printlogo


بدون موضوع
ضرورت نگاه مدرسه ای به دهه کرامت
غلامرضابنی اسدی political@khorasannews.com

دهه کرامت رفتن به گذشته نیست، بلکه نگاه به امروز و حتی فردا و فرداها دارد. خوانش امروزی از سبک زندگی امامی است که همیشه امام بر زمان و زمین است و نگاه و کلامش -بی آن که غباری بر آن بنشیند- نو و حدیث می ماند. تامل در سلوک دختری است که عصمت را معنایی ناب است و فاطمهِ پیامبر را خاطره ای ماندگار. فرصتی است 10 روزه که می توان زاد و توشه معرفتی یک ساله را- به عنوان فصلی از عمر- برداشت. برای این هم باید برنامه نوشت و برای خود « ساعت سلوک» تعریف و با خواندن درس های ولایت واحادیث رضوی، راه خود را برای رفتن به فرداهای روشن هموار کرد. 
ما نباید بگذاریم که دهه کرامت در 10 برگ تقویم خلاصه و در روز یازدهم هم تمام شود. این کفران عملی حقیقتی است که می خواهد مارا به همه حقوق انسانی مان برساند. ما باید کرامت آموزی و معرفت اندوزی را از اولین روز دهه آغاز کنیم و به پایان هرگز نباید باور داشته باشیم مگر این که این پایان به مثابه نقطه ای باشد که ما را به اول خط هدایت می کند. ما باید با تعریف دهه کرامت به عنوان« سال معرفتی» برای خود، به یک طرح مشخص برسیم به این شیوه که در هر گردش سالانه، بتوانیم حداقل به اندازه یک کلاس، بالاتر برویم. یعنی نگاه مدرسه ای داشته باشیم به معارف ولایت و عصمت. 
با این نگاه است که می توانیم روز به روز بزرگ و بزرگ تر شویم والا اگر فقط دهه کرامت را یک مناسبت تقویمی یا مناسکی شعاری بدانیم، شاید چند ساعتی، احساس را فرح ناک کند اما قطعا به فربهی جان نخواهد انجامید که جهانی را به معرفت و عمل برانگیزد. عمل، مثل احساس نیست که به اشاره ای، به صاعقه ای برانگیخته شود و خیلی زود هم به پایان برسد.نقشه راه می خواهد عمل. همانی که امام رضا(ع)  در قالب حدیث، نشانه هایش را در جغرافیای زندگی به پا کرده اند. نشانه هایی که اگر بدان چشم داشته باشیم و چشمه هایش را در زندگی جاری کنیم، ما را به هدف خواهد رساند. من بر این عقیده مومنم که هر حدیث در حوزه ای می تواند دست ما را بگیرد و حدیث دیگر در عرصه ای تازه راه را بنمایاند. با عمل به این حدیث هاست که هم به «نوسازی ایمان» می‌رسیم و هم به« تازه شوندگی جان.» این پاره های نور وقتی تجلی بیابد ما را به کشف حقیقت های وجودی خود می رساند و با آن خود بهشتی آشنا می‌کند که در غبار غفلت ها گرفتار آمده است. آن خوانش و این دانش و بینش قطعا ما را به غیرت برخواهد انگیخت تا آن« خود بهشتی» را دگر باره جلا دهیم و روشن است که اگر « خود بهشتی» ما پا به عرصه بگذارد، جامعه نیز شکوه جنت خواهد یافت. دوزخی که گاه در جامعه با آن مواجه می شویم از آن روست که غبار ها میان آن خود و ما دیوار کشیده اند والا در جامعه مومن و بیدار نباید این همه نابه سامانی باشد. این همه بداخلاقی و بدگفتاری و بد رفتاری نتیجه غفلت از آن خود بهشتی است که باید در دهه کرامت، طرحی نو در اندازیم و آن دیوار را براندازیم تا زندگی ما حیات طیبه و جامعه ما جهانِ رستگاری شود.