خوانندگان محترم! شما می توانید پرسش های خود را در تمام زمینه های حقوقی، از طریق پیامک به شماره 2000999 ارسال کنید. لطفاً در ابتدای متن پیامک حتما کلمه «حقوقی» را قید فرمایید.
پرسش: چند روز قبل تصادف کردم. افسر راهنمایی و رانندگی مرا مقصر شناخت و کارت خودرو و گواهی نامه مرا به خسارت دیده داد تا با هم قرار بگذاریم و خودروی او را تعمیر کنم. هزینه تعمیرات کمتر از 300 هزار تومان است اما طرف مقابلم اصرار دارد که باید کوپن بیمه مرا جدا کند و تخفیف 11 ساله آن را از بین ببرد. چگونه می توانم با پرداخت خسارت، وی را مجبور کنم که مدارک مرا پس بدهد؟
پاسخ: ابتدا تلاش کنید با گفت و گو و میانجیگری، اختلاف خود را رفع کنید. اگر درباره مسئول جبران خسارت یا میزان خسارت با یکدیگر به توافق نرسیدید، می توانید برای حل اختلاف خود به شوراهای حل اختلاف رجوع کنید. شورای حل اختلاف با توجه به نظر افسر کارشناس تصادفات، مقصر را تعیین خواهد کرد. در صورت درخواست زیان دیده، راننده مقصر باید خسارت مربوط به افت قیمت خودرو را که توسط کارشناس رسمی دادگستری تعیین خواهد شد، جبران کند. علاوه بر نکات مذکور، پرداخت کلیه هزینههای دادرسی و حقالزحمه کارشناس بر عهده راننده مقصر خواهد بود. دادگستری مرجع اصلی و رسمی «حل و فصل دعاوی و رفع خصومات» است. اصول 156 و 159 قانون اساسی «رسیدگی و صدور حکم درباره تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین میکند» را از جمله وظایف قوه قضاییه بر میشمارد. در صورتی که اسناد و مدارک متعلق به شما نزد طرف دیگر است و او از بازگرداندن آنها خودداری میکند، با ارسال اظهارنامهای از وی درخواست کنید مدارکی را که از شما نزد وی باقی مانده است، بازگرداند.
پرسش: دخترم به اصرار خود با فردی ازدواج کرده است که بعداً فهمیدیم مشکل روحی و روانی دارد؛ به طوری که نیازمند مراجعه به مشاور است. آیا این مسئله میتواند برای دخترم حق درخواست طلاق ایجاد کند؟ چگونه میتوان این مسئله را در دادگاه ثابت کرد؟
پاسخ: در صورتی که زن به علت بیماری روانی شوهر، خواستار جدایی (طلاق یا فسخ نکاح) از او باشد، دادگاه خانواده، مرد را برای معاینه به پزشکی قانونی یا پزشکان معتمد معرفی خواهد کرد. زن میتواند ضمن دادخواست، به سوابق و پرونده پزشکی قبلی مرد نیز استناد کند. در این صورت دادگاه از پزشک مربوط استعلام خواهد کرد. مطابق ماده 1128 قانون مدنی «هر گاه در یکی از طرفین، صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبایناً بر آن واقع شده باشد.» با توجه به این که سلامتی روانی از شرایطی است که در صورت تصریح نشدن بر آن نیز، مد نظر دو طرف است، در صورتی که یکی از طرف ها مبتلا به بیماری روانی جدی و مهمی باشد و این موضوع را قبل از ازدواج به طرف دیگر اطلاع ندهد، مرتکب تدلیس شده است. تدلیس یعنی شخص عیب خود را پنهان یا خود را دارای صفت مطلوبی معرفی کند که فاقد آن است. بنابراین، در صورت بیماری روانی مرد قبل از ازدواج و اطلاع نداشتن زن از آن، زن میتواند دادخواستی به طرفیت شوهر به خواسته اعلام فسخ نکاح به دادگاه محل اقامت وی ارائه کند. دادگاه شوهر را به پزشکی قانونی معرفی میکند و در صورت تایید بیماری روانی جدی مرد و اطلاع نداشتن زن از این موضوع، نکاح به حکم دادگاه فسخ میشود. حق فسخ باید فوراً اِعمال شود. بنابراین، دارنده حق فسخ باید بعد از اطلاع از تدلیس (در این جا اطلاع از بیماری روانی)، فوراً با ارسال اظهارنامه تصمیم خود را برای فسخ نکاح به طرف مقابل اعلام کند و با تقدیم دادخواست، تنفیذ فسخ را از دادگاه بخواهد.در صورتی که ادامه زندگی مشترک موجب عُسر و حَرَج باشد نیز، زن می تواند به دادگاه خانواده مراجعه و در صورت اثبات عسر و حرج، از شوهر خود طلاق بگیرد. عسر و حرج یعنی شرایطی که تحمل زندگی در آن برای زن ناممکن باشد. برخی از این موارد که در ماده 1130 قانون مدنی شمرده شده است ازاین قرارهستند: «۱- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا 9ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه. 2- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلای وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.»