- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داوود میرباقری کارگردان سریال «مختارنامه» در برنامه «چهل چراغ» شبکه سه حاضر شد و از برخورد مسئولان با فیلم نامه سریال جدیدش «سلمان فارسی» انتقاد کرد. او در این باره گفت: «چقدر باید به خاطر «سلمان» روح و زندگیم زخم بخورد؟ این زخم ها زمانی اجر دارد که نتیجه داشته باشد. من 15 سال پیش «سلمان» را نوشته ام و آماده است، دیگر خسته شده ام از این نوع کار کردن، یعنی شما سال ها زحمت می کشی ولی آخر کار با آن چه که فکر می کردی تفاوت دارد و موضع گیری ها، کمبود امکانات و یک تغییر مدیریت این همه لطمه به کار وارد می کند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزیر امور خارجه کشورمان در گفت و گو با روزنامههای گاردین و فایننشیال تایمز اعلام کرد: اگر اروپا دنبالهروی واشنگتن برای خروج از برجام باشد، ایران تکنولوژی هستهای بسیار پیشرفتهتر از قبل از برجام را دنبال خواهد کرد. به گزارش ایسنا،محمدجواد ظریف در عین حال تأکید کرد که البته این فناوری در راستای مقاصد صلحآمیز و تعهدات ایران در معاهده انپیتی خواهد بود. ظریف همچنین تاکید کرد، تنها راهی که ایران اجازه خواهد داد محدودیتهای اعمال شده بر برنامه هستهای اش ادامه یابد، آن است که دیگر طرفهای برجام (انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین) همگی به شرایط قید شده در برجام پایبند بمانند و با تحریمهای احتمالی آمریکا مقابله کنند. وزیر امور خارجه کشورمان همچنین به این نکته اشاره کرد که خروج از توافق یکی از گزینههایی است که تهران در حال بررسی آن است. ظریف گفت: البته گزینههای دیگری نیز وجود دارد که به نحوه مقابله جامعه جهانی با آمریکا بستگی دارد. وی هشدار داد: در صورتی که اروپا، ژاپن، روسیه و چین تصمیم بگیرند با آمریکا همراه شوند، فکر میکنم که پایان برجام فرا خواهد رسید. وی همچنین در این مصاحبه تصریح کرد: فرض و حدس من این است که ترامپ [پایبندی ایران به برجام را] تایید نخواهد کرد و خواهد گذاشت کنگره در این باره تصمیم بگیرد. براساس گزارش رسانهها ، در صورتی که ترامپ پایبندی ایران به برجام را در 15 اکتبر(23 مهر)تایید نکند، کنگره ۶۰ روز زمان دارد تا تحریمهایی را که با توافق هستهای به حالت تعلیق در آمده بود، یک بار دیگر اعمال کند.
ظریف همچنین در گفت و گو با الجزیره تأکید کرد: اگر آمریکا به توافق هستهای پایبند باشد در موقعیت بهتری خواهد بود. اگر واشنگتن تصمیم بگیرد از توافق هستهای خارج شود، ما گزینه خروج از برجام و گزینههای دیگر را در اختیار خواهیم داشت.
تأکید اتحادیه اروپا بر حفظ برجام
در همین حال فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز پنجشنبه در دانشگاه ماستخریت هلند بار دیگر بر اهمیت توافق هستهای ایران و 1+5 (برجام) تاکید کرد و گفت: از بقای برجام اطمینان حاصل خواهیم کرد. همچنین «پیتر ویتیگ»، سفیر آلمان در واشنگتن در گفتوگو با «انپیآر» بر ضرورت پایبند ماندن به توافق هستهای ایران و گروه 1+5 (برجام) در بحبوحه تلاشهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای تضعیف آن تأکید کرد.
دیپلمات ارشد آلمانی در پاسخ به این سوال که در صورت خروج آمریکا از برجام چه اتفاقی به وقوع خواهد پیوست گفت: «این فرایند، یک مسئله داخلی آمریکاست. چیزی که برای ما اهمیت دارد این است که در نهایت در توافق ایران شبهه ایجاد نشود.» وی تصریح کرد: «بنابراین ما معتقدیم خروج از این توافق، در شرایطی که ایران به آن پایبند مانده و آژانس هفت بار آن را تأیید کرده است، اشتباه خواهد بود.» دیپلمات آلمانی بار دیگر تأکید کرد که خروج از توافق هستهای با ایران، به از دست رفتن اعتبار آمریکا و کشورهای غربی منجر خواهد شد. همچنین وزیر امور خارجه فرانسه با انتقاد از موضع متناقض آمریکا در قبال توافق هستهای ایران گفت: مجموعه کشورهای ذی نفع در توافق هستهای ایران، با حفظ آن موافق هستند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بارسلونا و هوادارانش از امروز به بعد باید خودشان را برای شنیدن هرگونه خبر ناراحتکننده آماده کنند. ترکشهای رویداد جنجالی سیاسی ایالت کاتالونیا قطعا به تیم پرطرفدارش هم اصابت میکند. در یک سوی میدان این تیم محبوب و پرافتخار حضور دارد و در سویی دیگر مردم جداییطلب کاتالان. روز گذشته مردم این ایالت به پای صندوقهای رای رفتند تا بگویند که میخواهند از اسپانیا جدا شوند اما این همهپرسی به خشونت کشیده شد. ماموران پلیس ضد شورش اسپانیا در کاتالونیا وارد چندین حوزه رایگیری شدند تا جلوی همهپرسی را بگیرند. دولت اسپانیا این رفراندوم را به رسمیت نمیشناسد و تمام تلاشش را برای لغو آن به کار گرفته. شبکههای اجتماعی پر شده از هشتگهای مرگ دموکراسی در اسپانیا! سالهاست که کاتالانها به دنبال استقلال از اسپانیا هستند. باشگاه بارسلونا نماد آنها برای رساندن صدایشان به سراسر جهان است. آبیاناریها هم علاقه زیادی به استقلال از اسپانیا دارند تا جایی که حتی بازیکنانی چون کارلس پویول، ژاوی و پیکه هم بارها حمایت خود را از این موضوع اعلام کردهاند. پپ گواردیولا هم از حامیان این جنبش است و دوست دارد که ایالت خود را از اسپانیا جدا ببیند.
تاریخچه دشمنی رئال و بارسا
زمان دیکتاتوری ژنرال فرانکو تنها تیمی که به آن توجه میشد رئالمادرید بود که الان هم به عنوان تیم پادشاهی شناخته میشود. مردم کاتالونیا در زمان فرانکو اجازه نداشتند که از زبان خود استفاده کند و آنطور که میخواهند به آداب و رسومشان پایبند باشند. باشگاه بارسلونا در زمان فرانکو نماد پایبندی به فرهنگ بود. برای کاتالونیاییها بارسلونا تنها یک باشگاه فوتبال نبود بلکه برای آنها یک نماد مبارزه و اعتراض علیه حکومت ژنرال فرانکو بود. بارسلونا به سمبل مبارزه و مخالفت با دولت فرانکو تبدیل و حتی رئیس این باشگاه توسط دیکتاتور اسپانیا کشته شد. از آن زمان تا به امروز جدال بارسلونا با رئالمادرید حساسیت فوقالعادهای دارد و به نوعی یک جنگ سرد است چراکه از یک طرف تیم ژنرال فرانکو وجود دارد که لقب پادشاهی و یا کهکشانی را یدک میکشد و از طرف دیگر بارسلونایی که نماد حفاظت از فرهنگ و استقلال است.
دنیای بدون بارسلونا
اگر ایالت کاتالونیا مستقل شود طبیعی است که فوتبال این ایالت از کشور اسپانیا جدا میشود و باید درخواست کند تا اتحادیه فوتبال اروپا و فدراسیون بینالمللی فوتبال فیفا آنها را به رسمیت بشناسد. بعد از آن باید لیگ فوتبال خود را راهاندازی کنند. این ایالت تنها 2 تیم سرشناس دارد؛ یکی بارسلونا و دیگر اسپانیول. تیمهای دیگر بسیار ضعیف هستند. این سناریو برای فوتبال ایالت کاتالونیا مصیبتبار خواهد بود چراکه لیگ این کشور جدید برای بهتر شدن و توانایی حضور در انتخابی لیگ قهرمانان اروپا به زمان زیادی نیاز خواهد داشت. برای تیمی مثل بارسلونا که یکی از بهترین تیمهای تاریخ فوتبال جهان است هیچ چیز شرمآورتر از این نیست که از صفر شروع و یا شانس خود را در لیگ اروپا امتحان کند. گذشته از این یک کشور جدید به سختی میتواند به عضویت اتحادیه فوتبال اروپا و یا فدراسیون بینالمللی فوتبال درآید و این یعنی مرگ بارسا، مسی، تیکیتاکا و تمام زیباییهای فوتبال! ای کاش سیاست، زیباییهای فوتبال را به چالش نکشد و خیل عظیم هواداران بارسا و به طور کلی فوتبالدوستان را از موهبت وجود این تیم در لالیگا و سایر رقابتهای مهم باشگاهی دنیا محروم نکند. سرنوشت آبیاناریها فعلا معلوم نیست اما پر واضح است که جهان فوتبال بدون بارسا میلنگد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با حمایت دستگاه قضایی و همت مردم و با پرداخت رقم دیه 210 میلیونی توسط خیران، «ملوک» پس از گذراندن دوره شش ساله محکومیت خود، ظهر پنج شنبه گذشته از زندان آزاد شد و به آغوش خانواده بازگشت. 13 شهریور امسال بود که گزارش «دفاع از ناموس و یک دیه تا آزادی» در روزنامه خراسان رضوی چاپ و به دنبال آن پویش مردمی برای پرداخت دیه و آزادی این زندانی با مجوز رسمی از دستگاه قضایی، توسط روزنامه خراسان آغاز شد؛ پویشی که با ایجاد یک گروه تلگرامی، در کوتاه ترین زمان ممکن، مردم بسیاری از نقاط مختلف کشور به آن پیوستند و با کمک های خرد و کلان خود در مدت زمان 21 روز رقم 210 میلیونی دیه برای آزاد شدن این زندانی را تأمین کردند. با همکاری انجمن حمایت از زندانیان مشهد و مجوز دستگاه قضایی (شعبه یک اجرای احکام مشهد)، فرصتی کم نظیر فراهم شد تا خیران و نوع دوستان در تامین دیه 210 میلیونی آزادی مادری که در یک درگیری شبانه باعث کشته شدن یک جوان و طبق قانون به شش سال حبس و پرداخت دیه محکوم شده بود مشارکت کنند. برای شروع این راه بلند، ضمن امیدواری به همت همه خیران و نیک اندیشان، در اولین قدم پس از چاپ گزارش روزنامه خراسان رضوی و پس از هماهنگی با انجمن حمایت از زندانیان مشهد و دستگاه قضایی (شعبه یک اجرای احکام مشهد) و صدور رسمی مجوز تبلیغات در فضای مجازی، گروهی تلگرامی تشکیل شد و از کلیه مردم ایران برای حمایت مادی به منظور تهیه مبلغ دیه «ملوک» دعوت به عمل آمد که با حضور پرمهر بسیاری از هموطنان، خیلی زودتر از زمانی که پیش بینی شده بود، مساعدت ها کارساز و مبلغ دیه آزادی این مادر جمع آوری شد. طی سپری شدن سه هفته از چاپ این گزارش در روزنامه خراسان رضوی و با استفاده از ظرفیت فضای مجازی و تشکیل گروه تلگرامی همراه با ارائه مستندات و مجوزهای قانونی، همراهان بسیاری از سراسر کشور برای حمایت از آزادی این زندانی مبلغ کامل دیه را به حساب انجمن حمایت از زندانیان مشهد واریز کردند.
همراهی هنرمندان و مسئولان با مردم؛ از اعضای شورای شهر تا محسن چاوشی
از اولین دقایق انتشار این گزارش، تماس های متعدد مردمی با روزنامه خراسان برای اطلاع از وضعیت وی و مساعدت برای آزادی وی آغاز شد و در ادامه کانال «اخبار خراسان» (@akhbaarekhorasan) نیز برای پیگیری و انتشار اخبار و اطلاعات حضور مردمی، حمایت چهره های فرهنگی و هنری برای جلب کمک های عمومی به منظور آزادی این زندانی اقدام کرد. از سوی دیگر این پویش مردمی با حمایت برخی چهره ها و مسئولان همچون «امیر شهلا» و «شهناز رمارم» دو عضو شورای شهر مشهد همراه بود که با قدردانی از حضور گسترده مردمی به منظور حمایت از آزادی این بانو، خواستار گسترده تر شدن این پویش شدند و برای استفاده از تمام ظرفیت های همدلی در این راه وعده دادند. از دیگر چهره های مطرح حامی این پویش برخی هنرمندان و چهره های فرهنگی بودند که از میان آن ها می توان به «محسن چاوشی»، «فریدون آسرایی»، «لیلا بلوکات»، «نعیمه نظام دوست» و «ساناز سماواتی» و حجت الاسلام «محمدرضا زائری» چهره مطرح فرهنگی کشور اشاره کرد.
از کمک های کوچک اما ارزشمند 5 هزار تومانی تا فیش های 3 میلیونی
با شکل گیری این پویش، چهار هزار نفر از مردم برای تامین مبلغ دیه 210 میلیونی پای کار آمدند، از حمایت های کوچک اما ارزشمند پنج هزار تومانی گرفته تا حمایت های چشمگیر سه میلیون تومانی. ارسال تصاویر این فیش ها، که به حساب انجمن حمایت از زندانیان واریز شده بود، برای گروه تلگرامی ایجاد شده و همچنین ادمین کانال اخبار خراسان (khorasanerazavi@)، راه مشارکت در این امر نوع دوستانه بود. هرچند جمع آوری و شمارش مبالغ تک تک این چهار هزار فیش کاری بسیار دشوار بود، اما خبرنگاران خراسان را از تلاش باز نداشت تا به وظیفه خود در برابر حمایت گسترده مردم عمل کنند. همکاری انجمن حمایت از زندانیان مشهد هم در این مسیر راهگشا شد و با تایید مبالغ اهدایی توسط مردم، شرایط برای آزادی ملوک مهیا شد. پس از طی شدن مراحل قانونی، ظهر پنج شنبه ششم مهر ماه، یعنی فقط ظرف 25 روز از چاپ گزارش در روزنامه خراسان رضوی، ملوک آزاد شد و پس از استقبال اعضای خانواده به شهر خود قوچان بازگشت.
تشکر ملوک از دستگاه قضایی و مردم
لحظاتی پس از آزادی، با ملوک به گفت و گو نشستیم تا برای مان از حس و حال خود درباره مردم و همراهی بی نظیر آن ها بگوید، مردمی که در 21 روز، 210 میلیون تومان برای رهایی او جمع آوری کردند. ملوک در حالی که اشک شوق را با گوشه چادر از چشمانش پاک می کرد، گفت: این آزادی را در وهله اول مدیون لطف الهی می دانم و باید سجده شکر به درگاه خداوند به جا آورم. از دستگاه قضایی که برای این حمایت تمام مجوزهای رسمی را صادر کردند کمال تشکر را دارم و از روزنامه خراسان و خبرنگاران این روزنامه که آغاز کننده این راه بودند و پیگیری این موضوع را انجام دادند تشکر می کنم. فکر می کنم اگر مردم در این حمایت مشارکت نمی کردند تمام تلاش ها در این راه بیهوده بود، به همین خاطر از مردمی که این قدر صادقانه و مهربانانه کمک و برای آزادی من تلاش بسیاری کردند تشکر می کنم. دست تک تک خیران را می بوسم و دعای خیر من همواره بدرقه راه آن ها خواهد بود.از آقا امام رضا (ع) می خواهم که اسباب آزادی همه زندانیان غیرعمد و نیازمند حمایت را فراهم کنند تا آنها هم مثل من طعم آزادی را بچشند.
سال های سخت دوری
همسر ملوک نیز در گفت و گوی کوتاهی با خبرنگار ما گفت: سال های نبود همسرم در خانه برای من و فرزندانم بسیار سخت بود؛ هم باید امور اقتصادی زندگی را اداره می کردم و هم از سر و سامان دادن فرزندانم غافل نمی شدم. نبود مادر در یک خانه جبران پذیر نیست. وی اظهار کرد: باور این لحظه و بازگشت همسرم به جمع ما برای من و چهار پسرم دشوار است، واقعا هنوز هم شوکه هستیم که مردم این طور به ما کمک کردند. این که هنوز معرفت و نوع دوستی وجود دارد و کسانی هستند که حاضر می شوند برای حمایت از هموطن این طور تلاش کنند، کمتر قابل باور است. از این بابت خدا را شکر می کنم. وی با تمجید از حمایت مثال زدنی دستگاه قضایی، ابراز کرد: از این حمایت کمال تشکر را دارم، از این که مجوز جمع آوری کمک های مردمی در فضای مجازی را صادر کردند و از این که خیران پای کار آمدند تا همسرم پس از شش سال دوری از خانه و شهرمان، دوباره طعم آزادی را بچشد واقعا سپاس گزارم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانشمندان در اقدامی جدید موفق شدند مغز انسان را برای اولین بار مستقیما به اینترنت، متصل کنند! اتصال مغز انسان به اینترنت دستاوردی بزرگ برای دانشمندان به شمار میآید.
«گجت نیوز» می نویسد: از ضربه زدن روی نمایشگر گوشی هوشمند خود به منظور جستوجو در فضای اینترنت خسته شدهاید؟ مشکلی نیست؛ چرا که «Brainternet» اینجاست تا دوای دردتان باشد! گروهی از محققان در دانشگاه ویتس شهر ژوهانسبورگ -که تا پیش از این، کار فوقالعادهای انجام نداده بودند- به یکباره ظهور کردند و به نظر میرسد که موفق شده اند مغز انسان را برای اولین بار «مستقیما» به اینترنت متصل کنند.شاید خواندن این متن آسان باشد، اما بدانید اتصال مغز انسان به اینترنت به هیچوجه کار سادهای نیست. وقتی کسانی مثل ایلان ماسک و حتی شاخه علوم پنهان در ارتش ایالات متحده با چنین فناوری عجیبی به مشکل خوردهاند، خیلی تعجب آور است که به یک باره گروهی تحقیقاتی با بودجه و تجهیزات کمتر بتواند چنین کاری را عملی کند. اما از اتصال مغز انسان به اینترنت گفتیم؛ محققان ژوهانسبورگی دقیقا چه کاری انجام دادهاند؟!بر اساس اطلاعات رسمی، گروهی از دانشمندان علوم اعصاب به همراه مهندسان در این کار از یک الکتروانسفالوگرام (دستگاهی که سیگنالهای الکتریکی از مغز تهیه می کند و آن را به صورت نوار مغزی در میآورد) استفاده کردهاند و موفق شدهاند با آن، یک سری فعالیت عصبی را به یکرزبری پای انتقال دهند. رزبری پای میتواند اطلاعات دریافتی از الکتروانسفالوگرام را روی یک برنامه مخصوص، استریم کند که نتیجه نهایی آن، قرار گرفتن اطلاعات یاد شده روی یک وبسایت است و همه افراد میتوانند در هر زمانی که خواستند، آن را مشاهده کنند.خب، تا اینجای کار مطمئنا همه چیز طبق تصورات شما نبود و فهمیدید که در زمینههایی اشتباه میکنید. این فرایند اساسا پنجرهای به درون فعالیتهای عصبی افراد است و به واسطه آن میتوان به این موضوع مهم در مغز افراد، دسترسی پیدا کرد. اگر واقعبینانه به این موضوع بنگریم، باید بگوییم که اتصال مغز انسان به اینترنت برای نخستین بار است که در صنعت علوم اتفاق میافتد و از این نظر باید به انجامدهندگانش تبریک گفت. حتی ذکر این نکته ضروری است که انگیزههای پشت این پروژه بزرگ نیز به نوبه خود ستودنی است.آدام پانتانویتز، هماهنگکننده این پروژه و یکی از استادان دانشگاه مهندسی برق ویتس، در اطلاعیهای گفته است:در نهایت به دنبال این هستیم که بین افراد و مغزشان تعامل برقرار کنیم که این امر،باعث میشود فرد بتواند محرک مخصوصی را به مغز بدهد و واکنش آن را مشاهده کند. اگرچه محققان دانشگاه ویتس با مشاهده نتایج حاصل از الکتروانسفالوگرام به نتایج یاد شده رسیدهاند، اما موضوع مهم این است که حال دیگر افراد بیشتری میتوانند بفهمند که در مغزشان چه خبر است. البته همه چیز به همین خلاصه نمیشود. پانتانویتز در ادامه اظهاراتش میگوید: «Brainternet (برینترنت) میتواند در آینده با بهبودهایی رو به رو شود؛ تا حدی که مثلا بتواند نتایج ثبتشده را داخل یک اپلیکیشن مخصوص گوشیهای هوشمند طبقهبندی کند و در اختیار یک الگوریتم ماشینی قرار دهد. این یعنی در آینده، امکان انتقال اطلاعات از دو جهت در مغز فراهم میشود؛ جهت ورودی و خروجی.به طور کلی، اگر علم برنامهنویسی بتواند به اندازه کافی پیشرفت کند و به بلوغ برسد، امکان ارسال سیگنالهای الکتریکی در قالب داده به مغز افراد فراهم خواهد شد. اگرچه هنوز راهی طولانی برای تحقق این مهم در پیش داریم، زیرا مغز انسان هنگام مقایسه با رایانههای امروزی، تفاوتهای بسیار زیادی در زمینه پردازش داده دارد.رایانه های امروزی از سیگنالهای دودویی استفاده میکنند و این یعنی اطلاعات مختلف فقط در قالب صفر و یک نمایش داده میشود. از طرفی، مغز انسان دارای میلیاردها میلیارد انتقال بیوالکتروشیمیایی است که به اندیشهها و اعمال فرد ربط دارند و بدیهی است که در قالب صفر و یک بیان نمیشوند.اگر واقعا میخواهیم به چنین جایگاهی برسیم، در کنار داشتن یک دستگاه تبدیلکننده داده بین رایانه و مغز انسان، باید راهی برای فهمیدن این موضوع که هر سیگنال روی چه نوع اندیشه و اعمالی تاثیر میگذارد نیز پیدا کنیم که این موضوع، کار بسیار سختی است البته تجربه نشان داده در زندگی امروزی فقط غیرممکن، غیرممکن است!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آی سینما - تصویربرداری پنجمین فصل از مجموعه «پایتخت» ساخته سیروس مقدم که از 19 اردیبهشت در استان مازندران آغاز شده بود، به پایان رسید. در طول این مدت عوامل این مجموعه به جز تصویربرداری در استان مازندران، بخش هایی از این سریال را در شهر تهران و کشور ترکیه جلوی دوربین بردند. پیش بینی می شود این مجموعه در نوروز 97 روی آنتن شبکه یک سیما برود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محیا فرجـی-بیشتر دانشجویانی که چمدانشان را میبندند و برای تحصیل، راهی شهر دیگری میشوند، با حس دلتنگی برای محیط قبل و نگرانی از حضور در محیط جدید، دست و پنجه نرم میکنند؛ سازگاری با فضای تازه و آدمهای متفاوتی از نقاط مختلف ایران، رتقوفتق کارهای شخصی بهعلاوه رسیدگی به اموری مثل پخت وپز و تمیزکاری و خرید که تا قبل از رفتن به خوابگاه در حوزه مسئولیتهای جوان امروز نبوده، تجربه زندگی در خوابگاه را به یک نقطه عطف و حتی ورود به یک مرحله جدید در زندگی تبدیل میکند. وضعیت، اما زمانی دشوارتر میشود که به این دوری و تنهایی، کمبود امکانات و سختی شرایط زندگی هم اضافه میشود؛ حضور چندین نفر در یک اتاق کوچک از یک ساختمان فرسوده، وضعیت بهداشتی نامناسب، خرابی همیشگی سیستمهای سرمایشی و گرمایشی و مانند اینها که گاهی، زندگی در خوابگاه را بسیار دشوار میکند. این روزها که سال تحصیلی آغاز شده و دوباره دانشگاهها و بالطبع، خوابگاههای دانشجویی، پذیرای حضور دانشجویانی از سراسر ایران هستند، مهم است قوانین کشورمان را درباره معیارهای یک خوابگاه دانشجوییِ استاندارد که قرار است بین دو تا چهارسال، خانه دوم یک دانشجو باشد مرور و سعی کنیم با بازتاب انتقادات دانشجویان از کموکسریهای خوابگاهها، شرایط زندگیِ دانشجویان دور از خانه را بهبود بخشیم. در پرونده امروز، در کنار شنیدن درددلهای دانشجویان خوابگاهنشین، نگاهی داریم بر معیارهای یک خوابگاه مناسب از نگاه قانون و گزارشی هم از خوابگاه یکی از مهمترین دانشگاههای خارج از کشور تهیه کردهایم تا مقایسهای داشته باشیم بین شرایط خوابگاههای این جا و آن طرف آب.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بهبودی نیا- این روز ها در فضای مجازی خبر های متعددی از دستگیری باند های کودکان اجاره ای به چشم می خورد. در روز های اخیر معاون اجتماعی سازمان بهزیستی از شناسایی «چهار باند کرایه کودک» خبرداد، باند هایی که حالا مدت هاست در پایتخت مشغول فعالیت هستند.
بنا به اعلام دکتر احمد خاکی، معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران، بر اساس آمار های طرح ساماندهی کودکان کار و خیابانی که در سه ماهه اول امسال انجام شد، بیشتر کودکان ایرانی جذب شده در این طرح از استان های خراسان جنوبی و رضوی و پس از آن نیز استان های کرمانشاه، لرستان و بوشهر بودند. این درحالی است که در میان اتباع نیز بیشتر کودکان افغان و درصد کمی پاکستانی بودند.
یک مرغ عشق و چندالتماس
در حالی که یک مرغ عشق را روی شانه اش گذاشته و تعداد زیادی کاغذ های کوچک یک شکل را توی دستش گرفته است با صورت آفتاب سوخته و یقه پاره پیراهنش از وسط بوته های بلند شمشاد بیرون می پرد، بی خیال به هرآن چه که دورو برش اتفاق می افتد، در حالی که آهنگی را زمزمه می کند به سمت شهربازی بزرگ وسط پارک می رود. اسمش فرامرز است، تازه کلاس پنجم ابتدایی را تمام کرده است و هر روز به همراه چند نفر از همسن و سال هایش برای فروش فال به پارک های شهر می آید. در حالی که یک پلاستیک خالی شیری رنگ را در هوا می چرخاند از وسط جمعیت عبور می کند، یقه پاره پیراهنش را کمی مرتب می کند، بعد با عجله دستی به مو های بهم ریخته اش می کشدوبه زن و مرد جوانی که جلوی یکی از غرفه های مواد خوراکی پارک ایستاده اند نزدیک می شود، سرش را کمی کج می کند و با لحنی ملتمسانه می گوید:
«آقا یه فال بخرید» .
مرد به سمت صدابر می گردد. فرامرز کاغذ های مچاله شده فال را به سمت مرد جوان می گیرد ومی گوید: «واسه زنت یه فال بگیر» .
مرد جوان ابرو هایش را درهم می کشد و بدون این که چیزی بگوید به راه می افتد، فرامرز کاغذ های فالی را که در دستش گرفته به سمت مرغ عشقی که روی شانه اش جا خوش کرده است ، می برد و مرغ عشق یکی از برگه ها را بیرون می کشد، فرامرز بلافاصله رو به زن جوان می گوید: «خانم فالتون، این فال مال شماست، شمارو به خدا به فال بگیرید مادرم مریضه، بابام سال گذشته مرده من باید خرج خانوادمو
بدم. بخرید دیگه مگه چی میشه به دونه بخرید؟» لهجه ای غیر ایرانی دارد. در حالی که کمربند مرد جوان را از پشت می کشد یکریز خواهش می کند. بالاخره مرد جوان برای خلاص شدن از خواهش های فرامرز، پولی از جیبش بیرون می کشد و به اومی دهد. فال را با دلخوری از دست فرامرزمی گیرد و چند متر آن طرف تر کاغذ را داخل سطل زباله پرتاب می کند و به راهشان ادامه می دهند. نگهبان پارک از لابه لای جمعیت نزدیک می شود، فرامرز دستش را روی شانه اش می برد و در یک چشم به هم زدن مرغ عشقی را که روی شانه اش در حال چرت زدن است، برمی دارد و داخل پلاستیکی که در دست دیگرش دارد پرتاب می کند. نور چراغ های شهربازی به پلاستیک شیری رنگ می تابد و سایه مرغ عشق که به آرامی داخل پلاستیک تکان می خورد، پیداست. مأمور پارک بی توجه دور می شود. تقریباً از آمدن فرامرز به پارک یک ساعت می گذرد و در طول این یک ساعت تعدادی از کودکان کار همسن و سال فرامرز می آیند، چند لحظه ای در شلوغی پارک سربه سر هم می گذارند و دنبال همدیگر می دوند و بعد هرکدام دنبال کار خودش می رود.
دکتر عبدالرضا عزیزی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس درباره روند پیگیری جمع آوری کودکان کار و کودکان اجاره ای به خراسان می گوید: «از نظر قانونی درباره کودکان کار و کودکان اجاره ای، قوه قضاییه احکامی را صادر و به استناد این احکام نیروی انتظامی این کودکان را جمع آوری می کند و برای انجام ادامه امور، این کودکان را به شهرداری ها تحویل و شهرداری به صورت موقت این کودکان را اسکان می دهد و بعد آن ها تحویل بهزیستی می شوند. بهزیستی بعد از تحویل گرفتن این کودکان آن ها را به چند گروه تقسیم می کند. گروه هایی از قبیل کودکانی که غیر ایرانی و بدون شناسنامه هستند، کودکان ایرانی، کودکان بیمار، بی سرپرست ها و کودکان دارای والدین و...
باند های کودکان اجاره ای
از دکتر عزیزی درباره حضور کودکان خارجی بین کودکان اجاره ای سوال می کنیم، عبدالرضا عزیزی می گوید: «بیشترین مشکل در این زمینه کودکان خارجی هستند که بیشترین درصد کودکان اجاره ای را تشکیل می دهند به این صورت که افراد منفعت طلبی با استفاده از موقعیت حاد این کودکان وارد عمل می شوند و با اجیر کردن این کودکان آن ها را برای تکدی گری و فروشندگی به شهر می فرستند و این کودکان در قبال مبلغ ناچیزی که به خانواده آن ها داده می شود درآمد های هنگفتی را به جیب اربابانشان سرازیر می کنند. درباره کودکان اجاره ای باید به این نکته اشاره کرد که علاوه بر معضلات ظاهری حضور این کودکان در شهر، خطرات دیگری جامعه و این کودکان را تهدید می کند که سوءاستفاده جنسی از آن جمله است که هم برای جامعه و هم برای کودک مشکلات زیادی به دنبال دارد.
متأسفانه تعداد این باند های مافیایی به شدت زیاد است و برخورد با آن ها کار چندان ساده ای نیست. در اصل باید عامل اصلی را از بین برد. به این صورت که مثلاً کودکان خارجی را که توسط همین باند ها از کشور های دیگر به ایران آورده شده اند و پدر و مادرشان در ایران حضور ندارند به کشورشان برگردانیم یا آن ها را به کمپ ها بسپاریم تا آموزش هایی ببینند.
عزیزی تصریح می کند: «برای جمع آوری این کودکان، قوانینی وجود دارد که اگر به آن ها به صورت صحیح عمل شود، شاهد رفع این موضوع خواهیم بود» .
نه پدری دارند و نه مادری
آن طور که فرامرز می گوید پدر و مادرش سال ها پیش از افغانستان به ایران آمده اند و او در ایران به دنیا آمده است. این روز ها به مشتری ثابتش تبدیل شده ام هر شب دو فال می گیرم بعد کمی درباره زندگی اش صحبت می کنیم و شب بعد دو فال دیگر و دوباره صحبت درباره پدر معتاد و مادر مریضش. بعد از چند شب حالا این فرامرز است که با دیدنم دست تکان می دهد و نزدیک می شود. بلافاصله بدون این که چیزی بگویم دستش را نزدیک مرغ عشق می برد و برایم یک فال می گیرد. زنی درحالی که کودکی دویا سه ساله را با چادرش روی کولش بسته و اسپند دود می کند، نزدیک می شود. دود بین جمعیت می پیچد و به سروصورت کودکی که روی کول زن به خواب عمیقی فرورفته است، می خورد. زن به فرامرز نزدیک می شود و با صدای گرفته اش چیز هایی می گوید. ردیف جلو ی دندان های زن ریخته و لب های کبودش دایم تکان می خورد. زن برای عابر هایی که نمی شناسد، دعا می کند و مشتی اسپند روی زغال های سرخ می ریزد و دوباره دود در میان جمعیت می پیچد. چند اسکناس مچاله در دستش گرفته است و بین جمعیت قدم می زند و گاهی با آستین لباس کهنه اش بینی اش را تمیز می کند. هنوز چند لحظه نگذشته که زن دوباره به سمت فرامرز برمی گردد. اورا چند بار هل می دهد و درحالی که ناسزا می گوید، دور می شود.
از فرامرز درباره زنی که در پارک اسپند دود می کند، سوال می کنم. فرامرز می گوید: «اون معتاده، اون بچه هم که با خودش میاره مال خودش نیست، بابا ننه اون بچه هم معتادن، بچه شونو میدن به ارباب، ارباب هم بچه رو می ده به گلنسا (زنی که اسپند دود می کند) آخر شب بچه رو می برن میدن به نه نه اش» .
بایکی از نگهبان های پارک که هم صحبت می شوم، می گوید: «از دست این بچه ها کلافه شده ایم، نه پدری دارن، نه مادری، مدام دروغ میگن، یک نفر است که هر شب با یک پراید سفید میاد دنبالشون، چند بار تا حالا شهرداری این ها رو گرفته و برده ولی دو روز بعد دوباره توی همین پارک ول می گردن، حتی ما جرئت نمی کنیم بهشون نزدیک بشیم. اینا معمولاً توی پارک یک نفر رو دارن که مواظبشونه و اگه این بچه ها رو دستگیر کنیم همون کسی که مراقبشونه واسه ما مشکل درست می کنه. امروز یکی از این ها رو می گیریم فردا یک گوشه باید منتظر هر اتفاقی باشیم. ما یا مامورای شهرداری، یا نیروی انتظامی این بچه ها رو جمع آوری می کنیم، چند روز بعد آزاد میشن وبر می گردن توی پارک. من شنیدم که یک سری قوانین در این زمینه وجود داره ولی نمی دونم چرا این قانون درست اجرا نمی شه» .
دوباره به یاد این جمله دکتر عزیزی رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس می افتم: «درباره جمع آوری این کودکان قوانینی وضع شده است که اگر به آن ها به صورت صحیح عمل شود، شاهد برطرف شدن این موضوع خواهیم بود» .
اورژانس اجتماعی شرمنده است
برای پیگیری بیشتر روند جمع آوری باند های اجاره کودکان با دکتراسدبیگی، رئیس اورژانس اجتماعی تماس می گیرم، بعد از چند بار تماس بی حاصل بالاخره رئیس اورژانس اجتماعی کشور تلفنش را پاسخ می دهد، موضوع اجاره کودکان و وجود باند هایی که آزادانه در این حیطه فعالیت می کنند را توضیح می دهم. هنوز حرفم تمام نشده است که رئیس اورژانس اجتماعی کشور یک جمله می گوید: «من وقت ندارم» و تلفن را قطع می کند.
دوباره تماس می گیرم اما بی فایده است. بعد از چند روز پیامکی با این مضمون برای دکتر اسد بیگی ارسال می کنم: «سلام جناب اسد بیگی، خبرنگار روزنامه خراسان هستم. غرض از مزاحمت این که درباره موضوع کودکان اجاره ای که برای کار هایی از قبیل تکدی گری و... از خانواده هایشان اجاره می شوند سوالاتی داشتم. در صورت امکان زمانی را برای مصاحبه اعلام بفرمایید. سپاس گزارم.»
بعد از چند پیامک بدون پاسخ این بار رئیس اورژانس اجتماعی کشور پیامکی با تنها یک کلمه به عنوان جواب و پیگیری چندروزه ما فرستاد. وی در قالب پیامکی نوشته بود: «شرمنده» .
دوباره درخواست مصاحبه را مطرح می کنم اما بی فایده است. پیامک های بعدی ما نیز از سوی مسئول بی پاسخ ماند.
در شرح وظایف اورژانس اجتماعی آمده است: اصول اورژانس اجتماعی شامل مواردی ازجمله، کمک به حذف آسیب های اجتماعی، ارائه خدمات با سه ویژگی به موقع بودن، در دسترس بودن و تخصصی بودن، همکاری درون و برون سازمانی، انجام کار تیمی، رویکرد علمی در مداخلات، مسئله یابی به موقع، توانمند سازی اجتماعی محور، جامعیت اقدامات و فراهم کردن زمینه مشارکت برای مردم و سازمان های مردم نهاد است.
کنترل و کاهش بحران های فردی، خانوادگی و اجتماعی، جایگزینی مداخلات روانی و اجتماعی به جای مداخلات انتظامی و قضایی، پیشگیری از وقوع جرم، ارتقای توانمندی افراد در معرض آسیب نیز اهداف این طرح اعلام شده است.
گروه های هدف این برنامه نیز زوجین متقاضی طلاق و افراد دارای اختلاف خانوادگی حاد، زنان و دختران آسیب دیده اجتماعی، کودکان کار و خیابانی، همسران و کودکان آزاردیده، دختران و پسران فراری از منزل و دیگر افرادی هستند که به هر دلیل در شرایط بحرانی قرارگرفته اند. خدمات تخصصی این برنامه نیز خدمات مددکاری، روان شناسی، تربیتی، حقوقی، فرهنگی و آموزشی است.
95 درصد با خانواده های خود زندگی می کنند
بنا به اعلام مسئولان امر تعداد زیادی از این کودکان غیر ایرانی هستند که در قالب کودکان اجاره ای به افرادی اجاره داده می شوند به طوری که گاهی در یک خانواده تعداد این کودکان به دو یا سه کودک می رسد که در برابر مبلغی به این باند ها اجاره داده می شوند و بعضی از این کودکان بدون این که سرپرستی داشته باشند از کشور های دیگر توسط باند هایی به کشور وارد می شوند و بدون حضور والدینشان به کار هایی از قبیل دست فروشی و تکدی گری مشغول می شوند. چندی پیش معاون امور اجتماعی بهزیستی کشور در مصاحبه با یکی از خبرگزاری ها با اشاره به این که 95 درصد کودکان خیابانی با خانواده های خود زندگی می کنند، گفت: با توجه به این موضوع مرکز حمایت از کودک و خانواده تشکیل شد و در سال 94 بیش از شش هزار کودک و در سال قبل 9 هزار و 280 کودک خیابانی شناسایی شدند.
وی افزود: اعتبارات در خصوص ساماندهی کودکان کار به 20 میلیارد تومان افزایش یافته است اما به 100 میلیارد تومان اعتبار نیاز داریم.
معاون امور اجتماعی بهزیستی کشور گفت: امسال 100 میلیارد تومان اعتبار برای اورژانس اجتماعی اختصاص داده شد درحالی که اعتبار سال قبل برای 197 مرکز 40 میلیارد تومان بوده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر این که جامعه بیش از هر چیزی به امید نیاز دارد، اظهار کرد: آسیب ها همواره باید مطرح شود اما درعین حال امیدبخشی به مردم نیز باید صورت بگیرد.
حبیب ا... مسعودی فرید بابیان این که ایران با نرخ خودکشی پایین روبه رو است، گفت:5.5 مرگ به ازای 100 مرگ در سال به دلیل خودکشی است و رتبه ایران 108 است.
مقابله با مافیای کودکان کار
همه ما تاکنون این کودکان را در شهر ها دیده ایم. کودکانی با رفتار هایی شبیه هم که اغلب لباس های کهنه دارند و به مردم التماس می کنند. مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی در این باره به خبرگزاری صدا و سیماگفت: «اعضای مافیا برای این که ترحم مردم را به خود جلب کنند، سرچهار راه ها به کودکان لباس پاره می پوشانند و به عمد سروصورت آن ها را سیاه می کنند. نباید فراموش کنیم هر یک از این کودکان روزانه 300 تا 400 هزار تومان برای مافیا درآمد دارند و حتی برخی چهارراه ها را میان خودشان خریدو فروش می کنند. تحت این شرایط اغلب رئیس باند ها در زمان اجرای طرح جمع آوری کودکان با چاقو و قمه به مددکار حمله می کنند و طبیعی است در این وضعیت پلیس باید وارد عمل شود و با رئیس باند برخورد کند. بر اساس مصوبه شورای عالی اجتماعی کشور که مصوبه وزیر کشور هم هست، قرار شد در کلان شهر ها قرارگاه فوریت های اجتماعی تشکیل تا آسیب ها به گونه ای ساماندهی شود. در این زمینه با همراهی بهزیستی و دیگر نهاد های مسئول، طرح ساماندهی کودکان کار و متکدی در دستور کار قرار گرفت و قرار شد تا ابتدا از محل زندگی کودکان بازدید شود و در صورت احراز شرایط کودک به خانواده تحویل داده شود. اگر کودک برای اولین بار جذب شده باشد با حکم قضایی با خانواده و قیم او برخورد می شود و اگر کودک پیش ازاین هم سابقه جذب داشته باشد، بازهم با حکم قضایی برخورد مناسب اما متفاوت با خانواده و قیم انجام می شود.»
70 هزار تومان بابت یک ماه
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: زنی جوان کودکان را از پدر معتاد آن ها در مناطق محروم اجاره و ماهیانه مبلغ 50 تا 70 هزار تومان به ازای اجاره کودکان به والدین آن ها پرداخت می کرد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، حبیب ا... مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اظهار کرد: کودکان کار غیر ایرانی توسط باند های متخلف وارد کشور و وادار به گدایی و دست فروشی می شوند و هیچ فردی آن ها را حمایت نمی کند.
وی ادامه داد: در جریان طرح اخیر ساماندهی کودکان کار و خیابان زنی جوان دستگیر شد که از کودکان برای دست فروشی و تکدی گری در شهر تهران سوء استفاده می کرد.
مسعودی فرید افزود: پس از پیگیری های اولیه مشخص شد که این زن بعد از مراجعه به مناطق محروم کودکان را از پدر معتادشان اجاره و ماهیانه مبلغ 50 تا 70 هزار تومان به ازای اجاره کودکان به والدین آن ها پرداخت می کرد.این زن جوان در اظهارات اولیه، کودکان کار را فرزندان خود معرفی کرد اما مددکاران سازمان بهزیستی پس از انجام تحقیقات گسترده و با همکاری قوه قضاییه صحیح نبودن گفته هایش را ثابت کردند و او را به مراجع حقوقی و قضایی تحویل دادند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: کودکان کار و خیابانی پس از پذیرش در مراکز ساماندهی سازمان بهزیستی تحت مراقبت قرار می گیرند و حمایت های لازم را از آن مجموعه دریافت می کنند و برای آن ها پرونده ای با کد شناسایی تشکیل می شود.
3 تا 7 میلیون کودک کار
عضو هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس درباره تعداد این کودکان آمار عجیبی را مطرح می کند؛ آماری که بیانگر نبود یک عدد و رقم درست است. ناهید تاج الدین به خانه ملت چنین گفته است: برخی کارشناسان مسائل اقتصاد شهری آمار کودکان کار ایران را بین سه تا هفت میلیون نفر اعلام می کنند.
پاک کردن صورت مسئله
درعین حال آیا این کودکان را باید جمع آوری کرد یا نه؟ ناهید تاج الدین معتقد است: طرح جمع آوری کودکان کار در واقع پاک کردن صورت مسئله آسیب های اجتماعی است.این طرح به جای مبارزه با علت، نوعی مبارزه با معلول است و عملا وضعیت کودکان کار را در ایران وخیم تر می کند.
وی با بیان این که طرح جمع آوری کودکان کار به زیرزمینی شدن این شغل منجر می شود، افزود: این طرح همچنین آسیب های این کودکان را افزون تر می کند.
تاج الدین تاکید کرد: ورود این کودکان به بازار شغلی زیرزمینی، باعث شکل گیری معضل بهره کشی می شود، ضمن این که زمینه را برای سوء استفاده از این کودکان بیش از پیش فراهم می آورد. وی افزود: زمانی که اقتصاد کودک کار مختل شد، خانواده های کودکان کار دچار فروپاشی و شرایط اضطرار خواهند شد، بنابراین در شرایط اضطرار و به دلیل تحمل فشار فرساینده و با توجه به این که پسران در این خانواده ها به واسطه طرح جمع آوری کودکان کار از چرخه تولید خارج شده اند، ممکن است این خانواده ها دختران خود را بیشتر و زودتر از قبل مجبور به ازدواج کنند.
فرامرز...
فرامرز درحالی که به تلویزیون بزرگ شهری که سر چهارراه نصب شده خیره مانده است، بدون این که به سمتم برگردد، می گوید: «تو چقدر سوال می کنی؟» بعد صورتش را برمی گرداند و درحالی که لبخند می زند ادامه می دهد: «حالا یک فال بخر می خوام برم سرکارم.» فال را می دهد و بعدازاین که پولش را می گیرد، دور می شود. هنوز چند قدم نرفته که مردی از وسط جمعیت نزدیک می شود و لگد محکمی به فرامرز می زند. فرامرز روی زمین می افتد و مرغ عشق که روی شانه اش جا خوش کرده بود، روی زمین می افتد. چند بار بال های قیچی شده اش را به هم می کوبد و بعد وسط دست و پای جمعیت به دنبال راه فراری می گردد. فرامرز با نگاه گیجش به دنبال مرغ عشق می گردد و بدون این که چیزی بگوید بلند می شود، بعد یقه پاره پیراهنش را مرتب می کند. مرد سیگارش را روشن می کند و بدون این که چیزی بگوید دور می شود. مرغ عشق، گیج و گم، هنوز وسط دست و پای جمعیت بال هایش را به هم می کوبد و سراسیمه به دنبال راه نجات می گردد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.