معمای قتل بدون جسد!
آرمان که 8 سال قبل به اتهام قتل غزاله دختر مورد علاقه اش به زندان افتاده و 3 بار از چوبه دار نجات پیدا کرده، دوباره این روزها در آستانه اعدام است؛ ماجرا چیست؟
این روزها یکی از سوژه های داغ فضای مجازی، ماجرای اجرای حکم قصاص «آرمان» به اتهام قتل دختر مورد علاقه اش غزاله است که هشت سال پیش رقم خورد! این روزها این پسر زندانی در کمتر از چهار روز دو بار برای اجرای حکم قصاص به قرنطینه منتقل شده اما ساعاتی قبل از اجرای حکم، موضوع منتفی شده و او به زندان بازگشته است. دوبار انتقال به قرنطینه در مدتی کوتاه، روزهای سختی را برای آرمان رقم زده است و او لحظات بیم و امید را در زندان سپری میکند. پس از توقف اجرای حکم قصاص در روز چهارشنبه گذشته، روز جمعه دوباره خبر رسید او به قرنطینه انتقال یافته تا حکم قصاص اجرا شود اما حدود ساعت ۱۰شب اعلام شد، این حکم دوباره لغو و به روز دیگری موکول شده است. همزمان با داغ شدن موضوع این پرونده، برخی چهرهها نیز با انتشار پست یا استوری در صفحههای شخصی خود، خواستار بخشش آرمان از سوی خانواده غزاله شدند. اظهارنظرهای افراد مختلف درباره این پرونده و بخشش قاتل تا جایی پیش رفت که مادر غزاله مجبور به واکنش شد. او با اشاره به آخرین دیدار با دخترش ادامه داد: «از این زندگی ویران چه میخواهید؟ بخشش؟ بوی پیراهن یوسفم را هم ندارم که اگر بود شاید امروز در جایگاه مادری در حقش مادری میکردم و عمر ناکردهاش را میسپردم به طبیعت که جزایش بدهد...». با این حال روز گذشته هم نامه ای در فضای مجازی منتشر شد که در آن وکلای آرمان عبدالعالی در نامهای به رئیس قوه قضاییه نوشته اند که چند نفر از مردم زاهدان به تازگی شهادت کتبی داده اند که مقتول یعنی «غزاله» را در زاهدان دیده اند. امروز می خواهیم کمی درباره این پرونده جنایی بنویسیم و ماجرا را با هم مرور کنیم.
از آشنایی تا اعتراف اولیه
اسفند سال 92 یکی از مرموزترین پرونده های جنایی، با ناپدید شدن دختر جوانی به نام غزاله و دستگیری پسر مورد علاقه او به نام آرمان کلید خورد. آرمان و غزاله در سفر خانوادههایشان به ترکیه در سال 90 با یکدیگر آشنا و به هم علاقهمند شدند. این ارتباط بعد از بازگشت به ایران ادامه پیدا کرد تا این که 12 اسفند 92 غزاله 19 ساله ناپدید میشود. ساعت 22 دوازدهم اسفند 92 پدر و مادر غزاله، هراسان و نگران، به کلانتری مراجعه می کنند و خبر ناپدید شدن غزاله را به پلیس می دهند. آرمان 14 اسفند به پلیس آگاهی احضار می شود و ماجرای آشنایی خود با غزاله را تعریف میکند. به گزارش رکنا، آرمان که در زمان بازداشت، 17 سال داشته در اعترافاتش می گوید: «مدتی بود به غزاله علاقه داشتم. روز حادثه غزاله مقابل خانه مان آمد، با هم بحثمان شد و او را هل دادم. زمین خورد و از سرش خون آمد و ... یک دفعه متوجه شدم که دیگر نفس نمی کشد. از ترس، غزاله را داخل یک چمدان گذاشتم و در سطل زباله شهرداری انداختم.» در حالی که دوربین های مدار بسته اطراف منزل آرمان، لحظه خروج او با چمدان را ضبط کرده بودند اما هرگز اثری از جسد غزاله پیدا نشد.
از انکار قتل تا پای چوبه دار
آرمان 10ماه بعد منکر قتل شد و 14 دی 93 علت فوت غزاله را عجله وی برای رفتن و سقوط او از پلهها اعلام کرد اما در نهایت قضات دادسرای جنایی، آرمان را قاتل غزاله دانستند و بر همین اساس آرمان به قصاص محکوم شد اما درخواست فرجامخواهی داد و حکم پس از تأیید توسط دیوان عالی کشور، به اجرای احکام فرستاده شد که شهریور 95 ریاست قوه قضاییه اجرای حکم را برای بررسی مجدد متوقف کرد اما پس از بررسی که دو سال به طول انجامید، ایرادی در پرونده ملاحظه نشد و مجدد پرونده برای اجرای حکم برگردانده شد. صبح روز 11 دی 98، آرمان در زندان رجاییشهر تا پای چوبه دار رفت اما در آخرین لحظات، پدر و مادر غزاله به آرمان یکماه فرصت دادند تا محل اختفای جسد فرزندشان را اعلام کند تا آن ها از مجازات او بگذرند.
محاکمه مجدد
آن روز خانواده غزاله به این امید که شاید در پرونده ناگفتههایی وجود داشته باشد و آرمان حقیقت را به زبان بیاورد و محل پنهان کردن جسد دخترشان را نشان دهد، به او مهلت یک ماهه دادند اما در این مدت درخواست اعاده رسیدگی آرمان پذیرفته شد و او بار دیگر پای میز محاکمه قرار گرفت. در محاکمه مجدد هم قضات حکم به قصاص پسر جوان دادند و این حکم نیز از سوی قضات دیوان عالی کشور تأیید شد. بعد از انجام مراحل قانونی، پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا حکم قصاص اجرا شود. در این شرایط آخرین تلاشها با تشکیل جلسه صلح و سازش در دادسرای جنایی تهران برای نجات آرمان از چوبه دار انجام شد اما این جلسه چند ساعته که در آن آرمان، پدر و مادرش و پدر و مادر غزاله نیز حضور داشتند، به نتیجهای نرسید و به این ترتیب روز چهارشنبه ۲۱ مهر امسال برای اجرای حکم قصاص آرمان در پرونده ثبت و به پدر و مادر غزاله ابلاغ شد.
فرصت زندگی دوباره به آرمان
در حالیکه قرار بود آرمان به همراه چند محکوم به قصاص دیگر صبح روز چهارشنبه 21 مهر پای چوبه دار برود، دستوری مبنی بر توقف حکم قصاص محکومان ابلاغ شد. براساس تازهترین دستور و ابلاغیه به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران، نه تنها آرمان بلکه محکومان دیگری که قرار بود روز چهارشنبه قصاص شوند نیز اجرای حکمشان به تعویق افتاد. آن طور که اعلام شده بود آرمان روز شنبه قرار بود پای چوبه دار برود اما اجرای حکم باز هم به تعویق افتاده است هرچند به طور رسمی هنوز دلیل به تعویق افتادن این حکم اعلام نشده اما چندتن از وکلای آرمان عبدالعالی با بیان ادعایی مبنی بر زنده بودن غزاله شکور، خواستار بررسی دوباره پرونده شدند. به گزارش ایلنا، این وکلا در نامه ای خطاب به رئیس قوه قضاییه در خصوص پرونده قتل غزاله ادعاهای جدیدی را مطرح کرده اند که مهم ترین آن رویت مقتول یعنی غزاله در شهر زاهدان است. البته وکلای متهم دلایل دیگری از جمله پیدا نشدن جسد و سایر مدارک پرونده را هم از دلایل دیگری برای درخواست محاکمه مجدد اعلام کرده اند. هم اکنون به گفته رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور، آرمان به سلول برگشته و زمان جدیدی برای اجرای حکم قصاص مشخص نشده است.
واکنش ها به پرونده 8 ساله
حالا حدود هشت سال از بازداشت آرمان به اتهام قتل می گذرد و او توانسته طی سال های حضورش در زندان لیسانس کامپیوتر و فوق لیسانس مهندسی پزشکی بخواند و به نوشته بابک پاک نیا وکیل دادگستری 3 جزء قرآن را هم حفظ کرده است. این روزها واکنش ها به پرونده او به اوج خود رسیده است. دو روز پیش رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور در جمع خبرنگاران به تشریح آخرین وضعیت این پرونده پرداخت و از مردم خواست از اظهارنظر درباره این پرونده خودداری کنند. به گزارش جام جم، حجتالاسلام صادقی گفته است: «دهها قاضی به این پرونده ورود کرده اند و چند نوبت بررسی شده است. این پرونده دو نوبت به دیوانعالی کشور رفته و قضات دیوانعالی کشور پرونده را دوباره بررسی کردند و قضات بدوی، هم در دادسرا و هم در دادگاه کیفری موضوع را بررسی کردند و حکم دادند. ماده ۴۷۷ در خصوص این پرونده اعمال و مجدد بررسی شده است. از لحاظ اتقان حکم تردیدی وجود ندارد و بر اساس شواهد موجود، حکم قتل ظاهرا درست است.» حجتالاسلام صادقی خاطرنشان کرد: «به لحاظ قضایی کار دستگاه قضایی تمام شده است و باید از لحاظ اجرای حکم، خانواده مقتول یا قصاص کنند یا رضایت دهند. اکنون همه چیز دایر بر مدار خانواده مقتول است. باید به خانواده مقتول حق داد که داغ بزرگی دیدهاند و از طرف دیگر جنازهای نیز در کار نیست و از این نظر نیز خانواده مقتول آزردهخاطر هستند.» او همچنین گفته است: «هم اینک شرایط به گونهای نیست که به جسد دسترسی باشد و اتفاقی افتاده که قابل دسترسی نیست و هرچه این ها اصرار کنند آرمان جای جنازه را بگوید، او نمیتواند بگوید چرا که خودش نیز نمیداند و اگر میدانست دهها بار گفته بود.»