از 1/4/1328 تا 1/4/1396
از یکم تیرماه 1328 تا یکم تیرماه 1396، یعنی 68 سال همراهمان بوده اید و حالا خرسندیم که امروز در کنار شما شصت و نهمین بهار روزنامه «خراسان» را آغاز می کنیم. خراسان در این سال ها به پشتوانه شما قد کشیده است. این نه یک ادعا که حرف خود شما مخاطبان عزیز است و در کنار همه نقد ها، گلایه ها، نظر ها و پیشنهاد ها برای فردای بهتر خراسان، همواره بر مزیت مردمی و متعادل بودن آن تاکید داشته اید. همین حمایت ها بوده است که امروز، خراسان سرش را بالا می گیرد و مفتخر است به این که منبع موثق رسانه ای به حساب می آید و نه تنها افکار عمومی مردم که حتی رسانه های خارجی نیز اخبار و گزارش های آن را رصد می کنند و به آن حساسیت نشان می دهند. خراسان حالا دیگر فقط یک روزنامه نیست و به تبع حمایت های مردمی که داشته به یک رسانه جامع تبدیل شده است. روزنامه کشوری خراسان با 68 سال قدمت انتشار، روزنامه های استانی «خراسان رضوی»، «خراسان شمالی»، «خراسان جنوبی» و «سیستان و بلوچستان»، ضمیمه خانواده «زندگی سلام»، ضمیمه ورزشی «خراسان ورزشی» و ضمیمه های جوان و فناوری اطلاعات، «جیم» و «بایت» خروجی های مکتوب موسسه فرهنگی هنری خراسان است.
حضور قدرتمند در فضای مجازی
خراسان از فضای مجازی هم غافل نمانده است و با ارائه نرم افزار کاربردی «آخرین خبر» و کانال تلگرامی آن
(akharinkhabar@) به یکی از پرمخاطب ترین نرم افزار ها و کانال های خبری تلگرام تبدیل شده است، به گونه ای که با داشتن بیش از یک میلیون و 400 هزار نفر عضو کانال و با بیش از 8 میلیون بازدید روزانه صفحه خبر پرمراجعه ترین محصول فضای مجازی ایران و جزو 10 کانال پرمخاطب تلگرام است. آخرین خبر همچنین با راه اندازی بیش از 27 کانال خبری ویژه استان ها و پوشش خبر های منطقه ای هر استان به رسانه ای بی رقیب در این عرصه تبدیل شده است. در کنار آن کانال تلگرامی «اخبار خراسان» (akhbarekhorasan@) هم به عنوان کانال رسمی خبری روزانه خراسان توانسته است به منبع خبری موثقی برای مخاطبان فضای مجازی تبدیل شود. همچنین کانال های تلگرامی «زندگی سلام» (zendegiisalam@)، تولید و انتشار بخش دیگری از محتوای مورد نیاز در فضای مجازی را بر عهده گرفته اند تا خراسان در این عرصه نیز با تمام توان برای اقناع مخاطبان خود حضور داشته باشد. ایجاد و توسعه «شهرچاپ خراسان» از سال 1387 با هدف تقویت خودکفایی اقتصادی، تاسیس و فعالیت «دفتر پژوهش موسسه فرهنگی هنری خراسان» با هدف ایجاد زمینه هم اندیشی های تخصصی، تشکیل اتاق های فکر و همچنین افکار سنجی عمومی، از دیگر دستاورد های خراسان طی این سال ها بوده و امروز نیز تلاش خواهد کرد به اهداف و افق های تازه ترسیم شده دست یابد و مسیر طی شده در این سال ها را ادامه دهد. به امید تداوم همراهی و پشتیبانی شما مخاطبان عزیز که بودنتان، مهم ترین انگیزه تداوم حضور در این راه است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در نخستین ساعات صبح روز گذشته، پادشاه عربستان با صدور حکمی، محمد بن نایف، ولیعهد و وزیر کشور را برکنار و پسر خود سلمان را به ولیعهدی منصوب کرد.این رویداد، هرچند به ظاهر ناگهانی و غافلگیر کننده بود اما براساس مستندات و شواهد از همان نخستین روزهای نشستن سلمان بر کرسی پادشاهی در زمستان 1393، وی به دنبال تعیین فرزندش در جایگاه ولیعهدی و سپس پادشاهی آینده کشور بود.سپردن ریاست دیوان پادشاهی به محمد بن سلمان، تعیین او به سمت مشاور ویژه پادشاه، عضو شورای سیاسی و امنیتی و ریاست آن، ریاست شورای اقتصادی و توسعه کشور، وزارت دفاع و منصب تازه تأسیس جانشینی ولیعهد از جمله مناصبی بود که نشان می داد پادشاه عربستان خواب هایی برای فرزند خود دیده است.در ماه های اخیر به ویژه در روزهای پیشین نیز تعدیلات گسترده پادشاه در ساختار اداری و حکومتی و قیچی کردن بال محمد بن نایف و نزدیکان او که به سود بن سلمان بود عملا زمینه را برای رویداد دیروز آماده کرد.
هرچند که رسانه های سعودی در حال نشان دادن این هستند که شورای بیعت با 31 رأی از 34 رأی بن سلمان را برگزید و این را به معنای پشتوانه و مقبولیت بالای او معرفی می کنند اما واقعیت این است که تحلیل گرانی که از نزدیک مسائل عربستان را دنبال می کنند جایگاه چندانی برای این شورا قائل نیستند و عملا قدرت تصمیم گیری را به طور مطلق در اختیار شخص پادشاه می دانند. ولیعهدی ملک سلمان و برکناری مقرن بن عبدالعزیز که در سال های اخیر بدون اطلاع شورای بیعت انجام شد این ادعا را تقویت و اثبات می کند.
روشن است که محمد بن سلمان و پدرش در دو سال اخیر تلاش های فراوانی برای تهدید یا تطمیع شاهزادگان سعودی برای پذیرش تغییرات اخیر کرده اند. جالب اینکه در حکم صادر شده روز گذشته پادشاه، اغلب کسانی که در حلقه بن نایف بوده اند برکنار و به همان اشخاص پست جدیدتری داده شده و به بیشتر آنان جایگاه وزیر یا مشاور پادشاه داده شده است تا عملا باعث سکوت آنان شود.
علاوه بر اینکه در برخی مناصب مانند وزارت کشور، نزدیکان ولیعهد برکنار شده به کار گمارده شده اند تا جلوی نارضایتی جناح بن نایف گرفته شود و آنها را دچار دو دستگی کند.
فارغ از این مقدمه، به قدرت رسیدن بن سلمان را باید بخشی از نتایج قرارداد 460 میلیارد دلاری بن سلمان و پدرش با ترامپ و لابی های گسترده محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی با آمریکایی ها برای توجه به محمد بن سلمان دانست. اقداماتی که در دوران اوباما آغاز شد و با به قدرت رسیدن ترامپ شرایط برای کنار گذاشتن بن نایف به تدریج فراهم شد. ترس از مرگ پادشاه و از بین رفتن همه تلاش های صورت گرفته برای تقویت بن سلمان ، همچنین قرار داد فوق الذکر با ترامپ و اقبال جناح جنگ طلب موجود در پنتاگون به ولیعهد جدید که او را برای همکاری بهتر و مواجهه با ایران مناسب می دانستند عملا باعث شد تا بالاخره شرایط برای اعلام ولایت عهدی بن سلمان فراهم گردد.اکنون تنها چیزی که باید منتظر آن بود کناره گیری پادشاه از قدرت به نفع پسرش است تا عملا راه را به طور کامل برای بلندپروازی این ولیعهد جدید بازکند.
آنچه قابل توجه است این است که انتصاب محمد بن سلمان به مقام ولایتعهدی چه تأثیراتی را بر جای خواهد گذاشت. پاسخ این سؤال را می توان در ابعاد داخلی و خارجی آن دانست.
در بعد داخلی نمی توان انتظار داشت سیاست تهدید و تطمیع امیران و شاهزادگان کاملا موفقیت آمیز بوده باشد. علاوه بر محمد همه برادران او و بستگانش در جایگاه های مهمی قرار گرفته اند و این موضوع بدون تردید در یک ساختار قبیله ای ایجاد اختلاف خواهد کرد. به خصوص آنکه دامنه مخالفان فعلی اقدام پادشاه بر مخالفان سابق نیز افزوده می شود. افزایش تدابیر شدید امنیتی در شب بیعت ولیعهد جدید و اطلاعات فاش شده از ارسال تعداد زیادی تانک و نفربر به مکه مکرمه، جایی که قرار است در آنجا با بن سلمان بیعت شود و آغاز تعطیلی های مراکز و ادارات در عید فطر از هم اکنون، نشان می دهد فضای موجود امنیتی و ساختار جدید به دنبال رتق و فتق کامل امور یا هرگونه تهدید احتمالی است. چراکه علاوه بر شاهزادگان، نظامیان سعودی که از زمان تصدی پست وزارت دفاع در دوران بن سلمان اوضاع خوبی ندارند نیز یک منبع تهدید برای ولیعهد جدید به شمار می روند.
در حوزه اقتصادی به نظر نمی رسد ولیعهد برنامه قابل توجهی برای ارائه داشته باشد. به نظر نمی رسد چشم انداز 2030 که توسط او طراحی شده ، در سایه کسری بودجه، قراردادهای عظیم خرید تسلیحاتی، جنگ یمن، اتکا به صنعت نفت و احتمالا قراردادها یا رشوه های جدید به دولت ترامپ به نتیجه ای مطلوب برسد.شاید بن سلمان از طریق طرح تفریحی خود که البته صدای علمای سنتی وهابی را درآورده، بیشتر به دنبال نشان دادن چهره ای مدرن و جوان گرا از خود است اما در نهایت این خرس خیابانی و بی ادب (الدب الداشر) که مدتی است با این صفت در رسانه های مجازی سعودی شناخته می شود چالش های بزرگی را در عرصه اقتصادی و کسب رضایت شهروندان در پیش رو دارد. سیاست او در قبال اقلیت ها به ویژه شیعیان نیز با اینکه تاکنون سختگیرانه و سرکوبگر بوده است اما باید دید آیا او برای فریب افکار عمومی تغییری در این رویکرد خود خواهد داد یا نه؟ هرچند بعید است که چنین اتفاقی صورت بگیرد.
از بعد خارجی بن سلمان چالش های بزرگی را پیش روی خود می بیند. بحران اخیر با قطر، باتلاق یمن، مسائل سوریه و لبنان، تنظیم روابط با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی و از همه مهم تر مناسبات با ایران از جمله نکاتی هستند که ریاض را به شدت در این دو سال اخیر آزرده اند . پرونده هایی که بن سلمان به تنهایی نقش اصلی را در آنها ایفا کرد و همگی برای عربستان ناامید کننده بودند.
می توان انتظار داشت با نگاه جاه طلبانه و جسورانه ولیعهد جدید که مورد اقبال جنگ طلبان کاخ سفید و پنتاگون است، باید شاهد افزایش تنش ها و یکه تازی های متهورانه سعودی ها باشیم. بدون تردید در پرونده مناسبات ریاض و تهران، آنچه که روی خواهد داد سیاست هجومی بیشتر علیه ایران و حتی تلاش برای انتقال ناامنی موجود در منطقه به داخل و حتی تحریک کشور است. اظهارات ماه های اخیر بن سلمان به خوبی گویای شکل تصمیم گیری های او در مواجهه با ایران است.
همچنان که دوران سلمان و فرزندش دوران آغاز آشکار شکستن خطوط قرمز ارتباط با رژیم صهیونیستی بود، به طور یقین رشد سریع تر حرکت به سوی عادی سازی روابط با تل آویو در دستور کار بن سلمان خواهد بود. از نظر بن سلمان بهترین راه برای نزدیک شدن بیشتر به آمریکایی ها بهبود مناسبات با اسرائیل است و دشمن مشترک یعنی ایران نیز عملا از زمینه های همگرایی بیشتر آنها خواهد بود.
اما در حوزه مناسبات عربی، اقدامات دو سال اخیر ریاض نشان داد واگرایی و اختلافات عربی به بالاترین سطح خود رسیده است و تلاش بن سلمان برای به زیر چتر خود آوردن کشورهای عربی، سیاست افزایش خصومت با ایران، دوشیدن مالی برخی از کشورهای ثروتمند عرب برای مشارکت در پرداخت سهم بلند پروازی های ریاض منجر به اختلافات عمیقی حتی بین دوستان قدیمی شده است. بنابراین به راحتی می توان انتظار داشت مناسبات عربی در سایه اقدامات و رفتارهای محمد بن سلمان دچار تنش های جدی تر شود.
دوران قدرت بی منازع محمد بن سلمان اکنون آغاز شده است. جوانی که هر چند حمایت های آمریکا و اسرائیل را پشت سرخود دارد اما حجم بالایی از مخالفان و افراد ناراضی در داخل و خارج از کشورش به او نگاه می کنند. آیا باید در عهد بن سلمان شاهد به قهقرا رفتن سعودی و گرفتار شدن بیشتر آن در باتلاق مشکلات منطقه ای باشیم؟ آیا هرگونه تحولی در فضای سیاسی آمریکا می تواند فضای او را به یک کابوس تبدیل کند؟ آیا واگرایی عرب در دوران او تعمیق خواهد شد و این تعمیق چه اثراتی بر عربستان دوران بن سلمان خواهد گذاشت؟ آیا بن سلمان به سوی جنگ با ایران پیش خواهد رفت؟ و آیا اینکه مخالفان و رقبای ولیعهد جدید در چارچوب رضایت واشنگتن از بن سلمان، توان سخن گفتن و اقدام دارند؟هرچند بن سلمان چهره ناشناخته ای نیست اما متغیرهای منطقه ای و بین المللی و مجموعه رفتارها و اقدامات پیش روی ولیعهد جدید مجال را برای اندیشیدن بیشتر درباره پرسش های مطرح شده باز می کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عصر روز گذشته به مناسبت ماه مبارک رمضان، جمعی از استادان، نخبگان علمی و پژوهشگران دانشگاهها، با حضرت آیت ا... خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. مشروح خبر این دیدار تا لحظه تنظیم این گزارش (ساعت 22:15) منتشر نشده است. در عین حال گزیدهای از بیانات ایشان به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب به شرح زیر است؛
*** حرف عمده من امروز توجه به مسئولیت معلمی و استادی است؛ استاد در محیط دانشگاه یک نقشآفرینی دارد. شما در روح و دل و فکر جوان اثرگذارید و او را وادار به فکر و حرکت میکنید.
اگر استاد احساس مسئولیت داشته باشد، مثبتاندیش و امیدوار باشد، عزم و نیت قاطع برای اقدام برای کشور داشته باشد، این اثر میگذارد؛ عکسش هم هست؛ استادی که نگاهش به بیرون مرزهاست و هیچ اعتقادی به مفاهیم کشور و مفاهیم هویت قومی خودش ندارد.
*** اساتید ما باید نقش خود را در ایجاد بالندگی در دانشگاه از یکسو و حراست از ارزشهای انقلاب و اسلام از سوی دیگر پیدا کنند و تعریف کنند.
*** در آستانه روز قدس هستیم؛ روز قدس بسیار مهم است؛ صرفاً این نیست که ما از یک ملت مظلومی که از خانه خود رانده شده داریم دفاع میکنیم؛ ما در واقع داریم با یک نظام سیاسی ظالمانه و استکباری مبارزه میکنیم.
*** امروز دفاع از فلسطین دفاع از حقیقت است؛ مسئلهای بسیار گستردهتر از فلسطین؛ امروز مبارزه با رژیم صهیونیستی مبارزه با استکبار است، مبارزه با نظام سلطه است. روز قدس را باید بزرگ دانست. راهپیمایی روز قدس خیلی مهم است.
*** مسئله «تبیین» یکی از کارهای اساتید است. این سند ۲۰۳۰ باید تبیین شود؛ خیلی مسئله مهمی است. این جزوی از یک سند بالادستی سازمان ملل است؛ سند توسعه پایدار؛ یک بخش اش همین سند ۲۰۳۰ آموزش و پرورش است.
*** آن چیزی که در سند توسعه پایدار دارند طراحی میکنند، یک منظومه فکری و فرهنگی و عملی برای همه دنیا است. یونسکو اینجا یک وسیله و ویترین است؛ دستهایی پشت سازمان ملل وجود دارد که دارند برای همهچیز ملتهای دنیا منظومه فکری و فرهنگی و عملی تنظیم میکنند که ملتها باید بر اساس آن عمل کنند. این غلط و معیوب است؛ اینها چه حقی دارند که درباره کشورها و سنتها و عقایدشان اظهارنظر کنند که باید اینجوری یا آنجوری عمل کنید؛ همهاش هم «باید» است. اینکه میگویند «الزامآور نیست»، این سطحینگری است؛ هرکدام از اینها که تحقق پیدا نکند، بعد بهعنوان نقطه منفی حساب میشود و امتیازهایی از کشور سلب میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه بین الملل-پادشاه عربستان با برکناری «محمد بن نایف» ولی عهد خود، پسر 32 ساله خود «محمدبن سلمان» را به سمت ولی عهدی تعیین کرد. مدت هابود که زمزمه جنگ قدرت در دربار سعودی به گوش می رسید؛ جنگی که در واقع میان «محمد بن نایف» و «محمد بن سلمان» در جریان بود. از آن جا که «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه سعودی سن و سال زیادی دارد و در عین حال از بیماری های مختلفی از جمله «آلزایمر» نیز رنج می برد، بنابراین طبیعی است که شاهزادگان تشنه قدرتِ سعودی برای تصاحب کرسی پادشاهی پس از ملک سلمان، به جان یکدیگر بیفتند. اما در این میان، محمد بن سلمان که پیشتر جانشین ولی عهد بود، بیشترین تقلا را برای تکیه زدن بر کرسی پادشاهی در عربستان داشت. همان گونه که انتظار می رفت، ملک سلمان با صدور فرمانی، ضمن برکناری محمد بن نایف از پست «ولی عهد اول»، محمد بن سلمان را به عنوان جایگزین وی تعیین کرد. بن سلمان همچنین با حفظ سمت در وزارت دفاع، به عنوان رئیس کابینه سعودی منصوب شد. در تصاویری که شبکه العربیه و اسکای نیوز منتشر کردند، محمد بن سلمان با محمد بن نایف دیدار کرد و در حقیقت شبکه العربیه این دیدار را بیعت بن نایف اعلام کرد.بن نایف در تصاویر مخابره شده بیمیل و به ظاهر ناخرسند بود و به بن سلمان میگوید «موفق باشی». همزمان با این تغییرات سیاسی، شاه عربستان در اقدامی که سؤالبرانگیز است، تعطیلات عید فطر را که هفت روز است، به 14 روز افزایش داد. با این تصمیم، عربستان به مدت دو هفته در تعطیلات رفت. همزمان،نیویورکتایمز نیز نوشت که بعضی از اعضای خاندان سعودی از ظهور و ارتقای سریع شاهزاده جوان به خشم آمدهاند. این اولین بار در تاریخ عربستان است که حکومت از پدر به پسر منتقل می شود. از زمان تأسیس پادشاهی آل سعود تاج و تخت از برادر به برادر منتقل می شده است. پادشاه سعودی از مدتی پیش زمینه های روی کار آمدن فرزندش بن سلمان در عربستان، پس از خود را فراهم آورده بود. صدور فرمان های متعدد عزل و نصب در پست ها و سمت های مهم دولتی و غیردولتی که چندی پیش صورت گرفت، در واقع مقدمه ای برای نشاندن بن سلمان بر کرسی ولی عهدی بود. پادشاه عربستان در سلسله فرمان های جداگانهای که صادر کرد، تمامی افراد نزدیک به خود و فرزندش را جایگزین دیگر شاهزادگان و مقامات دولتی کرده بود. یکی از مهم ترین این تغییرات، تعیین «خالد بن سلمان» برادر محمد بن سلمان به عنوان سفیر جدید عربستان سعودی در ایالات متحده آمریکا بود. خالد بن سلمان برای تشکیل حلقه ارتباطی میان مقامات ایالات متحده آمریکا و بن سلمان و حامیانش، در این پست گمارده شد. از سوی دیگر، حدود دو ماه پیش ملک سلمان با هدف فراهم کردن زمینه برای انتصاب محمد بن سلمان به عنوان ولی عهد، اختیارات محمد بن نایف را بسیار محدود کرده بود. طبق فرمان سلمان، محمد بن نایف علاوه بر ولایت عهدی، از همه مناصب دیگر مثل وزارت کشور و معاونت ریاست شورای وزیران کنار گذاشته شد. این مسئله نشان می دهد که پادشاه عربستان احتمال مخالفت محمد بن نایف با تصمیم اخیر وی و هرگونه یارکشی از میان شاهزادگان سعودی برای مقابله با او را پیش بینی می کرده است؛ درست به همین دلیل سلمان تصمیم گرفت تا با خلع ید کامل بن نایف، هرگونه ارتباط او با دستگاه های حکومتی را قطع کند تا بدین ترتیب، وی هیچ گونه قدرتی برای مقابله و رویارویی در برابر مسئله ولی عهدی محمد بن سلمان، نداشته باشد.
احتمال کناره گیری سلمان
«مجتهد» افشاگر معروف سعودی در توئیتر این اقدام سلمان را «کودتای بن سلمان» خواند و نوشت که به زودی سلمان به نفع پسرش از قدرت کنارهگیری خواهد کرد.در همین حال برخی منابع غیر رسمی مدعی شدند که منابع متعددی حصر خانگی بننایف را تایید میکنند اما هیچکدام رسمی نیست. یک نماینده سابق مجلس کویت مدعی شده است حصر خانگی بننایف، قبل از سفر حیدرالعبادی شروع شده و حضورش در فرودگاه برای استقبال، دستوری بوده است همچنین احتمال حصر متعب، پسر عبدا... و رئیس گارد ملی عربستان هم وجود دارد.
ارتقای نسل دوم شاهزادگان
گرچه محور اصلی تغییرات جدید در دربار آل سعود، برکناری بن نایف و انتصاب بن سلمان به مقام ولی عهدی است؛ اما ملک سلمان همزمان انتصابات و برکناری های دیگری هم داشت تا بتواند دوره انتقال قدرت به فرزند را بهتر مدیریت کند. عموم کسانی که درتغییرات جدید منصوب شدند، نسل دوم و سوم شاهزادگان یا نوه ها و نتیجه های مؤسس حکومت (ملک عبد العزیز) هستند.به نظر می رسد، این فرایند با هدف زمینه سازی برای قدرت گرفتن محمد بن سلمان و ارتقای وی تا سطح پادشاه است.از طرفی ارتقای پست های شاهزادگان نسل سوم و طیف جوان تر نسل دوم، باعث همراهی بیش تر آنان با ملک سلمان و فرزندش می شود؛ از سوی دیگر به صورت طبیعی مشروعیت سنتی را برای بن سلمان (در صورت پادشاهی) بیشتر می کند؛ زیرا کارگزاران حکومت قد خود را بلندتر از پادشاه احتمالی (محمد بن سلمان) نمی بینند.به طورمثال،ملک سلمان، عبدالعزیز بن سعود بن نایف را به عنوان وزیر کشور جدید منصوب کرد. وزیر کشور جدید عربستان سعودی 34 سال دارد و پیش از این به عنوان مشاور وزیر کشور فعالیت میکرد.وی در کنار جوان بودن از نظر سابقه تجربی و کاری نیز کارنامه مفیدی ندارد.
قمارباز سیاسی
اکنون با انتصاب محمد بن سلمان به عنوان ولی عهد سعودی، ابعاد باج ۱۱۰ میلیارد دلاری عربستان سعودی به ایالات متحده آمریکا با امضای توافق نامه خرید تسلیحات نظامی از واشنگتن، بیش از پیش نمایان شد. در واقع، فاصله زمانی اندک بین امضای توافق نامه تسلیحاتی نجومی میان ریاض و واشنگتن و انتصاب بن سلمان به عنوان ولی عهد، این شائبه را تقویت کرده است که آمریکایی ها هرگونه حمایت از بن سلمان به عنوان ولی عهد را منوط به دریافت یک باج بزرگ در قالب امضای توافق نامه های نجومی کرده اند. از همین رو، ملک سلمان بزرگ ترین توافق نامهها میان دو طرف در طول تاریخ به ارزش حدود ۴60 میلیارد دلار را که ۱۰۰ میلیارد دلارِ آن متعلق به مسائل نظامی است، با واشنگتن به امضا رساند. علاوه براین، قطعا آمریکایی ها علاوه بر باج های هنگفتی که دریافت کردند، تضمین های لازم از محمد بن سلمان برای تبعیت از سیاست های واشنگتن در صورت تصدی پست پادشاهی را نیز گرفته اند.به نظر می رسد که با ولی عهدی بن سلمان،نمی توان انتظار فروکش کردن اقدامات افراطی خاندان سعودی در منطقه را داشت. محمد بن سلمان، شاهزاده ای افراطی، ماجراجو و جنگ طلب است که با افزایش اختیاراتش پس از ولایت عهدی، بدون شک مسیر تازه ای را برای تحقق اهداف توسعهطلبانه خود در منطقه پیش خواهد گرفت. از دیدگاه روزنامه هندی «دیلی پایونیر» محمد بن سلمان یک «قمارباز سیاسی» بزرگ است. این روزنامه در همین باره می نویسد: «اولین قمار او که شکست خورد، به راه انداختن جنگ یمن بود. جایی که عربستان با بمباران های هوایی ۱۰ هزار نفر را به کام مرگ کشاند اما در تحقق پیروزی ناکام ماند. البته این ناکامی کم هزینه نبود بلکه ده ها میلیارد دلار بر خزانۀ این کشور تحمیل کرد. قمار دوم بن سلمان تلاش برای سیطرۀ مجدد بر بازار نفت بود. اما بن سلمان این بار هم شکست خورد و مجبور شد با توافق اوپک به کاهش تولید نفت خود تن دهد».حالاقمارهای محمد بن سلمان به ویژه در سوریه و عراق می تواند منطقه را به کلی ناامن کند.او اگر چه به قمارهای بزرگ دست می زند اما در شرط بندی هایش اسب های اشتباهی را انتخاب می کند.
فراخبر
آینده مبهم جاه طلبی های « بن سلمان»
دکترعلیرضارضاخواه- در دو سال گذشته رقابتی شدید میان محمد بن سلمان و محمد بن نایف برقرار بود. در سرمایه گذاری در انتخابات آمریکا بن نایف تلاش می کرد دلارهای نفتی سعودی را به نفع دموکرات ها خرج کند و بن سلمان آن ها را به سمت جیب جمهوری خواهان سرازیر کرده بود.حالا نتیجه این قمار پیروزی بن سلمان و شکست بن نایف شده است. پیش از این به نظر میرسید طیف امنیتی و اطلاعاتی حاکمیت آمریکا، بن نایف را برای آینده سعودی مناسبتر از بن سلمان میداند. بهطور نمونه میتوان به اعطای عالیترین نشان اطلاعاتی آمریکا از سوی پومپئو به بن نایف اشاره کرد. اما دیدارهای اخیر بن سلمان با آمریکاییها، سفر اخیر ترامپ و حمایتهای رسانهها و شخصیتهای آمریکایی از بن سلمان، نشانه چراغ سبز آمریکاییها برای به قدرت رسیدن بن سلمان و تغییر نگرش در واشنگتن بود. علاوه بر این نتایج شورای بیعت سعودی و کسب 31 رای از 34 رای از این شورا توسط بن سلمان نشان می دهد او و پدرش توانسته اند با مهره چینی مناسب، خاندان سلطنتی را با خود همراه کنند. این شورا متشکل از شاهزاده های درجه اول یعنی فرزندان عبدالعزیز و شاهزاده های درجه دوم است که نوادگان عبدالعزیز هستند و نمونه ای مناسب برای سنجش نظرات خاندان سلطنتی قلمداد می شود. پس می توان گفت که از این منظر شیوه به قدرت رسیدن محمد بن سلمان فرایندی از پیش طراحی شده بوده که هدف از آن جلوگیری از بروز مخالفتهای دربار سعودی و کسب تجربه برای فرزند ملک سلمان بوده است. همچنین باید گفت که محمد بن سلمان در عربستان در مقایسه با شاهان و شاهزاده های پیر و فرتوت دربار محبوب تر است . با این حال آینده جاه طلبی های سلمان و پسرش چندان روشن نیست. از یک سو پای ترامپ به عنوان یکی از حامیان پادشاهی بن سلمان روی پوست خربزه است و احتمال برکناری و استیضاح او هر روز جدی تر می شود، از سوی دیگر تحولات منطقه این روزها به گونه ای در حال پیشرفت است که می تواند به سادگی منجر به فعال شدن آتش فشان قدرت طلبی شاهزاده های سعودی و تنش داخلی در دربار این کشور شود.
فراخبر
روی کار آمدن جنگ طلب ها با چراغ سبز آمریکا
دکترابوذرگوهری مقدم- برکناری محمد بن نایف ولیعهد پادشاه عربستان و جانشینی محمد بن سلمان که با تغییر ساختار و نظام جانشینی در عربستان همراه بوده است بدعتی جدید محسوب میشود که تبعات آن گسترده و درازمدت است. اما نکته مهم در این میان غیربومی بودن تحولات و جلب حمایت و چراغ سبزآمریکا به آن است. به نظر میرسد پروژه حاضر محصول لابی گسترده برای جلب حمایت آمریکا و تضمین تداوم حمایت این کشور از حکام آل سعود است. لابی و تلاشهای فراوان محمد بن سلمان به شکل شخصی و ساختاری در هیئت حاکمه جدید آمریکا درنهایت منجر به کسب این تایید شد. لابی گسترده محمد بن سلمان با داماد ترامپ، جرد کوشنر و نیز برقراری روابط خاص با صاحبان صنایع نظامی آمریکا از طریق وی بخشی از این ماجراست . همچنین اولین سفر خارجی رئیسجمهور آمریکا به عربستان و نیز اولین سفر خارجی رئیس سیا به این کشور همه نشان از برنامهریزی دقیق این پروژه از قبل بوده است. تعهد محمد بن سلمان به نهادهای اطلاعاتی آمریکا برای هماهنگی لازم و دریافت تعهدات ضروری در این میان قابلتصور است. انجام اصلاحات ساختاری مدنظر آمریکا و حمایت نکردن از برخی گروههای مخالف آمریکا خواسته مشخص آمریکا از عربستان است. علاوه بر این کسب و جلب مزایای اقتصادی رابطه با ریاض به طور مشخص مدنظر ترامپ است. تغییر حاضر در دوران اوباما با توجه به اختلافات وی با حاکمان سعودی قابل تحقق نبود اما رویکرد عملگرایانه ترامپ و کاهش فشارهای دولت جدید باعث شده است ملک سلمان و پسرش بتوانند واشنگتن را به این تغییر مهم متقاعد کنند و البته عربستان نیز برای این تغییر هزینه زیادی صرف کرد. به نظر میرسد آمریکا با هدف انتقال مسالمتآمیز قدرت پس از ملک سلمان و مهار بحران جانشینی در این کشور از طریق این اقدام تلاش میکند منافع منطقهای خود را محقق سازد. البته باید دقت داشت این تحول باعث افزایش خطرپذیری و تهاجمی شدن سیاست خارجی عربستان خواهد شد، امری که تبعاتش برای آمریکا لزوماً قابل مدیریت نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دو هفته پیش که رهبر معظم انقلاب، کلیدواژه «آتشبهاختیـار» را برای اردوگاه افسران جنگ نرم و فرهنگی مطرح کردند، هر کسی از ظن خود تعریفی برای این واژه در نظر گرفت. منتها در ادامه، عدهای از دلسوزان انقلاب و کشور پای کار آمدند و تلاش کردند تفسیر صحیح این واژه را برای عموم تبیین کنند. پرونده امروز «زندگیسلام» هم به معرفی برخی افراد و مرور فعالیتهایی اختصاص دارد که به زعم ما نمونههای موفق این کلیدواژه به حساب میآیند. افزون بر معرفی مصداقهای موفق این واژه، حجتالاسلام محمدرضا زائری، دکترای علوم ادیان، مدرس حوزه و دانشگاه و سردبیر ماهنامه خیمه هم در همین رابطه، یادداشتی برای زندگیسلام نوشتهاند که خواندنی و قابلتامل است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
میزان فطریه و کفاره روزه ماه مبارک رمضان طبق فتوای آیتا... مکارم شیرازی از سوی دفتر این مرجع تقلید اعلام شد.
به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیتا... مکارم شیرازی، دفتر این مرجع تقلید زکات فطره امسال را برای هر نفر، بر مبنای قوت غالب گندم، مبلغ 6 هزار تومان، بر اساس قوت غالب برنج خارجی، 15 هزار تومان و برنج ایرانی، 30 هزار تومان اعلام کرده است.
همچنین، طبق اعلام دفتر آیتا... مکارم شیرازی، کفاره روزه نگرفتن غیر عمد (با عذر موجه)، برای هر روز، 2 هزار تومان است که باید به صورت نان تهیه و پرداخت شود و کفاره روزه نگرفتن عمدی نیز، برای هر روز، 120 هزار تومان معین شده است. پایگاه اطلاع رسانی آیتا... نوری همدانی نیز، با صدور اطلاعیهای، اعلام کرد میزان فطریه امسال برای هر نفر، معادل 6 هزار تومان است. طبق اعلام پایگاه این مرجع تقلید، از نظر این مرجع تقلید، اگر کسی مایل به پرداخت قیمت برنج باشد، پرداخت مبلغ هر نوع از برنج، کافی است. همچنین، کفاره تأخیر یا عذر برای هر روز 2 هزار تومان و کفاره روزه نگرفتن عمدی، 120 هزار تومان معین شده است. آیت ا... جوادی آملی نیز، در پاسخ به استفتایی میزان زکات فطره امسال را به این شرح اعلام کرده است:«مقدار فطریه، 3 کیلو گندم، برنج، خرما و مانند آن، یا پول آن است که در هر مکانی، قیمت خاص خود را دارد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سازمان تنظیم مقررات ابلاغیه ای در خصوص لزوم رعایت کف قیمت بسته های اینترنت، به اپراتورهای تلفن همراه ارسال کرده که بر اساس آن ملزم به تغییر و حذف برخی بسته های خود می شوند.
ماجرا از این قرار است که اواسط سال گذشته اخباری منتشر شد مبنی بر این که یکی از اپراتورهاکه ظاهرا ایرانسل بوده؛اقدام به ارائه بسته های ارزان اینترنتی می کند که با استقبال بسیار مشترکان نیز مواجه شده به گونه ای که کاربران درخواست ارزان شدن دیگر بستههای این اپراتور و 2اپراتور دیگر را نیز مطرح کردند. پیرو این واکنش ها ، مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت و معاون وزیر ارتباطات از بسته ارزان ایرانسل ابراز نارضایتی کرد و آن را دامپینگ(ارزان فروشی) دانست.وی در این رابطه به بستهای در یکی از اپراتورهای موبایل اشاره کرده بود که ۱۰۰ گیگابایت اینترنت سالانه را با قیمت ۱۷۵ هزار تومان در اختیار مشترکان قرار میدهد که به عبارتی هر گیگابایت در آن ۱۷۵۰ تومان ارزش دارد.وی با انتقاد از این اقدام تاکید کرد که این سیاستگذاری قیمتی قطعاً دامپینگ است و وظیفه وزارت ارتباطات در این عرصه کنترل این بازار است.در پی این واکنش ها، زمزمه هایی در راستای تعیین کف قیمت اینترنت برای اپراتورها علاوه بر سقف قیمت، درگرفت که اهدافی همچون جلوگیری از دامپینگ و حفظ تعادل بازاربرای آن اعلام شد ،تا این که درنهایت دی ماه سال گذشته ،سازمان تنظیم مقررات طی مصوبه ای اقدام به تعیین کف قیمت برای بسته های اینترنت کرد که اکنون این مصوبه به اپراتورها ابلاغ شده است و بر اساس آن تعرفه طرحهای تشویقی اپراتور با سهم بازار بیش از 10 درصد، حداکثر میتواند 20 درصد از کف تعرفه پایینتر باشد و تعرفه طرحهای تشویقی اپراتور با سهم بازار کمتر از 10 درصد حداکثر میتواند 40 درصد از کف تعرفه پایینتر باشد. این مصوبه که کارشناسان آن را به نوعی ابزاری برای افزایش تعرفه بسته های اینترنتی می دانند،در واقع جلوی ارائه بسته های ارزان قیمت اینترنت را می گیردو باز هم این مشترکان هستند که متضرر می شوند.
اکنون با مصوبه جدید،شرکت ارتباطات سیارقیمت بستههای اینترنتی خود را با توجه به مصوبه ۲۴۹ سازمان تنظیم مقررات در خصوص رعایت کف قیمت بستههای اینترنت تغییر داده است.به گزارش ایسنا،کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات در جلسه 249 ،مقررات طرحهای تعرفهای تشویقی دارندگان پروانه ارائه خدمات ارتباطی و فناوری اطلاعات را بررسی کرد که به واسطه آن کلیه اپراتورهای تلفن همراه موظف به حذف یا تغییر برخی بستههای اینترنت خود شدند. درهمین راستا شرکت ارتباطات سیار اعلام کرده از سهشنبه ۳۰ خردادبستههای اینترنت خود را با تغییراتی همراه کرده است.بر اساس مصوبه 249 سازمان، هر اپراتور صرفاً میتواند حداکثر8 بار در سال طرحهای تشویقی را برای خدمات مورد نظر خود به تفکیک در حوزه ثابت و موبایل ارائه کند. تمدید طرح تشویقی بعد از پایان مدت آن، به عنوان یک طرح تشویقی جدید محسوب و در فهرست تعداد هشتگانه امکان ارائه طرح تشویقی اپراتور لحاظ خواهد شد.در تبصرهای از این مصوبه آمده است: تعرفه طرحهای تشویقی اپراتور با سهم بازار بیش از 10 درصد، حداکثر میتواند 20 درصد از کف تعرفه پایینتر باشد و تعرفه طرحهای تشویقی اپراتور با سهم بازار کمتر از 10 درصد حداکثر میتواند 40 درصد از کف تعرفه پایینتر باشد.ارائه طرحهای تشویقی منوط به حفظ کیفیت خدمات است و در صورتیکه طرح تشویقی منجر به افت کیفیت شود، اپراتور باید بر اساس شرایط اعلامشده توسط سازمان، نسبت به توقف طرح اقدام کندو در این خصوص اطلاعرسانی لازم را داشته باشد. در صورتی که سازمان به دلایلی از قبیل حفظ تعادل در بازار، تداوم رقابت سالم و ارائه خدمات و رشد کیفی آن ها با ارائه طرحهای تشویقی، ادامه آن و یا توقف طرح پیش از موعد اتمام ارائه طرح، موافقت نکند، موضوع را به اپراتور اعلام میکند. در این صورت اپراتور مجاز به اجرا و یا ادامه یا توقف طرح نیست.بدین ترتیب شرکت ارتباطات سیاربا مصوبه رگولاتوری در برخی بستههای اینترنت خود تغییر ایجاد و دراطلاعیهای اعلام کرد: پیرو ابلاغ مصوبه ۲۴۹ سازمان تنظیم مقررات در خصوص رعایت کف قیمت بستههای اینترنت، کلیه اپراتورهای تلفن همراه موظف به حذف یا تغییر برخی بستههای اینترنت خود شدهاند. در همین راستا ارتباطات سیار ، از سه شنبه ۳۰ خرداد ماه بستههای اینترنت خود را با تغییراتی همراه کرده که شامل تغییر حجم شبانه بسته های آلفا و آلفا+ (۴ بسته)، توقف فروش بسته های نامحدود شبانه در *۱۰۰۰# (۶ بسته) و توقف فروش بسته های محدود شبانه (۳ بسته) می شود.با تغییرات ایجادشده، قیمت بستههای موجود قابل انتخاب، تغییری نکرده و تنها حجم هدیه شبانه بستهها عوض شده است تا مطابق با مصوبه ۲۴۹ سازمان تنظیم مقررات شود. همچنین مشترکانی که در حال حاضر در حال استفاده از بستههای حذفشده هستند، تا پایان زمان و یا حجم بسته فعلی، اجازه استفاده از بسته را دارند و پس از اتمام حجمی یا زمانی، امکان خرید مجدد بستههای حذفشده را ندارند و پیشنهادهای جدیدی دریافت میکنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالیکه معاون نظارتی بانک مرکزی چند روز قبل از مذاکره برای ادغام بانک های مهر اقتصاد و ثامن صحبت کرده بود، ضمن اعلام حمایت کامل از مهر اقتصاد و ثامن گفت: "ادغام بانکی را در دستور کار نداریم". به گزارش تسنیم، فرشاد حیدری که در برنامه سه شنبه شب گفت و گوی ویژه خبری حضور یافته بود، افزود: در دو روز گذشته شایعاتی منتشر شد مبنی بر اینکه مشکلاتی برای مؤسسات ثامن و مهر اقتصاد ایجاد شده است که موجب نگرانیهایی شد و هموطنان به این دو مؤسسه مراجعاتی داشتند. حیدری تأکید کرد: این فقط شایعه بود و حمایتهای لازم از این دو مؤسسه انجام شد و بانک مرکزی قاطعانه از این دو حمایت میکند.وی افزود: طبیعی است که هر بانکی در هر جای دنیا اگر همه مشتریان در یک روز به آن مراجعه و وجه خود را مطالبه کنند امکان پرداخت برایش وجود ندارد زیرا اساساً بانکها سپردههای مردم را دریافت و در جاهایی سرمایه گذاری میکنند و تسهیلات میپردازند و درصدی را بهصورت نقد برای مصارف و نیازهای مشتریان نگه میدارند تا روزانه پرداختهایی را داشته باشند. وی با اعلام اینکه "ادغام بانکی را در دستور کار نداریم"، افزود: ادغام برخی مؤسسههای مالی در جهت بهبود فرآیند است و باید با اجازه بانک مرکزی انجام شود و در ادغامها کنترل، حسابرسی و نظارت میکنیم.رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نیز در این برنامه تلویزیونی ضمن انتقاد از عملکرد بانک مرکزی گفت: معتقدیم رویکرد و عملکرد بانک مرکزی در مواجهه با مؤسسات مالی ـ اعتباری غیرمجاز منفعلانه است و این وضعیت برای کشور و مردم هزینه دارد.به گزارش تسنیم، محمدرضا پورابراهیمی افزود: بسیاری از مؤسسات مالی ـ اعتباری پس از اعلام انحلال همچنان مشغول دریافت سپرده های مردم بودند. طهماسب مظاهری رئیس کل اسبق بانک مرکزی هم در ارتباط تلفنی با این برنامه گفت: ادغام مؤسسات مالی ـ اعتباری غیرمجاز کار درستی نیست زیرا با ادغام این مؤسسات درهم بیماری ها و ضعف های هر کدام به یکدیگر سرایت می کند و هیأت مدیره جدید هم از میان متخلف ترینشان شکل می گیرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اقدام عجیب ملک سلمان، پادشاه پیر خاندان پادشاهی آل سعود در تعیین پسرش به عنوان ولی عهد، به یک باره ساختار قدرت را دچار تغییر و تحول آنی کرد. ملک سلمان، سنّت انتقال پادشاهی از برادر بزرگ تر به برادر کوچک-تر را از میان برداشت و پسر 32 ساله اش محمد را به عنوان ولی عهد معرفی کرد. این یعنی چند صباحی دیگر و پس از فوت ملک سلمان، جهان و منطقه، شاهد قدرت گرفتن ملک محمد بن سلمان به عنوان جوان ترین پادشاه خاندان سعودی خواهد بود.
ولی عهد و واشنگتن
درباره هوش و ذکاوت سیاسی ولی عهد جوان، پیش از هر چیز باید گفت محمد بن سلمان که در مقام وزیر دفاع، بلندپروازانه عمل کرد و شخصا فرماندهی عملیات حمله به یمن را بر عهده گرفت، آمریکای دوران ترامپ را به خوبی درک کرده است. او علایق و شیوه کار و هماهنگی با دونالد ترامپ را به خوبی تجزیه و تحلیل کرده و به همین دلیل بود که در پذیرایی از این شاهزاده جوان در کاخ سفید، سنگ تمام گذاشتند. حتی می توان گفت احتمالا تمام برنامه ریزی های مرتبط با بزرگ ترین قرارداد تسلیحاتی تاریخ و آن ضیافت و رقص شمشیر و دیگر چیزها، همگی بخشی از سناریو و اهداف محمد بوده اند. شاید اگر به جای ترامپ، هیلاری کلینتون به عنوان رئیس جمهور به کاخ سفید راه پیدا می کرد، محمد بن سلمان نمی توانست چنین با سرعت و آسودگی خاطر، ره صد ساله را در یک شب بپیماید. البته چنین چیزی به این معنی نیست که آمریکا به ویژه در دوران ترامپ فعال مایشاء است و همه راه ها به روم ختم می شود. خیر. نمی توان قاطعانه اعلام کرد که کل پروژه هموارسازی راه پادشاه شدن محمد بن سلمان، از آنِ اتاق فکرهای آمریکاست. اما بدون تردید، نقش آمریکا در این ماجرا، به عنوان یک کاتالیزور و مشاور، غیرقابل انکار است.
مسیر هموار پادشاهی
از حالا می توان چنین پیش بینی کرد که ملک سلمان پیر، حتی در ایام حیات و این سال ها یا ماه های آخر عمر، دست از پادشاهی خواهد کشید و رفته رفته، اختیار امور را به طور کامل به پسرش خواهد داد. شاید اغراق آمیز نیست اگر بگوییم باید از حالا، ولی عهد را در قامت پادشاه ببینیم. چرا که ملک سلمان در چند ماه اخیر، با حذف مخالفان و تهدیدات معلوم و نامعلوم، نشان داده که چنان اعتماد خاصی به پسرش دارد که حاضر است برای او، دست به هر کاری بزند. بنابراین در معادلات سیاسی و منطقه ای از حالا به بعد، باید به عربستان به چشم دیگری نگاه کرد. اگر چه عربستان، دارای یک ساختار سیاسی پادشاهی، فرسوده و مرتجع است و به قول رئیس جمهور ما «بندگان خدا صندوق انتخابات ندیده اند»، اما با درنظر گرفتن وقایع اخیر، باید بپذیریم که عربستان در مسیر تحولات تازه ای قرار گرفته و این کشور، با گذر از دوران پادشاهان پیر و بی حرکت، وارد عصر پادشاه جوان، حریص، ماجراجو و پویایی می شود که رویاها و سناریوهای بسیاری برای تقویت جایگاه کشورش در سر پرورانده است و همچنان که پیشتر گفته شد، در این مسیر از حمایت و مشورت آمریکایی ها نیز برخوردار است.حالا که با رویداد تازه ای به نام تغییر ساختار انتقال قدرت در خاندان آل سعود مواجه شده ایم، می توانیم یک بار دیگر سراغ پرونده قطر برویم و تحولات این کشور و همچنین تنش و فشار ناگهانی و غیرطبیعی عربستان را از منظر تازه ای نگاه کنیم. به این معنی که محمد بن سلمان، در تحلیل جایگاه قطر و شرایط سیاسی و روابط دیپلماتیک این کشور کوچک اما ثروتمند، به این نتیجه رسیده که پس از به قدرت رسیدن شیخ تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی در مقام امیر جوان قطر، این کشور توانسته است در مسیر توسعه و همچنین در تقویت روابط خارجی و سرمایه گذاری، کارهای بزرگی انجام دهد. به همین خاطر در مسیر اقناع پدر حرکت کرده و احتمالا توانسته ملک سلمان و متنفذان کمیته بیعت را به این درک مشترک برساند که قطر به خاطر سیاست های امیر جوان، در رقابت با عربستان، از شتاب و سرعت بالاتری برخوردار است. فراموش نکنیم که امیر قطر، علاوه بر آن که به دو زبان انگلیسی و فرانسوی تسلط داشته و بالاترین دوره های فرماندهی نظامی را پشت سر گذاشته، در انگلیس تحصیل کرده و اطلاعات دقیق و تحلیل های هوشمندانه ای از بازار سرمایه آسیا، اروپا و آمریکا دارد. پس برای مقابله با قدرت روزافزون چنین امیر جوانی، راهی جز ارتقای جایگاه محمد بن سلمان وجود نداشت.
شرایط داخلی و سودای قدرت در خارج
محمد بن سلمان، پیش از هر چیز به فکر به راه انداختن کارناوال قدرت نظامی، شُوها و ضیافت های بزرگ دیپلماتیک و پرخرج و افزایش توان نظامی و دفاعی کشورش است. از همین حالا می توان پیش بینی کرد که در دوران قدرت گرفتن این ولی عهد ، پادشاه جوان و حریص، استفاده از ابزار اثرگذار دیپلماسی پول و همچنین تقویت رابطه با آمریکا و افزایش قدرت دفاعی را، به عنوان اولویت های نخست، در دستور کار قرار خواهد داد و در پرونده قطر، صرفا به تابعیت و کوتاه آمدن قطر راضی نخواهد شد. بلکه تلاش خواهد کرد تا شورای همکاری خلیج فارس را به کمیته و کانون مهمی تبدیل کند که در یمن و پرونده های دیگر، از ریاض حمایت کند. او همچنین برای جلب توجه بیشتر و عمیق تر مصر، پاکستان، ترکیه، اردن، اندونزی و مالزی، اقدامات مهمی انجام خواهد داد. در عین حال، ناچار است در این مسیر، ژست یک پادشاه نواندیش و پیشرو به خود بگیرد و تصویر خارجی عربستان را تا حد زیادی تغییر دهد. پس می توان پیش بینی کرد که به موازات این اقدامات خارجی، محمدبن سلمان، در حوزه داخلی نیز دست به تحولات سیاسی، حقوقی و اجتماعی خواهد زد و بعید نیست که در ماه های آینده، شاهد نخستین تصمیمات و اقدامات او در حوزه های داخلی عربستان باشیم. طبیعی است که محمد بن سلمان در این پروژه حساس، دغدغه ها و نگرانی های خاصی از واکنش علمای دینی وهابی دارد و در این مسیر، با شتاب، پیش نخواهد رفت. بلکه در ابتدای کار به تغییر دکوراسیون، عوض کردن رنگ دیوارها و چیدمان متفاوت مبل و قالی و گلدان ها اکتفا خواهد کرد و در مراحل بعدی، به شرط کسب اطمینان از تثبیت قدرت و تحکیم موقعیت، به فکر تحولات بزرگ تر نیز خواهد افتاد. اما در هر صورت، عربستان سعودی در دوران اقتدار محمد بن سلمان نیز، هر اندازه از نظر نظامی، سیاسی و اقتصادی، قدرت بگیرد، باز هم گفتمان و محصول فکری و فرهنگی خاصی برای صدور به جهان اسلام و نفوذ بر جوامع مسلمان نخواهد داشت و در نهایت، صرفا بر دولتمردان برخی کشورهای عربی، اثر خواهد گذاشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانش پور- مصوبه مجلس در سال 94 که بر اساس آن دریافت گواهینامه برای مشمولان و سربازان غایب هم ممکن شد ، به یکی از جدیترین مطالبات جوانان سربازی نرفته تبدیل شده است؛ مصوبه ای که از همان ابتدا با واکنش ها و طرح ایراداتی از سوی ستاد کل نیروهای مسلح مواجه شد و همان زمان رئیس اداره انسانی سربازی ستادکل نیروهای مسلح با تاکید بر اینکه مصوبه امکان اخذ گواهینامه بدون تعیین تکلیف سربازی کارشناسی شده نیست و با اهداف و قوانین سربازی مغایرت دارد، گفت: اجرای این قانون میل و رغبت به سربازی را کاهش میدهد و تامین کارکنان وظیفه در نیروهای مسلح را نیز با مشکل مواجه خواهد کرد.به گفته سردار موسی کمالی این مصوبه به کار کارشناسی پیشرفته و جلب نظر و هماهنگی با ستاد کل نیروهای مسلح نیاز دارد و ستادکل نیز به دنبال این است که با رایزنی و صحبت با نمایندگان مجلس، آثار و پیامدهای چنین مصوبهای را به آن ها نشان دهد. اما رایزنی با نمایندگان مجلس بعد از گذشت دو سال هنوز انجام نشده است و همچنان هر دو طرف بر حرف خود پای می فشارند. چندی پیش رئیس اداره انسانی سربازی ستادکل نیروهای مسلح وعده داد تا پایان خرداد ماه درباره قانون حذف شرط سربازی برای دریافت گواهی نامه تصمیم گیری می شود اما همچنان این موضوع بلاتکلیف است . مخاطبان روزنامه در تماس با ما ضمن یادآوری وعده سردار کمالی، درخواست پیگیری موضوع را داشتند و این سوال را مطرح کردند که اکنون آن ها درباره قانونی که اجرا نمی شود باید چه کار کنند؟ اگر چه پرس و جوی ما از نمایندگان مجلس در نهایت به این رسید که جوانان باز هم باید منتظر باشند تا شاید بعد ازتعطیلات دو هفته ای مجلس در نشستی با مسئولان ناجا تکلیف این ماجرا مشخص شود.اما به واقع چه کسی پاسخگوی اجرا نشدن قانونی است که دو سال از تصویب آن می گذرد؟ یکی از نمایندگان مجلس در گفت وگو با خراسان در پاسخ به این سوال می گوید: اگر نیروی انتظامی معتقد به وجود مغایرت در قانون و دستورالعمل سربازگیری است، باید این تناقض را به صورت مکتوب در قالب درخواست اصلاح به مجلس ارائه دهد تا نمایندگان درباره آن تصمیم بگیرند. راه دیگر نیز ارسال استفساریه به مجلس درباره ابهام قانون مذکور است تا بر اساس آن مجلس به صراحت نظر خود را اعلام کند . سعیدی افزود: اینکه مسئولان اجرای این قانون فقط در مصاحبه ها مواردی را اعلام کنند، مشکل را برطرف نمی کند.این نماینده مجلس با بیان اینکه ما این موضوع را از طریق کمیسیون اصل نود مجلس پیگیری می کنیم، خاطرنشان می کند: به اعتقاد ما درباره این موضوع خلأ قانون وجود ندارد بلکه برداشتی که از این قانون انجام گرفته است، به تفسیر مجلس نیاز دارد. وی همچنین یادآور شد : مجلس به منظور سرکشی نمایندگان به حوزه های انتخابیه دو هفته تعطیل است ، اما پس از تعطیلات مجلس نشستی با مسئولان ناجا و ستاد کل نیروهای مسلح خواهیم داشت تا برای این موضوع تعیین تکلیف شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد عنبرسوز - پرویز پرستویی بدون تردید یکی از تأثیرگذارترین بازیگران ایرانی است که طی سالهای طولانی فعالیت هنریاش نقشهای ماندگاری خلق کرده است. او توانایی ویژهای در اجرا و اصالت بخشیدن به نقشهای متفاوت دارد. برای تصدیق تبحر این بازیگر، کافی است بازی او را مثلاً در دو فیلم «مارمولک» و «آژانس شیشهای» مقایسه کنید. پرستویی که همه مراحل لازم برای رسیدن به این جایگاه را با سعه صدر و تحمل مرارتهای این حرفه طی کرده و هرگز به دنبال موفقیت یکشبه نبوده است، آثار فراوانی را در کارنامهاش دارد که هرکدام از نقاط قوت و اهمیت خاص خودشان برخوردارند. به مناسبت شصت و دومین سالروز تولد ایشان، به مرور 7 اثر برجسته و به یادماندنی این بازیگر بزرگ پرداختهایم:
لیلی با من است (1374)
کارگردان: کمال تبریزی
نقش: صادق مشکینی
لیلی با من است اثری بسیار متفاوت و نوآورانه در زمان خودش بود. پرویز پرستویی شخصیت صادق مشکینی را به بهترین نحو ممکن تصویر کرد؛ فیلم برداری که با وجود ترس زیادش از جنگ، به خاطر گرفتن وام، برای تهیه فیلمی مستند راهی منطقه جنگی شد و در آنجا حوادث عجیبی را از سر گذراند. بازی پرستویی در این اثر حساسیت فراوانی داشت؛ چراکه هم باید مراقب خطوط قرمز و حفظ شأن و جایگاه دفاع مقدس میبود و هم باید وجه طنزی را که در فیلم نامه پیشبینی شده بود اجرا میکرد. ایفای بینقص این نقش توسط پرستویی به نحوی بود که بیننده همزمان، هم ترسهای صادق را باور میکرد و هم در مواقع لازم به او میخندید؛ بازی منحصربهفردی که سیمرغ بلورین چهاردهمین جشنواره فیلم فجر را برایش به ارمغان آورد و توجه فراوانی را به او جلب کرد.
آژانس شیشهای (1376)
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
نقش: حاج کاظم
حاجکاظم «آژانس شیشهای» را شاید بتوان ماندگارترین شخصیت تاریخ سینمای پس از انقلاب در سینمای ایران دانست. بازی حسی پرستویی در این نقش که به ظاهر برونگرایانه است، در واقع مجموعهای بینقص از بغض، سکوت، فریاد و عصیان بود و خلق چنین شخصیت پیچیدهای را شاید فقط از او میتوان انتظار داشت. بازی پرستویی در این نقش به وضوح غریزی، مبتنی بر ایمان و اعتقاد و از اعماق قلبش است؛ شاید به همین دلیل باشد که او بارها در مصاحبههای مختلفش اعلام کرده که این نقش تأثیر زیادی بر شخصیت حقیقی او گذاشته است. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر احتمالا کمترین پاداش ممکن برای پرویز پرستویی به پاس خلق این شخصیت بهیادماندنی بود.
مارمولک (1382)
کارگردان: کمال تبریزی
نقش: رضا مارمولک
بسیاری از صاحبنظران حوزه سینما «مارمولک» را ادامه راه «لیلی با من است» میدانند و معتقدند همانطور که لیلی با من است نگاهی متفاوت به جنگ را مطرح کرد، مارمولک عهدهدار ارائه نگاهی متفاوت درباره روحانیت بود. مطابق انتظار همان بازیگری که از عهده نقش صادق به خوبی برآمده بود، به این پروژه پیوست و بازی تکاملیافتهای از دوگانگیهای شخصیتی شخصیت رضا مثقالی (ملقب به رضا مارمولک) را به زیبایی اجرا کرد. پرستویی نقش دزدی که ناخواسته در مقام یک روحانی معتمد قرار گرفته بود را باورپذیر، تأثیرگذار و در عین حال خندهدار اجرا کرد و لحن خاص دیگری در عرصه بازیگری از خود به جای گذاشت. مهمترین ویژگی بازی پرستویی در مارمولک را شاید بتوان انتقال او از کمیک به دراماتیک نامید؛ جایی که بیننده به خوبی با رضا همراه میشود، به راحتی میتواند شوخیهای او را از موقعیتهای تاثیرگذارش بازشناسد و تشخیص دهد که کدام حرفهای مارمولک قصه از ته دل و بر مبنای اعتقادی که در مسیر تکامل است، مطرح میشود.
بید مجنون (1383)
کارگردان: مجید مجیدی
نقش: یوسف
در روزگاری که جای خالی همکاری پرستویی با چهره تاثیرگذاری همچون مجیدی احساس میشد، او بازی در نقش یوسف را پذیرفت؛ استاد دانشگاهی که در کودکی نابینا شده بود و در میانسالی با عمل پیوند قرنیه بیناییاش را بازیافت.
این شرایط خاص و منحصربهفرد، شخصیت اصلی فیلم مجیدی را در موقعیتهایی تأثیرگذار و تأملبرانگیز قرار میداد و چه کسی بهتر از پرستویی برای ایفای چنین نقشی؟ این فیلم به وضوح متمرکز بر چهره او (و به خصوص چشمانش) بود که نمونه کاملی از بازی زیرپوستی محسوب میشود.
پرستویی به خاطر ایفای این نقش، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و سومین جشنواره فیلم فجر را هم به خود اختصاص داد و کارنامه پرافتخار کاریاش را پربارتر کرد.
به نام پدر (1384)
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
نقش: مهندس شفیعی
دختری به خاطر رفتن روی مینی که پدرش سالها پیش کاشته، پایش را از دست میدهد. پدر که هنوز به راهی که رفته و مینی که کاشته، اعتقاد دارد، حالا چطور رفتار میکند؟ پرویز پرستویی در این فیلم، به دخترش نگاه میکرد، در حالی که همزمان احساس گناه در چهرهاش موج میزد ولی همچنان از کاری که کرده بود، پشیمان نبود؛ احساسی که ادای آن جلوی دوربین به ظاهر غیرممکن است. بیش از یک دهه از این فیلم تلخ میگذرد وشخصیت مهندس شفیعی با بازی پرستویی در این نقش، به یکی از بهترین پدرهای تاریخ سینمای ایران تبدیل شده است. کافی است دیالوگهای این صحنه را به یاد بیاورید که شفیعی به محل حادثه رفته است و با خدا حرف میزند: «من این جا رو مین کاشتم. من تاوان چیو باید پس بدم؟ چی رو؟ حبیبه کجا بود؟ این پا رو بگیر پای حبیبهم رو بهم پس بده!»
زیر تیغ (1385)
کارگردان: محمدرضا هنرمند
نقش: محمود
«زیر تیغ» هنوز هم پس از 11 سال، یکی از بهترین مجموعه های تاریخ تلویزیون است؛ مجموعهای که انگار کهنه نمیشود. پرستویی در نقش مردی بازی می کند که به قتل دوست و همکار قدیمیاش متهم است، او از طرفی به خانواده جعفر (آتیلا پسیانی) حق قصاص میدهد و از طرفی آنها را برای بههم زدن عروسی با دخترش سرزنش نمیکند. پرستویی در بیشتر قسمتهای این سریال تنها در زندان دیده میشد و فضای کمی برای عرض اندام داشت، اما این محدودیت، او را از درخشش بازنداشت. او بعدها به خاطر ایفای این نقش، در جشنواره تولیدات تلویزیونی «رم» ایتالیا، جایزه بهترین بازیگر مرد را گرفت.
بادیگارد (1394)
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
نقش: حاج حیدر
بازی در نقش حیدر ذبیحی، مسئول تیم حفاظتی مسئولان رده بالای نظام، به تعبیری ادامه حاجکاظم «آژانس شیشهای» بود. حیدر «بادیگارد» شخصیتی آرمانگرا و پایبند به اصول است که توجهی به «مصلحتاندیشیها» ندارد و به قول معروف برخلاف جریان آب شنا میکند. همین ویژگیها او را طی سالیان، درگیر واکنشهای منفی دیگران کرده و به همین دلیل حیدر خسته و آزرده شده است. پرستویی در این فیلم شخصیتی آرام و کمحرف را به نمایش میگذارد که اهمیتی به مناسبت های جهان مدرن نمیدهد. مهمترین ویژگی بازی پرستویی در «بادیگارد» را میتوان اکشنِ این نقش عنوان کرد. جالب است بدانید پرستویی سعی کرده تا حد امکان خودش به جای بدلکار، در همه سکانسها حضور داشته باشد و این کار آمادگی بدنی ویژهای میطلبید که پرستویی به خوبی از پس آن برآمد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فیلم ها و تصاویر قتل، تصادف، درگیری خیابانی، فحاشی و... هر روزه در فضای مجازی منتشر و بین افراد دست به دست می شود. فیلم ها و عکس هایی که بیشتر مستند است و از اتفاقات ناگوار پیرامونمان خبر می دهد. حتی در گروه های دوستانه «تلگرام»، «وایبر» و... نیز مدام صحبت از فلان کلیپ آزار دهنده ای است که به تازگی در فضای مجازی پخش شده، در صفحه «فیس بوک»، «اینستاگرام» و... این گونه تصاویر و کلیپ های خشن تأیید( لایک) و پیام( کامنت) های زیادی را به خود اختصاص داده اند، در «یوتیوب»،«آپارات» و... فیلم های خشونت بار بازدید کننده های زیادی دارند، در گوشه ای دیگر از دنیای بزرگ و بی انتهای مجازی نیز پیام های خشونت آمیز از قبیل ناسزا، توهین، تخریب، تحقیر و... هر روز و هر ساعت در حال منتشر شدن است.
آمار چه می گوید؟
اگرچه آمار روشن و دقیقی از خشونت در فضای مجازی در دسترس نیست اما آمار نگران کننده ای از حضور ایرانی ها در دنیای مجازی وجود دارد لذا به نظر می رسد استفاده بیشتر از شبکه ها و فضاهای مجازی با افزایش تولید و انتشار خشونت مجازی مرتبط است.روزنامه شرق در مرداد 1395 در این باره نوشت: بنا به گفته رئیس مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد ، کاربران اینترنت حدود 5 تا ۹ ساعت از وقت خود را در این شبکه ها میگذرانند و آمارهای غیررسمی از ضریب نفوذ ۸۰ درصدی اینترنت در کشور حکایت دارد، این در حالی است که متوسط استفاده از اینترنت در دنیا ۴۶ درصد است. مرتضی موسویان که سال گذشته با روزنامه شرف گفت و گو کرده، همچنین افزوده است : ۵۳ درصد مردم ایران حداقل عضو یک شبکه اجتماعی هستند و ۷۲ درصد جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال در این شبکههای اجتماعی عضویت دارند.خبرگزاری مهر نیز در شهریور 1395 نوشت: دبیر شورای عالی فضای مجازی از وجود ۱۰۰ هزار کانال ایرانی وتلگرامی در کشور خبر داده است. ابوالحسن فیروزآبادی همچنین گفته در طول یک شبانه روز بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار مطلب در فضای کانال تلگرام تولید می شود، به طور متوسط هر مطلب حدود ۵۰۰ هزار بار در روز دیده می شود و برخی از کانال ها بیش از یک میلیون عضو دارند. وی در ادامه مدعی شده است که ایرانیها چندین میلیون فالوئر در صفحه اینستاگرام دارند و بسیاری از این صفحه ها ظرف ۲۴ ساعت بیش از 2 تا 3هزار کامنت به خود اختصاص می دهند.این در حالی است که این خبرگزاری، در دی ماه همان سال اعلام می کند: برمبنای آخرین بررسی های نظام پایش شاخص های ارتباطات کشور، ۶۵ درصد کاربران اینترنت در ایران عضو شبکه های اجتماعی و ۵۹ درصد کاربران نیز در اینترنت به دنبال تفریح و سرگرمی اند. در این گزارش همچنین آمده است: طبق این برآوردها مشخص شده که وضعیت حضور کاربران اینترنت در شبکه های اجتماعی از سال 92 که 20 درصد بوده در پایان سال 94 به 65 درصد افزایش یافته است.دبیر شورای عالی فضای مجازی، ابوالحسن فیروزآبادی نیز در گفت وگو با مهر در آذر همان سال از عضویت ۲۴ میلیونی کاربران ایرانی در تلگرام خبر می دهد و می افزاید: واتس اپ ۱۴ میلیون و اینستاگرام ۱۲ تا ۱۴ میلیون عضو ایرانی دارد.
خشونت مجازی
اما این خشونت مجازی چه معنایی دارد و چه ابعادی را در برمی گیرد؟
یک کارشناس مسائل رسانه در پاسخ به این پرسش میگوید: بر خلاف گذشته که رسانه ها صرفاً در بستر نوشتاری بودند، امروزه در قالب های مختلف گسترش یافته و حتی به رختخواب ما نیز نفوذ کرده اند!
یاسر سلیمانی می افزاید: ما قبل از خواب و موقع بیدار شدن به چک کردن گوشی خود می پردازیم و فرزندانمان نیز تقریباً همین گونه رفتار می کنند. آن ها در حین بازی ها یا دیدن ویدئو خوابشان می برد لذا نفوذ رسانه ها تا این سطح به زندگی ما به یقین مزایا و معایبی را با خود به همراه خواهد داشت.وی با ذکر این که خشونت الزاماً به بستر و سخت افزار خاصی محدود نمی شود؛ ادامه می دهد: با نفوذ فضای مجازی در بین اقشار مختلف مردم، نمودهای خشونت به وضوح در فضای مجازی نیز خود نمایی می کند امّا خشونت در این فضاها شکلی متفاوت از فضای واقعی دارد، اول این که مجازی است به این معنی که شخص می تواند هویت خود را پنهان کند و با شخصیتی ساختگی اشخاص را مورد اذیت و آزار قرار دهد.این پژوهشگر مسائل رسانه عنوان می کند: روش های آن بسیار متنوع است از فحاشی، توهین، نشر اکاذیب و شبهات گرفته تا خشونت به واسطه ورود به حریم شخصی و سوء استفاده از اعتماد مردمی که نسبت به برخی مسائل ناآگاه هستند.بنابراین شاید در ظاهر تفکیک انواع خشونت به صورت واقعی و در فضای مجازی با هم متفاوت باشد اما تاثیرهر دوی آن ها یکی بوده و حتی می توان گفت بستر فضای مجازی به علت گستردگی بیشتر، آسیب های جدی تری را متوجه مخاطبان می کند.الهه رضوی درباره انواع خشونت در فضای مجازی به خراسان می گوید: خشونت های فیزیکی شامل تصاویر و فیلم هایی ازتصادفات، دعوا و نزاع های خونین، قتل و... است و خشونت های کلامی شامل توهین، ناسزا گویی، تحقیر افراد، مسخره کردن، نقد شخصیت های هنری، سیاسی و اجتماعی، خشونت های جنسی،جوک های قومیتی، ملیتی و جنسیتی است.از دیدگاه آسیب شناسی و رفتار شناسی، خشونت به عنوان یک فرآیند رفتاری و در واکنش به رفتارهای مقابل اتفاق می افتد.مجید ابهری، در این باره می گوید: از دیدگاه رفتار شناسی انواع خشونت در شکل های فیزیکی( درگیری و زد و خورد و...)، کلامی( برخورد لفظی، هتاکی، استفاده از الفاظ غیر اخلاقی و...) و تصویری( نمایش فیلم یا عکس های خشن و دارای صحنه های خشونت آمیز و...) طبقه بندی می شود.و اما یک جامعه شناس از منظری متفاوت به مسئله نگاه می کند. وی درباره انواع خشونت مجازی به خراسان، عنوان می کند: به طور کلی خشونت مجازی دو معنی دارد یکی نمایش خشونت و دیگری اعمال خشونت از طریق رسانه؛ که در نوع اول مخاطب خاصی وجود ندارد، فرد مختارانه آن را دریافت می کند، از دریافت آن لذت می برد و صرفا مصرف کننده خشونت بوده و قربانی به حساب نمی آید مانند پخش تصاویر، فیلم ها و کلیپ های خشن.حامد بخشی در ادامه می افزاید: در نوع دوم که کمتر مورد بحث قرار گرفته، فرد در پذیرش خشونت دریافت شده مختار نیست( قربانی خشونت به حساب می آید)، از دریافت آن لذت نمی برد بلکه آزار می بیند و مخاطب این نوع خاص است مانند انواع خشونت های کلامی.مدیرگروه جامعه شناسی پژوهشکده گردشگری جهاددانشگاهی خراسان رضوی، اظهار می کند: نمایش خشونت نیز دو نوع است یک نوع بازنمایی خشونتی که مابه ازایی در دنیای واقعی ندارد به عبارت دیگر، این خشونت صرفا به صورت نمایشی تولید شده و مخاطب نیز این را می فهمد و دوم، دسته ای که به نمایش مستند خشونت وام گرفته از دنیای واقعی می پردازند.وی همچنین با اشاره به مزاحمت های خیابانی که در فضای واقعی اتفاق می افتد و جنبه ای از خشونت به حساب می آید؛ اضافه می کند: این نوع خشونت ها در دنیای مجازی نیز می تواند بروز یابد و افراد با هویت مشخص یا نامشخص دست به اعمال خشونت علیه قربانیان آن می زنند مانند انواع فحش، ناسزا، تحقیر، تهدید، توهین و...
کودکان و خشونت های مجازی
« با کشتن هر چه بیشتر دشمن شما امتیاز بالاتری میگیرید! بکشش! آتش، آتش! نابودش کن! و...» (زد و خورد و ترور آدم ها و دستور به انجام اعمال خشونت بار در بازی های رایانه ای)، «دست تقدیر بازم در حال گشتن برای یه قربانی دیگه اس و انگشتش روی تو می ایسته، با یه مشت مجبورت می کنه زانو بزنی و حالا تو چی کار میخوای بکنی؟ و داری هر شب نابود شدن دنیا رو تماشا می کنی! ...» (متن ترجمه شده یکی از اشعار گروه متالیکا) و...
همواره بازی های خشونت آمیز و موسیقی های غیرمجاز در فضای مجازی در دسترس کودکان و نوجوانان قرار دارد و بخش مهمی از آسیب های خشونت مجازی مربوط به این قشر از افراد است.کارشناس مسائل رسانه در این باره می گوید: خشونت یک پیامد عصبی است و باید کودکان و نوجوانان مهارت کنترل آن را فرا بگیرند، امّا متاسفانه با ظهور رسانه های جدید، خشونت یک امر کاملاً طبیعی، لازم و گاهی حتی به عنوان تنها راهکار معرفی می شود.سلیمانی اضافه می کند: کودکان مدام واژه های «بُکُش!» «کشته شد!»، «شلیک کن!» و ... را در بازی های رایانه ای می شنوند، در کنار آن، ویدئوها و تصاویر خشن منتشر شده در فضای مجازی نیز وجود دارد؛ تصاویری که در عصر کنونی با وجود گروه های تروریستی مختلف کم هم نیستند! لذا آن ها جز خشونت و اعمال زور و قدرت راهکار دیگری برای حل مسائل خود در ذهن تجسم نخواهند کرد.اما روان شناسی، خشونت علیه کودکان و نوجوانان را نوعی دیگر از خشونت در فضای مجازی می داند و اعتقاد دارد میان این خشونت و پرخاشگری رفتاری، رابطه ای مستقیم است که می تواند به نوعی الگوی رفتاری برای کودک و نوجوان تبدیل شود.الهه رضوی در ادامه می افزاید: کودکان گاهی به دور از چشم والدین خود وارد دنیای «تلگرام» ، «اینستاگرام»، «فیس بوک» و... می شوند که ناخودآگاه از این خطرات متاثر خواهند شد.رضوی خاطر نشان می کند: در اغلب فضاهای مجازی گروه های دوستانه ای شکل می گیرد که از جمع های یکسان تشکیل شده و در آنجا به علت وجود افرادی که مشابهت هایی با یکدیگر دارند، خشونت می تواند راحت تر منتقل شود و تاثیر گذار تر باشد. ( تاثیر گروه همسالان).
وی بیان می کند: اگر کودک یا نوجوانی به رفتارهای پرخاشگرانه گرایش داشته یا در محیط خشونت آمیزی رشد یافته باشد، خودش می تواند به عنوان مولد خشونت در آن فضا ها حضور پر رنگ تری از سایرین داشته باشد.رضوی اشاره می کند: هیجان های سرکوب شده دوران بلوغ در فضا های مجازی، منتشر شده و باعث ایجاد همدردی بین گروه همسالان می شود به نحوی که نوجوان برای درد دل کردن و بروز خشم پنهان خود، شخص و دنیای مجازی را انتخاب و این رفتار سرایت پیدا می کند.این روان شناس می گوید: فضای مجازی قدرت تکرار و باز پخش خشونت را دارد مثلا یک کلیپ یا تصویری خشن بارها می تواند دانلود و تماشا شود. همچنین فرد قادر است خشونت را به صورت آنلاین تماشا کند. وی خاطر نشان می کند: تولید و نشر خشونت های کلامی و غیر کلامی به انتقال و تقلید این رفتارها در جامعه دامن می زند که اولین و بیشترین تاثیر آن روی گروه کودک و نوجوان است.مجید ابهری نیز به فراگیر شدن شبکه های ماهواره ای و فضاهای مجازی اشاره می کند و از افزایش انواع خشونت (به خصوص خشونت های تصویری)، که به عنوان یک الگوی نامطلوب، باعث انتقال آموزه های غلط در جامعه به ویژه میان نوجوانان و جوانان شده است، هشدار می دهد.وی در ادامه می افزاید: فیلم ها و اخبار اعدام های دسته جمعی، شکنجه، ترور و قتل توسط گروه های تکفیری یکی دیگر از ابزارهای گسترش خشونت در فضای مجازی است که در جهت ترویج خشونت تولید و در محیط مجازی منتشر می شود و اگر بیننده آن، کودکان و نوجوانان باشند اثرات مخربی بر آن ها خواهد گذاشت.این آسیب شناس اجتماعی اظهار می کند: در برخی فیلم ها و سریال های داخلی نیز شاهد خشونت های کلامی و فیزیکی هستیم که آثار نامطلوب آن در روح و روان کودکان و نوجوانان باقی می ماند.ابهری، با اشاره به بازی های خشن رایانه ای بیان می کند: این بازی ها حاوی صحنه های مخرب قتل و کشتار است و در کنار نماهنگ های خشونت آمیز، باعث می شود نوجوانان به رفتارهایی آسیب زا مانند «خودزنی» گرایش پیدا کنند.ابهری عنوان می کند: موسیقی های متالیکا خواننده هایی با مشکلات روحی و روانی دارد که روی صحنه و در حال اجرای موسیقی، به خودزنی و رفتارهای خشن می پردازند که تقلید این خشونت ها و رفتارها در جامعه ما در حال افزایش است.وی ابراز می کند: تیراندازی و کشتار در مدرسه های اروپایی نتیجه همین خشونت هاست اما در برخی کشورها نیز از نمایش و ترویج خشونت در فضای مجازی جلوگیری و در عوض فعالیت های سرگرم کننده و نشاط آمیز جایگزین آن شده است.این رفتار شناس اجتماعی با تاکید بر این که جامعه ما دارای جمعیتی جوان است؛ خاطر نشان می کند: از این نظر جامعه ما حساسیت بیشتری دارد اما در ایران خشونت به امری عادی تبدیل نشده است.
علت محبوبیت
اما با توجه به مضر و ناپسند بودن تماشای این خشونت ها از لحاظ بصری، علت این محبوبیت در فضای مجازی چیست؟
الهه رضوی دراین باره اظهار می کند: به دلیل سرعت بالا و آسان بودن انتقال پیام و مفاهیم در این نوع فضاها، افراد می توانند پیام خود را هر چند دارای مفاهیم خشن باشد به سرعت و آسان منتقل کنند لذا انتقال احساسات، آنی و راحت است.وی در ادامه می افزاید: مجازی بودن محیط، پنهان ماندن هویت افراد و چهره به چهره نبودن ارتباط، باعث ایجاد روابط آزاد و بدون کنترل می شود لذا افراد برای بروز خشونت های کلامی و نشر خشونت های غیر کلامی، جسارت بیشتری دارند.از سوی دیگر با توجه به استقبال از برنامه های مستند در سال های اخیر، فضای مجازی نیز اقبال بیشتری در نمایش های مستند گونه از خود نشان داده است.حامد بخشی با اشاره به مورد مذکور می گوید: با توجه به امکانات تلفن همراه ودسترسی بالا در ثبت و ضبط پدیده ها ، امکان تولید و گردآوری مستندهای خشونت آمیز از پدیده های واقعی در میان افراد جامعه افزایش یافته است.این عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی مشهد؛ با بیان این که با پدیده جایگزینی خشونت های تخیلی با خشونت های واقعی مواجه هستیم؛ تصریح میکند: نمایش های خشونت آمیز دارای ارزش خبری و جذابیت بصری هستند، ولو این که مخاطب از مشاهده آن دچار احساس انزجار، نفرت یا غم شود لذا کنجکاوی مشاهده آن چه در زندگی روزمره دیده نمی شود، افراد را به سمت دریافت خشونت های مستند واقعی و انتشار آن در فضای مجازی سوق می دهد.وی خاطر نشان می کند: در فضای مجازی به علت در دسترس بودن آن، بیشتر از گذشته و راحت تر میتوان به نمایش خشونت پرداخت مثلا یک کلیپ حاوی صحنه های خشونت بار ضبط شده توسط دوربین های مدار بسته یا تصاویر و فیلم های نزاع و دعوا های خیابانی، تصادفات و... به راحتی از طریق دنیای مجازی در اختیار افراد قرار می گیرد.
قابلیت کنترل
و اما راهکار مقابله یا کاهش اثرات مخرب این خشونت عریان و در حال افزایش در دنیای مجازی چیست؟
سلیمانی راهکارهای مقابله با آسیب های این خشونت را در درون خانواده می داند و تصریح می کند: باید بستری فراهم شود که خشونت حاصل از آن محیط ها تخلیه شود، انباشت حس خشونت های منتقل شده که برخی از آن ها واقعاً در اختیار خانواده نیست، ممکن است آسیب های جبران ناپذیری داشته باشد.وی همچنین درباره راهکار کاهش اثرات خشونت بر کودکان و نوجوانان خاطر نشان می کند: کلاس های ورزشی، صحبت های دوستانه با کودک و نوجوان تا او فرصت پیدا کند خود را در کنار والدینش ببیند، بازی های خانوادگی همراه با تحریک حس رقابت و احساس وجود یک تکیه گاه محکم و استوار به نام خانواده به فرزند یاری خواهد رساند که خشونت را تنها راه حل مسئله نبیند.رضوی اما انگشت ملامت را سمت خودمان می گیرد و در این باره می گوید: باید به عنوان یک شهروند بر فعالیتمان در فضای مجازی نظارت داشته باشیم و این کنترل نباید صرفا حکومتی و دولتی باشد بلکه اگر خود افراد به نتایج و عواقب تماشا و انتشار خشونت آگاه باشند و به نوعی فرهنگ استفاده از فضای مجازی را بیاموزند، گام های موثری برای کنترل آن برداشته خواهد شد. اما به غیر از افراد خانواده، نهادهای مرتبط نیز می توانند در کنترل خشونت نقش مهمی ایفا کنند.مجید ابهری با اشاره به این موضوع، تصریح می کند: 80درصد از خشونت های مجازی توسط خود افراد، خانواده ها و نهادهای فرهنگی قابل کنترل است و می توان با آموزش و انتقال رفتارهای ضد خشونت از ترویج آن جلوگیری کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.