المپیکیهای شاهنامه با مربیگری رستم!
گفتوگوی خراسان با دکتر محمدجعفر یاحقی درباره جایگاه رشته های مختلف ورزشی در اثر جاودانه حکیم فردوسی
الهه آرانیان- کمتر از دوهفته است که المپیک 2020 توکیو افتتاح شده و تبِ رقابتهای ورزشی در رشتههای مختلف حسابی بالا گرفتهاست. سهم کاروان ورزشی کشور ما هم تا اینجای کار یک مدال خوشرنگ طلا در رشته تیراندازی بودهاست. از آنجا که ورزش و آمادگی جسمانی همیشه در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژهای دارد و تقریباً همهمان این بیت فردوسی را که میگوید «ز نیرو بود مرد را راستی/ ز سستی کژی زاید و کاستی» از حفظ هستیم، بد ندیدیم به بهانه آغاز رقابتهای المپیک، ورزش و رشتههای ورزشی را در متن شاهنامه بررسی کنیم و ببینیم نگاه فردوسی به ورزش چیست. در ادامه، گفتوگویمان با دکتر محمدجعفر یاحقی، استاد ادبیات فارسی و مدیر قطب علمی فردوسی و شاهنامه را دراینباره میخوانید.
ورزش، مقدمهای برای رسیدن به مقام پهلوانی
در شاهنامه شاید واژه «ورزش» به معنای امروزی نباشد، اما مصداقهایش خیلی فراوان است. دکتر یاحقی دراینباره میگوید: «یکی از زمینههای آمادگی شاهزادگان برای تعهد وظیفه سلطنت و تربیت افراد برای رسیدن به مرتبه پهلوانی، ورزشهایی است که یکی از معروفترین آنها شکار است. البته ما امروز به شکار ورزش نمیگوییم. ورزش چیزی است که ما را برای یک هدف دیگر آماده میکند. شکار یک مسیر است برای رسیدن به پهلوانی و مهارت در تیراندازی و قدرتنمایی. بنابراین، یکی از ورزشها و سرگرمیهای مهم شاهنامه شکار است که پهلوانان مختلف مثل رستم، سهراب و سیاوش به شکار میروند و به اصطلاح جزو کارهای لازم برای رسیدن به مرتبه پهلوانی و به مثابه یک ورزش است. شکار خیلی مفصل است و هم شکار آهو و گوزن و... را دربرمیگیرد و هم شکار پرندهها و نیز شکار با حیوانات. در گذشته سگ و یوز و باز شکاری داشتند و اینها را به صحرا میبردند که بعدها حالت تشریفاتی به خود میگیرد و تنها شاهان از این روش استفاده میکردند. پهلوانان در شاهنامه، بیشتر از دست و قدرت خود برای شکار استفاده میکنند».
شکست پهلوانان تورانی از سیاوش در چوگان
از دیگر ورزشهای مهم شاهنامه، میتوان به چوگان اشاره کرد که ابداع ایرانیان هم هست و مهارت در آن، نشانه اوج قدرت بدنی و توانایی جسمانی است. مدیر قطب علمی فردوسی و شاهنامه درباره چوگان و زمینههایش در شاهنامه میگوید: «چوگان در بسیاری از جاها مثل یک آزمون عمل میکند و کسانی که در چوگانبازی موفق میشوند، در عرصه پهلوانی توفیق بیشتری دارند. یکی از زمینههای مهم حضور سیاوش در توران همین چوگانبازی و توفیق او در میدان چوگان است که سبب برانگیختن حسادت گرسیوز و حتی افراسیاب میشود؛ چون سیاوش به عنوان یک ایرانی بر همه پهلوانان تورانی چیره میشود و این نشان میدهد که او پهلوان بسیار نامداری است».
شاگردان رستم در ورزشهای رزمی
هر ورزشکاری به یک مربی و حامی نیاز دارد که او را در این راه تعلیم دهد. دکتر یاحقی، رستم را مصداق یک مربی در دوره پهلوانیِ شاهنامه میداند و میگوید: «معمولاً یک جوان یا شاهزاده را به دست یک مربی میسپارند و غالباً در دوره پهلوانی شاهنامه، مربی رستم است؛ هم اسفندیار پیش او فنون رزمی یاد میگیرد و هم سیاوش که مثل فرزند رستم است، تمام فنون رزمی و ورزشها را از او یاد میگیرد و این زمینهساز رسیدن به مرتبۀ پهلوانی است».
زمینههای کشتی و شنا در شاهنامه
این استاد ادبیات فارسی، کشتی در شاهنامه را بیشتر یک نوع آمادگی بدنی پیش از جنگ و نبرد میداند و معتقد است: «کلمه کشتی با کشتن ارتباط دارد. پهلوانان پیش از جنگ، سعی میکردند طرف مقابل را به زیر بیاورند و بعد بکشند. مثل داستان سهراب که اول کشتی گرفتند و بعد این کشتی منجر به کشتن و مرگ سهراب شد. البته این به معنای این نیست که کشتی از کشتن میآید. کشتی یا کستی کمربندی بوده است که زردشتیان در حین عبادت به تن میکردند. از این رو ما در فارسی کشتی گرفتن میگوییم؛ یعنی کمربند را گرفتن و به زمین زدن. الان هم لباس کشتیگیرهای محلی را که نگاه کنید، میبینید کمربند دارد. در شاهنامه کمتر به شنا برمیخوریم. البته هست، اما نه به عنوان ورزش و وقتی پهلوان گرفتار میشود، خودش را از آب نجات میدهد و جنبه تفننی و سرگرمی ندارد». دکتر یاحقی بهطور کلی ورزش در شاهنامه را در سه هدف خلاصه میکند: «ساختن بدن، دفاع از خود و دفاع از وطن و ارزشها در برابر دشمن».
برد و باختهای ورزشی در متن حکیم فردوسی
دکتر یاحقی معتقد است برد و باختهای ورزشی به معنای امروزی را در شاهنامه نمیبینیم و این رقابتها بیشتر جنبه آزمون دارند. او میگوید: «مثلاً در جایی که میخواهند برای کیکاووس جانشین تعیین کنند، بین کیخسرو و فریبرز رقابت برای پیروزی در آزمون جانشینی درمیگیرد و سرانجام کیخسرو پیروز میدان میشود. یا زمانی که گشتاسب میخواست به کتایون، دختر قیصر روم برسد، باید اژدها را میکشت و البته موفق هم شد و توانست بر خواستگاران دختر قیصر روم، پیروز شود. یا وقتی گرازها به زمینهای کشاورزی حمله میکنند، بیژن اعلام آمادگی میکند که به جنگ گرازها برود و مدال افتخار را میگیرد».