printlogo


به مناسبت سالروز پرواز حزن انگیز «ایرج بسطامی» خواننده نامدار موسیقی ایرانی
آیینِ خاموشی

ندا حبیبی- آوایی از دل کویر، سوزناک، پرحجم و قوی با تحریرهای دل فریب که ذرات وجود شنونده را از آن خود می کند.  امروز 14 سال از زلزله هولناک بم می گذرد؛ واقعه ای که نه تنها مردمان نیکو صفت آن دیار را چهره در نقاب خاک کشاند بلکه آثار باستانی و فرهنگی را نیز به یغما برد؛ از ارگ با شکوه بم گرفته تا صدای 
بی بدیل «ایرج بسطامی». به مناسبت سالروز پرواز یکی از مهم ترین چهره های آواز معاصر که در عنفوان پختگی صدا از دنیا رفت، نگاهی به
 زندگی، دوران فعالیت و آثار و بنیاد ایرج بسطامی داشته ایم.
از کودکی تا پای درس شجریان
ایرج بسطامی در خاندانی هنردوست در شهر بم متولد شد. پدربزرگ، پدر و عمویش موسیقی می دانستند و او را به فراگیری ساز و آواز تشویق می کردند. استعداد ذاتی ایرج باعث شد در کودکی و نوجوانی ردیف آوازی را نزد عموی خود یدا... بسطامی بیاموزد. نقطه عطف کارنامه یادگیری ایرج به راهیابی او به کلاس های آوازی استاد محمد رضا شجریان مربوط است. حدود هفت سال ایرج از آموزش محمدرضا شجریان بهره گرفت و البته قریحه بالای وی، او را در زمره بهترین های کلاس های استاد قرار داد. استاد شجریان درباره بسطامی گفته است: «بسطامی! خداوند گوهری به تو داده و من می‌خواهم این گوهر را شکل بدهم. او شش سال شاگرد من بود. تا میانه دوره عالی هم با من کار کرد. آینده خوبی برایش پیش بینی می‌کردم. گلی بود که خیلی زود پرپر شد.»
آشنایی با هنرمندان بزرگ
رفت و آمد هفتگی بسطامی به تهران باعث الفت و دوستی بین او و محمدرضا شجریان و سپس آشنایی با پرویز مشکاتیان شد. شکی نیست اختلافی که بین دو هنرمند بزرگ مشکاتیان و شجریان رخ داد، ضربه  جبران ناپذیری به پیکره تازه جان یافته موسیقی ایرانی بعد از انقلاب زد اما بی شک آشنایی و همکاری مشکاتیان و بسطامی برگ درخشان دیگری بر تاریخ موسیقی ایران افزود که بدون رنگ صدای منحصر به فرد بسطامی در آن سال ها هرگز محقق نمی شد. سال هایی که اکثریت قریب به اتفاق هنرجویان آواز به تقلید رنگ صدای محمدرضا شجریان می پرداختند. صدای چپ کوک بسطامی همان صدای متفاوتی بود که مشکاتیان به دنبالش می گشت و «افشاری مرکب» اولین ثمره این همنشینی است. آلبومی که آوازهای ژوست و تحریرهای دقیق و اوج خوانی پر قدرت آن سرمشقی خوب برای هنرآموزان آواز است. پس از آلبوم افشاری مرکب همکاری بسطامی و مشکاتیان قوت بیشتری گرفت و «افق مهر»، « مژده بهار » ، « وطن من » و چندین کنسرت موفق و به یادماندنی خلق شد.  تصنیف «وطن من» از سوی یونسکو سرود ملی اعلام شد.
 حسین پرنیا، حمید متبسم و کیوان ساکت نیز آثار زیبایی را با صدای بسطامی تصنیف کردند  که تصنیف «گل پونه ها» ساخته پرنیا به یکی از مشهورترین تصانیف ایرانی مبدل شد و مردم کوی و برزن آن را به خاطر سپردند. تصنیفی که پس از حادثه بم بارها اشک بر چشمان مردم جاری ساخت و همواره یاد و نام ایرج بسطامی را زنده نگاه داشت.
پایه گذاری بنیاد بسطامی
پس از درگذشت نابــه هنگام بسطامی و از بین رفتن بیشتر اعضای خاندان بسطامی، خواهر و خواهرزاده وی به همراهی تنی چند از اهالی هنر بنیاد بسطامی را پایه گذاری کردند؛ بنیادی که به انواع فعالیت های فرهنگی و هنری در زمینه موسیقی ملی می پردازد و سه دوره جشنواره موسیقی بسطامی را نیز برگزار کرده است و رفته رفته به جریان سازی فرهنگی کمک می کند.
چندی پیش کودکی خوش چهره که دارای معلولیت جسمی است آواز گل پونه ها را به زیبایی اجرا کرد که فیلم این هنرنمایی در فضای مجازی پخش شد. استقبال از این فیلم به حدی بود که فاطمه بسطامی مدیر عامل بنیاد ایرج بسطامی در پی این کودک روانه شد و پس از یافتن این کودک که شرایط مساعدی از لحاظ اقتصادی و جسمی نداشت، از طرف بنیاد شرایطی را فراهم کرد تا مراحل درمان و سپس آموزش آواز به این کودک زیر نظر بنیاد انجام شود.
حرف آخر
جای تاسف است که بسطامی بسیار دیر یعنی پس از درگذشتش در میان مردم و مسئولان فرهنگی مورد تقدیر و تحسین قرار گرفت؛ باری در تاریخ هنر ایران، هنرمندان توانمندی که در زمان حیات گاه حتی با بی مهری و فقدان حقوق مادی مواجه بوده اند، کم شمار نیستند. اما نکته ای
 که پس از فقدان بسطامی بیش از پیش رخ نمود و بنیاد بسطامی نیز این رویه را دنبال کرده، توجه بی شائبه به استعدادهای شهرستان هاست. استعدادهایی که در تبعیض امکانات فرهنگی و در کنج عزلت راه ناکامی 
می پیمایند و شناخته نمی شوند. بسطامی دارای صدایی استثنایی، لطیف و با ظرافت های خاص خود بود که با وجود عمر کوتاهش پر اهمیت ترین اثر در آواز ایرانی، یعنی ارائه رنگ آوازی متفاوت و عاری از تقلیدهای مرسوم را بر جا گذاشت.