printlogo


بدون موضوع
واقعیتِ جنگ و حقیقتِ دفاع مقدس
غلامرضابنی اسدی political@khorasannews.com

به عملیاتِ فریب یا لو رفته که این روزها درباره عملیات کربلای ۴ راه افتاده است- در این نوشته- کاری ندارم بلکه می خواهم به صریح ترین کلمات بگویم که  جنگ و عملیات ها ، چه با فتح همراه باشد چه با عدم الفتح، قاعده و واقعیتِ جنگ هستند. اما وقتی در برابر جنگ تحمیلی، به دفاع مقدس برخاستیم، حقیقت هم زاده شد. آدم های دفاع مقدس، واقعی و حقیقی بودند. وقتی از آدم های این عرصه می گوییم، از رزمنده سنگر کمینِ جلوتر از خطِ مقدم را شامل می شود تا آن پیرزن روستایی که چند تخم مرغ- راکه همه داشته اش بود و- به جبهه هدیه کرد هم در بر می گیرد. من حقیقت های جهاد مقدس را در فرو افتادن رزمنده و قامت کشیدن شهید دیده ام و در شکوه استقامت پدر و مادرو همسر و فرزند شهید نیز هم. من همین چند روز پیش در تعزیت مادر شهیدی شرف حضور داشتم که در آخرین روز های حیاتش، هر روز، چند بار به زیارت تصویر شهیدش می رفت که در میدان روستا نصب شده بود. مادری که انگار از پسر شهیدش دعوتِ سفر در یافت کرده بود که کفن و وسایل سفر آخرت خود را هم تهیه کرده وجایش را به بانویِ همسایه گفته بود تا بعد مرگش، دنبال آن نگردند. واقعیتِ دفاع مقدس ما، حقیقت های به زندگی درآمده رزمندگان ما و اهل بیت ایثار بود. واقعیت، همان مادری بود که بعد از عملیات خیبر تا مرداد ۷۹، پیچ اخبار رادیو اش بسته نشد تا شاید خبری از عزیزش بخواند. باری، دفاع مقدس را باید در عرصه حیات شهیدان خواند نه در ضرب و تقسیم ها و پیروزی ها و شکست های ظاهری...