خانه ام ابری ست
یکسره روی زمین ابری ست با آن
از فراز گردنه، خرد و خراب و مست
باد می پیچد
یکسره دنیا خراب از اوست
وحواس من
آی نی زن، که تو را آوای نی برده است دور از ره کجایی؟
خانه ام ابری ست اما
ابر بارانش گرفته است
در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم ،
من به روی آفتابم
می برم در ساحت دریا نظاره
و همه دنیا خراب و خرد از باد است،
و به ره ، نی زن که دایم می نوازد نی، در این دنیای ابر اندود
راه خود را دارد اندر پیش
نیما یوشیج
با تو پرواز در آن سوی رهایی زیباست
بی تو عالم قفس بسته تنهایی من
آسمانی و تو را نیست کرانی پیدا
گوشه ای دیده ز تو وسعت بینایی من
نصراله مردانی
دلم گرفته از این آسمان دودآلود
از این تراکم غربت به زیر چرخ کبود
از این سموم نفس سوز و این تراخم اخم
از این هوای پر ازسرب و نای دوداندود!
یدا... گودرزی
به حرمت نان و نمکی که با هم خوردیم
نان را تو ببر
که راهت بلند است
و طاقتت کوتاه!
نمک را بگذار برای من!
می خواهم
این زخم
تا همیشه تازه بماند!
شمس لنگرودی
روزی هزار مرتبه بازنده می شوم
از بازی ظریف تو شرمنده می شوم
این بار فرق می کند اما به شوق برد
آماده جدال درآینده می شوم
صادق حسینی
به جنگ که فکر می کنم
زخمی می شوم
به کویر که فکر می کنم
تَرَک بر می دارم
به آسمان که فکر می کنم
پایین می افتم
و هر وقت به جنگل می اندیشم
گله ای از گوزن ها
از رویم رد می شود
جرئت فکر کردن به تو را ندارم
دریا
نام عمیقی برای یک معشوقه است
و من
هیچ وقت شنا کردن بلد نبوده ام
بابک زمانی
از کشت عمل بس است یک خوشه مرا
در روی زمین بس است یک گوشه مرا
تا چند چو کاه گرد خرمن گردیم
چون مرغ بس است دانهای توشه مرا
فروغی بسطامی