printlogo


بدون موضوع
نوشداروی اخلاق برای سلامت جامعه
غلامرضابنی اسدی political@khorasannews.com

نیاز ما به اخلاق، مثل تشنه به آب است. آب، جان عطش زده را تازه می کند و اخلاق مایه حیات است برای افراد و جامعه اما دریغا که برخی افراد این ضرورت حیاتی را در نمی یابند و به سخنِ ناصواب، پنجه بر رگ های حیاتی جامعه می کشند. نمی خواهم در این مقال به مصداق ها بپردازم که آتش سخن به درد برآمده در دامن این فرد و آن فرد و آن گروه و این جریان بنشیند بلکه سخن را ضمیری است که به همه ما برمی گردد و ما خود مرجع این ضمیریم. مایی که می نویسیم و آنانی که می گویند. حواس مان نیست انگار که با این بار تلخ که بر دوش کلمات می گذاریم، فردا باید پاسخ گوی مظلومیت مضاعف حروف به اسارت درآمده هم باشیم. قطعا ذمه ما زیر دین پیامبر بزرگوار هم خواهد بود که فلسفه بعثت خویش را اکمال اخلاق اعلام فرمود تا توجه مان دهد که جوهره دین اخلاق است و اجرای مناسک اگر به اخلاق دینی مزین نباشد چندان که باید در شخصیت سازی و جامعه سازی موثر نخواهد افتاد که بسیارند در درازای تاریخ که مناسک دینی را با شدت و غلظت انجام دادند و حتی اخلاص هم داشتند اما چون اخلاق و زیبایی دوستی و حُسنِ اندیشه و نیک باوری نداشتند، خود به مانعی سر راه توسعه دین تبدیل شدند. در همین تاریخ اسلام خودمان از خوارج تا داعش درگیر خشک مغزان بی اخلاق هستیم که می پندارند هر چه بدگوتر و بد اندیش تر باشند مسلمان ترند و آن کردند و می کنند که همه می دانیم. البته در جامعه ما بحمدا... از این خبر ها نیست اما بر جامه سفید اخلاق در جامعه اسلامی، اندک غباری هم شایسته نیست و چون شایسته نیست، یک لکه کوچک سیاه تمام سفیدی ردای بلند را تحت الشعاع قرار می دهد.  این جاست که ضرورت مراقبت از زبان و قلم صد چندان می شود و صیانت از اخلاق در شمار واجب ترین ها برای سلامت جامعه قرار می گیرد. یکی از پرشمار دلایل این موضوع هم همین که هر بداخلاقی در جامعه اثر دارد و هرچه افراد درگیر با آن، مسئولیت بیشتری داشته باشند، دامنه اثر آن هم افزون می شود. توجه داشته باشیم که حرمت آرامش جامعه مثل حراست از حدود و ثغور کشور لازم الرعایه است. همان طور که متجاوز به مرز را باید سرجایش نشاند، حریم شکن آرامش مردم و اعتماد جامعه و امید شهروندان را هم باید جزایی به سزاداد. این اصلا خوب نیست که هرکس خود را حق مطلق و دیگران را باطل بشمارد و هرچه به دهانش می رسد بگوید و بنویسد. این هم پسندیده نیست که در جواب به آن گفته، باز زبان به گفتاری از همان جنس بیالاییم. درس دین و رسم فرهنگ ایرانی همان "مروا کراما" است که خداوند در زبان پیامبر خویش نهاده است تا در نهاد جامعه جاری شود. با این جریان انسان ساز است که زندگی اخلاقی و مومنانه می شود. من در این نوشتار ذکر مصداق نکردم اما همه خودمان می دانیم چه کرده ایم پس بین خود و خدا توبه کنیم از بد پنداشتن، بد گفتن و بد کردن. توبه کنیم و پیمان ببندیم از این به بعد همواره بر مدار خوبی در حق همه حرکت کنیم و بد دیگران را هم جز به خوبی جواب ندهیم که این می تواند به نشر خوبی و توسعه زیبایی کمک کند ... .