35 برگ ازصورت همه حساب و کتاب هایش در موسسه منحل شده میزان را با خودش به تحریریه روزنامه خراسان آورده بود. می گفت خودتان قضاوت کنید کدام عقل سلیمی هست که نگوید پولت را جایی سرمایه گذاری کن که سود بیشتری می دهد !حالا بعضی از مردم و حتی مسئولان وقتی صدای دادخواهی ما را می شنوند یا از کنار تجمعات سپرده گذاران میزان عبور می کنند به چشم یک طمعکار به ما نگاه می کنند. انگار آمده ایم تا پولی را که حقمان نیست به زور از حلقوم دیگران بیرون بکشیم! کسی نیست در این میان بگوید تا همین سال گذشته موسسه میزان در گوشه گوشه این شهر حتی زیر ساختمان بزرگ دادگستری استان ،کنار شعب گوناگون بانک های دولتی و بغل گوش دستگاه های نظارتی شعبه داشته است ولی ...
شما از مسئولان سوال کنید
حالا اما همه حرف این همشهری ما که به اذعان خودش 100 میلیون تومان تمام سرمایه زندگی و پاداش 30 سال فعالیت اش در یک سازمان دولتی را در موسسه منحل شده میزان سرمایه گذاری کرده است این نیست و آمده تا از رسانه ها طلب یاری کند. کارم این است که هر روز صبح به شعب بانک صادرات مراجعه کنم و دست خالی برگردم . اما آقای دادستان ،رئیس بانک صادرات یا استاندار باید پاسخ مردم را بدهند. حداقل شما این موضوع را پیگیری کنید .این ها بخشی از حرف هایی است که این روزها اصحاب رسانه می شنوند .جز این مراجعات حضوری روزانه تعداد زیادی تماس تلفنی با تحریریه خراسان داریم و ده ها پیامک به سامانه روزنامه ارسال می شود که در ادامه نمونه ای از پیامک ها را می خوانید:
* بانک صادرات که در بوق و کرنا می کند و می گوید ۹۱ درصد حساب سپرده گذاران میزان را تسویه کرده است لطفا اعلام کند که آیا این 91 درصد ۵۰ درصد از کل پولی را که در موسسه میزان سپرده گذاری شده بوده، شامل می شود و آیا بانک صادرات به تعهد خود برای پرداخت سود از 10 آبان ۹۴ اقدامی انجام داده است.
* بانک صادرات ادعا می کند سپرده های تا 40میلیون را به طور کامل پرداخت کرده است اما هنوز تعداد زیادی سپرده گذار هستند که پولشان زیر 40میلیون است و بانک صادرات برای پرداخت آن اقدامی نکرده است.
* آقای استاندار آیا یادتان هست گفتید موسسه میزان به بانک صادرات واگذار شد.آن روز فکر این جا را کرده بودید که ما سپرده گذاران را از چاله به چاه انداخته اید ؟
* تورا به خدا دراین ایام عزیز شعبانیه به فریاد دل ما سپرده گذاران موسسه میزان برسید از پدرم خجالت می کشم. تقریبا دو سال گذشت تا کی وضعیت ما سپرده گذاران میزان در بلاتکلیفی باقی می ماند و بانک صادرات هر روز وعده ای تازه منتشر می کند درحالی که خبری از پرداخت یا حداقل انتقال سپرده ها به بانک صادرات نیست.
پیگیری های بی پاسخ خراسان رضوی از صادرات
روزنامه خراسان رضوی نیز پیرو همین تماس های مکرر مردمی و پیامک های زیادی که روزانه به سامانه پیامکی روزنامه ارسال می شود روند پرداخت سپرده گذاران میزان را از طرق گوناگون پیگیری کرده است .دراین میان اما متاسفانه مسئولان بانک صادرات که متولی اصلی پاسخ گویی به مطالبات مردم هستند سکوت کرده اند و هیچ پاسخی به رسانه ها نمی دهند ،چنان که تماس های مکرر ما با «سربیشه ای »سرپرست بانک صادرات استان بی نتیجه ماند، البته وی پیش از این گفته بود: همه اخبار درباره موسسه منحل شده میزان از طریق روابط عمومی بانک صادرات کشور منتشر می شود .این اظهار نظر باعث شد تا برای پیگیری موضوع به سراغ «صفری »مدیرکل روابط عمومی بانک صادرات کشور رفتیم . مدیری که حتی در روز «روابط عمومی» تماس های مکرر خبرنگار روزنامه خراسان رضوی را بی پاسخ گذاشت و پس از ارسال پیامکی با این عنوان « سلام و ارادت ،سرور عزیز جناب آقای صفری.روز روابط عمومی را خدمتتان تبریک عرض می کنم.خبرنگار روزنامه خراسان هستم.مکرر تماس گرفتم تا خبر تازه ای از مرحله جدید پرداخت های سپرده های میزان دریافت کنم،پاسخگو نبودید.راهنمایی می فرمایید دقیقا برای مصاحبه با جناب عالی یا یکی از مسئولان بانک صادرات چه اقدامی باید انجام دهم»، تنها نوشت «باسلام وادب به استحضار می رساند تمامی اطلاعات درخصوص موسسه منحل شده میزان به صورت اطلاعیه اطلاع رسانی می گردد.باتشکراز ابراز لطف جناب عالی»
حالا باید قضاوت را به مردم بسپاریم وقتی که از رسانه ها توقع دارند پیگیر مطالبتشان باشند و روابط عمومی یک نهاد که وظیفه اصلی و اولیه آن پاسخ گویی به ارباب رجوع و اصحاب رسانه است از پاسخ دادن به سوال خبرنگار درباره رفع نگرانی ها و دغدغه های مردم این گونه شانه خالی می کند چه باید کرد ؟
سوالات را مکتوب بفرستید ،البته مقام مسئول فعلا در دسترس نیست !
نکته جالب تر این که مدیر امور رسانه ای روابط عمومی بانک صادرات کشور وقتی با سوالات متعدد ما روبه رو شده بود گفت :سوالات را مکتوب ارسال کنید تا پاسخ آن را از طریق یکی از «بزرگان بانک صادرات که مشهدی هم هستند » ارائه دهیم .خراسان رضوی حاضر بود برای رسیدن به پاسخ سوالات مردم در کنار 16 ماه صبوری سپرده گذاران میزان چند روزی هم صبوری کند از وی خواست تا شماره نمابر مربوطه را برای ارسال مکتوب سوالات در اختیار این رسانه بگذارد اما صالحیان تاکید کرد: پاسخ سوالات ممکن است زمان ببرد چون مسئول مربوطه در ماموریت است و در نهایت نیز حاضر نشد آن شماره نمابر را در اختیار ما قرار دهد و در مقابل خواست تا پس از مهلت 24 ساعته دوباره تماس بگیریم و پیگیر موضوع باشیم. از آن 24 ساعت حالا سه روز می گذرد و ما دیگر موفق نشدیم مسئول مربوطه را حتی در محل کارش پیدا کنیم و تلفنی از روند پیگیری سوالاتمان مطلع شویم!
گفت و گو با مقام آگاه
با این حال بخشی از گفت و گوی خراسان رضوی با یک منبع آگاه دربانک صادرات کشور که نخواست نامش فاش شود در زیر می آید :
چرا پرداخت سپرده گذاران میزان متوقف شده است و اطلاعیه تازه ای منتشر نمی شود؟
مقام آگاه:بانک صادرات به تازگی سپرده های تا 40 میلیون تومان را پرداخت کرده و حتی درصدی از سپرده های بالاتراز 40 میلیون تومان را نیز پرداخت کرده است .
چند درصد ؟
در خبرها هست . نمی دانم شما الان دنبال چه چیزی هستید ؟
سوالم مشخص است دقیقا مرحله تازه پرداخت سپرده های میزان را چه زمانی آغاز می کنید؟
ان شاءا... به زودی آغاز می کنیم .وقتی با 91 درصد سپرده گذاران تسویه کرده ایم تسویه با این 9 درصد باقی مانده کار دشواری نیست .
اما سوال مردم این است که چرا این پرداخت ها این قدر زمان می برد و طولانی شده است ؟برخی از سپرده گذاران در تماس ها و پیامک هایشان گفته اند بانک صادرات اموال و دارایی های میزان را گرفت و پول ما را نداد !
شما جواب خودتان را خودتان می دهید .
فقط اظهار نظرهای مطرح شده را نقل کردم .این ها پاسخ بانک صادرات نیست .لطفا پاسخ بانک صادرات را بفرمایید .
مااخبار را از طریق سایت بانک صادرات منتشر می کنیم .سپرده گذاران هم می توانند از این طریق اخبار را به دست بیاورند .
یعنی می فرمایید سپرده گذاران هرروز چشم به سایت بدوزند و منتظر خبر باشندبهتر نیست گاهی در قالب پیش خبر آن ها را از بلاتکلیفی نجات بدهیم ؟
نه لازم نیست چشم به سایت بدوزند وقتی خبر روی سایت صادرات می رود بقیه رسانه ها هم خبر را کار می کنند .پرداخت سپرده های موسسه میزان به این راحتی ها نیست .فرایند اداری و زمان بری دارد مردم هم در عین حال صبور نیستند تاکنون بانک صادرات در این مسیر خیلی خوب عمل کرده است .اما متاسفانه برخی رسانه ها به خصوص رسانه های مشهد فشار می آورند و بعد تیتر می زنند «بانک صادرات پاسخگو نیست» .اگر پاسخگو نیستیم این 91 درصد را چطور تسویه کرده ایم.وجدان و اخلاق رسانه ای کجا می رود ؟نقش شما در تنش آفرینی چه می شود ؟آیا دادستان مشهد از کنار این موضوع به سادگی می گذرد ؟مگر می شود به این سادگی با آبروی بانک صادرات بازی کرد !
توضیح همین مسائل کار سختی نیست .یکی از مسئولان بانک صادرات همین حرف ها را برای مردم و افکار عمومی توضیح دهد .
ما از طریق اطلاعیه همین حرف ها را می زنیم .همه اختیار با بانک صادرات نیست که یک ملک را بفروشیم و پول مردم را بدهیم .یک پرونده ساده قضایی دو سال طول می کشد. اما دراین پرونده املاک باید شناسایی شود .برخی املاک مصادره شده این ها را باید آزاد کنیم .
البته مردم حقشان را می خواهند و جدا از این که این افراد ،افراد خاصی بودند و دنبال سود بیشتری بوده اند ، به این موضوع اصلا کاری نداریم و چون حق مردم است تا به پولشان برسند تلاشمان را می کنیم .بالاخره موسسه میزان اگر ساختاری منظم و ضابطه مند داشت که به این روز نمی افتاد .تمام دفاتر آن ها نیاز به بررسی و کار دارد .
با تمام این حرف ها برخی ها فکر می کنند که دولت با انتقال دارایی های موسسه منحل شده میزان به بانک صادرات یک بانک ورشکسته را از سقوط نجات داده است .
بله مردم می گویند اما این درست نیست .مسئولان 11 ماه تلاش کردند تا بانک صادرات این مسئولیت را بپذیرد .
بانک صادرات اصلا دوست نداشت وارد چنین ماجرایی شود. این صرفا یک تکلیف اجتماعی بود .این موضوع سال 93 اعلام شد اما بانک صادرات آبان ماه سال 94 وارد موضوع شد .این توجیه درست نیست برخی این حرف ها را به خاطر زنده کردن سپرده ها می زنند.
این سوال باقی است که واقعا در فرایند نقل و انتقال املاک میزان چه کسی نظارت دارد و چه کسی باید پاسخ گوی عملکرد کند بانک صادرات در پرداخت این مطالبات باشد؟
چقدر از سپرده های میزان همچنان نزد بانک صادرات مانده است؟
از سوی دیگر چند سوال اساسی در این میان باقی می ماند: چرا درحالی که علیرضا رشیدیان استاندار خراسان رضوی در بهمن ماه سال گذشته درباره آخرین وضعیت میزان گفته بود همه دارایی ها، بدهی ها و کارکنان تعاونی اعتباری منحل شده میزان در چارچوب تعریف شده حقوقی و بانکی که متضمن حقوق سپرده گذاران، کارکنان و سهامداران است به بانک صادرات واگذار شدو در همین راستا تعاونی میزان با تصویب کارگروه ساماندهی بازارهای غیرمتشکل پولی که با ترکیب نهادهای اقتصادی و حاکمیتی به ریاست بانک مرکزی تشکیل می شود؛ در تاریخ 12 خرداد ماه امسال(سال 94) منحل، و مدیریت حدود یک میلیون حساب، 3200 میلیارد تومان سپرده، 1056 کارمند، 110 شعبه و 2800 میلیارد تومان تسهیلات جاری به هیئت تسویه واگذار شد وبانک صادرات نیز در اطلاعیه شماره ٧ خود مورخ 25/12/94 آورده بود با پرداخت این مرحله تعداد سپرده گذارانی که موفق به دریافت سپرده خود می شوند حدود ٣٠٣هزار و١٠٢ نفر معادل حدود ٩١ درصد از کل سپرده گذاران می شود اما هیچ گاه صحبتی از میزان ارقام پرداخت شده و رقم سپرده های باقی مانده به میان نمی آید درحالی که به نظر می رسد 9 درصد باقی مانده سپرده های میزان نزد بانک صادرات بخش اعظمی از این سپرده ها را شامل می شود که عملا فرایند اقتصادی این موسسه با آن ها می چرخیده است و قطعا تامین آن با روند فعلی پرداخت های بانک صادرات زمان زیادی را خواهد برد. همه این ها در حالی است که اسماعیل لله گانی مدیرعامل بانک صادرات کشور گفته بود: بانک صادرات در جریان این قبول مسئولیت هیچ گونه ریسکی را متحمل نشد و به میزان دارایی هایی که از موسسه میزان، تملیک کرد، اقدام به پرداخت تعهدات کرد، در همین راستا تفاهم نامه ای با بانک مرکزی و هیئت تسویه موسسه میزان امضا شده بود که مطابق آن عمل شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فارس-طی حکمی از سوی حجت الاسلام و المسلمین رئیسی، سید مرتضی بختیاری به سمت قائم مقام این آستان منصوب شد.بختیاری که معاونت دادستانی کل کشور، وزارت دادگستری، استانداری اصفهان و.. .را در کارنامه خود دارد، جایگزین مهدی عزیزیان شد.مهدی عزیزیان نیز به سمت مشاور عمرانی و عضو هیات امنای آستان قدس رضوی منصوب شد .همچنین در حکمی دکتر فرهاد رهبر به سمت مشاور اقتصادی و دبیر کارگروه اقتصادی این آستان منصوب شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با گذشت کمتر از سه ماه از آغاز خدمت تولیت محترم و معزز آستان قدس رضوی به نظر رسید ذکر چند نکته و پیشنهاد می تواند مفید باشد: اقدامات آغازین حجت الاسلام والمسلمین رئیسی توانسته است تصویری مناسب و امیدوارکننده از آینده را در افکارعمومی ایجاد کند. توزیع غذا و در نظر گرفتن مکان هایی برای استراحت زائران در ایام نوروز، درمان رایگان بیماران نیازمند به جراحی تومور مغزی، توجه به مشکلات برخی افراد مشخص مانند حمایت از جانباز مدافع حرم و والدین نیازمند صاحب فرزندان پنج قلو، برگزاری جلسات متعدد با افراد و کارشناسان مختلف و شنیدن دیدگاه های گوناگون توسط تولیت محترم و از همه مهم تر مشی مردمی و ارتباط مناسب ایشان با بدنه مردم، نمونه هایی از این اقدامات مناسب و امیدبخش محسوب می شود. در عین حال این حرکت مناسب می تواند با آسیب هایی همراه باشد که باید به شدت مراقب بود تا ادامه مسیر نیز دقیق و کم خطا طی شود.
بی تردید آستان قدس رضوی جایگاهی ملی و حتی فراملی دارد و سطح مدیریتی آن نیز باید در همین حد مدنظر قرار گیرد لذا استفاده از ظرفیت های ملی برای مدیران این سازمان بزرگ ضروری است اما نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که اولا ظرفیت های منابع انسانی و مدیریتی خراسان بسیار زیاد است و مخصوصا در مجموعه آستان قدس نیروها و مدیران توانمند و متعهد کم نیستند. ثانیا مرکز فعالیت های آستان قدس در این منطقه است و مدیرانی که درک دقیق تری از خراسان، مشهد و آستان قدس رضوی دارند زمینه بیشتری برای موفقیت دارند و در اولویت برای انتخاب قرار می گیرند.
تولیت معزز آستان قدس در فعل و گفتار خود نشان داده اند که به درستی توجه به محرومان را مطابق تاکید رهبری سرلوحه کار خود قرار داده اند اما نکته مهمی که به نظر می رسد نباید فراموش شود این است که وظیفه اصلی آستان قدس رضوی، خدمت مادی و زمینه سازی معنوی برای زیارت بهتر زائران است. دقت دوباره در حکم رهبری نشان می دهد که ایشان در بند 2 حکم، برای خدمت به زائران (با قید به ویژه ضعفا و نیازمندان) از عبارت «از رئوس برنامه ها» استفاده کرده اند و در بند 3 برای خدمت به مجاوران (با قید به ویژه مستمندان و ضعفا) عبارت «وظیفه دیگری که باید به آن اهتمام ورزید» را به کار برده اند. بر این اساس در مقام مقایسه توجه به زیارت در اولویت قرار دارد. همچنین صحیح است که رهبری در حکم انتصاب خود حتی در حوزه زیارت به طور ویژه بر توجه به محرومان و قشرهای ضعیف تاکید کرده اند اما این تاکید ویژه به دلیل وجود خلاء در عملکرد گذشته در این زمینه بوده است وگرنه به نظر نمی رسد در مقام اولویت بندی رسیدگی به زائر و زیارت در درجه دوم فعالیت های آستان قدس قرار داشته باشد. البته روشن است که منظور، کم توجهی به مجاوران مستضعف به بهانه اهمیت داشتن زیارت نیست بلکه منظور این است که توجه به این راهبرد مهم، نباید مقدمه غفلت از وظیفه اصلی آستان قدس رضوی شود و هم زمان و حتی مهم تر از توجه به مجاوران محروم باید کیفیت و کمیت خدمت به زائر ارتقا یابد. برای روشن شدن مطلب شاید ذکر یک مثال عینی موضوع را روشن تر تفهیم کند. به عنوان مثال اگر زائران نیازی مبنی بر ضرورت دسترسی آسان و سریع به سرویس های بهداشتی دارند نباید این مسئله در مقایسه با اقدامات رفاهی برای مجاوران مستضعف از لحاظ مالی و مدیریتی در اولویت دوم قرار گیرد.
آستان قدس رضوی در ورود به حوزه توجه به محرومان نیز می تواند دو نگاه را دنبال کند: رویکرد اول کمک به محرومان و قشرهای ضعیف با کمک به نیازهای اصلی و روزمره آنان از قبیل خوراک و پوشاک و درمان و....است که عمدتا با کمک های مالی و توزیع غذا و امکانات اجرایی می شود. روشن است که در شرایط آرمانی حل این مسائل در اولویت قرار دارد اما این سوال وجود دارد که آیا آستان قدس به اندازه کافی امکانات و بودجه لازم را برای حل این مسائل و مطالباتی که به صورت تصاعدی مطرح خواهد شد دارد؟ برای کسانی که اطلاع کاملی از شرایط مالی آستان قدس ندارند پاسخ دقیق به این سوال ممکن نیست اما بر اساس برخی اطلاعات غیررسمی به نظر نمی رسد برای آستان قدس اجرایی کردن چنین رویکردی در طولانی مدت ممکن باشد در صورت درست بودن چنین برداشتی توجه به محرومان توسط آستان قدس باید با نگاهی کیفی یا مصادیقی قابل اجرا مد نظر قرار گیرد. به عنوان مثال ساخت اقامتگاه های ارزان قیمت برای زائران محروم، برنامه ریزی برای اشتغال دایم با برنامه های کارآفرینان مانند زنجیره کارآفرینی از تولید تا توزیع و فروش صنایع دستی که می تواند در قالب سوغات حرم بازار مناسب پیدا کند و تمرکز بر تحصیل و رشد علمی فرزندان قشر های ضعیف نمونه هایی است که برای تفهیم منظور می توان به آن ها اشاره کرد و روشن است که در صورت انتخاب راهبرد دوم انتخاب مصادیق و برنامه ها نیاز به استفاده از دیدگاه کارشناسان با تجربه دارد.
در کنار اولویت قرار دادن زیارت و محرومان، وظایف آستان قدس در مسائل فرهنگی نیز نیاز به توجه ویژه تولیت محترم آستان قدس دارد چرا که ظرفیتی بس عظیم در این زمینه به دلیل وجود بارگاه منور و مطهر رضوی وجود دارد که با وجود اقدامات خوبی که در عرصه های فرهنگی صورت گرفته است هنوز کارهای انجام نشده زیادی نیز وجود دارد. پیشنهاد می شود قبل از هر اقدامی در این زمینه ساختار مدیریتی این امور مورد بازبینی قرار گیرد چرا که مجموعه های فرهنگی آستان قدس با تنوع، تعدد و گستردگی زیادی که دارند نیاز به هماهنگی و هم افزایی بیشتری برای موثرتر شدن دارند.
مواردی که ذکر شد نکات و پیشنهادهایی بود که متناسب با دوران گذار مدیریتی مهم به نظر رسید و روشن است که درباره آستان قدس رضوی به دلیل اهمیت و گستردگی آن در حوزه های مختلف حرف های زیادی را می توان مطرح کرد که گوش شنوای حجت الاسلام والمسلمین رئیسی ما را ملزم می کند در وقت خود به آن ها بپردازیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دوباره مشهد الرضا(ع) در ایام ولادت مهدی موعود(عج) غرق از نور و شادی شد و مردم در انتظار ظهور آن امام، کوچه ها و خیابان های شهر را چراغانی و آذین بندی کردند؛ هرجا که مجلسی برپا شد، سخن از انتظار و عشق به ماه پرده نشین شعبان بود. عاشقانه های انتظار مردم در شب و روز نیمه شعبان با برپایی صدها جشن در مساجد، حسینیه ها، خیابان ها و کوچه های شهر هویدا شد، جوانانی که در حال ریسه بندی و آذین بندی محله بودند و گروه دیگری که در ایستگاه های صلواتی با شربت و شیرینی کام مردم را شیرین می کردند. امسال مناطق هفتگانه حاشیه شهر مشهد هم میزبان برگزاری ده ها جشن با مشارکت تشکل های مردمی و نهادهای فعال در ستاد حاشیه شهر مشهد بود.
طنین ندای لبیک «یا مهدی(عج)» در اجتماع عظیم منتظران
مضجع شریف ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) نیز در شب و روز ولادت منجی عالم بشریت(عج) پر از صفا و شادی شد. همزمان با شام ولادت حضرت ولی عصر(عج) حرم مطهر رضوی میزبان منتظران ظهور بود تا در شبی که در منزلت آن به شب قدر یاد شده است، گرد هم آیند و بزم قدسیان را با قرائت دعا و قرآن و شب زنده داری برپا کنند. دانشگاه فردوسی مشهد نیز همچون سال های گذشته میزبان مراسم احیای شب نیمه شعبان بود. صبح دیروز و در سالروز میلاد منجی عالم بشریت(عج)، میدان شهدای مشهد بار دیگر اجتماع عظیم منتظران را به نظاره نشست و آسمان مشهد هم شوق انتظار را با منتظران زمزمه کرد. باران بهاری صبح دیروز که با اشک های دیدگان منتظران همراه شده بود، نیمه شعبان امسال مشهد را نیز خاطره انگیز کرد. آیت ا... سیداحمد علم الهدی امام جمعه مشهد، سردار یعقوبعلی نظری فرمانده سپاه امام رضا(ع)، سیدصولت مرتضوی شهردار مشهد و جمعی دیگر از مسئولان نیز در این اجتماع همراه منتظران بودند. حجت الاسلام رئیسی تولیت آستان قدس رضوی نیز سخنران این مراسم بود و در باب انتظار فرج و آثار عملی انتظار در زندگی سخن گفت. حرکت منتظران ظهور به سوی بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) و شرکت در جشن میلاد در رواق امام خمینی(ره) ادامه این مراسم بود.
مراسم عمامه گذاری طلاب در مدرسه عالی نواب
همچنین مدرسه عالی نواب همزمان با شب ولادت امام زمان(عج) میزبان جمعی از طلاب جوان بود که در جشن بزرگ عمامهگذاری شرکت کرده بودند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه خراسان، جشن باشکوه عمامهگذاری 60 طلبه حوزه علمیه خراسان با حضور آیتا... سید حسن مرتضوی در مدرسه عالی نواب برگزار شد.
اکران گرافیتی شهری و فضا سازی شهری
از دیگر برنامه های فرهنگی و هنری این ایام اکران طرح های ابتکاری گرافیتی به مناسبت نیمه شعبان بود که موضوع جهانی بودن ظهور آن حضرت و آشنایی مخاطب با مسائل روز جهان اسلام با تکیه بر وحدت اسلامی را به نمایش گذاشت. به گزارش فارس، امسال معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد در قالب فعالیت های هنری اقدام به فضاسازی شهر مشهد با شعار «تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد» کرده بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عقربههای ساعت، 30 دقیقه بامداد را نشان میداد. رزمندگان اسلام، در سکوت شب، منتظر فرمانی بودند که کلید یک پیروزی تاریخی محسوب میشد. از روز پنجم آبانماه سال 1359، که متجاوزان بعثی خرمشهر را اشغال کرده و بخشی از خاک پاک ایران اسلامی را، تصرف کرده بودند، 550 روز میگذشت؛ 550 روز بود که ایرانیان در تب و تاب باز پس گرفتن شهری بودند که، لقب «خونین شهر» به خود گرفتهبود. سربازان دلاور ایران اسلامی، در سکوت مطلق، در انتظار آغاز عملیات بودند، اما هیچ یک از آنها نمیتوانست هیجانی را که در دل داشت، پنهان کند. عاقبت، انتظار به سر رسید. «بسما... الرحمن الرحیم. بسما... القاسم الجبارین، یا علی ابن ابیطالب(ع)، یا علی ابن ابیطالب(ع)، یا علی ابن ابیطالب(ع) ...» این پیامی بود که قرارگاه مرکزی عملیات، برای تمام یگانها مخابره کرد و در آن شب به یاد ماندنی، در گوشی بیسیمِ تمام فرماندهان به گوش رسید. به این ترتیب، عملیات «بیت المقدس» آغاز شد؛ عملیاتی که در پی تحقق این اهداف بود: 1- انهدام نیروی دشمن، حداقل بیش از دو لشکر ارتش بعثی عراق؛ 2- آزاد سازی حدود 5400 کیلومتر مربع از خاک ایران از اشغال دشمن متجاوز، از جمله، شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید؛ 3- خارج کردن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن؛ 4- تأمین[برقراری امنیت در] مرز بین المللی (حدفاصل پاسگاه طلائیه تا شلمچه)؛ 5- آزادسازی جاده اهواز به خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز به آبادان از برد توپخانه دشمن.
گام نخست پیروزی
عملیات «بیتالمقدس» در چهار مرحله طراحی شده بود و ساعت 30 دقیقه بامداد روز دهم اردیبهشتماه سال 1361، نخستین مرحله آن، آغاز شد. قرار بود نیروهای ایران، در قالب سه قرارگاه نصر، فتح و قدس، این مرحله از عملیات را اجرا کنند. در گام نخست، قرارگاه قدس که نیروهایش در شمال منطقه «کرخهکور» مستقر بودند، کار دشوار عبور از استحکامات متعدد دشمن در این منطقه را آغاز کرد. واکنش دشمن به این اقدام، مقاومت شدید و آتش سنگین بود. با این حال، دلاوران جان برکف تیپهای «43 بیتالمقدس» و «41 ثارا...»، توانستند مقاومت دشمن متجاوز را در هم بشکنند و با عبور شجاعانه از تمام موانع، خود را به جنوب «کرخهکور» برسانند و بخشهایی از این منطقه را از لوث وجود دشمن، پاک کنند. عدم پوشش دو جناح، باعث فشار بیش از حد نیروی تا بن دندان مسلح ارتش بعثی، بر نیروهای ایرانی مستقر در این منطقه شد، اما مبارزه جانانه و تن به تن دلاوران سلحشور ایران زمین، مانع از سقوط مجدد این مناطق شد. از سوی دیگر، نیروهای قرارگاه های فتح و نصر، پس از صدور فرمان آغاز عملیات، به سرعت خود را به جاده راهبردی اهواز – خرمشهر رساندند و کوشیدند با ایجاد استحکامات و تثبیت مواضع، مانع از تردد نیروهای دشمن در این جاده شوند. نیروهای قرارگاه فتح، توانستند، همان شب، اهداف مورد نظر طراحان عملیات را محقق کنند؛ اما نیروهای قرارگاه نصر، به دلیل وجود باتلاق در حاشیه جاده و تمرکز نیروهای دشمن در شمال خرمشهر، نتوانستند اهداف مورد نظر را به صورت کامل محقق کنند. با این حال، رشادت و پایمردی جوانان مؤمن ایرانی، در شبهای بعد، تمام اهداف مرحله نخست عملیات را محقق کرد و طی 5 روز بعد، جاده راهبردی اهواز – خرمشهر، از کیلومتر 68 تا 103، به طور کامل، در اختیار نیروهای ایرانی قرار گرفت و تمام رخنههایی که وجود داشت، ترمیم شد و مرحله نخست عملیات «بیتالمقدس» به پایان رسید.
تکمیل حلقه محاصره
با تثبیت نیروهای سه قرارگاه، در مناطق تعیین شده، مرحله دوم عملیات «بیتالمقدس» در ساعت 22 و 30 دقیقه روز 16 اردیبهشتماه سال 1361، آغاز شد. در این مرحله، قرار بود نیروهای ایرانی خود را به مرز برسانند و به تدریج، با تنگتر کردن حلقه محاصره نیروهای دشمن در خرمشهر، نفس متجاوزان را به شماره بیندازند. در همین زمینه، نیروهای قرارگاه های نصر و فتح، با سرعتی مثالزدنی، از جاده اهواز – خرمشهر، به سوی مرز حرکت کردند و توانستند همان شب، خود را به مرز برسانند. نیروهای متجاوز بعثی که از محاصره خود توسط نیروهای دلاور ایرانی بیمناک بودند، لشکرهای 5 و 6 خود را برای جلوگیری از محاصره قطعی، عقب بردند تا بتوانند ضمن گریز از محاصره، خطوط پدافندی بصره را هم تقویت کنند؛ غافل از اینکه نیروهای جان برکف قرارگاه قدس، مترصد این حرکت مذبوحانهاند. به محض عقبنشینی لشکرهای تا بن دندان مسلح دشمن، نیروهای قرارگاه قدس، صاعقهوار به دشمن هجوم بردند و ضمن در هم کوبیدن استحکامات متجاوزان، صدها نفر از آنها را به هلاکت رساندند و هزاران نفر را به اسارت درآوردند. نتیجه این بخش از عملیات، آزادسازی کامل جاده اهواز – خرمشهر و مناطق «جفیر»، «پادگان حمید» و شهر مظلوم و قهرمانپرور «هویزه» بود.
یک گام تا آزادی خرمشهر
زمان اقدام نهایی برای آزادسازی خرمشهر فرا رسیده بود، اما دشمن به شدت مقاومت میکرد. قرارگاه نصر، پس از تثبیت موقعیت خود، مأموریت پیشروی به سوی خرمشهر را برعهده گرفت. چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش، در آخرین ساعات روز 19 اردیبهشتماه سال 1361، حرکت تاریخی خود را به سمت «خرمشهر» آغاز کردند. خبر عقبنشینی بخشی از نیروهای دشمن از خرمشهر، نوید پیروزی قریبالوقوعی را به دلاوران سلحشور ایران زمین میداد. با این حال، دشمن، سرسخت بود و به این آسانی حاضر به تسلیم نمیشد. نیروهای بعثی، تمام قدرت خود را در شلمچه متمرکز کردهبودند تا مانع از شکست قطعی شوند. اما حجم سنگین آتش دشمن، مانع از پیشروی رزمندگان اسلام نشد و آنها توانستند با حرکتی برقآسا، خود را به سه کیلومتری شلمچه برسانند. به این ترتیب، مرحله سوم عملیات «بیتالمقدس» نیز به پایان رسید و نیروهای ایرانی، یک گام دیگر به آزادسازی خرمشهر، نزدیکتر شدند.
پیروزی تاریخی
همه چیز برای پیروزی مهیا بود. خرمشهر در دو قدمی سپاهیان ایران قرار داشت. کافی بود فرمان حمله نهایی صادر شود تا هیمنه پوشالی دشمن، با یک ضربه کاری غیورمردان ایران، فرو ریزد. ساعت 22 و 30 دقیقه روز اول خردادماه سال 1361، رمز مرحله چهارم و نهایی عملیات، به تمام یگانها مخابره شد:«بسم ا... القاسم الجبارین؛ یا محمد بن عبدا...(ص)، محمد بن عبدا...(ص)، محمد بن عبدا...(ص)». در عرض چند ساعت، تکِ سریع دلاوران ایران، دشمن را دچار وحشت کرد. فریادهای مردانه سپاهیان ایران، در دشت پیچید و بدن مزدوران متجاوز را به لرزه انداخت. ارتباط میان یگانهای دشمن به سرعت قطع شد. احاطه اطلاعاتی نیروهای ایرانی بر منطقه و نیز استعداد نظامی دشمن، عرصه را چنان بر متجاوزان تنگ کرد که گروه گروه از معرکه میگریختند. بخش مهمی از یگانهای مستقر دشمن، میان «نهر عرایض» و «شلمچه»، نابود شد و نزدیک به 3 هزار نفر اسیر شدند. صدام برای جلوگیری از پیشروی نیروهای ایرانی، هواپیماهای جنگنده و بمبافکن خود را راهی میدان کرد، اما سلحشوران نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نیروی هوایی عراق را در هم کوبیدند و افزون بر آن، با بمباران پلهای شناور دشمن، روی شطالعرب و نیز مناطق تجمع نیروهای متجاوز، ضربه نهایی را بر دشمن وارد کردند. اواخر روز دوم خرداد بود که خرمشهر به روی فرزندان شجاع ایران زمین، آغوش گشود. شب هنگام، بخشی از نیروهای متجاوز دشمن که قصد فرار داشتند، در کمین تکاوران دلاور ارتش گیرافتادند و تعداد زیادی از آنها راهی دیار عدم شدند. در ساعات ابتدایی روز سوم خردادماه، بیشتر مناطق خرمشهر آزاد شدهبود. بقایای نیروهای دشمن، هنوز در شمال نهر «خیّن» مقاومت میکردند، اما با رشادت مثال زدنی دلاوران ایران و کامل شدن حلقه محاصره، پس از آزادسازی منطقه گمرک خرمشهر، فرجام متجاوزان، چیزی جز اسارت یا مرگ نبود. به این ترتیب، در ساعت 2 بعدازظهر روز سوم خردادماه سال 1361، «خونینشهر، شهر خون، آزاد شد» و پرچم زیبا و سه رنگ جمهوری اسلامی ایران، بر فراز مسجد جامع این شهر، به اهتزاز درآمد تا به نمادی برای مقاومت، ایثار و پایداری ایرانیان تبدیل شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«نارندرا مودی» نخست وزیر هند که شب گذشته در راس یک هیئت اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی وارد تهران شد، عصر دیروز پیش از ترک دهلی نو به سوی تهران با انتشار توئیتی در صفحه شخصی خود با اشاره به برنامه دیدارش با رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهورکشورمان نوشت: «دیدار با رهبر عالی و رئیس جمهور ایران ،فرصتی مهم برای پیشبرد مشارکت راهبردی بین ایران و هند است.» به گزارش ایرنا، سفر نخست وزیر هند 2 روزه خواهد بود. یک ماه پیش که «دارمندرا پرادهان» وزیر نفت وگاز طبیعی هند به ایران سفر کرده بود از آمادگی کشورش برای پرداخت بدهی نفتی این کشور و سرمایه گذاری 20 میلیارد دلاری درایران خبر داده بود و امروز مذاکرات دو طرف برای این سرمایه گذاری انجام می شود.همزمان خبرگزاری هند به نقل از منابع موثق در دهلی نو اعلام کرد: این کشور در آستانه سفر «نارندرا مودی » نخست وزیر هند 750 میلیون دلار از بدهی نفتی این کشور را به یورو به حساب ایران واریز کرده است. شرکت اسار نیز اعلام کرد به زودی 500 میلیون دلار بابت بدهی نفتی این شرکت پرداخت می کند. مقامات هندی پیش از این باز نبودن کانال های پرداخت را از موانع اصلی پرداخت بدهی نفتی ایران عنوان کرده بودند. وزارت امورخارجه هند نیز با انتشار بیانیه ای با اعلام این مطلب ،توسعه بندر چابهار، سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز، افزایش مبادلات تجاری و بازرگانی و امضای تفاهمنامه و برنامه همکاری فرهنگی دو کشور را از جمله اهداف این سفر عنوان کرد. گفته می شود در سفر «مودی» به تهران 14 سند همکاری بین دو کشور در زمینه سرمایه گذاری درچابهار، ترانزیت 3 جانبه بین ایران -هند و افغانستان ،یادداشت تفاهم و برنامه مبادلات فرهنگی امضا می شود. به گزارش تسنیم، همچنین محمد اشرف غنی رئیسجمهوری اسلامی افغانستان امروز وارد تهران میشود. این دومین سفر رئیسجمهور افغانستان به ایران پس از به قدرت رسیدن است. حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور در همین رابطه با بیان اینکه مشارکت راهبردی ایران و هند بر تمدن کهن و مشترک دو کشور استوار است، گفت: موانع پولی و بانکی ایران و هند برداشته میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسکو:حمله به گروه های تروریستی درسوریه را ازسر می گیریم
«سرگئی شویگو» وزیر دفاع روسیه اعلام کرد که حتی در صورت پذیرفته نشدن پیشنهاد اقدام مشترک با ائتلاف تحت رهبری آمریکا، مسکو از روز چهارشنبه به صورت کاملا یکجانبه وارد عمل شده و حملات هوایی علیه تروریستها درسوریه را از سر خواهد گرفت.بر اساس سخنان شویگو احتمال دارد که پل هوایی فعالتری از روسیه به سمت سوریه طی روزهای آینده برای بازگشت جنگندههای «سوخوی» چندمنظوره به راه افتد یا همانطور که کارشناسان نظامی میگویند شاهد فعالیت بیشتر بالگردهای «ام آی 28 نایت هانتر» و «کی ای 52 الگیتور» بود که از پایگاه «الشعیرات» در ریف «حمص» یا از پایگاه هوایی «حمیمیم» به پرواز در میآیند و نیروهای زمینی ارتش سوریه ونیروهای مقاومت را به منظور پیشروی پشتیبانی میکنند. به نوشته روزنامه لبنانی السفیر از زمان آتش بس درسوریه و پس از آن اعلام خروج نیروهای روسی از سوریه توسط «ولادیمیر پوتین» ،محموله های سلاح سعودی-آمریکایی جدید میان گروه های تندرو ومخالف بشار اسد پس از عبور از مرزهای ترکیه و مرزهای اردن توزیع شد تا همه دستاوردهای نظامی را که ائتلاف روسی ونیروهای مقاومت در سال 2015 کسب کرده بودند،از بین ببرند. به نظر می رسدروس ها احساس کردند که آمریکا «خدعه»جدیدی به آنها زده که به گروه های مسلح و گروه های تروریستی که واشنگتن حاضر به گنجاندن آنها در فهرست تروریسم نیست مانند «احرار الشام»و«جیش الاسلام»و دیگر گروه ها این امکان را داد که چندین جبهه را شعله ور کرده و تلاش کنند که به «حلب»نفوذ کنند.از این رو سخنان شویگو از جمله دعوت از آمریکایی ها برای همکاری با نیروهای روسی برای از سرگیری حملات هوایی در 25 می (5خرداد)و اشاره به حمله به کاروان های گروه های مسلح و محموله های نظامی که از مرزهای ترکیه به سمت سوریه عبور می کنند،نشان می دهد که مسکو احساس کرد خلائی بیهوده به وجود آمده است که مذاکرات ژنو و خروج هالیوودی گروه« معارضان ریاض»از مذاکرات و بی توجهی آمریکا به این اقدام و هم عملکرد عربستان این هراس را درمسکو تشدیدکرده است. با این حال وزارت دفاع آمریکا بلافاصله پیشنهاد روسیه را رد کرد و تاکید کرد که آمریکا با روسیه در سوریه «همکاری »نظامی نمی کند.وزارت خارجه آمریکا نیز اعلام کرد که هیچ گونه توافقی برای انجام حملات هوایی مشترک در سوریه وجود ندارد و آن چه با روس ها درباره آن رایزنی می شود پیشنهادهایی برای ابزارهای دائمی تقویت، کنترل و نظارت و برقراری ترک مخاصمه است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، اعلام کرد «ملا اختر محمد منصور»، رهبر 56 ساله طالبان افغانستان هدف حمله هوایی پهپاد ارتش این کشور قرار گرفتهاست. مقامهای آمریکایی گفته اند که او «احتمالا» در این حمله کشته شدهاست. با این حال، اداره امنیت ملی افغانستان نیز دربیانیه ای تایید کرده که ملا منصور بامداد شنبه در حمله هوایی در ایالت بلوچستان پاکستان کشته شده است. خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از ملا عبدالرئوف فرمانده ارشد طالبان گزارش داد که وی کشته شدن ملا منصور در حمله هوایی را تایید کرده است. در همین حال، «وحید مژده» تحلیلگر سیاسی افغانستان در گفتگو با ایرنا گفت که این احتمال وجود دارد که اختر منصور در درگیری سال گذشته در منزل «عبدالله سرحدی» یکی از اعضای ارشد طالبان کشته شده و یا با مرگ طبیعی از دنیا رفته باشد، اما دستگاه های اطلاعاتی آمریکا از آن مطلع شده اند و برای نمایش قدرت، چنین وانمود میکنند که وی در اثر حمله آنان کشته شده است.
ملا اختر منصور که بود؟
ملا منصور ۵۶ ساله، از تبار اسحاقزی از قوم پشتون قندهار بود. او هم همچون بسیاری از اعضای طالبان در مدرسه حقانیه در پاکستان آموزش دیده بود. وی از سال ۱۹۹۵ میلادی، یکسال پس از شکل گیری طالبان در عضویت این گروه بود. در دوران حاکمیت طالبان، ملا منصور به عنوان وزیر هوانوردی حکومت طالبان کار کرد و با حمله آمریکا و سرنگون شدن دولت طالبان او هم مانند ملا عمر فراری شد. او سپس به عضویت شورای کویته درآمد و در سالهای اخیر که ملا برادر به زندان پاکستان افتاده بود، بهعنوان فرد شماره دوم طالبان فعالیت داشت. او تا ژوئیه سال گذشته میلادی (مرداد گذشته) پیش از آنکه مرگ ملا عمر، بنیانگذار طالبان پس از دو سال فاش شود، معاون وی بود و پس از آن رهبری این گروه ستیزه جو را برعهده گرفت. برخی او را به به انزوا کشاندن و مرگ ملا عمر متهم کردهاند. عدهای از سران طالبان نیز حتی گفته بودند که انتصاب او کودتا بوده است.
جنگ قدرت در طالبان
با به قدرت رسیدن ملا منصور، گروهی از داخل طالبان علیه انتخاب او، شوریدند و در نتیجه گروه کوچکتری از بدنه گروه طالبان به رهبری ملا رسول، منشعب شد. پس از آن ملا عبدالمنان نیازی، سخنگوی گروه منشعب طالبان به رسانهها گفته است که گفتوگوها میان رهبر جدید طالبان و فرماندهان ناراضی شکست خورده است. او گفت: «هرکسی که مشغول نبرد تحت رهبری ملا منصور است، جهادی به شمار نمیرود. اکنون ما به صورت روشن علیه او قرار داریم.» همه اینها در حالی بود که خانواده ملا عمر نیز موافق رهبری ملا منصور نبودند. مدت ها زمان برد تا ملا یعقوب و عبدالمنان، پسر و برادر ملا عمر با رهبر جدید طالبان بیعت کنند. در صورت تایید خبرمرگ ملا منصور، طالبان دوباره با خطر انشقاق روبرو است. باید منتظر ماند و دید که با جنگ قدرت بین «هیبت الله آخوندزاده» و «سراج الدین حقانی» معاونان ملا منصور، خانواده ملا عمر و طالبان منشعب چه بر سر این گروه خواهد آمد. از سوی دیگر، با انشقاق طالبان خطر سوء استفاده تروریست های داعش (که در غرب افغانستان مستقرند) از فرصت به وجود آمده برای گسترش سرزمینی دور از ذهن نیست.
ابهام درباره آینده صلح
در آغاز رهبری ملا اختر محمد منصور، گفته میشد که از جمله حامیان گفتوگوهای صلح است. ولی با گذشت نزدیک به یک سال از رهبری او، طالبان همواره از هر گونه گفتوگو درباره صلح دوری کردند. چهار نشست چهارجانبه برای آوردن طالبان پای میز مذاکره انجام شد؛ مذاکراتی که نتیجه ای در پی نداشت.
پس از آن بود که اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان در قبال طالبان موضع گرفت و گفت: آنانی که در برابر نظام افغانستان سرکشی می کنند، «دشمنان افغانستان» هستند.
در همین راستا، 6 عضو طالبان در بامداد 21 اردیبهشت ماه سال جاری با حکم دادگاه عالی افغانستان و تایید «محمد اشرف غنی» در زندان پلچرخی، در شرق کابل به دار آویخته شدند.
عبدا... عبدا...، رئیس اجرایی دولت وحدت ملی افغانستان، می گوید که اگر خبر کشته شدن منصور تایید شود فرصت تازه ای برای آن عده از طالبان که خواهان پیوستن به روند صلح هستند، ایجاد خواهد شد؛ زیرا «منصور مانعی عمده برای گفت وگوهای صلح بود.» شاید مذاکرات صلح افغانستان ادامه یابد، اما مرگ ملا منصور در پاکستان، یکی از اعضای مذاکرات 4 جانبه، شرایط را پیچیده خواهد کرد. «اسامه بن لادن» رهبر پیشین القاعده، ملا «محمد عمر» و ملا «اختر محمد منصور» هر سه در پاکستان کشته شده اند. در اینصورت آیا با حضور کشوری که از سوی مقامات افغان حامی تروریسم معرفی می شود، در مذاکرات صلح می توان امنیت را به افغانستان باز گرداند؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهاب حسینی بازیگر کشورمان نخل طلای بهترین بازیگر مرد را برای فیلم «فروشنده» به کارگردانی اصغر فرهادی از آن خود کرد. اصغر فرهادی نیز نخل طلای بهترین فیلم نامه این جشنواره را به خود اختصاص داد تا به این ترتیب 2 نخل طلای کن از آن 2 ایرانی شود. مراسم اختتامیه جشنواره در واپسین ساعات شب گذشته برگزار شد. شهاب حسینی در این مراسم پس از تشویق حضار روی سن رفت و بعد از آن که نخل طلا را دریافت کرد، درحالی که کمی بغض کرده بود پشت میکروفن ایستاد و جایزه خود را به مردم ایران تقدیم کرد: «الهی شکر... مطمئنم روح پدرم الان در بهشت نظاره گر من است از اصغر فرهادی و ترانه علیدوستی تشکر می کنم این جایزه را از مردم دارم پس به آن ها تقدیم می کنم.» بهترین فیلمنامه هم به اصغر فرهادی برای «فروشنده» رسید. جایزه بهترین کارگردانی اما به اصغر فرهادی نرسید، اولیور آسایاس به خاطر فیلم «خریدار شخصی» این جایزه را دریافت کرد. اصغر فرهادی پس از دریافت جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره گفت: فیلم های من فیلم های شادی نیستند اما خوشحالم که با جوایزم مردم ایران یا حداقل بخشی از آن ها را شاد می کنم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شب گذشته " نارندرا مودی " نخست وزیر هند به تهران آمد و قرار است امروز در حاشیه دیدارهایش با مقامات ایرانی اسناد مهمی از جمله توسعه بندر چابهار را به امضا برساند. این سفر پس از سفر سال 2003 رئیس دولت اصلاحات به دهلی نو ، اولین سفر دو جانبه در سطح رئیسان دولت بعد از 13 سال به شمار می رود و دو طرف امیدوارند افق های جدید از روابط را پیش روی تهران و دهلی بگشایند؛ از سوی دیگر کمتر از دو ماه قبل نیز حسن روحانی رئیس جمهوری ایران مهمان همسایه پاکستانی خود شد که در آن سفر نیز که بعد از 14 سال در این سطح برگزار می شد استقبال و بدرقه کم نظیری از سوی طرف پاکستانی را شاهد بودیم . این دو سفر مهم و کم سابقه در دو دهه اخیر که در فاصله کوتاهی صورت گرفته نشان از ظرفیت بالای جمهوری اسلامی ایران برای رفتاری فرامنطقه ای دارد تا بتواند علاوه بر اثرگذاری کنونی در منطقه غرب آسیا ، در جنوب این قاره کهن نیز به رفتار سیاسی تنش زدا و اصولی خود بپردازد . چالش های میان هند و پاکستان پیچیده تر از یک چالش کوچک و یک میانجی گری ساده یا دو جانبه است اما ایران می تواند با داشتن موقعیت ژئوپلتیک منحصر به فرد و مزیت های نسبی برای اسلام آباد و دهلی نو به دوستی مشترک و قابل اعتماد برای دو کشور تبدیل شده و از این ظرفیت برای بازسازی روابط پر تنش میان هند و پاکستان بهره برداری کند.
جمهوری اسلامی ایران با وجود تاکید و پیگیری سیاست های انقلابی خود در حمایت از مستضعفین و مسلمین مظلوم دنیا ، ثابت کرده که طرفدار دیپلماسی تنش زدا و ثبات آفرین در منطقه پیرامونی شرق و غرب خود است . رفتار ایران در عراق ، سوریه، افغانستان و تلاش تهران در جهت رفع فتنه تکفیری ها از یک سو و کمک به پایداری و اقتدار بیشتر دولت های مرکزی از سوی دیگر چهره کشوری طرفدار ثبات و آرامش از ایران ساخته که می تواند در میانجی گری اش میان دو قدرت اتمی امروز دنیا موثر باشد .
یکی از تنش های بزرگ و ریشه دار میان دهلی نو و اسلام آباد موضوع کشمیر است که با وجود جمعیت مسلمانان و از جمله تعداد زیاد شیعیان در این منطقه که اتفاقا از دوستداران انقلاب اسلامی و امام راحل به شمار می روند می تواند به عنوان یکی از زمینه های اثرگذاری جمهوری اسلامی مورد توجه قرار گیرد تا در ادامه سیاست بی طرفانه، خود را در مناقشات منطقه ای به عنوان نیروی سوم میانی ، مورد اعتماد و دوستدار صلح مطرح کند.
ایجاد خط دوستانه میان تهران ، اسلام آباد و دهلی نو علاوه بر فواید اقتصادی خود می تواند یک حوزه فرهنگی دیرینه را بازتولید کند و از سوی دیگر خط سیاسی جنوب آسیا را به رخ دشمنان فرا منطقه ای و منطقه ای کشورمان بکشاند و از این منظر فرصت دیدار دو روزه «مودی» از کشورمان زمان مغتنمی است که باید نگاهی فراتر از فواید و نتایج اقتصادی به آن داشت و از دستاوردهای آن سود لازم را در افق میان مدت و بلند مدت راهبردهای جمهوری اسلامی ایران به دست آورد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
احمد توکلی در نامه ای به معاون اول رئیس جمهور استفاده از مدل جدید قرارداد های نفتی را برخلاف مصالح ملی و منافع استراتژیک نظام اعلام کرد و خواستار تغییر استراتژیک راهبرد دولت در جذب سرمایه و فناوری خارجی در صنعت نفت وگاز شد. احمد توکلی، نماینده مجلس شورای اسلامی و رئیس هیئت مدیره سازمان مردم نهاد «دیده بان شفافیت و عدالت» ضمن اشاره به استقبال دولت از انتقاد ها و برگزاری چند نشست با منتقدان از سوی معاون اول رئیس جمهور و وزیر نفت، نسبت به تکرار ده ها مورد قرارداد جدید شبیه کرسنت از طریق قرارداد های جدید که به طرح دعوای حقوقی علیه ایران ختم شود، هشدار داد.
در نامه توکلی خطاب به جهانگیری با اشاره به این که نامه مذکور نتیجه مباحثات طولانی جمعی از منتقدان با مقامات مسئول ذیربط، وزارت نفت، کارشناسان مستقل، اساتید برجسته دانشگاه و جوانان متخصص نفت و گاز است، آمده است: نتایج مذکور در سه نشست طولانی که به ابتکار شما با گردهمایی این منتقدان برگزار گردید مجددا به شور و نقادی گذاشته شد و حاصل آن گزارشی است تحت این عنوان که «چرا دولت در جذب سرمایه و فناوری خارجی باید به طور استراتژیک تغییر رویکرد دهد؟» وی ضمن تقدیر نسبت به استقبال جهانگیری و زنگنه از نقد های صورت گرفته و اشاره به برگزاری جلساتی با حضور منتقدان در دفتر معاون اول رئیس جمهور از جمله نشست 12 ساعته روز دوشنبه 27/02/1395 آورده است: جمع بندی نظرات منتقدان آن بود که این مصوبه نمی تواند شرایط عمومی و الگوی قرارداد های بالادستی نفتی باشد و در شکل فعلی ناقض قوانین بالادستی است، حاکمیت ملی را مخدوش می سازد، ظرفیت های مشابه داخلی، به ویژه توانایی های شرکت ملی نفت را تحلیل می برد، هیچ تضمینی برای انتقال فناوری ندارد، خام فروشی را تداوم می بخشد و سهم غیرمعقولی از منافع را به شرکت های چندملیتی می دهد و در بلندمدت ممکن است خطراتی را متوجه استقلال ملی نماید و در مجموع با مفاد و روح اقتصاد مقاومتی ناسازگار است. در ادامه نامه توکلی آمده است: اگر نقایص اساسی مصوبه اصلاح شود، این الگو احتمالاً برای معدودی از میادین با ویژگی های خاص مناسب خواهد بود؛ ولی برای اکثریت قاطع میادین و مخازن باید روش های دیگری را به کار برد که منافع ملی را حداکثر سازد. در عین حال منتقدان در نشست 12 ساعته روز دوشنبه 27/02/1395 در جهت رفع نقایص، مشارکتی جدی و فعالانه داشتند تا ان شاءا... زحمات انجام شده لااقل برای میادین خاص فوق الذکر قابل بهره برداری گردد.
براساس نامه احمد توکلی، نقایص هشت گانه مدل جدید قرارداد های نفتی عبارتند از:
1- اصرار بر یک الگوی منفرد برای کل حوزه انرژی به جای استفاده از سبد متنوع قراردادی
2- تسلط شرکت های خارجی بر منابع نفتی و گازی و نقض حاکمیت ملی
3- تضعیف کمّ و کیف ظرفیت تخصصی شرکت ملی نفت و شرکت های تابعه و شرکت های بخش خصوصی
4- شرکت عملیاتی مشترک؛ موضوعی پرابهام
5- نادیده انگاشتن اصول انتقال فناوری در الگوی پیشنهادی
6- خط پایه تخلیه و مدیریت تولید و منافع بی شمار خارجی
7- پرهیز از خام فروشی و تکمیل زنجیره ارزش؛ امر مغفول الگوی قراردادی جدید
8- عدم وجود سازوکار جریمه طرف خارجی در صورت عدم ایفای تعهدات
وی در ادامه با اشاره به این که منطقی است که یک الگوی قراردادی برای تمامی مخازن و میادین کشور تجویز نشود؛ بلکه با استفاده از ظرفیت ماده 7 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، تمامی مخازن و میادین بر اساس شاخص های خاص خود در چند گروه دسته بندی شود و برای هر دسته شرایط عمومی قرارداد ها جداگانه تنظیم گردد، آورده است: تجارب گذشته و شواهد و قرائن فعلی نشان می دهند، شرکت های بین المللی نفتی در قالب های دیگری نیز حاضرند در پروژه های بالادستی صنعت نفت کشور فعالیت نمایند. اگر هم در وهله نخست بی میلی نشان دهند، با تعقیب راهکار های تقدیمی در سطور آتی و با جلب همکاری شرکت های متوسط و کوچک و مجرب خارجی، شرکت های بزرگ نیز داوطلب خواهند شد.
در انتهای این نامه با تاکید بر این که با توجه به واقعیت های بازار سرمایه جهانی، تأمین سرمایه برای پروژه های نفتی آن قدر ها که ادعا می شود سخت نیست، آمده است: «در صورتی که وزارت نفت به اشکالاتی که دستگاه های نظارتی، اساتید، متخصصان و دلسوزانِ مردم و ایران مطرح کرده اند توجه نکند و بر اساس این مصوبه با طرف های خارجی پیمان ببندد، با مقاومت هایی روبه رو می شود که به احتمال قوی خود را مجبور به فسخ قرارداد ها خواهد دید و خدای ناخواسته ده ها کرسنت دیگر را شاهد خواهیم بود که از طریق محاکم بین المللی، ذخایر ارزی فعلی و آتی را مصادره خواهند کرد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اردوغان این روزها به شدت مشغول است. او درحال ترسیم آرزوهایش در کاخ سفیدش در آنکارا است. رئیس جمهور ترکیه برای قبضه کامل قدرت در عرصه داخلی به اندازه کافی صبر کرده است. حالا باید آخرین موانع را هم از سر راه بردارد. اردوغان برای تبدیل نظام پارلمانی ترکیه به نظام ریاستی نه تنها به یک سرسپرده در مسند نخست وزیری نیاز دارد بلکه باید پارلمان را نیز رام سازد. از همین رو همزمان با اعلام بی نالی ییلدیریم وزیر سابق حمل و نقل ترکیه از سوی اعضای حزب حاکم ترکیه یعنی حزب عدالت و توسعه به عنوان نخست وزیر جدید، پارلمان نیز نخستین بند از اصلاحیه قانون اساسی این کشور برای اجازه دادن به لغو مصونیت قضایی 138 تن از قانونگذارانی که به اقدامات کیفری متهم شدهاند را تصویب کرد. اکنون با این اصلاحیه 138 نماینده مجمع بزرگ ملی پارلمان ترکیه متعلق به همه چهار حزب اصلی پارلمان ممکن است در ارتباط با مجموع 667 پرونده کیفری مطرح شده علیه آنها تحت پیگرد قضایی قرار بگیرند. به بیان دیگر اردوغان تلاش می کند از این قانون برای سرکوب نمایندگان کرد از یک سو و رام سازی مخالفانش از سوی دیگر بهره بگیرد. علاوه بر این قانون اخیر همچون شمشیر دموکلوس بر بالای سر مخالفان نظام ریاستی و تغییر قانون اساسی عمل خواهد کرد. بی جهت نیست که این روزها شاهد افزایش نگرانی های داخلی و بین المللی نسبت به مهندسی نظام ترکیه به شیوه اردوغان هستیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تاریخ معلم انسان هاست. برای درس گرفتن از این معلم بزرگ، لازم نیست قرن ها را به عقب برگردیم. گاهی معلم تاریخ در کوچه های زمان ما پرسه می زند و به هزار زبان، درس می دهد اما این که گوش هوش ما چقدر بشنود به ظرفیت وجودی و سعه ادراکی خود ما بستگی دارد. گاهی یک واقعه در نزدیکی خود مان آن قدر تاریخ ساز می شود که بتوان از آن درس های تاریخی آموخت مثل واقعه شکوهمند «آزاد سازی خرمشهر» که چشم روح الهی امام، در این شکوه سرفرازی «ید ا...» را به عینه دید و به یاد ما هم آورد که «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و در آن حماسه ما دست خدا بودیم و با این باور که «ومارمیت اذ رمیت ولکن ا... رمی» . در تیر انداختن ها مان هم گمان این نبود که ما خود بر گلوله ها امیریم که باور به کمال رسیده ما بود که در دایره مشیت و قدرت الهی ما نقطه تسلیم و بالاتر از آن، نقطه رضاییم و حکم آن است که حضرت دوست می فرماید. راز آن پیروزی بزرگ هم همین بود؛ تمشیت و تدارک به اندازه توان، جهاد تا پای جان و در نهایت «افوض امری الی ا...» جهان! یعنی ما در این کار بزرگ ،خود را ندیدیم و چون همه جا خدا را دیدیم، خدا هم دست ما را گرفت. آن روز، منیت در بین ما چنان مرده بود که همه "ما" شده بودیم. "یدا... مع الجماعه" هم وعده خداوند صادق الوعد بود. بله، تاریخ را باید خواند. هم تاریخ دور را و هم تاریخ نزدیک را و از قضا تاریخ آزاد سازی خرمشهر، ملموس تر به ما درس می دهد که هرزمان و در هر زمین و زمینه که بر مدار خدا حرکت کنیم، پیروزی نیز برای همراهی با ما شتاب می کند. هرگاه هم – خدای نکرده – چشم مان به دست خودمان بیفتد ، راهش را از ما چنان جدا می کند که سایه اش را هم نمی بینیم. امروز هم حرف همین است. خرمشهر های علمی و هسته ای و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و.... بر اساس همان مدل مجرب، آزاد شدنی است و الا از آزمون های بی توجه به آن تجربه معلوم نیست چند درصد خطا برخیزد که خطا ، همزاد آزمون است. در فتح خرمشهر، اختلاف اگر در ساحت نظر متولد می شد در عرصه عمل علیه دیگری ، بلند گو بر نمی داشت چرا که هدف خدا بود اما امروز در مرام و نگاه و عمل برخی ها آن «هدف مقدس» گم شده است! آن روز میان رزمندگان و مردم و مسئولان، جای تولی و تبری دقیقا مشخص بود اما امروز... نگوییم بهتر است! آن روز، همه پشت هم بودیم اما امروز برخی هامان چنان به هم پشت می کنیم که دشمن را به خنده می اندازد! احساس تکلیف می کنیم اگر رو به رو شدیم دست ها مان در یقه همدیگر بنشیند! خب، با این روش و منش، دیگر هیچ خرمشهری آزاد نمی شود که آزاد سازی ، آزاده می خواهد نه مثل برخی از ما ها که به اسارت خواسته های جناحی و هواهای نفسانی گرفتار شده ایم. حالا باید خشت، خشت خرمشهر سرباز شود تا خود ما را آزاد کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
علیرضا کافی - آدم هایی که در جایگاه خودشان نیستند.حکایتی آشنا از حال و روز خیلی از آدم های امروز جامعه.افرادی که با هزاران امید و آرزو روزی پای به دانشگاه ها گذاشتند و پیشرفت و کار در رشته تحصیلی شان تنها هدف روزهای تحصیل شان بود.آدم هایی که خیلی زود با درهای بسته بازار کار روبه رو شدند و ناگزیر مجبور به فعالیت در رشته های غیر مرتبط با آن چه در کلاس درس آموخته اند شدند.پزشکانی که ساخت و ساز می کنند،مهندس هایی که کاسب شده اند و ...افرادی که هیچ کدام برای فعالیت در شغل فعلی شان آموزش لازم را ندیده اند و اگر کمی در شرایط شان دقت کنیم تحصیلاتشان هیچ کاربرد و تاثیری در شغلی که اکنون برعهده گرفته اند، نداشته و ندارد.
بیکاران تحصیل کرده به روایت آمار
آمار فعلی از بیکاران به ویژه بیکاران تحصیلکرده هم نگران کننده است. آن گونه که رئیس مرکز آمار ایران در آخرین اظهار نظر خود در خصوص نرخ بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی در اواخر فروردین امسال اعلام کرده است ،نرخ بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی تا پایان سال گذشته 18.5درصد بوده است و این یعنی حدود یک میلیون نفر از تحصیل کرده های فوق دیپلم به بالا بیکارند. به گزارش تسنیم، عادل آذر نرخ بیکاری در سال 94 را 11 درصد اعلام کرد و گفت:در سال گذشته حدود 882 هزار نفر به جمعیت فعالان اقتصادی ما اضافه شده است که از این تعداد 688 هزار نفر شاغل و 214 هزار نفر هم به افراد بیکار اضافه شدند به همین علت نرخ بیکاری 10.6درصدی سال 1393 به 11 درصد در سال 1394 رسیده است.وی با تاکید بر این که این آمار، نرخ بیکاری افراد 15 تا 64 سال را شامل میشود گفت: اما مردم به بیکاری جوانان بیشتر توجه میکنند.وی ادامه داد: نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24 ساله 26.1 درصد و جوانان 15 تا 29 ساله 23.3 درصد است.
بر اساس آخرین تحقیقات صورت گرفته در سازمان همیاری اشتغال دانش آموختگان جهاد دانشگاهی بیشترین تعداد بیکاران در رشتههای مهندسی، ساخت و تولید با ۲۵۱ هزار و ۴۰۲ نفر وجود دارد و پس از آن نیز ۲۲۲ هزار و ۱۱۲ نفر در رشتههای علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق بیکارند.
از مجموع بیش از ۷۶۸ هزار نفر بیکار دانش آموخته دانشگاهی، ۳۶۳ هزار و ۷۴۰ نفر مرد و ۴۰۴ هزار و ۳۱۱ نفر نیز زن هستند که بالاترین تعداد مردان بیکار در رشته مهندسی، ساخت و تولید با ۱۷۸ هزار و ۴۶۱ نفر است و بیشترین تعداد زنان بیکار نیز با ۱۳۴ هزار و ۷۹۱ نفر در رشته علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل کردهاند.
در مجموع ۱۰۰ هزار و ۹۱۲ نفر مرد و زن در رشتههای علوم انسانی و هنر و ۷۶ هزار و ۱۹۱ نفر نیز در علوم ریاضی و رایانه بیکار هستند.۳۸ هزار و ۴۳۸ نفر در رشتههای کشاورزی و دام پزشکی، ۲۵ هزار و ۹۹۷ نفر در رشتههای بهداشت و رفاه (بهزیستی) و ۱۷ هزار و ۴۰۷نفر نیز در رشته خدمات بیکار هستند. از کل ۷۶۸ هزار بیکار دانش آموخته دانشگاه های کشور ۱۳ هزار و ۴۵ نفر رشته تحصیلی خود را اظهار نکردهاند.آخرین آمار تخصصی در این حوزه از بیکاری ۵۲ هزار و ۱۶۹ نفر فوق لیسانس و دکترای حرفهای حکایت دارد که ۱۱ هزار و ۸۸۶ نفر در رشتههای علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل کردهاند و ۱۲ هزار و ۳۵۳ نفر نیز دارای مدرک رشتههای مهندسی، تولید و ساخت هستند. ۹۶۰۷ نفر در رشته علوم ریاضی و رایانه و ۶۷۸۱ نفر نیز در رشته علوم انسانی و هنر بودهاند.
پذیرش دانشجو بدون در نظر گرفتن حقایق بازار کار
دکتر عنایت قدیمی اقتصاد دان بر پایه داده های دانشگاهی و تحقیقاتی نرخ بیکاری تا سال 1400را نگران کننده می داند و می گوید:حتی در بهترین شرایط و بر اساس آن چه کارشناسان اقتصادی اعلام کرده اند وضعیت اشتغال در سال 1400آن هم با بهترین شرایط ممکن نگران کننده است و رقم بیکاران در سال 1400به چهار میلیون و 170هزار نفر و نرخ 15.9درصد خواهد رسید.اعدادی که بر اساس رشد اقتصادی 5درصد تعیین شده است و اگر رشد اقتصادی یک درصد محاسبه شود نرخ بیکاری در کشور از 25درصد نیز فراتر خواهد رفت.در این شرایط جمعیت بیکاران جامعه به بیش از هفت میلیون نفر خواهد رسید. در این میان بیکاری در میان تحصیل کرده های دانشگاهی رشدی به مراتب بالاتر از نرخ بیکاری در کل کشور خواهد داشت و در خوش بینانه ترین حالت تعداد بیکاران تحصیل کرده 36درصد و در حالتی بدبینانه رشدی در حدود 49درصد خواهد داشت.
دکتر قدیمی علت بیکاری بیش از پیش دانش آموختگان دانشگاهی و به کارگیری آن ها در مشاغل غیر تخصصی شان را در نحوه برنامه ریزی دانشگاه ها در توزیع رشته های دانشگاهی و میزان پذیرش دانشجو در این رشته ها بدون توجه به نیازهای بازار کار می داند و می گوید:در این بین انگشت اتهام به سوی دانشگاه هایی نشانه خواهد رفت که در مسئله پذیرش دانشجو حقایق بازار کار را در نظر نگرفته اند و آسیب های بسیاری را متوجه جامعه به ویژه جامعه تحصیل کرده کرده اند.از حرکت ایستادن چرخه بازتولید علم و ثروت در اقتصاد و بازنگشتن هزینه های انجام گرفته برای تحصیل فرد تنها بخشی از آسیب های بیکاری در بین تحصیل کردگان و استفاده از آن ها در مشاغل غیر مرتبط با رشته تحصیلی شان است و به نوعی می توان آن را بلوکه شدن سرمایه های کشور قلمداد کرد.
پزشکی که تاجر نخ شد
بهروز پزشک است اما دست تقدیر او را راهی بازار کار کرده و حالا به جای طبابت در مطب و بیمارستان در بازار تهران نخ معامله می کند.خودش می گوید : از کودکی به پزشکی علاقه داشتم و دوست داشتم روزی پزشک شوم تا این که با قبولی در کنکور وارد دانشکده پزشکی شدم و تمام درهای موفقیت به رویم بازشد.حالا دیگر خودم را در لباس سفید پزشکی می دیدم.اما روزگار آنگونه که فکرش را می کردم نبود.بهروز در میان صحبت هایش هر از گاهی مجبور می شود تلفن های حجره اش را نیز جواب دهد و به قول کاسب های بازار کار مشتری ها را هم راه بیندازد.دکتر استکان چای را یک نفس سر می کشد و می گوید:بعد از دانشگاه اوضاع آن گونه که فکرش را می کردم پیش نرفت.بعد از گذراندن دوران طرح تبدیل شده بودم به یک پزشک عمومی بیکار که ناچار بود با کمترین حقوق و امکانات کار کند و برخلاف آرزوهایش زندگی کند.در همان ایام به اصرار خانواده ازدواج کردم و از همان روزها بود که مسیر زندگی ام تغییر کرد و به کمک یکی از اقوام همسرم مسیر بازار را پیش گرفتم و در نهایت آن چیزی شدم که امروز می بینید.امروز کار و کاسبی ام خوب است و از سطح درآمدی مناسبی برخوردارم.حالا تنها نام دکتر را یدک می کشم و البته برای اقوام و نزدیکان هم طبابت می کنم.
راستش را بخواهید وقتی به دوران دانشجویی ام فکر می کنم دلشوره ای وجودم را فرا می گیرد و پیش خودم می گویم ای کاش پا به این راه نمی گذاشتم و جای یک نفر دیگر که می توانست پزشکی مفید برای کشورش باشد را اشغال نمی کردم. دکتر قدیمی در واکنش به سرنوشت پزشکانی همچون بهروز و تغییر مسیر زندگی آنها برخلاف آن چه جامعه برایشان سرمایه گذاری کرده است می گوید : سرخوردگی های اجتماعی و پیامدهای نامطلوب آن در سطح روابط اجتماعی افراد به عنوان بخشی از آسیب ها قلمداد می شود.
در بررسی چرایی به وجود آمدن چنین پدیده ای شاید اتهام اصلی متوجه دانشگاه هایی باشد که با بی برنامگی دانشجو پذیرفته اند و بدون در نظر گرفتن نیاز جامعه تنها به پر کردن صندلی های خود پرداخته اند.در این زمینه باید دانشگاه ها با نیازسنجی بازار کار در سطح ملی به مقوله آموزش نیروی انسانی ورود پیدا کنند.به گفته این استاد دانشگاه ،اگرچه جذب بی برنامه دانشجو به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی نقشی به سزا در افزایش تعداد بیکاران تحصیل کرده داشته و دارد اما نباید از نبود ظرفیت ها و فرصت های کافی برای ایجاد شغل های تازه توسط اقتصاد کشور طی سال های اخیر نیز غافل شد.چراکه آمار منتشر شده توسط مرکز پژوهش های مجلس در دوره زمانی سال های 84تا 93حکایت از ایجاد تنها 680هزار فرصت شغلی جدید دارد درحالی که تعداد جمعیت جوان و تحصیل کرده کشور به دوبرابر افزایش یافته و بازار کار توان جذب این تعداد افراد متخصص را نداشته است.
تغییر شغل از حسابداری به ساخت و ساز
محسن 35ساله است و به جای نگه داشتن حساب و کتاب شرکتی که روزی در آن کار می کرد حالا حساب و کتاب کار خودش را نگه می دارد تا حداقل استفاده ای از رشته ای که روزی برایش در دانشگاه تلاش می کرد، کرده باشد. او می گوید : مدرکش را از دانشگاه آزاد فیروزکوه گرفته است و سختی های زیادی در چهار سال دوران دانشجویی اش کشیده است.از جاده های برفی و سختی رفت و آمد در زمستان ها گرفته تا دوری از خانواده و دوستان.او حتی چهار سالی هم به عنوان حسابدار در شرکت های مختلف به قول خودش با کمترین حقوق و تبعیض کار کرده است.می گوید :
وقتی دیدم با درسی که خوانده ام نمی توانم حداقل ها را هم در زندگی داشته باشم تصمیم گرفتم شغلم را عوض کنم.حالا شده ام پیمانکار ساختمانی.چندین مهندس و کارگر زیر دستم کار می کنند و خدا را شکر کار و بارم خوب است .از تحصیلاتم هم برای کار خودم استفاده می کنم و دیگر نیاز نیست حسابدار استخدام کنم.
مسافر کشی با مدرک کارشناسی زبان انگلیسی!
خیلی تاکید دارد که کارش مسافرکشی نیست.فعلا کار مناسب به دست نیاورده و از سر اجبار به مسافرکشی روی آورده تا خرج زندگی اش را درآورد و دستش جلوی پدرش دراز نباشد.رامین دو سالی می شود که از دانشگاه دانش آموخته شده و هر روز هم دنبال کار است.اما امیدش را هنوز از دست نداده و هر روز صفحات نیازمندی های روزنامه را مرور می کند تا شاید گره کوری که بر زندگی شغلی اش خورده با یکی از شماره های داخل آگهی های روزنامه باز شود.نیازی نیست سوال پیچش کنی تا برایت از زندگی اش بگوید.رامین دل پر دردی دارد.می گوید:زمان برگزاری کنکور به تنها چیزی که فکر می کردم این بودکه وارد دانشگاه شوم و درس بخوانم.فکر می کردم هر چیزی بخوانم بهتر از دانشگاه نرفتن است.اما وقتی وارد دانشگاه شدم و حالا که درسم را تمام کرده ام متوجه شدم بازار کار دراختیار آن هایی است که بهترین هستند.من در رشته تحصیلی ام بهترین نبودم.ای کاش آن زمان کسی راهنمایی ام می کرد که به هر طریقی درس خواندن و هر رشته ای را خواندن موفقیت به همراه نمی آورد.
پیتزا فروشی با مدرک کارشناسی ارشد
پدر پزشک است و از همان ابتدا دوست داشت پسرهایش هم پا جای پای پدر بگذارند.حامد با وجودی که پزشک نشد اما تحصیلاتش را ادامه داد و با فوق لیسانس گرفتن در رشته مکانیک برخلاف نظر پدر وارد حرفه ای شد که به آن علاقه دارد و حالا در بین بهترین های صنفی که در آن کار می کند قرار گرفته است.
حتی زمان برای سر خاراندن هم ندارد و به سختی به سوالاتم جواب می دهد.می گوید از اول هم کاسبی وپیتزا فروشی را دوست داشتم.اما پدر و مادرم تاکید داشتند باید درس بخوانی و آدم موفقی شوی.خب من هم حرفشان را گوش کردم اما با درس خواندن موفق نشدم.حالا خودم را موفق می دانم.هم در کارم هم در زندگی ام.هر دویشان را دوست دارم و به نظرم به آن چیزی که دوست داشتم دست پیدا کرده ام.راستش را بخواهید همیشه به بابا می گویم ای کاش از اول وارد بازار کار می شدم و عمرم را بیهوده در کلاس های درسی که حالا هیچ کاربردی برایم ندارد تلف نمی کردم.
پیامدهای اجتماعی
اما به راستی استفاده از افراد در جایگاه های شغلی غیر مرتبط با آنچه برایش تحصیل کرده اند چه پیامدهای اجتماعی برای جامعه و شخص به همراه دارد.برای رسیدن به پاسخی روشن به سراغ دکتر سید محمد امین قانعی راد رئیس انجمن جامعه شناسان ایران می رویم. او به کار گرفته نشدن افراد در جایگاه های شغلی مرتبط با تحصیلات و استفاده از نیروی کار جایگزین را باعث رشد ناهمگون کشور و درنهایت آسیب دیدن جامعه از تصمیمات غیر حرفه ای این افراد می داند و می گوید: علت اصلی به کارگیری افراد در مشاغل غیر مرتبط با تحصیلاتشان دانش بر نبودن نظام اقتصادی ایران است و این که فعالیت در شغل های مختلف نیاز به دانش گسترده ای ندارد و مدیران می توانند به جای استفاده از افراد تحصیل کرده با حقوق و مزایای بالا از افرادی با تحصیلات پایین تر و البته با حقوق و مزایای کمتر استفاده کنند.
تربیت بیش از اندازه نیروی مهندسی
وی مشکل اصلی در این حوزه را تربیت بیش از اندازه نیروی مهندسی درکشور می داند و این که متاسفانه به دلیل کپی کار بودن صنعت در ایران و مبتنی بر مونتاژ بودن آن،شاغلان برخی صنایع برای تولید نیازی به دانش عمیق نمی بینند و حتی می توان در بسیاری از موارد از افرادی که تنها نام مهندسی را در رشته های غیر مرتبط یدک می کشند برای کار در صنعت استفاده کرد.به همین دلیل است که در بازار کار رشته هایی که تعداد بیشتری دانش آموخته دارند با پرداخت کمتری نسبت به رشته اصلی به کار گرفته می شوند.
این موضوع را حتی می توان در رشته های آزمایشگاهی هم لمس کرد.به عنوان مثال در این رشته صاحبان مشاغل ترجیح می دهند به جای استفاده از نیروی کار با تحصیلات کارشناسی ارشد ازیک کاردان استفاده کنند و پرداختی کمتری داشته باشند.اما به راستی چه چیزی باعث شده جامعه تا این سطح درگیر به کارگیری نیروهای غیر متخصص در مشاغل مختلف شود؟ دکتر قانعی راد مشکل اصلی را در نظام شغلی و مدیریتی کشور می داند و می گوید:متاسفانه در سطوح مدیریتی بالا به شکلی صحیح و مناسب از دانش آموختگان رشته های علوم انسانی استفاده نشده است .این موضوع به عنوان آسیبی جدی مطرح است که درنهایت باعث کاهش بهره وری اقتصادی درکشور می شود.او علت این اتفاق را به رسمیت شناخته نشدن مشاغل دانش آموختگان رشته های علوم انسانی می داند و این که در بسیاری از موارد حتی پست هایی مانند وزارت و معاونت وزارتخانه،در اختیار رشته های مهندسی است .وی آسیب اصلی ناشی از این اتفاق را متوجه اجتماع و مردم می داند.به عنوان مثال وقتی یک مهندس بر مسند اجرایی یک شهر ،شهرداری و ... می نشیند با نگاهی سخت افزاری به آن جامعه می نگرد و شهری را تولید می کند خالی از مقولات شهری ،اجتماعی و فرهنگی.با این نگاه حتی اقتصاد شهری نیز آسیب می بیند.
وی بر این باور است که در اداره کردن یک سازمان دانش فنی مرتبط با عملکرد آن سازمان در جایگاه سوم قرار دارد و درک مفهومی و درک انسانی جایگاه اول و دوم را باید در اختیار داشته باشند.به عنوان مثال مدیران صنعتی باید درک مفهومی و انسانی از صنعت داشته باشند و درعین حال بااین دیدگاه نیروهای فنی را مدیریت کنند.در نهایت باید گفت محوراصلی کار های مدیریتی نباید به دست فن سالاران بیفتد چراکه عملکرد این افراد باعث به کار گرفته نشدن افراد در حوزه های تخصصی خود می شود و درنهایت تمامی ارکان جامعه از تصمیماتشان متضرر خواهند شد.درست مانند اتفاقی که امروزه رخ داده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.