printlogo


گزارش تحلیلی
از سقوط متروپل تا اخوان جدید

دکترعلیرضارضاخواه-«ام الدنیا»، «سرزمین فراعنه»، «قوی ترین جامعه مدنی جهان عرب» و «مهد جنبش های اسلام گرا» هرکدام از این ها می تواند تشریح کننده یک وجه از وجوه مختلف فرهنگ و رویکردهای سیاسی مردم مصر باشد. اما هیچ کدام به تنهایی نشانگر همه مصر نیست. مصر، در جغرافیای خاورمیانه و جهان اسلام، همواره یک متروپل فکری بوده است. بسیاری از اندیشه‌ها و مکاتب فکری در مصر زاده شده‌اند و از این کشور به سایر نواحی جهان اسلام سرایت کرده‌اند. با این حال این روزها قاهره شاهد افول مرجعیت فکری خود در جهان عرب است.
قلب جهان عرب
به عنوان نمونه ناصریسم گفتمانی در نیمه‌های قرن بیستم، در واکنش به چپاول خارجی انگلیس و فرانسه و فروماندگی داخلی پا به عرصه‌ سیاسی مصر گذاشت و توفیقی کم نظیر را از آن خود کرد، اما عمر آن با عمر جمال عبدالناصر گره خورد. در ابتدای دهه‌ دوم قرن بیست و یکم میلادی، مصر بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاد. این کشور ابتدا با الهام از حوادث تونس، یک انقلاب توده ای سرنوشت ساز را تجربه کرد و سپس با تسخیر قدرت توسط جنبش 85 ساله‌ اخوان، این جنبش برای مدتی توانست بحث‌های فکری گسترده ای در سراسر خاورمیانه و جهان در مورد مدل حکومتی خود به راه اندازد. به نظر می‌رسید اخوان در حال تولید یک گفتمان سیاسی جدید و یک مدل حکومتی بدیع در خاورمیانه بود که می‌توانست ضمن رقابت با الگوهای سیاسی قدیمی تر، به بسیاری از دوگانگی های بن بست گون در تئوری‌های سیاسی جهان اسلام خاتمه دهد. اما عمر سیاسی این حکومت بسیار کوتاه بود؛
بهار اخوان المسلمین در مصر کوتاه بود نه از آن رو که ارتش به بهانه اعتراض گسترده مردم، محمد مرسی را از قدرت خلع کرد بلکه به این دلیل روشن که این جریان سیاسی ایدئولوژیک به رغم سابقه دیرینه خود  نتوانست از تاریخ بیاموزد؛ در مسند قدرت باید بدانیم که از چه چیز پرهیز کنیم نه اینکه چه انجام دهیم. جریان اخوان المسلمین _ و بالطبع مرسی _ که تنها یک سال توانست قدرت را در مصر قبضه کند، در تشخیص منافع خود؛ اولویت بندی و اجرای آن چنان بد عمل کرد که جامعه مصر را در گستره ای وسیع علیه خود شوراند. این جریان سرمست از چیدن میوه انقلاب 25 ژوئن 2011 ملت مصر و در فاصله یک سال از به دست گرفتن قدرت، چنان عمل کرد که اقلیت بازنده توانست به مثابه اکثریتی توانمند انسجام یافته و دولت نوپای اسلام‌گرا را سرنگون کند.
مرسی که ابتدا خود را رئیس جمهور همه مصریان خواند به زودی نشان داد که برای او ترجیحات حزبی بیش از تشخیص منافع اصلی، اهمیت دارد. او نتوانست میان واقع گرایی و آرمان خواهی ایدئولوژیک یک تلفیق منطقی ایجاد کند و بدون درک مختصات جامعه مصر، خود را در اندازه مصلحی تصور کرد که می تواند ارزش های ذهنی و آرمانی خود را در جامعه مستقر کند.  جریان اخوان المسلمین و دولت وابسته به آن، درک واقعی از اختیارات و نیز توانمندی هایشان برای همسو سازی ملت با خود نداشتند و براین اساس به جای پاسخ به مطالبات واقعی و اولویت دار مردم مصر ، تنها در اندیشه تحقق ایده ال های خود بودند.
اخوان المسلمین در حال پوست‌اندازی
سقوط اخوان و رفتار رهبران این حزب در سال های گذشته باعث شکاف در این حزب شده است. حالا کم کم مترو پل جهان عرب در حال تغییر و اخوان هم در حال پوست اندازی است. جوانان، رهبران قدیمی را متهم می‌کنند که به حکومت مصر متمایل شده‌اند و در حال مصالحه با حاکمیت به حساب خون شهدای تظاهرات رابعه العدویه هستند. در حالی که رهبران اخوان جوانان را متهم می‌کنند که درگیر خشونتی شدند که همیشه اخوان المسلمین آن را رد کرده است. به گزارش روزنامه العرب، چاپ لندن، در همین رابطه گفته می شود که راشد الغنوشی، رهبر حرکت النهضه تونس به صراحت تاکید کرده است که نباید به دنبال تطبیق شریعت و خلافت اسلامی باشیم. منابع نزدیک به امور داخلی اخوان المسلمین می گویند که این جماعت به سمت تشکیلاتی جدید برای انتخابات داخلی خود حرکت کرده است. شیخ محمد حسن ولد الددو الشنقیطی، رئیس مرکز تکوین علما در موریتانی فاش کرد که جماعت اخوان المسلمین در مصر وارد مسیر انتخاب رهبر جدید شده است و به محض انجام این اقدام اختلافات و درگیری ها در درون این جماعت که به گفته او بعضی از آنها بی باکانه است، در پس انتخاب رهبری جدید مخفی خواهد شد. وی در قسمت چهارم از برنامه "بدون مرز" که از شبکه الجزیره در قطر پخش می شود و برنامه ای نزدیک به اخوان المسلمین به حساب می آید، در این باره گفت: «محمود عزت، جانشین موقت رهبری اخوان المسلمین اختیارات خود را به ابراهیم منیر، عضو سازمان بین المللی اخوان المسلمین که در لندن مقیم است، تفویض کرده است.» جماعت اخوان المسلمین اظهارات الددو الشنقیطی را رد کرد که این خود نشان از حجم اختلافات در درون جماعت اخوان المسلمین دارد. ولد الددو که از جایگاه بالایی در میان جوانان اخوان المسلمین برخوردار است، یکی از رهبران شورای علمای مسلمین به ریاست یوسف قرضاوی است.   جماعت اخوان المسلمین در وهله های اخیر شاهد اختلافات شدید میان رهبران تاریخی این جماعت و نسل جوانش در تعامل با آن چه "کودتای نظامی در مصر" می نامند، است که منجر به سقوط محمد مرسی، نماینده این جماعت شد. ناظران بر این اعتقادند که اختلافات موجود بزرگترین اختلافات میان جماعت اخوان المسلمین است که در دهه بیست قرن گذشته میلادی توسط حسن البنا تاسیس شد. اختلافاتی که می تواند تاثیرات شگرفی بر آینده جماعت بگذارد. حالا جماعت اخوان تلاش دارد با برگزاری انتخابات جدید درون تشکیلاتی از اختلافات عبور کرده و حداقل این اختلافات را درون سازمانی نگه دارند. قرار است رهبری جدید اخوان محورهای مختلفی را در دستور جدید خود بگنجاند، از جمله بر ضرورت جدایی فعالیت سیاسی از دعوت به همکاری تاکید کند، دست از تطبیق شریعت و خلافت اسلامی بردارد، موضعی روشن در برابر عدالت انتقالی اتخاذ و موضع روشنی در برابر دموکراسی و مشارکت سیاسی اعلام کند. گفته می شود چند تن از رهبران اخوان المسلمین از جمله محمد علی الصلبی، یکی از رهبران لیبیایی اخوان المسلمین، همچنین یک شخصیت مغربی که نخواسته اند نامش فاش شود، در تغییر دستورالعمل اخوان المسلمین و تغییر فکر این کشور نقش داشته اند.
اخوانی جدید در راه است
 بعضی از کارشناسان معتقدند که اخوان المسلمین درک کرده است که در وضعیت سختی گرفتار شده و باید راهی برای خروج از این تنگنا بیابد. ماهر فرغلی، پژوهشگر در امور جماعت اسلامی در این باره می گوید: «به وجود آمدن شکاف ایدئولوژیک بین اخوان المسلمین و سازمان های متحد آن سبب شده است تا بسیاری از مشترکات استراتژیک میان اسلام گرایان با مخالفانشان اعم از گروه های سکولار و ملی گرا و لیبرال و قبطی ها و غیره از بین برود و شاید همین مسئله سبب شده است تا جماعت اخوان المسلمین به فکر بازسازی خود بیفتد.» وی در این باره می افزاید: «جماعت در حال حاضر تلاش دارد در بسیاری از مواضع و مراجع و دیدگاه هایش تغییر ایجاد کند و تصویری متفاوت به وجود آورد تا بتواند به حیات سیاسی خود ادامه دهد و مجددا به صحنه سیاسی بازگردد.» فرغلی درباره آینده اخوان المسلمین نیز می گوید: «انتظار می رود ظرف روزهای آینده شاهد تولد اخوان المسلمین جدیدی باشیم که متفاوت از اخوان المسلمین سابق باشد.»