شبکه خبری آمریکایی بلومبرگ با استناد به گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش داد: «در قیاس با پنج سال گذشته، میزان بازرسی های آژانس از ایران دو برابر شده و از زمان حصول برجام (سال 1394)، 25 بار بازرسی سرزده از تاسیسات ایران انجام شده است.» به گزارش فارس و ایسنا در گزارش بلومبرگ تصریح شده است: «ایران در هر ماه، تقریبا دو بازرسی ناگهانی هسته ای را تجربه کرده است و در قیاس با پنج سال گذشته، میزان کلی بازرسی ها از تاسیسات هسته ای این کشور دو برابر شده است؛ این موضوع ارزش توافق آمریکا و متحدانش در سال 2015(توافق برجام) برای خلع سلاح هسته ای ایران را نشان می دهد. این ارقام، شاید به رفع تردیدها درباره کارآمدی برجام کمک کند.» این در حالی است که دولت ترامپ به بهانه این که بازرسی های آژانس از ایران کامل نیست سعی در برهم زدن برجام دارد. براساس این گزارش «بازرسان آژانس ظرف 12 ماه از زمان اجرایی شدن توافق هسته ای در اوایل سال 2016، 402 بازدید از مراکز هسته ای و 25 بار بازرسی سرزده انجام دادند.» بلومبرگ تاکید کرده است: «یکی از قوی ترین ابزارهای آژانس، "دسترسی تکمیلی" یا به اصطلاح بازرسی های سرزده است که در آن در مدت زمان کوتاهی دسترسی به سایت های هسته ای و دیگر تاسیسات فراهم می شود و این موضوع قبل از توافق هسته ای(برجام)، جزو گزینه های در دسترس آژانس بین المللی انرژی اتمی نبود. در حداقل 5 سال گذشته، این 25 بار بازرسی سرزده ای که در سال گذشته در ایران انجام شد، بیشتر از بازرسی از هر کشور دیگری بوده است.» آندریاس پرسبو، مدیر اجرایی ورتیک که یک سازمان تحقیقی مستقر در لندن در موضوعات مربوط به سیاست گذاری هسته ای است، گفته «برجام تلاش بازرسی در ایران را تشدید بخشیده است و همه تاسیسات اعلام شده این کشور را تحت مقررات بین المللی امور پادمان قرار داد و رشد توانمندی های هسته ای ایران را متوقف کرد . این سطح افزایش یافته از شفاف سازی، به نفع همه از جمله آمریکاست».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«به آرامی شروع به مردن میکنی اگر...»
این جمله نصفه نیمه از «پابلو نرودا» را گذاشته اول کتابش، با این امید که شاید تلنگری شود بر مخاطب، اما جایی وسط صحبتهایمان اعتراف میکند که نبودن همه آن کلماتی که قرار بوده جای این سهنقطه بنشیند، بزرگ ترین ترس او در زندگی است، این که سفر نرود، کتابی نخواند، به اصوات زندگی گوش ندهد و در کنجی به دردِ رخوت دچار شود، ذهنش غبار بگیرد و دیگر بودنش تکانهای بر این عالم نباشد.
حالا 18 سالی میگذرد از آن روزی که «منصور ضابطیان» از لابهلای صفحات مجلات جوانپسند بیرون آمد و به تلویزیون قدم گذاشت. او آن روزها یک ژورنالیست خوش فکر بود اما کمتر از دو دهه بعد، مجری گری، برنامهسازی، نویسندگی کتاب و جهانگردی به کارنامه کاریاش ضمیمه شد.از این حیث، او یکی از هنرمندان پُرکار و پُرشور ایرانی است.
در سفر کوتاهی که اخیرا به مشهد داشت، مجال یک گفت وگوی کوتاه دست داد. گفت وگویی از انتخابهای دیروز آقای نویسنده تا تصمیم هایی برای فردا:
تلویزیون بازی آقای مجری در کودکی
«در کودکی رویایم این بود که در جایگاه الانم باشم. من الان دارم در رویای کودکی ام زندگی می کنم...» این را ضابطیان گفته است... در یکی از مصاحبههایش...گویا روزگاری دوست داشته مجری باشد، پس میپرسم:«چه چیزی در آن سن و سال شما را مشتاق حضور در تلویزیون میکرد؟»، پاسخ میدهد: راستش را بخواهید، این فضای کلی تلویزیون بود که دوستش داشتم.مثلا نمیتوانم بگویم اجرای فلانی مرا جذب این فضا کرد. برایم کلیت جریان جذاب بود. فکر نمیکردم زندگی این فرصت را نصیبم کند. تجلی علاقهام حتی در بازیهای کودکانه آن روزها نیز نمود داشت. «تلویزیونبازی» میکردیم؛ من مجری بودم و دوستانم به تماشایم مینشستند. از این زاویه، اجرا برایم دوست داشتنی اما دست نیافتنی به نظر میرسید.»
مردم مرا میبینند و میپرسند چرا دیگر در تلویزیون نیستید؟
اما هشت ماهی است که او از همین تلویزیون که آن را از کودکی دوست داشته، دور شده است؛ کنجکاویم بدانیم دلش برای برنامهسازی تنگ نشده است؟«وقتی مدتی از خانهتان دور باشید؛ مگر میشود که دلتنگش نشوید؟ وقتی مردم مرا میبینند و میپرسند که چرا دیگر در آن فضا نیستم، دلم میگیرد و حسرت میخورم اما به هر حال دست من نیست. خیلیها فکر میکنند که من خودخواسته برنامه را قطع کردم اما این طور نیست.» او تمایل ندارد بیش از این از دلایلش بگوید پس سربسته بیان میکند: اجازه بدهید بیش از این توضیح ندهم، چون ممکن است از سر دلتنگی حرفهایی بزنم که بعضیها فکر کنند، بدگویی است اما امیدوار و مطمئنم که شرایط بهتر خواهد شد، تجربه های هنری چه در ایران و چه در هر نقطه دیگر از دنیا نشان داده که اثر هنری خوب به راهش ادامه می دهد.
هنوز هم میگویم، تلویزیون ندیدن برای بعضیها پُز است
حرف را میبریم سمت نگاه او به تلویزیون. ضابطیان چند سال پیش در مصاحبهای گفته بود که «برخی از باب پُز میگویند که تلویزیون نمیبینند»، او در آن برهه از برنامهسازی در تلویزیون حمایت کرده بود اما ابتدای امسال و در گفت وگویی با روزنامه «شرق»، بر ریزش آمار مخاطبان این بخش به دلیل کیفیت پایین بعضی برنامهها صحه گذاشته بود.
این تغییر نگاه برای هنرمندی که بعضی از پُرمخاطبترین برنامههای سیما را در کارنامه دارد، نکته قابل تاملی است. میخواهیم بدانیم حالا اوضاع از نظر او چگونه است؟
در جواب میگوید: هنوز هم میگویم که تلویزیون ندیدن برای بعضیها پُز است اما بر این نکته هم تاکید دارم که تعداد مخاطبان در این سالها ریزش داشته است. البته در همین شرایط هم برنامه های خوبی داریم که متاسفانه دیده یا معرفی نمیشوند. یک دلیل آن نیز همین اعتمادی است که از آن صحبت کردیم. قسمت دیگر آن هم نوعی «پُز» دادن است و این مولفهها، همدیگر را به نوعی تکمیل کردهاند.
دوران حکمرانی اسپانسرها
او سهم تقصیری را هم برای اسپانسرها و جیب خالی صدا و سیما قائل است ومی گوید: اکنون در دوران حکمرانی اسپانسرها به سر میبریم. سراغ هر شبکهای میروید با برنامهای روبهرو میشوید که سازندگانش مصرانه تلاش دارند مخاطب را جذب کنند و مدام به او میگویند که؛ این را بخر، فلان شماره را بگیر و... . خلاصه تلویزیونی که روزگاری جای غولهای برنامهسازی و چهرههای برجسته هنری بود، حالا به فضایی تبدیل شده که به قول شما در آن قابلمه عرضه میکنند. اگر یک شبکه خصوصی دست به این کار میزد، حرفی نبود اما رسانه ملی جای این کارها نیست. البته خوشبختانه مدیر رسانه ملی به تازگی در مراسم اختتامیه جشنواره تولیدات استانی قول داد شرایط موجود را بهبود بخشد و تاکید کرد که تلویزیون جای فرهنگ است.
مخاطبان شبکههای مجازی، خالص هستند
ضابطیان گوشهچشمی هم دارد به فعالیت در فضای مجازی و تجربهای که او و محمد صوفی، با برنامه «وقت خواب» در این عرصه کسب کردند؛«راستش را بخواهید، جنس مخاطبان شبکهها و فضای مجازی متفاوت است. مثلا مخاطب صفحه اینستاگرام یا تلگرام من، یک مخاطب خالص است. او پیوستن به یک صفحه، بودن در آن فضا و دیدن پستها را آگاهانه انتخاب کرده است اما درباره مخاطب تلویزیون الزاما چنین نیست، چون ممکن است برای مثال فردی در حال عوض کردن شبکههای تلویزیون به برنامه من رسیده و آن را تماشا کرده باشد. قاعدتا در نگاه کمی، شمار مخاطبان این دو بخش شاید قابل قیاس نباشد اما به لحاظ کیفی در فضای مجازی میتوان به مخاطبان خالصتری رسید.از طرفی من مطمئنم ظرف سه، چهار سال آینده زیر ساختهای این بخش آنقدر پیشرفت خواهد کرد که با گوشی موبایل میتوان به همه نیازها لااقل در بخش فرهنگی پاسخ گفت.»
او در عین حال «وقت خواب» را یک اتفاق ارزشمند میداند که به زعم او هنوز تجربهاش برای جامعه زود بود؛«این پروژه با همه زیرساختهایش برای تهیهکننده آن گران تمام میشد و یکی از دلایل ادامه نیافتن آن در فصول بعدی همین بود. جامعه ما هنوز عادت نکرده برای بخش فرهنگی پولی پرداخت کند. خیلیها شاید ترجیح میدادند با آن حجم اینترنتی که صرف دیدن این برنامه میکنند، سری به اینستاگرام و... بزنند.»
به صرف چای نعناع در مراکش
حرف را میکشانیم به فضای نویسندگی «منصور ضابطیان» با این سوال که؛«رفتن به سمت و سوی سفرنامهنویسی آیا یک اتفاق عامدانه و از پیش برنامهریزی شده بود؟»
در جواب میگوید: من نویسندگی را از سالها پیش و از درون مطبوعات آغاز کردم، البته در کودکی هم این کار، یکی از سرگرمیهایم بود اما در مجموع به موضوع سفرنامهنویسی فکر نمیکردم. بعدها با شک و تردید تصمیم گرفتم تا گزارشهای سفرهایم را به کتابی تبدیل کنم که نتیجه اش شد،«مارک و پلو». استقبال خوب مخاطبان از این اثر که تجارب شخصی من در سفرهایم بود، مرا سر ذوق آورد و باعث شد تا کتابهای بعدیام را در همین حوزه بنویسم.
او از نگارش کتاب جدیدش با عنوان «چای نعناع» خبر میدهد که این بار درباره سفری پُرماجرا به کشور مراکش است. ضابطیان یادی میکند از مصاحبههای خواندنی اش که روزگاری برای درج در مجلات، آنها را تهیه میکرده است و میگوید برای جمعآوری و چاپ آنها نیز برنامههایی دارد.
ضابطیان از میان حرفههایی که به آنها مشغول بوده، بیش از همه نویسندگی را دوست دارد چون به اذعان خودش، دست به قلم بردن حال او را خوب میکند.
میپرسیم:«تا به حال شده به تجربه یک حرفه جدید دیگر فکر کنید، مثلا بازیگری یا خوانندگی؟»
- «اینها شغلهای وسوسهانگیزی هستند.راستش را بخواهید، پیشنهادهایی نیز برای حضور در عرصه بازیگری داشتم اما معتقدم که نمیتوانم بازیگر یا خواننده درجه یکی باشم، پس برای پرهیز از میانمایگی، ترجیح میدهم در همان حرفهای باقی بمانم که در آن ، مهارت و درخشش کافی دارم. از این منظر، نویسندگی و سفرنامهنویسی برایم عرصههای جذابتری هستند.»
کسانی که محدودیت خلق میکنند؛ سرمایههای این سرزمین را هدر میدهند
حرفمان جایی میرسد به «حسرتها»، ضابطیان از آن اتفاقات و شرایطی که آه از نهادش بلند میکنند،چنین میگوید: بزرگ ترین حسرت من همین زمان و فرصتی است که آسان از دست میرود. درست است، خودمان را دلداری میدهیم که شرایط یکی دوسال دیگر درست میشود و به فضای قبلی برمیگردیم اما به هر حال این عمر ماست که آسان از دست میرود. با خودم فکر میکنم که چرا آدم ها قدر زمان را نمیدانند. آن کسانی که محدودیت خلق میکنند؛ در واقع سرمایههای این سرزمین را هدر میدهند. با این حال ما بچه های این رسانهایم و اهل این سرزمین هستیم و میدانیم که جایمان نهایتا در همین جاست.
«دوست دارید در ذهن مردم چطور ماندگار شوید؟» این را که میپرسیم، در پاسخمان با کمی تامل میگوید: دلم میخواهد تا آن نفس آخر، تاثیر گذار باشم یعنی بتوانم کار کنم و حرف بزنم و بنویسم و نتیجه همه اینها را در اختیار مردم بگذارم. این تاثیرگذاری به نظرم مهمترین نعمتی است که آدمی میتواند داشته باشد.
یک قدم به جلو، دو گام به عقب
حرف آخرمان از حال و احوال فرهنگ در جامعه است. اگرچه به آن چه پیش روست، خوش بین است اما با صراحت میگوید: «فضای فرهنگی کشور به گونهای است که گاهی یک قدم جلو میرویم و چند صباح بعد اتفاقاتی میافتد که دو قدم به عقب بازمیگردیم. اما اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، خیلی چیزها تغییر کرده و بهتر شدهاست. با این همه، هنوز اتفاقاتی هستند که دل آدمی را به درد میآورند و هنرمندان و اهالی فرهنگ را غصهدار میکنند. مهمترین آن مغفول ماندن ظرفیتهاست. با وجود همه این اتفاقات، من به فردا خوش بینم. باور دارم تاریخ همیشه رو به جلو حرکت میکند. اگر در یک مقطع زمانی روند توسعه فرهنگی در کشوری با دشواری مواجه شود، تجربه نشان داده که با گذر زمان دوباره مجالی فراهم میآید تا همان بسترهای فرهنگی از زیر خاکستر بیرون بیایند و شکل نویی پیدا کنند. »
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هادی محمدی - 300 کیلومتر بالاتر از سایت نطنز وقتی از بزرگراه اراک به خرم آباد وارد یک جاده فرعی می شوی که شما را به شهرستان خنداب در 80 کیلومتری شمال غرب اراک می رساند، فضایی سرسبز با باغ هایی مملو از درختان میوه خودنمایی می کند. کارخانه آب سنگین در این منطقه قرار دارد و قرارشده با توجه به مجاورتش با این شهر از این پس «خنداب» نامیده شود. در نگاه اول شباهت زیادی به مجتمع های پتروشیمی یا پالایشگاه های نفت دارد با این تفاوت که در آن جا طلای سیاهی که تصفیه می کنند، حداکثر لیتری 30 سنت ارزش دارد و این جا طلای زلالی به نام آب سنگین به دست می آید که حداقل 300 دلار در هر لیتر قیمت گذاری می شود. شگفتی آن جاست که کیفیت 20 تن محصول آب سنگین این کارخانه که زمانی دشمنان قسم خورده ما خواهان تعطیلی اش به بهانه های واهی بودند، حالا در پیشرفته ترین آزمایشگاه آمریکا تایید شده است و خود نیز 32 تن را از ایران آن هم با دلارشان که مدعی تحریمش هستند، خریداری کردند. ضمن این که هم اکنون 9 کشور از جمله اروپایی ها در صف ایستاده اند تا محصول کیمیا گری ایرانی را بخرند. آن چه می خوانید گزارش بازدید خبرنگار خراسان از مجتمع آب سنگین و راکتور خنداب است.
خیالی راحت برای داشتن راکتور آب سنگین
وقتی شما برنامه ساخت راکتور آب سنگین داری نکته مهم این است که اگر آب سنگین این راکتور تامین نشود، چه باید کرد؟ در دنیایی که آمریکا به نزدیکترین متحدش یعنی رژیم صهیونیستی تنها 25 کیلوگرم آب سنگین در سال میدهد، تامین 90 تن آب سنگین برای تپش قلب راکتور خنداب کار غیرممکنی است اما آیندهاندیشی مسئولان کشورمان از یک سو و تلاش و مجاهدت خاموش دانشمندان این عرصه از سوی دیگر باعث شد تا قبل از اتمام کار ساخت راکتور قدیمی آب سنگین اراک، تاسیسات تولید آب سنگین در همان منطقه خنداب اراک شروع به کار کند و خیالمان از داشتن آب سنگین برای راکتور راحت شود. در حقیقت ایران به عنوان نهمین کشور تولیدکننده آب سنگین در دنیا به این محصول رسید و حتی توانست بیش از ظرفیت تعریف شده ابتدای کار - 16تن - امروز به میزان 20 تن تولید آب سنگین با غنای 99.88درصد در سال برسد.
قوانین سخت گیرانه آمریکا در زمینه صادرات آب سنگین
طبق گفته مدیر مجتمع آب سنگین، درآمریکا قوانینی به نام NRC وجود دارد که کشورها را از حیث دسترسی به آب سنگین به سه دسته تقسیم کرده است؛ دسته اول کشورهایی هستند که شرکتهای آمریکایی اجازه صادرات آب سنگین به آنها را ندارند مثل ایران، عراق، کره شمالی و سوریه. کشورهای دسته دوم آنهایی هستند که شرکتهای آمریکایی در سال مجوز صادرات 25 کیلوگرم آب سنگین به آنها را دارند مثل هند، میانمار، افغانستان، رژیم صهیونیستی و درکشورهای دسته سوم که سختگیری کمتری درباره آنها وجود دارد، حداکثر میزان صادرات آب سنگین یک تن در سال است و این درحالی است که ایران به تنهایی سالی 20تن آب سنگین تولید می کند.
2.5 لیتر آب سنگین از 100 هزار لیتر آب معمولی
در انتهای خط تولید آب سنگین از 100 هزار لیتر آب معمولی در ساعت، ورودی تنها 2.5 لیتر آب سنگین به ما میدهد که می توان گفت همان کره گرفتن از آب است. سال گذشته محصول آب سنگین جمهوری اسلامی ایران در آزمایشگاه بسیار معتبر ساوان ریور آمریکا تایید شد و بعد از آن بود که برای اولین بار شاهد صادرات این محصول راهبردی آن هم به میزان چشمگیر 32 تن به آمریکا بودیم و در پی آن روسیه نیز 38 تن آب سنگین ما را خرید تا هم بتوانیم محصول خود را صادر کنیم و به تایید کشورهای پیشرفته برسانیم و هم طبق ماده 14 برجام سقف 130 تن آب سنگین را حفظ کنیم.
خرید جالب آمریکا از ایران
مدیر مجتمع آب سنگین به نکته جالبی از رفتار دوگانه آمریکایی ها در قبال آب سنگین ایران اشاره می کند و می گوید: روزگاری ایالات متحده یکی از شروط مذاکراتی خود را تعطیلی آب سنگین اراک گذاشته بود اما جالب است بدانید آمریکا در دوره ای نیاز به آب سنگین برای آزمایشگاه اوکریچ خود داشته اما هر محصولی را در دنیا تست کرده مناسب نبوده است بنابراین دست به دامان کارخانه ایران می شود و سرانجام با آزمایش آب سنگین ایران با دستگاه های بسیار پیشرفته تایید می کند که این محصول فوق خالص بوده و می خرد. علت این است که کارخانه ما بسیار جوان و در مقایسه با کارخانه های دیگر به روزتر است همچنین خلوص آب سنگین تولیدی ایران از 75/99 تا 99/99 بوده و مواداولیه بهتر، کنترل های دقیق تر و روش ذخیره سازی بهتر باعث کیفیت بالای آب سنگین ایران شده است به گونه ای که صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی آن را بهترین آب سنگین دنیا می داند.
اکسیژن 18 ، محصولی گران تر از طلا
یکی از مهمترین دستاوردهای مجتمع آب سنگین اراک تولید اکسیژن 18 است. برای تشخیص سرطان، دستگاههای مختلفی وجود دارد اما دنیا به سمت دستگاه PET حرکت کرده است که این دستگاه میتواند برای تشخیص و پیشروی سرطان و شناسایی و تاثیر بافتهای سرطانی استفاده شود. در کشور ما چهار دستگاه از این نوع وجود دارد و برنامهریزی شده تا به 50 دستگاه برسیم.
شمارش معکوس برای بازطراحی راکتور مدرن
چند متر آن طرف تر از تاسیسات آب سنگین وقتی سرت را می چرخانی، گنبد زیبا و برافراشته راکتور آب سنگین در زیر آفتاب درخشان تابستان خودنمایی می کند. این جا مهم ترین سازه هسته ای روی زمین کشورمان به نام راکتور تحقیقاتی آب سنگین خنداب قرار دارد. همانی که برندی برای راکتور سازی ایرانیان به شمار می رود و دشمن سودای با خاک یکسان کردن آن را در سر داشت اما امروز با حسی آمیخته از غرور در برابرش ایستاده ای و لحظه شماری می کنی تا راکتوری مدرن که در دنیا کم نظیر خواهد بود، گرهی از مشکلات فنی و پزشکی و صنعتی کشور عزیزمان باز کند.
راکتور اراک محور چالش های دیپلماتیک
روزگاری در چاله راکتور و زیر آن گنبد تاریخ ساز با قلب راکتور قدیمی عکس یادگاری گرفتم و امروز از آن تاسیسات عظیم و از آن قلب راکتور که تا تپیدنش اگر به تایید سازمان های ایمنی هسته ای می رسید و اگر می توانستیم سوختش را بسازیم و با موفقیت تست کنیم حدود دو سال فاصله داشتیم، همه چیز باقی مانده به جز یک بخش از سه قسمت قلب راکتور به نام «کالندریا» که درون بخش های سوخت گذاری و مواد گذاری اش سیمان ریخته اند. قسمتی که همه حاشیه سازی ها هم بر سر آن بوده است. اخبار نادرست در حالی از قلب راکتور اراک منتشر می شد که همین تاسیسات فعلی، حدود 80 درصد ساختمان و راکتوری را که در آینده ساخته خواهد شد، تشکیل می دهد و در قلب راکتور نیز یک بخش بدون تغییر و یک بخش با اندکی تغییر استفاده خواهد شد. راکتوری که برخلاف قبلی که طراحی های اولیه آن چینی بود، طراحی و ساختش تمام ایرانی و بومی است و می تواند بسیاری از نیازهای حیاتی و راهبردی ما را پاسخ دهد. راکتور آب سنگین خنداب همان جایی است که هزاران کیلومتر دورتر در قلب اروپا بر سر آن جدال بود و نبود گنج هستهایاش، ساعتها وزیران خارجه کشورهای قدرتمند دنیا را به چالش کشیده بود تا راهی برای تفاهم بر سر آن بیابند؛ همان جایی که غربیها با ادعاهای واهی خود از آن به عنوان یک تهدید یاد میکردند اما ایرانیان آن را به نمادی از خودباوری و تیزهوشی تبدیل کردند و این افتخار کشور به صورت یک راکتور آب سنگین باقی ماند.
چرا راکتور آب سنگین حساسیت برانگیز است؟
در دنیای امروز بیشتر کشورهایی که خارج از نظارت آژانس بمب اتمی ساخته اند با استفاده از پلوتونیوم حاصل از راکتورهای آب سنگین بوده است و همین موضوع یکی از ادعاهای غرب راجع به برنامه هسته ای ایران بود. در حالی که اگر چه راکتور قدیمی ایران حدود هشت کیلو پلوتونیوم در سال تولید می کرد اما رهبر انقلاب ساخت سلاح هسته ای را حرام اعلام کردند بنابراین ایران به دنبال بهره برداری های صلح آمیز بوده و هست. در واقع نیت ما از راکتور آب سنگین تولید رادیو دارو و رادیو ایزوتوپهای صنعتی و کشاورزی و تحقیقاتی و نوترون درمانی است. کسانی که تومور مغزی دارند اگر بخواهند از طریق اشعه ایکس یا گاما عمل کنند امکانپذیر نیست بنابراین از نوتروندرمانی استفاده میکنند یعنی نوترون تولیدی در راکتور را در مغز کسانی که تومور دارند متمرکز و با بمباران نوترونی درمان میکنند.
آنچه در اراک بتن شده چیست؟
طبق ماده دوم از پیوست اول برجام قرار شد ایران ضمن توقف کار در راکتور قبلی، کالندریای (Calandria) راکتور را خارج و ضمن نگهداری در ایران تمام منافذ و ورودی های آن را پر کند. به طور ساده باید گفت قلب راکتور قدیمی اراک از سه قسمت به نام های «آپرپارت» که رویه بالایی قلب را تشکیل می دهد، «کالندریا» که داخل قلب است و میله های سوخت و موادی که قرار است پرتو دهی شود در آن جای می گیرند و پوسته قلب که «برینگ» نام دارد شکل گرفته بود و طبق ماده دوم برجام ، تنها «کالندریا» خارج و بتن ریزی شده است و دو قسمت دیگر به همراه ساختمان و تاسیسات جانبی تقریبا بدون تغییر در راکتور جدید استفاده می شوند. طبق گفته کمالوندی آمریکایی ها اصرار داشتند که کالندریا یا خارج یا تکه تکه شود که با مخالفت مذاکره کنندگان کشورمان، این مخزن در ایران باقی ماند و راه های ورودی آن با بتن مسدود شد. موضوع بتن ریزی در کالندریای قلب راکتور اراک از جمله حاشیه ساز ترین مسائل در صنعت هسته ای به شمار می رود به گونه ای که برخی منتقدان به شدت روی این موضوع کار کردند تا جایی که حسینیان نماینده مجلس نهم صالحی را تهدید به دفن در زیر سیمان های راکتور اراک کرد و برخی نیز ماله طلایی را به عراقچی اهدا کردند. حتی در یک تصویر که با نرم افزار فتوشاپ طراحی شد دو نفر با فرغون و بتن میکسر در حال ریختن سیمان در محلی (گودالی) هستند که قلب راکتور در آن قرار می گیرد.
حس خوب ساخت یک راکتور ایرانی
پس از توضیحات مقدماتی مسئولان و کارشناسان، گروه خبرنگاران راهی بازدید از قلب راکتوری شدند که دو سال است از بتن کردن آن می شنوند و برای من که چند روز قبل از امضای برجام این محل را دیده بودم هیجان بیشتری داشت تا تفاوت را شاهد باشم. با گذاشتن کلاه ایمنی، وارد ساختمان راکتور و در واقع زیر آن گنبد زیبای سفید رنگی که از دور دیده بودم شدیم. حس خوبی است وقتی در کشورت دو راکتور آمریکایی ساز تهران و روسی ساز بوشهر را دیده باشی و حالا در برابر راکتوری ایستاده ای که ایرانی ساز است و دستان هنرمند و هوش بالای ایرانی چنین اثر فناورانهای را خلق کرده است. از در بزرگ آهنی و سبز رنگ که البته در موقت ساختمان است گذر کردیم و من سعی کردم به سرعت خود را بالای چاله راکتور برسانم تا ببینم چه بر سر قلب راکتور قبلی آمده است. این چاله در میانه ساختمان و درست زیر هسته مرکزی گنبد وجود دارد. قلب راکتور قدیمی، استوانهای بزرگ از جنس استیل بود که درون این چاله قرار گرفته بود اما امروز از آن استوانه بزرگ پوسته اش باقی مانده و کالندریای درونش دیگر نیست و این (کالندریا) همان بخش کوچکی است که محفظه هایش را با بتن پر کرده اند و برخلاف آن چه دوستان منتقد مطرح می کنند نه تنها چاله راکتور از بتن پر نشده بلکه به نوعی حتی نمی توان گفت که قلب راکتور هم بتن اندود شده است، کالندریای معروف نیز که داخل محافظ آن بتن ریخته شده را در مکانی در همین سایت آژانس پلمب کرده اند و ما نتوانستیم آن را ببینیم. این درحالی است که در تصاویری که از سیمان اندود شدن راکتور اراک منتشر شده بود، آن چه دیده می شد این بود که درون این چاله سیمان ریخته شده است اما برخلاف این تصویر سازی دروغ، چاله محل قرار گیری قلب، اکنون خالی است و منتظر قلب بعدی.
ساخت یک راکتور آب سنگین کم نظیر در دنیا
با توافق برجام یک تحول بزرگ در عرصه راکتور آب سنگین اراک شکل گرفت و قرار شد تا با مشارکت کشورهای 1+5 و با محوریت و اجرای ایران، راکتوری مدرن با قابلیت های بسیار بیشتر و بهتر ساخته شود. مدیر جدید راکتور خنداب نیز تاکید دارد طراحی مفهومی راکتور جدید، هفتم خرداد سال گذشته با شش هزار نفر ساعت کار توسط 60 نفر از متخصصان ایرانی در 18 روز تهیه و همچنین مدارک مورد نیاز بازطراحی پایه با صرف 150 هزار نفر ساعت تا انتهای خرداد امسال تدوین شد و برای بهره برداری از دانش فنی و تجارب بین المللی و ارتقای ایمنی راکتور و صحه گذاری بر طراحی مفهومی راکتور، این طراحی ها تاکنون به تایید طرف چینی رسیده و از مرداد امسال کار طراحی تفضیلی آغاز شده است.
بازگشت پذیری راکتور خنداب
پایانبخش بازدید، پاسخ یکی از دانشمندان هستهای و دست اندرکار راکتور خنداب درباره این است که اگر برجام به هم بخورد ایران چه میکند؟ با اعتماد به نفس خاصی پاسخ می دهد: نباید فراموش کرد که متخصصان سازمان انرژی اتمی یک بار کالندریای راکتور را ساخته اند و نقشه آن را در اختیار دارند و اگر قرار باشد به عقب برگردیم یک تا یک سال و نیم زمان می برد تا به راکتور قبلی برگردیم هر چند نباید فراموش کرد فناوری راکتور قبلی مربوط به 40 تا 50 سال قبل است.بازطراحی راکتور خنداب با طرح ایرانی و با مدیریت دانشمندان و متخصصان کشورمان انجام میشود و ناگفته پیدا و قابل پیشبینی است که آن دستان هنرمند و آن ذهن خلاقی که چنین راکتور منحصر به فردی را ساخته و طرح جدید را با تایید نهادهای بین المللی مطرح کرده است، قطعا در ساخت راکتور مدرن و پیشرفته آینده که دو اقدام مهم و حیاتی برای ایران یعنی آزمایش سوخت و تولید ایزوتوپهای بیشتر را انجام می دهد نیز موفق خواهد بود و انشاءا... ما چند سال بعد که به گفته مسئولان کمتر از پنج سال خواهد بود با افتخار راکتوری خواهیم داشت که چندین برابر راکتور فعلی فواید و کارایی برای ایران عزیز به همراه می آورد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانش پور- چند سالی است که در آستانه بازگشایی مدارس، شاخ و شانه کشیدن برندها و پویانمایی های خارجی با شخصیت های کارتون های داخلی هم شروع می شود. در این میان از یک سو شاهد تولید کنندگانی هستیم که هر آن چه را در چنته دارند عرضه می کنند تا شاید تغییر ذائقه و الگوی بچه ها و خانواده ها رونق کار وکاسبی آن ها باشد و از سوی دیگر والدینی که هم به فکر حمایت از تولید داخلی البته با قیمت پایین هستند و هم دلشان می خواهد کودکان آن ها با نمادهای ایرانی و اسلامی آشنا شوند. اما نکته مهم کودکانی هستند که قرار است بپذیرند به جای باب اسفنجی و مردعنکبوتی و سیندرلا ، نشان رستم و سهراب ، رودابه و تهمینه یا کلاه قرمزی و جناب خان را انتخاب کنند. همچنین در سوی دیگر این ماجرا، واردات ۷۰ درصدی نوشت افزار مصرفی کشور است؛ فاجعه ای که رئیس اتحادیه نوشت افزار از آن خبر می دهد . این که «30 درصد نوشت افزار در داخل کشور تولید می شود اگر چه این رقم امسال به حدود 40 تا 45 درصد هم رسیده است.»
برای من قیمت اهمیت دارد
در یکی از مراکز خرید لوازم تحریر، مادری که با فرزند 9 ساله خود درحال خرید نوشت افزار است، با اشاره به دفترچه و نوشت افزاری که تصاویر ایرانی دارد می گوید: اگر قیمت این کالاها را با مشابه خارجی آن که البته چینی است، مقایسه کنید می بینید که کالاهای ایرانی گران تر است و برای من قیمت اهمیت دارد. بنابراین وقتی قرار به انتخاب باشد، خیلی به تصاویر توجه نمی کنم. ضمن آن که فرزندم هم از انتخاب نوشت افزار و کیفی که تصویر کارتون های خارجی دارد، بدش نمی آید. مادر دیگری نیز با بیان این که تلاش می کنم برای فرزندم نوشت افزاری با تصاویر اصیل ایرانی بگیرم حتی اگر گران تر باشد، افزود: متاسفانه چون کارتون های خارجی مثل باب اسفنجی و اسپایدرمن و بن تن شخصیت های دوست داشتنی هستند و فرزندم هم بیشتر آن ها را می بیند، بنابراین به این تصاویر هم رغبت نشان می دهد. در حالی که شخصیت های ایرانی حتی در کارتون ها و برنامه های کودک جایی ندارند؛ بنابراین ایجاد علاقه در کودکی که این شخصیت ها را نمی بیند، بسیار سخت است. او سپس به فرزندش اشاره می کند که کمی آن طرف تر تبلت به دست ایستاده است و می گوید: با این شرایط تصمیم گیری متناسب با ذائقه فرزندان دشوار است. طرح این مشکلات در حالی است که به گفته یک تولید کننده نوشت افزار ایرانی- اسلامی، استفاده از نوشتافزار با نماد داخلی نیازمند فرهنگ سازی و استمرار در تولید پویانمایی با کیفیت بالا و پخش از تلویزیون و شخصیت سازی است . عزیزی گفت: اگر بچهها سراغ دفترها و مدادها و کولههایی میروند که عکس باربی و باب اسفنجی و بنتن و مرد عنکبوتی بر آن حک شده، به این خاطر است که این شخصیتها را میشناسند و با آن ارتباط برقرار کردهاند؛ در حالی که برای اسطورهها و شخصیتهای کارتونی و غیرکارتونی ما این اتفاق نیفتاده است. وی به مشکلاتی که درباره انتشار دفاتری با تصویر «جناب خان» یا «شکرستان» پیش آمده است اشاره و اظهار کرد: قرار بود تا پنج سال، شخصیتها و برنامههای جدیدی براساس مجموعه «شکرستان» تولید شود و روی آنتن برود؛ اما این اتفاق نیفتاد. از سوی دیگر ما تصویر جناب خان و کلاه قرمزی را منتشر کردیم اما نه جناب خان روی آنتن و در برنامه «خندوانه» ماند، نه کلاه قرمزی و این امر باعث ضرر و زیان تولید کننده شد. وی افزود: کلاه قرمزی برای بچههای امروز، شخصیت چندان جذاب و شناخته شدهای نیست. به همین دلیل، تولیدکنندهها حق دارند عطای نوشت افزار ایرانی را به لقایش ببخشند و به فکر برگشت سرمایه خود باشند. درباره این موضوع رئیس اتحادیه نوشت افزار در گفت وگو با میزان، از تولید 30 درصدی نوشت افزار در داخل کشور خبر داد و گفت: امسال این رقم به حدود 40 تا 45 درصد رسیده است. موسی فرزانیان ادامه داد: امسال از لحاظ تولید نوشت افزار و واردات این کالا در بازار هیچ گونه مشکلی وجود ندارد و کمبودی در بازار راکد این بخش وجود ندارد. وی با اشاره به حمایت مسئولان از تولید داخلی نوشت افزار تصریح کرد: یکی از مشکلات تولیدکنندگان تسهیلات بانکی است که با سودهای حدود 25 درصد به آن ها اعطا میشود، این امر حاشیه سودی برای تولیدکنندگان باقی نمیگذارد و قدرت تولید را از آنان میگیرد. فرزانیان تصریح کرد: هم اکنون نیمی از واردات نوشت افزار از چین و بقیه هم از کشورهای اندونزی، تایلند و ویتنام انجام میشود. وی تاکید کرد: تولیدات نوشت افزار ایرانی کاملا با کیفیت و قابل رقابت با نمونههای خارجی است و در صورت حمایتهای لازم، قطعا میتوان بخش قابل توجهی از نیاز داخل را از طریق تولیدات داخلی تامین کرد. به گفته وی هم اکنون 95 درصد دفتر مورد نیاز در داخل تولید میشود اما بخشی از کاغذ آن از طریق واردات تامین میشود.
در عین حال مدیرعامل مجمع نوشت افزارهای ایرانی اسلامی از واردات ۷۰ درصدی نوشت افزار مصرفی کشور خبر می دهد. سعید حسینی با اشاره به این که به دلیل واردات گسترده، کسی رغبتی به سرمایه گذاری در این بخش ندارد اظهار کرد: گردش مالی سالانه نوشت افزار در بازار ایران چهار هزار میلیارد تومان است که 70 درصد این ظرفیت از خارج از کشور به صورت قانونی یا قاچاق وارد می شود. واردات بی رویه مانع از رشد صنعت نوشت افزار در کشور شده است.
مدیرعامل مجمع نوشت افزارهای ایرانی اسلامی افزود: سالانه بیش از 150 میلیون جلد انواع دفترچه و میلیون ها قلم کیف، جامدادی، مداد و خودکار در کشور مصرف می شود که بخش عمده ای از آن ها از خارج وارد می شود؛ درحالی که واحدهای تولیدی در داخل کشور با ظرفیت بسیار پایین تر از ظرفیت اسمی خود فعال هستند.وی خواهان حمایت جدی دولت از تولیدکنندگان انواع نوشت افزار داخلی شد و افزود: دولت می تواند از طریق مبارزه با قاچاق و همچنین وضع مقررات گمرکی در حوزه واردات نوشت افزارهای بی کیفیت که سلامت دانش آموزان را نیز به خطر می اندازد، از ورود کالاهای خطرناک و بی کیفیت جلوگیری کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزیر آموزش و پرورش از مذاکره با دو شرکت بیمهگذار برای قرارداد جدید بیمه تکمیلی فرهنگیان خبر داد و گفت: تا اول مهر و قبل از آن که تاریخ قرارداد بیمه تکمیلی فعلی منقضی شود، دستورالعمل جدید بیمه تکمیلی ابلاغ خواهد شد.به گزارش ایسنا، سید محمد بطحائی اظهار کرد: اخیراً جلسهای را برای اصلاح روش بیمه تکمیلی برگزار کردیم. همکارانم در معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی مذاکره و رایزنی با شرکتهای بیمهگذار را شروع کردهاند و ظرف چند روز آینده نتایج مشخص میشود. وزیر آموزشوپرورش بابیان این که با سه شرکت بیمه طرف قرارداد نمیشویم، گفت: هم اکنون با دو شرکت بیمهگذار جدید وارد مذاکره شده ایم و برایند نهایی به این بستگی دارد که مذاکرات به چه نتیجهای برسد. اگر به نتیجهای که میخواهیم، برسیم و به نفع معلمان باشد، با همین دو شرکت قرارداد منعقد و اطلاعرسانی خواهیم کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طراحی مدل و چارچوب دقیق برای تخفیف چشمگیر تعرفه های صادرات از طریق بندر چابهار در دستور کار قرار گرفت. معاون امور بندری و اقتصادی سازمان بنادر و دریانوردی کشور در یازدهمین جلسه اتاق فکر توسعه بندر چابهار که با حضور مدیران کل استانی مرتبط، خطوط کشتیرانی، تجار و سرمایه گذاران بخش خصوصی در سازمان بنادر و دریانوردی برگزار شد گفت: توافق نامه ای با طرف های خارجی سرمایه گذار در بندر چابهار امضا شده است که حضور این شرکت ها اجرایی شدن قرارداد در بندر چابهار را تسریع می کند. مهندس «اسلامی» با برشمردن اولویت بندر چابهار در جذب سرمایه گذار به منظور افزایش ترافیک بار و کالا، بر شمردن مشوق های خدماتی به صاحبان کالا توسط بخش های دولتی، تسهیل و تسریع در فرایندها و اقتصادی کردن مسیر چابهار تأکید کرد و این موضوع را از راه های ارتقا و افزایش کالا دانست. به گزارش روابط عمومی اداره کل بنادر و دریانوردی استان، وی امضای توافق نامه میان معاون وزیر حمل و نقل هند و معاون وزیر راه و شهرسازی ایران را نوید بخش اهمیت پیشرفت بندر چابهار بیان کرد و افزود: تبدیل بنادر شهید بهشتی و شهید کلانتری چابهار به منطقه ویژه اقتصادی از اولویت های سازمان بنادر و دریانوردی است که در حال پیگیری برای تحقق آن هستیم. وی در ادامه از افتتاح فاز اول طرح و توسعه بندر شهیدبهشتی با حضور رئیس جمهور در آینده نزدیک خبر داد و اظهار کرد: طراحی مدل و چارچوب دقیق برای تخفیف چشمگیر تعرفه های صادرات از طریق بندر چابهار در دستور کار قرار گرفته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ایشان زاده-حادثه واژگونی تانکر سوخت که به گفته رئیس پلیس راه خراسان رضوی به علت خواب آلودگی راننده تانکر اتفاق افتاد در محور قوچان- چناران منجر به انفجار و کشته شدن 4 سرنشین خودرو پژو و راننده تانکر سوخت شد. سرهنگ قدمگاهی فرمانده انتظامی قوچان نیز در این باره گفت: تانکر حمل سوخت به علت انحراف از جاده وواژگون شدن دچار انفجار شده است و یک دستگاه خودرو پژو در حال عبور از همان مسیر و نزدیک محل حادثه بوده که بر اثر پاشیده شدن بنزین ناشی از انفجار تانکر روی آن ، آتش گرفته است و متاسفانه چهار سرنشین این خودرو که یک نفر آن خردسال بوده درآتش سوخته وجان باخته اند و راننده تانکر نیز جان خود را ازدست داد. مقصر حادثه راننده تانکر تشخیص داده شد و علت دقیق حادثه دردست بررسی است.وی افزود: حادثه درکیلومتر ۱۵ محور قوچان- مشهد و محدوده کلاته بلوریان قوچان در ساعت 14:11 اتفاق افتاد که با واژگونی تانکر، جاده مسدود شد و تا حدود ساعت 16:30 ، محور بسته بود و هم اکنون ترافیک در جاده برقرار است.
درهمین باره رئیس پلیس راه خراسان رضوی، خستگی و خواب آلودگی راننده تانکر حمل سوخت را علت واژگونی و حریق این تانکر و خودروی پژو 405 در مسیر قوچان - مشهد اعلام کرد.سرهنگ هادی امیدوار به ایرنا گفت: تانکر حمل سوخت عصر دیروز به علت خواب آلودگی راننده در کیلومتر 15 جاده قوچان- مشهد، واژگون و دچار انفجار و حریق شد. وی با بیان این که راننده تانکر داخل آن محبوس و در آتش سوخت، افزود: هنگام بروز این حادثه یک دستگاه خودروی پژو 405 نیز که در حال عبور از آن مسیر بود بر اثر پاشیده شدن سوخت بنزین از تانکر مزبور دچار آتش سوزی شد. وی اظهار کرد: چهار سرنشین این خودرو نیز در پی آتش سوزی خودرو جان باختند.
وی گفت: هم اکنون مسیر مزبور ایمن سازی شده و تردد در آن در جریان است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
31/2
تهران با 151 سالن سینما، سهمی 31.2 درصدی از کل سالنهای سینمای کشور دارد
13/4
سال گذشته 13 میلیون و 400 هزار بلیت در سینمای ایران فروخته شد، طبق پیش بینی ها این عدد می تواند امسال به 30 میلیون هم برسد
21/5
21 میلیارد و 500 میلیون تومان، فروش «نهنگ عنبر 2؛ سلکشن رویا» به عنوان پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران
87
«آبی و رابی» به کارگردانی اوانس اوهانیانس کارگردان ارمنی، اولین فیلم تاریخ سینمای ایران است که 87 سال پیش ساخته شد. از این فیلم صامت، نسخه ای در دست نیست.
7000
مجموع فروش « آبی و رابی» اولین فیلم سینمای ایران که این روزها به اندازه یک بلیت نیم بهای سینماست!
84
با احتساب قیمت بلیت، کم فروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران، «قلب سفید قاصدک ها» اثر افشین محمودی است که تنها 84 هزار تومان فروخته است! جالب این جاست که این فیلم با وجود بلیت 12 هزار تومانی سینما و حضور ماه چهره خلیلی به عنوان بازیگر اصلی، این آمار فروش را داشته است!
62
بدون شک فیلم «محمد رسول ا...(ص)» مجید مجیدی با هزینه ای در حدود 62 میلیارد تومان، تا سال ها رکورد پرهزینه ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را حفظ می کند؛ هزینه ای که البته بخش بزرگی از آ ن، صرف ساخت شهرک سینمایی «پیامبر اعظم(ص)» شده است.
113
فیلم «شیرین» اثر عباس کیارستمی با 113 بازیگر اصلی، پربازیگرترین فیلم تاریخ سینمای ایران است. این فیلم خاص هیچ دیالوگی هم ندارد.
2520
پردیس سینمایی کوروش با 2520 صندلی در 11 سالن، بزرگ ترین سینمای کشور است
37
شهاب حسینی در «ساکن طبقه وسط» به کارگردانی خودش، در 37 نقش بازی کرد، رکوردی که در جهان هم دست نیافتی است.
134
طولانی ترین سکانس -پلان تاریخ سینمای ایران، در «ماهی و گربه» اتفاق افتاد. سازندگان فیلم، دوربین را روشن کردند و بعد از 2 ساعت و 14 دقیقه، فیلم برداری تمام شد! فیلم صاحب طولانی ترین زمان اکران در تاریخ سینمای ایران هم هست.
«بی نهایت» مناسب ترین واژه برای توصیف تعداد فیلم های کریم جانبخش سفیدکمر است؛ پرکارترین فرد سینمای ایران! نام او را حتماً توی تیتراژها به عنوان «مسئول برق» دیده اید. او دو دهه است که در سینمای ایران حضور دارد.
43
43 میلیون نفر از جمعیت ایران هنوز به سینما دسترسی ندارند
3
اکبر عبدی تنها بازیگر مردی است که در 3 فیلم، نقش زن را بازی کرده! در «آدم برفی» اگرچه نقش مرد داشت، ولی زنانه می پوشید و در «خوابم می آد» و «خواب زده ها» هم که رسماً در نقش یک خانم بازی کرده بود!
53
رضا صفایی با کارگردانی 53 فیلم سینمایی، پرکارترین فیلم ساز تاریخ سینمای ایران است. او البته تقریباً همه فیلم هایش را پیش از انقلاب اسلامی ساخته و بعد از انقلاب اسلامی، فقط یک فیلم را کارگردانی کرده است.
امید باصری، مصطفی قاسمیان
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.