مهارت ایرانیان درتیراندازی به روایت یک اروپایی
به گواهی تاریخ، ایرانیان همواره در تیراندازی و سوارکاری، سرآمد ملل همعصر خود بودهاند. روایتهای تاریخی مربوط به جنگ حران در دوره اشکانی، تنها یکی از بیشمار مواردی است که میتوان برای اثبات این موضوع، ارائه کرد. در تاریخ ایران دوره اسلامی هم، این ویژگی در میان ایرانیان حفظ شد و حتی بالید. گزارشهایی که جهانگردان اروپایی، از دوره صفویه به بعد، از حال و هوای ایران آن روزگار ارائه میکنند، شاهدی بر این مدعاست. یکی از این افراد، دکتر فووریه است که بین سالهای 1306 تا 1309 هـ.ق، 1267 تا 1270 هـ.ش، در دوره ناصرالدینشاه در ایران به سر میبرد. وی در خاطراتش، سوارکاری و تیراندازی را یکی از تفریحات رایج ایرانیان عصر قاجار میداند که گاه، در قامت شکار خودنمایی میکرد. فووریه، از مهارت مردم ایران در تیراندازی با کمان و تفنگ، اظهار شگفتی میکند و در گزارش خود، به این نکته میپردازد که مردم کشور ما، از خردسالی با این فنون آشنا میشوند: «غالب اوقات که به کوههای اطراف به فاصله صدمتری برای شکار میروم، چون به نتیجهای نمیرسم، نفس زنان بر میگردم. ایرانیها حق دارند که سواره به شکار میروند؛ زیرا که به این شکل غالبا موفق میشوند؛ اما برای تقلید از آن ها، انسان باید مثل آن جماعت از طفولیت به تیراندازی روی اسب و به حالات مختلف آن آموخته شود. تیراندازان سواره ایرانی به قدری در این کار ماهرند که در حال سواری، اطمینانشان به زدن شکار بیشتر است تا به حال پیاده و من یک عده از تیراندازان را دیدم که تیرشان خطا نمیکرد از آن جمله سعدالدوله است که شاهی سفید(پول نقره دوره قاجار) را در روی هوا با تیر زد.»
دکتر فووریه، سه سال در دربار ایران : 1309- 1306، ترجمه: عباس اقبال، تهران، نشر علم، 1385، ص 168
رخت و ریخت سربازان ایرانی دردوره قاجار
لباس یکی از نمادهای هویتی مردم هر کشور محسوب میشود؛ در واقع پوشش، در برگیرنده مجموعهای از باورهای افراد یک جامعه است. در ایران، با تاریخ چند هزار ساله خود و تنوع اقوامی که دارد، میتوان انواع و اقسام نمونهها و طرحهای کهن را برای البسه مردمان این خطه یافت. با این حال، مطالعه روی لباس، عموماً مربوط به بدنه جامعه میشود و کمتر صنفی خاص را در بر میگیرد. به همین دلیل، شاید درباره لباس سربازان ایرانی، مطالب زیادی نشنیده باشید. موریس دوکوتزبوئه، سیاح اروپایی که در دوره فتحعلیشاه به ایران سفر کرد، گزارشی نسبتاً مبسوط از نوع پوشش سربازان ایرانی در این دوره تاریخی ارائه می کند؛ گزارشی که پس از تغییرات عمده در قشون، به دستور عباسمیرزا نوشته شده است و سیمای سپاهیان ایران را تا حدودی تغییر یافته نشان می دهد. در ادامه مطلب، فرازهایی از نوشتههای او را از نظر میگذرانید: «پیادهنظام و توپخانه لباسهای سادهای دارند؛ لباس پیاده نظام از ماهوت آبی یا قرمز و لباس توپچیها از ماهوت آبی بود. نوار لباس سربازان یشمی و مالِ صاحب منصبان نقرهای یا طلایی است. به علاوه، صاحب منصبان اشارپ(شال گردن) ابریشمی قرمزی هم مانند نظامیان انگلیس دارند. شلوارها، عموماً سفید و گشاد و کلاهی به رسم معمول مملکت از پوست بره برسر دارند که ابداً به این لباس نمیآید و به جای کفش راحتی هم، چکمه دارند. عادت پوشیدن چکمه هم از جمله کارهایی بوده که باید ولیعهد(عباس میرزا) برای آن خیلی زحمت کشیده باشد و چون امر او بوده است، از امتثال آن فروگذار نکردهاند. تفنگها عموماً انگلیسی است. یک کارخانه توپریزی هم در تبریز تأسیس کردهاند. باروت را خود ایرانیان میسازند. مشق افراد نظامی خیلی سهل است؛ چه عموماً از فن تیراندازی بی بهره نیستند. عده توپخانه و سواره نظام عمومه قداره و پیاده نظام، سرنیزه دارند.»
موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران دوران فتحعلیشاه، ترجمه: محمود هدایت، تهران، انتشارات جاویدان، 1365، ص 171