بعضیها، تنها راه شناختشان از آدمها مُهر و قالبهای ذهنیشان است؛ درواقع هیچ تلاشی برای شناختن دیگران نمیکنند و کارشان با تصورات قالبیشان از جنسیت، قومیت، ملیت، شرایط خانوادگی آدمها و چیزهایی مثل این، راه میافتد. ندیده و نشناخته به همه تکفرزندها، برچسب لوس و ننر میزنند؛ بهنظرشان همه پولدارها مالمردمخورهای نازپرورده هستند؛ و همه مردم یک شهر را خسیس یا عنق و بدخلق یا مهماننواز و خونگرم میدانند. «دخترها» هم در ذهن این افراد، مساوی هستند با کلیشههای خودساختهشان؛ وابسته و زودرنج و محتاج توجه و بیدستوپا. خصلت کلیشهها این است که توی ذهن نمیمانند؛ بر زبان جاری میشوند، زخم میزنند، ناامید میکنند و برای تأیید خودشان از مانع ساختن و محدودکردن ابایی ندارند. پرونده امروز، به مناسبت سالروز تولد حضرت فاطمهمعصومه(س) و روز دختر گفتوگو با دخترانی است که باورهای کلیشهایِ منفی درباره خودشان را از بین بردهاند؛ کارشان البته اصلا راحت نبوده. رویا، سایه، سهیلا، فاطمه و خیلی دیگر از دخترها برای مبارزه با این باورها، جنگها کردهاند. برای همین تصمیم گرفتیم ضمن تبریک این روز فرخنده به دخترخانمها، این پرونده را به همه کسانی که دخترها را خوب نمیشناسند، تقدیم کنیم.
گفتوگو با یک دختر مخترع
تلاش و سماجتی که نتیجه داد
از آن زمانی که دخترها اجازه درس خواندن نداشتند و کارهای مهم دنیا روی انگشت مردها میچرخید، از وقتی واژههای دانشمند و مخترع فقط و فقط زیبنده اسمهای مردانه بود سالها گذشته. حالا دخترها -خیلیهایشان- بدون دغدغه جنسیت، دانشمند و مخترع میشوند و هیچ کار مهمی را لنگ نمیگذارند؛ اگر هم هنوز کسی پیدا شود که دیدن موفقیتشان را خوش نداشتهباشد، بلدند چطور بیبحث و جدل و با نمایش توانمندیهایشان، غائله را ختم به خیر کنند. درست مثل «سهیلا روشنی». سهیلا، مخترع دهه شصتی اهل تهران، وقتی داشت روی اختراع هیجانانگیزش کار میکرد کلی حرف مأیوسکننده شنید؛ قبلتر توی دانشگاه هم بعضی استادها بهش میگفتند دختر را چه به این کارها؟ سهیلا اما قویتر از آن است که جا بزند. سهیلا کارشناسی بازرگانی خوانده، دانشجوی ترم آخر مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد تهران است و یک سوئیچ هوشمند طراحی کرده.
قصه سهیلا از زبان خودش: من توی یک شرکت بازرگانی کار میکنم، کارم واردات قطعات یدکی خودروی سنگین است. من و خیلیهای دیگر، زمان زیادی را در رفتوآمد و ماندن توی ترافیک از دست میدهیم. این دغدغه زمان از دسترفته و شناختم از خودرو باعث شد به فکر اختراع سوئیچ هوشمند بیفتم؛ سوئیچی که همیشه همراه آدم باشد و بتواند مجموعهای از اطلاعات ضروری را در زمانهای مرده دراختیار فرد قرار بدهد؛ اطلاعات مربوط به سلامت جسمانی، سلامت خودرو، حسابهای بانکی، ترافیک روزانه، وضعیت راهها و چراغ قرمز. در بسیاری از کشورها استفاده از سیستم wave (طول موج) که با گوگلمپ کار میکند برای آگاهی از وضعیت راهها، شیوه رایجی است. سیستمی که من اختراع کردم با سیستم آراِفآیدی کار میکند و غیر از پشتیبانی این امکان، دست یابی به دیگر اطلاعات ضروری را فراهم میکند. این سوئیچ هوشمند به ماهواره وصل میشود و اطلاعات را روی گوشی یا شیشه جلوی خودرو که با لمس انگشت کار میکند، نمایش میدهد. بهدلیل رعایت ایمنی، تمرکزمان بیشتر روی شیشه خودرو است تا کاربر، نه هنگام رانندگی بلکه فقط وقتی پشت چراغ قرمز توقف کرده به اطلاعات دسترسی داشتهباشد. دست یابی به اطلاعات مربوط به سلامت شخصی هم با حسگرهای موجود در سوئیچ و روی صندلی خودرو، ممکن میشود. این اختراع برایم تشویقها و پاداشهایی هم داشته؛ دو مدال طلا از مالزی و کره جنوبی،یک مدال نقره از مسابقات سیلیکونولی آمریکا، جایزه ویژه مسابقات (I TEX 2018) مالزی و جایزه ویژه مسابقات اختراعات زنان در کره جنوبی. خلاصه که اوضاع سوئیچ هوشمند خوب است و به مرحله ثبت جهانی رسیده اما از همان اول همهچیز اینقدر خوب و خوش نبود. وقتی داشتم روی این اختراع کار میکردم، غیر از استادم کسی خبر نداشت، حتی خانوادهام. از همه پنهانش کردم چون طبق تجربه میدانستم همه میگویند شدنی نیست و دختر را چه به خودرو! همانطور که در محل کارم، روزهای اول با مشکل مواجه بودم. کسی حضور من را در شرکت واردات قطعات خودرو نمیپذیرفت. مشتریها وقتی برای سفارش زنگ میزدند و صدای من را میشنیدند فکر میکردند خطروخط شده، بعضیها تلفن را قطع میکردند، بعضیها کنایه میزدند که فقط ماندهبود پای خانمها به صنعت خودرو باز شود. توی دانشگاه هم از این حرفها کم نشنیدم. حتی وقتی برای اختراعم جایزه گرفتم بعضی استادها گفتند بهتر نبود وقتت را صرف کارهای بهتری میکردی! ولی مگر قرار است با این چیزها ناامید شوم؟ من در یک خانواده سنتی بزرگ شدهام با اینوجود از 17سالگی در شرکت پدرم کار کردهام؛ اصلا راحت نبود، کلی جنگیدم تا راضی شدند بروم سراغ شغل محبوبم.
در خانواده به تو بهعنوان یک دختر چه چیزی یاد دادهاند؟ مادربزرگ مرحومم به من و خواهرهایم میگفت یک دختر باید همهفن حریف باشد. یادم میآید بچه که بودیم، یکبار میخواستیم اتاقمان را رنگ کنیم. منتظر نقاش بودیم. مادربزرگم آن روز خانه ما بود، گفت رنگ کردن یک اتاق اینقدر کار سختی است که معطل ماندید کسی برایتان انجام بدهد؟ مادربزرگ بود که به ما یاد داد به کسی وابسته نباشیم، حرفها و نصیحتهایش هنوز توی گوشم است. من هم اگر روزی، دختری داشتهباشم به او یاد میدهم جسارت، پشتکار و لطافت را همزمان داشتهباشد؛ میخواهم بفهمد این ویژگیها هیچ منافاتی با هم ندارند.
روز دختر دوست داری چه هدیهای بگیری؟ سفر به ژاپن. همیشه دلم میخواسته فصل بهار را ژاپن باشم و شکوفههای گیلاس منحصربهفردش را از نزدیک ببینم.
گفتوگو با حافظ و مدرس قرآن
خوشحال و راضی، در مسیر نور
18 سالگی، در روال معمول زندگی سنِ سرِ کلاس نشستن و یادگرفتن است؛ «فاطمه علیآبادی» دختر دهه هفتادی اهل مشهد در این سنوسال اما نه پشت میزوصندلی که در جایگاه استادی قرار دارد. فاطمه، کمسنترین استاد قرآن در استان خراسان رضوی است و باوقار یک معلم جاافتاده، شاگردهای کوچک و بزرگش را به نور قرآن مزین میکند.
قصه فاطمه از زبان خودش: خواهر بزرگم، کل قرآن را حفظ کردهبود. آنقدر برایم از خوبیهای حفظ قرآن گفت که منِ 13 ساله تصمیم گرفتم یکسالی از مدرسه مرخصی بگیرم و حافظ شوم. همه وقتم، وقف قرآن شدهبود؛ صبح تا ظهر سر کلاس میرفتم و بعدازظهر تا شبم به تمرین و مرور قرآن میگذشت. یکسال، هر روز و بهصورت فشرده تمرین کردن، از بیرون سخت بهنظر میرسد اما من فقط شیرینی و لذت تجربه کردم. بعد از حفظ، در آزمون سازمان تبلیغات اسلامی شرکت کردم و مدرک لیسانس علوم قرآنیام را گرفتم. بعد از آن تدریس شروع شد. افتادهبودم در مسیر روشنی که بیرون رفتن از آن، سخت و ناممکن بود. حالا چند سالی میشود که مربی حفظ و روخوانی و تجوید قرآن هستم. شاگردهایم از دختربچههای هفتساله هستند تا خانمهای 50 ساله. با هم حفظ دستهجمعی کار میکنیم. خوبیاش این است که حفظ سنوسال ندارد، هرکسی از پسش برمیآید حالا یکی زودتر و آسانتر، یکی سختتر و دیرتر. اگر سر کلاس حس کنم کار برای بعضیها سخت شده و انگیزهشان افت کرده، از روایات ائمه معصومین (ع) درباره حفظ قرآن برایشان میگویم؛ شنیدن آثار و برکات حفظ، انگیزه و انرژیشان را تجدید میکند. کسانی را هم که خیلی قرآن نمیدانند، یعنی حتی روخوانی و روانخوانی بلد نیستند، با قصه و حکایت آرامآرام با قرآن آشنا میکنم بعد میرویم سراغ حفظ. شاید بعضیها معلمِ کمسنتر از خودشان را جدی نگیرند، در کلاسهای من اما اینطور نیست؛ خانمها سر کلاس من، همانقدر جدی هستند و احترام قائلاند که دربرابر یک استاد بزرگ سال. آنها همان چیزی را درک میکنند که من چندسال پیش موقع شروع حفظ تجربه کردم و تا همیشه همراهم است؛ برکت قرآن در زندگی. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «قرآن را بخوانید و حفظ کنید چراکه خداوند قلبی را که قرآن در آن جای گرفته، عذاب نمیکند». نجات از عذاب، داشتن حق شفاعت، بهرهمندی از عقل و درامان بودن از بلا فقط تعدادی از آثار همراهی با قرآن است. همچنین میگویند درجات بهشت به تعداد آیات قرآن است و کسی که قرآن را حفظ کند، در بالاترین درجات بهشت جای دارد. من هرکسی را که خیلی دوست داشتهباشم به حفظ قرآن ترغیب میکنم.
در خانواده به تو بهعنوان یک دختر چه چیزی یاد دادهاند؟ بهترین چیز؛ مأنوس بودن با قرآن را به من آموخته اند .من هم اگر روزی دختری داشتهباشم دلم میخواهد دستش را توی دست قرآن بگذارم و بهوسیله قرآن بیمهاش کنم.
روز دختر دوست داری چه هدیهای بگیری؟ سفر به کربلا.
گفتوگو با اولین دختر شعبدهباز ایران
یک موفقیت واقعی؛ نه تردستی، نه چشم بندی
بخشی از خوشیِ بچگیمان را مدیون شعبدهبازها هستیم. آنها که با لباسهای براق و کلاههای عجیب، پیش چشمهای حیرتزده تشنه جادویمان هر غیرممکنی را ممکن میکردند. آن تردستهای تروفرز، طبق قانونی نانوشته همگی مرد بودند تا اینکه سروکله «سایه» پیدا شد. «سایه رحمتی»، دختر دهه شصتی اهل بجنورد که برای شعبدهباز شدنش سختیهای زیادی تحمل کرده، حالا پیش چشمهای کنجکاو بچههای امروز تردستی میکند؛ شاید شعبدهبازی برای بچههای این دوره و زمانه دیگر تبدیل غیرممکن به ممکن نباشد، شاید حتی خیلی از ترفندهایش را در فضای مجازی دیدهباشند اما حضور دختری روی سِن شعبده بازی، باوجود همه اذیت و آزارها، غیرممکنی است که سایه ممکنش کرده و دیدنش برای هر بچه و حتی بزرگ سالی ضروری است.
قصه سایه از زبان خودش: بیشتر کودکیام در خانه مادربزرگم، به کتاب خواندن و تمرین خوشنویسی گذشت. سهرابسپهری و نیمایوشیج میخواندم و شنیدن صدای قرآن آرامم میکرد. دوست داشتم قرآن را با صوت بخوانم اما از پسش برنمیآمدم. یکروز قلم را برداشتم و از روی قرآن مادربزرگم سوره «الرحمن» را کتابت کردم. پدرم که برگه را دید فکر کرد از قرآن کنده شده، باورش نمیشد دستخط من باشد. عاشق این کار شدم و حالا هم درحال کتابت هفتمین قرآن به سبک «عثمان طاها» هستم. بازیگری و اجرا رویای آنروزهایم بود، چندباری تست بازیگری دادم. یکبار قبول شدم، آن هم برای نقش اصلی. روز بعد سراپا شوق رفتم سر تمرین. استاد بهم گفت هیچ استعدادی در هنرپیشگی ندارم و بهتر است وقتم را تلف نکنم. با گریه زدم بیرون، باورم نمیشد. خودش قبولم کردهبود. منتظر ماندم تا کلاسش تمام شود، ماجرا را ازش پرسیدم و فهمیدم پدرم بهش گفته دستبهسرم کند. این شد که تصمیم گرفتم بروم سراغ نمایشی تکنفره که به هیچکس نیازی نداشتهباشم. یکبار در مراسمی، توجهم به شعبدهبازی جلب شد. برنامه که تمام شد رفتم پیش شعبدهباز و گفتم همه حقههایت را فهمیدم. خندید. چندتا از رازهایش را لو دادم تا باور کند. از علاقهام به شعبده گفتم. گفت امکان ندارد، در ایران شعبدهباز مستقل خانم نداریم. خب که چی؟ این که نشد دلیل. تمریناتم را از همان روز شروع کردم. بسته آموزشی و این چیزها که نبود اما خیلی زود پیشرفت کردم. مشکلات اما تازه بعد از این شروع شد؛ به سختی به من مجوز میدادند؛ بعضی از همکاران پیش کسوت هم که تحمل نداشتند یک دختر جوان شهرستانی را درصدر خبر شعبده ببینند، شروع کردند به سنگاندازی. تهدید هم شدم حتی! با اینهمه حالا 12 سال است که بهصورت حرفهای در داخل و خارج کشور برنامه دارم. البته دوسالی میشود که بیکارم؛ میگویند بخشنامه آمده از هنرمندان خانم در استیج استفاده نشود. تا قبل از این بخشنامه اوضاع خوب بود، تنها بانوی شعبدهباز ایران بودم و درآمدم آنقدری میشد که بتوانم دستی هم در کار خیر داشتهباشم. حالا ورق برگشته، اجرای مستقل هم نمیتوانم داشتهباشم چون حامی مالی میخواهد و چه کسی حامی مالی یک خانم میشود؟ با اینهمه ناامید نمیشوم. اگر قرار به جا زدن بود باید آنروزی که به اداره ارشاد رفتم و دربرابر درخواست کار مسخرهام کردند، بیخیال شعبده میشدم؛ بهشان گفتم شعبدهبازم، گفتند شما خانمها همه شعبدهبازید که حقوق شوهرانتان را غیب میکنید. دو سال بعد همان مسئولان دعوتم کردند برای اجرا. اهل فرارکردن از سختی هم نیستم که اگر بودم سال گذشته وقتی مدیربرنامه کنسرتهای بزرگ ترکیه بهم پیشنهاد همکاری و اقامت داد، قبول میکردم؛ یا وقتی یک خبرنگار خارج نشین پیام داد اگر از محدودیتهایم در ایران گلایه کنم میتواند خیلی راحت برایم اقامت بگیرد، از دستش عصبانی نمیشدم. من فقط دلم میخواهد بیدردسر کاری را که دوست دارم، انجام بدهم. همین.
در خانواده به تو بهعنوان یک دختر چه چیزی یاد دادهاند؟ مادرم به من صداقت و صبوری را آموخت. روزی که تصمیم گرفتم از بجنورد بروم، مادرم در آغوشم کشید و گفت بدون وضو به تو غذا ندادهام، درست زندگی کن.
روز دختر دوست داری چه هدیهای بگیری؟ خیلی دوست دارم یکبار پدرم هدیهای بهم بدهد، حتی یک شاخه گل. اگر این اتفاق بیفتد، یکروز تمام از خوشحالی گریه خواهمکرد... غیر از این، چندوقتی است دلم کربلایی شده و یک فیش کربلا حسابی خوشحالم میکند.
گفتوگو با یک دختر نینجا
به لطافت گل، به سختی فولاد!
«مگر دخترها هم نینجا میشوند؟ توی کدام فیلم و سریال و کارتون دیدی ستاره سَمی از جیب یک دختر دربیاید؟ نینجا مرد است، مردی شکستناپذیر که همه را یکتنه حریف است». حالا هی بگو چیزهایی که دیدهای قصه بوده. هی بگو «نینجوتسو» یک رشته ورزشی و یک سبک زندگی است و مرد و زن نمیشناسد. هی بگو دست از این خطکشیها بردار، به خرج بعضیها نمیرود که نمیرود. من که زورم نمیرسد اما یک دختر نینجا شاید بتواند این کلیشهها را بشکند. «رویا دیوَکان» دختر دهه هفتادی اهل بروجرد، یک نینجای واقعی است؛ از آن دخترهای پرشروشور ماجراجو که خستگی نمیشناسد. گرفتن مربیگری 15رشته ورزشی و فعالیت بهعنوان بادیگارد کارهای روتین و دمدستی رویاست، او توانسته در استان لرستان، آموزش رشته رزمی نینجوتسو را برای اولینبار برای خانمها راه بیندازد و حالا تنها مربی این رشته در استان لرستان است.
قصه رویا از زبان خودش: من، نینجا یا درستتر بگویم «کونوئیچی» هستم؛ در رشته «نینجوتسو» به مردها «نینجا» میگویند و به زنها، «کونوئیچی». اما چون کلمه نینجا شناختهشدهتر است من را هم به همین اسم صدا کنید. نینجاها ترس ندارند، خشن نیستند و با کسی هم سر جنگ ندارند. نینجوتسو ورزش رزمی و چیزی بیشتر از آن است؛ راهی است برای پیداکردن نقاط ضعف جسمی و روحی و تقویت نقاط قوت. ما در این ورزش، 18 هنر یاد میگیریم؛ با دقت به محیط نگاه کردن، شناختن تواناییهای روحی و جسمی، تمرینات بدنسازی، کاربرد سلاحهای سنتی و مدرن، شناخت علم شیمی، آشنایی با علم ستارگان، جهتیابی، حرکات آکروباتیک، عکسالعملهای صحیح دربرابر محرکهای ناگهانی و... . این مجموعه شگفتانگیز از توانایی و مهارت، من را تشویق کرد که بروم سراغ نینجوتسو. قبلش کلی رشته ورزشی دیگر را امتحان کردهبودم؛ شنا، اسکیت، آمادگی جسمانی، توی 15تایش مدرک مربیگری گرفتهبودم؛ پرورش اندام، ایروبیک، تیآرایکس اما نینجوتسو دنیای دیگری بود. در شهر من، جایی برای آموزش این رشته به خانمها وجود نداشت. مجبور بودم بروم تهران. وقتی نینجوتسو را یاد گرفتم، دلم خواست آموزش این رشته را در لرستان برای خانمها راه بیندازم. همه میترسیدند. یک خانم، رزمی کار کند؟ نینجا بشود؟ توی صفحه شخصیام عکس و فیلم میگذاشتم تا شاید نگاهشان درباره این ورزش تغییر کند، برایم مینوشتند خانمها را چه به این کارها! کلی طول کشید تا هم خانمها به خودباوری رسیدند و هم دیگران، به ما اعتماد کردند. حالا من 100 نفر هنرجو دارم و خیلیها ما را میشناسند؛ سال گذشته عکس و خبر زنان نینجای بروجرد را همه خبرگزاریهای مهم داخلی و خارجی کار کردند. رسیدن به چنین روزی، اصلا راحت نبود. خستگی اما دوروبر ما پیدایش نمیشود؛ من هر روز، از 6:30 صبح تا 8 شب تمرین میکنم؛ 9تا12 شب برنامه ورزشی مینویسم، بعدش تا 2 مطالعه میکنم. ساعت 2 میخوابم تا 6 صبح که دوباره کار و تمریناتم شروع میشود. این انرژی و حال خوب را از نینجوتسو دارم که هنری است به لطافت گل، به سختی فولاد و به تندی رعد. هنرجوی سه، چهارسالهای داشتم که خیلی گوشهگیر و خجالتی بود؛ بعد از سه چهارماه تمرین، وارد سالن که میشد با همه دست میداد. هنرجوی مسنی دارم که دخترش همسنوسال من است و با علاقه میآید سر تمرین. در این رشته محدودیت سنی وجود ندارد، هرکسی میتواند بهره خودش را از آن ببرد.
در خانواده به تو بهعنوان یک دختر چه چیزی یاد دادهاند؟ پدرم همیشه به من ایمان داشته و میگوید هرجا میروی سالم برگرد. من هم اگر دختری داشتهباشم دلم میخواهد قوی باشد نه لوس و نازنازی که از پس کارهای خودش هم برنیاید.
روز دختر دوست داری چه هدیهای بگیری؟ من همیشه دنبال بهدست آوردن بودهام و خیلی به گرفتن، عادت ندارم. الان برای من چیزی قشنگتر از موفقیت هنرجویانم وجود ندارد. برای بادیگارد و تشریفات از تهران بهم زنگ میزنند، با درآمدی چندینبرابر درآمد فعلیام. بهدلیل هنرجویانم نمیروم چون دلم میخواهد رشدکردن و قوی شدن نهالهایی را که کاشتهام، ببینم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه بین الملل-در حالی که عراق دوران حکومت موقت را می گذراند،دوران پارلمانش به سر آمده و شمارش جزئی بخشی از آرای انتخابات همچنان با اعتراضات برخی احزاب سیاسی همراه است، خدمت رسانی به مردم، قطع مکرر برق و آب و نبود اشتغالزایی چنان در وضعیت بغرنجی قرار گرفته که دامنه اعتراضات و تظاهرات شهروندان عراقی در بصره -که نزدیک به ۸۰ درصد نفت عراق را تأمین میکند-به نجف اشرف و کربلای معلی نیز رسیده است. اهالی بصره به نحوه فعالیت شرکت های نفتی خارجی در میدان های نفتی عراق معترض و خواهان استخدام قشر گسترده ای از نیروی کار بومی این منطقه به جای استفاده از کارگران خارجی هستند.علاوه بر بصره، شهرهای ناصریه (مرکز استان ذیقار)، العماره (مرکز استان میسان) وشهر بابل(حله) نیز شاهد تظاهرات مردمی بود.به هرروی بحرانی که اکنون درتابستان داغ عراق شعله ور شده، شاید از داعش هم خطرناک تر باشد. این نگرانی هم وجود دارد که درصورت تعلل در برآورده کردن سریع بخشی از مطالبات، دامنه اعتراض ها به بغداد کشیده شود و دولت عراق را مانند سال های 2015 و 2016 در برابر چالش های جدی امنیتی و اجتماعی قرار دهد.شدت این اعتراضها به حدی است که شورای وزارتی امنیت ملی نشستی فوقالعاده به ریاست «حیدر العبادی» نخست وزیر و فرماندهی کل نیروهای مسلح برگزار کرد . گفته میشود که دولت عراق برای مهار شرایط به وجود آمده، 10 هزار سرباز و نیروی امنیتی را به منظور حفظ امنیت به استان های مختلف اعزام کرده است.
2کشته و بیش از 60 زخمی
طی تظاهراتها و اعتراضها، 9 دفتر و مقر حزب در استانهای بصره، ذیقار، نجف اشرف و کربلای معلی به آتش کشیده شد که دفتر احزاب «الدعوة»، «جریان حکمت ملی»، «الفضیلة»، عصائب اهل الحق، گردانهای حزبا... و ائتلاف «الفتح» از جمله آن ها بود.شمار قربانیان این درگیریها 61 زخمی و دو کشته اعلام شده است که در میان زخمیها، 30 نفر از نیروهای امنیتی نیز بودند. همچنین تظاهراتکنندگان دستکم 40 جاده اصلی را بستند .در تظاهرات روزجمعه تظاهراتکنندگان وارد فرودگاه نجف اشرف و شماری از ساختمان های اداری در استان میسان نیز شدند اما نیروهای ضد شورش موفق شدند آن ها را از این ساختمانها بیرونکنند هرچند که خسارات مادی به ساختمان فرودگاه وارد شد. وزارت حمل و نقل عراق بلافاصله پس از یورش تظاهرات کنندگان، کلیه هواپیماها را از نجف اشرف به بغداد منتقل کرد و مسافران را تحت الحفظ از طریق زمینی به مقصد هدایت کرد.در چنین شرایطی، شیخ «سعد الحلفی» عضو شورای عشایر بصره نیز در گفتوگو با العربی الجدید اظهار کرد: تا زمانی که معترضان به ایجاد تغییر در کشور اطمینان نیابند، به تظاهرات ادامه خواهند داد.
واکنش مرجعیت و احزاب
اماپس از اعلام موضع واضح مرجعیت عالی دینی عراق در نماز جمعه کربلا، اغلب احزاب شیعه عراقی از تظاهرات های مردمی مناطق جنوب و مرکز عراق اعلام حمایت کرده اند.اغلب این احزاب همان موضع آیت ا... سیستانی را به عنوان مرجع عالی شیعیان عراق در قبال تظاهرات های مردمی اتخاذ کردند و مطالبات شهروندان را بر حق دانستند و در عین حال مانند مرجعیت عالی دینی درباره نفوذ عوامل تخریبی و تحریف مسیر تظاهرات هشدار دادند.«مقتدی صدر» رهبر جریان صدر و رئیس ائتلاف «سائرون» خواستار حمایت از تظاهراتکنندگان و تعدی نکردن به آن ها و حفظ اموال عمومی شد .«اکرم الکعبی»، دبیر کل جنبش النجباء عراق در بیانیهای از اقدام برخی در شلیک به سمت افراد معترض به شدت انتقاد کرد و گفت که این گونه اقدامات جنایت در حق مردم عراق است. جنبش «عصائب اهل الحق» عراق به رهبری «قیس الخزعلی» نیز در بیانیهای مشابه با بیان این که اعتراضات مسالمت آمیز حق شهروندان عراق در بصره است، از مقامات این کشور خواست هرچه سریع تر خواستههای برحق آنها را تأمین کنند. «نوری المالکی» معاون رئیسجمهور عراق هم که دفتر حزب او «الدعوة» هدف تظاهرات کنندگان قرار گرفت، از اهمال دولت در قبال مطالبات اساسی شهروندان عراقی و نبود خدماترسانی مناسب و رفع مشکل بیکاری انتقاد کرد.وی در دیدار با جمعی از خبرنگاران گفت: «مناطق جنوبی عراق به طور مشخص عامدانه در دوره رژیم سابق، مورد اهمال واقع میشد. پس از سقوط صدام نیز دولتهای مختلف مشغول مقابله با تروریسم ، داعش و مشکلات ناشی از منازعات طایفهای بودند».جالب این است که تاکنون احزاب و جریان های سنی و کرد درباره این تظاهرات که عموم استان های مناطق جنوب و مرکز عراق را در برگرفته، مواضع واضح و روشنی نگرفته اند و اغلب مواضع اتخاذ شده منحصر به احزاب و جریان های شیعی است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جام جهانی 2018 روسیه، چند گام دیگر تا پایان خود فاصله دارد. این جام پرحاشیه و پرهیاهو که ستارههایش، مستطیل سبز را در همان مراحل آغازین ترک کردند و پدیدههایش حالا برای تصاحب جام به میدان می روند، شاید فراموش نشدنی ترین دوره از این رقابتها برای ما ایرانی ها نیز باشد. بازی های تیم ایران به رغم حذفش از این جام، به دل مردم نشست و باعث شد تا ساعتی چالش دلار و ارز و گرانی را فراموش کنند. اما از میان همه حواشی، موضوع اجرا و گزارشگری بازی های این جام یکی از سوژههایی بود که رسانهها به دفعات به آن پرداختند. کیفیت این اجراها هم نقد و هم تقدیر با خودش به همراه داشت اما به بهانه پایان این رقابت ها، سراغ «رضا جاودانی» مجری توانمندی رفتیم که در کارنامه اش تجربه اجرای رقابت های مهمی از جمله جام جهانی را دارد و با او از این دوره جام جهانی و اتفاقاتش سخن گفتیم:
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دنیای مدرن هم برای خود عالمی دارد! با گذر زمان و پیشرفت هر چه بیشتر علم و فناوری، شاهد دگرگونیهای زیادی در سبک زندگی هستیم. شاید اگر تا همین 10-20 سال پیش کسی ادعا میکرد که کسب و کاری مانند کافی شاپداری در سالهای آینده رونق زیادی پیدا میکند، دور از باور مینمود. اما امروزه چنان این حرفه در میان مردم جا باز کرده است که کمتر کافی شاپی پیدا میشود که از کمبود درآمد بنالد! همیشه افرادی که کمی خلاقیت و ایدههای نو را چاشنی کار خود میکنند از موفقیت بیشتری برخوردارند. در این بین به جرئت میتوان گفت بهترین شغل از لحاظ پیاده کردن ایدههای ناب و کارآفرینانه، همین کافی شاپ داری است. بیشتر کسانی که کافی شاپ را به خانه ترجیح میدهند، دو علت عمده دارند؛ یکی نوشیدنی و خوردنیجات هوس انگیزی است که با اسامی عجیب و غریب، میل به خوردنشان حداقل برای یک بار، حس تجربهای جدید را در آدمی ایجاد میکند. دومین دلیل که شاید مهم تر از دلیل قبل باشد، دست یافتن به تجربههای مهیج است. بیشتر کافی شاپها به گونهای طراحی شده است که از طراحیهای متعارف خارج هستند. همین عامل وسوسه بیشتری برای رفتن به کافی شاپ را به وجود میآورد. شاید به همین بهانه بتوان با فرهنگهای مختلف نیز آشنا شد. در صورتی که با توجه به همین دو مورد گفته شده کافی شاپی را راهاندازی کنید، قطعا پشیمان نخواهید شد. همچنین با توجه به نکات ریز دیگری که در ادامه خواهیم گفت، میتوانید از درآمد میلیونی خود مطمئن باشید! در مطلب دخل و خرج امروز تلاش کردهایم با توجه به درآمد زایی بالای کافی شاپ داری و استقبال روزافزون مردم از این مکانها به چگونگی تاسیس کافی شاپ بپردازیم. در نگاه اول تاسیس یک کافی شاپ شغلی لوکس و سودآور به نظر خواهد رسید. اما اگر با هم رو راست باشیم، کافه زدن کار آسانی نیست و همانند دیگر کسب و کارها، مشکلات و دغدغههای خاص خودش را دارد. باید ابتدا دانش آن را فراگرفت و بایدها و نبایدهای این حرفه را از نظر گذراند و در انتها تصمیم گرفت که آیا ما مرد عمل هستیم یا نه.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سال گذشته، دکتر حسین انتظامی، معاون وقت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم بزرگداشت روز خبرنگار اعلام کرد که تعداد خبرنگاران بیمه شده در کشور به ۱۲ هزار نفر رسیده است.
این در حالی است که دکتر روحانی، رئیس جمهور در ۲۳ خردادماه امسال با بیان این که امروز بار سنگینی بر عهده اصحاب رسانه قرار دارد، تاکید کرد : «امروز مشکل اصلی ما، مشکل اقتصادی، فرهنگی یا امنیتی نیست، بلکه مشکل اصلی امروز ما جنگ روانی است. بزرگ ترین غم برای یک ملت زمانی است که رسانههای بیگانه مرجع او باشند. در کمتر جایی دیدهام که یک ملت این گونه به رسانههای بیرونی اعتنا کنند، این وضعیت باید اصلاح شود و رسانههای داخلی مرجع اطلاعرسانی به مردم باشند.»
حال سوال اصلی این جاست ؛ چرا در حالی که کشور مان از ۱۲ هزار خبرنگار رسمی و بیمه شده بهره مند است، همچنان شاهد مرجعیت برخی رسانه های بیگانه در میان برخی اقشار جامعه هستیم؟
بر خلاف برخی که مسئولیت تمام مشکلات را به نوعی بر دوش مردم می اندازند و معتقدند که دلیل توفیق رسانه های بیگانه در هدایت بخشی کوچک یا متوسط یا بزرگ از افکار عمومی، کم سوادی رسانه ای مردم است، معتقدم مشکل اصلی ما با مردم نیست، بلکه مشکل اصلی ما چیز دیگری است که آن را بیان خواهم کرد.
نخستین سوال این است که به راستی چند درصد از مدیران رسانه ای کشور خصوصا مدیران رسانه ملی دارای سواد و تحصیلات مرتبط با حوزه ارتباطات و رسانه هستند؟
از سوال اول بگذریم ... چون قصد محاکمه ندارم. به نظرم سوال دوم مهم تر است. آیا اساسا آن قدر که مدیران جمهوری اسلامی ایران برای تقویت حوزه های مختلف زمان صرف کرده و هزینه پرداخت کرده اند، به حوزه رسانه هم توجه کرده اند؟ خبر دارم که برای مدیریت دانش حوزه های فنی، مهندسی و پزشکی در طول سال های پس از انقلاب اسلامی ایران حداقل میلیاردها تومان هزینه شده است، اما آیا هیچ گاه توجهی هم به مدیریت دانش عرصه رسانه و ارتباطات در ایران شده است؟ اگر این طور است مستند سازی تجربه مدیریت محمد هاشمی در سازمان صدا و سیما با رویکرد مدیریت دانش کجاست؟ تجربه علی لاریجانی چرا مستند نشده است؟ تجربه عزت ا... ضرغامی چطور؟ چرا هر بار که رئیس جدیدی برای سازمان صدا و سیما تعیین می شود، شاهد برخی عقب گردها و البته برخی پیشروی ها هستیم؟ چرا باید راه های طی شده در گذشته، دوباره و چندباره تجربه شود؟ چرا این همه افت و خیز؟! نقد من متوجه صدا و سیما نیست. این انتقاد به حدود ۱۰۰ مرکز و موسسه مهم پژوهشی کشور است که هیچ برنامه ای برای مدیریت دانش رسانه و ارتباطات نداشته و ندارند. از صدا و سیما عبور می کنیم، به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می رسیم. در این حوزه هم شاهد بی توجهی به موضوع مدیریت دانش سازمانی هستیم. از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات هم عبور می کنیم، به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می رسیم. در این وزارتخانه هم در دولت های گذشته موضوع مدیریت دانش جدی گرفته نشده بود.
حالا سه سال است که برای اولین بار مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران و برخی دانشگاه ها و پژوهشگاه های کشور تا حدودی به موضوع مدیریت دانش حوزه ارتباطات و رسانه توجه کرده اند. البته شبکه های رادیویی و شبکه دو سیما هم به این جریان پیوسته اند و جای خالی مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما هنوز به شدت احساس می شود. اگر چه این امر فعلا در حد برگزاری یک همایش بین المللی با هدف مستند سازی تجارب فعالان عرصه ارتباطات و فناوری اطلاعات، رسانه های نوین و رسانه های جمعی، موسسات و واحدهای فرهنگی دیجیتال، مدیران و سیاست گذاران عرصه رسانه و ارتباطات و در نهایت استادان و معلمان رسانه خود را نمایان کرده است، نیاز است به شکل جدی تر به موضوع مدیریت دانش ارتباطات، فضای مجازی و رسانه در ایران نگاه کنیم.
نیاز است که حداقل بخش ناچیزی از بودجه های میلیاردی را که طی سال های گذشته در حوزه های فنی، مهندسی و پزشکی هزینه شده است، برای نجات رسانه های کشور و رفع این ایراد جدی هزینه کنیم. ضروری است که رئیس دولت تدبیر و امید، اعضای هیئت دولت، رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که مرکز تحقیقات بزرگی در اختیار دارد و مجلس شورای اسلامی به موضوع رسانه صرفا به عنوان یک ابزار برای تنظیم افکار عمومی نگاه نکنند. حالا که رئیس محترم جمهور کشورمان به این باور رسیده اند که رسانه های جمعی در کشور ما دچار نوعی آسیب شده اند، باید برای پرورش رسانه های اثرگذار زمان بیشتری اختصاص دهیم.
سواد رسانه ای فقط رژیم مصرف، تفکر انتقادی، قدرت تجزیه و تحلیل محتوا و اخلاق حرفه ای مصرف رسانه ای نیست. اگر چه همه این موارد برای عموم مردم لازم است اما حتی پس از این که فرد به قدرت تولید محتوا رسید، باید به چیزی با عنوان مدیریت محتوا فکر کنیم. مدیریت محتوا به عنوان بالاترین حد سواد رسانه ای نیازمند مدیریت دانش عرصه ارتباطات، رسانه و فضای مجازی است مفهومی که هنوز وارد ادبیات عرصه سواد رسانه ای نشده است و نیاز به نظریه پردازی دارد. اما اجازه دهید به صراحت عرض کنم که اگر در جامعه شبکه ای به توان مدیریت اثر بخش و کارآمد محتوا نرسیم، نه تنها به زودی شاهد استحاله فرهنگی خواهیم بود، بلکه کم کم حتی باید با زبان فارسی هم به عنوان یک زبان شناخته شده در سطح جهانی خداحافظی کنیم و این زبان را به عنوان یک زبان محلی بشناسیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاهد- آسمان از دامنت ستاره می چیند ای مادر ترین دختر دنیا و تو قسط روشنی تاریخ را، همه کوچه های زمین را، با نفس هایی می پردازی که در کویر قم، حکایت توامان دریا و جنگ را رقم می زند. نفس تو پر از فیض روح القدس است بی بی که اگر نبود این همه اعجاز در جان انسان ها به شکوفه نمی نشست. نفس شما یا حضرت کریمه به اولاد عالم آدم، حیات طیبه می بخشد و از لبان شان آیه می بارد. این را از کلام عارفان مهتاب نشین تان شنیده ایم که- در برابر سوال در ذهن مردمان نشسته که این پیران فرتوت چگونه سخن می گویند- گفته اند که آن جا، روی زمین مرده ایم اما این جا، بر منبر درس و وعظ، به مدد نفس بی بی فاطمه معصومه- سلام ا... علیها- جان دوباره می گیریم. حقیقت هم همین است که نفس شما هم همان می کند که مسیحا می کرد. او جان در تن مرده فردی می نهاد و شما، جهانی را به نفس و کرامت فرزندان تان، جان می بخشید و امروز خط روشنی از اشارت های شما برجغرافیایی از ایران و عراق و لبنان و سوریه و یمن و...نقش بسته است. خطی که نور را به همه جای زمین منتقل می کند. بی بی جان! تقویم در تبرک نام شما، دختران را صاحب «روز» کرده است تا بر سفره «روزی» معرفت شما بنشینند و به منش شما برخیزند و چون شما پا به راه ولایت بگذارند که اگر امام از مدینه به مرو آمده است، به دنبال حجت خدا باید پا به راه شد و این تکلیف امروز و فردا نیز هست که قدم ها باید جای پای «ولی» گذاشته شود. ما دختران مان را به شما تعریف می کنیم تا در عصمتی عظیم، عظمت زن مسلمان را به چشم جهان بکشند. عظمتی که خود جلوه ای از اعجاز نبوت و ولایت است. ولایتی که بر مدار نبوت، انسان را به سوی خدا می برد و ما این صراط مستقیم را به نام امامت، قدم، قدم به پیش می رویم تا فردا که آخرین ذخیره خدا اذان بخواند و پرچم برافرازد و ما را سعادت و ایمان در زیر آن پرچم سرفراز کند. دهه کرامت هم صفحه ای است از کتاب تولا که به عشق می نگاریم تا فردا که آخرین معلم بیاید به محضرش تقدیم کنیم تا به امضایی، جانی دوباره بخشد ما را که از کریمان جز این نشاید و می دانیم اگر همه جهان هم پر دد و دیو شود، باز با کریمان، کار ها دشوار نیست...
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس جمهور پس از دریافت گزارش وزارتخانههای صنعت، معدن و تجارت؛ اطلاعات، امور اقتصادی و دارایی و نیز بازرسی ریاست جمهوری درباره وقوع تخلف در واردات و فروش خودروهای خارجی،در گزارشی به مردم درباره چگونگی بروز این فساد ضمن دستورهای جدید به دستگاه های اجرایی و چند مقام دولتی ، از رئیس قوه قضاییه خواست ترتیبی اتخاذ کنند تا با دقت و سرعت و خارج از نوبت به این پرونده رسیدگی شود. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، در این گزارش آمده است:به دنبال دریافت گزارشهایی درباره وقوع تخلف در واردات و فروش خودروهای خارجی به وزیر صنعت، معدن و تجارت دستور دادم تا ظرف ۱۵روز موضوع را بررسی و هرگونه تخلف را به صراحت به مردم و دستگاه قضایی اعلام کند. در این فاصله، از وزارت اطلاعات، وزارت امور اقتصادی و دارایی و بازرسی ریاست جمهوری هم خواستم تا گزارشهای لازم را تهیه و ارسال کنند.بنا بر گزارش وزارت اطلاعات این تخلف از طریق ثبت سفارش های غیرقانونی و اخلال در بازار موجب تشدید واردات خودرو و خروج گسترده ارز از کشور، ایجاد تقاضای کاذب و افزایش بیرویه قیمت، کسب سودهای نامشروع و بروز پدیده دلالی در حوزه ثبت سفارش شده است و طبق گزارش وزارت صمت تخلفات از طریق دستکاری در تاریخ ثبت سفارش، تغییر در عنوان کالای مورد سفارش و تخلف در نحوه و زمان پرداخت وجه انجام شده است. در این گزارش گروه های اصلی درگیر در تخلفات ثبت سفارش خودرو شامل برخی کارکنان وزارت صمت، تعدادی از وارد کنندگان خودرو و چند نفر از کارشناسان شرکت رایانه ای طرف قرارداد برای پشتیبانی از سامانه ثبت سفارش معرفی شده اند.
مثلث فساد در واردات خودرو
اینک با تلاش مسئولان اجرایی و بر اساس بررسی مجموع گزارش ها می توان از احتمال یک فساد هماهنگ از طریق مشارکت چند نفر از کارگزاران دولتی، یک شرکت رایانه ای و چند شرکت وارد کننده خودرو سخن گفت. رئیس جمهور در ضمن این گزارش دستوراتی به دستگاه های اجرایی داده و نیز درخواستی از قوه قضاییه داشته است. وی تصریح کرده است: با توجه به تعهد رئیس جمهور به اصل شفافیت و درک این ضرورت که دولت باید فساد ستیزی را از خود آغاز کند؛
۱. به معاون حقوقی رئیسجمهور دستور میدهم با تجمیع و ارزیابی کلیه گزارشها و تحقیقات انجام شده، ضمن اعلام جرم به مقامات قضایی، اقدام به طرح شکایت کیفری و هر اقدام حقوقی لازم دیگر برای احقاق حقوق عمومی کند.
۲. به وزیر صنعت، معدن و تجارت دستور می دهم:
* طبق قانون پرونده تمام افرادی را که در موضوع فوق مرتکب تخلفی شده اند بدون هیچ ملاحظه ای به هیئت رسیدگی به تخلفات اداری ارجاع دهد.
* با تشکیل کارگروه ویژه ای با مشارکت وزیران امور اقتصادی و دارایی، اطلاعات، ارتباطات و فناوری اطلاعات و رئیس کل بانک مرکزی نسبت به اعمال اصلاحات رویه ای و نهایی کردن سامانه ای یکپارچه برای کنترل واردات و صادرات کشور از مبدأ تا مقصد و ایجاد شفافیت لازم و جلوگیری از تکرار چنین جرایمی اقدام کنند.
۳. به وزیر دادگستری دستور می دهم در رسیدگی به تخلفات تعزیراتی افراد و شرکت هایی که از طریق تقلب، گران فروشی، احتکار و اخلال در نظام عرضه و تقاضا به منافع نامشروع دست یافته اند تسریع کند و نسبت به اعمال مجازات های مقرر اقدام کند.
۴. به وزیر امور اقتصاد و دارایی دستور می دهم:
* از ترخیص باقی مانده خودروهای موضوع این پرونده جلوگیری کند و اطلاعات خودروهای ترخیص شده را جهت اقدامات قانونی در اختیار مراجع ذی ربط قرار دهد.
* پرونده مالیاتی افراد و شرکت های دخیل در این جریان را با دقت مورد بازبینی قرار دهد و مالیات و دیگر حقوق دولتی پرداخت نشده مربوط به فعالیت های اقتصادی و تجاری آنان را در اسرع وقت وصول کند.
۵. از معاون اول رئیس جمهور می خواهم برای جلوگیری از تکرار تخلفات مشابه و خشکاندن ریشه ها و عوامل فساد ساختاری، رسیدگی به لوایح «مدیریت تعارض منافع در خدمات عمومی» و « شفافیت» را در اولویت قرار دهد و نسبت به ارسال سریع آن ها به مجلس شورای اسلامی اقدام کند.
۶. از رئیس محترم قوه قضاییه می خواهم با توجه به این که از نظر افکار عمومی تخلف در هر دستگاهی به اعتبار کل نظام و اعتماد مردم آسیب جدی می رساند، ترتیبی اتخاذ کنند تا با دقت و سرعت و خارج از نوبت به این پرونده رسیدگی شود، مجرمان و متخلفان به مجازات قانونی برسند و اموال و سودهای کلان نامشروع به بیت المال بازگردد.
از دستور دستی وزیر سابق تا 4 فرضیه متولی ثبت سفارش
شایان ذکر است یک روز پس از گزارش 20 صفحه ای وزیر صنعت به رئیس جمهور در خصوص تخلفات صورت گرفته درباره واردات خودرو، روزنامه ایران در گفت وگو با مجتبی خسروتاج، رئیس سازمان توسعه تجارت، جزئیات بیشتری از این ماجرا را تشریح کرد.
خسروتاج در این گفت وگو، آغاز ماجرا را اواخر سال 95 اعلام کرد و افزود: اواخر سال 95، نعمتزاده وزیر سابق صنعت با معاونان خود به نتیجه رسید که با برگشت خودروسازان خارجی دیگر اجازه ندهد ایران تنها خریدار خودروهای خارجی باشد بدین جهت موضوع واردات را منوط به سرمایهگذاری خودروسازان خارجی و صادرات از ایران کرد. با این حال قبل از آنکه این مهم در دولت بررسی و تصویب شود، واردکنندگان از ماجرای دستورالعمل جدید واردات خودرو با خبر شدند و بیوقفه ثبت سفارش خودرو و واردات خودرو را آغاز کردند. نعمتزاده نیز زمانیکه دید سایت ثبت سفارش خودرو با اعداد چشمگیری روبهرو شده است در تاریخ 24 تیرماه 96 آن هم به صورت دست نوشته از معاون خود خواست سایت ثبت سفارش واردات خودرو با سرعت بسته شود تا پس از ابلاغ دستورالعمل واردات خودرو، واردات صورت گیرد. خسروتاج با اشاره به تاخیر پنج ماهه در بررسی دستورالعمل فوق، گفت: در همین بحبوحه که عملاً به ماههای پایانی سال 96 رسید، سازمان توسعه تجارت از تخلفهای ثبت سفارش خودرو پرده برداشت. وی افزود: اواخر سال گذشته متوجه شدیم خارج از سیستم ثبت سفارش خودرو، واردات صورت گرفته است. این موضوع به حراست و مراجع ذی ربط اعلام شد. گفت وگوی خسروتاج با روزنامه ایران در حالی است که پیشتر، سایت رویداد۲۴ در گزارشی برای نخستین بار خبر از «ردپای آقای خ» را منتشر کرده و در آن اطلاع داده بود که ماجرای هک شدن سایت ثبت سفارش وزارت صنعت برای واردات غیر قانونی خودرو وجود نداشته و باز کردن سایت ثبت سفارش خودرو توسط یک یا تعدادی از کارمندان وزارتخانه انجام شده است. روزنامه شرق نیز در گزارش دیگری گزارش «آقای خ» را پیگیری کرد تا نشانی از او بیابد. در ادامه گزارش سایت رویداد 24 آمده است: پس از دستور دست نویس نعمتزاده در تاریخ 96.4.24 به قائم مقام خود مجتبی خسروتاج، با وجود این در چند دوره خاص، سامانه ثبت سفارش خودرو توسط فردی که با معرفی شخص خسروتاج به این کار گمارده شده بود باز میشود تا چند شرکت بزرگ واردات خودرو، در اقدامی غیرقانونی اقدام به ثبت سفارش کنند و سودهای کلانی از این انحصار به دست بیاورند.
تکذیب احتکار خودرو در ایران مال
در این میان در پی انتشار خبری مبنی بر احتکار 2500 دستگاه خودروی خارجی در پارکینگ «ایران مال» مدیر روابط عمومی ایران مال گفت: 300 خودرو در پارکینگ این شرکت مربوط به ناوگان تاکسیرانی اختصاصی این مجموعه است و متعلق به هیچ یک از فرزندان مسئولان ارشد نظام نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
درحالی که برآوردها حاکی از آن است که تحریم های آمریکا در نهایت می تواند 500 هزار تا یک میلیون بشکه در روز از صادرات نفت ایران بکاهد، شنیده ها حکایت از توافق ایران و روسیه برای صادرات روزانه یک میلیون بشکه نفت به این کشور دارد. بر این اساس پول نیمی از این مقدار نفت به صورت نقدی و نیمی دیگر به صورت تهاتری تسویه خواهد شد. گفتنی است پیش از این ایران و روسیه قراردادی برای تهاتر 500 هزار بشکه نفت در روز داشتند که نهایتا در سال گذشته با حجم 100 هزار بشکه در روز اجرایی شد. با این حال به نظر می رسد قرارداد مشابهی با حجم بیشتر تبادل نفت مجدد امضا شده است. در این زمینه، خبرگزاری الف بدون ذکر منبع خاصی، با اشاره به سفر راهبردی علی اکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری به روسیه و ابلاغ پیام رهبری به پوتین نوشت: "توافقاتی برای سوآپ نفتی ایران توسط روسها انجام شده و قرار است روزانه یک میلیون بشکه نفت ایران از طریق این کشور صادر شود البته شنیدهها حکایت از آن دارد که ایران باید مبلغ 500هزار بشکه نفت را دریافت کند و برای 500هزار بشکه بقیه از روسیه کالا وارد کنیم". درباره قرارداد پیشین تهاتر نفت با روسیه که در دوره تحریم پیشین امضا شده بود، هیچ گاه جزئیات دقیقی منتشر نشد و تا مدت ها نیز به مرحله اجرا نرسید تا این که در سال 94 و رفع تحریم ها، مفاد این قرارداد مورد مذاکره مجدد قرار گرفت و نهایتا حجم آن به 100 هزار بشکه در روز کاهش یافت. مهرماه سال گذشته بود که اظهارات مقامات روسی از آغاز اجرای این قرارداد با حجم 100 هزار – و نه 500 هزار بشکه اولیه- حکایت داشت. البته در آمار صادرات نفت کشور که از سوی مراجع بین المللی منتشر می شود این حجم صادرات تاکنون ملاحظه نشده است از این رو همچنان درباره اجرایی شدن آن تردید وجود دارد. طبق برخی شنیده ها روس ها که خود یکی از صادرکنندگان بزرگ نفت هستند این منابع را به کشورهای اروپایی و حوزه اوراسیا بازصادرات می کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وقتی ترامپ ملکه الیزابت را سر کار میگذارد
رئیس جمهور آمریکا در دیدار با ملکه الیزابت (ملکه انگلستان) جلوی چشم دوربینها چند باری با توقف ناگهانی در راه رفتن و اذیت کردن ملکه پیر بریتانیا سعی در تحقیر او داشت. کاربری درباره این ویدئو نوشت: «ترامپ با رفتارهاش دنیا رو به سخره گرفته و براش فرقی نداره طرف مقابلش انگلستان یار دیرینهاش باشه یا روسیه.» کاربری هم نوشت: «ته رفتارهای لجن این آدم یک غرور و بزرگ بینی هست که مطمئنم یک روز سر این آمریکاییهای بیچاره رو با این کاراش به باد میده.»
واکنشها به مرگ پیشگوی جام جهانی
مرگ گربه پیشگوی جام جهانی 2018 روسیه از خبرهای داغ روز گذشته در فضای مجازی بود که مورد توجه کاربران قرار گرفت. کاربری در واکنش به این خبر نوشت: «اونقدر به این بدبختا آشغال میدن واسه پیشگوییهای نمایشی جام جهانی که آخر سقط میشن. هشت پای برزیل هم در جام جهانی قبلی قبل از پایان مسابقات مرد!» کاربری دیگر در این خصوص نوشت: «طفلک 3 تا بازی آخر رو اشتباه پیشگویی کرده بود، سرش رو زیر آب کردن.»
رابطه نزدیک جناب خان و پژمان منتظری
حضور سه بازیکن تیم ملی فوتبال در برنامه خندوانه با حضور گرم جناب خان، عروسک محبوب این برنامه همراه بود. تکههای جناب خان به بیرانوند، میلاد محمدی و سعید عزتاللهی دست مایه ویدئوهای داغ فضای مجازی در روز گذشته بود. جناب خان در این برنامه به ماجرای دستشویی رفتن پژمان منتظری در بازی با مراکش و تعویض مجید حسینی با او اشاره کرد و فیلم این بخش صحبتهای او در فضای مجازی به کرات منتشر شد. با استفاده از قابلیت QR میتوانید بخشهای جذاب حضور جناب خان در خندوانه را به همراه سه بازیکن تیم ملی تماشا کنید.
تمام واقعیتهای موز پلاسیده سیما!
انتشار تصویریک موز پلاسیده که جلوی یکی از مهمانان برنامهای در شبکه 4 سیما گذاشته شده بود، در فضای مجازی به ترند تبدیل شد. کاربری در این باره نوشت: «خودشون هم میدونن برنامههای شبکه 4 رو کسی نمیبینه دیگه بیخیال کلاس و میوه تمیز شدن!» کاربر دیگری هم تاکید کرد: «صدا و سیما الان فقط یعنی فوتبال، خندوانه و خیلی خوش بین باشیم کودک شو. بقیه کانالا رو کسی نمیبینه.» کاربری هم نوشت: «به نظرم اشتباه طراح صحنه و تدارکات و کارگردان برنامه بوده. یک سوتی ساده رو الکی بزرگش نکنین.»
ماجرای پُر حاشیه عکس تتلو و مائده هژبری
داستان مائده هژبری دختری که در اینستاگرام ویدئوهای رقص از خودش منتشر میکرد وقتی با انتشار تصویری از او با خواننده پُر حاشیه زیرزمینی، امیر تتلو همراه شد، همچون بمب خبری در فضای مجازی ترکاند. تصویری که کاربران فضای مجازی مدعی شدند امیر تتلو در اینستاگرامش گذاشته و بلافاصله آن را برداشته است. کاربری در این باره نوشت: «اینکه تصویر واقعی است یا جعلی محل بحث است. باید به خالکوبیهای بدن تتلو و رنگ آن دقیق شد تا در صحت آن شک کرد.» کاربری هم نوشت: «نوع مواجهه با ماجرای مائده 17 ساله طوری بود که الکی الکی از یک دختر بچه قهرمان ساخته شد وگرنه حشر و نشر این جور آدمها با هم تعجبآور نیست.» کاربر دیگری متذکر شد: «چرا باید ماجرای تتلو و مائده اینطور مسئله فضای مجازی ما باشد؟ واقعا متاسفم.»
تسبیح اعجابانگیز دالیچ کروات
زلاتکو دالیچ، سرمربی موفق کرواسی در بازیهای این تیم تسبیح سفیدی را در دست دارد که مورد توجه رسانهها و عکاسان قرار گرفته است. او در مصاحبهای در خصوص تسبیحش گفته است: «این تسبیح سفید هیچ وقت از من جدا نمیشود و آرامش خاصی به من میدهد. همه آن چه را که در زندگی به دست آورده ام لطفی از جانب پروردگارم است و خودم را مدیون او میدانم.» کاربری در این باره نوشت: «اعتقاد چیز عجیبیه. حتی در این سطح از فوتبال حرفهای هم بازیکنا و مربیها در کنار تمام تمرین و تلاش به اعتقاداتشون هم تکیه میکنن.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسعود حمیدی -هزینه های تولید نان که شامل هزینه های اجاره بهای محل ، دستمزد کارگر ، هزینه های آب ، برق ، گاز و ... می شود هر سال افزایش می یابد و نانوایی ها جز آردی که به صورت یارانه ای دریافت می کنند، حمایت دیگری از سوی دولت نمی شوند. آخرین باری هم که قیمت نان در کشور افزایش یافت، مربوط به آذر 93 بود که دولت قیمت نان را در استان های مختلف با اندکی افزایش تغییر داد. اگرچه طی سه سال گذشته بارها زمزمه های افزایش قیمت نان به گوش رسید اما هر بار به دلیل فشارهای رسانهای و اعتراضات مردم، دولت از تصمیم خود صرفنظر کرد. افزایش هزینه های تولید نان از سویی و نبود امکان افزایش قیمت نان که قوت غالب مردم به ویژه قشرهای ضعیف جامعه است، با گلایه های فعالان این صنف روبه رو بوده است.حرف نانوایان که در سرما و گرما فعالیت خود را از نخستین ساعات روز آغاز می کنند و همیشه نیز به دلیل این تلاش ها مورد احترام و تکریم مردم بوده اند، این است که در این سه سال هزینههای ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی و دستمزد کارگر و اجاره بها، قیمت تمام شده نان را افزایش داده و سود نان را کم کرده است که در برخی موارد دیگر اقتصادی نیست؛ تعداد نانوایی ها هم طی 10 سال گذشته چند برابر شده و از طرفی نانوایی های غیر مجاز همچنان فعالیت دارند و با این شرایط ادامه کار دشوار است . برای شنیدن درد دل های این صنف با تعدادی از آن ها هم صحبت می شویم .
ساعت 9 صبح است اما گرمای آفتاب بهگونهای است که تحمل اش بدون باد کولر ناممکن است؛ در همین هوای گرم و طاقت فرسا صورتش از شدت گرمای تنور برافروخته شده است اندکی دست از کار می کشد و میگوید: خندهدار است که امروز ارزانترین کالا در کشور نان است، در حالیکه زحمت و مشقت آن بیشتر است . از سال 93 دولت قیمت نان را ثابت نگه داشته اما هزینهها هر سال و هرروز بیشتر می شود . او ادامه می دهد : تنها زحمتی که دولت به خودش میدهد، این است که سهمیه آرد به ما میدهد اما نانواییها هم مانند بقیه اصناف،هزینه های آب و برق و گازشان در این سه سال بیشتر شده و اجارهها هم 100 درصد افزایش پیدا کرده است . دولت باید به نحوی هزینه تولید نان را کاهش دهد تا افزایش قیمتی صورت نگیرد اما نانوا هم متضرر نشودمدیرکل امور اقتصادی استانداری بابیان این که قیمت آرد سهمیهای تأثیر چندانی بر قیمت نان ندارد، میافزاید: آن چه امروز موضوع اصلی دغدغه قیمت نان شده، بحث هزینههای کارگری است و بحث قیمت آب و برق و گاز فقط 3درصد قیمت نان را متأثر از خود میکند و بالاترین سهم را هزینه کارگری تعیین میکند. پیشنهاد ما به ستاد تنظیم بازار بهصورت ترکیبی بوده به نحوی که بخشی از هزینهها در قالب افزایش قیمت نان و بخشی هم با پوشش برخی هزینههای جانبی به حمایت از نانواییهای یارانهای منجر می شود.مشروح این گزارش را می توانید در سایت اینترنتی روزنامه خراسان مطالعه کنید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.