printlogo


بدون موضوع
این استقلال...این پرسپولیس!
غلامرضابنی اسدی political@khorasannews.com

پسرم می گوید وقتی استقلال گل می خورد بیشتر ناراحت می شوم تا تیم ملی، دیگری گفت از شکست پرسپولیس به مرز انفجار می رسم اما تیم ملی برایم مهم نیست....دیده ایم که در شهرآورد بیش از صد هزارنفر جمع می شوند و ده ها هزار نفر بیرون می مانند اما کمتر  بازی ملی توانسته "آزادی" را پر کند! چه رسد که جمعی بزرگ هم بیرون بمانند . این اصلا خبر خوبی نیست ، اصلا روحیه خوبی نیست . اگر به جایی بر نخورد می گویم این یک تب نیست که بیاید و بگذرد. این یک بیماری مسری  است که آمده و نمی رود و تازه در حوزه های دیگر هم دامن می گسترد از سیاست تا اقتصاد تا جامعه و تا هر جایی که می شود مردم را به قرمز و آبی تقسیم کرد. این پندار حتی اگر یک احساس هم باشد و فقط در عرصه ورزش باشد هم خطرناک است چه رسد که در حوزه های دیگر هم بازتولید می شود. ببینید سمت و سوی نگاه ما در خرید کالا چیست؟ آیا غیرت ملی داریم برای تولید وطن، برای خرید کالای وطنی؟ در عرصه  جامعه و هنر و فرهنگ و سیاست چطور؟ آیا حضرات محترم جناح ها و احزاب حاضرند انتخابات را تمام شده فرض کنند و به یاری منتخبان ملت در هر دوره بپردازند؟ آیا برندگان ادوار حواس شان هست که غیر برندگان هم اندازه آنان در این کشور سهم دارند و باید از ظرفیت شان استفاده شود؟ با هزار عرض معذرت من نشانه های « ملی اندیشی» را در حال کم رنگ تر شدن می بینم و گواهم هم رفتار فردی و سازمانی برخی از مردم در مواجهه اجتماعی و اقتصادی با کالای وطنی و  برخی جریان چی ها و حزب محور هاست که برنده، بازنده را می خواهد" له" کند و بازنده همه توان خود را عوض این که صرف تعالی و توسعه وطن و تقویت جریان خود کند، به کار تخریب رقیب می گذارد تا نگذارد آنان کاری کنند! این را آیا جز  نشان کم رنگ شدن تعلق ملی و پررنگ بودن رقابت  به ضرر وحدت ملی می‌توان شمرد؟آیا بیماری چنین اگر چاره نشود، عوارض آن همه را زمین گیر نخواهد کرد؟ جای این پرسش نیست که چرا درباره  ایران این قدر تعلق و تعصب نداریم؟ باور کنید تا این تعلق، پر رنگ نشود، تا تعصب ملی و انقلابی نداشته باشیم، تا خود را برای ایران نخواهیم، کار درست نخواهد شد. در ماجرای فوتبال شاید با یک نگاه متفاوت  بتوان گفت چون در نتایج ملی همه شریکیم و رقابت نیست که کری باشد و مردمِ عاشق کری خوانی و کل کل کردن، چندان که باید به تشویق نمی آیند اما در عرصه های واقعی که رقابت ها باید به هم افزایی ملی تبدیل شود نمی توان کری خوانی های مستمر را مثل فوتبال دانست بلکه همه جناح ها را هشدار باید داد و گفت که حواس تان باشد که بد عمل کردن و ادامه دادن رقابت ها و هم افزا نشدن توان ها و جامعه را به استقلال و پیروزی تبدیل کردن باعث کم رنگ شدن تعلق ملی می شود که خطر بزرگی است ، بزرگ تر از آن که خیلی ها می پندارند و به سادگی از آن می گذرند. همین چند روز پیش که پیکرجاودان یاد سعید( جعفر) افقهی که از دو برادر شهیدش نشان داشت، بر شانه افراد پر شمار از جناح های مختلف تشییع می شد، یکی از مدیران به صاحب این قلم می گفت که کلمات را به هشدار و بیدار باش باید کنار هم نشاند تا همگان را به همراهی و همدلی فرمان برخاستن دهد که امروز به نام وطن باید از خیلی خواسته های فردی و جناحی گذشت و همه ظرفیت ها را برای پیشرفت ایران باید فعال کرد. ایران هم فراتر از این جناح و آن جناح است چنان که تیم ملی هم خیلی بزرگ تر از استقلال و پرسپولیس است ، پس ملی بیندیشیم و مومنانه و مدبرانه، انقلابی عمل کنیم تا در شکوفایی استعداد های کشور، همه به حق مان برسیم و کشور ما هم به جایگاه بایسته خود برسد. در زمانه ای که از بساز بفروشِ سوداگرِ واشنگتنی تا کودک کش هایِ حقیرِ صهیونیستی و حتی شکمباره هایِ بی عرضهِ سعودی دارند دندان نشان می دهند باید همه کنار هم باشیم و پشت به پشت هم دهیم و قدرت ها مان را هم افزا کنیم تا هیبت مشت هامان و روشنای تدبیرمان هیمنه دشمنان را بشکند. باری، برای پیشرفت وطن و شکستن دشمن باید همه کنار هم باشیم، تیم ملی باشیم، تیم ملی جمهوری اسلامی ایران!