printlogo


شکاف در الحشدالشعبی

کامیار-فرماندهی نیروهای الحشد الشعبی متعلق به مرجعیت که از گردان‌های «آستان‌های مقدس» شامل دو گردان «الامام علی» و گردان «العباس» و دو گردان دیگر با نام‌های «علی اکبر» و «انصار المرجعیه» تشکیل شده است، اعلام کرد   بر اساس دستور فرماندهی کل نیروهای مسلح از سازمان الحشد الشعبی جدا شده است البته فرماندهی گردان‌های مرجعیت با تاکید بر این که انتقال این گردان‌ها هرگز بر سطح هماهنگی آن ها با گردان‌های الحشد الشعبی تاثیر نخواهد گذاشت، گفت :هیچ جهت گیری و احساس منفی به هیچ طرفی با هر رویکردی ندارد اما درصدد است که برخی رویکردها را اصلاح و از پروژه دفاع از خاک ملت و مقدسات عراقی‌ها صیانت کند، عراقی‌هایی که به ندای حق و بشریت که مرجع عالی قدر دینی آیت ا... سیستانی سر داد، لبیک گفتند. این چهار گردان معروف به " حشد مرجعیت" همواره به تبعیت از رهنمودهای آیت ا...سیستانی شناخته شده اند اما آیا چنین شکاف‌هایی اساسا غیرقابل پیش‌بینی و اجتناب‌پذیر بود؟یکی از نخستین نشانه‌های بروز شکاف در الحشدالشعبی، موضوع حملات مکرر رژیم صهیونیستی به برخی پایگاه‌های الحشد در عراق بود. آگوست ۲۰۱۹ و پس از انتشار بیانیه‌ای منتسب به «ابومهدی المهندس» و اعلام مسئولیت آمریکا و رژیم صهیونیستی در حمله به مقرهای حشد، «فالح الفیاض»، چنین موضوعی را رد کرد و این بیانیه را موضع رسمی دولت عراق ندانست.فوریه گذشته نیز پس از مطرح شدن نام «عبدالعزیز المحمداوی» به عنوان نایب‌رئیس الحشدالشعبی و جانشین ابومهدی، الفیاض این موضوع را رد کرد و آن را منوط به تصمیم نخست‌وزیر عراق دانست. وی تلویحا گفت چنین تصمیمی ارتباطی با گروه‌های مقاومت ندارد.دیدار هفدهم مارس گذشته فرماندهان گروه‌های چهارگانه الحشدالشعبی که وابسته به عتبات عالیات محسوب می‌شوند با وزیر دفاع عراق هم، آشکارا نشان‌دهنده شکاف دیگری در الحشدالشعبی بود. اگرچه برخی تلاش کردند تا این گروه‌ها را نزدیک به نمایندگان مرجعیت عالی در کربلا و نجف و نه خود مرجعیت بدانند اما به نظر می‌رسد نتیجه، چندان تفاوتی ندارد.در مجموع،این جدایی در این برهه (ماموریت الکاظمی برای نخست وزیری- تاکیدات بر حصر سلاح در دست دولت) احتمالا حامل پیام های جدی سیاسی است اما به نظر می رسد با این اتفاق باید آن تشکل منسجم الحشد الشعبی را به فراموشی سپرد.
حشد را باید ارج نهاد و مهار کرد!
اگر چه از ابتدای شکل گیری الحشد الشعبی ،تلاش‌های زیادی صورت داده شد تا میان این جمعیت مبارز تفرقه ایجاد شود اما همچنان این نیروی 130 هزار نفری اساسی ترین دل مشغولی اش مبارزه با داعش و اشغالگران آمریکایی است. در شرایط کنونی نیز کمتر روزی است که خبری از مبارزات این نیرو درمقابل تهاجمات داعش درعراق رسانه ای نشود.در این میان، از ابتدای شکل گیری الحشد  القای شبهه دوگانگی در این نیرو ومنتسب کردن بخشی از آن به ایران و بخش دیگر به مرجعیت عراق همواره در دستور کار برخی  بوده است.با شهادت ابومهدی المهندس فرصتی تازه برای مخالفان الحشد حاصل آمد تا با تاکید بر برخی اختلاف نظرها درخصوص تعیین فرماندهی جدید این نیرو ،کارناتمام گذشته به اتمام رسانده شود و پروژه تضعیف و متلاشی کردن این نیرو به سرانجام برسد. البته پیش از این و در ماجرای ناآرامی‌های عراق تلاش فوق العاده اساسی آمریکا در معرفی الحشد الشعبی به عنوان کسانی که در مقابل مردم تظاهر کننده می‌ایستند و آنان را به خاک و خون می‌کشند راه به جایی نبرد و بی گمان یکی از گروه‌هایی که در آن ماجرا با سرافرازی به مرجعیت و مردم عراق وفاداری اش را ثابت کرد، الحشد الشعبی بود.از سوی دیگر،اختلاف نظر در هر مجموعه ای درامور اداری، اجرایی و...کاملا طبیعی است اما آن گاه که به آخرین نقشه راه طراحی شده در"موسسه آمریکایی واشنگتن "وطراحی خطرناک این موسسه برای آینده الحشد الشعبی (که به تازگی رسانه ای شده است ) نگاهی بیندازیم، به نظر باید بیش ازگذشته برهوشیاری ها افزود. در این طرح بلندمدت توصیه می شود "درعین حالی که باید الحشد را ارج نهاد، حتما باید آن را از محتوا خالی کرد. نویسندگان این طرح توصیه می‌کنند در یک فرایند 5 تا 10 ساله و با ایجاد اختلاف در میان این نیروی مردمی ازیک سو، کاهش بودجه آن از دیگر سو و بالاخره ادغام آن در سایر نهادهای نظامی باید کار ویژه اصلی الحشد را از آنان گرفت و  آن ها را به نیروهایی کاملا بی خاصیت تبدیل کرد. طبیعی است تحقق چنین هدفی به‌معنای صاف کردن جاده برای حضور مستمر اشغالگران آمریکایی در عراق خواهد بود.