- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزیر صنعت با تاکید بر این که صرفاً برخی از خودروها مشمول قیمت گذاری هستند گفت: دست خودروسازان برای عرضه خودروهای غیر مشمول قیمت گذاری، با قیمت 5 درصد کمتر از بازار باز است. رحمانی در حالی وعده داد با افزایش تولید، قیمت های بازار کاهش خواهد یافت که با توجه به سود خودروسازان از گرانی محصول و نقش آن ها در تعیین این قیمت، مشخص نیست این وعده تا چه حد عملی خواهد بود. به گزارش فارس و ایسنا، وزیر صمت در پاسخ به سوالی مبنی بر این که چه زمانی قیمت خودرو نهایی میشود و آیا افزایشی وجود خواهد داشت، اظهار کرد: برنامهای که ما داریم این است که قیمتهایی که در بازار تعیین شده پایین بیاوریم و این مستلزم افزایش تولید است. اکنون تولید در دو خودروساز عمده به شدت پایین آمده است و از اول سال حدوداً با افت تولید روبه رو شدیم.وی ادامه داد: هم اکنون، قیمتگذاری خودرو به دو بخش تقسیم میشود، خودروهای مشمول قیمتگذاری و خودروهایی که مشمول نبودند. خودروسازها با یک برنامه درباره خودروهایی که مشمول قیمتگذاری نیستند، در حاشیه بازار به قیمت 5 درصد پایینتر از نرخ بازار عرضه میکنند و روند کاهشی قیمت ادامه خواهد یافت. بهطوری که در مرحله بعد نیز بار دیگر خودروسازان قیمت را 5 درصد پایینتر از نرخ بازار تعیین میکنند.رحمانی در پاسخ به این سوال که به مفهوم اقتصادی بازار وجود ندارد و عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت نیستند، بنابراین چگونه میتوان توقع داشت 5 درصد کمتر از قیمت بازار خودرو عرضه کرد؟ گفت: این خودروها مشمول قیمتگذاری شورای رقابت نیستند و آن چه که خودروهای مشمول بودند، فرایند دیگری دارند که باید در کارگروه بازار تنظیم شود.وی در پاسخ به این سوال که چه زمانی قیمت خودروهای مشمول قیمتگذاری شورای رقابت تعیین تکلیف خواهد شد؟ گفت: کارهای کارشناسی آن در حال انجام است و یک جلسه نیز در کارگروه روی آن بحث شد و مجدد باید مباحث کارشناسی آن تمام شود.وی با بیان این که این گونه نیست که هرآن چه خودروسازان در خصوص قیمت میگویند پذیرفته شود، افزود: خودروسازان هزینههای مالی خود را بالای 20 درصد اعلام کردند اما سازمان حمایت آن را قطعاً نپذیرفته است و گفته شده که از محل بهرهوری و اصلاح فرایندهای مدیریتی هزینهها پایین بیاید. به گفته وی، قیمتگذاری این بخش از خودروها، یک یا دو هفته دیگر نهایی می شود. رحمانی با اشاره به اینکه از خودروسازان خواستهایم تا در قالب بستهای عمل کنند، گفت: اول اینکه باید به تعهدات خود در پیش فروش پایبند باشند و آنرا انجام دهند و دیگر اینکه عرضه آنها افزایش پیدا کند. در عین حال بحث مطالبات مربوط به قطعهسازان و همچنین تامین نقدینگی از محل فروش اموال مازاد خودروسازان یا تامین مالی از طریق نظام بانکی نیز مطرح است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیروز فاز نخست نیروگاه سیکل ترکیبی هرمز با ظرفیت 160 مگاوات و بهرهبرداری از فاز نخست پروژه آبشیرینکن 100 هزار مترمکعبی بندرعباس به عنوان بزرگ ترین آب شیرین کن کشور با حضور معاون اول رئیس جمهور انجام شد.امین قصمی، مدیرعامل آبفای استان هرمزگان در حاشیه این مراسم در جمع خبرنگاران بیان کرد: ظرفیت تولید آب آشامیدنی این پروژه در پایان اجرای فاز نخست، ۲۰ هزار مترمکعب در شبانه روز معادل ۲۳۰ لیتر بر ثانیه و پس از اجرای فاز نهایی، ۱۰۰ هزار مترمکعب در روز است.
وی ادامه داد: فاز اول این پروژه با سرمایه ای حدود ۲۶۰۰ میلیارد ریال توسط سرمایه گذاری بخش خصوصی اجرا شده است.
قصمی گفت: در سایت آب شیرین کن بندرعباس، آب شور خلیج فارس از طریق فرایند مدرن اسمز معکوس (Reverse Osmosis) نمک زدایی می شود.
بهره برداری از نیروگاه هرمز که سرمایه گذار آن سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) بوده است، از دیگر برنامه های روز گذشته جهانگیری در هرمزگان بود. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی این سازمان، فاز نخست نیروگاه سیکل ترکیبی هرمز (واقع در سایت میانی منطقه ویژه اقتصادی صنایع معدنی و فلزی خلیج فارس) با ظرفیت 160 مگاوات برق است که طراحی آن از سال 94 آغاز شد. میزان سرمایه گذاری صورت گرفته در فاز نخست (بخش گاز)، 46 میلیون یورو است. میزان اشتغال این طرح 60 نفر به طور مستقیم است. نوع قرارداد به صورت سرمایه گذاری و خرید تضمینی برق نیروگاه توسط ایمیدرو است. این نیروگاه در مساحتی حدود 16 هکتار در اراضی منطقه ویژه واقع شده است. کارفرمای این طرح، شرکت توسعه برق غدیر- اکسین است. به گزارش فارس، پیشتر، مجری طرحهای خصوصی شرکت برق حرارتی گفته بود که توربین نیروگاه سیکل ترکیبی هرمز دست دوم و ساخت یک شرکت ایتالیایی است که با استفاده از این توربین دست دوم سرمایه گذاری حدودا نصف شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«همه (در فرانسه) شعار می دهند که ما دونالد ترامپ را می خواهیم.» این جمله بخش پایانی یکی دیگر از توئیت های نامتعارف و جنجالی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا درباره موج اعتراضات اخیر در فرانسه است. در حالی که فرانسه ناآرام ترین دوران سیاسی – اجتماعی خود طی نیم قرن گذشته را طی می کند، دونالد ترامپ با ریختن بنزین روی شعله های خشم فرانسویان نوشت: «توافق پاریس خیلی خوب برای پاریس کار نکرد. اعتراضات و آشوب سراسر فرانسه را فرا گرفته است. مردم نمی خواهند پول هنگفتی به اکثر کشورهای جهان سوم بدهند تا شاید از محیط زیست حفاظت شود. شعار می دهند «ما ترامپ را می خواهیم!».
این آشکارترین دخالت آمریکا در امور کشوری است که به عنوان یکی از متحدان دیرینه ایالات متحده در جهان شناخته می شود. جنگ استقلال آمریکا از بریتانیا زمانی به نتیجه رسید که فرانسویان به کمک ارتش تحت فرمان جورج واشنگتن رفتند و انقلاب آمریکا را به پیروزی رساندند اما اکنون دو نیم قرن بعد از کمک سرنوشت ساز فرانسویان به آمریکا، دونالد ترامپ، سلف جورج واشنگتن گویی تصمیم دارد انقلابی را علیه دولت فرانسه به راه اندازد که یادآور انقلاب های رنگین در شرق اروپاست.
البته نشانه های اندکی از مداخله راست گرایان آمریکایی به رهبری ترامپ در شکل گیری جنبش اعتراضی جلیقه زردهای فرانسوی دیده می شود، با این حال، ترامپ هیچ تردیدی را باقی نگذاشته است که قصد دارد سوار بر موج اعتراضات فرانسویان، اتحادیه اروپا را در دریای توفانی پوپولیستی غرق کند. اگر تا پیش از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه 2017 چنین تصور می شد که اتحادیه اروپا بخشی از روابط فراآتلانتیکی میان اروپا و آمریکاست، اکنون رئیس جمهوری آمریکا، اتحادیه اروپا را بزرگ ترین دزد منافع آمریکا می خواند. ترامپ حتی اتحادیه اروپا را به مراتب بیشتر از چین دشمن منافع آمریکا اعلام کرده است.
از این رو، فقط کافی است گروهی در شهرهای اروپا به خیابان ها بیایند و علیه مناسبات شکل گرفته توسط این اتحادیه فریاد بزنند تا از حمایت رئیس جمهوری آمریکا برخوردار شوند. حتی قبل از آن نیز «بنن» استراتژیست ارشد سابق، فردی که دونالد ترامپ، پیروزی خود را در انتخابات سال 2016 مدیون تیزهوشی و نکته سنجی وی می داند، به اروپا آمده بود تا راست گرایان اروپایی را برای پیروزی در انتخابات پارلمان اروپا متحد کند. استیو بنن قصد دارد همان جادویی که رای دهندگان آمریکایی را سحر کرد تا به دونالد ترامپ رای دهند، در اختیار راست گرایان و راست گرایان افراطی اروپایی قرار دهد تا صندلی را از زیر پای سیاستمدارانی همچون آنگلا مرکل در آلمان، امانوئل ماکرون در فرانسه و حتی اگر لازم شد، ترزا می در بریتانیا بکشد و ترامپ های آلمانی، فرانسوی و بریتانیا را در قاره اروپا به حکومت برساند.
برای رسیدن به این هدف، ملی گرایان آمریکایی به روش های انقلاب رنگین شرق اروپا در غرب اروپا روی آورده اند. حتی اگر اعتراضات اجتماعی در کشورهایی همچون فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا یا اسپانیا ریشه داخلی داشته باشد، راست گرایان آمریکایی فرصت جهت دادن به این اعتراضات را از دست نخواهند داد.
به عبارت دیگر عطش آمریکا برای دخالت در امور داخلی کشورها که پیش از این، در کشورهای در حال توسعه و در داخل امپراتوری فروپاشیده شرق به شکل انقلاب های رنگین در جریان بود، اکنون غرب اروپا را در برگرفته است. البته انقلاب های رنگین در بلوک سابقا شرق از جمهوری چک و صربستان تا اوکراین ،گرجستان و قرقیزستان عمدتا منشأ لیبرال دموکراسی چپ گرایانه داشتند و با پول سرمایه دارانی همچون جورج سورس هدایت می شدند. اما اگر انقلاب رنگینی در غرب اروپا رخ دهد، رویکرد ملی گرای دست راستی خواهد داشت که نظریه پردازی همچون استیو بنن آن را هدایت خواهد کرد.
به هر حال، به نظر می رسد موج ملی گرایی ضد اروپایی گرایی که در پی بحران اقتصادی اواخر دهه گذشته اروپا را در نوردید و با عبور از آتلانتیک به سواحل ایالات متحده برخورد کرد و دونالد ترامپ را به وجود آورد، اکنون در شکل توفانی بزرگ تر در حال بازگشت به اروپاست تا دولت های بین الملل گرای اروپایی را به زیر بکشد.
اگر تا چند هفته پیش اروپایی ها منتظر مانده بودند تا دو سال باقی مانده ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا به سر رسد و "دوران طلایی" حاکمیت لیبرال های بین الملل گرا در دولت باراک اوباما تکرار شود، اکنون باید نگران پایه های نظام لیبرال دموکراسی خود باشند تا در سونامی راست گرایی بیگانه ستیزانه، ضد زیست محیطی و ضد مالیاتی برخاسته از ایالات متحده غرق نشوند.ترامپ برای به زانو در آوردن هر نهاد و شخصیت سیاسی که رنگ و بوی چند جهانی شدن بدهد، شمشیر را از رو بسته است حتی اگر آن نهاد، اتحادیه اروپا و آن شخصیت، امانوئل ماکرون باشد که سال گذشته میزبان وی در کاخ سفید بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در مسیر تحقق چشماندازهای اقتصادی خود با مشکل توسعه منابع انسانی بومی مواجه هستند. یکی از دلایل عمده این مشکل این است که بخشی از مردمان این کشورها به ویژه در امارات ترجیح میدهند با مبالغ زیادی که ماهانه از دولت دریافت میکنند، زندگی را بگذرانند و از رفتن سر کار استنکاف میکنند.همین مسئله، اقتصاد این کشورها را به نیروی کار خارجی وابسته کرده است. ابوظبی ثروتمندترین امارت کشور امارات متحده، برای حل این معضل دو راهکار به بیکاران بومی خود پیشنهاد کرده است؛ یا یکی از سه فرصت شغلی پیشنهادی را بپذیرند یا احتمالا مبالغ دریافتی ماهانه آنها قطع خواهد شد.هر اماراتی بیکار ماهانه شش هزار درهم معادل هزار و ۶۳۴ دلار از دولت دریافت میکند و همین مبلغ زیاد باعث شده است خیلی از افراد از رفتن سر کار و پذیرش فرصتهای شغلی خودداری کنند.مغیر الخییلی رئیس اداره توسعه اجتماعی ابوظبی درباره این طرح گفته است: "نمیخواهیم جامعه متکی به رفاه اجتماعی داشته باشیم. ما نیاز داریم خود را برای دوران پسا نفتی آماده کنیم و مشوقهایی به مردم میدهیم تا مجدانه کار کنند."از جمعیت دو میلیون و 900 هزار نفری ابوظبی بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۶، حدود ۸۱ درصد خارجی هستند. از ۱۹ درصد جمعیت شهروندان اماراتی در ابوظبی ۳۹ هزار نفر ماهانه ۲۱۹ میلیون دلار از دولت حقوق بیکاری میگیرند. البته این مبلغ برای مجردهاست و متاهلان بیکار بیشتر میگیرند.حال دولت امارات میکوشد به هر شیوهای که شده این "بیکارانِ قانع و خوشگذران" را به سمت اشتغال سوق دهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یک مقام مسئول با ارسال نامه ای به مدیران دولتی، با اعلام این که جدول تعرفه خدمات آموزشی خاص و خدمات فنی، موضوع ماده 3 آیین نامه اجرایی ماده 61 قانون وصول برخی درآمدهای دولت، از زمان ابلاغ مصوبه یک آبان سال 1381 هیئت وزیران وقت، تغییر نکرده و تعرفه های مذکور حدود 16 سال است که ثابت مانده، خواستار به روز رسانی هزینه های مذکور و اختصاص مبالغ اضافی به امور پژوهشی و تحقیقاتی شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس اتحادیه سمساران و امانت فروشان در جدیدترین مصاحبه اش گفته: «به صورت نسبی تقاضا برای کالای دست دوم حتی برای تهیه جهیزیه بالا رفته زیرا قدرت خرید مردم پایین آمده است. همین علت اصلی رو آوردن خانواده های ایرانی به سمت جنس های دست دوم است. این افزایش تقاضا چیزی در حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد بوده است.» در این بین باید توجه داشت که فرهنگ مصرف کالای دست دوم در جامعه ما کمتر پذیرفته شده است و بیشتر خانواده هایی که از منابع مالی ضعیف تری برخوردارند، به ناچار به خرید کالاهای دست دوم از دست فروش ها و فروشندگان جزء مبادرت می ورزند اما چرا در فرهنگ ما چنین خریدهایی امری مذموم و غیرقابل پذیرش تلقی می شود با آن که در سطح جهانی و در کشورهای پیشرفته اروپایی، فرهنگ استفاده از کالای دست دوم میان خانواده ها رواج دارد و جزئی از فرهنگ آن هاست؟
فرهنگ خرید کالای دست دوم در اروپا
مطالعات در کشور آلمان و فرانسه نشان می دهد که اتفاقا فرهنگ استفاده از کالای دست دوم نه فقط شامل طبقات محروم که جزئی از فرهنگ طبقه متوسط جامعه است، یعنی خانواده هایی که از تمکن مالی تقریبا مطلوبی برخوردارند اما می خواهند از طریق مصرف کالای دست دوم خرید هوشمندانه تری داشته باشند. امروزه در این کشورها، خرید کالای دست دوم، اتفاقی باحال و شیک برای خانواده ها تلقی می شود و آن ها می کوشند در فروشگاه های بزرگ آنلاین و آفلاین خرید و فروش کالاهای دست دوم هم با فروش کالاهای دست دوم خود به دیگران کسب درآمد کنند و هم از طریق خرید کالای دست دوم، هزینه مالی کمتری را متقبل شوند. به نحوی که گردش مالی خرید و فروش کالای دست دوم در کشور آلمان از 1.902 میلیون یورو در 2012 تا 2.198 میلیون یورو در 2020 پیش بینی می شود.
چرا ایرانی ها کالای دست دوم نمی خرند؟
حالا اگر به سوال ابتدای بحث مان برگردیم باید بپرسیم چرا در جامعه ما به ویژه با توجه به شرایط اقتصادی موجود، چنین فرهنگی از رواج کمتری برخوردار است و حتی خانواده های طبقه متوسط مان هم همچنان می کوشند از لوکس ترین کالاها یا حداقل از اجناس نو و دست اول استفاده کنند؟ به نظر می رسد ریشه های وجود این پدیده را باید در 1) نگرش ایرانیان درباره مصرف کالاهای دست دوم و 2) وجود نداشتن زیرساخت های لازم برای خرید و فروش چنین کالاهایی دانست.
چرا مال ها کالای دست دوم نمی فروشند؟
جدای از مسئله پرستیژ در استفاده از کالاهای لوکس و دست اول به نظر می رسد نگرانی ها درباره کیفیت کالاهای دست دوم به ویژه درباره وسایل برقی و الکترونیکی و بهداشتی بودن آن ها به ویژه درباره لباس موجب رغبت کمتر به استفاده از چنین کالاهایی می شود. این نکته زمانی مهم تر می شود که در کشور ما عمدتا کالاهای دست دوم، در دست فروشی های کنار خیابان و جمعه بازارها یافت می شود که بعضا محل ارائه کالاهای تقلبی بوده و عمدتا محل حضور اقشار ضعیف و کم برخوردار جامعه است و مال ها و مراکز خرید بزرگ در کشورمان مختص کالاهای لوکس و دست اول تلقی می شود، حال آن که در کشورهای اروپایی، انواعی از فروشگاه های بزرگ و معتبر آنلاین و آفلاین مراکز مهم خرید و فروش کالاهای دست دوم موجود هستند. در این باره به نظر می رسد ایجاد مراکز معتبر و بزرگ خرید و فروش کالاهای دست دوم، که کالاهایی با کیفیت، بهداشتی و ارزان قیمت را عرضه می کنند، می تواند زمینه های لازم برای ترغیب ایرانیان به استفاده از چنین کالاهایی را فراهم آورد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه بین الملل-چهار هفته اعتراض و ناآرامی در خیابانهای پاریس بالاخره دوشنبه شب «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه را وادار کرد تا بر صفحه تلویزیون ظاهر شود و به مردم این کشور بگوید صدای اعتراض آنها را شنیده و میداند آن طور که انتظار میرفته، عمل نکرده است.ماکرون که یک سال و نیم پیش به عنوان نماینده سیاستمداران جوان و ترقیطلب در فرانسه ظهور کرد، حالا به واسطه سیاستهایی که او آنها را حمایت از کارآفرینی میخواند و مردم عادی فرانسه آنها را حمایت از طبقه پردرآمد جامعه میدانند، «رئیسجمهور ثروتمندان» لقب گرفته است. او که از شروع اعتراضات سکوت کرده بود، دوشنبه شب تلاش کرد با وعدههای اقتصادی، این تصویر را تغییر دهد و از گستره اعتراضات بکاهد.وعده هایی که 59 درصد مردم فرانسه را بر اساس آخرین نظر سنجی ها قانع نکرد.
ماکرون چه گفت؟
نطق رئیسجمهور فرانسه ترکیبی بود از عقبنشینی و تلاش برای آرام کردن اوضاع، همراه با مقاومت در برابر تغییر اساسی سیاستها.او در نطق ۱۳ دقیقهای خود، اعتراضات عمومی را «از جنبههای مختلف مشروع» و قابل توجیه خواند و گفت: «خشم عمومی در فرانسه سابقهای ۴۰ ساله دارد و حاصل ناکامی دولتها، یکی پس از دیگری، در پاسخ به خواست اقشار ضعیفتر جامعه است. رئیسجمهور فرانسه گفت:«شاید طوری رفتار کردهام که احساس کردهاید این مسئله دغدغه من نیست و اولویتهای دیگری دارم. سهمم از مسئولیت را میپذیرم و میدانم با حرفهایم شما را آزردهام.»ماکرون در عین حال اظهار کرد: از سیاست کاهش مالیات ثروتمندان عقبنشینی نمیکنم و «به عقب بازنمیگردیم». بخشهایی از صحبتهای او بوی تهدید و مؤاخذه هم داشت. آن جا که خشونتهای پیش آمده را «غیرقابل قبول» خواند و افزود:«هیچ خشمی، حمله به نیروهای پلیس یا تخریب اماکن عمومی و مغازهها را توجیه نمیکند. زمانی که خشونت آغاز میشود، آزادی پایان مییابد ».
وعدههای ماکرون چه بود؟
رئیسجمهور فرانسه که پیش از این در اقدامی که «کم و دیر» توصیف شده، افزایش مالیات بر گازوئیل را تعلیق کرده بود، در نطق شب گذشتهاش هم چهار وعده اقتصادی داد که اگر پارلمان آنها را تایید کند، از ابتدای سال آینده میلادی، یعنی کمتر از یک ماه دیگر، اجرایی میشوند:1-حداقل دستمزد ماهانه کارگران ۱۰۰ یورو افزایش مییابد (علاوه بر 1.8 درصدی که پیش از این اعلام شده بود) 2- ساعات اضافه کار از مالیات معاف میشوند. 3-از کارخانهدارها خواسته میشود در انتهای سال «در صورت توان»، به کارگران پاداش پرداخت کنند.4- بازنشستههایی که کمتر از دو هزار یورو در ماه مستمری دریافت میکنند، از پرداخت مالیات معاف میشوند. (مستمری معاف از مالیات اکنون ۱۲۰۰ یورو در ماه است).
چه خواهد شد؟
حالا، اولین گام دولت ماکرون در مسیر آرام کردن اعتراضات، تصویب امتیازات وعدهداده شده، در پارلمان خواهد بود. قرار است نخستوزیر فرانسه فردا این پیشنهادها را به نمایندگان پارلمان ارائه کند. هرچند ماکرون گفت به عقب بازنمیگردد و در حذف مالیات سرمایهداران تجدید نظر نمیکند، اما شاید تنها کارت بازی باقی مانده برای او، همین مسئله باشد و اگر اعتراضات ادامه یابد، ممکن است او بار دیگر مالیاتهای سنگینی را که در دوره اولاند بر درآمدهای بالا وضع شده بود، احیا کند. هنوز مشخص نیست که این امتیازات چقدر میتواند مخالفان دولت و مردم فرانسه را راضی کند و آیا ماکرون خواهد توانست بر گستردهترین موج اعتراضات عمومی چند دهه اخیر فرانسه غلبه کند یا نه؟ آن چه مسلم به نظر میرسد، این است که با افزایش بیاعتمادی عمومی به سیاستمداران جریان اصلی در اروپا و خیزش جریانهای جایگزین مانند راست و چپ افراطی، اروپا در آینده هم شاهد موجهای اعتراضی مشابهی باشد.گاردین به نقل از یکی از سخنگوهای غیررسمی معترضان فرانسوی، نوشته:«ماکرون میخواهد به ما چند خرده نان بدهد... ما کل نان را میخواهیم.»همزمان، سندیکای اتحاد ملی دبیرستانیها در پی سخنان ماکرون روز سه شنبه را «سهشنبه سیاه» اعلام کردند و دست به اعتصاب زدند!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشاور رئیس جمهور با بیان این که اگر آقای روحانی بخواهد با همین فرمان ادامه دهد، میراث بزرگی از خودش باقی نمیگذارد، گفت: آقای روحانی احتیاج دارد در یک لحظه تاریخی، دنده معکوس بکشد و قدرت موتور خودش را افزایش دهد تا از این سختیها عبور کند آن لحظه تاریخی به نظرم تحریم است. در تحریم می توانیم تصمیمات سختی که بخشی از آن ها را آقای نیلی هم گفته بودند، بگیریم. حسام الدین آشنا که با اندیشه پویا گفت و گو می کرد، با اشاره به انتخابات سال 92 افزود: درباره آقای روحانی مسئله این است که جهت درست است و بحثها بیشتر درباره سرعت ایشان است. دوره آقای روحانی احتمالا یکی از آخرین دورههایی است که ما شانس گریز از یک گذار سخت را داریم. آشنا ادامه داد: ارزیابیهای ما در پایان سال ۱۳۹۵ نشان میداد که محبوبیت آقای روحانی به مثابه رئیس جمهور کاملا رو به افول است و این هشدار را دادیم که یا به خاطر ناکارآمدی سیاستها یا به خاطر نوع مواجهه با مخالفان، محبوبیت رئیس جمهور رو به رشد نیست.
روحانی گفت چرا خودم رادیکال نشوم تا نبازم؟!
وی در ادامه درباره انتخابات سال 96 نیز با بیان این که رادیکالیزه کردن انتخابات، استراتژی آقای روحانی نبود، گفت: رادیکال کردن انتخابات از آن جایی تبدیل به تاکتیک شد که احساس شد کل رویکرد کاندیداهای مقابل، شبیه به سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ آقای احمدی نژاد شده است. یعنی دوباره طرف مقابل میخواست همان نقشی را بازی کند که آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور مستقر به مثابه اپوزیسیون کل نظام در سال ۱۳۸۸ ایفا کرد و آقای روحانی هم گفت که اگر قرار باشد طرف مقابل با رادیکال کردن فضا انتخابات را ببرد، چرا خودم رادیکال نشوم تا نبازم، اما آقای روحانی به صورت مشخص، به رقبایش حمله کرد نه به دستاوردهای نظام. آشنا در عین حال افزود: وقتی آقای روحانی گفت شما در سابقه خود، هیچ چیزی جز فلان و بهمان ندارید، برخی گفتند که ایشان سابقه جمهوری اسلامی را نشانه گرفته در حالی که ایشان مشخصا به کاندیدای مقابل که کل سابقه اش در قوه قضاییه بود و سابقه اجرایی نداشت، اشاره میکرد، نه به کلیت نظام جمهوری اسلامی. مشاور رئیس جمهور همچنین تصریح کرد: نمیخواهم از دوره انتخاباتی آقای روحانی خیلی دفاع کنم ولی میخواهم این را تصریح کنم که دوستان ما در گروههای اصلاح طلب و اشخاص باید روشن کنند که کجای صحبت ایشان تند بود. ایشان چه حرفی زد که سال ۱۳۹۲ نزده بود؟
صدای اصلاح طلبان در دولت خاموش نشده است
مشاور رئیس جمهور با بیان این که من به هیچ وجه معتقد نیستم که صدای آقای جهانگیری با صدای اصلاح طلبان در دولت خاموش شده است، گفت: از نظر من، بلندترین صدا، بعد از آقای رئیس جمهور در دولت، صدای آقای جهانگیری است. وی درباره حضور کم جهانگیری در کنار رئیس جمهور هم گفت: آقای جهانگیری مقید هستند که در جلسهای غیر از جلسه هیئت دولت که رئیس جمهور هستند، شرکت نکنند. ایشان در هیچ سخنرانی رئیس جمهور هم شرکت نمیکنند در هیچ جلسهای که آقای رئیس جمهور به وزارتخانهها میروند هم شرکت نمیکنند. این پروتکل رابطه معاون اول با رئیس جمهور است، به هیچ وجه نقش آقای جهانگیری در دولت کمرنگ نشده است. آشنا درباره سخنان اخیر جهانگیری درباره این که حق تعویض منشی ام را هم ندارم، گفت: باید صریحا از آقای جهانگیری پرسیده شود که اگر شما نمیتوانید او را عوض کنید، ناشی از چه چیزی است؟ ناشی از این است که رئیس جمهور شما را محدود کرده، یا نه، شما میخواهید منشی بازنشسته را حفظ کنید حال آن که مجبور هستید او را عوض کنید. ممکن است ناشی از این باشد. من با شما رودربایستی ندارم این تصویر بیرونی درباره محدود کردن آقای جهانگیری، تصویری است که خلق شده است. وی ادامه داد: همه میگویند که شما اگر نمیتوانید منشی خود را عوض کنید، چرا معاون اول مانده اید؟ من میگویم این دلیلی است بر این که ایشان خودش را مؤثر میداند و ادامه کار میدهد.
حلقه «شورای امنیت» و حلقه «مرکز تحقیقات مجمع» حلقه های نزدیک به روحانی هستند
آشنا درباره حلقه اطرافیان روحانی نیز گفت: آقای روحانی حتما مثل هر رئیس جمهور دیگری، حلقه ای نزدیک به خودش دارد که من اسمش را حلقه شورای امنیت و حلقه مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع میگذارم. این حلقه نزدیکان آقای روحانی بوده اند و ایشان با اینها کار میکند. چیز عجیب و جدیدی هم نیست.
روحانی با همین فرمان ادامه دهد، میراث بزرگی از خودش باقی نمی گذارد
وی در ادامه با اشاره به این که من نه توجیه میکنم، نه دفاع میکنم، من توصیف میکنم، گفت: اشتباه نشود نمیگویم آقای روحانی نمیتوانست بهتر از این کار کند. از نظر من میتوانست و باید بهتر کار میکرد. از نظر من تک تک وزرای ایشان میتوانستند بهتر کار کنند. خود من هم باید بهتر کار میکردم. آشنا افزود: فشارهایی بر آقای روحانی وارد میشود، که نه فقط میتواند آدم را متوقف کند، بلکه میتواند آدم را به عقب هم برگرداند.
مخالفت روحانی با ارز جهانگیری
آشنا در بخش دیگری از این مصاحبه با اشاره به جلسه هیئت دولت درباره موضوع ارز 4200 تومانی گفت: من در جلسه تصمیم گیری برای دلار ۴۲۰۰ تومانی حضور داشتم ... آقای جهانگیری در آن جلسه گزارشی از جلسات قبلی خودشان با تیم اقتصادی دولت و بیرون دولت ارائه کردند که خلاصه اش این سه نکته بود: یک، ما دیگر امکان این را که دلار را روی ۳۵۰۰ تومان نگهداریم، نداریم دو، چارهای نیست جز این که به سمت تک نرخی کردن ارز برویم. سه. غیر از این نرخ، هر دلاری را که هست باید قاچاق تلقی کنیم. آقای روحانی در آن جلسه، به تک تک اعضای آن جلسه نگاه کرد و پرسید: این جمع بندی همه شماست؟ گفتند: بله. ایشان در آن جلسه گفتند من با این جمع بندی صد درصد مخالف هستم، اما اگر همه شما موافق هستید و این را تنها راه نجات کشور میدانید، من به مثابه «اکل میته» با این پیشنهاد موافقت میکنم. آشنا در ادامه تأکید کرد: بعد صحبت شد که چه کسی این را بگوید؟ رئیس بانک مرکزی بگوید رئیس جمهور بگوید، یا معاون اول. آقای جهانگیری گفتند من باید این را اعلام کنم، من بالای سر آقای جهانگیری رفتم و گفتم اگر شما این را اعلام کنید باید همه حیثیت سیاسی خودتان را پای این کار بگذارید آقای جهانگیری. گفتم که اگر شما این را اعلام کنید، باید تا آخرش جواب گوی این تصمیم باشید. گفتم که آقای جهانگیری آیا شما این آمادگی را دارید؟ ایشان گفت من مسئولیت دارم و باید این کار را من انجام دهم.
برای تعریف کردن کرباسچی از روحانی کافیست یک انتصاب به توصیه ایشان انجام شود!
وی در بخش دیگری از مصاحبه خود با اندیشه پویا در پاسخ به سوالی درباره انتقاد کرباسچی از دولت هم گفت: برخی هشدارها، هدف روشنی دارد. برای این که آقای کرباسچی از آقای روحانی خیلی تعریف کند کافی است که آقای روحانی یک انتصاب را به توصیه ایشان انجام دهد. اگر آن انتصاب را انجام دهد کاملا بیدار است و اگر آن انتصاب را انجام ندهد در خواب غفلت است.
کرباسچی: آشنا دروغ می گوید!
در واکنش به این اظهار نظر مشاور رئیس جمهور، غلامحسین کرباسچی عضو شورای مرکزی کارگزاران به انتخاب گفت: حسام الدین آشنا دروغ میگوید، از ایشان بپرسید اصلا طی پنج سال گذشته من با روحانی دیدار یا صحبتی داشته ام که بخواهم درباره انتصابات اظهار نظر کنم؟ وی افزود: آشنا سعی دارد با دروغ از دولت و روحانی دفاع کند، چراکه من در سال های گذشته به جز چندین جلسه خصوصی که محدود هم بوده اند، دیداری با روحانی نداشته ام و صحبتی هم با او مطرح نکرده ام.
خبر مرتبط
قوچانی: آقای روحانی را از موسوی خوئینی ها هم اصلاح طلب تر می دانم
محمد قوچانی روزنامه نگار و از چهره های نزدیک به حزب کارگزاران روز گذشته در مصاحبه با فارس هم با طرح این سوال که با چه معیاری آقای عارف اصلاحطلب است و روحانی اصلاحطلب نیست؟ گفت: اگر اصلاحات یعنی پایداری به توسعه کشور، دموکراسی و تغییرات، من آقای روحانی را از آقای موسوی خوئینیها هم اصلاحطلبتر میدانم. یعنی اگر فکر معیار باشد. وی افزود: آقای روحانی همان طور که شما گفتید انتخاب جریان اصلاح طلبی بوده و حتی به آقای عارف ترجیحش دادند. ما موظفیم مسئولیتهای این جریان را به عهده بگیریم. نه جامعه قبول میکند نه هیچ کسی دیگر. قوچانی ادامه داد: از نظر جامعه آقای هاشمی، خاتمی، روحانی، کروبی، موسوی، همه این ها گرایشهای مختلف جریان اصلاحطلبی شناخته میشوند. ما قضاوت عمومی جامعه را نمیتوانیم منکر شویم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اجتماعی- آمار تکان دهنده است و به اندازه کافی گویا، مرگ سالانه یک میلیون و 350 هزار نفر در حوادث رانندگی جهان و البته ایران در آماری که سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده در رتبه 38 است آن هم با نرخ 32.30 درصدی مرگ و میر جاده ای. با نگاهی به جدیدترین گزارش WHO از تصادفات جادهای در جهان در می یابیم سهم کشورهای جهان سوم از تصادفات جادهای به 90 درصد می رسد. این در حالی است که این رقم در سال 1،2013/34بوده است،یعنی شرایط ما اکنون بهتر شده است.موضوعی که نشان میدهد ایمنی با توسعهیافتگی رابطهای مستقیم دارد. به گزارش سلامت نیوز و برمبنای آمار سازمان بهداشت جهانی درخصوص تصادفات جادهای در سال ۲۰۱۸ هر ۲۴ ثانیه یک نفر در جادههای جهان کشته میشود و تصادفات رانندگی، قاتل شماره یک گروه سنی 5 تا 29 سال است.در آخرین بخش این گزارش اعلام شده است به ازای هر 100 هزار نفر در کشورها،سهم سوئد تنها 2.49 و سهم هلند 2.81 و آلمان نیز 3.54 است که نشان میدهد کشورهای اروپایی در آستانه صفر کردن آمار تصادفات جاده ای هستند.این رقم در نیوزیلندبه 5.74 و در ترکیه به 8.85 میرسد و در آمریکا 10.04 است. اما تلفات بیشتر مربوط به مصر با 14.46 و هند با 22.51 است و در ایران 32.30 و بعد از آن در زیمبابوه 75.02 است.می توان از منظر دیگری هم به این آمار نگاه کرد و زاویه نگاه را به سمت خودروها چرخاند.به گزارش ایرنا، در دنیا به ازای هر ۱۰هزار خودرو سالانه حدود ۹ نفر در تصادف ها کشته میشوند، در حالی که در ایران به ازای این تعداد خودرو، ۳۷نفر کشته میشوند. در عین حال براساس برخی آمارها سالانه حدود ۸۰۰ هزار تصادف رانندگی در کشور رخ میدهد که منجر به کشته شدن روزانه 43 نفر می شود. این رقم برای هر 71 دقیقه یک نفر است و در واقع حوادث رانندگی در کشور ما پس از آلودگی هوا بیشترین قربانی را دارد.بر این اساس وضعیت حوادث جادهای کشور باعث شده است بانک جهانی در بررسی و مطالعات خود، وضعیت حوادث جادهای ما را بحرانی اعلام کند.ایران با داشتن 18 هزار فوتی در حوادث جاده ای در سال به لحاظ آماری یکی از بالاترین تلفات جادهای در جهان را داراست که از مهم ترین دلایل آن میتوان به عوامل انسانی از جمله سرعت زیاد،بیاحتیاطی رانندگان و بی توجهی به مقررات راهنمایی و رانندگی(فرهنگ رانندگی) و عوامل فنی و محیطی از جمله خودروهای فرسوده،پایین بودن سطح ایمنی خودروها،کاستی ها در کنترل کیفی خودروهای موجود وکیفیت پایین وغیر استاندارد بودن جادهها اشاره کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از گذشتههای دور، جنگها همیشه با کوبیدن بر طبلها و دمیدن بر شیپورها آغاز میشد. صدای کوبیدن طبل و دمیدن شیپور که بلند میشد جنگجویان دو طرف جنگی را آغاز میکردند بر پایه خون و آتش و خشونت که با گذشت زمان با غریو شادی و پیروزی در یک سمت و درد و شکست در سمت دیگر به پایان میرسید. با گذشت زمان، دامنه این جنگها به بسیاری از عرصههای دیگر هم کشیده شد. فوتبال به عنوان پدیده شاخص عصر مدرن، در واقع ترجمهای جدید و متمدنانه از جنگهای گلادیاتوری به حساب میآید که آن هم با دمیده شدن در یک سوت آغاز میشود و بسیاری از ملتها یا اقشار یک جامعه، رویاها و پیروزیهایشان را در آن جست و جو میکنند. به همین دلیل، دیدارهای زیادی داریم که همواره در تاریخ برگزاریشان با خشونت، درگیری و جنجال همراه بودهاند. دیدارهایی که در زمین به جنگی با قوانین فوتبال تبدیل میشوند و در روی سکوها و بین هواداران به کریهای زبانی و گاهی آتشبازی و حتی ریختن خون میانجامند. متاسفانه برخلاف اقتضائاتی که روح ورزش دارد، نتیجه گرایی، تاکید روی قومیت یا طبقه اقتصادی و دلایل دیگر منجر شده که در مستطیل سبز جنگی برقرار باشد که دو طرف دوست نداشته باشند پس از به صدا درآمدن سوت پایان، طرف شکست خورده ماجرا باشند. به بهانه دیدار حساس اخیری که بین بوکاجونیورز و ریورپلاته که در فینال لیبرتادورس برگزار و به فینال قرن معروف شد، امروز به دیدارها و دربیهای مهم جهان نگاهی میاندازیم.
سوپرکلاسیکو
بوکا - ریورپلاته
وقتی سال 2004 نشریه «آبزرور» دیدار دو تیم «بوکاجونیورز» و «ریورپلاته»، را به عنوان یکی از 50 رقابت ورزشی که پیش از مرگ باید دید، معرفی کرد مطمئنا کسی از این موضوع تعجب نکرد. شاید بتوان گفت امروز این بازی دقیقترین و درستترین تعریف از یک جنگ تمام عیار در مستطیل سبز باشد. نبرد میلیونرهای ریورپلاته و گاوهای وحشی بوینوس آیرس که در آن خلاقیت، تکنیک و تعصب بر خیلی نقشههای تاکتیکی میچربند و دریافت دو کارت قرمز در هر دیدار، آتشبازی هواداران و شعارهای توهینآمیز، اجزایی جداییناپذیر هستند. دلیل حساس بودن این بازی به رویارویی دو طبقه مختلف از یک شهر نشأت میگیرد. یک سو طبقه کارگر و مهاجران ایتالیایی شهر بوینوس آیرس که هواداران بوکاجونیورز هستند و سوی دیگر قشر مرفه و متمول این شهر که هواداران ریورپلاتهاند. درگیری هواداران دو تیم بارها به کشته و مجروح شدن دهها نفر منجر شده است اما فاجعه بارترین درگیری، درسال 1968 بعد از یکی از دیدارهای دو تیم در مونومنتال رخ داد که در آن 71 هوادار کشته و 150 نفر زخمی شدند. بازی اخیر این دو تیم هم که دو پای فینال جام «لیبرتادورس »در پایان 2018 را تشکیل میدادند فینال قرن نامیده شد. دیداری که بازی رفت آن به میزبانی ریورپلاته برگزار شد اما به دلیل آشوب هواداران این تیم و حمله به اتوبوس بوکاجونیورز، بازی برگشت در سانتیاگو برنابئوی اسپانیا برگزار و ریورپلاته فاتح جام شد.
اولد فریم
سلتیک-گلاسکو
دربی «گلاسکو» که به «اولد فریم» مشهور است، حدود 130 سال قدمت دارد؛ یعنی زمانی که بسیاری از باشگاههای بزرگ امروز در فوتبال جهان هنوز شکل نگرفته بودند. آنچه که این دیدار پرسابقه را بسیار حساس و حیثیتی کرده است به بیرون از زمین فوتبال برمیگردد و ریشهای مذهبی و ایدئولوژیک دارد. اختلافی که به طور واضح در نماد هر دو باشگاه متبلور شده است. باشگاه «سلتیک» را مهاجران ایرلندی با مذهب کاتولیک پایهگذاری کردند و «گلاسکورنجرز» متعلق به جامعه سنتی پروتستانها بوده است. همین کافی است که این دیدار نه فقط یک دیدار ورزشی که دیداری کاملا ایدئولوژیک و حیثیتی باشد. درجه داغی این بازی به حدی بالاست که پیش از انجام هر بازی از چند روز پیش درگیریها در گلاسکو آغاز و باعث ایجاد خسارتهای بسیار زیادی میشود. به طور مثال در سال 2011 این دو تیم هفت بار در رقابتهای مختلف به مصاف هم رفتند که در مجموع 2.4 میلیون پوند به اموال عمومی شهر خسارت وارد شد. از دیگر جنجالهای بزرگ این دربی باید به اتفاقات سال 1909 اشاره کرد که بین هواداران دو تیم موجب آشوب و درگیری در زمین مسابقه شد، جایی که نزدیک به 9 هزار هوادار به زمین چمن وارد شدند، جای جای زمین به آتش کشیده شد، تورهای دروازه خاکستر شد و حدود 130 نفر راهی بیمارستان شدند.
دربی بین قارهای
گالاتاسرای-فنرباغچه
شعار افراطی معروفی بین هواداران دو تیم استانبولی وجود دارد که میگوید: «تنفرتان از باشگاه رقیب، همیشه باید قویتر از عشقتان به باشگاه خودی باشد». اختلاف این دو تیم هم به نبرد معروف طبقه غنی و طبقه فقیر بازمیگردد. جایی که دو طبقه اشراف و متمولین سمت اروپایی استانبول یعنی هواداران باشگاه «فنرباغچه» و طبقه پاییندست بخش آسیایی شهر یعنی هواداران «گالاتاسرای» به هم میرسند. پیشینه این دربی به 1909 میرسد و درگیریهای جدی آن از سال 1934 کلید خورده است که مسابقهای بین دو تیم به جنجال کشیده شد و از آن زمان تاکنون بدون توقف همواره با درگیریها و جنجالهای فراوان همراه بوده است. از درگیریهای تاریخی این بازی شاید بتوان به سال 2013 اشاره کرد که در جریان بازی این دو تیم شعارهای نژادپرستانه زیادی بین هواداران دو تیم رد و بدل شد و در نهایت پس از بازی به اتفاقی انجامید که لکه سیاهی در تاریخ این دربی سنتی ثبت کرد. جایی که هوادار 19 ساله باشگاه فنرباغچه از طرف هواداران تیم حریف به ضرب چاقو کشته و نامش در تاریخ این دربی ماندگار شد. گذشت زمان هیچ چیز از حساسیت این بازی کم نکرده به طوری که حدود یک ماه قبل در جریان یکی دیگر از بازیهای این دو تیم، بازیکنان وسط زمین به کتککاری و درگیریهای شدیدی پرداختند.
دلاکاپیتاله
لاتزیو - رم
زمانی که حزب فاشیست ایتالیا به رهبری «بنیتو موسولینی» تصمیم گرفت برای رقابت با تیمهای پرقدرت شمالی یک باشگاه بزرگ در شهر رم تشکیل بدهد، در ادامه دو باشگاه «لاتزیو» و «آ.اس.رم» سر برآوردند که جدال بیپایانی را در تاریخ فوتبال این شهر رقم زدند. این دربی از سال 1920 آغاز و به «دلاکاپیتاله» معروف شد. نکته جالب این دو تیم داشتن یک ورزشگاه مشترک است؛ هواداران لاتزیو در جایگاه شمالی ورزشگاه موسوم به «کورانورد» و هواداران دو آتشه رم در جایگاه جنوبی ورزشگاه موسوم به «کورواسور» مستقر میشوند و درگیریهای خونین و آتشین بین این دو گروه در چنین تقابلی به اوج خود میرسد. هواداران لاتزیو همچنان به اعتقادات فاشیستی و نژادپرستانه علاقه زیادی دارند و هیچ تلاشی برای پنهان کردن آن نمیکنند به طوری که در دربی فصل 1998-1999، پارچهنوشتهای 50 متری به ورزشگاه بردند که روی آن نوشته شده بود: «آشوویتز شهر شماست و اجاق، خانههایتان» که خطاب به بازیکنان رنگین پوست شهر رم بود.از مشهورترین درگیریهای ثبت شده در بازی این دو تیم باید به سال 1979برگردیم جایی که چشم یکی از هواداران لاتزیو در جریان بازی مجروح شد و سپس در اتفاقی باور نکردنی، او به دست یکی از هواداران رم در یکی از خروجیهای ورزشگاه کشته شد و اولین مقتول رقابتهای فوتبال ایتالیا به علت خشونت لقب گرفت.
ال کلاسیکو
رئال -بارسا
تعجبی ندارد که خیل هواداران فوتبال اسپانیا بازی این دو تیم برایشان حکم یک جنگ داخلی را دارد. از گذشته این تقابل یک طرف اهالی منطقه «کاستیا» و طرف دیگر جداییطلبان «کاتالان» را که مخالفان ژنرال «فرانکو» بودند، تشکیل میدادند. کاتالانها که هنوز هم مخالفان حکومت مرکزی اسپانیا هستند، پرچم و سرودی جدا برای خود دارند و از هیچ فرصتی برای نواختن ساز جدایی به راحتی نمیگذرند. مردمی که شاید به نظر برسد زیر سلطه حاکمیت اسپانیا هستند اما تصمیم گرفتهاند حرفشان را توی زمین فوتبال بزنند. انگار آنها مستطیل سبز را برای انتقام انتخاب کردهاند. پس تعجبی ندارد که شعار «ما ازتون متنفریم» پرکاربردترین شعاری باشد که در این مصاف سنتی به زبانها میآید و اخراج بازیکنان داخل زمین و آشوب و درگیری بین هواداران از بخشهای همیشگی آن باشد. اما شاید به عنوان یکی از جنجالیترین نمودهای این خشونت باید به سپتامبر 2002 اشاره کنیم. جایی که در ورزشگاه نیوکمپ، جو وحشتناکی از طرف بارساییها علیه بازیکنان رئال مادرید ایجاد شده بود و در طول 90 دقیقه پیوسته به بازیکنان رئال فحاشی شد. فحشهایی که البته بیشتر نثار «لوئیس فیگو» میشدند که در انتقالی جنجالی از بارسا به رئال رفته بود. خشنترین تصویر هم قطعا پرتاب کله بریده یک خوک بود که هنگام قرار گرفتن فیگو برای ارسال کرنر تصویری خشونتبار در جریان یک بازی فوتبال را به ثبت رساند.
مسابقات حساس در فوتبال ایران
اگر بخواهیم به دیدارهای حساس و جنجالی در فوتبال ایران نگاهی بیندازیم قطعا اولین چیزی که به ذهن همهمان میرسد دربی حساس سرخابیهاست که قابلیت این را دارد هر جمعی را به دو دسته هواداران قرمز و آبی تقسیم و آنها را به کری خواندن علیه هم وادار کند. درباره خشنترین دربی هم باید به دیماه 79 برگردیم. در آن بازی، درگیریها نه تنها بین سکوها وجود داشت بلکه درون زمین هم به صحنههای خشونتآمیز و غیراخلاقی کتککاری بازیکنان دو تیم تبدیل شد و محرومیتهای زیادی را برای این بازیکنان رقم زد. اما از دربی سرخابیها که بگذریم دیدارهای دیگری هم هستند که همیشه از حساسیت و جنجالهای خاص خودشان برخوردار بودهاند. مثلا بازیهای سپاهان- پرسپولیس معمولا بازیهای زیبایی از آب درمیآیند که البته با درگیری و جنجال همراه هستند. حالا دیگر پرتاب مواد آتشزا و راه افتادن دود، به تصویر تکراری این دیدار تبدیل شده است. همچنین بازیهای استقلال – تراکتورسازی که با شعارهای تند همراه میشود، دربی معروف شمال کشور بین سپیدرود رشت و ملوان انزلی که کاملا حیثیتی است و بازیهای خشنی که همواره هنگام حضور سرخابیهای پایتخت در اهواز با پرتاب سنگ برگزار میشوند از دیگر تصاویر خشونتبار فوتبال ایران هستند. درگیریها و خشونتهایی که البته خلاف بسیاری از دیدارهای جنجالی جهان منشأ تاریخی خاصی ندارند و احتمالا بیشتر دلایل جامعهشناسانه دارند که باید بررسی شوند.
منابع: ورزش 3، طرفداری، ایسنا، اسپورت کیدا ، ورزش 11
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی از آغاز کاهش قیمت و ارزانی در بازار لوازم خانگی خبر داد و گفت: چهار برند مطرح لوازم خانگی قیمت محصولات خود را ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش دادهاند و مردم میتوانند از شنبه این کالاها را خریداری کنند.به گزارش ایسنا، محمد طحانپور با بیان این که برندهای خارجی اعمال کننده کاهش قیمت شامل دو برند ایرانی و دو برند آلمانی و ترکیهای هستند، افزود: از مردم درخواست میکنیم که لوازم خانگی را از هر فروشگاه و مغازهای تامین نکنند و حتما قبل از خرید پروانه آنرا چک کنند. دوم این که قبل از خرید، فهرست قیمت رسمی و شرکتی را با سربرگ و مهر و امضای رسمی از فروشنده بخواهند. نکته سومی که وی اشاره کرد این بود که مردم لوازم خانگی ارزان تر را مدت دار نخرند و صرفاً از آنهایی خرید کنند که ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش قیمت را اعمال کردهاند.طحان پور یک دلیل ارزان شدن لوازم خانگی را کاهش تقاضای مردم به دلیل افزایش قیمت ها بیان کرد و افزود: مسلماً بقیه برندهای لوازم خانگی نیز همین کار را انجام میدهند. چرا که نرخ ارز نیمایی که مورد استفاده این صنعت بود، کاهش یافته است. پیشتر برخی از صاحبان این صنعت به دلیل این که احتمال افزایش دوباره نرخ ارز را میدیدند، قیمتهای خود را نگه داشتند. اما طی ماههای گذشته نوسان چندانی را ندیدند و بنابراین قیمتهای خود را کاهش دادند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.