عبدالهی- کمیسیون تلفیق لایحه بودجه 96، با بازگشت بودجه «زیارت» و ردیف اعتباری «مشهد2017» موافقت کرد.
«نصرا... پژمانفر» رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خراسان رضوی در این باره گفت: با رای اعضای کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی، ردیف اعتباری مشهد2017 که در جدول شماره 17 لایحه پیشنهادی دولت برای سال 96 قرار داشت و در کمیسیون برنامه و بودجه حذف شده بود، بار دیگر در لایحه قرار گرفت.
عضو کمیسیون تلفیق افزود: همچنین با این که دولت در لایحه بودجه سال آینده بودجه ای را به عنوان بودجه زیارت لحاظ نکرده بود، کمیسیون تلفیق با احیای بودجه زیارت و پیش بینی ردیف اعتباری برای این موضوع موافقت کرد و در تلاش هستیم اعتبار مناسبی را در این حوزه در نظر بگیریم.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ادامه داد: در صددیم در تصویب نهایی بودجه، ردیف اعتباری «مشهد2017» را از جدول شماره 17 جدا و به صورت مستقل در بودجه سال 96 لحاظ کنیم تا شرایط پایدارتر وعملیاتی تری داشته باشد.
پیش بینی نکردن بودجه زیارت از سوی دولت
در حالی که دولت دو سال پیش در جدول شماره 17 لایحه بودجه سال 94 کل کشور با عنوان کمک به اشخاص حقوقی غیردولتی موضوع جزء (3) ردیف 540000 جدول شماره (9)، 250میلیارد ریال اعتبار تملک دارایی سرمایه ای به طرح زیارت (موضوع ماده 12 قانون برنامه پنجم توسعه) اختصاص داده بود و در لایحه بودجه سال 95 نیز در جدول شماره 17 با عنوان کمک به اشخاص حقوقی غیردولتی، 27.5میلیارد تومان برای بودجه زیارت تعیین شده بود، در جدول شماره 17 لایحه بودجه سال 96کل کشور با عنوان «کمک به اشخاص حقوقی غیردولتی موضوع جزء (3) ردیف 540000 جدول شماره (9)»، هیچ رقمی برای بودجه زیارت اختصاص داده نشد و ظاهرا برخلاف سال های گذشته، امسال ردیفی به عنوان بودجه زیارت در لایحه بودجه وجود ندارد، اما حالا به گفته رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، کمیسیون تلفیق به لحاظ شدن بودجه زیارت در لایحه 96 رای مثبت داده است.
حذف ردیف اعتباری «مشهد2017» در کمیسیون برنامه و بودجه
اما در لایحه پیشنهادی دولت برای بودجه 96، دو ردیف اعتباری برای رویداد بین المللی مشهد2017 نیز پیش بینی شده بود. همچنین در جدول شماره 9 این لایحه با عنوان «برآورد اعتبارات ردیف های متفرقه در سال 1396»، طی ردیفی با عنوان «اعتبارات موضوع رویداد مشهد- پایتخت فرهنگی اسلام در 2017»، مبلغ 100 میلیارد ریال به عنوان اعتبارات هزینه ای و مورد دیگر در جدول شماره 17 با عنوان «کمک به اشخاص حقوقی غیردولتی موضوع جزء (3) ردیف 540000 جدول شماره (9)»، 246 میلیارد و 535 میلیون ریال به عنوان اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای برای «رویداد مشهد پایتخت فرهنگی اسلام در سال 2017» اختصاص یافته است.
اما کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اواخر آذر ماه در بررسی لایحه پیشنهادی دولت دست به اقدام عجیبی زد و با حذف جدول شماره 17 لایحه، ردیف پیشنهادی 24 میلیارد تومانی رویداد بین المللی مشهد2017 را هم که در این جدول قرار داشت حذف کرد.
پژمانفر در آن زمان به خراسان رضوی اعلام کرد که: «رای کمیسیون برنامه و بودجه به حذف جدول شماره 17 لایحه پیشنهادی بودجه که اعتبار مشهد2017 هم در آن در نظر گرفته شده است، چندان جای نگرانی ندارد و احتمالا به دلیل این که نمایندگان اطلاع کافی در خصوص این رویداد نداشته اند، به حذف آن رای داده اند.
وی افزود: در جریان بررسی لایحه بودجه در مجلس، کمیسیون های مختلف نظرات خود را اعلام می کنند اما در نهایت کمیسیون تلفیق و پس از آن صحن علنی درباره بودجه تصمیم گیری می کند و به همین دلیل فرصت لازم برای دفاع از بودجه مشهد2017 وجود دارد». این گفته نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی حالا محقق شده است و کمیسیون تلفیق به بازگشت آن رای داده است.
مجلس، مشهد را امیدوار کرد
با تصمیم اعضای کمیسیون تلفیق لایحه بودجه، حالا مشهد به حمایت مجلس از مطالبات به حق این شهر به عنوان پایتخت معنوی ایران و دومین کلان شهر مذهبی جهان امیدوار شده است.
اگرچه به نظر می رسد اعتبارات پیش بینی شده در لایحه بودجه سال آینده، به میزان کافی و در خور جایگاه مشهد، آن هم در سالی که به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2017 معرفی شده است نباشد، اما بیانگر این است که نمایندگان مردم در مجلس به اهمیت مقوله زیارت و ضروریات این حوزه توجه دارند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بررسی نقش نیروهای تأثیرگذار در پیروزی انقلاب اسلامی میتواند یکی از راههای شناخت این تحول بزرگ قرن بیستم میلادی باشد . در مبحث شخصیتها و میزان تأثیرگذاری آنها بر روند پیروزی انقلاب ، عواملی همچون گرایشهای فکری ، سابقه مبارزاتی و برنامهریزی برای پیشبرد جریان انقلاب، بسیار حائز اهمیت است. در واقع ، به این طریق است که ماهیت انقلاب و نقش افراد و گروهها به خوبی روشن میشود . انقلاب اسلامی محصول فرایندی است که با ظرفیت موجود در تودههای مردم مسلمان ، از سال 1342 به رهبری حضرت امام خمینی (ره) آغاز شد و با تبعید ایشان ، هدایت و پیشبرد این نهضت در داخل بر عهده تعداد دیگری از رهبران مذهبی و سیاسی قرار گرفت که عمدتاً از شاگردان حضرت امام(ره) بودند.
تحصیلات حوزوی و دانشگاهی در قم و تهران
او تحصیلات حوزوی خود را در قم و تحصیلات دانشگاهی را در تهران ادامه داد و در 1330 هـ.ش موفق به اخذ لیسانس از دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران شد . شهید بهشتی در نهضت ملی کردن صنعت نفت و رویدادهای سالهای 1330 تا 1332 نقش فعالی ایفا کرد .
نخستین دستگیری توسط ساواک
ایشان پس از مشخص شدن نقشی که در جریان قیام پانزده خرداد داشت ، توسط ساواک به تهران انتقال یافت. مدتی بعد، در آنجا به همکاری با هیئتهای مؤتلفه اسلامی پرداخت و پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور ، نخستوزیر وقت ایران ، توسط این گروه و با استفاده از موقعیت دعوتی که آیات عظام از ایشان برای هدایت مسجد جامع هامبورگ به عمل آوردند ، عازم آلمان شد .
اقدامات فرهنگی در هامبورگ
دکتر بهشتی اقدامات فرهنگی و تربیتی خود را در آلمان با تأسیس انجمنهای اسلامی دانشجویان ، اصلاح برنامههای مسجد جامع هامبورگ و برگزاری جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ ادامه داد .
دستگیری مجدد توسط ساواک
او در سال 1349 هـ.ش به ایران بازگشت و فعالیتهای خود را در قالب مدیریت مدرسه حقانی، شرکت در تهیه و تدوین کتب درسی ( تعلیمات دینی )، برگزاری جلسات هفتگی تفسیر قرآن و همکاری با روحانیون انقلابی ادامه داد که در سال 1354 هـ.ش به دستگیری ایشان انجامید ، اما پس از مدتی آزاد شد . دکتر بهشتی نقش مؤثری در تشکیل جامعه روحانیت مبارز داشت و با اوجگیری تظاهرات مردمی علیه رژیم پهلوی ، هدایت انقلاب و انقلابیون را در کشور بر عهده گرفت . منزل او در این زمان مرکز تبادل مسائل مهم سیاسی بود . ایشان بار دیگر پیش از برگزاری مراسم بزرگ عاشورای سال 1357 دستگیر و مدتی بعد آزاد شد .
عزیمت به فرانسه و تشکیل شورای انقلاب
با عزیمت امام خمینی(ره) به فرانسه، ایشان نیز عازم پاریس شد و به امر امام هسته اولیه شورای انقلاب را با همکاری بزرگان دیگری همچون شهید آیتا... مطهری ، مرحوم آیت ا... موسوی اردبیلی ، مرحوم آیت ا... هاشمی رفسنجانی و شهید دکتر باهنر تشکیل داد . به گزارش پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، با پیروزی انقلاب اسلامی ، دکتر بهشتی سمتهای زیادی را برای اداره و پیشبرد انقلاب بر عهده گرفت که مهمترین آنها، ریاست شورای انقلاب ، نیابت رئیس مجلس خبرگان و ریاست دیوان عالی کشور بود.
تأسیس حزب جمهوری اسلامی
وی مؤسس حزب جمهوری اسلامی و اولین دبیرکل این حزب بود . دکتر بهشتی در دوران بعد از انقلاب همواره آماج تبلیغات منافقین و بنیصدر قرار داشت و سرانجام در اوج مظلومیت در شامگاه هفتم تیر 1360 در جریان انفجار بمبی که منافقین در ساختمان مرکزی حزب جمهوری اسلامی کار گذاشته بودند، به همراه 72 تن از یارانش ، که اغلب نماینده مجلس بودند ، به شهادت رسید .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ترامپ که خیلی زود سروکارش به محاکم قضایی آمریکا افتاده است، درخواستش برای بازگرداندن فوری فرمان ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور به آمریکا توسط دادگاه استیناف رد شده است. به گزارش رویترز، شعبه نهم دادگاه تجدیدنظر در سانفرانسیسکو در بیانیهای گفته است که درخواست تجدیدنظر برای به قوت خود باقی ماندن این فرمان دولتی بهصورت اضطراری به دلیل ناکافی بودن دلایل ارائه شده رد شده است. این دادگاه در عین حال به دولت مهلت داده تا امروز ادله خود را ارائه کند. نوئل فرانسیسکو، معاون موقت وزیر دادگستری آمریکا، شنبهشب در درخواست خود برای تجدیدنظر در حکم یک قاضی ایالت واشنگتن، قویاً استدلال کرده بود که رئیسجمهور، تنها کسی است که قدرت تصمیمگیری در این زمینه را دارد که چه کسی وارد خاک آمریکا شود یا در این کشور بماند.درصورت رد درخواست ترامپ در دادگاه استیناف موضوع به دیوان عالی آمریکا کشیده می شود تا حکم نهایی و قطعی را صادر کند. در پی حکم قاضی فدرال ایالت واشنگتن، به آژانسهای دولتی و خطوط هواپیمایی سراسر جهان اعلام شد که این ممنوعیت برداشتهشده و میتوانند افرادی از کشورهای ممنوعه را نیز به مقصد آمریکا در میان مسافران خود داشته باشند. همزمان، دونالد ترامپ در مصاحبهای با دفاع از ولادیمیر پوتین گفت که برای پوتین "احترام" قائل است. ترامپ همچنین در این گفت وگو در پاسخ به مجری که گفت آمریکاییها به دلیل اقدامات مسکو علیه روزنامهنگاران به پوتین لقب "قاتل" را نسبت میدهند، گفت :«ایالاتمتحده از این قاتلها زیاد دارد! شما فکر میکنید کشور ما خیلی بیگناه است؟!»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
1- درگیر شدن با اهداف، مولفه ها و مشکلات کشورداری همواره با آسیب «خُرد دیدن» مسائل همراه است. به دلیل همین نگاه خُرد به مسائل است که گاهی چالش های کشور به مشکلات و اختلافات حزبی، سیاسی و سلیقه ای تقلیل داده می شود و ممکن است مسئولان اهمیت ابعاد وظایف و مسئولیت هایی که دارند را در یک چارچوب و پازل بزرگتر تشخیص نداده و عملا عدم توجه به معضلی که به ظاهر داخلی یا خُرد به نظر می رسد، آسیب های کلان به همراه داشته باشد. به همین دلیل همواره تاکید این است که هم مردم و هم مسئولان در نوع مواجهه با مسائل مختلف به جای «تحلیل خرد»، «تحلیل کلان» داشته باشند. در این میان البته این تاکید برای مسئولان مهم تر و خطیرتر است.
2- نگاه کلان یعنی فاصله گرفتن از روابط و خطوط سیاسی و سلایق داخلی و حتی منطقه ای و هزینه فایده های ظاهری و به جای آن توجه به مسائل از فاصله ای دورتر. از چنین فاصله ای وقتی به ایران نگاه می کنیم، مردم ایران در مواجهه با یک جبهه فراگیر تصویر می شوند که هم در داخل کشور، هم در منطقه و هم در عرصه های بین المللی درحال مبارزه هستند و اختلافات داخلی آن ها ناچیز است و دیده نمی شود و اگر هم کسی در این جبهه بخواهد اختلافات را فریاد بزند و به چالش اصلی تبدیل کند، آن جبهه متحد را مخدوش می کند و اذهان را از مسیر اصلی منحرف.
3- از این منظردر شرایطی که نظام بین الملل با بحران مشروعیت روبه رو است، جمهوری اسلامی ایران با وجود همه مشکلات و نارسایی ها، قدرتی نوظهور است که می تواند با تکیه بر قدرت کنونی خود جایگاه باثبات و تاثیرگذارش را در تحولات و معادلات تثبیت کند. به همین منظور از شرایط کنونی به عنوان یک «پیچ تاریخی» یاد می شود که عبور از آن به معنای عبور از بحران های سخت است. عبوری که البته راحت نیست اما مردم مقاوم ایران در حال عبور از آن هستند و لازم است که مسئولان در این برهه حساس پشتیبان مردم باشند.
4- یکی از الزامات عبور از این پیچ تاریخی، تحکیم مبانی قدرت جمهوری اسلامی است. جایی که ما در عرصه های قدرت نرم و سخت طی 38 سال اخیر رشد های شگرفی داشتیم که ایران را به جایگاه برتر بسیاری از حوزه های علم و تکنولوژی های مختلف رسانده است، با این حال همچنان مردم با معضلات و مشکلات جدی مواجه هستند. در برشمردن اهداف انقلاب اسلامی در کنار «استقلال خواهی»، «حاکمیت اسلام بر جامعه» و «حاکمیت مردم در تعیین سرنوشت کشور»، «برقراری عدالت و رفع تبعیض ها» «پیشرفت مادی و گسترش رفاه» در جامعه نیز جزو اهداف اصلی انقلاب اسلامی بوده و هست. لذا از این منظر حتی موضوعاتی مانند فساد اقتصادی، مشکلات بانکی و مشکلات معیشتی مردم و ساختار های نارسای اقتصادی کشور را نیز باید در همین پازل کلان گنجاند، دید و رفع کرد. به عنوان نمونه اگر نگاه کلان باشد، عمیقا به این درک می رسیم که تاوقتی نظام بانکی سالم و قدرتمند نباشد، تولید ثروت با قدرت شکل نمی گیرد تا بتوانیم از مولفه ها و عوامل قدرت افزای خود در منطقه و جهان دست کم حمایت مالی کنیم. در این نگاه بدون شک برنامه های اقتصادی ما و مشکلات معیشتی مردم جزئی از مولفه های قدرت جمهوری اسلامی است؛ چه بسا حتی در شرایط کنونی یکی از اصلی ترین مولفه ها است.کشوری که سرمایه های هنگفت معدنی و طبیعی و زیرساخت های کلان تولید و رونق را دارد و بسیاری از کارگاه های تولیدی آن صرفا به دلیل عدم مدیریت منابع مالی در بانک ها یا سیاست گذاری های ضعیف اقتصادی تعطیل شده یا با کاهش تولید مواجه است، نیاز به سیاست های حمایتی جدی و عملی دارد تا بتواند به چرخه تولید بازگردد. مردمی که سال ها پای آرمان های خود مقاومت کرده اند و می کنند، برای رونق تولید، زندگی و بهبود معیشت شان نیاز به سیاست هایی دارند که پاسخ آن در توجه و تمرکز بر توان داخلی و اعتماد به سرمایه های ایرانی نهفته است. کسی که سیاست گذاری اقتصادی می کند باید با گوشت و پوست و استخوان خود باور کند که ایران مقتدر امروز در بسیاری از عرصه ها و ازجمله عرصه نظامی، همان کشوری است که یک متر سیم خاردار نمی توانست بدون واسطه خریداری کند؛ همان کشوری است که مردمش زیر موشک های صدام قطعه قطعه شدند اما هرگز از مقاومت دست برنداشتند. این مردم به عنوان اصلی ترین مولفه قدرت نظام باید در سیاست های اقتصادی دیده شوند. تقویت این عامل و سایر عوامل قدرت و پاسخ به نیاز های مردم صبور ایران که سال ها با سختی ها و محدودیت ها و تهدید های مختلف دست و پنجه نرم کرده و می کنند، بدون شک در این پیچ تاریخی می تواند به قدرت انقلاب اسلامی بیفزاید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاخص بورس در ادامه مسیر نزولی خود، دیروز 210 واحد کاهش یافت و بدین ترتیب از ابتدای هفته میزان سقوط شاخص بورس به 800 واحد رسید . از سوی دیگر سکه در بازار آزاد، مرز یک میلیون و 200 هزار تومان را شکست.دیروز شاخص بورس، روند نزولی اخیر خود را ادامه داد و با 210 واحد کاهش روی رقم 76 هزار و 616 واحد ایستاد. بدین ترتیب این شاخص از ابتدای هفته، افت 798 واحدی را به ثبت رساند. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، بازار سرمایه در روزهای اخیر تحت تاثیر بازگشایی نمادهای بانکی بزرگ ملت و تجارت بوده است. اصرار بانک مرکزی به شفاف سازی صورت های مالی بانک ها منجر به کاهش قابل توجه سود در بانک های بورسی شده است.از سوی دیگر، بر اساس اطلاعات سایت اتحادیه طلا و جواهر تهران دیروز قیمت سکه طرح جدید برای ساعاتی به بیش از یک میلیون و 200 هزار تومان رسید. با این حال، سکه که دیروز را با نرخ یک میلیون و 197 هزار تومان آغاز کرده بود، با نرخی در همین حدود به پایان برد.کشتی آرای رئیس اتحادیه طلا و جواهر تهران در گفتگو با اقتصادآنلاین، به تشریح علت این افزایش نرخ سکه پرداخت. وی به تعطیلی بازار جهانی در روز گذشته اشاره کرد و دلیل این موضوع را عوامل داخلی و قیمت ارز دانست. به گزارش خراسان، در تشریح دلایل افزایش نرخ سکه در روزهای اخیر می توان به افزایش قیمت طلای جهانی و دلار داخلی اشاره کرد. در روزهای اخیر، اونس جهانی طلا همزمان با افزایش نگرانی های بین المللی از سیاست های ترامپ و نیز عدم افزایش نرخ بهره در آمریکا توسط بانک مرکزی این کشور، روند صعودی داشته است. به طوری که در یک هفته قبل، این فلز ارزشمند در بازارهای جهانی با رشد حدود 30 دلاری، به حدود 122 دلار در هر اونس رسید. در این حال نرخ دلار در بازارهای داخلی نیز چند روزی است که افزایش نسبی یافته و بنا بر اعلام اتحادیه طلا و جواهر تهران، به3851 تومان رسیده است.
مجادله بر سر مقصر سقوط بورس
در همین حال زیان دهی بانک های بورسی، سبب شده تا انگشت اتهام بانک مرکزی و بورس به سوی هم نشانه رود. رییس کل بانک مرکزی مسئولیت سازمان بورس و اوراق بهادار برای شفاف سازی را یادآور شده و از سوی دیگر رییس سازمان بورس، از بانک مرکزی بابت تکلیف تسهیلات بانکی به بانک ها، بالا بودن نرخ هزینه سربار در این موسسات و تامین زیان بانک ها از جیب سهامداران انتقاد کرد و گفت: انداختن همه مشکلات صنعت بانکداری بر دوش بازار سرمایه صحیح نیست.دو روز قبل بود که ولی ا... سیف در پاسخ به سوالی درباره برنامه بانک مرکزی برای خروج بانک ها از محدوده زیان، مسئولیت سازمان بورس و اوراق بهادار در ارتباط با شفاف سازی اطلاعات بانک های بورسی را یادآور شده و گفته بود: «بورس و اوراق بهادار هم در رابطه با خرید و فروش سهام بانکها و بنگاههایی که در بورسها هستند نظارت دارد و یک مسئولیت عمدهاش شفافسازی اطلاعات است. کسی نباید اطلاعات خاص داشته باشد. هرگونه اطلاعات در مورد هر بنگاه اقتصادی که عضو بورس است، باید در معرض دسترسی همه فعالان این بازار باشد.»در پی این سخنان، خبرگزاری فارس به نقل از رئیس سازمان بورس بر لزوم تسویه مطالبات بانکها و شرکتها از دولت تأکید کرد. شاپور محمدی با اشاره به وضعیت عملکردی و سودآوری بانکهای بورسی گفت: اولویت بانکها باید همواره با سودآوری همراه باشد. بانکداری نمیتواند با وامهای تکلیفی کاری از پیش ببرد. اگر عملیات اعتباری یا بانکی این مؤسسات سودآور نیست باید فکری به حال این مشکل کرد، اینکه تسهیلات را به فرموده یا به عنوان تکلیف از سوی بانکها ارائه و به تبع آن زیانهای بزرگی را شناسایی کنند راه حل آنها نیست.وی در ادامه افزود: اگر نرخ سربار در بانکها افزایش یافته و یا با افزایش هزینههای پرسنلی مواجه شدهاند قدر مسلم نباید از جیب سهامدار اقدام به اعطای حقوقهای بالا کنند. از سوی دیگر برای نرخ بازدهی که هنوز کسب نشده نباید زیان بانکها را از جیب سهامدار جبران و سپس اقدام به پرداخت سود علیالحساب به سپردهگذاران بانکی کرد. انتقاد از بانکها مختص به سهامداران خرد نیست چرا که نمایندگان سهام عدالت 50 میلیون نفری نیز در هیئت مدیره بانکها حضور دارند.محمدی گفت: به رئیس کل بانک مرکزی تأکید کردم که نمیتوان در وضعیت کنونی بانکها عنوان کرد که به سهامدار کاری نداریم.رئیس سازمان بورس با بیان اینکه انداختن همه مشکلات صنعت بانکداری بر دوش بازار سرمایه صحیح نیست، از اختلاف بین نرخ سود بانکی تسهیلات با تورم 9 درصدی کشور انتقاد کرد و گفت: برای بازپرداخت این تسهیلات تولیدکننده آن را از کجا تأمین کند؟! متأسفانه نرخ سود بانکی هماکنون رقیب بازار سهام شده و در عین حال سودآوری بانکها نیز دچار خسران شده است حال آنکه تولیدکننده در وضعیت کنونی دچار بحران میباشد.از سوی دیگر احمد بدری مشاور رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه بانک ها به نهاد ناظر، اطلاعات غلط می دهند، گفت: بانک ها به کلکسیونی از ریسک های نامتعارف تبدیل شده اند. وی نگرانی خود برای لابی گری در راستای اصلاح صورت های مالی را ابراز داشت و گفت: رئیس کل بانک مرکزی در اصلاح صورت های مالی ایستادگی زیادی انجام داده است و متاسفانه ما هم نگران اجرای این طرح هستیم و می ترسیم این طرح به مرحله اجرا برسد و پیغام ها و تلفن ها و لابی ها شروع شود.در این حال، خبرگزاری فارس، از ارائه صورت های مالی حسابرسی نشده 4 بانک و یک موسسه اعتباری خبر داد که طبق آن موسسه اعتباری کوثر با سود 42 میلیارد تومانی، بانک ایران زمین با زیان 43 میلیارد تومانی، بانک کارآفرین با سود 127 میلیارد تومانی، بانک گردشگری با زیان 1099 میلیارد تومانی و بانک پارسیان با زیان 1022 میلیارد تومانی مواجه شده اند. این خبرگزاری رقم مربوط به بانک پارسیان را در بازه زمانی 6 ماهه و مابقی ارقام را در بازه زمانی 9 ماهه عنوان کرده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روز گذشته تیمهای پرسپولیس و تراکتورسازی در حساسترین بازی هفته بیستم رقابتهای لیگ برتر در ورزشگاه مملو از تماشاگر آزادی مقابل هم قرار گرفتند. در این بازی همانطور که انتظار میرفت برانکو با کمترین تغییر ممکن تیمش را به میدان فرستاد و علیرضا بیرانوند، رامین رضاییان، محمد انصاری، سیدجلال حسینی، حسین ماهینی، کمال کامیابینیا، محسن مسلمان، فرشاد احمدزاده، سروش رفیعی، مهدی طارمی و وحید امیری 11 بازیکن اصلی سرخپوشان تهران بودند. اما در سوی دیگر میدان شرایط کاملا متفاوت بود و با توجه به محرومیت مهدی شریفی، خالد شفیعی، مهدی کیانی، امید عالیشاه، هاشم بیکزاده و احمد نورالهی تراکتوریها با ترکیبی کاملا متفاوت پا به میدان گذاشتند و با ترکیب محمدرضا اخباری، هادی محمدی، محمدرضا مهدیزاده، محمد ایرانپوریان، سعید آقایی، محمد نوری، محسن بنگر، فرزاد حاتمی، شهرام گودرزی، کرار جاسم و محمد ابراهیمی مقابل پرسپولیس قرار گرفتند. بازی بزرگ لیگ برتر درحالی برگزار شد که همهچیز تحتالشعاع اتفاقات قبل از بازی قرار داشت. تراکتورسازان پس از شوک بزرگ فیفا و پشت سر گذاشتن یک 24 ساعت کابوسوار، با کولهباری از علامت سوال، رهسپار پایتخت شده بودند. اما سرخپوشان پایتخت هم که پس از کسب 5 پیروزی متوالی و نتایج درخشان در هفتههای اخیر، پای به نخستین دیدار دشوار متوالی خود میگذاشتند، از شوکهای عجیب و غریب فوتبال ایران بینصیب نماندند. بعد از شوک فیفا به تراکتور و استقلال این بار نوبت به کیروش رسیده بود که با اظهارات جنجالی خود اردوی پرسپولیس را از حاشیه و جنجال بینصیب نگذارد. کیروش درست یک روز قبل از بازی اعلام کرد که پرسپولیسیها به دلیل اضافه وزن و چاق بودن جایی در تیم ملی نخواهند داشت. خیلیها بر این باور بودند که اظهارات کیروش میتواند روی عملکرد بازیکنان ملیپوش پرسپولیس در بازی بزرگ یکشنبه تاثیر منفی بگذارد اما در نبرد کیروش-برانکو این اتحاد سرخهای پایتخت بود که ورق را به سود مرد کروات برگرداند. پرسپولیسیها از علی کریمی، مهدی مهدویکیا و کارشناسان بیطرف گرفته تا سرپرست و هیئتمدیره پرسپولیس همگی پشت برانکو ایستادند تا مربی محبوب سرخها مصممتر از همیشه پا به اولین بازی بزرگ تیمش بگذارد. بازیکنان پرسپولیس هم مثل سرمربی خود مصمم بودند و با انگیزهتر از همیشه پا به میدان گذاشتند تا ثابت کنند بیدلیل پرسپولیس را صدرنشین لیگ نکردهاند و لیاقت پوشیدن پیراهن تیم ملی را دارند. انگیزه بالای پرسپولیسیها خیلی زود جواب داد و سروش رفیعی روی یک ضدحمله با پاس عمقی زیبا طارمی را صاحب توپ کرد و بهترین گلزن پرسپولیس در موقعیت تک به تک با اخباری او را دریبل کرد و دروازه خالی تراکتورسازی را گشود. بازی زیبای سرخپوشان بعد از این گل هم تداوم داشت و در دقیقه 24 این بار رامین رضاییان توانست دروازه تراکتور را باز کند تا عملکرد فوقالعاده شاگردان برانکو در نیمه اول تکمیل شود. در نیمه دوم بازی منطقی و بینقص پرسپولیس ادامه داشت و این بار در دقیقه 63 بازی نوبت به وحید امیری رسید تا ارسال دقیق سروش رفیعی را به گل تبدیل کند. در30 دقیقه پایانی بازی همه چیز به سود پرسپولیس در جریان بود اما بیاحتیاطی کمال کامیابینیا و خطای این بازیکن روی فرزاد حاتمی باعث شد تا ستاره خط میانی سرخپوشان از داور کارت زرد بگیرد و بازی هفته بعد مقابل استقلال را از دست بدهد. کامیابینیا در ادامه به دلیل اعتراض به تصمیم داور از بازی اخراج شد تا پرسپولیس10نفره بازی را به اتمام برساند. مسلما محرومیت کامیابینیا در آستانه بازی مقابل استقلال تنها نکته منفی این بازی برای سرخپوشان و برانکو بود. پرسپولیس با این پیروزی شیرین 47 امتیازی شد و فاصله خود را با تراکتورسازی به 9 امتیاز افزایش داد. حالا خیلیها منتظرند تا ببینند با درخشش ملیپوشان پرسپولیس و ادامه صدرنشینی مقتدرانه این تیم در لیگ برتر، کارلوس کیروش تغییر موضع خواهد داد و یا روی تصمیم خود مبنی بر عدم دعوت از پرسپولیسیها به دلیل اضافه وزن پافشاری خواهد کرد!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهردار تهران دیروز درحالی برای ارائه گزارش پلاسکو و پاسخ به ابهامات و بررسی ابعاد در این جلسه حاضر شد که تمامی معاونانش و همچنین رییس سازمان آتشنشانی وی را همراهی کردند. محمد باقر قالیباف، در ابتدا ضمن تبریک دهه فجر، شهادت مظلومانه قهرمانان ملی و مجاهدان عرصه تلاش و خدمت را به خانواده شهدای آتش نشان، مردم تهران و ملت ایران تسلیت گفت.قالیباف ابراز داشت: از همه دستگاه ها و سازمان ها شامل سازمان های دولتی، غیر دولتی و مردمی تقدیر و تشکر می کنم، این حادثه نمادی از همکاری همه سطوح و همه دستگاه ها و مردم با هم بود.شهردار تهران خاطر نشان ساخت: با وجود اینکه جلسات روزهای یکشنبه غیر علنی است اما درخواست کردم بر اساس دعوتی که صورت گرفت این جلسه به صورت علنی برگزار شود تا مردم عزیز و رسانه ها در جریان این بحث باشند.
پلمب براساس ماده 100 مربوط به تخلفات ساختمانی است
به گزارش ایسنا ،تسنیم و ایلنا ،قالیباف در ابتدای گزارش خود ضمن تشکر از مقام معظم رهبری که دو پیام بسیار موثر و راهگشا در مورد حادثه پلاسکو داشتند و همچنین به زیارت قبور شهدای آتش نشان رفتند به بررسی ابعاد مختلف حادثه پلاسکو پرداخت و گفت: درباره قوانین و مقررات این حادثه حرفهای زیادی شنیدهام. وی سپس با اشاره به بند 14 ماده 55 که در سال 1334 تصویب و در سال 1345 اصلاح شده است، گفت:بر اساس این بند وظایفی به شهرداری برای حفظ شهر از دو مقوله سیل و حریق داده شده که شهرداری در یک دهه اخیر اقدامات خوبی در این زمینه انجام داده است .وی با اشاره به ایجاد چند صد کیلومتر کانال و تونل برای جمع آوری سیل و همچنین افزایش تعداد ایستگاه های آتش نشانی از71 ایستگاه در سال 84 به 123 ایستگاه تا کنون افزود : گاهی دوستان میگویند چطور شهرداری بر مبنای ماده 100 نسبت به پلمب اقدام میکند که باید بگویم موضوع ماده 100 مربوط به تخلفات ساختمانی است نه ایمنی و شهرداری نیز تصمیم نمیگیرد بلکه بر اساس حکم قضایی اقدام می کند.
وزارت کار و بهداشت ضابط قضایی هستند و باید درخواست پلمب می دادند
قالیباف در ادامه با اشاره به ماده 96 قانون سال 69 گفت: بر اساس این قانون باید بازرسی توسط وزارت کار از کارگاه ها به طور مداوم انجام میشد و بازرسی مستمر و تذکر اشکالات در دستور کار قرار میگرفت و در صورت لزوم تقاضای تعقیب متخلفان و پلمب نیز صادر میشد.وی با بیان اینکه بر اساس ماده 101 قانون کار، وزارت کار و وزارت بهداشت حسب مورد گزارش کارشناسان، از دادسرای عمومی یا دادگاه عمومی محل تقاضا خواهند کرد که فورا قرار تعطیل و لاک و مهر تمام یا قسمتی از کارگاه را صادر کند، افزود : پس اینجا کسی که باید پلمب را انجام دهد مشخص است و ما خلاء قانونی نداریم.وی همچنین با بیان اینکه در سال 93 دولت مصوبهای با امضای معاون اول داشته است که بر اساس آن کلیه دستگاههای مقرر ملزم به اجرای اقدامات مربوط به آتش نشانی و ایمنی شدهاند، گفت: از این رو اگر آتش نشانیهای سراسر کشور گزارش دادند که در جایی ناامنی وجود دارد وزارت کار مکلف است که بررسی ایمنی را در اولویت کار خود قرار دهد .
قالیباف با بیان اینکه گاهی در مورد کاربریهای ساختمان پلاسکو شائبه هایی مطرح میشود گفت: بر اساس قانون کار، کارگاه محلی است که کارگر به درخواست کارفرما و یا نماینده او کار میکند.بر اساس ماده 33 قانون نظام مهندسی نیز این سازمان باید بر طراحی و اجرای ساختمان نظارت میکرد اما جای سوال است که پس از دریافت پایان کار از شهرداری تهران چه کسی باید نظارت دائمی و کنترلی بر ساختمانها داشته باشد که بر اساس مبحث 22 مقررات ملی ساختمان، طراحی، محاسبه، اجرا و نگهداری از ساختمان به منظور اطمینان از ایمنی بر عهده شخص حقیقی و حقوقی است که دارای حق قانونی از طرف مالک برای نگهداری از ساختمان بوده است و بازرس هم، شخص حقیقی و حقوقی دارای پرونده اشتغال به کار از وزارت راه و شهرسازی است که باید نتیجه بازرسی را به طور کتبی به مسئول نگهداری ساختمان بدهد.وی همچنین افزود : طبق قانون مستاجر می تواند از محل اجاره اش برای ایمنی محل کارش هزینه کند.
حرارت زیر آوار تا 300 درجه بود
شهردار تهران برخی حاشیههای ایجاد شده در حادثه پلاسکو را موجب بروز فشار روانی بر مدیران بحران دانست و گفت: در آن شرایط حتی به این فکر میکردیم که اگر امکان نجات دادن یک نفر وجود دارد فردی را بفرستیم تا احیانا افرادی که پایین زنده ماندهاند را بالا بیاورد. اما دیدند که حداقل حرارت 200 تا 300 درجه است و امکان این کار نیست.قالیباف در ادامه با اشاره به تجهیز آتش نشانی ها از کاهش آمار آتش سوزی خودرویی و ساختمانی در تهران طی سال های اخیر خبرداد .
افزایش 650تایی خودروهای عملیاتی آتش نشانی در دهه اخیر
وی گفت: عمر متوسط خودروها 18 سال بوده است و حدود 280 خودرو داشتیم امروز عمر متوسط به 6 سال رسیده و بیش از 930 خودروی عملیاتی در آتش نشانی داریم.شهردار تهران گفت: در ماده 55 رفع خطر از دیوارها و اماکن پرخطر عمومی و خصوصی و همچنین پر کردن چاله ها و جلوگیری از گذاشتن هر نوع اشیا در بالکن ها و ایوان های مشرف در معابر عمومی و جلوگیری از ناودان ها و دودکش های ساختمان ها نیز مورد تاکید قرار گرفته است. این قانون در سال 1334 هر حرفی که می زند، به صورت مشخص تاکید می کند در معابر عمومی، کوچه ها و دیوارها چه شرایطی دارد و حتی به ناودانی که در ساختمان آمده و باعث خرابی، نا امنی و یخ زدگی شده اشاره کرده است. آن موقع حتی اگر شهر دارای گاز کشی بود حتما در قانون نوشته می شد علمک های گاز هم باید دارای شرایطی باشد که باعث زحمت و خسارت در شهر نباشد.در تبصره گفته شده است در کلیه موارد رفع خطر در ماده فوق شهرداری پس از کسب نظر مامور فنی خود به مالکان و صاحبان اماکن یا صاحبان ادوات ابلاغ مهلت دار متناسبی صادر می کند، یعنی اگر هر کدام از موضوعات و خطراتی که برای همسایه مزاحمت ایجاد کرد، بر اساس این باید به فرد تذکر دهیم و رفع خطر کنیم. قانون گفته است اگر دستور شهرداری تهران در مهلت معین اجرا نشود شهرداری راسا اقدام به رفع خطر و یا مزاحمت خواهد کرد و هزینه های مصروف را به اضافه 15 درصد دریافت خواهد کرد. مقررات فوق شامل اماکن عمومی هم می شوند که محل مراجعه عمومی است.قالیباف عنوان داشت: در شهرداری تهران همه دوستان با عنوان «رفع خطر» این اقدامات را انجام می دهند، بگذریم که در حوزه رفع خطر دارای مشکلاتی هم هستیم به عنوان نمونه ما به دیواره هایی می رسیم که ابلاغ می کنیم اما فرد نسبت به رفع خطر اقدام نمی کند. اگر ملک صاحب نداشته باشد کسی مزاحم ما نیست و رفع خطر می کنیم اما اگر صاحب ملک حضور داشته باشد ممانعت می کند، حتی از ما شکایت می کند و ما به دادگاه احضار می شویم بعد به ما کمک می کنند تا رفع خطر انجام شود.شهردار تهران افزود: آیا می توان برداشت کرد اگر ساختمانی در شهر دارای مشکلات بالقوه بود و سازه ساختمان دارای اشکالاتی بود، شهرداری تهران برود مرکز تجاری را تعطیل کند و بگوید ما می خواهیم برای شما پله فرار ایجاد کنیم با هزینه خودمان بعد هم پول از شما بگیریم؟ واقعا در سال 95 امروز درجامعه اجرای این قانون به این شکل است بگوییم اگر ساختمان دارای اشکال ماهوی بود، شهرداری به عنوان رفع خطر باید این کار را انجام دهد؟ من چنین برداشتی از این قانون برای شهرداری ندارم.
پاسخ درباره تحصیلات مدیر عامل آتش نشانی
وی در ادامه به موضوع شریفزاده مدیرعامل سازمان آتشنشانی شهر تهران و این انتقاد که وی بازنشسته نیروی انتظامی است پرداخت و سوالی مطرح کرد: گفته میشود چرا کسی در جایی قرار دارد که با آن آشنایی ندارد؟ ایشان مهندس صنایع و دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک است. 75 ماه سابقه فرماندهی در جبهه در بحرانهای مختلف را داشته، اعم از حوزههای مهندسی و حوزه عملیاتی که شبیه ترین حوزه به حوزههای نظامی و آتشنشانی است . وی حداقل در دو وزارتخانه چند سال معاون وزیر بوده است .
در حوزه قوانین دچار مشکل نیستیم
وی ابراز عقیده کرد: معتقدم خیلی در قوانین دچار مشکل نیستیم، اما در حوزه آییننامهها و مصوبهها و ساختارهای غلط و در حوزه اجرایی اشکالات جدی داریم و این موضوع در نهادهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی مشهود است. قرار بود 1.2 درصد از بودجه کشور در حوزه پیشگیری بحران هزینه شود. این مبلغ در کجا هزینه شده است، در مدیریت بحران، خود مدیریت بحران دچار بحران است، بله آنجا که باید عذرخواهی کنیم و از مردم حلالیت بطلبیم به خاطر اینگونه مسائل است نه به خاطر پلاسکو.
محوریت بررسی درباره پلاسکو باید با شورای شهر باشد
قالیباف ادامه داد: الان گروههای مختلف جمع شدند که موضوع را بررسی کنند و هر کدام وظیفهای دارند و من معتقدم محوریت این کار باید در شورای شهر تهران باشد.وی تاکید کرد: در خصوص حادثه پلاسکو قضاوت و داوری نه در صلاحیت گروههای ملی ، نه ما و نه مجلس است و براساس قانون، قضاوت و داوری برعهده دستگاه قضایی است و اگر به دنبال اصلاح فرآیندها و پیشگیری هم هستیم با تعدد در بررسیها و عجله این کار عملی نیست.
احساس می کردم فرزند خودم زیر آوار است
قالیباف با بیان اینکه وقتی از کنار بازار کویتی ها حفره ای باز کردیم که وارد شویم به محض اینکه اکسیژن رسید کوره آتش گرفت، خاطرنشان کرد: در آنجا درجه حرارت حدود 500 درجه را ثبت کرد. در این شرایط می گفتند چند نفر آنجا زنده هستند! من همان زمان هم گفتم وا... احساس می کنم فرزند خود من اینجا است هر کاری برای بچه خودم بکنم، اینجا هم می کنم. بعد گفتند آقای قالیباف پیامک آمده است که عجله نکنید، ما اینجا غذا به اندازه کافی داریم! این فشار را به خانواده ها بیشتر می کرد.
وی گفت: افراد مختلفی از استان ها در بحث فنی و حرفه ای حضور پیدا کردند، جامعه مهندسان نیز از بخش های مختلف کشور حضور داشتند. حتی جوشکاران و برشکاران از ورزقان هم حضور پیدا کردند و تا روز آخر در اینجا حضور داشتند. باید از مپنا و قرارگاه خاتم الانبیا، حوزه نفت و... هم تشکر کنیم. در این حادثه ازتکنولوژی پلاسما، هوا برش و ... و انواع ادوات و تجهیزات استفاده شد.
واکنش اعضای شورای شهر به گزارش قالیباف
*به گزارش میزان ،رضا تقی پورپس از گزارش قالیباف اظهارکرد: اختیارات دستگاه ها باید مشخص شود. فرصت یادگیری برای جلوگیری از اشتباهات ایجاد شده است اما متاسفانه برخی افراد با طرح مسائل حاشیه ای اجازه نمی دهند موضوع با راهکارهای علمی پیگیری شود.
*همچنین محمد مهدی تندگویان در ادامه این جلسه گفت: می توان کوله باری از قوانین را پیدا کرد تا براساس آن اعلام کنیم مسئولیتی در رابطه با حوادث نداریم. اینکه روی لباس آتش نشان ها جی پی اس نصب نشده یا برخی از آتش نشان ها با خود بیسیم به همراه نداشته اند، نشان نمی دهد که تجهیزات آتش نشان ها استاندارد است. قالیباف موضع خود را اعلام کند که در حادثه پلاسکو می خواهد استعفا دهد یا عذرخواهی کند و اگر لازم به عذرخواهی است چه نهادی باید از شهروندان عذرخواهی کند؟
*به گزارش ایسنا، محسن پیرهادی نیز خطاب به برخی از اعضای شورا که خواهان استعفا یا عذرخواهی قالیباف شدند گفت: برخی حرفهای دوستان تناقض دارد به گونهای که یکی از اعضا در مورد کمبود تجهیزات صحبت میکند و دیگری از رشد 4 برابری تجهیزات و بر همین اساس باید بررسی کافی انجام شود.وی افزود :کسانی باید عذرخواهی کنند که جریان و گفتمانشان در شورای شهر سوم متفاوت بود به گونهای که با قلم شکسته و زبان کوتاه شش دانگ از سیاستهای شهردار حمایت میکردند اما امروز نرخ نان چیز دیگری میگوید!
*به گزارش ایلنا، محمد سالاری نیز اظهار کرد: بودجههای سالانه برای آتش نشانی تخصیص نیافته و بهتر است بودجههایی که صرف همایشهای بیتاثیر و خرید کیف و کلاههای تبلیغاتی میشود را قطع و صرف مواردی همچون ایمنی کنیم.
*معصومه آباد در جلسه علنی شورای شهر تهران با بیان اینکه سوالات زیادی در مورد حادثه پلاسکو وجود دارد، افزود: آیا با توجه به سازه و ساعت حادثه مجاز بودهایم که از ساعت 8 تا 11:30 به پمپاژ آب بپردازیم، آیا از ساعت 11:02 که عملیات تمام شده فرصت نبود که عزیزان را خارج کنیم؟ آباد عنوان کرد: اکنون بالابرهایی در دنیا وجود دارد که ظرف 7 ثانیه افراد را از ساختمان بیرون میآورد. در ادامه این نشست مرتضی طلایی عضو دیگر شورای شهر درخواست کرد که وزیر کار و رئیس اتاق اصناف به شورای شهر بیایند و بررسی این مسئله در اولویت قرار گیرد.
قالیباف: شرمنده مردم هستم که نتوانستم جانم را فدا کنم
شهردار تهران در نوبت عصر جلسه شورا هم خود را از نوکر مردم پایینتر خطاب کرد و گفت: شرمنده مردم هستم که نتوانستم جانم را در راه خدمت به آنها بدهم.شهردار تهران با بیان اینکه به مدرک تحصیلی من ایراد وارد شد که مرتبط با مدیریت بحران نیست، افزود: من در سال 71 و 72 بحث پدافند غیر عامل و مدیریت بحران را در دانشگاهها در سطح دکتری تدریس میکردم اما ادعایی در این زمینه ندارم.وی با اشاره به صحبتهای یکی از اعضا در مورد نحوه مدیریت غلط بحران گفت: شما عضو دولتی بودید که یک هواپیما با 105 مسافر در فرودگاه اصفهان در فاینال باند 29 فرودگاه در ساعت 20:40 شب دچار حادثه شد و تا ساعت 6:30 صبح روز بعد مدیریت بحران آن دوره نتوانست ردی از این هواپیما پیدا کند و این در حالی بود که مسافران با استفاده از موبایلهای خود به دیگران زنگ میزدند و باید بگویم با توجه به آن حادثه و مدیریتش به مدیریت حادثه پلاسکو افتخار میکنم.وی با بیان اینکه ما ادعایی نداریم، گفت: 43 نفر در حادثه حریق اتوبوس در جاده قم در آتش سوختند اما حرفی زده نشد. وی با بیان اینکه وزیر راه و شهرسازی اسبق که هفتهای یکبار مقاله می نویسد در سال 82 در کارنامهاش قطار نیشابور را دارد که دو قطار به یکدیگر برخورد کردند و آتش سوزی در دل بیابان رخ داد که 320 نفر به دلیل عدم مدیریت صحنه جان خود را از دست داده و حتی جسد برخیها نیز کشف نشد ادامه داد: این در حالی است که در آن حادثه 460 نفر مجروح شدند و علاوه بر 24 آتش نشان فرماندار نیز جان خود را از دست داد .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس سازمان انرژی اتمی از ورود ۱۴۹ تن کیک زرد به کشور در ۴ محموله پروازی که از هفتم بهمن آغاز شده خبر داد و گفت: آخرین بخش این محموله روز سه شنبه ۱۹ بهمن وارد کشور می شود. صالحی در گفت وگو با فارس با بیان اینکه از هفتم بهمن امسال اولین محموله از 4 محموله جدید کیک زرد وارد ایران شد، گفت: محموله چهارم روز سه شنبه 19 بهمن وارد کشور خواهد شد و جمعاً 149 تن کیک زرد به ذخایر کشور افزوده می شود. وی در توضیح بیشتر عنوان کرد: همزمان با اجرای برجام و در یک سال گذشته چیزی حدود 210 تن اورانیوم وارد کشور کردیم که یک مقدار از آن در قبال اورانیوم با غنای 3.5 درصدی بود که به خارج فرستاده بودیم. صالحی افزود: این 149 تن به اضافه 210 تنی که از قبل وارد شده بود جمعا 359 تن می شود که براین اساس، این میزان به ذخایر کیک زرد کشور افزوده شده است. معاون رئیس جمهور خاطرنشان کرد: آن قسمی که خوردم و گفتم برخی جاها حتی فعالیت های هسته ای سرعت می یابد، یک مورد آن همین است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اکرم محمدی-هفتمین روز از جشنواره فیلم فجر، متفاوت تر از آن چیزی بود که بقیه فکرش را می کردند. حتی فیلم "سد معبر"مصطفی کیایی ،هم نتوانست نظر اهالی رسانه را به خود جلب کند.تنها فیلم کیمیایی می توانست این رخوت و سستی را از کاخ جشنواره دور کند . فیلمی که پیش از این بااختلافی که میان تهیه کننده و کارگردان به وجود آمد،به یکی از جنجالی ترین فیلم ها تبدیل شد. جنجالی که تا هنگام نمایش فیلم هم ادامه پیدا کرد و خنده های حاضران در سالن ناشی از نارضایتی از فیلم بود.
در نشست این فیلم که با حضور مسعود کیمیایی کارگردان ، منصور لشکری قوچانی ،پولاد کیمیایی و پگاه آهنگرانی برگزار شد،بسیاری ایستاده ،این نشست را دنبال کردند.کیمیایی در ابتدا خطاب به اهالی رسانه اعلام کرد که نشستن در مقابل آنان تبعات دارد و ضمن اعتراض به خنده اهالی رسانه و منتقدان، هنگام نمایش فیلم گفت: این فیلم برای آدم های نترس است مانند سازنده اش. ساخت این فیلم بسیار سخت بود و دوسال برای آن معطل شدم. مهم این است که من برای تو فیلم ساخته ام و برای تو اینجا هستم ! دیگر هیچ چیز مهم نیست چون نه دسیسه می ماند و نه سیاهی. این مزدوری در دنیای هنر یعنی اینکه جنس خندیدنها، ترسیدنها و حتی قیمتها را میفهمیم.
سپس پولاد کیمیایی بازیگر این فیلم گفت: امیدوارم از این فیلم خوشتان آمده باشد. من سال ها است که از سینمای کیمیایی یاد گرفته ام، با وجود این که گله های زیادی از این پروژه دارم اما آمدم که به سوال ها پاسخ دهم. دوست نداشتم برخی حاشیه ها بیان شود، دوست داشتم پرستویی در اینجا حضور داشت اما حاشیه ها به این پروژه دامن زد و کام مارا تلخ کرد. دلم می خواست از این تلخی ها دور شویم اما این اتفاق نیفتاد.
در ادامه کیمیایی در پاسخ به انتقاد های فنی فیلم، گفت: وقتی فیلمساز نیستید و نمیشناسید، درباره آن صحبت نکنید. ضمن اینکه دیالوگهای این فیلم به طور کامل نثر روزنامهای است چون موضوع آن برای روزنامه و رسانه است. البته زمان فیلم 109 دقیقه است که باید آن را به 104 دقیقه برسانم. الان فیلم فقط به یک کیسه کشی احتیاج دارد.کیمیایی درباره یادداشت مهرجویی گفت:این حجم بیاخلاقی در فیلم ، از داخل خود فیلم و از مهمترین عوامل فیلم برآمده است. پولاد کیمیایی یک هنرپیشه است .هر وقت میخواهند به او متلک بگویند او را پسر کیمیایی خطاب میکنند در حالی که او فیلمهای کمدی و کوتاه هم بازی کرده است .برای این فیلم هم به عنوان یک خواننده تمرین کرد تا بدون جایگزین کردن خواننده، خودش بخواند.این موضوعات باعث شده تا مهرجویی هم جوش بیاورد.جای پرویز پرستویی خالی است و درود بر مهرجویی. به زودی نزد مهرجویی می روم و او را می بوسم.او ضمن رد سیاسی بودن فیلم، به خنده های هنگام نمایش فیلم اشاره کرد و گفت:خنده ها سازمان یافته است، که یکی از خبرنگاران ، به این حرف کیمیایی واکنش نشان داد و گفت: شما از جانب خودتان صحبت کنید از کجا می دانید این خنده ها سازمان یافته است؟ اعتراض وی تشویق خبرنگاران را به دنبال داشت و وقتی یک نفر هم به این تشویقها معترض شد، کیمیایی گفت: او را بیرون بیندازید!
سپس تهیه کننده فیلم گفت: به نظر من نباید به حاشیه ها دامن زد. "قاتل اهلی" فیلم خوبی است و بهتر هم می شود. معتقدم حداقل 15 دقیقه از فیلم و بازی ها باید اصلاح شود که کوتاه کردن فیلم در حد زیادی نیست و بی شک این نسخه فروش خوبی خواهد داشت.قوچانی در ادامه با اشاره به این که سینما یک کارگروهی است ، گفت: من تمام تلاشم را کردم تا شرایط مناسبی برای ساخت این فیلم توسط استاد فراهم کنم. من از همه می خواهم که حاشیه سازی نکنید. تعدادی از حاضران گفتند که این حاشیه ها را خودتان ایجاد کردید.
کیمیایی هم گفت: آقای قوچانی ،آدم محترمی است و کار او تبلیغ در تلویزیون است و این کار را به خوبی بلد است. او می خواست با ساخت این فیلم در کنار من برای خود تبلیغ کند. حالا که دیده نمی تواند به من بند کند ،به پولاد و نقشش بند کرده است. این فیلم برای خود اندازه دارد. مگر من بعد از ۵۰ سال فیلمسازی به خاطر پسرم ،فیلمم را کج و کوله می کنم؟!
پولاد کیمیایی هم به بخش هایی از نقش فخرایی خود و بازیگران دیگرکه کوتاه شده بود، اشاره کرد که لشکری قوچانی واکنش نشان داد و گفت:پولاد جان شما سکوت کن! و پولاد کیمیایی هم در پاسخ به او گفت: من همه جا سکوت کرده ام اگر حرفی دارید اینجا بزنید.لشکری قوچانی هم در پاسخ به وی گفت: همواره معتقدم که باید قانون رعایت شود.اگر قرار است کسی قضاوت کند قوه قضاییه و خانه سینماست. فیلمنامه موجود است. اگر فیلم به نتیجه نرسد من از سینما حذف می شوم، من تهیه کننده بخش خصوصی هستم و با این شرایط فیلم می سازم و اگر هر حاشیه ای به فیلم من لطمه بزند از این کار جلوگیری می کنم.
سپس گبرلو، مجری نشست، فریدون جیرانی را که دراین نشست شرکت کرده بود، تاریخ شفاهی سینما دانست و نظر او را پرسید که جیرانی گفت:از این اتفاق متاسفم . برای حمایت از کیمیایی آمده ام. آقای کیمیایی مولف این اثر است. از نامه پرستویی متاسفم. امروز که نامه مهرجویی را خواندم گریه ام گرفت. من وارد بحث نمی شوم و به احترام کیمیایی تعظیم می کنم. او سپس به نشانه اعتراض جلسه را ترک کرد.در پایان این جلسه که نسبت به جلسات دیگر طولانی هم شده بود، گبرلو تلاش کرد تا این دو نفر با هم آشتی کنند اما هیچ کدام کوتاه نیامدند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اجتماعی- می توانی تصور کنی در شهر و دیاری زندگی می کنی اما نمی دانی اهل کجایی! مدرکی نیست که ثابت کند اسمت چیست؟چه کاره ای؟ چند سال داری؟ محل تولدت کجاست؟ با چه کسی ازدواج کرده ای؟ و همین موضوع برای فرزندت نیز تکرار خواهد شد! فرضش هم دردناک است؛ زمانی که هویتت را کسی جز خودت نمی تواند اثبات کند!
در یکی از مناطق کم برخوردار شهر، به مدرسه کوچکی می روم. اینجا محل درس خواندن تعدادی از بچه های «بی شناسنامه» است. با هماهنگی معلم چند نفر از والدین به مدرسه می آیند تا درباره وضعیت فرزندانشان صحبت کنیم.
مادر ایرانی، دارای شناسنامه/ پدرافغانستانی، بدون شناسنامه/ و فرزندان...
خودش را سمیه معرفی می کند. روی زمین نشسته و یک زانویش را در بغل گرفته است. به رسم زنان افغانستان شالی دور سرش پیچیده و لهجه اش هم کمابیش شبیه آنها ست. بی مقدمه درباره پسر کوچکش صحبت می کند.
می گوید: می خواهم این یکی تا آخر درس بخواند. هر چی دارم برایش خرج می کنم که باسواد شود.
پسرت کجا درس می خواند؟
تا کلاس سوم اینجا بود، بعدش رفت مدرسه عادی.
برای بچه هایی که مدرک ندارند شهریه چقدر است؟
اولش 100 هزار تومان می گیرند بعد ماهی 15 هزار تومان.
شوهرت کجاست؟
در جنگ افغانستان کشته شد.
چند تا فرزند داری؟
8 تا. همه شان ازدواج کردند. یکی از پسرهایم با یک دختر ایرانی که شناسنامه دارد ازدواج کرده ولی بچه هایش شناسنامه ندارند. بقیه هم با افغانستانی ها ازدواج کردند.
پس نوه هایت هیچ کدام شناسنامه ندارند؟
نه.
چرا با آدمی که شناسنامه یا برگه اقامت نداشت ازدواج کردی؟ ازدواجت کجا ثبت شد؟
قسمت بود! بین تمام خواهر و برادرهایم فقط من هستم که همسر یک خارجی شدم. عقدمان هم هیچ جا ثبت نشده فقط اعضای شورای روستایی امضا کردند.
خرج زندگی را چه طور تامین می کنی؟
پسرم تو کار بازیافت زباله است و کمیته امداد هم به خودم کمک می کند.
به این فکر نکردی که شناسنامه مهم است و اگر بچه هایت نداشته باشند با مشکل مواجه می شوند؟
من دوازده سالم بود که عروس شدم.این چیزها را نمی دانستم. ولی الان اهمیتش را می فهمم.
پیگیری کرده ای که برای فرزندانت شناسنامه بگیری؟
بله خیلی دنبالش بودم اما نشد. بچه ها کارت اقامت هم داشتند اما چون پول تمدیدش رو نداشتیم الان دیگرندارند. اگر پسرها را بگیرند و ببرند نمی دانم چکار کنم؟!
روی دوپا جابه جا می شود و ادامه می دهد: به قول پسرم آدم بدون شناسنامه انگار کر و کوره. پسرم آرزو داشت کار پیدا کند، درس بخواند، سربازی برود اما نتوانست!
مادر و پدر ایرانی، دارای شناسنامه/ و فرزند ...
فاطمه دختر دوازده ساله ایرانی بدون شناسنامه است. می گوید که تا کلاس سوم رایگان درس خوانده اما بعد از آن به دلیل نداشتن هزینه ثبت نام، درس را رها کرده است.
تو که ایرانی هستی چرا باید به مدرسه شهریه بدهی؟
چون مامانم برام شناسنامه نخریده !
- شناسنامه که خریدنی نیست، گرفتنیه. الان هم می توانی بگیری.
- نه نمی توانم چون بابام نیست! نمی دانیم کجاست. فکر می کنیم معتاد شده ما رو ول کرده.
فاطمه سرش را پایین می اندازد و لب می چیند. گویی غم گم شدن و نبود پدر بیشتر از نداشتن شناسنامه او را رنجانده است.
ادامه می دهد: مامانم رفت دنبال شناسنامه بهش ندادند!
دوست داری درس بخوانی؟
خیلی ...
مادر و پدر ایرانی، بدون شناسنامه/ و فرزندان...
سعیده اهل بلوچستان است. لباس محلی پوشیده و چهره اش از سی سال که سن واقعی اش است، شکسته تر می نماید. سرش بیشتر پایین است .انگار تمام مشکلات زندگی را تقصیر خودش می داند.
« جد و آبای ما از همان زمان که شناسنامه می دادند؛ مدرکی ندارند. همه مان هم با کسانی ازدواج کردیم که آنها هم شناسنامه نداشته اند»
می پرسم: - یعنی هیچ کدامتان نرفتید دنبال شناسنامه؟
رفتیم، ندادند! فقط یک دایی ام توانست بگیرد که او هم پول خرج کرد. باید وکیل بگیریم.چون هزینه اش زیاد است ما نتوانستیم.
غیر از وکیل گرفتن از راه قانونی نمی شود؟
اداره اتباع خارجی رفته ام اما می گویند یا باید بدون مدرک بمانیم یا اینکه مدرک افغانی بگیریم.
یعنی کارت اقامت؟
بله .فقط یک قطعه عکس و 15 هزار تومان پول می گیرند و کارت را تحویل می دهند.
خودشان پیشنهاد دادند تابعیت آنجا را بگیرید؟
بله. ولی من قبول نکردم. البته چند تا از اقوام این کار را کرده اند و با همان مدرک هم دارند راحت زندگی می کنند.
خجالت می کشم که مدرکی ندارم
سعیده در حالی که بغض کرده است، ادامه می دهد: همه مان بلاتکلیف هستیم! حالا می فهمم که داشتن شناسنامه چقدر مهم است و خجالت می کشم از اینکه مدرکی ندارم . مثلا بیمارستان که می رویم؛ مدارک می خواهند و مجبوریم از مدارک کسی استفاده کنیم یا استشهاد محلی جمع کنیم.
زایمان هایت چه طور بود؟
چون نمی توانستم بیمارستان بستری شوم، هر چهار زایمانم داخل خانه بود.
بغضش می شکند و ادامه می دهد: دو برادرم را چون مدرکی نداشتند، رد مرز کردند و آنها مجبور شدند بروند افغانستان!
نتوانستید ثابت کنید ایرانی هستید ؟
نه نتوانستیم. هیچ خبری هم ازآنها نداریم. اصلا تا حالا افغانستان را ندیده بودند. نمی دانم برادرهایم الان آنجا چه کار می کنند!
مادر ایرانی، دارای شناسنامه/ پدر ایرانی فاقد شناسنامه/ و فرزندان...
«خاله ام شناسنامه دارد اما همسرش که تفاوت سنی زیادی هم با او داشته، در یک روستای دورافتاده زندگی می کرده و شناسنامه نگرفته است اگر همان زمان اقدام می کردند که ثابت می شد شوهر خاله ام ایرانی است، شاید خودش و بچه هایش می توانستند شناسنامه بگیرند اما این کار را نکردند و حالا بعد از فوت او این کار سخت شده است. البته ما خیلی دوندگی کردیم ولی به نتیجه ای نرسیدیم!»
معصومه ادامه می دهد: خاله ام شش بچه بی شناسنامه دارد که هیچ کدام درس نخوانده اند و فقط سواد قرآنی دارند. همه آنها با زن و مردهای شناسنامه دار ازدواج کرده اند اما نوه های پسری خاله ام شناسنامه ندارند.
او درباره مشکلات نداشتن شناسنامه می گوید: موقع سفر خیلی وقت ها شده در مسیر بین راهی از آنها مدارک خواسته اند یا مشکل دیگر مدرسه نرفتن بچه هاست با اینکه یکی از آنها هوش فوق العاده ای دارد و به درس خواندن علاقه دارد، متاسفانه بی سواد است.
او ادامه می دهد: پسر خاله هایم هر جایی نمی توانند کار کنند حتی چند بار خودم ضامنشان شدم اما مشکلات زیاد است خودتان قضاوت کنید، واقعا به آدمی که هویت نداشته باشد و درس هم نخوانده باشد کار می دهند؟!
شناسنامه مدرکی است که....
بچه های کلاس اولی سرزنده و خوشحال پشت میز نشسته اند. در چهره هیچ کدامشان دغدغه مدرک و شناسنامه نیست. فکر می کنم هفت سال سن کمی برای درک مشکلات باشد اما وقتی از آنها می پرسم : «بچه ها کی میدونه شناسنامه چیه و به چه درد میخوره؟!» جوابی می دهند که انتظارش را ندارم! همه شان به اتفاق می گویند: شناسنامه یعنی اگر پلیس دستگیرت کنه، زود آزاد میشی!
می پرسم: - دیگه چی؟
باز هم همان را به شیوه دیگری تکرار می کنند.
کسی میدونه شناسنامه غیراز این به چه درد میخوره؟
الناز دختر ایرانی، افغانستانی، در آخرین نیمکت چوبی خودش را از بین بچه ها بیرون می کشد. قدش کش آمده و دستش را تا جایی که توانسته بالا آورده است. می خواهم که پاسخ دهد، می گوید: شناسنامه برگه کاغذی است که از آن برای شناسایی، ثبت نام در مدرسه، شغل و بهداشت استفاده می شود.
الناز کامل ترین جواب را می دهد اما این دختر10 ساله هنوز خیلی کوچک است تا مفهوم عینی اهمیت این مدرک را درک کند. بدون شک بزرگ تر که شد تعریفی که معلمشان به او آموخته، دیگر در حد نوشته ای روی یک کاغذ یا مفهومی در ذهنش نخواهد ماند. او درمی یابد که این چیزها نیمی از مشکلات او و بچه های مانند او است.
رد پایشان را می توان در همه جا دید
به محله ای می روم که طبق اطلاعات به دست آمده، تعدادی از افرادی که مشکل شناسنامه دارند، در آنجا زندگی می کنند. چندین نوجوان پسر در حال بازی فوتبال هستند. ازآنها می پرسم شما ایرانی هستید یا؟ می گویند: افغانستانی. اما اینجا زندگی می کنیم. می گویند که کارت اقامت دارند اما خیلی ها را می شناسند که هیچ مدرکی ندارند. حامد که از همه بزرگ تر است ادامه می دهد: مدرسه همه را ثبت نام می کند اما از آنها پول بیشتری می گیرد.
آن طرف تر چند دختر نوجوان دور میزی نشسته اند. وارد جمع کوچکشان می شوم . چند نفر از آنها کارت اقامت ندارند. بهاره می گوید که امسال قانون پولی بودن ثبت نام در مدرسه برداشته شده است ولی قبلا باید 200 هزار تومان پول شهریه می دادیم. او می گوید: داشتن کارت اقامت هم فرق چندانی ندارد! چون با کارت فقط باید در شهری که محل صدور آن است بمانیم و تنها یک فرصت چند روزه برای مسافرت به شهری دیگر داریم. دیگر دخترهای نوجوان نیز مانند بهاره از سختی های نداشتن مدرک می گویند. از آنها درباره خانواده های دیگری که مشکلات مشابهی دارند می پرسم و ده ها آدرس به دست می آورم که می دانم آنها هم همان حرف ها را تکرار خواهند کرد.
آمار رسمی چه می گوید؟
درباره ایرانی های بدون شناسنامه، آماری وجود ندارد؛ اما یکی از خبرگزاری ها در مهر ۱۳۹۴ نوشت: سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس، عباس قائدی گفته است که احتمال می دهیم یک میلیون نفر فرزند حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان اتباع بیگانه در کشور زندگی می کنند که هویت آنها مشخص نیست . روزنامه ایران نیز درگزارشی در بهمن 1392 نوشته بود : آمارهای متفاوتی وجود دارد و میتوان از میان آنها این مطلب را استنباط کرد که حدود 100 هزار کودک بیشناسنامه در جامعه زندگی میکنند؛ کودکانی که بهطور عمده از مادر ایرانی و پدر افغانستانی یا عراقی به دنیا آمدهاند. به ویژه اینکه این مشکل، در شهرهای مناطق مرزی کشور در حال افزایش است. با نگاهی به آمار موجود درمییابیم تعداد فرزندان حاصل از ازدواج مادران ایرانی با اتباع بیگانه ظرف 10 سال گذشته از 200 هزار نفر به یک میلیون نفر افزایش یافته است.
افراد دو تابعیتی و مشکلات پیش رو
یک مسئله مربوط می شود به افراد دو تابعیتی ( دارای مادر ایرانی، پدر خارجی) بدون شناسنامه. در این زمینه نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نهم شهریور سال جاری طرح "اعطای تابعیت به فرزندان مادر ایرانی" را تصویب کردند. نماینده مشهد در مجلس طبق این طرح، در تاریخ دهم شهریور ماه امسال، به تسنیم گفته بود که جمعیت فرزندان حاصل از ازدواج بانوان ایرانی با مردان غیر ایرانی بین 800 هزار نفر تا یک میلیون نفر برآورد شده و باوجود سکونت این جمعیت در ایران، حقوق و تکالیف آنها تعریف نشده است.
در حال پیگیری هستیم
در همین حال نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با خراسان می گوید: برای حل مشکل این افراد، طرح رفع تبعیض ازدواج زنان ایرانی با اتباع بیگانه تهیه و تدوین شده و در مراحل رسیدگی و پیگیری است.
سهیلا جلودارزاده می افزاید: در قوانین اسلامی منعی برای ازدواج یک زن و مرد مسلمان نیست و بحث تابعیت و نژاد موضوعیتی ندارد لذا باید از ازدواج زنان ایرانی با اتباع بیگانه، رفع تبعیض شود.
وی این اقدام را توهین به زن مسلمان ایرانی می داند و ادامه می دهد: باید برای زن ایرانی ارزش قائل شویم و آنها باید بتوانند برای فرزندانشان شناسنامه ایرانی بگیرند لذا مجلس دهم قوانین را در این خصوص اصلاح خواهد کرد.
قانون تابعیت جامع و کامل نیست
یک وکیل پایه یک دادگستری در این باره می گوید: طبق ماده واحده ای که در سال 1385به این منظور به تصویب رسید، فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی که در ایران متولد شده یا بشوند با داشتن شرایطی ازجمله اینکه ازدواج والدین به ثبت رسیده باشد، فرد سوء پیشینه کیفری یا امنیتی نداشته باشد، تابعیت غیر ایرانی رد اعلام شود و این پروسه ظرف مدت یک سال پس از رسیدن به 18 سالگی صورت پذیرد، افراد می توانند پس از رسیدن به این سن تقاضای تابعیت ایرانی کنند.
اسما موسوی خراسانی می افزاید: این قانون نه تنها به لحاظ بسندگی حقوقی و جامعیت کافی نیست که اجرای آن در عمل به سختی ممکن است زیرا مسئله تابعیت را فقط پس از 18 سالگی حل می کند لذا کودکان زیر 18 سال همچنان فاقد هویت باقی می مانند و به تبع آن، حقوقی مثل حق تحصیل، از آن ها سلب یا برای آنها دشوار می شود. همچنین بسیاری از ازدواجهای زنان با اتباع خارجی غیررسمی است که علت آن فرآیندی است که قانونگذار در ماده 1060 پیش بینی و این قبیل ازدواج ها را موکول به اجازه دولت کرده است. وی با اشاره به اینکه در عمل اجرای این قانون ابتر می ماند، ادامه می دهد: فرد 18 ساله ای که تابعیت ایران را درخواست می کند، ابتدا باید تابعیت غیر ایرانی خود را رد کند؛ دادن چنین گواهی با سیاستهای جمعیتی کشورهای دیگر به ویژه افغانستان در تعارض است زیرا جمعیت یکی از ابزارهای قدرت است و کشورهایی مثل افغانستان یا عراق که برای تمرکز جمعیت در داخل کشور خود، در تلاش اند از صدور چنین گواهی امتناع می کنند به ویژه وقتی فرد دارای تحصیلات یا شرایط مناسب دیگر باشد. وی می گوید: قدم بعدی طی کردن راهی فرسایشی یعنی هماهنگ کردن حدود 17 اداره و سازمان با یکدیگر در طول این یک سال است؛ فرآیندی که برای یک جوان 18 ساله بسیار مشکل است و در واقع، این قانون فقط مشکل اقامت این فرزندان را حل کرده چرا که به آنها اجازه داده تا قبل از 18 سالگی در ایران و در کنار مادر خود سکونت داشته باشند. وی می افزاید: طبق ماده 16 قانون ثبت احوال، در صورتی که ازدواج پدر و مادر طفلی ثبت نگردیده و پدر هم حاضر نباشد که شناسنامه کودک، با اعلام مادر و با قید نام کوچک پدر تنظیم شود، نام خانوادگی مادر به طفل داده می شود و تا اینجا به لحاظ وجود نص قانونی با نقیصه ای مواجه نیستیم اما این قانون باز هم در عمل مجال تحقق نمی یابد زیرا رویه های جاری در اداره ثبت احوال به گونه ای است که کمتر مادری موفق به اخذ شناسنامه طبق این قانون برای فرزندش می شود. وی با بیان اینکه در خصوص تابعیت دو سیستم مختلف در دنیا وجود دارد،اظهار می کند: یکی از این موارد سیستم خاک است که بر مبنای آن، تابعیت براساس محل تولد مشخص می شود یعنی طفل در هر سرزمینی متولد شود، تابعیت همان سرزمین را کسب می کند و دیگری سیستم خون است که تابعیت براساس میراث خانوادگی یا نسب تعیین می شود و کشور ما از سیستم خون پیروی می کند اما این قانون نقیصه ای بزرگ دارد زیرا فقط خون مردان به رسمیت شناخته شده است و زنان در مسئله تابعیت کاملا نادیده گرفته می شوند. این وکیل می افزاید: البته امسال، طرحی از سوی شیران نماینده مشهد به مجلس ارائه شده که رویکردی بسیار مساعد در این زمینه دارد و درصدد برطرف کردن معضل این افراد است. وی اظهار می کند: آمار ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی در حال افزایش است لذا باید تبعیض در ماده 1060 قانون مدنی در مجلس قانونگذاری رفع شود. این ماده این نوع ازدواج ها را مشروط به اخذ مجوز از دولت دانسته است؛ امری که سبب غیر رسمی بودن آنها شده است.
ایرانی هایی که شناسنامه ندارند
اما بحث دیگر مربوط می شود به افرادی که در ایران متولد شده اند، والدین ایرانی دارند، اما شناسنامه ندارند.
ایرانی هایی که پدر و مادرشان دارای شناسنامه هستند اما خودشان بنا به دلایلی شناسنامه نگرفته اند با طی مراحلی در سازمان ثبت احوال، می توانند با جمع آوری استشهاد محلی اقدام به دریافت شناسنامه کنند اما مشکل اینجاست که بیشتر این افراد، دارای والدینی هستند که آنها هم شناسنامه یا مدرکی ندارند که این مشکل را سخت تر کرده است. همچنین برخی از زایمان ها داخل خانه انجام می شود و برگه گواهی ولادت در این خصوص موجود نیست! از طرفی کودکان حاصل از ازدواج موقت ( بین دو ایرانی که شناسنامه ندارند) نیز به دلیل این که والدینشان فاقد سند ازدواج معتبر هستند، با مشکلاتی مواجه می شوند. روزنامه اعتماد در سال 94 نوشت: در صورتی که پدر و مادر تاکنون شناسنامه دریافت نکرده باشند، صدور شناسنامه کودک آنها تقریبا ناممکن است. راهکار نامناسبی که هم اکنون برای این کودکان وجود دارد، اعلام آن به بهزیستی است. اما بهزیستی تنها برای کودکانی که مدت زیادی در آن مراکز زندگی کنند، شناسنامه صادر می کند، در حالی که بسیاری از آنها یا هرگز به بهزیستی نمی روند یا مدت کمی در آنجا هستند. در ضمن بسیاری از کودکان کانون اصلاح و تربیت هم شناسنامه ندارند. با مرور آیین نامه اجرایی کانون اصلاح و تربیت و بالاخص ماده های ۴، ۲۲، ۲۸، ۳۵، ۳۶ می توان دریافت با توجه به اهمیتی که قانونگذار به وضع تحصیل طفل و نحوه زندگی وی پس از آزادی قائل است، واحد مددکاری این کانون وظیفه دارد قبل از آزاد کردن این کودکان برای آنها شناسنامه اخذ کند. با این حال در موارد بسیاری مشاهده شده است که کانون پس از اتمام زمان حکم برای آنان شناسنامه اخذ نکرده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.