشتی ملی مخالف هستند چون  نظام هیچ وقت با اصلاحات قهر نبوده است که بخواهد امروز با آن ها آشتی کند و یکی از مصادیق کاملا روشن آن غیر از مواردی که قبلا ذکر شد، این است که الان آقای عارف نماینده مجلس و رئیس یک فراکسیون از اصلاح طلبان است و از همه روشن تر اینکه، یک اصلاح طلب یعنی آقای پزشکیان نایب رئیس یکی از قوای سه گانه کشور است و بسیاری از اصلاح طلبان وزیر، معاون وزیر و... هستند. البته اگر منظور از آشتی ملی، آشتی نه با اصلاح طلبان بلکه با اقدام کنندگان به براندازی نظام و حامیان آن هاست، جواب روشن است. چنین آشتی ملی با هیچ منطقی جور در نمی آید مگر برای نظامی که اقتدار خود را از دست داده باشد و برای  حفظ خود مجبور شود به  اقدام کنندگان علیه خود امتیاز دهد که روشن است جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام مردمسالار، مقبول و دارای اقتدار مشروع در چنین موقعیتی قرار ندارد.
بنابراین خلاف جوسازی صورت گرفته، پیام رهبری به اصلاح طلبان روشن است، نظام اصلاح طلبان را درون خود تعریف می کند اما با اقدام کنندگان برای براندازی نظام قهر است و خواهد بود و اگر کسی از میان اصلاح طلبان خود را با براندازان پیوند زده باشد یا پیوند بزند، طبیعی است که به ناچار وارد دایره آنان شده و جزو طرد شدگان قرار گرفته یا می گیرد و اگر خود را از دایره آنان خارج کرده باشد یا از این پس خارج کند، به عنوان بخشی از بدنه نظام تلقی خواهد شد و این پیام فرصتی دوباره برای شما به عنوان هدایتگران جریان اصلاحات ایجاد کرده است. اکنون بهترین فرصت است که اصلاحات گام نهایی برای بازیافتن جایگاه اصلی خود را بردارد. همان طور که ذکر شد تمام مشکل جریان اصلاحات به عده ای بر می گردد که اعتقادی به جمهوری اسلامی ندارند ولی نفاق گونه خود را درون اصلاحات جا زده اند و عملا اصلاحات را به سمتی که خود می خواهند می برند؛ کسانی که زمانی فضای کشور را سیاست زده  و همه ارکان کشور را درگیر امور فرعی کردند، گاه در مجلس ششم آن همه جنجال و تحصن و... ایجاد کردند، گاه دور آقای موسوی جمع شدند و او را به بیراهه بردند، گاه اجازه ندادند آقای خاتمی تصمیم نهایی را بگیرد و به جای قهر، جواب پیام آشتی را با آشتی بدهد  و اکنون نیز با پیوند زدن خود به جریان اصلاحات اجازه نمی دهند، مسیری که از انتخابات 92 آغاز شد و با انتخابات مجلس دهم در گام اول تکمیل شد، گام نهایی خود را بردارد .   
اصلاحات و اصلاح طلب نماها
جنابان بزرگان اصلاحات!
به عنوان فردی که به شدت معتقد هستم انقلاب اسلامی نیازمند حضور اصلاح طلبان به عنوان یک بال مهم در ساختار نظام است  و به عنوان  تحلیلگری که در تحلیلی کلان می بینم اتفاقات صورت گرفته جز به حاشیه رفتن و تضعیف اصلاحات، ثمره دیگری برای این جریان نداشته و نخواهد داشت، پیشنهاد می کنم هرچه زودتر تکلیف خود را با اصلاح طلب نماها روشن کنید. اصلاح طلب نماهایی که در مبانی با شما اختلافات فاحش دارند (که مهمترینش عدم اعتقاد به انقلاب است)  و فقط در ظاهر شعارهایی مشابه با شما (مثل آزادی و دموکراسی و اصلاحات ) را مطرح می کنند. اگر  این طیف مخرب که اصلاحات جز لطمه، فایده ای از آنان ندیده است را از دایره خود خارج کنید، آن وقت خواهید دید کم اعتمادی که نسبت به اصلاحات ایجاد شده و خود را در سخت گیری متاسفانه بعضا نادرست تایید صلاحیت ها نشان می دهد، چگونه برطرف می شود و در نتیجه چه درهای بسیار بزرگتری از آنچه اکنون وجود دارد، به روی شما باز می شود و از این رهگذر هم شما و هم نظام و مردم چه منفعتی کسب خواهند کرد.
کمکی که به آقای خاتمی می توانید بکنید
عزیزان متولی اصلاحات!
همان طور که در یادداشت «جناب آقای خاتمی»  نوشتم و در انتخابات 92 و مجلس دهم طلیعه آن را شاهد بودیم، این مسیر سرانجام به حول و قوه الهی طی خواهد شد اما هرچه این مسیر زودتر طی شود، هم هزینه هایش کمتر خواهد بود و هم می توان طیف گسترده تری را درون جریان اصلاحات واقعی حفظ کرد.  به عنوان مثال؛ اگر آقای خاتمی به موقع اقدام کرده بود اکنون اصلاحات در شرایط متفاوتی قرار داشت و افراد زیاد و مهمی  در دایره جریان طرد شده قرار نداشتند. متاسفانه آقای خاتمی به عنوان مهمترین محور جریان شما، با وجود همه فرصت هایی که به ایشان داده شد، نه تنها  از براندازان فاصله نگرفت، بلکه آرام آرام خود را درون آنان تعریف کرد. البته بنده هیچ گاه در جلسات خصوصی با آقای خاتمی شرکت  نداشته ام اما می توانم مدعی شوم دلیل این که ایشان این مسیر اشتباه را طی کرده است، نه عدم باور فکری و اعتقادی به نظام جمهوری اسلامی بلکه نداشتن تحلیل درست، عدم شجاعت در پرداخت هزینه و تاثیرپذیری از اصلاح طلبان غیر معتقد به انقلاب است.
 بر این باورم که شما امروز اقدام کنید و آقای خاتمی را تحت فشار قرار دهید که  یا خود را از چنبره اصلاح طلبان غیرانقلابی خلاص کند یا در غیر این صورت شما مجبور می شوید بدون او هزینه مرزبندی اصلاح طلبان انقلابی و غیرانقلابی را بپردازید. مطمئن هستم که آقای خاتمی از میان دو گزینه؛ اول قبول هزینه مرزبندی با معاندان و ماندن در جمع جریان اصلاحات واقعی و دوم پذیرش هزینه جاماندن از قطار اصلاحات و ماندن در جبهه براندازان نظام، همراهی با شما را انتخاب خواهد کرد. در این صورت با اینکه این ادعا در حد من نیست اما پیش بینی می کنم که در صورت «اصلاح»(1) ، بزرگ منشی رهبری و اعتقاد عمیق ایشان به جذب حداکثری، باعث می شود که دوباره «دیر نشده باشد.»   
پی نوشت(1): منظور از اصلاح در این جا اشاره به آیه زیر است که بعد از توبه که مربوط به رابطه بین فرد و خدا است، آسیب هایی که در حوزه اجتماعی زده شده است باید اصلاح شود.
« ِالاَّ الَّذینَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ (آل عمران آیه 19)»

تالاب خشکیده جازموریان در پی بارندگی های سیل آسای روزهای اخیر کرمان بار دیگر جان گرفته و دوستداران محیط زیست امیدوارند آبگیری مجدد پایانی بر مرگ این تالاب باشد.
به گزارش مهر، تالاب جازموریان بزرگترین حوضه آبریز استان کرمان است که از رودخانه های هلیل رود و بم پور و صدها رودخانه فصلی تغذیه می شود اما این تالاب از 20 سال قبل به دلیل خشکسالی به بیابانی بی آب و علف تبدیل شد که در بهترین حالت چرا گاه شترهای ساربانان منطقه جازموریان شد.
 این تالاب طی ماه های اخیر به شدت مورد توجه فعالان محیط زیست قرار گرفت و معاون محیط زیست رئیس جمهور نیز تاکنون سه بار از این منطقه بازدید کرده وطرح های مطالعاتی برای احیای این تالاب در دستور کار برخی از مراجع علمی قرار گرفته است.

معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منطقه ای وزارت کشور، از موافقت رحمانی فضلی وزیر کشور، با انجام تبلیغات رسانه ای قانونی مورد نیاز شرکت پدیده شاندیز از طریق سازمان صدا و سیما و دیگر رسانه های عمومی ملی و محلی خبر داد.
به گزارش خراسان رضوی بابک دین پرست ، با اعلام این خبر افزود: رحمانی فضلی وزیر کشور، در این مجوز ویژگی ها و شرایط مهمی را برای انجام صحیح و مناسب این اقدام بسیار تاثیرگذار، در راستای جلب مشارکت های مردمی برشمرده اند و مورد تاکید قرار داده اند.معاون اقتصادی وزیر کشور در خاتمه اظهار داشت؛ مراتب عصر امروز به استاندار خراسان رضوی و رئیس ستاد تدبیر و ساماندهی شرکت های سرمایه گذاری و موسسات مالی و اعتباری استان ابلاغ گردید تا در راستای اجرای دقیق این امر مهم تمهیدات و تدارکات لازم را معمول دارد.
 

رئیس سازمان خصوصی سازی ارزش هر برگه سهام عدالت را 2 میلیون تومان و سود سالانه هر کدام را 100 تا 200 هزار تومان برآورد کرد که از سال آتی توسط شرکتهایی که سبد سهام عدالت را تشکیل می دهند پرداخت خواهد شد.به گزارش تسنیم وی توضیح داد: در دوم اسفند شورای عالی اصل 44 مصوبه ای داشت که بر اساس آن سازمان خصوصی سازی موظف شد سود سهام عدالت مشمولین در سال 96 را میان آنها تقسیم کند. وی همچنین در خصوص ارزش کنونی سهام عدالت مشمولین گفت: در حال حاضر ارزش برگه‌های یک میلیونی سهام عدالت مشمولین در بازار حدود 2 میلیون تومان است که سود سالیانه آنها بین 100 تا 200 هزار تومان برآورد می شود که مشمولین از سال آینده و در سالیان آتی در صورت نگه داشتن سهام خود، می توانند از آن بهره مند شوند.این مقام مسئول درباره زمان اعطای سود هم گفت: مطابق قانون تجارت برای دوره مالی سال 95 شرکتها 4 ماه فرصت دارند تا مجمع عمومی خود را برگزار و سود تقسیمی‌شان را مشخص کنند و پس از آن نیز شرکتها 8 ماه فرصت خواهند داشت که این سود را میان سهامداران خود تقسیم کنند؛ بنابراین تا پایان سال 96 باید این اتفاق بیفتد و مشمولین می توانند در سال آینده سود سهام عدالت خود را دریافت کنند و دیگر این سود بابت اقساط سهام آنها به خزانه واریز نخواهد شد.
سهامداران از هفته آینده حساب و کتاب سهام خود را خواهند دید
وی همچنین از راه اندازی سامانه تلفنی پاسخگویی به مشمولین سهام عدالت به شماره 83338 خبر داد و گفت: در هفته آینده سامانه سهام عدالت به صورت رسمی رونمایی خواهد شد و بر اساس آن از هفته آینده مشمولین سهام عدالت می توانند با مراجعه به این سامانه از صورتحساب سهام خود اطلاع پیدا کنند. حسینی درباره اطلاعات قابل مشاهده بر روی این سامانه توضیح داده است که در این صورتحسابها، هرکس می تواند ببیند که چه میزان از اقساط سهامش پرداخت شده و چقدر می تواند بابت تسویه نهایی سهام عدالتش واریز کند.در رابطه با نحوه آزادسازی سهام عدالت، دبیر کمیسیون اقتصادی مجلس، با بیان اینکه تصمیم دولت در وارد کردن سهام عدالت به بورس اوراق بهادار تصمیمی سیاسی و غیر کارشناسی است گفت: بارها این نکته به وزیر اقتصاد مطرح شد که دولت باید لایحه سهام عدالت را به مجلس بیاورد اما این اتفاق صورت نگرفته است. سید حسن حسینی در گفتگو با تسنیم افزود: بر اساس اطلاعات ما برخی از کارخانجاتی که منابع سهام عدالت را مشخص می کنند هنوز کشف قیمت نشده اند بنابراین به نظر می رسد این رویکرد دولت با چالش های جدی رو به رو است.

رئیس دولت دهم در نامه ای 12 صفحه ای به دونالد ترامپ، مضامین برخی از توصیه هایش به رؤسای جمهور قبلی آمریکا را تکرار کرد. به گزارش ایسنا این نامه که به 2 زبان فارسی و انگلیسی نوشته شده، به سفارت سوئیس در تهران (حافظ منافع آمریکا در ایران) تحویل و برای حساب توییتری رئیس‌جمهور آمریکا نیز ارسال شده است. در ابتدای این نامه پس از درود بر پیامبر (ص) و دعای فرج منجی عالم بشریت (عج)، عبارت «عالیجناب آقای دونالد جان ترامپ» برای رئیس جمهور جدید آمریکا به کار برده شده است. احمدی نژاد  در این نامه تصریح کرده که به 2 رئیس جمهور قبلی آمریکا هم نامه نوشته است. در بخش مقدمه نامه با اشاره به اینکه «این نامه مطلقا سیاسی، به معنای رایج آن نیست بلکه امروز از یک انسان به یک انسان دیگر است» آمده است: «به عنوان فرزند ملت بزرگ، تمدن ساز و فرهنگ آفرین ایران سخن می‌گویم. ملتی که حدود ۲۵۰۰ سال قبل و توسط شخصیت بزرگ تاریخ، کوروش، فرمان آزادی اندیشه و برابری انسان‌ها و لغو برده‌داری، تبعیض نژادی و استثمار را صادر کرده و به آن پایبند مانده است.» رئیس دولت قبل با بیان اینکه از این پس باید برای مردم آمریکا و جامعه انسانی زندگی کنید، گفت: منتخبین ملت ها و حاکمان هرگز نباید خود را برتر از مردم، صاحب اختیار و مسلط بر آنان تصور کنند. حاکمان، شأنی جز خدمتگزاری به مردم، تواضع و پیگیری خواسته های آنان ندارند. احمدی نژاد از انتخاب آقای ترامپ استقبال کرده و گفته که این انتخاب "خارج از اراده هیئت حاکمه و جریان اصلی پشت صحنه آمریکا بوده است." در بخش دوم نامه نیز نکاتی «درباره وضعیت آمریکا و مواضع ترامپ در دوره انتخابات» مطرح شده است. رئیس جمهور پیشین با اشاره به اینکه نارضایتی از حاکمان آمریکا به حدی است که با انتخابات آزاد در هر جای جهان، مخالفان دولت آمریکا برنده قطعی خواهند بود، خواستار «تغییرنظام انتخاباتی آمریکا وآزاد کردن اراده ومنافع مردم از این اسارت تحمیلی» شده و افزوده است: «جنابعالی به درستی، نظام سیاسی و ساختار انتخاباتی آمریکا را فاسد و ضد مردمی توصیف کرده‌اید.... جنابعالی اعلام کرده‌اید که خزانه‌داری کل آمریکا طی چند سال حدود ۲۳ هزار میلیارد دلار دارایی کاغذی خلق کرده است.گمان ندارم که مردم آمریکا به این بزرگترین دستبرد تاریخ راضی باشند.» احمدی نژاد با اشاره به هزینه بالای آمریکا برای مصارف نظامی، گفته است: «اگر جنابعالی پیشگام در برچیدن مسابقه مرگبار تسلیحاتی و توقف حضور و دخالت نظامی در مناطق دیگر شوید، از کشتار و آوارگی میلیون ها انسان در سال جلوگیری خواهد شد.» رئیس دولت دهم با اشاره به ساختار معیوب سازمان ملل و سیطره آمریکا بر این سازمان، نوشته است: «وقت آن رسیده است که مرکز تبلور اراده جمعی و آزاد ملت ها، از این سلطه مخرب آزاد شود.» رئیس جمهور پیشین در بخش «آخرین توصیه‌ها»  در جایی دیگر از نامه، زنان را "مظهر جمال خداوند و زیباترین و ارزشمندترین هدیه خداوند" توصیف و ابراز امیدواری کرده که در آمریکا زنان در ساختن جامعه مطلوب مشارکت و رهبری موثر و سازنده داشته باشند. او پیشرفت آمریکا را محصول مهاجرت نخبگان و دانشمندان از جمله مهاجران "میلیونی" ایرانی در این کشور دانسته و خواستار احترام به آنان شده است. در انتها ی نامه برای ترامپ «در انجام مسئولیت سنگین اصلاح ساختاری نظام آمریکا و تامین خواست مردم» ابراز موفقیت شده و با عنوان «محمود احمدی نژاد- خادم ملت ایران» به پایان رسیده است.

کارلوس کی‌روش، سرمربی تیم‌ملی کشورمان که در حال حاضر در اروپا به سر می‌برد، روز گذشته در کشورش پرتغال 3 مصاحبه و گفت‌گوی متفاوت با رسانه‌های کشورش انجام داد. ‌او در این گفت‌وگو‌ها به وضعیت فوتبال ایران‌، بازیکنان و ساختار فوتبال در ایران اشاره کرد و با توجه به نبود امکانات در فوتبال ایران خواستار کناره‌گیری از تیم ملی فوتبال کشورمان شد. ‌کی‌روش در سومین گفت‌وگویش با روزنامه مایس فوتبال پرتغال از شرایط موجود در تیم ملی ایران ابراز نارضایتی کرد و ادامه کار با این وضعیت را غیرممکن دانست. کارلوس کی‌روش در این گفت‌وگو اعلام کرد که نمی‌تواند منتظر وعده‌ها باشد و منتظر پاسخ فدراسیون فوتبال ایران است که تا چه اندازه می‌توانند برنامه‌های او را برای راه‌یابی به جام‌جهانی 2018 برآورده سازند. کی‌روش در مصاحبه خود گفت: «وظیفه من به عنوان سرمربی این است که شرایط مناسب را برای آمادگی و راه‌یابی ایران به جام جهانی 2018‌‌ مهیا کنم.‌ ما شانس زیادی برای راه‌یابی به جام‌جهانی‌2018 روسیه داریم اما با شرایط کنونی این امر غیرممکن است، زیرا آماده‌سازی با کیفیت عملکرد بازیکنان ایران رابطه مستقیم دارد.» سرمربی پرتغالی تیم ملی افزود: «چگونه یک تیم 5 سال متوالی به عنوان بهترین تیم آسیا انتخاب می‌شود و یک سال و نیم بدون شکست سپری می‌کند اما مجبور می‌شود در زمینی کوچک‌تر از‌60 متر تمرین کند، درحالی که همه می‌دانند آیا زمین فوتبال‌60 متر است؟» کی‌روش در ادامه عنوان کرد: «با وجود این شرایط هواداران انتظار زیادی دارند و بهترین نتایج را می‌خواهند و برای این نتایج باید به تنهایی مبارزه کرد.» کی‌روش معتقد است که راه‌یابی دوباره با ایران به جام‌جهانی رکوردی تاریخی برای او در جام‌جهانی خواهد شد و مانند آن در تاریخ جام‌جهانی تقریبا دیده نمی‌شود، وی می‌گوید: «هیچ مربی نیست که 4 بار با تیم‌های مختلف جهان‌(پرتغال، آفریقای‌جنوبی، ایران و دوباره با ایران) به جام‌جهانی راه پیدا کند.» او درباره این‌که چند ماه پیش برخی از باشگاه‌های ایرانی وی را متهم کرده‌اند که به روند کارشان آسیب رسانده، گفت: «همیشه درگیری و کشمکش میان باشگاه با تیم‌های ملی وجود دارد و این اختلافات را باید با قوانین فیفا حل و فصل کرد.» طبق ادعای کی‌روش چارچوب فیفا در ایران رعایت نمی‌شود، وی درباره این موضوع گفت: «در جهان 2 نوع کشور وجود دارد.‌ در برخی از کشورها باشگاه‌ها با بازیکنان کار می‌کنند و در نتیجه آن‌ها برای بازی با تیم ملی آماده می‌شوند، در مقابل فدراسیون‌هایی وجود دارند که به نوعی ماشین پیشرفت فوتبال در دست آن‌هاست که ایران از این دست کشورهاست.‌ برنامه آماده‌سازی در باشگاه‌های ایران را نمی‌توان با قوانین فیفا منطبق کرد زیرا استانداردها وجود ندارد.» وی افزود: «در این راستا فدراسیون فوتبال ایران برنامه آمادگی تیم‌ملی را با مشورت باشگاه‌ها طرح‌ریزی می‌کند تا در ادامه باشگاه‌ها مانعی را جلوی تیم ملی قرار ندهند.» سرمربی پرتغالی تیم ملی ادامه داد: «این تمام آنچه بود که به فدراسیون ایران گفتم و در انتظار راه‌حلی برای این وضعیت هستم زیرا با شرایط موجود ما نمی‌توانیم به کار‌خود (‌بازی با قطر و چین) ادامه دهیم. خوشبختانه تا الان تلفن همراهم برای دریافت پیشنهاد مربی‌گری در تیم‌های ملی و باشگاهی زنگ خورده است. ‌امیدوارم فدراسیون در این‌ خصوص به من جوابی بدهد تا تکلیفم را بدانم.» کی‌روش در ادامه به 6 سال پیش که به ایران آمده بود اشاره کرد که او به دنبال یافتن یک بازیکن ایرانی در اروپا بود اما اکنون پس از گذشت 6 سال از حضورش در ایران بیش از 14‌بازیکن ایرانی در  لیگ اروپا مشغول به بازی هستند.‌ 3 مصاحبه انجام شده کی‌روش با رسانه‌های پرتغالی در‌حالی انجام شده‌ که برخی از رسانه‌های نزدیک به فدراسیون فوتبال آفریقای‌جنوبی از رایزنی و گفت‌وگو‌های انجام شده با کی‌روش برای پذیرش سرمربی‌گری تیم ملی فوتبال آفریقای جنوبی خبر داده‌اند و این تحولات بیان‌گر آن است که کی‌روش به دنبال راهی برای فسخ قرار داد و فرار از فوتبال ایران است.
 

دانش پور- توقعی بیجا نیست که فردی پس از سال ها کار و تلاش، در زمانی که به سن بازنشستگی می رسد، آرامش و آسایش بخواهد؛ امری که تا حد زیادی در گرو تامین زندگی است اما به نظر می رسد بازنشستگان ما، مستقیما درگیر حداقل حقوقی هستند که عملا نمی تواند خواسته های آن ها را برای داشتن یک زندگی بدون دغدغه تامین کند. آن هم بازنشستگانی که در سنی قرار دارند که به واسطه ازدواج فرزندان، دارای خانواده گسترده شده اند و مخارج زندگی شان به مراتب بالاتر از زمانی است که در سن کار بوده اند. اینجاست که پایین بودن حقوق و تامین نشدن زندگی، نگرانی اصلی افراد بازنشسته می شود. مشکلی که سال هاست مطرح است اما اقدامی اساسی برای آن انجام نشده است و اکنون نیز به نظر می رسد بازنشستگان راهی نداشته باشند جز آن که منتظر بمانند تا شاید با تصویب لایحه بودجه 96 و یا اجرای طرح همسان سازی و اصلاح روند افزایش حقوق تا حدی شرایط دریافتی شان متعادل شود.
حرف ها و درددل های بازنشستگان
تعدادی اندک از انبوه پیامک هایی راکه همواره بازنشستگان برای ستون حرف مردم روزنامه خراسان ارسال می کنند، این جا با هم مرور می کنیم:
*برنج ماه پیش خریدم 68هزار و پانصد تومان؛ این ماه شده 74هزار تومان. آن وقت حقوق من بازنشسته چقدر زیاد خواهد شد از مسئولان بپرسید.
* من یک بازنشسته هستم اخیرا برای دریافت حقوق مبلغ 10000 ریال توسط بانک صادرات کار مزد دریافت می گردد سودی هم بابت ماندن موجودی در حساب پرداخت نمی شود چندر غاز حقوق بازنشستگی ارزش این بازی ها را دارد؟
* کلیات بودجه 96 تصویب شد، درحالی که هزینه خانوارهاحداقل 5 برابراست وحقوق بازنشستگان نیاز مند همسان سازی باحقوق شاغلان است. دست به دعابرای خیرخواهان وبلندنظری دولتمردان متعهد.
* چرا مسئولان بازنشستگان نیرو های مسلح از تاخیر حقوق ها خجالت نمی کشند؟ ما شرمنده خانواده خود شده ایم.
*بازنشسته ومستمری بگیر تامین اجتماعی هستم، قبلا بیست و دوم هر ماه حقوق می گرفتم شد بیست و هفتم ماه، بیست و هفتم ماه هم  گذشت حقوق واریزنشد! باحداقل دریافتی وعائله مندی ومستاجری ازکی قرض کنیم؟
*امیدواریم به وضع ما ارتشی ها هم رسیدگی شود. با این حقوق پایین ما چطوری زندگی کنیم؟
*همسان سازی حقوق کارمندان شاغل وبازنشستگان با یک سال وعده و وعید به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟
*بنده با30 سال سابقه 999000 تومان حقوق دریافت می کنم درحالی که مدیران تامین اجتماعی برای...
*چرا دولت سبد کالا را ازبازنشستگان حذف کرد مگر بازنشستگان مانند برخی مدیران حقوق می گیرند؟
*شبکه خبر در زیرنویس می نویسد بازنشستگان زیر 2 میلیون به حقوقشان اضافه می شود. کارمندی که با30سال سابقه خدمت صادقانه بازنشسته شده و در حال حاضر کل حقوقش زیر 5/1 است، سال 96 چقدر دریافت می کند؟
*امسال دولت اضافه حقوق کارکنان تحت پوشش را ده درصد اعلام کرده، قبض عوارض شهرداری قوچان برای منزل ماآمده 108000تومان درصورتی که قبض سال گذشته مبلغ 54000 تومان بود؛ صددرصد اضافه! انصافتان کجا رفته من یک بازنشسته هستم بااین همه عروس ودامادونوه از کجابیاورم؟
*بازنشسته تأمین اجتماعی باحقوق 890هزارتومان با چهارسر عائله باپرداخت چهارصد هزارتومان اجاره منزل دخترم راعروس کرده ام برا ی جهیزیه دخترم نیاز به مبلغ 5میلیون وام دارم.
* آیاوجدانا عیدی بازنشستگان دولت باهزینه های جاری زندگی تناسبی هم دارد.
*خواهش من ازبازنشسته های محترم این است که اگر حقوق بازنشستگی کفاف زندگی را می دهد بقیه مشاغل را بگذارند برای جوانان بیکاریاچنانچه توان مالی دارند کار آفرینی کنند تا چند جوان راببرند سر کار.
700 هزار بازنشسته با دریافتی کمتر از 900 هزار تومان
معاون سرمایه گذاری و امور اقتصادی صندوق بازنشستگی کشور بااشاره به تصویب احتمالی لایحه بودجه 96 یا اجرای طرح همسان سازی حقوق، در زمینه بهبود وضعیت حقوق بازنشستگان ابراز امیدواری کرد و گفت: برای این موضوع سال گذشته مجموعه اقداماتی انجام شد چرا که 700 هزار بازنشسته داشتیم که زیر 900 هزار تومان حقوق می گرفتند و زندگی سختی در چنین شرایطی داشتند؛ بازنشستگانی که در سن کهولت اند و به پرداخت هزینه های درمانی نیاز دارند. محمود شهشهانی پور با بیان این که قرار است در حقوق این افراداصلاحاتی اعمال شود، ادامه داد: سال گذشته حداقل حقوق بازنشستگان را بالا بردیم و با بودجه محدودی که داشتیم به 900 هزار تومان رساندیم و به حقوق افرادی که 700 هزار تومان می گرفتند کمی بیشتر از سایر سطوح اضافه کردیم. وی گفت: امسال هم رایزنی می کنیم تا اگر بودجه در اختیارمان قرار گیرد همه بازنشستگان افزایش حقوق داشته باشند اما این که سقف این افزایش حقوق چقدر است، بستگی به رقمی دارد که در اختیارمان قرار خواهد گرفت.
در عین حال مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری هم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواست سقف بودجه پیشنهادی را برای ترمیم حقوق بازنشستگان افزایش دهند. محمود اسلامیان گفت: در بودجه امسال 1000 میلیارد تومان بابت افزایش حقوق بازنشستگان دولت در سال 96 پیشنهاد شده است که این میزان کافی نیست از این رو از نمایندگان مجلس شورای اسلامی درخواست داریم برای افزایش قدرت خرید این افراد، سقف بودجه پیشنهادی را به میزان قابل قبولی افزایش دهند. وی با بیان این که متوسط حقوق دریافتی بازنشستگان تحت پوشش این صندوق یک میلیون و 450 هزار تومان است، گفت: با این حال درصورت تصویب بودجه یک هزار میلیارد تومانی تلاش خواهیم کرد بیشترین افزایش حقوق را به بازنشستگانی اختصاص دهیم که حقوق حداقلی دریافت می کنند. وی تعداد بازنشستگان صندوق بازنشستگی کشوری را یک میلیون و 290 هزار نفر برشمرد و در ادامه از دولت و مجلس شورای اسلامی به خاطر اختصاص ردیف بودجه مشخص در برنامه ششم توسعه برای ترمیم حقوق بازنشستگان تشکر کرد. اسلامیان با بیان این که قدرت خرید بازنشستگان به دلیل اتخاذ سیاست های نادرست در یک دوره 8 ساله تا 67 و 7 دهم درصد کاهش یافته است، مجموع خسارات وارد شده به بازنشستگان را 35 هزار میلیارد تومان دانست و گفت: هرچند دولت در سه سال اخیر نتوانسته است قدرت خرید بازنشستگان را در حد مطلوب افزایش دهد اما آنچه اهمیت دارد این است که با کاهش نرخ تورم و افزایش حقوق بازنشستگان تلاش کرده است مانع از وارد آمدن خسارت بیشتر به این گروه از جمعیت کشور شود.
گلایه های بازنشستگان نیرو های مسلح
اما ابراز نگرانی های بازنشستگان نیرو های مسلح نسبت به پایین بودن حقوقشان سرانجام با پیگیری های مجلس به نتیجه رسید. به گفته رئیس فراکسیون دفاع و اقتدار ملی مجلس، پیگیری های فراکسیون دفاع و اقتدار ملی، موجب شد تا ماده مربوط به متناسب سازی حقوق بازنشستگان لشکری و کشوری با اصلاحات مورد نظر به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.
حجت الاسلام والمسلمین ذوالنوری گفت: با توجه به مشکلات عدیده بازنشستگان به ویژه بازنشستگان نیرو های مسلح که به لحاظ پایین بودن حقوق دریافتی حادث شده بود، طی جلسات متعدد فراکسیون با مسئولان بازنشستگان نیرو های مسلح، به ویژه شورای عالی هماهنگی کانون های بازنشستگان نیرو های مسلح موارد مورد نظر بررسی و پیشنهاد لازم برای برطرف شدن این معضل به مسئولان ذی ربط از جمله ریاست محترم مجلس شورای اسلامی ارائه و مقرر شد مصوبه کمیسیون تلفیق برنامه ششم مبنی بر برطرف شدن اختلاف حقوق بین شاغلان و بازنشستگان از 20 درصد به 10 درصد اصلاح شود. ذوالنوری اظهار کرد: هنگام طرح ماده 37 در دی ماه امسال در مجلس، با رای قاطع نمایندگان، دولت مکلف به بررسی های لازم جهت برقراری عدالت در نظام پرداخت، رفع تبعیض و همسان سازی دریافت ها و برخورداری از امکانات شاغلان، بازنشستگان و مستمری بگیران کشوری و لشکری سنوات مختلف با استفاده از سامانه امتیازی جامع در سال اول اجرای این قانون گردید؛ به نحوی که اختلاف حقوق و برخورداری از امکانات شاغلان،  بازنشستگان و مستمری بگیران طی سنوات مختلف با شرایط شغلی، تحصیلی، سنوات و سایر متغیر های خدمتی در پایان برنامه از 10 درصد تجاوز نکند و در جهت تصویب در مسیر قانونی قرار گیرد که البته لازم است در مرحله بعدی، مصوبه مجلس شورای اسلامی به تایید شورای نگهبان برسد.
همسان سازی حقوق بازنشستگان در بودجه 96
رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی نیز همسان سازی حقوق یک میلیون و 600 بازنشسته در کشور را از اولویت های مجلس شورای اسلامی در بودجه سال 96 برشمرد و گفت: بیش از 2 میلیون و 200 بازنشسته در کشور وجود دارد که حقوق یک میلیون و 600 نفر از آن ها زیر 20 میلیون ریال است. غلامرضا تاجگردون افزود: حقوق افرادی که تاکنون کمتر از 20 میلیون ریال دریافتی داشته اند در سال 96 افزایش می یابد.وی اظهار کرد: حقوق بازنشستگان در بخش های مختلف ناکافی است که با اجرای این مصوبه در سال آینده مشکلات این بخش تا حدودی برطرف خواهد شد. رئیس کمیسیون تلفیق برنامه ششم توسعه نیز اظهار کرد: حدود دو میلیون نفر بازنشسته کشوری و لشکری در سراسر کشور و همچنین حدود بیش از دو میلیون نفر شاغل در سراسر کشور فعال اند و یکی از مهم ترین دغدغه ها و ناراحتی های آنان تبعیض در پرداختی هاست. وی گفت: بازنشستگان و کارکنان ما در سراسر کشور از دو موضوع رنج می برند: نخست تبعیض و دوم پایین بودن حقوق؛ ولی تبعیض در پرداختی ها بیشتر از پایین بودن حقوق آن ها را آزار می دهد.
افزایش اعتباری که در بودجه پیش بینی نشده است!
اما به نظر می رسد تنها امید برای افزایش حقوق بازنشستگان،  به مصوبات برنامه ششم توسعه و قانون بودجه بر می گردد. اگر چه به گفته یکی از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، اعتبار ویژه ای به منظور افزایش حقوق بازنشستگان در بودجه سال 96 اختصاص داده نشده است. محمد حسینی با اشاره به این موضوع گفت: همسان سازی حقوق بازنشستگان کشوری، لشکری و تامین اجتماعی مصوب قانون برنامه ششم است ولی در قانون بودجه سال 96، ما مبحث خاصی برای این موضوع ندیدیم. محمد حسینی با اشاره به این که مجلس در حال رسیدگی به قانون بودجه سال 96 است، ادامه داد: خواسته بازنشستگان این است که در بودجه سال آینده، اعتبار خاصی را برای این مسئله پیش بینی کنیم ولی هنوز در جریان رسیدگی به لایحه بودجه، درباره این موضوع صحبت نشده است.
وی البته بر ضرورت همسان سازی حقوق بازنشستگان تاکید کرد و افزود: اگر ما بخواهیم همسان سازی حقوق را انجام بدهیم به 10-12 میلیارد تومان اعتبار نیاز داریم و از آن جا که دولت لایحه را قبل از تصویب برنامه ششم ابلاغ کرده، پیش بینی آن را نکرده است. وی در پاسخ به این سوال که با تصویب این موضوع درلایحه بودجه حقوق بازنشستگان چه میزان افزایش خواهد داشت، توضیح داد: تا پایان برنامه ششم حقوق بازنشستگان با افرادی که جدید بازنشسته می شوند فاصله ای کمتر از 10 درصد خواهد داشت. این در حالی است که الان فاصله حقوق بازنشستگان متفاوت است. به عبارتی کسانی که چندین سال پیش بازنشسته شدند با کسانی که اکنون در همان شرایط بازنشسته می شوند گاهی  30 تا40 درصد تفاوت حقوق دارند. هم اکنون افرادی هستند که مدیر بودند و یا با درجه خلبانی یا سرهنگی بازنشسته شدند و بین یک تا یک و نیم میلیون دریافتی دارند در صورتی که امروز یک فرد با همین درجه بازنشسته می شود و سه میلیون تومان حقوق می گیرد. وی با بیان این که همسان سازی حقوق بازنشستگان شامل تمام بازنشسته های لشکری و کشوری می شود، افزود: افراد بازنشسته با حداقل حقوق زندگی می کنند که با توجه به شرایط اقتصادی بسیار ناچیز است و مشکلات عدیده ای دارند که امیدواریم با اجرای همسان سازی مشکلات آن ها تا حدی برطرف شود. با این شرایط اکنون بازنشستگان در انتظارند تا ببینند آیا تدابیر دولت و مجلس باعث افزایش حقوق آن ها در حدی که کفاف زندگی را بدهد، خواهد شد یا خیر؟ 
 

برای ایرانیان، یادآوری عهدنامه «گلستان» دردآور و ناخوشایند است؛ عهدنامه ای که بر اساس آن، بخش های مهمی از خاک ایران، برای همیشه از آن جدا و به روسیه تزاری منضم شد؛ عهدنامه ای که به خاطر آوردنش، باعث جریحه دار شدن غرور ملی ایرانیان می شود. درباره چگونگی انعقاد این عهدنامه، مطالب فراوانی در کتاب های تاریخی و درسی وجود دارد. این که چگونه دولت های  استعمارگر توانستند با استفاده از بی کفایتی شاهان قاجار، مرز های ایران را درنوردند و شکستی تلخ را به ملت ما تحمیل کنند، بر کسی پوشیده نیست؛ اما مسئله ای که کمتر از آن سخن به میان می آید، دخالت پنهان انگلیس در انعقاد این عهدنامه ننگین است. انگلیسی ها، پیش از انعقاد این عهدنامه، بر اساس قرارداد «مفصل»، مکلف به حمایت از ایران در برابر هجوم دولت های اروپایی شده بودند؛ اما با تشکیل جبهه متحد روسیه تزاری و بریتانیا، علیه ناپلئون، انگلیس با بی تفاوتی از کنار تعهداتش عبور کرد و ترجیح داد که ایران را با مشکلاتش تنها بگذارد اما این رویکرد، تنها وجه خیانت انگلیس به ایران، در ماجرای انعقاد عهدنامه گلستان نبود؛ دولتمردان انگلیسی که می خواستند به هر ترتیب، رضایت متحد جدید را جلب کنند، نقشی اساسی در تحمیل این عهدنامه به ایران ایفا کردند. «سرگور اوزلی»، وزیرمختار انگلیس که دولتمردان قاجار بار ها از وی به دلیل بی ادبی و توهین های مکررش، به دولت انگلیس شکایت کرده بودند، با پرخاش و تهدید به فتحعلی شاه فهماند که از حمایت انگلیس در برابر روسیه تزاری خبری نیست و شاه بی کفایت قاجار که اصولاً با مفهومی به نام «مردم» و «حمایت مردمی»، بیگانه بود، به سرعت در برابر این تهدیدات جا زد و با وجود اصرار «عباس میرزا» بر تداوم جنگ و اعزام نیرو های داوطلب به شمال آذربایجان، تن به خفت تسلیم در برابر متجاوزان داد. در جریان تنظیم مفاد عهدنامه گلستان نیز، انگلیس در لباس میانجی، کفه ترازو را به نفع روسیه تزاری تغییر داد و تمام تلاش خود را برای رسیدن تزار به خواسته هایش به کار بست. نقش «سرگور اوزلی» در تأمین خواسته های دشمنان ایران در این عهدنامه ننگین چنان بود که به نوشته «سر دنیس رایت»، وی بعد ها، عالی ترین نشان امپراتوری روسیه را، به همین مناسبت، دریافت کرد. انگلیس با خیانت به ایران در عهدنامه گلستان، در واقع زمینه را برای بسط نفوذ خود در مناطق جنوبی فراهم می کرد و ایران و منافع ملی آن را، وجه المصالحه سیاست های اروپایی و آسیایی خود قرار می داد.

رئیس اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران (اسکودا) با تاکید بر حمایت از حقوق مصرف کنندگان گفت: طبق قانون، مراجع رسیدگی کننده می‌توانند عرضه کنندگان کالا و خدمات یا تولیدکنندگان و فروشندگان متخلف را علاوه بر مجازات‌های قانونی مجبور به جمع‌آوری کالاهای عرضه شده معیوب و نیز تعمیر و اصلاح و رفع عیب آنها کنند. دوشنبه، 9 اسفندماه، روز «حمایت از حقوق مصرف کنندگان» است. در همین زمینه، «بهمن کشاورز» در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، به بررسی جهات قانونی حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان پرداخته است. گزیده ای از این یادداشت در پی می‌آید.
 

قانونی هفت ساله
قانون «حمایت از حقوق مصرف کنندگان»، نسبتاً جدید و مصوب سال 1388 است. جای چنین قانونی در سیستم قضایی، صنعتی و اداری ما خالی بود و با توجه به توسعه صنعت و تجارت و نیز پیچیدگی هایی که در عرضه کالا و خدمات ایجاد شده است، لازم بود این خلأ پر شود.
تعریف الفاظ در قانون
در باره محتویات و ویژگی های این قانون، می‌توان مواردی را که در پی می آید ،ذکر کرد.  قانونگذار ابتدا کلیه الفاظ به کار برده شده در قانون را- آنچنان که در قوانین جدید مرسوم است- تعریف کرده است؛ بنابراین در آغاز مشخص می شود منظور از مصرف کننده و عرضه کننده، تضمین صحت و سلامت کالا،‌ عیب، تبانی، صورت حساب و امثال اینها چیست؟
حق فسخ و مطالبه اَرش
سپس قانونگذار به مسئولیت منفرد و مشترک کلیه عرضه کنندگان کالاها و خدمات در مورد صحت و سلامت آنچه عرضه می کنند، تصریح کرده و در عین حال بعضی از شبهات و تردیدهای احتمالی را درباره این که مشتری و مصرف کننده در قبال کالای معیوب یا غیر منطبق با شرایط مورد نظر خود، چه حقی دارد، برطرف کرده است. به این صورت که در ماده 2 قانون مذکور حالاتی را که مشتری می تواند جنس معیوب را با جنس سالم عوض کند و شرایطی را که مشتری حق فسخ یا مطالبه ارش[خسارت] دارد جداگانه تعیین کرده است.
تحویل ضمانت نامه به مشتری
قانونگذار تکالیف عرضه کنندگان کالا و خدمات را در زمینه تنظیم وتحویل ضمانت نامه به مشتری، دادن اطلاعات لازم پیش از مصرف، نگهداری نمونه به منظور ایجاد امکان تطبیق، منع فروش اجباری یک یا چند نوع کالا با هم، استاندارد اجباری، تضمین عرضه خدمات پس از فروش، الصاق برچسب قیمت و منع تبلیغات نادرست تعیین کرده و هرگونه تبانی و تحمیل شرایط  راکه موجب کاهش عرضه یا پایین آوردن کیفیت یا افزایش قیمت شود، جرم انگاری کرده است که مجازات آن در صورت ورود خسارت ،علاوه بر جبران خسارت، پرداخت جزای نقدی در برابر خسارت وارده است.
تشکیل انجمن ملی حمایت از حقوق مصرف کنندگان
قانونگذار تشکیل انجمن حمایت از حقوق مصرف کنندگان را که تشکیلاتی غیرانتفاعی، غیردولتی و دارای شخصیت حقوقی مستقل است، در مراکز استان ها و شهرستان ها پیش‌بینی و مقرر کرده است در تهران علاوه بر این دو، انجمن ملی حمایت از حقوق مصرف کنندگان نیز تشکیل شود. انجمن ملی حمایت از حقوق مصرف کنندگان با 15 عضو تشکیل می شود. برای اولین بار رئیس کانون وکلای دادگستری نیز از اعضای این انجمن شناخته شده است. البته هر نوع فعالیت سیاسی، تجاری و انتفاعی برای این انجمن ها ممنوع اعلام شده است. همچنین وظایف این انجمن ها، ساماندهی مواردی است که قبلا مطرح شد.
موارد ارجاع شکایت به سازمان تعزیرات حکومتی
انجمن ها در صورت شکایت افراد حقیقی یا حقوقی نسبت به تخلف از مفاد قانون، سعی در ایجاد توافق بین آنها می کنند و در صورت عدم توافق موضوع به سازمان تعزیرات حکومتی ارجاع می‌شود. وزارت بازرگانی نیز از طریق بازرسان خود بر حسن اجرای این قانون نظارت و موارد تخلف را برای رسیدگی به سازمان تعزیرات حکومتی گزارش می کند.
جبران خسارت توسط شخص حقیقی یا حقوقی
جبران خسارت وارده به مصرف کننده به عهده شخص حقیقی یا حقوقی اعم از خصوصی یا دولتی است که موجب خسارت شده است. نکته جالبی که در این قانون پیش بینی شده، این است که در مورد شرکت های خارجی علاوه بر شرکت مادر، شعبه یا نمایندگی آن در ایران نیز مسئول تلقی شده است. البته خسارت از اموال شخص حقوقی پرداخت می شود(وقتی تخلف از ناحیه شخص حقوقی باشد) اما مسئولیت کیفری- که باعث پرداخت جزای نقدی می شود- بر عهده مدیرعامل یا مدیر مسئول شخص حقوقی است.
جزای نقدی در موارد جرم انگاری شده
همچنان که اشاره شد، در مواردی که جرم انگاری شده است، جزای نقدی حسب مورد تا معادل 2 یا 4 برابر خسارت وارده تعیین می شود. اگر عرضه کنندگان کالا و خدمات در قبال خریدار آن، تعهداتی کرده باشند و از ایفای تعهد خودداری کنند، علاوه بر اجبار به انجام تعهد، مکلف به جبران خسارت وارده نیز خواهند شد.
اجبار به جمع آوری کالاهای معیوب
قانون پیش بینی کرده است که مراجع رسیدگی کننده می توانند عرضه کنندگان کالا و خدمات یا تولیدکنندگان و فروشندگان را علاوه بر مجازات های قانونی، مجبور به جمع آوری کالاهای عرضه شده معیوب و نیز تعمیر و اصلاح و رفع عیب آنها کنند. این اختیار مرجع صالح در زمینه خدمات نیز وجود دارد.

فادرانی-ظاهرا پرونده ارتباط دستیاران و مشاوران ترامپ با روس ها کم کم دارد به یک دردسر جدی برای ترامپ و کابینه اش تبدیل می شود، دردسری که هزینه آن احتمالا سنگین تر از تغییر مشاور امنیت ملی رئیس جمهور خواهد بود. حالا کاخ سفید تلاش می کند تا از طریق لابی های خود در این پرونده، اعمال نفوذ کند که با اعتراض جدی دموکرات ها مواجه شده است.  به گزارش آسوشیتد پرس نمایندگان عضو حزب دموکرات در کنگره آمریکا، اعتراض شدید خود را نسبت به آنچه که درخواست کاخ سفید از پلیس فدرال برای تکذیب تماس بین روسیه و نزدیکان دونالد ترامپ خوانده شده، اعلام کردند. نانسی پلوسی، رهبر دموکرات‌ها درکنگره، روز جمعه از وزارت دادگستری خواست درباره مبنای قانونی درخواست کاخ سفید از مسئولان ارشد پلیس فدرال، «اف.بی.آی.»، تحقیق کند. برخی نزدیکان دونالد ترامپ و مقام‌های ارشد اطلاعاتی روسیه یک سال پیش از انتخابات با یکدیگر در تماس بوده‌اند. کاخ سفید در عین حال تایید کرده که «رینس پریباس»، رئیس کارکنان کاخ سفید، با جیمز کومی، رئیس «اف.بی.آی.» و معاون او درباره ارتباط مسکو با دولت ترامپ گفت‌وگو کرده است. بنابر اعلام کاخ سفید این گفت‌وگو تنها درباره دانسته‌های پلیس فدرال در این باره بوده است.
پاشنه آشیل ترامپ
پرونده ارتباط تیم ترامپ با روسیه می تواند پاشنه آشیل دولت ترامپ محسوب شود، به ویژه که در کنگره آمریکا نه تنها دموکرات ها که جمهوری خواهان نیز خواستار روشن شدن ابعاد و سطح ارتباط تیم ترامپ با روس ها هستند. تحلیل گران می گویند  تحقیقات نشان داده که مسئله تنها به انتخابات ۲۰۱۶ و روابط تیم ترامپ محدود نمی شود و این ماجرا ابعاد بیشتری دارد. در اواخر ژانویه یک نماینده پارلمان اوکراین به همراه وکیل شخصی ترامپ و یک شریک و دستیار مالی ترامپ، در منهتن نیویورک طرحی تهیه کردند برای رفع تحریم‌های روسیه و صلح میان روسیه و اوکراین که از جمله متضمن برکناری پترو پوروشنکو، رئیس جمهوری فعلی اوکراین، به دلیل فساد مالی بر اساس مدارکی که نزدیکان پوتین در دست داشتند، بود.
مافیای روس
فلیکس سیتر، کارگزار مالی یهودی و روس تبار ترامپ، که مجله «فارین پالیسی» در گزارش ۲۴ فوریه  در مقاله ای به او و نقشش در این پرونده پرداخته، به ارتباط با مافیای روسیه معروف است، به گونه ای که  سال گذشته انتشار عکسی از او به همراه ترامپ در مطبوعات آمریکا جنجال به پا کرد. نماینده پارلمان اوکراین، که به همراه مایکل کوهن و فلیکس سیتر، این طرح را تهیه کرد، فردی است به نام آندری آرتِمنکو که سوابقی جنجالی و بسیار مشکوک در پرونده دارد. او دو سال و هفت ماه به اتهام فساد مالی در اوکراین زندانی بوده و سپس مدت طولانی در خاورمیانه مشغول تجارت اسلحه بوده است . آرتِمنکو بارها به لیبی و سوریه و افغانستان سفر کرده و ظاهرا دفتر اصلی کارش در دوحه قطر است و با دولت قطر روابط نزدیک و ویژه دارد. همچنین بر اساس اطلاعات منتشر شده آرتمنکو در تأسیس گروه افراطی راستگرا و بدنام «رایت سکتور» نقش داشته و به آن کمک مالی می‌کرده است.
لابی ضد روسیه
تداوم تحقیقات اف بی آی، به دلیل قدرت لابی ضد روسیه کنگره آمریکاست که دو سناتور سرشناس، جان مک‌کین و لیندسی گراهام، در رأس آن بوده و به شدت نگران آینده اوکراین و روابط پوتین و ترامپ هستند. این نگرانی در اوکراین نیز مشهود است. سران دولت اوکراین با لابی ضد روسیه در کنگره روابط نزدیک دارند ولی مدعی‌اند هنوز نتوانسته‌اند رابطه نزدیکی با کاخ سفید ایجاد کنند و سیاست دولت ترامپ در مسئله اوکراین برای آن ها مبهم است.  آرتمنکو در گفت وگوی دیروزش با سی ان ان، مدعی شد که «طرح صلح روسیه- اوکراین»‌ را به اصرار مایکل کوهن، وکیل شخصی ترامپ، تهیه کرده است. در مقابل، کوهن ملاقات با آرتمنکو را پذیرفته، ولی منکر هرگونه بحث درباره اوکراین است.

حزب دموکرات ایالات متحده، "تام پرز"، وزیر پیشین کار در دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما را به عنوان دبیر کل جدید خود انتخاب کرد. کیت الیسون، رقیب اصلی که از حمایت برنی سندرز برخوردار بود، به‌عنوان معاون دبیرکل انتخاب شد. پرز با ۲۳۵ رای، موفق شد از سد الیسون با ۲۰۰ رای بگذرد. پس از پایان رقابت‌های درونی دموکرات‌ها، هر دو رقیب از اعضا و هواداران حزب خود خواستندکه "متحد شوند". تام پرز، گفته در شرایط فعلی همه در کنار هم هستند و از دموکرات‌ها خواسته‌است در برابر "بدترین رئیس‌جمهوری آمریکا مقاومت کنند." کیت الیسون هم خواستار اتحاد شده و گفته است "از این اتاق همه متحد بیرون خواهیم رفت". در همین حال دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا از حزب جمهوری‌خواه، در توئیتر خود به انتخاب دبیرکل جدید حزب دموکرات واکنش نشان داده‌است. ترامپ نوشته است «به توماس پرز تبریک می‌گویم؛ کسی که به‌تازگی دبیرکل حزب دموکرات شده‌است". تام پرز، ۵۵ ساله، متولد بوفالو در نیویورک و دانش‌آموخته دانشکده حقوق هاروارد و دانشکده کشورداری جان‌اف‌کندی است. پدر و مادر او هر دو از نسل نخست مهاجران جمهوری دومینیکن به ایالات متحده هستند. دبیر کل کمیته ملی دموکرات، یا به تعبیر دیگر رئیس حزب دموکرات فعالیت‌ها و تبلیغ حزب و هماهنگی میان سازوکارهای مربوط به آن را مدیریت می‌کند.
چرا انتخابات درون حزبی مهم است؟
انتخابات ریاست حزب  دموکرات از آنجا که نشان دهنده سیر حرکت این حزب در آینده است اهمیت دارد. به ویژه این که دموکرات ها نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری ۱۸ آبان ماه ناکام بودند، بلکه مدت هاست که در کنگره هم اکثریت را به جمهوریخواهان واگذار کرده‌ و اکنون در تلاش برای شناسایی دلایل شکست و نحوه مواجهه با دولت دونالد ترامپ هستند. با این حال، این انتخابات پیام های متعددی داشت، اول این که با توجه به الگوی پاندول ساعت در سپهر سیاسی آمریکا، جناح محافظه کار حزب دموکرات فعلا جذابیتی نداشته و در عرصه رقابت ها حضور ندارد. "نظریه پاندول ساعت"، تغییر گرایش سیاسی مردم آمریکا را به حرکت پاندول یک ساعت شماطه  دار تشبیه می کند که در میان دو قطب راست افراطی (منتهی الیه بازه محافظه کاری در حزب جمهوری خواه) و چپ افراطی (منتهی الیه بازه لیبرالیسم در حزب دموکرات) مدام در حال تغییر است. برمبنای این چارچوب چنانچه یک حزب پاندول ساعت را به سمت منتهی الیه چپ یا راست بکشاند، حزب دیگر نیز در واکنش، سیاست های رادیکالی را اتخاذ خواهد کرد. با حضور ترامپ در قدرت پاندول ساعت در حزب جمهوری خواه به سمت منتهی الیه راست کشیده شده است. انتخابات درون حزبی دموکرات ها نشان می دهد، واکنش حزب رقیب به این اقدام حرکت به سمت منتهی الیه چپ است، برآیند این کنش و واکنش، قطبی تر شدن جامعه آمریکاست.در داخل حزب دموکرات 3 جریان محافظه کار، لیبرال و اعتدالی قرار دارد که می توان هیلاری کلینتون را نماینده بخش محافظه کار حزب، اوباما را نماینده بخش اعتدالی حزب و سندرز را نماینده بخش لیبرال حزب دانست. همان گونه که عنوان شد رقابت اصلی میان دو نماینده ای بود که یکی حمایت باراک اوباما رئیس جمهور پیشین را به همراه داشت و دیگری حمایت برنی سندرز را. علاوه بر این انتخاب یک لاتین تبار به عنوان رئیس حزب و یک مسلمان سیاه پوست به عنوان معاون وی، نشان از آن دارد که احتمالا حزب دموکرات تلاش می کند بر نقاط ضعف ترامپ، یعنی دقیقا همان دو اقلیتی که دولت جدید با آن مشکل دارد سرمایه گذاری کند. اقدامی رادیکال که در صورت عدم مدیریت درست می تواند یک پیروزی دیگر را برای ترامپ تضمین کند. زیرا نباید فراموش کرد که بخش بزرگی از آرایی که به پیروزی ترامپ منجر شد، رای افرادی بود که از حضور مهاجران در مراکز قدرت در آمریکا هراسان بودند، رای سفید پوستان کم سواد ساکن شهر های کوچک.
تاکید بر دنبال کردن طرح استیضاح ترامپ
از سوی دیگر ظاهرا حزب دموکرات تلاش می کند تا موازی با برنامه های حزبی خود، طرح استیضاح ترامپ را نیز به صورت جدی تری پیش ببرد. به گزارش شبکه راشا تودی نمایندگان حزب دموکرات آمریکا گام های عملی برای برکناری دونالد ترامپ از سمت خود را برنامه ریزی کرده اند. این شبکه روس نوشته است که این نقشه توسط دیوید بروک آماده شده است که شامل یک پلان استراتژیک برای برکناری دونالد ترامپ است. بر اساس این گزارش این برنامه پس از دیداری میان اعضای حزب دموکرات با برخی از سرمایه گذاران در فلوریدا رسانه ای شد. طراحان این نقشه اظهار داشته اند که به کار گیری اقدامات پیشنهادی، موجب استیضاح دونالد ترامپ تا سال 2020 خواهد شد. با این حال، مهم ترین سلاح دموکرات ها باید انتقاد از تمام اشتباهات ترامپ باشد.آن ها قصد دارند گروهی تشکیل دهند که روابط رئیس جمهور با سایر سران را زیر ذره بین ببرد و قدم های دولت جدید را کنترل کند.واشنگتن پست به تازگی در گزارشی درباره این مسئله می نویسد: زمینه های لازم برای استیضاح ترامپ و یا هر رئیس جمهور دیگری در قانون اساسی تعبیه شده که می گوید رئیس جمهور باید به جرم خیانت، ارتشا و جرایم سنگین محاکمه و استیضاح شود. «آل فرانکن» سناتور دموکرات از ایالت «مینه سوتا» به تازگی گفته بود که از چنین موقعیتی «ماه ها و ماه ها» فاصله داریم زیرا کنترل کنگره در اختیار جمهوری خواهان است. و نکته کلیدی این است که کنگره هیچگاه به حرکت به سوی استیضاح تمایل ندارد؛ به خصوص که همچون دوره دوم ریاست جمهوری «بیل کلینتون» می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. اما در دوره ترامپ این امر حتی بعیدتر هم به نظر می رسد زیرا کنترل مجلس -که باید درباره روند استیضاح تصمیم بگیرد - در اختیار جمهوری خواهان است.
پیش بینی استیضاح ترامپ در دور اول
برخی از دموکرات ها و گروه های حقوق بشری از نقض قانون توسط ترامپ شکایت کرده اند؛ به ویژه این بند خاص که یک سیاستمدار باید از پذیرش هر گونه هدیه، عنوان، پست و یا انتصابی از پادشاه، شاهزاده و یا کشور خارجی بپرهیزد. هم اکنون تلاش های بسیار جدیِ مردمی برای استیضاح ترامپ در جریان است. هفته گذشته طوماری با 850 هزار امضا به کنگره تحویل داده شد و رهبران دموکرات سعی می کنند از همین مسیر به سمت استیضاح حرکت کنند. به تازگی اعضای شورای شهر «ریچموند» پایتخت ایالت «ویرجینیا» در اقدامی نمادین به ‌اتفاق آرا به استیضاح ترامپ رأی مثبت دادند. بر اساس گزارش واشنگتن پست، یک استاد دانشگاه که از سال 1984 میلادی تاکنون نتیجه تمامی انتخابات ریاست‌ جمهوری آمریکا را به‌ درستی پیش ‌بینی کرده، ادعا می ‌کند ترامپ حتما استیضاح می‌شود. "آلن لیچمن" استاد تاریخ در دانشگاه امریکن در شهر «واشنگتن دی سی» با استفاده از فرمولی نتایج انتخابات آمریکا را پیش ‌بینی می‌ کند و اکنون نیز به همین شیوه اعلام کرده که ترامپ استیضاح می ‌شود و در حال نگارش کتابی در این زمینه است.