- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چند روز پیش بود که بعد از حدود یک سال بالاخره دلهره هواداران پرسپولیس و فوتبال ایران با بسته شدن پرونده مانوئل ژوزه به پایان رسید؛ پروندهای که مدیر وقت پرسپولیس گفته بود مهم نیست دبه میکنیم و زیر همه چیز میزنیم، برای باشگاه بزرگ پایتخت یک میلیون و 800 هزار یوروی ناقابل آب خورد و حالا که به واسطه پرداخت این مبلغ حساب بانکی باشگاه بزرگ پرسپولیس به صفر رسیده حکم یک پرونده جدید به ضرر سرخپوشان صادر شده است. انتشار خبر محرومیت 4 ماهه مهدی طارمی و جریمه 790 هزار یورویی باشگاه پرسپولیس به خاطر شکایت باشگاه ریزه اسپور ترکیه توسط فیفا مانند شوک بزرگی به فوتبال ایران و پرسپولیس بود؛ آن هم در شرایطی که تیم پرسپولیس در آستانه دیدار حساس با الهلال عربستان در نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا قرار دارد. حالا با رقم جریمه 8 میلیاردی بابت مانوئل ژوزه و این جریمه تازه متولد شده، بدهی سرخپوشان برای 2 پرونده خارجی به ۱۲ میلیارد تومان رسید. داستان محرومیتهای سنگین و جریمههای میلیاردی که به دلیل درآمدزا نبودن باشگاهها باید از بیتالمال پرداخت شود، شده مثنوی هفتاد من این روزهای فوتبال کشورمان و این بار هم همان سوالهای همیشگی. مهدی طارمی و باشگاه پرسپولیس نمیدانستند چه عواقبی در انتظار آنهاست؟ مدیران پرسپولیس که ادعا میکنند از ابتدا آمادگی چنین احکامی را داشتند چرا زیر بار امضای قرارداد طارمی رفتند؟ نقش معاونان حقوقی، وکلا و مدیربرنامههای این بازیکن در این جنجال چیست؟ آیا کسی نمیدانست که انجام چنین حرکت غیرحرفهای چقدر به ضرر پرسپولیس و خود طارمی تمام میشود؟ چرا باید به خاطر ندانمکاری عدهای جریمهای سنگین (۷۹۰ هزار یورو) به باشگاه ترکیهای پرداخت شود؟ چرا به خاطر غیرحرفهایگری باید چنین مبلغی از کشور خارج شود؟ مگر همین چند روز پیش نبود که باشگاه پرسپولیس مبلغ سنگینی حدود ۸ میلیارد تومان را به خاطر ندانمکاری به ژوزه پرداخت کرد پس چرا دوباره مدیران باشگاه پرسپولیس طوری رفتار کردند که مجبور شوند چیزی حدود ۳ میلیارد تومان دوباره جریمه بدهند؟ اینها و شاید صد سوال این مدلی در قضیه محرومیت طارمی و باشگاه پرسپولیس مطرح است و به احتمال فراوان این بار هم هیچ کس پاسخگوی این سوالات نیست و این پرونده هم با پرداخت 790 هزار یوروی ناقابل بسته میشود و بعد از یک آرامش مقطعی چند روز دیگر هم یک حکم جدید، محرومیت جدید، مقصران جدید و یک خبر بد دیگر! حکایت این روزهای فوتبال ایران مصداق ضربالمثلی است که میگوید بار کج به منزل نمیرسد. مدیران این باشگاه و البته مهدی طارمی به همراه وکیلش از همان ابتدا بار را کج گذاشتند تا حالا با جریمه سنگین و محرومیت مواجه شوند. شاید اگر مدیران باشگاه و وکیل مهدی طارمی به جای ساده جلوه دادن موضوع به دنبال حل مسئله و توافق با باشگاه ریزهاسپور بودند امروز و در این مقطع حساس شاهد صدور چنین رایی علیه تیم پر طرفدار تهرانی نبودیم؛ تیمی که سودای قهرمانی آسیا در سر دارد حالا علاوه بر نبود مهاجمش در بازیهای حساس پیش رو باید 2 پنجره نقلوانتقالات را هم بدون جذب بازیکن به پایان ببرد. با این وجود باید دید مدیران باشگاه چه پاسخی برای افکار عمومی خواهند داشت.
حکم ابلاغ شده فیفا به پرسپولیس
1- ادعای مدعی (شاکی) یعنی باشگاه ریزه اسپور تا حدودی پذیرفته شده است.
2- مدعیعلیه اول (متشاکی) مهدی طارمی از تاریخ اطلاعرسانی این تصمیم 30 روز فرصت دارد تا رقم 789 هزار و 500 یورو را به عنوان غرامت فسخ قرارداد به مدعی (باشگاه ریزه اسپور) بپردازد.
3- مدعیعلیه دوم، باشگاه پرسپولیس به طور مشترک و جدی مسئول پرداخت غرامت فوقالذکر است.
4- در صورتی که مبلغ مورد نظر که در ماده شماره 2 بالا به آن اشاره شده در ضربالاجل تعیینشده به مدعی پرداخت نشود، پس از پایان مهلت تعیینشده فوقالذکر، سود 5 درصد در سال روی این مبلغ خواهد رفت و این موضوع باید از طریق درخواستی به کمیته انضباطی فیفا برای ملاحظه و گرفتن تصمیم رسمی ارسال شود.
5- به مدعی (باشگاه ریزه اسپور) دستور داده شده تا برای مدعیعلیه اول (طارمی) و مدعیعلیه دوم (باشگاه پرسپولیس) فورا و به طور مستقیم شماره حساب خود را که وجه مورد نظر باید به آن واریز شود، ایجاد کند و آن را به اطلاع شورای حل اختلاف فیفا به منظور دریافت هرگونه وجه دریافتی برساند.
6- محدودیت 4 ماهه در مورد واجدالشرایط بودن بازی در دیدارهای رسمی در مورد مدعیعلیه اول (طارمی) اعمال میشود. این تحریم از زمان تاریخ اعلام این تصمیم اجرا میشود. تحریمهای ورزشی باید در دورهای بین اولین بازی فصل و اولین بازی فصل آینده که شامل جامهای ملی و مسابقات قهرمانی بینالمللی برای باشگاهها میشود، به حالت تعلیق باقی بماند.
7- مدعیعلیه دوم (باشگاه پرسپولیس) باید از به خدمت گرفتن بازیکنان جدید، چه ملی و چه بینالمللی برای 2 پنجره نقلوانتقالات متوالی پیشرو از زمان اعلام این تصمیم محروم شود.
8- مابقی ادعاهای تسلیمشده توسط مدعی (باشگاه ریزه اسپور) پذیرفته نشده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قهرمان وزنهبرداری المپیک ریو در بازیهای داخل سالن آسیا موفق شد رکورد مجموع جهان را بشکند. به گزارش ایسنا، سهرب مرادی در رقابتهای دسته ۹۴ کیلوگرم وزنهبرداری بازیهای داخل سالن آسیا توانست با ثبت رکورد ۴۱۳ کیلوگرم رکورد مجموع جهان را یک کیلوگرم ارتقا دهد. او با ثبت رکورد ۱۸۵ یکضرب و ۲۲۸ کیلوگرم رکورد مجموع جهان را یک کیلوگرم شکست. رکورد قبلی مجموع جهان نیز 412 کیلوگرم اکاکیوس کاکیاشویلیس از یونان در سال 1999 به ثبت رسانده بود. البته قبلا ایلیا ایلین قزاق این رکورد را شکسته بود اما به دلیل مثبت شدن دوپینگش رکوردها پاک شد. سهراب مرادی در مورد رکوردشکنی خود در بازیهای داخل سالن آسیا گفت: «در حرکت اول دوضرب عجله کردم با این حال تمرکزم را از دست ندادم چراکه شبانهروز برای رسیدن به این لحظه تلاش کرده بودم. خدا را شکر بعد از ۱۸ سال توانستم رکورد مجموع جهان را بشکنم.» او در مورد برنامه خود برای مسابقات جهانی گفت: «اصل حضورم در این بازیها این بود که خودم را برای مسابقات جهانی محک بزنم تا در آن رقابتها بدون نقطه ضعف ظاهر شوم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حدود یک روز باقی مانده به موعد مقرر برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق، هنوز رفتار و اقدامی که نشان دهنده عقب نشینی مقامات کرد عراقی از برگزاری آن باشد، به چشم نمی خورد. هر چند که در شامگاه شنبه، منابع خبری به نقل از باول طالبانی فرزند رئیس جمهور سابق، از توافق دو حزب اصلی کردستان یعنی اتحادیه میهنی و دموکرات برای تعویق همه پرسی و موافقت با پیشنهاد آمریکا خبر دادند، اما این خبر در نخستین دقایق تکذیب شد تا حدس و گمان ها تنها بر احتمال به تعویق افتادن همه پرسی در کرکوک و مناطق مورد منازعه مطرح شود.تحولات متعلق به همه پرسی اقلیم در دو روز اخیر سیر خطرناک و قابل توجهی را به خود گرفته است. جدیدترین این تحولات، اظهارات شورای عالی امنیت ملی ترکیه است. این شورا روز گذشته اعلام کرد در صورت برگزاری همه پرسی توافق نامه 1926 را که به ترکیه اجازه ورود به موصل و کرکوک و بخش هایی از شمال عراق می دهد، اجرا خواهد کرد.نگاه ترکیه از ابتدای تصرف بخش هایی از عراق توسط داعش و حضور نظامی آنکارا در شمال عراق، تردیدهایی را درباره اهداف این کشور برانگیخته بود. ترک ها در این سال ها و حتی از زبان اردوغان، هیچ گاه طمع خود به مناطق مورد منازعه در عراق را مخفی نکرده و همیشه تهدید کرده اند در صورت تغییر بافت جمعیتی یا مرزی این نواحی، حق مداخله دارند.اکنون و تنها ساعاتی قبل از برگزاری همه پرسی، اظهارات نخست وزیر و شورای عالی امنیت ترکیه، نگرانی ها از هرگونه اقدامی که تنش ها را در منطقه تشدید کند، بیشتر کرده است. علاوه بر این این موضوع نشان می دهد آنکارا در مخالفت با همه پرسی اقلیم کردستان، واهمه خود از تهدید امنیتی این اقدام و تهییج شدن کردهای ترکیه برای اقدام مشابه کردهای عراق را بهانه ای برای تحقق ادعاهای ارضی خود در عراق قرار داده است.نکته دیگر این که دو روز قبل یعنی جمعه، کردهای سوریه، نخستین مرحله از انتخابات سه مرحله ای خود را در مناطق تحت کنترل برگزار کردند.در مرحله نخست این انتخابات، کمیته های محلی هر منطقه شهری و روستایی (کومون ها) برای انتخاب سه هزار و 682 کومون، برگزیده می شوند. مرحله دوم در 12 آبان برای انتخاب شوراهای محلی نواحی و مناطق تحت کنترل سه منطقه کردنشین سوریه خواهد بود و در نهایت در 29 دی ماه نیز " مجلس ملت های دموکراتیک " برای هر یک از مناطق سه گانه انتخاب خواهد شد و در همان روز نیز " کنگره ملت های دموکراتیک " که همان پارلمان کردهای سوریه است، انتخاب می شود.کردهای سوریه (روژآوا) از بهار سال گذشته نظام فدرالیته را در مناطق تحت کنترل خود اعلام و آن را به سه اقلیم جزیره، فرات و عفرین تقسیم کردند.هرچند که کردهای سوریه هدف خود را فدرالیسم در قالب سوریه بیان کرده اند اما همزمانی آن با تحرکات همتایان شرقی خود یعنی کردهای عراق که به دنبال برگزاری همه پرسی استقلال هستند، را باید موضوعی حساس و پیچیده دانست.با این که سوریه مانند ترکیه مخالفت خود را با این اقدام کردهای سوری اعلام کرده است اما مشغول بودن دمشق به مبارزه با تروریست های داعش و دیگر گروه های تروریست، عملا اجازه باز شدن جبهه ای دیگر را به دمشق برای مقابله با تحرک جدید کردها که به مثابه نیروی پیاده نظام آمریکا در نبرد با داعش در خاک سوریه هستند، نمی دهد.حتی در آینده نیز چنان چه دمشق بخواهد مانع از خودمختاری کردهای خود شود با کار دشواری مواجه است و عملا اقدام نظامی علیه آنان به معنای بازگشت مجدد ناآرامی به سوریه در آینده خواهد بود. بنابراین به نظر می رسد، دمشق ناخواسته با تشکیل یک اقلیم خودمختار کردی مانند آن چه در عراق وجود دارد، مواجه است.فتیله تجزیه طلبی و استقلال که از کردستان عراق آغاز شده و باعث نگرانی مشروع کشورهای منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران شده بود این بار و همزمان با برگزاری همه پرسی در عراق به سوریه نیز رسید. سطح روابط ترکیه و ایران که در موضوع همه پرسی، در هفته های اخیر بسیار نزدیک شده بود به نظر می رسد بیش از پیش تقویت شود. نگرانی های امنیتی دو کشور در حال تحقق است و احتمالا باید شاهد اقدامات و هماهنگی های امنیتی و سیاسی بیشتری از سوی دو کشور به خصوص ترکیه باشیم.حتی اگر در ساعات پایانی باقی مانده، همه پرسی به تعویق بیفتد یا این که برگزاری آن در مناطقی مانند کرکوک لغو شود، اما مجموعه رخدادها در عراق و سوریه نشان می دهد، پرونده کردهای منطقه، در افق پسا داعش، به احتمال زیاد موضوع اصلی تحولات منطقه ای باشد. موضوعی که می تواند در آینده منشأ تهدیدات امنیتی و نظامی مهمی باشد و سهم مهمی در تجزیه طلبی و تضعیف کشورهای منطقه ایفا کند.آن چه در این میان باید به آن توجه شود، نقش ایالات متحده آمریکاست. واشنگتن با هر دوطرف کرد در عراق و سوریه روابط راهبردی خوبی دارد. همین موضوع، تردید ها درباره نقش پشت پرده واشنگتن در حمایت از رخدادهای متعلق به کردها در عراق و سوریه را بیشتر می کند. شاید این بار واشنگتن و قدرت های دیگر به این نتیجه رسیده اند که به جای کمک به ظهور یک گروه تروریستی دیگر به جای داعش، می توانند پرونده تجزیه طلبی در منطقه را به عنوان عاملی که ظرفیت بالایی در ایجاد تنش دارد به جان مردم منطقه بیندازند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بر اساس تصمیم تعدادی از اعضای کابینه که به تازگی به تایید حجت الاسلام روحانی رئیس جمهور رسیده و به همه دستگاه های اجرایی ابلاغ شده، قرار است از این پس و با توجه به گزارش های دبیرخانه شورای عالی عتف، سازمان برنامه و بودجه موظف باشد درباره اعمال جرایمی تا سقف 20 درصد کاهش تخصیص اعتبارات تحقیقاتی در خصوص دستگاه هایی که عملکرد و میزان همکاری آن ها در حوزه های تحقیقاتی و پژوهشی رضایت بخش نباشد، اقدام کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بیتردید بررسی زندگی و مجاهدت یاران سیدالشهدا(ع) در واقعه کربلا، افزون بر آشنایی با زوایایی کمتر دیده شده از این قیام جاودانه، نقشی مهم و مؤثر در نشان دادن الگوهای شایسته به دوستداران اهلبیت(ع) دارد. اصحاب وفادار امام حسین(ع) را که در آن دشت بلاخیز و پرمحنت، حاضر به تنها گذاشتن رهبر و مقتدایشان نشدند و جان بر سر عشق و اعتقاد نهادند، به واقع میتوان اسوههای صبر و پایداری دانست؛ رادمردانی که به سلاح شور و شعور مجهز بودند و ایمان راسخشان به راه اباعبدا...(ع)، برایشان سرنوشتی پرشکوه را رقم زد. به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم و ایام سوگواری سالار شهیدان، حضرت امام حسین(ع)، در این نوشتار و نوشتارهای بعدی، تلاش میکنیم به معرفی یاران آن حضرت بپردازیم.
«أنَا الغُلامُ الیَمَنی الجَمَلی/ دینی عَلی دینِ حُسَینٍ و عَلی/ إِن أُقتَلُ الیَومَ فَهَذا أَمَلی / وَ ذاکَ رَأیی وَ اُلاقیِ عَمَلی؛ من آن جوان یمنی هستم که دینم، همان دین حسین و علی است. آرزویم این است که امروز کشته شوم و اعتقاد دارم که در آخرت با عملم روبه رو خواهم شد.»
فرازی از سخنان نافع بن هلال در روز عاشورا
نماز ظهر عاشورا به پایان رسیده بود. تعدادی از یاران امام حسین(ع)، هنگام اقامه نماز و برای پاسداری از جان سیدالشهداء(ع)، شربت شهادت نوشیدند. یکی از نامدارانی که لحظاتی پس از اقامه نماز به میدان مبارزه رفت و به دیدار معبود شتافت، «زهیر بن قین» بود؛ جوانمردی آزاده که از میانه راه، با کاروان شهادت همراه شد. هنگامی که «زُهَیر» قصد میدان کرد، نزد امام(ع) آمد تا با آن حضرت وداع کند.
لحظات به تندی میگذشت. «زهیر» دست بر شانه سیدالشهداء(ع) نهاد و برای آخرین بار به چهره مولای خود نگریست و گفت:«آقای من! تو هم هدایت شدهای و هم هدایت کننده و این مقام را، پروردگار به تو ارزانی کرده است. امروز، با جدّت رسول خدا(ص)، پدرت علی مرتضی(ع)، برادرت، حسن مجتبی(ع) و عمویت، جعفر طیّار دیدار میکنم.» «زهیر» پس از بیان این کلمات، بلافاصله بر اسب خود نشست و به سوی دشمن تاخت؛ او تعدادی از افراد سپاه کوفه را بر زمین انداخت و سپس، به دلیل جراحات وارد شده، از اسب بر زمین افتاد و به شهادت رسید. خوارزمی در مقتلش مینویسد:«هنگامی که زهیر بر زمین افتاد، امام حسین(ع) خود را به او رساند، پیکر او را در آغوش گرفت و فرمود: خداوند تو را از رحمت خود دور نکند و قاتل تورا لعنت کند، مانند کسانی که لعنت و به صورت بوزینه و خوک مسخ شدند.» در آن هنگامه، فشار نیروهای دشمن بر سپاه حق، هر لحظه بیشتر میشد. کوفیان به سوی مرکز سپاه سیدالشهداء(ع) یورش آوردند، اما تیرهای یک کماندار خبره، پیشروی آن ها را با مشکل روبهرو میکرد؛ کمانداری که تیرهایش نشاندار بود؛ «نافع بن هلال جَمَلی».
تیرانداز چیره دست
«نافع» از اهالی کوفه و شیعیان معروف امیرمؤمنان(ع) بود. «ابیمخنف» در مقتل مشهور خود به این موضوع اشاره کردهاست که «نافع بن هلال»، رزمآوری بود که فنون نظامی را از امام علی(ع) فرا گرفت. او در تیراندازی بسیار چیرهدست بود. «طبری» نقل کرده است که وی بر تیرهایش نام خود را مینوشت و سپس آن ها را به سوی دشمن رها میکرد. «نافع بن هلال» این افتخار را داشت که در جنگهای جمل، صفین و نهروان، در رکاب امیرمؤمنان(ع) حضور داشته باشد. او پس از آگاهی از حرکت سیدالشهداء(ع) به سوی کوفه، تصمیم گرفت به آن حضرت بپیوندد؛ به همین دلیل، با زحمت فراوان از چنگ راهداران عبیدا... بن زیاد گریخت و توانست خود را در «عُذَیبُ الهِجانات»، جایی در دو منزلی کوفه، به کاروان آزادگان برساند.
هم رزم عباس بن علی(ع)
«نافع بن هلال» یکی از افرادی بود که در بیعت مجدد با امام حسین(ع)، پس از قطعی شدن جنگ، شرکت و پس از «زُهَیر»، سخنانی پرشور، مبنی بر حمایت از امام(ع) و راه آن حضرت، ایراد کرد. او همان کسی است که در یکی از شبهای پس از بسته شدن آب بر روی کاروان امام(ع)، همراه با حضرت ابوالفضل العباس(ع) و 30 نفر دیگر از یاران سیدالشهداء(ع)، مأموریت پیدا کرد تا برای کاروانیان که در میان آن ها زنان و کودکان خردسال نیز حضور داشتند، آب تهیه کند.
او با حضرت عباس بن علی(ع) به کنار نهری که توسط 500 سرباز سپاه کوفه به فرماندهی «عمرو بن حجاج زبیدی» مراقبت میشد، رفت. در تاریکی شب، میان «نافع» و «عمرو»، سخنانی رد و بدل شد که تاریخ آن را حفظ کرده است. «عمرو بن حجاج» پرسید:«کیستی؟» «نافع» پاسخ داد:«پسرعموی تو! آمدهایم تا از آبی که ما را از آن منع کردهاید، بنوشیم.» «عمرو» گفت:«بنوش! گوارایت باد؛ اما نمیتوانی از آن برای حسین ببری!» «نافع» بیدرنگ فریاد زد:«ای نابه کار! به خدا سوگند قطرهای از این آب نخواهم نوشید در حالی که مولایم و اهل بیتش تشنه باشند.» آنگاه همراه با حضرت ابوالفضل(ع) حملهای برقآسا به سمت دشمن را آغاز کرد؛ آن ها توانستند در آن شب، مقداری آب به خیمهها برسانند.
گفتوگویی با امام حسین(ع)
«نافع بن هلال» در شب عاشورا، لحظهای چشم از امام(ع) بر نمیداشت. او نسبت به جان مولایش بیمناک بود. هنگامی که سیدالشهداء(ع) برای بررسی مواضع اطراف، از خیمه بیرون آمد، «نافع» در پی امام(ع) حرکت کرد. سیدالشهداء(ع) رو به نافع کرد و فرمود:«آیا نمیخواهی در این شب تار، از بین این دو کوه بگذری و جان خودت را نجات دهی؟» «نافع» سخت منقلب شد؛ پیش آمد و سر بر شانه امام(ع) نهاد و گریست؛ آن گاه گفت:«مولای من! شمشیری دارم که هزار درهم میارزد و اسبی دارم که به همین اندازه قیمت دارد؛ پس به آن خدایی که به حضور در رکاب شما، بر من منت نهاد سوگند، تا هنگامی که شمشیرم به کار آید، هرگز از شما جدا نمیشوم.»
عصر روز عاشورا
روز عاشورا، «نافع بن هلال»، با اسبش به سوی دشمن میتاخت و دوشادوش یاران سیدالشهداء(ع) شمشیر میزد؛ افزون بر این، هر گاه که لازم میشد، تیرهای نشاندارش را بر چله کمان میگذاشت و قلب دشمنان پسر پیامبر(ع) را هدف قرار میداد. هنگامی که تیرهایش به پایان رسید و ترکشش خالی شد، از امام(ع) اجازه خواست تا رزم نهایی خود را آغاز کند. سیدالشهداء(ع) به او اجازه رزم داد.
«نافع» بیدرنگ به سوی دشمن تاخت؛ شمشیرش در هوا میچرخید و بر پیکر دشمن فرود میآمد؛ او با لبان تشنه، میغرید و سپاه کوفه را عقب میراند. «عمر بن سعد» که از چالاکی و شجاعت «نافع» به شدت خشمگین شده بود، دستور داد او را محاصره کنند و از اسب به زیر بکشند. کوفیان دور «نافع» را گرفتند؛ یکی از آن ها با نیزه، ضربتی سنگین به شانه او وارد کرد و آن را شکست. نافع از اسب بر زمین افتاد؛ کوفیان هجوم آوردند، او را اسیر کردند و نزد «عمر بن سعد» آوردند.
او نگاهی به «نافع» کرد، سپس به شمر دستور داد که او را به شهادت برساند. وقتی چشم «نافع بن هلال» به شمر و شمشیر برهنه او افتاد، در حالی که خون از سر و رویش جاری بود، گفت:«به خدا سوگند اگر تو مسلمان بودی، بر تو گران میآمد که خدا را در حالی دیدار کنی که خون ما بر گردن تو باشد. خداوند را سپاس که مرگ ما را به دست شرورترینِ مردم رقم زد.» شمر که از شدت خشم میلرزید، به «نافع» اجازه سخن گفتن بیشتر نداد و او را به شهادت رساند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد بهبودی نیا - سه شنبه شب هفته گذشته، جمعی از شاعران و هنرمندان ایرانی وافغانستانی با حضور در منزل استاد نجیب مایل هروی، محقق و نسخه شناس برجسته افغانستانی که این روزها در بستر بیماری است، به عیادت ایشان رفتند.
نجیبمایلهروی (زاده1329در هرات) محقق عرفان و ادبیاتفارسی و اهل هرات افغانستان است که از سال ۱۳۵۰ تاکنون در ایران سکونت دارد و تا امروز، دهها کتاب و صدها مقاله نوشتهاست. استاد نجیب مایل هروی بعد از ورود به ایران به شهر مشهد آمد و از آن سال تاکنون به تحقیق و پژوهش درباره عرفان اسلامی و نسخههای خطی پرداخته است. تحصیلات عالی خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد به پایان برد و پس از مدتی فعالیت به تهران نقل مکان کرد وسالها در مؤسسه پژوهشهای اسلامی به تحقیق، پژوهش و مطالعه درباره عرفان اسلامی و نسخ خطی، کتابشناسی، تصحیح متون و تدریس پرداخت.
آیا به افغانستان باز خواهید گشت؟
استاد مایل هروی در این دیدار گفت: برای برگشتن به افغانستان بسیار مشتاقم ولی مسائلی وجود دارد که رفتن به کابل و فعالیتهای بنده را در افغانستان کمی دشوار میکند. با وجود این، قصد دارم اگر از شرایط بیماری بیرون بیایم اولین سفر را به کابل داشته باشم چراکه بنده از سال 1356 که به ایران آمده ام تا امروز نتوانستهام به افغانستان بروم. اما این روزها به دلیل بیماری، زیاد حوصله سفر و حتی کار کردن ندارم و این بیحوصلگی به حدی رسیده که مدتی است حتی یک برگ از کتابهایی را که این سال ها عاشقانه مطالعه میکردم، نمیتوانم بخوانم. در 13 سالی که در تهران بودم کارهایی انجام دادهام و این کارها را به ناشر سپردهام ولی شرایط بیماری به من اجازه پیگیری امور مربوط به نشر را بهصورت جدی نمیدهد.
ناجی کتابهای خطی
ابوطالب مظفری درباره استاد مایل هروی میگوید: صحبت کردن درباره مایل هروی نیاز به ساعتها زمان دارد که در این مقال نمیگنجد. چیزی که مسلم است ایشان در خانوادهای عالم و دانشمند بزرگ شدند و پدر ایشان هم از کسانی است که خدمات زیادی برای تصحیح نسخ خطی انجام داده است. نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که امروز کمترین کسی را میتوان پیدا کرد که تا این حد به متون قدیمی تسلط داشته باشد. استاد مایل تاکنون تعداد زیادی از کتابهای خطی را که خطر نابودی آن ها وجود داشت، به مأخذ ادبیات ما بازگردانده است.
نکته قابلتأمل این است که با توجه به شرایط امروز افغانستان، این امکان وجود ندارد که از حضور استاد مایل در افغانستان برای تصحیح نسخ خطی بهرهمند شویم و به اعتقاد من درصورتیکه مسئولان در ایران تمهیداتی بیندیشند که استاد در ایران به انجام این امور بپردازند، به دلیل این تصمیم که به حفظ این آثار گران قدر فارسی میانجامد، آیندگان قدردانی می کنند.
روزهای فراموشی
شهاب الدین مایل هروی یکی از فرزندان استاد مایل هروی است که در برخی تالیفات پدرش در کنار او به عنوان ویراستار حضورداشته است. وقتی درباره شرایط امروز استاد مایل هروی از او سوال میکنیم، در پاسخ میگوید: پدر، این روزها کمی کسالت دارند و نمیتوانند مثل سال های گذشته و دوران جوانیشان به فعالیتهایشان ادامه دهند. کسالت و بیماری از یک طرف و بی مهری بعضی از اهالی فرهنگ از طرف دیگر، باعث دلسردی بیشتر پدر شده است. این روزها استاد نجیب مایل هروی با وجود صرف سال های زیادی از عمرش برای فرهنگ و تاریخ زبان فارسی، گوشه نشینی اختیار کرده و بدون داشتن کمترین امکانات رفاهی مجبور به تأمین هزینههای سنگین بیماریاش شده است. ایشان سالها با ادارات مختلف همکاری داشته اند و با وجود داشتن مدارک بیمه، امروز بنا به دلایل نامعلومی قادر به استفاده از تخفیفهای بیمهای نیستند.
اما این کم مهریها به همین جا ختم نمیشود و متاسفانه تا امروز بعضی از ناشران با کم لطفیهایی از پرداخت حقوق اولیه استاد که همان حق التالیف ایشان است، سرباز میزنند و بدون رضایت استاد اقدام به چاپ دوم، سوم و ... کتابهای ایشان میکنند. این روزها کار به جایی رسیده که یکی از انتشاراتیها پا را از این هم فراتر گذاشته و بدون این که هیچ قراردادی با پدرم امضا کرده باشد، اقدام به چاپ کتابهای ایشان میکند و از این راه مبالغ هنگفتی را به جیب می زند که ما از مسئولان امر تقاضا داریم پیگیر این ماجرا باشند چرا که پدرم با حال نامساعدش، علاوه بر دغدغه تأمین هزینههای بیمارستان و وعدههایی که تاکنون عملی نشده است توان پیگیری کارشکنیهای برخی از انتشاراتیها را ندارد.
شهاب الدین مایل هروی اضافه میکند: این روزها خیلیها احوال پدرم را از من میپرسند و در جواب کسانی که جویای حال پدرم هستند باید بگویم، استاد نجیب مایل هروی این روزها بیمار است، نه بیمهای دارد و نه سرپناهی و این روزگار استادی است که سالهای سال عاشقانه به زبان و ادبیات فارسی خدمت کرده است. او این روزها با حجب و حیایی که دارد، سکوت میکند و در جواب تمام نامهربانیها لبخند می زند.
نخبگانی که فراموش میشوند
محمد کاظم کاظمی، عضو وابسته فرهنگستان ادب فارسی ایران در گفت وگو با خراسان گفت: اگر بخواهیم مهاجرت نخبگان افغانستانی را به کشورهای مختلف دسته بندی کنیم، این مهاجرتها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول نخبگانی هستند که به کشورهایی مهاجرت کردهاند و استعدادهای آن ها روز به روز شکوفاتر شده است و از مزایای مالی زیادی بهره مند شدهاند و دسته دوم، نخبگانی هستند که به کشورهایی مهاجرت کردهاند که شرایط موجود و برخی قوانین دست و پا گیر در کشور میزبان باعث شده است یا استعدادهایشان به کلی به دست فراموشی سپرده شود یا آن طور که باید از استعداد آن ها استفاده نشود.
کاظمی خاطرنشان کرد: نخبگانی که به ایران مهاجرت کردند از سالهای اولیه حضورشان به ایران، دایم درگیر مسائلی از قبیل تحصیل، اشتغال، نداشتن بیمه درمانی و مسائلی از این دست بودند. بعضی از این مهاجران در همان سال های اولیه حضور و در مواجهه با مشکلاتی از این دست، به کشور دیگری مهاجرت کردند و گروهی در ایران ماندند و این افراد امروز پا به سنین پیری و از کار افتادگی گذاشتهاند و هنوز هیچ بیمه و حقوقی ندارند و در شرایط سختی، روزگار میگذرانند. نمونه بارز این افراد، استاد نجیب مایل هروی است. فردی که نزدیک به 40 سال پیش به ایران مهاجرت و با شور و شوق مثال زدنی در حوزه متون زبان فارسی تلاش کرد و تا امروز خدمات زیادی در این حوزه انجام داده اما امروز با مشکلات زیادی روبه روست که یکی از آن ها تامین مخارج درمان و زندگی ایشان است.
این شاعر و منتقد ادبی افغانستانی تصریح کرد: نجیب مایل هروی از 40 سال پیش تاکنون به طور مداوم تلاشهای زیادی در زمینه زنده نگه داشتن فرهنگ و ادب فارسی کرده و نسخ زیادی را که در معرض نابودی قرار داشته به ادبیات فارسی بازگردانده است اما امروز هیچ نهادی پاسخ گوی رسیدگی به مشکلاتی که حقوق اولیه ایشان است، نیست.کاظمی افزود: در ایران قوانین و مقرراتی برای حمایت از نخبگان مهاجر افغانستانی که کشورایران را سرزمین دوم خودشان میدانند، وجود ندارد و به اعتقاد بنده باید حداقل درباره این افراد بازنگریهایی شود چرا که آن ها در حقیقت افراد ارزشمندی هستند که هر یک در حوزهای خاص تحولات بزرگی را برای کشور ایران به ارمغان آوردهاند.
افغانستان نیازمند حضور مایل هروی است
دکترسیده شکوفه اکبر زاده درباره نجیب مایل هروی به خراسان میگوید: استاد در نسخهشناسی و تصحیح متون خطی جزو بزرگان این رشته به شمار میآیند و نسخهشناسی را نزد پدرشان آموخته اند و بااستعدادی که در این باره داشته اند، امروز به یکی از بزرگان این رشته تبدیل شده اند.
ما امروز دوست داریم استاد در افغانستان حضور پیدا کنند چراکه در افغانستان نسخههای خطی فراوانی وجود دارد که به علت نبود نسخهشناس در حال نابودی است، حالا تعداد زیادی از این نسخهها از بین رفته و تعدادی را برخی کشورها به غارت برده اند اما هنوز تعداد زیادی از این نسخهها وجود دارد که در صورت حضور استاد در افغانستان این آثار که گنجینههای زبان و ادب فارسی هستند از خطر نابودی حفظ و با این کار کمک بزرگی به ادبیات خواهد شد.
دکتر اکبر زاده خاطرنشان کرد: استاد مایل هروی همکاریهای زیادی با آستان قدس رضوی، مرکز پژوهشی میراث مکتوب و بخش تحقیقات کتابخانه مجلس شورای اسلامی داشته است. ایشان ضمن تسلط بر ادبیات کلاسیک، از نوادر پژوهشگر زمان خود است که عمیقاً به ادبیات معاصر فارسی و عرفان اسلامی علاقهمند و مقالات بسیاری در این زمینه نوشته است. ازجمله مهمترین آثار او میتوان به برگ بیبرگی: یادنامه استاد رضا مایل، نقدوتصحیح متون، شرح فصوص الحکم شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی کمال خوارزمی، در شبستان عرفان: مجموعه رسایل فارسی از پیران ایران، شرح مثنوی مولوی موسوم به مخزن الاسرارولی محمد اکبرآبادی، خاصیت آینگی: نقد حال و گزیده آثار فارسی عین القضات همدانی و معارف سلطان ولد اشاره کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«تازه پانزده سالم بود، بوی نجیب بچگی داشتم، هنوز در عضلات پاهایم شوق گریز کودکانه «گرگم به هوا» بود، قد علمم نمیرسید به کتابخانه، تمام نبودم، عقل سفت و کالی داشتم، خیالم، خیالات بود، تخیل نبود، در تصرف کلمات نبودم که شعر آمد...»، جایی ورودش به عالم شاعرانگی را این طور وصف کرده است. عبدالجبار کاکایی، 39سال است که به قول خودش، «روایت مرموز درون» را به نظم و نثر بیان میکند.
کارنامه پربار هنری اش نشان از ظرف پُر وجودش دارد. آوای آهنگین کلمات کاکایی پس از 33 عنوان کتاب شعر و ادبیات و نزدیک به 60 اثر موسیقایی برای مخاطبان شیرین و آشناست. «بر شانههای باران»، «بانوی آب»، «تاوان کلمات»، «دنیای بی آواز»، «باغ خیالی»، «بی چتر»و «بارانی» و... از سروده های اوست. حتی آنها که میانهای با عالم شعر و شاعری ندارند، سرودههای وی را با صدای خوانندگان صاحب نامی همچون افتخاری، لهراسبی، علیزاده، آسرایی و... روی تیتراژ فیلم ها و سریال ها یا در قالب آلبومهای موسیقی شنیدهاند. وی بیش از هر چیز تاکید دارد که شاعر امروز بیشتر زبان وقایع پیرامونی خودش است؛ جامعه شاد باشد، شعر او شاد است و اگر غمگین باشد، شعرش محزون.
این شاعر و هنرمند دوستداشتنی، چندی پیش به بهانه جشن امضای کتابش مهمان مشهدیها در مجموعه «شهر کتاب» بود. اتفاقی که بهانه و فرصتی برای این گفت وگو شد.
آن گاه که شعر آمد
از حال و روز امروز شعر کاکایی سر سخن را باز می کنیم؛ چرا که در مدت چهار سال گذشته، قریب 60 کار موسیقایی با اشعار و ترانه های کاکایی روی فیلم ها و سریال های پر مخاطبی مانند دلنوازان، ارمغان تاریکی، نفس و... شنیده ایم. شعر تیتراژ سریال «روزهای بهتر» که با صدای محمد اصفهانی از شبکه سوم سیما در حال پخش است، در شمار جدیدترین کارهای اوست.
وی با تاکید بر این که همّ و غمش بر فعالیت در حوزه نگارش کتاب و شعر تمرکز یافته، اضافه می کند: علاوه بر آن با تعدادی از خوانندگان جوانِ آلبوم اولی مشغول همکاری هستم. دو کتابم نیز به تازگی به چاپ رسیده است. محتوای اولی مشتمل بر گزارش ها، یادداشت ها و مقالات با موضوعات مختلف ادبی با عنوان «لگدکوب خیال» است و «فانوس لالایی»، مجموعه ای شامل هشت قطعه ترانه و شعر آزاد و کلاسیک است که احتمالاً هر دو در نمایشگاه اردیبهشت سال 1397 عرضه خواهد شد.
از اشعار مولانا به عنوان آثاری یاد می کند که تاثیر عجیبی روی او داشتهاند و می گوید: سال هاست با کتاب مثنوی معنوی مانوسم و تنها اثری است که نگاهم را به خودم و جهان پیرامونم تغییر داد. مدام در دریای عمیق اشعار مولانا غوطه ورم و از این میان، بیت مورد توجهم این است: تو مگو ما را بدان شه بار نیست/ با کریمان کارها دشوار نیست.
تمام حوزه های علوم انسانی از تاریخ و فلسفه و ادیان گرفته تا روان شناسی و جامعه شناسی در دایره خواندن و نوشتن اش هستند. به کوهنوردی و فوتبال هم علاقه دارد. حتی در ایام شباب در تیم های باشگاهی شهرش فعالیت حرفه ای داشته و تا همین چند سال پیش کاپیتان تیم فوتسال شاعران بوده است. حالا هم هفته ای یک شب فوتبال سالنی بازی می کند.
شاعر از روزانههایش می گوید
استاد کاکایی جهان شاعرانه را جایی جدای از جهان پیرامون و انسان های اطرافش نمی داند و معتقد است: همان درک از اتفاقات و برخوردهای روزانه تبدیل به ابیات شاعرانه می شود. ممکن است آدم انتزاعی فکر کند و به تخیل پناه ببرد اما بی تاثیر از تجربیات زیستی اش نیست.
او تاکید دارد: من هم چون شاعران سده های اخیر هستم که به زندگی و محیط اطراف خود و دیگران اندیشیده و شعر گفته اند. نه انسانی منفک از دیگران هستم و نه این که شاعری برایم مکتب و مسلک و شغلی است. قوه محرکه شاعری در من، همین اتفاقات اجتماعی و از همه مهم تر تاثیر دفاع مقدس بوده که باعث شد برخی از دریافت ها و احساساتم را به زبان شعر بیان کنم. در ادامه تلاش کردم نسبتم را با جامعه حفظ کنم؛ به بیانی دیگر، در سختی ها و گشایش هایی که موجبات غم و شادی عمومی را فراهم می آورد، شریک باشم.
به باور او، شعر امروز با زبانی گفته می شود که الهام ها و شرایط امروزی را بیان می کند.
کاکایی بخشی از تفاوت در اشعار امروزی را برخاسته از تاثیر جهان مجاز بر واقعیت زیست ما می داند: سینما، تلویزیون، پویانمایی، عکس و انواع صناعات جدید در خدمت انسان مدرن به قوت تخیل شاعر امروز کمک کرده. تخیل شاعر امروز بدین وسیله می تواند بسیار پیچیده تر از شاعران پیشین باشد.
وی بیان می کند: شاید در گذشته نزدیک ترین هنر به شعر، نقاشی بود ولی اکنون نقاشیهای متحرک در قالب پویانمایی و یا گردش دوربینها و تصاویر تدوین شده سینما در خدمت این معنا هستند. نگاه سنتی مخمور به عالم جایش را به نگاه پویا، زنده و با نشاط داده است.
شعر امروز مثل دماسنج عمل می کند
از نگاه این منتقد ادبی، نسل جدید در حال ظهور شاعران جوان نیز با توجه به رشد جهان مجازی و رسانه های جدید، معناگراتر شده اند. چرا که تلاش دارند فالوئرهای فراوان داشته و لایک بگیرند؛ روشن است که این مخاطبان باید مفاهیم شعر را بفهمند. بنابراین از اشعار فرمالیستی که سعی در انزوا و جدایی از جامعه داشت، فاصله گرفته ایم و به سمت سروده هایی در حرکتیم که مفهومی و معناگرا هستند و سعی در ارتباط با جامعه دارند، ولو ارتباطاتی سطحی و دم دستی.
کاکایی اظهار میکند: به ویژه در فضای تلگرامی مدام شاهد دست به دست شدن اشعار پیش پا افتاده هستیم. این نشان از خیل مخاطبان عضو فضای مجازی دارد که تشنه شنیدن شعر هستند و مشخص است هر کلامی که متفاوت بنماید، برایشان جاذبه دارد.
به اعتقاد او، شاعر امروز به تنهایی نمی تواند جهان پیرامونش را اصلاح کند و صرفا بازتاب وقایع جاری است؛« در گذشته شاعران انسان های حکیم و متفکری بودند که می توانستند با افکار و اندیشه های بلند خود جامعه را متحول کنند. چهره هایی چون فردوسی، مولانا، حافظ و... قادر بودند با اشعارشان جمعیت و عالمی را دگرگون سازند. شاعر امروز بیشتر زبان وقایع پیرامونی خودش است. به نظر من، شعر امروز تابع شده و شاعران دنباله رو؛ شعر دیگر پرچم دار نیست. رفته رفته در حال از دست دادن توان اثرگذاری خود است. شعر مثل دماسنج عمل می کند، جامعه گرم باشد، دمای آن بالامی رود و سرمای جامعه به سردی فضای شعر می انجامد.»
زندگی جبههای آسان تر بود
کاکایی شاعر دفاع مقدس است و جنگ را درک کرده. او میتواند شعر جنگ بسراید، بیآن که شعرش تصنعی شود. به سال های جبهه و جهاد سری می زند و تعریف می کند: از 18 سالگی در مناطق عملیاتی مهران و غرب کشور حضور داشتم ولی با قبولی در رشته ادبیات فارسی، مستقیم از جبهه با همان پوتین و چفیه سر کلاسهای درس و دانشگاه نشستم. زندگی در جبهه شاید به تعبیری راحت تر بود. آدم های آن، علایق آزاد و زندگی بسیار روشنی داشتند. خبری از اختلافات و تنش های زندگی پیچیده شهری نبود. همه آن تندی ها در برابر هدف مشترک و مقدس رزمندگان گم می شد.
... از تو راضیم
او با زمزمه مطلعی از جدیدترین سروده هایش با عنوان «گنج درد» که تقدیم ساحت منور علی بن موسی الرضا(ع) کرده، حال و هوای حرم رفتنش را برای مان این گونه مجسم می کند: من جز شما گلایه به صحن کجا برم/ راز غریب را به کدام آشنا برم/ ای جان و دل به گنبد و گلدسته ات مقیم/ جان را کجا گذارم و دل را کجا برم.
او ادامه می دهد: فارغ از عشق و ارادت به مضجع منور رضوی، از آن جایی که در حوزه تاریخ خراسان مطالعاتی داشته ام، هر وقت به مشهد سفر می کنم، به خصوص در نقاطی همچون سناباد، نوغان، توس و...که از آن بوی تاریخی به مشام می رسد، احساس خاصی دارم که قابل وصف نیست. انگار این آب و خاک برایم آشناست و عجیب آرامم میکند. از وی درخواست سروده ای اختصاصی و نشنیده می کنیم و استاد با همان بلند طبعی شاعرانه اش می پذیرد:
باری به هر چه بود و نبود از تو راضیم
در روزگار کور و کبود، از تو راضیم
ای عمر پر تپش به همین ترس و اضطراب
در روزگار آتش و دود، از تو راضیم
با یک دو قطره اشک زلالی که ریختم
در شوره زار چشم حسود، از تو راضیم
کابوس سال و ماه من ای صبح دیر یاب!
با خواب راحتی که نبود، از تو راضیم
اکنون که با دو بال شکسته از آسمان
پر می زنم به قصد فرود، از تو راضیم
ای عشق ای کرشمه دیر از تو نا امید،
ای مرگ ای تبسم زود، از تو راضیم
هر چند حال و روز درستی نداشتم
ای عمر با تمام وجود از تو راضیم
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حدود یک ماه تا پایان مدتی که ترامپ باید در گزارش 90 روزه خود پای بندی یا عدم پای بندی ایران به توافق هسته ای را تایید کند باقی مانده است. در هفته های اخیر سناریوهای متعددی از سوی آمریکایی ها تشریح شده که با هدف اثرگذاری بر برجام و تحت فشار قرار دادن ایران طراحی شده اند. در کنار این طرح ها، مواضع مقامات آمریکایی نیزبیشتر شده تاجایی که روزی نیست که یک مقام فعلی یا سابق آمریکا درباره برجام اظهارنظر نکند. همه این طرح ها و مواضع یک پیامد عمده دارد و آن این که «جو روانی بازگشت تحریم ها» را علیه ایران سنگین تر می کند تا بانک ها، شرکت ها و فعالان اقتصادی بین المللی قید همکاری با ایران را بزنند. آن هم درباره توافقی که ایران بر سر آن از بخشی از «حق» خود گذشت تا تحریم ها برداشته شود و ایران بتواند از این شرایط منفعت اقتصادی کسب کند. هرچند جسته و گریخته اخیرا شاهد بخشی از این اتفاقات اقتصادی بوده ایم که درجای خود بسیار حائز اهمیت هستند اما کماکان با گذشت 26 ماه از انعقاد توافق هسته ای به نظر می رسد حوزه های اقتصادی و تجاری و بانکی کشور نتوانسته اند متناسب با این مدت گام های اقتصادی کلان و موثر بردارند. دلیل عمده این اتفاق نیز کارشکنی های آمریکا در مسیر اجرای برجام است. کارشکنی هایی که شواهد نشان می دهد درحال جدی تر شدن است و نباید بدون پاسخ بماند. پاسخ به این کارشکنی ها نیز شرایطی دارد. از جمله:
1- مراقب دستگاه محاسباتی دشمن باشیم!
در مقابل رفتارهای خلاف تعهدات بین المللی و نقض کننده برجام که برخی طرف های مقابل به ویژه آمریکایی ها و اخیرا نیز انگلیسی ها و فرانسوی ها از خود نشان می دهند مسئولان کشور باید مراقب برهم خوردن دستگاه محاسباتی آن هادر قبال ایران باشند. بخشی از این محاسبه درباره توانمندی های داخلی جمهوری اسلامی است. جایی که قطعا باید نقطه اتکای اصلی برای پیشرفت کشور باشد. ارتباط با سایر کشورها هرچند از جمله نیازهای جوامع امروز است اما هرگز به معنای اتکا به طرف های خارجی نیست. این که طرف های مقابل با این واقعیت مواجه شوند که پیشرفت ایران فارغ از معادلات برجامی نوشته می شود، نقطه ای اثرگذار در محاسبات دشمن است. همچنین بخش دیگری از محاسبه دشمن نیز با توجه به ظهور و بروزی است که از رویکردهای اصولی نظام می بیند. آمریکایی ها حدود 4 دهه است که می دانند با جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مستقل و مقاوم روبه رو هستند که هرگز از اهداف استراتژیک و منافع ملی خود عقب نشینی نمی کند. این محاسبه آمریکایی ها درباره ایران نباید با برخی رفتارها و مواضع ضعیف که ممکن است بوی عقب نشینی یا کوتاه آمدن و ترسیدن در مقابل تهدید بدهد، مختل شود. چه این که همین مقاومت ها بود که آمریکایی را که روزی حاضر نبود 5 سانتریفیوژ ایران را بپذیرد ، به جایی رساند که ناچار شد بیش از 6 هزار سانتریفیوژ و غنی سازی ایران را بپذیرد. از جمله عواملی که می تواند به برهم خوردن این دستگاه محاسباتی بینجامد ایجاد این تصور است که ایران از مسیر استکبارستیزی و مقابله با آمریکا در منطقه که طی سال های اخیر از مهم ترین عوامل قدرت ایران بوده، کوتاه آمده است. در شرایطی که به گفته «مک مستر» مشاور ارشد امنیت ملی ترامپ، رئیس جمهور آمریکا «در برخورد با ایران نگاهی همه جانبه دارد و تنها به توافق اتمی با تهران نمینگرد» یکی از مهم ترین عواملی که این دستگاه محاسباتی دشمن را دقیق نگه می دارد تا درباره رویکرد ایران دچار خطا نشود، تقویت رویکرد استکبارستیزی نظام است که برای ما هم آرمانی ایدئولوژیک است و هم منافع راهبردی ما را تامین می کند.
2- مقابله با نقض عهد آمریکا الزاماتی دارد
این یک معادله ساده و پذیرفته شده است که اگر در مقابل دشمن بترسی یا کوتاه بیایی، او چند قدم جلوتر می آید. لذا باید در عمل و گفتار و پیگیری مسائل مرتبط با برجام و غیر برجام به گونه ای مقابل آمریکایی ها عمل کرد که آن ها بفهمند که با جمهوری اسلامی ایران که از منافع ملی خود هرگز عقب نشینی نمی کند رو به رو هستند. واقعیت این است که ترامپ نیز مانند اسلاف خود و حتی به گفته برخی تحلیل گران بین المللی تنها زبان قاطعیت و صراحت را می فهمد. البته این مقابله به خصوص در مقابل طیفی از دشمنان که در قبال تصمیم ها و رفتارهای خود مقید به هیچ چارچوب و ساختاری نیستند و حتی ساختارهای خود ساخته نظام بین الملل را نیز نقض می کنند، الزامات خاص خود را دارد. لذا صراحت داشتن و محکم سخن گفتن و رفتار قاطع مقابل آمریکا در عین استفاده از نقشه ای دقیق و تدبیر شده و هوشمندانه از ملازمات مقابله با آمریکاست. در این راستا می توان ایستادگی قاطع ایران در مقابل زیاده خواهی آمریکا برای مذاکره مجدد بر سربرجام را به عنوان نمونه ای از پاسخ های قاطع و دقیق و مناسب به طرف آمریکایی ذکر کرد. به خصوص این که دکتر روحانی صراحتا هشدار داده که «برجام یا با همین ویژگی ها حفظ می شود یا از بین می رود.» نطق رئیس جمهور در سازمان ملل هم که پاسخی صریح و منطقی به توهین های ترامپ بود هم در همین راستا قابل تحلیل است. در این معادله البته باید رونمایی از موشک 2 هزار کیلومتری خرمشهر را نیز گنجاند. موضوعی که به صراحت موضع قاطع ایران در مقابل فشارهای غرب به صنعت دفاعی ایران است.
3- مقابله با آمریکا نیاز به رصد و طراحی مداوم دارد
طی یک ماه اخیر چندین سناریوی ضد ایرانی از سوی اندیشکده های آمریکایی منتشر شده است. با توجه به ساختار حاکمیت آمریکا و تاثیرپذیری نهادها و مسئولان اجرایی واشنگتن از این سناریوها تاجایی که حتی گفته می شود برخی از این طرح ها در کاخ سفید در حال نهایی شدن است، به نظر می رسد رصد مداوم رفتار آن ها و طراحی متناسب با این رفتار از جمله الزامات مقابله با آمریکاست. در این راستا به خصوص در حوزه توافق هسته ای، «هیئت نظارت بر اجرای برجام» که رهبر معظم انقلاب تاکنون دست کم 2 بار تذکر داده اند تا عملکرد مناسبی داشته باشد وظیفه ای جدی و اثرگذار بر عهده دارد. لذا بهتر است اکنون که شرایط حساس و پیچیده شده، اگر این هیئت مصوبه یا تصمیم گیری یا بررسی خاصی دارد، سخنگوی آن با لحاظ جوانب محرمانگی، در گفت و گوهای مدون با رسانه ها و مردم، اطلاع رسانی بیشتری انجام دهد. فرصت های پیش رو برای مقابله با آمریکا درباره توافق هسته ای، هرچند در ظاهر ممکن است چیزی کمتر از یک ماه باشد اما این مهلت کوتاه سازنده اتفاقات و پیامدهایی است که تا سال ها ادامه خواهد داشت. هنوز فرصت داریم این پیامدها را به نفع خودمان رقم بزنیم اگر واقعیت مقابله با آمریکا را باور کرده و نگاه خوشبینانه به دشمن نداشته باشیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد غیاثی - تا عکس را دید گفت که باید عمل کنید؛ مادرم کمی ترسید؛ "من که مشکل خاصی ندارم". اما دکتر سریع دفترچه را سیاه کرد: "آزمایش قلب را همین امروز و سونوگرافی را هم دوباره انجام دهید تا پس فردا بتوانیم شما را عمل کنیم». حتی برای سوال پرسیدن هم امان نداد. او پزشک مشهوری بود و ما هم پذیرفته بودیم که باید مادرمان عمل شود. ولو این که سنگ هنوز کوچک است اما حتما لازم است که دکتر به این سرعت عمل تجویز کرد. بعد از ظهر وقتی ماجرا را برای یکی از آشنایان شرح دادم خیلی تعجب کرد؛ گفت من مدت هاست که بیماری را با دارو و مراقبت غذایی کنترل کرده ام، البته عمل هم در مواقع اضطرار خوب است اما علاوه بر هزینه های هنگفت و سختی های دوران نقاهت یک عضوتان را هم از دست می دهید. همین موضوع باعث شد تا روز بعد سراغ یک متخصص دیگر هم برویم؛ وقتی با او درباره مشکل و ابعاد سنگ بر اساس سونوگرافی گفتم خندید و گفت چیز خاصی نیست و قابل کنترل و حتی دفع است! وقتی هم درباره تجویز پزشک پیشین گفتم، اول تعجب کرد و بعد لبخند تلخی زد و زیر زبان چیزی گفت. به تجویز او، ما هرگز آن سنگ کوچک را عمل نکردیم و اکنون همه چیز کنترل شده است و من هنوز نمی دانم آن پزشک چرا به آن سرعت عمل تجویز کرد. شاید تشخیصش این بوده که با توجه به سن و سال، مراقبت های غذایی و دارویی موثر نخواهد بود، شاید؛ شاید هم برخی گمانه ها در خصوص سود قابل توجه عمل جراحی درست باشد.
این جا تخلف اصلا سخت نیست، مگر
خلاصه آن که امکان منفعت طلبی هست و الان، تقریبا هیچ راهی هم برای جلوگیری از آن نیست. نمی دانیم که تخلف یا منفعت طلبی رخ داده اما مطمئنیم که زمینه آن هست و اگر برخی مقید به اخلاق نباشند، می توانند از این زمینه سوءاستفاده کنند. به خصوص آن که مانند این داستان ها را کم نمی شنویم؛ از تجویز داروهای غیرضروری تا سزارین اجباری، ویزیت دسته جمعی و عواقب داروهای تقلبی. البته این مسائل فراگیر نیست (اگرچه زیاد هست)؛ توضیح این که بسیارند پزشکان دلسوزی که به سوگندنامه خود وفادارند و حق بیمار را زیرپا نمی گذارند. اما نمی توان چشم بر معدود افراد منفعت طلب هم بست. حرف از سلامت و حتی جان مردم است. بنابراین باید برای مقابله با منفعت طلبی و فساد همان یکی دو درصد هم آستین بالا زد و چه بهتر که خود جامعه پزشکی قدم پیش بگذارد. به ویژه آن که در موضوعاتی تخصصی چون پزشکی یا داروسازی، فهم تخلف، نه تنها برای عامه مردم، بلکه حتی برای بسیاری از ناظران و بازرسان هم غیرممکن یا بسیار سخت است. ایجاد ساز و کاری برای نظارت عمومی و البته پزشکان بر پزشکان ( و به طور کلی همه مردم و متخصصان بر حوزه های فسادخیز) و افشاگری آن ها علیه تخلفات، موثرترین راه مقابله با این گونه تخلفات است، اگر تنها راه حل نباشد. ممکن ساختن این نوع نظارت و افشاگری هم جز با فراهم کردن زیرساخت های قانونی و حمایتی لازم ممکن نیست. تجربیات جهانی نیز این موضوع را تایید می کند.
حوزه دارو، آزمایشگاه و پزشکی؛ بهشت سودجویان!
طبق گزارش وزارت دادگستری آمریکا، طی 30 سال گذشته (1987 تا 2016) در مجموع 48 میلیارد دلار بابت جریمه فسادهای کشف شده، به خزانه برگشته است. نکته جالب آن است که از این میزان، 31 میلیارد دلار مربوط به تخلفات و فسادهای حوزه سلامت و خدمات مربوطه است؛ یعنی چیزی حدود 65 درصد فسادها به این حوزه اختصاص داشته است! 35 درصد دیگر هم مربوط به فسادهای حوزه های دیگر مثل صنایع دفاعی و ... است.
25 میلیارد دلار فساد فقط در حوزه دارو
نمودارزیر، توزیع جریمه های اخذ شده از فسادهای کشف شده در حوزه های مختلف را نشان می دهد. چنان چه واضح است حوزه دارو، بیمارستان و آزمایشگاه ها، بهشت مفسدان بوده است. این آمار را نهاد «مالیات دهندگان علیه مفسدان» (TAF؛ برای آشنایی بیشتر به www.taf.org مراجعه کنید) ارائه کرده است. شاید بپرسید که چرا تخلفات و فساد در این حوزه نسبت به سایر حوزه ها تا این حد زیاد است؟
در توضیح حجم غیرقابل باور فساد در حوزه درمان و دارو حداقل دو دلیل اقتصادی قابل ذکر است:
1- اول این که، در حوزه بهداشت و درمان تقارن نداشتن اطلاعات بسیار شدیداست؛ یک طرف مردم عادی اند که کمتر شناختی از داروی مناسب، تجویز درست یا قیمت بهینه خدمات دارند و در طرف دیگر متخصصان و باتجربه ها که حتی ناظران را هم می توانند به راحتی دور بزنند! از مردم کمتر کسی اصطلاحات پزشکی را می فهمد و حتی نسخه ها را! در این حالت امکان و زمینه تخلف فراهم است؛ در قصه ابتدایی این نوشته، پزشک به راحتی توانست ما را درباره لزوم عمل متقاعد کند و ما آن جا حرفی برای گفتن نداشتیم.
2- دلیل دیگر آن است که معمولا مشتریان این خدمات، قدرت چانه زنی ندارند، مردم علاوه بر ضعف اطلاعات، در مواجهه با ارائه دهندگان خدمات درمان و دارو مضطر هم هستند؛ لذا راحت تر تن به قیمت های گزاف و ... می دهند. در ادامه از این بحث های ذهنی می گذریم و برای این که احساس و تصویر دقیق تری درباره این موضوع داشته باشید، نمونه هایی از این موارد و نحوه کشف آن را بررسی خواهیم کرد.
داستان هایی از کشف فساد توسط افشاگران
گزارش های بسیاری از فسادهای مختلف در حوزه درمان و دارو در آمریکا مخابره شده است. به خصوص آن که این کشور به خاطر وضع قوانین متعدد برای حمایت از افشاگران فساد، زمینه ای مناسب برای پیشگیری از تخلفات یا مقابله با آن ها را ایجاد کرده است. یکی از مهم ترین این قوانین، قانون "لینکلن یا (False Claims Act )" است. طبق این قانون که از سال 1863 در آمریکا وضع شده، گزارشگران یا سوت زنان تخلف، می توانند اعلام فساد یا تخلف کرده و ضمن پیگیری موضوع از حمایت های حاکمیتی برخوردار شوند و حتی جایزه بگیرند. چنان چه در سه ماجرای جذاب زیر خواهیدخواند، هرسه افشاگر فساد بعد از ناامیدی از مراجع مختلف و با استفاده از این قانون، توانستند فسادهایی را در حوزه درمان، آزمایشگاه و دارو اثبات کنند.
1- جیمز و صورت حساب های صوری بیمارستان توانبخشی
جیمز دیویج، (Jim DeVage) 30 سال از عمرش را در ارتش آمریکا کار کرده بود. او که در کهن سالی از خدمات بزرگترین بیمارستان توانبخشی آمریکا استفاده میکرد، وقتی صورت حساب فیزیوتراپی اش را دریافت کرد، شوکه شد. او در صورت حساب فهرستی از خدمات را ملاحظه کرد که هرگز بیمارستان برای او انجام نداده بود! به مدیران بیمارستان اعتراض کرد اما نتیجه ای نگرفت. در کشور ما معترضان در همین مرحله متوقف می شوند و پول را پرداخت می کنند. اما جیمز، سپس با مسئولان طرح سلامت همگانی آمریکا صحبت کرد اما افاقه ای نکرد. جیمز هم مثل بسیاری دیگر در این مرحله از پیگیری بیشتر ناامید شده بود تا این که از طریق یکی از دوستانش با یکی از قانون های سوت زنی " لینکلن" آشنا شد. جیمز هم در 83 سالگی به همراه دو نفر دیگر موضوع را پیگیری کرد و نهایتا توانست تخلف را اثبات کند. بیمارستان 325 میلیون دلار جریمه شد و جیمز و دوستانش 12 میلیون دلار جایزه گرفتند.
2- قیام یک آزمایشگاه دار علیه همکاران فاسد
کریس ریدل(Chris Riedel) بنیان گذار و مدیر یکی از سه شرکت بسیار سودده حوزه سلامت بود. رمز کار او هم این بود که محصولات و خدمات با کیفیت را با قیمت منصفانه به مشتریان عرضه کند. اما وقتی او کسب و کار خود را به کالیفرنیا گسترش داد با شرایطی عجیب مواجه شد. فرهنگ فساد، رشوه و قیمت گذاری نجومی، در آزمایشگاه های طبی این شهر به یک روال تثبیت شده و رایج، تبدیل شده بود اما برای او خفقان آور و غیرقابل تحمل بود. این فسادها به صورت گسترده ای بودجه طرح های حمایتی سلامت و بیمه ها را می بلعید. کریس در این شرایط سه راه بیشتر نداشت؛ کالیفرنیا را ترک کند، با مفسدان همراه شود یا این که از قانون لینکلن برای مقابله با همکاران خودش استفاده کند. او راه سوم را برگزید و علیه هفت آزمایشگاه بزرگ اقامه دعوا کرد. در سال 2008 میلادی مسئولان ایالتی کالیفرنیا که جدیت و البته د رستی ادعای کریس را دیدند، با او همراه شدند تا این که در سال 2011 آزمایشگاه Quest Diagnostic به 241 میلیون دلار جریمه محکوم و LabCorp نیز مجبور به پرداخت 49.5 میلیون دلار جریمه بابت تخلفات شد. پرونده پنج آزمایشگاه دیگر هنوز در دست بررسی است.
3- رسوایی شرکت دارویی به دستان کارمند خودش
دینش تاکور (Dinesh Thakur)، موقعیت مناسبی به عنوان رئیس بخش تحقیقات و کنترل کیفیت آزمایشگاه رانباکسی (Ranbaxy Laboratories) به دست آورده بود. در واقع او مدیریت کلیدی ترین بخش های یکی از 10 شرکت برتر دارویی-آزمایشگاهی جهان را کسب کرده بود. اما واقعیت های موجود در این شرکت با آن چه او در ذهن داشت، بسیار متفاوت بود. او در داخل شرکت، شاهد بی دقتی در تولید و سخت گیری نکردن در امر کنترل کیفیت بود. علاوه بر آن او بارها دید که در فرایند کنترل کیفیت، نمونه های باکیفیت تولیدشده در خارج از شرکت، با داروهای تولیدی شرکت جایگزین می شوند تا نتیجه آزمایش اثبات کیفیتِ داروها باشد! اما در واقع داروهای شرکت های دیگر تایید کیفیت می شد اما نتایج آزمایش کنترل کیفیت این گونه گزارش می شد که محصولات رانباکسی با کیفیت و عالی است! تاکور ابتدا تلاش کرد این موضوع را در داخل مجموعه حل کند و تخلفات صورت گرفته را با هیئت مدیره این شرکت هندی مطرح کرد اما گوش شنوایی برای حرف هایش نیافت.سرانجام وقتی که تاکور دید با این گونه تولیدات، سلامت بیماران در خطر است و ممکن است هر اتفاق غیرقابل پیش بینی رخ دهد، به قانون لینکلن متوسل شد. او یک فرم در خصوص تخلفات پر کرد و اداره غذا و داروی آمریکا و همچنین وزارت دادگستری این کشور به کمکش آمدند. ابتدا واردات داروهای تولیدی این شرکت به آمریکا ممنوع شد. بعد از پیگیری بیشتر موضوع توسط تاکور، در سال 2013، شرکت رانباکسی به پرداخت 500 میلیون دلار جریمه تن داد.
گزارش ها از تخلفات گسترده دارویی و پزشکی در ایران
اما آیا شرایط در ایران هم این گونه است؟ واقعیت این است که همه زمینه های این گونه تخلفات در کشور وجود دارد. به خصوص آن که در مقام مقایسه باید دقت کنیم که در آمریکا به خاطر وجود سیستم های ارزیابی و اعتبارسنجی پزشکان و همچنین سیستم نظارتی قوی تر، زمینه تخلفات کمی کاهش یافته است. علاوه بر آن، قوانین سوت زنی و افشاگری عمومی علیه تخلفات (که قانون لینکلن یکی از آن هاست) باعث شده است متخلفان همواره شمشیر گزارشگری و سوت زنی را روی سر خود ببینند و جز درباره فسادهای بزرگ، دست به ریسک نزنند. بنابراین باید بگوییم زمینه این تخلفات در کشور ما به مراتب بیشتر است. البته ممکن است به خاطر تقیدات اخلاقی، طیف گسترده ای از جامعه پزشکی و دارویی از این مسائل مبرا باشند، اما درصد اندکی متخلف در این حوزه هم قابل تحمل نیست.متاسفانه در کشور نه تنها قانون سوت زنی وجود ندارد بلکه طرح های آماری یا کیفیت سنجی خدمات پزشکی هم وجود ندارد تا برآوردی تقریبی از حجم تخلفات داشته باشیم. اما گفته های مردم آکنده از گلایه هاست و بعضا گزارش هایی هم در خصوص این تخلفات رسانه ای می شود. در ادامه برخی از آن ها را مرور می کنیم.
سزارین اجباری به خاطر پول و راحت طلبی!
یکی از این موارد، سزارین اجباری است. طبق برخی از گزارش های غیررسمی، در ایران آمارهای غیررسمی سزارین از مرز 90 درصد گذشته است. هرچند این آمار در طرح تحول نظام سلامت تاحدی کاهش یافت، اما همچنان سهم بالایی از زایمان ها به سزارین تعلق دارد. پزشکان برای دریافت هزینه بیشتر و تعیین زمان زایمان به میل خود، از سزارین استقبال کرده و مادران را به آن تشویق میکنند. این در حالی است که سزارین منجربه عفونتهای حین و بعد از انجام جراحی، صدمه به دستگاه ادراری، چسبندگیهای پس از عمل و کم شدن عمر شیردهی میشود و باید گفت در بسیاری از موارد انجام سزارین الزامی نیست.
ویزیت دسته جمعی!
درباره بی توجهی پزشکان به حقوق بیماران و ویزیت دسته جمعی هم کم نشنیده ایم. البته شاید گاهی اوقات این موضوع توجیه داشته باشد اما در برخی موارد که رعایت حریم خصوصی ضروری است اصلا قابل تحمل نیست. مثلا چندی پیش یکی از رسانه ها گزارشی منتشر کرد درباره یک متخصص زنان که سرش خیلی شلوغ است و هر چهار نفر را با هم ویزیت می کرد. یکی از مراجعان به این پزشک درباره سختی شرح بیماری در حضور جمع می گوید:«مادرم مطابق معمول وارد اتاق شد و من مات و سر درگم. برای همه به دلیل تکرار، این موضوع عادی شده بود که وضعیت جسمیشان را که جزو حریم خصوصی افراد محسوب میشود، در برابر دیگران بگویند و اسناد پزشکی که محرمانه بین بیمار و پزشک است را مقابل دیگران قرار دهند؛ از عکس گرفته تا نمونه آزمایش». طبیعتا پیشگیری از این گونه تخلفات چندان سخت نیست و کافی است امکان گزارش دهی علیه این گونه پزشکان و درج در پرونده آن ها فراهم شود.
تخلفات در قیمت گذاری: گران فروشی 300 درصدی!
از حوزه درمان هم که بگذریم، گزارش های مشابه بسیاری هم در حوزه دارو وجود دارد. یکی از تخلفات در حوزه دارو که در دیگر کشورها هم رایج است بحث قیمت گذاری غیرعادلانه یا "پوشاندن بهترین قیمت" است. چندی پیش سازمان دیده بان شفافیت و عدالت در گزارشی برخی اقلام دارویی را که به خاطر رانت ها و زد و بندهای موجود وارد کشور شده و با قیمت بسیار بالاتر از دنیا عرضه می شود، ارائه کرد. این موارد در جدول زیر خلاصه شده است.
نابیناشدن 52 نفر در اثر داروهای قاچاق
سازمان دیده بان شفافیت و عدالت نیز به کمک مردم و کارشناسان، اقدامات گسترده ای را برای کشف فسادهای این حوزه آغاز کرده است. نادران، نماینده سابق مجلس و عضو هیئت مدیره این سازمان به تازگی در تشریح یکی از تخلفات گفته است: توجه به برخی برندها و شرکتهای خاص {از سوی وزارت بهداشت} باعث ایجاد تفاوت قیمتها در بازار و بازار سیاه شده است و همچنین افزایش قیمت داروهای وارداتی، قاچاقچیان را ترغیب کرد که از کشورهای دیگر کالا وارد کنند؛ برای مثال یک نوع آمپول برای افراد مبتلا به بیماریهای چشمی از کشور ترکیه وارد ایران شد که همین دارو باعث نابینایی 52 نفر از مردم جامعه گردید و متأسفانه تابهامروز هیچ کس علیه این افراد اقدامی انجام نداده و از سازمان غذا و دارو نیز هیچ شکایتی صورت نگرفته است.
چاره چیست؟
اگرچه از این تک گزارش ها نمی توان قضاوتی درباره حجم تخلفات داشت اما پرواضح است که اولا زمینه آن وجود دارد، ثانیا تعداد قابل توجهی از این گزارش ها هست و ثالثا منطق اقتصادی و تجربیات جهانی نشان می دهد که این حوزه بسیار فسادخیز است. اکنون چاره چیست؟ با اطمینان باید گفت که ایجاد دستگاه های نظارتی متعدد یا رفتارهای پلیسی بیرونی چندان کارا نخواهد بود. بلکه راهکار آن است که امکان گزارشگری عمومی علیه تخلفات فراهم شود. قطعا تعداد متخلفان در این حوزه اندک و تعداد متخصصان و پزشکان دلسوز بسیارند. چنان چه تجربیات جهانی نشان می دهد، اگر با وضع قوانین حمایت از افشاگری (سوت زنی یا whistleblowing)، مردم، رسانه ها و متخصصان دلسوز را علیه متخلفان بسیج کنیم قطعا اتفاقات بزرگی خواهد افتاد.
*منظور از شرکت های رانتی، شرکت هایی هستند که به واسطه ارتباطات، دارو را با قیمت بالا ثبت می کنند و ضمن ارائه تخفیف به مشتری (جهت حفظ توان رقابتی با رقبا) مبالغ هنگفتی را از شرکت های بیمه ای دریافت می کنند. در برخی موارد فوق نیز قیمت مصرف کننده محصولات بالا نیست بلکه عمده گران فروشی از جیب صندوق های بازنشستگی و بیمه ها نقد می شود!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانش پور- روز گذشته همزمان با آغاز سال تحصیلی 97-96 رئیس جمهور و تعدادی از مسئولان با حضور در مدارس مختلف پایتخت زنگ آغاز به کار مدارس را در کنار دانش آموزان نواختند. حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی که در هنرستان دخترانه شهید مدرس پایتخت حاضر شده بود ضمن تاکید بر اهمیت تحمل افکار دیگران در محیط مدرسه پرسش مهر سال تحصیلی جدید را نیز با همین محتوا طرح کرد، با این مضمون که: « چگونه باید درمحیط مدرسه تحمل و احترام به افکار دیگران و اخلاق و ادب را تمرین کنیم؟» روحانی همچنین در بخش دیگری از سخنانش از محتوای کتاب های درسی انتقاد کرد.
در مدارس ما بر حفظیات تکیه شده است
رئیس جمهور با بیان این که نواختن زنگ آغاز سال تحصیلی، شروع حرکت به سوی پلهای جدید است، اظهار داشت: برای این که در آینده احساس بهتری نسبت به دوران تحصیل خود داشته باشیم لازم است مقدماتی در دوران تحصیل و مدرسه فراهم شود که این مقدمات از فضا و محیط تحصیلی تا رفتار مسئولان مدارس و همکلاسیها و نوع رفتار والدین و دانشآموزان را شامل میشود و در سالهای اخیر، چگونگی مواجهه ما با فضای مجازی نیز به این مؤلفهها افزوده شده است. وی ادامه داد: امروز اگر دانشآموز دارای 12 سال تحصیل ما را با یک دانشآموز کشور پیشرفته که او هم 12 سال تحصیل کرده، کنار هم قرار دهیم، میبینیم که دانسته های او بیشتر از دانشآموز ماست چرا که در مدارس ما بیشتر بر حفظیات تکیه شده است تا پرورش خلاقیتها و کسب مهارتها.
انتقاد به محتوای کتب درسی
رئیس جمهور در ادامه گفت: اولین درخواست من از آقای بطحایی حتی قبل از معرفی ایشان به عنوان وزیر به مجلس این بود که نظام آموزشی ما به گونهای اصلاح شود که دانشآموز فارغالتحصیل از دوره دوازده ساله تحصیلات ابتدایی و متوسطه حداقل یک کار و مهارت آموخته باشد تا اگر نخواست وارد دانشگاه شود، بتواند وارد بازار کار شود. وی با تاکید بر ضرورت اصلاح نظام آموزشی اظهارداشت: شاید این انتقاد من مقداری تند باشد، اما اگر نگاهی به کتب درسی دوران مدرسه امثال بنده در دهههای 30 و 40 بیندازیم، غیر از جلد و عکس و تغییرات شکلی مختصر، محتوای این کتب با کتب درسی امروز تفاوت چندانی ندارد. روحانی تصریح کرد: خواهش من و آن چه به عنوان سوال مهر امسال طرح خواهم کرد، این است که محیط مدارس و محیط آموزش را محیط تحمل نظرات و اندیشههای مختلف و متفاوت قرار دهیم، تا جوانانی تربیت کنیم که بهتر و بیشتر در خدمت تعالی کشور باشند. تحمل نظر مخالف یکی از شروط اصلی ایجاد فضای مناسب برای پرورش ذهنهای خلاق است. روحانی گفت: سوال مهر امسال این است که «چگونه محیط مدرسه را به محیط تحمل افکار دیگران و احترام به نظرات مختلف و اخلاق و ادب تبدیل کنیم و چگونه و با چه سبکی ارتقاء اخلاق و ادب و کسب توان تحمل بالاتر را تمرین کنیم؟»
نیازمند اصلاح هستیم
وزیر آموزش و پرورش نیز در این مراسم با اشاره به این که هنوز تا تبدیل مدارس به عرصه پرورش خلاقیت فاصله داریم، گفت: متأسفانه تمرکز اداری و ساختاری آموزش و پرورش مسیر اجرای برنامههای اصلاحی آموزشی و پرورشی را کند کرده است و بهره وری نظام آموزشی همچنان پایین است. سیدمحمد بطحایی اصلاح نظام آموزش و پرورش کشور را اولین برنامه وزارت آموزش و پرورش دولت دوازدهم عنوان کرد و اظهار داشت: مدرسه به عنوان کانون اصلی تربیت هنوز از جایگاه بایسته و واقعی خود فاصله دارد و نهادهای آموزشی همچنان منتظر دستورالعمل از نهادهای بالاتر هستند؛ مدیریت آموزشی نتوانسته مسیر تصمیم گیری را درست بشناسد و تمرکز شدید اداری و ساختاری نظام آموزشی سیطره خود را حفظ کرده و بهرهوری را کاهش داده است. بطحایی خاطر نشان کرد: در دولت یازدهم با وجود محدودیت اعتبارات تلاش زیادی برای تقویت انگیزه معلمان به کار گرفتیم، اما جامعه فرهنگیان همچنان امیدوار است که گامهای جدیتری برای رفع مشکلات معیشتی فرهنگیان برداشته شود.
ابتکار: آموزش مهارت «گفتوگو» یکی از کمبودهای آموزش و پرورش است
معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده نیز صبح روز گذشته همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید با حضور در دبیرستان دخترانه امامیه منطقه 12 تهران گفت: هم اکنون یکی از کمبودهای آموزش و پرورش مربوط به مهارتهای زندگی خصوصا مهارت «گفتوگو» است. معصومه ابتکار با بیان این که آغاز سال تحصیلی همچون آغاز سفر قهرمانی است تصریح کرد: هم اکنون قدرتمندترین کشورها آن هایی هستند که دانایی را توسط آحاد جامعه مانند دانش آموزان، محققان و پژوهشگران در جامعه ترویج میکنند. این افراد سفر زندگی را تبدیل به سفر قهرمانی کردند. وی گفت: در جامعه امروز آگاهی افراد باید در خدمت انسانیت، حق طلبی و آزادگی باشد. به همین دلیل باید عنصر اخلاق، عشق و محبت در کنار اهداف علمی دنبال شود.
نجفی: تلاش امروز دانشآموزان ضمانت آینده کشور است
شهردار تهران هم در آیین آغاز سال تحصیلی جدید در دبیرستان ماندگار البرز با تاکید بر این که تلاش امروز دانشآموزان ضمانت آینده کشور است، گفت: توجه دانشآموزان به سوابق فعالیت پایهگذاران این دبیرستان و تحصیلکردگان در این مدرسه ضروری است چرا که این دبیرستان در طول تاریخ محل تربیت بزرگانی بوده است. مرحوم دکتر مجتهدی به عنوان بنیان گذار این دبیرستان و بسیاری از نمایندگان مجلس، وزرا و بزرگان نظامی و انتظامی کشور از جمله تحصیل کردگان در این دبیرستان بودهاند. محمدعلی نجفی افزود: در شعارهای خود اعلام کرده بودم که در چهار سال آینده مردم باید در شهری آرام زندگی کنند و انسانها شرایط معنوی و فرهنگی جامعه را درک کنند و به بالندگی برسند و این ها همه در سایه برقراری آرامش در شهر میباشد. وی آسایش شهروندان را در گرو بهینهسازی حمل ونقل عمومی، مسکن مناسب و مواردی از این دست دانست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زهرا حاجیان - در شرایطی که مصوبه تغییر مدل تعرفه گذاری اینترنت ثابت همچنان درسازمان تنظیم مقررات درحال بررسی است وهنوزنهایی نشده است، وزیر ارتباطات عصر روز جمعه با انتشارتعرفه های جدید مخابرات ، از مشترکان درباره مدل جدید تعرفه ها نظرخواهی کرد . اجرای این تعرفه ها در قالب بسته های ترکیبی مکالمه و اینترنت از روز گذشته در دو استان قم و مازندران آغاز شده است.بررسی این تعرفه ها نشان می دهد، ایراد ترافیک محدود داخلی حذف ومکالمه داخل استانی رایگان نیز به علاوه دو مشوق کوچک مکالمه ای اضافه شده اما همچنان ۱۰ گیگ ترافیک بینالملل کم است و بستهها به صرفه نیست. در واقع در این بستهها مکالمه داخل استانی نامحدود به صورت رایگان در نظر گرفته شده است که میتواند یک مشوق تلقی شود و قرارگرفتن این دو ویژگی (ترافیک داخلی نامحدود رایگان و مکالمه داخل استانی رایگان) مدل ارائه سرویس را تا حدی به مدل کشورهای پیشرو نزدیک میکند؛ اما ارائه تنها 10 گیگ ترافیک بین الملل به کاربران معمولی و سپس فروش هر گیگ به قیمت تا 1800 تومان به صرفه نیست. نکته اصلی که باعث می شد این بسته به صرفه و مورد پسند باشد، ارائه حداقل 20 گیگ ترافیک بین الملل با همین قیمت است.
معاون امور مشتریان مخابرات در گفت و گو با خراسان با اعلام جزئیات تعرفه سه بسته ترکیبی اینترنت بین الملل، داخلی و مکالمه تلفن همراه وثابت خاطرنشان کرد : این سرویس ترکیبی بر اساس سرعت قیمت گذاری و در دو استان مازندران وقم به صورت آزمایشی اجرایی شده و بر اساس برآورد ها،تعرفه های پیشنهادی از میانگین جهانی 70 تا 80 درصد کمتر است و بسیاری از کشورها چنین حجمی را حدود 70 دلار عرضه می کنند.
وی ادامه داد :نقطه عطف در این تعرفه گذاری، استفاده ازپهنای باند داخلی است که محدودیتی نداردومشترک می تواند به هر میزان که نیاز دارد، از پهنای باند داخلی استفاده کند. 500 سایت داخلی پرمصرف اعلام شده اند که می توانند از پهنای باند داخلی استفاده کنند در حالی که در گذشته مشترکان می توانستندصرفا20 گیگ، یعنی دو برابر پهنای باند بین الملل از اینترنت داخل استفاده کنند؛ اما با تعرفه گذاری جدید مشترکان می توانند به صورت دلخواه از اینترنت داخل استفاده کنند. براین اساس در مدل جدید 10 گیگ حجم ترافیک بین الملل با سرعت دو مگ 22 هزار تومان ،هشت مگ 31 هزار تومان ؛ 16 مگ 40 هزار تومان و 50 مگ 50 هزار تومان قیمت گذاری شده است . مشترکان همچنین با این بسته های ترکیبی که شامل مکالمه نیز می شود، می توانند 60دقیقه مکالمه بین استانی، 30 دقیقه مکالمه تلفن همراه و مکالمه نامحدود درون استانی داشته باشند. به گفته وی،با دریافت بازخوردهای مشترکان از مدل جدید،تعرفه ها به صورت گسترده در استان های دیگر نیز اجرایی خواهد شد. صادقی معاون تجاری مخابرات نیز در گفت و گو با فارس دراین باره گفت: سه بسته تعرفه هاهر یک شامل چهار سطح سرعت دو مگابیت برثانیه، هشت مگابیت بر ثانیه، 16 مگابیت بر ثانیه و 50 مگابیت برثانیه است که بسته اول شامل ترافیک داخلی (کشوری، مخابرات و 500 سایت پرمصرف و پربازدید داخلی) با میزان استفاده دلخواه (تعبیری از نامحدود) است که ماهانه 7500 تومان قیمت دارد.بسته دوم شامل ترافیک داخلی (کشوری، مخابرات و 500 سایت پرمصرف و پربازدید داخلی) با میزان استفاده دلخواه به همراه مکالمه داخل استانی به میزان دلخواه (تعبیری از نامحدود) است که ماهانه 10 هزار تومان قیمت داردو بسته سوم شامل 10 گیگ ترافیک بینالملل، ترافیک داخلی (کشوری، مخابرات و 500 سایت پرمصرف و پربازدید داخلی) با میزان استفاده دلخواه، 60 دقیقه مکالمه بین استانی رایگان و 30 دقیقه مکالمه ثابت به همراه اول رایگان است که ماهانه 22 هزار تومان قیمت دارد.هر سه بسته سرعت بیس (بر پایه سرعت) هستند که در چهار سطح سرعت دو مگابیت برثانیه، هشت مگابیت بر ثانیه، 16 مگابیت بر ثانیه و 50 مگابیت برثانیه تعریف شده اند و در بسته سوم سرعتها قیمت ها به ترتیب 22 هزار تومان، 31 هزار تومان، 40 هزار تومان و 50 هزار تومان است.اسدی سخنگوی رگولاتوری نیز در گفت و گو با خراسان با بیان این که تعرفه های پیشنهادی مخابرات جنبه آزمایشی دارد، تصریح کرد : این تعرفه ها هنوز نهایی نشده و سازمان تنظیم مقررات منتظر نظرات مشترکان است تا بر اساس آن تصمیم گیری شود .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طاهری- حضور علی لاریجانی در کنار رئیس دولت اصلاحات در مراسم عزاداری شب اول محرم و وداع با پیکر آیت ا... راستی کاشانی در حسینیه جماران خبر ساز شد. این هم نشینی از سوی تحلیل گران نقد و ارزیابی شد و برخی آن را با هدف انتخابات 1400 تحلیل کرده اند.
براساس تصاویر منتشر شده از این مراسم علاوه بر علی لاریجانی و سید محمد خاتمی، عبدالعلی علی عسکری رئیس سازمان صداوسیما، حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی و آیت ا... امامی کاشانی نیز در این مراسم حضور داشتند.
به گزارش جماران همچنین جمعی از فرماندهان با سابقه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جمله سردار سیف اللهی، سردار احمد وحیدی، سردار محمدباقر ذوالقدر، سردار حسین نجات و... در این مراسم حضور داشتند.
4 احتمال درخصوص تصویر لاریجانی و خاتمی به روایت مدیر مسئول روزنامه جوان
عبدا... گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان در یادداشتی در کانال تلگرامی خود در تحلیل این ماجرا چهار احتمال را برشمرد: «ممکن است نتوانسته دعوت سید حسن را رد کند»، «ممکن است سناریو سازان، خاتمی را دیرتر وارد جلسه کرده باشند و کنار وی قرار داده باشند»، « محتمل است این هم قاب شدن با اطلاع از قصد جبران خاتمی و تعدیل حصر رسانه ای وی باشد و لاریجانی با آگاهی از این خبر درصدد پیشتازی و بهره برداری برای خود باشد» و «محتمل است که لاریجانی برای۱۴۰۰دنبال جابه جایی سبد رای باشد.»
گنجی در ادامه تصریح کرده است: آن چه حتمی و قطعی است این که لاریجانی از بعد فکری و معرفتی اصلاح طلب نخواهد شد اما برای مهندسی ذهنی و ادراک سازی با هدف حرکت به سمت یک سبد بزرگ تلاش می کند. کبری آسوپار از فعالان رسانه ای هم در کانال تلگرامی خود در این خصوص نوشت: «شواهد میگوید لاریجانی خیلی وقت است خطش را جدا کرده است و قدم به قدم به سویی دیگر میرود. گرچه برخی بداخلاقیهای جریان انقلابی با لاریجانی، در سوق دادن او به سوی اعتدالیون و بعد اصلاحطلبان موثر بوده است، اما آن چه امروز در نزدیکی او به مخالفانش نقش اصلی را ایفا میکند نه از جنس عقیده، بلکه از جنس قدرتطلبی است». وی با بیان این که لاریجانی خیلی وقت است در سیاست داخلی به جناح ما(اصولگرا) تعلق ندارد، گفت: «جریان انقلابی باید بی اعتنا به لاریجانی، به کار خویش بپردازد. » علی قلهکی دبیر سیاسی روزنامه افکار هم در این باره نوشت: « انتخابات ۱۴۰۰برای علی لاریجانی، از فردای ۲۹ اردیبهشت۹۶ آغاز شده است.
ترمیم چهره وی از"لاریجانی سیما"به "رئیس قوه خاتمی دوست" با قوت در دستورکاره!» کیان پور خبرنگار ایلنا هم در توئیتر نوشت: «باورش بسیار سخت است که علی لاریجانی «ناخواسته» یا «نادانسته» جایی برود و کناری بنشیند!» کاربری دیگر نیز در توئیتر با انتشار تصویر این دیدار نوشت: «خدمتی که لاریجانی به خاطردیدارش باخاتمی به اصلاحات کرده رو، روحانی درطول این چهار سال نکرده، مزد این خدمت لاریجانی سال ۱۴۰۰ پرداخت می شه». فرشاد مهدی پور مدیر مسئول روزنامه صبح نو نیز در این باره در توئیتر نوشت: «رئیس مجلس با این منطق از احمدی نژاد برای تحلیف دعوت نکرد که هیچ رئیس جمهور سابقی را دعوت نمی کند؛ حالا در جماران جبران کرد وکنار خاتمی نشست.»
رسایی: تعجب ندارد!
به گزارش انصاف نیوز، «حمید رسایی» هم با بازنشر این عکس نوشت: «...برخی از بودن لاریجانی در کنار خاتمی تعجب کردهاند! تعجب ندارد، لاریجانی در اوج فتنه و کودتای سال ۸۸ حاضر به صف بندی در برابر این جماعت نشد، چرا حالا این کار را بکند؟».
انصاف نیوز: حرکتهای لاریجانی را باید رصد کرد
انصاف نیوز همچنین نوشت: «حرکتهای لاریجانی را باید رصد کرد. از همین امروز، تا شش ماه مانده به انتخابات سال ۱۴۰۰ او هیچ کاری را بدون رسیدن به آن هدف انجام نمیدهد. به خبری که محمدرضا خاتمی هفته گذشته درباره همراهی لاریجانی در موضع رفع حصر داد هم باید توجه کرد. لاریجانی تلاش میکند، تا خودش را به فهرست برنده نزدیک کند.» هنوز مشخص نیست آیا رئیس مجلس این احتمال را می داد که حضور در یک مراسم برای او این قدر حاشیه بسازد یا نه؟ به هر حال در روزهای آینده باید دید او در این باره توضیحی خواهد داد یا با سکوت خود، تفسیر این کار را به آینده موکول خواهد کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.