مصطفی قاسمیان - این روزها بحث درباره رواج شوخیهای جنسی در فیلمهای سینمایی، بالا گرفته است چه در اظهارنظرهای منتقدان و اهالی سینما و چه در نظرات مردمی، مشخصاً به دو فیلم «رحمان 1400» و «چهار انگشت» اشاره میشود و اولی که فروش بالایی هم داشته، مخالفتها و شکایتهای بیشتری را برانگیخته است.
1- تناقض با فرهنگ ایرانی-اسلامی
پرسش اصلی در قبال این گونه آثار، این است که اساساً چرا استفاده از شوخیهای جنسی در سینمای کمدی مجاز است؟ در حالی که فرهنگ دینی و آموزههای اسلامی ما، استفاده از ارجاعات جنسی را برای خنداندن مجاز ندانسته است، چطور این آثار از وزارت ارشاد مجوز میگیرند؟ آن هم در حالی که در یک وهله فیلم نامه اثر و در مرحله دوم فیلم ساختهشده به شوراهای تخصصی پروانه ساخت و پروانه نمایش ارائه و پس از مطالعه و تماشا توسط اعضا، واجد دریافت مجوز شناخته میشود. بدون تردید اعضای هر دو شورا هم که از سینماگران و اهالی شناختهشده فرهنگ هستند، این عقیده را دارند که بسیاری از شوخیهای این دست فیلمها با هنجارهای اخلاقی و ملی ما سازگاری ندارد؛ با این حال مجوز ساخت و نمایش آنها را صادر میکنند! مطالبه اول از سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به طور مشخص اداره کل نظارت و ارزشیابی سازمان، این است که در اعطای پروانه ساخت و نمایش، دقیقتر عمل کنند.
2- رقابت برای قبحشکنی
سهلگیری سازمان سینمایی در اعطای مجوز به فیلمهای کمدی، منجر به ایجاد معضلی مهم در فضای سینمای ایران شده است. ارجاعات جنسی، اهالی سینمای کمدی را وارد رقابتی برای قبحشکنی کرده است. هربار فیلمی کمدی با تکیه بر این گونه شوخیها پرفروش میشود، سازندگان آثار بعدی احساس میکنند برای آن که نصابهای استقبال از فیلم قبلی را بشکنند، باید شوخیهای زشتتری در فیلم تعبیه کنند و طبعاً این رقابت تا ناکجاآباد ادامه خواهد داشت. در رقابت بین سازندگان فیلمهای کمدی که حاضرند از هر راهی برای فروش بیشتر استفاده کنند، حالا شوخیهای دوپهلوی جنسی، دیگر نه در حاشیه آثار کمدی، بلکه اکنون در متن آن قرار گرفته و اساس فیلمها بر ارجاعات جنسی بنا شده است. در اکران نوروزی امسال نیز فیلم سینمایی «رحمان 1400» به کارگردانی منوچهر هادی، طبق همین روندی که گفته شد، مرزهای قبلی را درباره شوخیهای جنسی پشت سر گذاشته و اعتراضات زیادی را هم برانگیخته است.
3- ردهبندی سنی ناکارآمد
ناگفته پیداست، با وضعیت کنونی که سینمای ایران به آن دچار است، تصور این که شوخیهای دوپهلوی جنسی به طور کامل از فیلمهای سینمایی رخت ببندد، تصوری غیر واقع بینانه است. در شرایط امروز که شوخیهای جنسی در سینمای کمدی ریشه دوانده، تنها میتوان امید داشت سازوکارهای پیشبینیشده درست کار کنند و اینگونه فیلمها در حد قابل قبولی مهار شوند. سالنهای کمتر، ردهبندی سنی دقیق و ضمانت اجرای ردهبندی سنی، انتظارات مخاطبان است. با وجود این همین سازوکار ردهبندی سنی نیز به جایگاهی که باید، نرسیده است. زیرا از طرفی از سال گذشته با راهاندازی این ردهبندی، قرار نبود از ورود مخاطبان کمتر از سن مشخصشده به سالن سینما جلوگیری شود و تنها هدفش اطلاعرسانی به خانوادهها بود. از طرف دیگر نیز در حالی که باید این رده بندی در تبلیغات فیلم اعلام شود، اما گزارشهای بسیاری از سراسر ایران نشان میدهد ردهبندی سنی این فیلم که +12 سال اعلام شده، روی بنرهای بسیاری از سینماها نصب نشده و در تیزرها نیز قید نشده است.
4- توقیف موقت
دیروز بعد از ظهر در حال تنظیم این گزارش بودیم که ناگهان خبر عجیبی درباره «رحمان 1400» اعلام شد. محمدرضا فرجی در گفتوگو با تسنیم اظهارکرد: «سازمان سینمایی بعد از ارائه مجوز به هر فیلم برای تطابق نسخه دارای مجوز و آن چه به اکران درمیآید بازرسانی را به سینما میفرستد و بر مبنای گزارش این بازرسان تصمیمگیری میکند. درباره فیلم «رحمان 1400» این اتفاق افتاده و گویا نسخه دارای مجوز این فیلم با نسخه در حال اکران متفاوت است که برای آن تصمیمگیری لازم را اتخاذ میکنیم.» نکته عجیب درباره این اظهارنظر آن است که دقیقاً 29 روز پس از آغاز اکران فیلم و در حالی اعلام شده که یک میلیون و 700 هزار نفر همین نسخه بدون مجوز را تماشا کردهاند و فیلم با فروشی 21 میلیاردی در صدر جدول فروش قرار دارد. بلافاصله اعلام شد که اکرانهای فیلم از صبح یک شنبه (و نه عصر شنبه) لغو شده است. به نظر میرسد حالا و پس از این بیقانونی آگاهانه تهیهکننده، سازمان سینمایی باید در این باره تصمیمگیری کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آرانیان-عطار نیشابوری، خالق «هفت شهر عشق» از اواخر قرن ششم تا اوایل قرن هفتم هجری زندگی می کرد. داستان زندگی وی که طی حمله مغول به قتل رسید، با افسانهها آمیخته شده است از جمله این که در ملاقات با درویشی که به دکان عطاری او آمده بود، متحول شد و راه عرفان را در پیش گرفت. به گفته استاد فروزانفر، عطار راویِ 850 داستان در چهار مثنوی است که در ادامه به مناسبت 25 فروردین روز بزرگداشت عطار، چهار داستان مشهورش را مرور میکنیم.
شیخ صنعان
یکی از جذابترین داستانهای عطار، داستان «شیخ صنعان» در «منطقالطیر» است. این داستان طولانی، روایت عشق شیخ صنعان به یک دختر ترساست که تا به حال توسط چند هنرمند اقتباس شده. آشناترین این اقتباسها، اپرای عروسکی«عشق» بهروز غریبپور و سریال «میوه ممنوعه» حسن فتحی است که برداشتی آزاد از این داستان عطار است. نمایشنامههای «شیخ صنعان» نوشته محمدحسین میمندی و «پیر سمعان» نوشته سعید پورصمیمی هم از این داستان تاثیر پذیرفته اند.
زن پارسا
اولین حکایتِ «الهینامه» عطار، داستان زن پارسایی است که همسرش به سفر حج میرود و او با مشکلات زیادی روبهرو میشود تا خود را از گناه حفظ کند. از این داستان مشهور، چند اثر نمایشی اقتباس شده از جمله در فیلم «مردی بدون سایه» که در جشنواره سی و هفتم فیلم فجر به نمایش در آمد و فیلمنامه «پرده نئی» بهرام بیضایی که کارشناسان ادبیات آن را نمونه مناسبی از اقتباس ادبی میدانند.
طوطی و بازرگان
شاید شما هم با شنیدن داستان مشهور «طوطی و بازرگان» به یاد مولوی بیفتید اما باید بگوییم اصل این داستان ابتدا در «اسرارنامه» عطار آمده و مولوی در دفتر اول مثنوی به آن شاخ و برگ بیشتری داده است. در داستان عطار، یک حکیم هندی به چین میرود و یک طوطی در قفس را میبیند که با دیدن مرد هندی از او درخواست کمک میکند. متاسفانه اقتباس شایستهای از این داستان نشده است.
ابراهیم ادهم
عطار در نثر هم یک استاد تمام است. «تذکرة الاولیا» اثر منثور اوست که دربردارنده شرح احوال و آثار عارفان است و جملات قصارش توسط اهل ذوق دست به دست میشوند. یکی از حکایتهای مشهور تذکرة الاولیا، حکایتی درباره ابراهیم ادهم است. وی زمانی که حاکم بلخ بوده، متحول میشود و در راه عرفان قدم برمیدارد. این روزها اهالی ادب بیصبرانه منتظر جدیدترین تصحیح این اثر از سوی استاد شفیعی کدکنی هستند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
لزوم تغییر در حوزه زیربنایی استان، برنامههای تحقق شعار سال، نامهنگاری وزیر اقتصاد با رئیسجمهور و دستور رئیسجمهور برای تهیه طرحی برای حل مشکل پدیده شاندیز و ارائه در جلسه سران قوا، دستور قضایی دادستان برای بازگشت درآمد مالیاتی شرکتها به استان و مکاتبه با سران قوا برای مشکل بدر توسی ها، مهمترین محورهای گفت و گوی اختصاصی معاون امور اقتصادی استاندار با خراسان رضوی را تشکیل می دهد.
به گزارش خراسان رضوی، بعد از این که مهدی مروج الشریعه در شهریور 96 از معاونت اقتصادی استانداری خراسان رضوی به سمت استانداری خراسان جنوبی کوچ کرد، این معاونت نوسانات زیادی را پشت سر گذاشت؛ مدتی علی رسولیان سرپرستی این معاونت را بر عهده گرفت تا این که خردادماه سال گذشته با حکم وزیر کشور قربان میرزایی متصدی این معاونت شد. بعدازاین که باحکم قانون عدم بهکارگیری بازنشستگان علیرضا رشیدیان از سمت استانداری خراسان رضوی کنار رفت، در آبان ماه قربان میرزایی همزمان معاون امور اقتصادی استانداری و سرپرست استانداری خراسان رضوی شد. دیماه سال گذشته بود که رزم حسینی کلید ساختمان بهار را به دست گرفت و استاندار خراسان رضوی شد. با آمدن رزم حسینی، حضور قربان میرزایی در استانداری و حتی در جلسات اقتصادی استانداری بسیار کمرنگ شد و در همه جلسات شاهد حضور پررنگ مدیرکل هماهنگی امور اقتصادی استاندار یعنی علی رسولیان بهعنوان متولی امور اقتصادی در کنار استاندار بودیم. سرانجام این تحولات، انتخاب علی رسولیان بهعنوان معاون امور اقتصادی استانداری بود. با توجه به انتخاب شعار« رونق تولید» به عنوان شعار امسال از سوی رهبر معظم انقلاب و شرایط سخت اقتصادی پیش روی کشور و استان انتصاب جدید بهانهای شد تا سراغ علی رسولیان معاون جدید امور اقتصادی استاندار برویم و درباره موضوعات اساسی اقتصادی استان مانند رونق تولید، مسائل شرکت پدیده شاندیز و مؤسسات مالی و اعتباری استان و ... گفت و گو کنیم و از برنامههای اقتصادی استان باخبر شویم.رسولیان درباره مهمترین برنامههای معاونت اقتصادی برای رفع موانع رونق تولید در استان میگوید: آن چه نباید در این زمینه نادیده گرفته شود این است که خراسان رضوی بخشی از ایران است و نمیتوان بهصورت جزیرهای به مسائل استان نگاه کرد. تغییر نرخ ارز، بوروکراسی اداری حاکم بر کشور و کمبود منابع دولت تأثیرات مستقیمی بر اقتصاد استان میگذارد.
برای هر برنامهای یک متولی پاسخگو تعیین میکنیم
وی در پاسخ به این انتقاد که باوجود همه شعارها در حوزه صنعت و تولید، چرا نام گذاری سال آن گونه که باید، عملیاتی نمیشود؟ میگوید: امسال برای تحقق شعار «رونق تولید» برای همه دستگاهها بهصورت پروژهای تعیین وظیفه خواهد شد؛ بهطور مثال در زمینه کلینیک صنعت دستگاه متولی باید در بازه زمانی تعیینشده گزارش عملکرد ارائه و اطلاعات را بهصورت کمی در اختیار رسانه قرار دهد.
معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار با اشاره به کمبود منابع مالی دولت و استان ، میگوید: برخی واحدهای تولیدی استان با تزریق پول راه نمیافتند؛ بخش عمده ای از مشکلات واحدهای تولیدی استان ناشی از مشکلات مدیریتی، نبود بازار فروش و حتی بهروز نبودن خطوط تولید است. لذا کلینیک صنعت باید بر اساس شاخصهای علمی به مسائل واحدهای تولیدی رسیدگی کند.وی توجه به افزایش تولید در بخش کشاورزی را یکی از برنامههای مهم استان بیان می کند و می افزاید: افزایش تولیدات دامی، ایجاد گلخانههای کوچک در روستاها و آبزیپروری بهصورت کمی هدفگذاری شده است و معاونت اقتصادی استانداری وظیفه دارد موانع و بوروکراسیهای اخذ مجوزها را برای متقاضیان تسهیل کند.
رسولیان واحدهای نیمه فعال و غیرفعال بخش کشاورزی استان را هزار و 453 واحد بیان میکند و می افزاید: از این تعداد 128 واحد بهطور کامل تعطیل هستند که هدفگذاری اصلی، فعال شدن این واحدها توسط زنجیرههای قدرتمند تولید در استان است.
وجود 3 هزار و 451 واحد در حال تکمیل در استان
وی واحدهای تولیدی در حال تکمیل استان را سه هزار و 451 واحد بیان میکند و در باره واحدهای صنعتی در حال تکمیل استان میگوید: دوهزار و 742 واحد از این مجموعه در حوزه صنعت فعال هستند که ارزش این واحدها بیش از 26 هزار میلیارد تومان است و اگر این واحدها تکمیل و راهاندازی شوند، بیش از 80 هزار شغل جدید در استان به وجود خواهد آمد. اگر همه سه هزار و 451 واحد تکمیل و راهاندازی شوند، بیش از 103 هزار شغل جدید در استان ایجاد می شود.معاون استاندار ارائه برنامه و آمار دقیق را درباره این که قرار است چه تعدادی از واحدهای مذکور راهاندازی شوند، به ماه آینده موکول میکند و میافزاید: تا اواسط اردیبهشت ماه آمار دقیق و برنامه دقیق درباره میزان اعتبار موردنیاز تکتک واحدها و این که چه تعداد راهاندازی میشوند، اعلام می شود.وی درباره برنامه معاونت اقتصادی برای راهاندازی این واحدها نیز میگوید: بر اساس هماهنگیهای انجامشده میزان اعتبار موردنیاز تکتک این واحدها شناسایی می شود و در اختیار شورای هماهنگی بانکهای استان قرار می گیرد و تا پایان فروردین ماه این شورا باید مشخص کند چه میزان اعتبار میتواند در اختیار این واحدها قرار دهد.رسولیان، دستگاه متولی این حوزه را دفتر جذب سرمایهگذاری استانداری معرفی میکند و ادامه می دهد: این دفتر موظف است همه واحدها را بر اساس میزان پیشرفت شناسایی کند و با همکاری دفتر خدمات سرمایهگذاری استان وضعیت تکتک این واحدها را بررسی و برنامه مدون برای راهاندازی آنها ارائه کند.وی درباره عملکرد شورای هماهنگی بانکهای استان نیز میگوید: این شورا علاوه بر این که باید تکلیف واحدهای تحت تملک شبکه بانکی استان را کاملاً مشخص کند باید مشخص کند، تا پایان سال چه میزان از اعتبارات بانکهای استان به بخش تولید پرداخت خواهد شد. همچنین باید نسبت پرداخت اعتبارات به بخشهای مختلف اقتصادی استان تغییر یابد و به سمت تولید گرایش پیدا کند.
چی توز مالیات را بهانه کرد اما توان رقابت نداشت
معاون اقتصادی استاندار درباره این که چرا اجازه داده میشود واحدهای تولیدی برند از استان خارج شوند هم میگوید: شرکت چی توز مالیات را بهانه کرده است اما دلیل اصلی مهاجرت این شرکت عدم توان رقابتش در بازار بوده است. از سویی این شرکت قرار بود جایگزین واحدی که تعطیل کرد یک واحد جدید در استان دایر کند اما به قولش عملنکرده است.وی در پاسخ به این موضوع که دستگاههای نظارتی و صادرکننده مجوزها مانعی درراه تولید استان هستند؟ می گوید: البته باید یک رویکرد جدی در خصوص دستگاههایی که در صدور مجوزها تأخیر میکنند یا زیرساختها را آماده نمیکنند، داشت. فرایندهای بوروکراسی آور مانع بزرگی سر راه جذب سرمایهگذاری است. باید محکم پشت سرمایهگذار ایستاد.
خوشبختانه حوزه گردشگری به ما ربطی ندارد!
رسولیان درباره برخی موانع برای سرمایهگذارانی مانند آقای ثابت نیز از پاسخ دادن خودداری می کند و با خنده می گوید: خوشبختانه بحث گردشگری به ما ربطی ندارد. البته ما از سرمایهگذار دفاع میکنیم، ولی تا زمانی که سرمایهگذار تخلفی نکند و توسط دستگاه قضا محرز نشود، باید همه به آن کمک کنیم.
وی درباره تشدید نظارت توسط دستگاههای نظارتی در مشهد و استان بیان می کند: بههرحال مشهد بهعنوان شهر زیارتی باید چارچوبهای خود را داشته باشد و بسیاری از محدودیتها منطقی است. ستادی بهعنوان ستاد تدابیر در استان تشکیلشده است که همه دستگاههای نظارتی و امنیتی هم در آن عضو هستند تا به موضوعات اینچنینی رسیدگی شود. از سویی دستورالعملهای سخت و متمرکز در تهران مزید بر علت است که ما نتوانستیم این اختیارات را دریافت کنیم و این موضوع هم باعث میشود ازجرئت مدیران استانی کاسته شود.
حوزه زیربنایی استان ضعیف است و باید تحولات در آن انجام شود
معاون استاندار درباره عملکرد برخی مدیران اقتصادی سازمان ها و احتمال تغییر آن ها میگوید: بنده در جایگاهی نیستم که به این سوال، پاسخ بدهم. اما برخی دستگاه ها به خصوص در حوزه زیربنایی ضعیف عمل کردهاند. این به حوزه اقتصادی نیز بازمیگردد که باید مدیران توانمندی را به کار بگیریم. وی درباره رشد اقتصادی استان در سال 98 نیز اظهار می کند: در شرایط کنونی با توجه به این که سال گذشته رشد اقتصادی کشور ضعیف بوده است، نمیتوان درباره میزان رشد اقتصادی در استان اظهارنظر کرد.
دادستان برای بازگشت درآمد مالیات دستور قضایی داده است
رسولیان درباره بازگشت درآمدهای مالیاتی تولیدهای عمده صنعتی به داخل استان هم میگوید: در خصوص شرکت ایرانخودرو مشکل از واحد تولیدی نیست بلکه مشکل از خود سازمان امور مالیاتی است که در مرکز همکاری نمیکند. درواقع یکی از راهحلهایی که پیش روی ماست، برخورد با واحد تولیدی است. از سویی دادستان در این زمینه دستور قضایی داده است.
از پدیده شاندیز چه خبر؟
بخش دوم مصاحبه با معاون امور اقتصادی استاندار درباره شرکت پدیده است؛ هرچند رسولیان تلاش کرد این بخش از صحبتها در شرایط کنونی زیاد مطرح نشود، زیرا معتقد است مطرح نشدن این صحبت ها به سود سهامداران این شرکت است.
رسولیان در پاسخ به این سوال که " شنیدهها حاکی از آن است که در اواخر سال گذشته 12 جلسه در تهران برای موضوع پدیده با وزیر اقتصاد برگزارشده است که خروجی این جلسات نامه وزیر اقتصاد به رئیسجمهور درباره شرکت پدیده شاندیز بوده است؛ اما محتوای این نامه چه بود؟" ضمن تایید این موضوع میگوید: با دعوتی که استاندار از آقای دژپسند داشت و همچنین تأکید استاندار مبنی بر واگذاری این شرکت به یک سرمایهگذار توانمند، جلسات زیادی در سطح ملی با حضور وزیر اقتصاد، استاندار، نمایندگان استان در مجلس و مدیران این شرکت برگزار شد. خروجی جلسه این بود که چند شرکت قدرتمند برای مدیریت این مجموعه ورود کنند، البته بانکها هم در این زمینه همکاری خوبی انجام دادهاند.
نامهنگاری وزیر اقتصاد با رئیسجمهور درباره پدیده شاندیز
وی می افزاید: در این نامه شرایط شرکت پدیده مطرحشده است و این که بانکها در زمینه پرداخت تسهیلات بلندمدت آماده همکاری هستند و باید از شرکتهای توانمند برای مدیریت مجموعه پدیده شاندیز استفاده کرد که ذکر نام این شرکتها با توجه به این که جلسات بنا بود محرمانه بمانند، امکانپذیر نیست. این شرکتها بناست سهام مردم را خریداری کنند و مدیریت شرکت را بر عهده بگیرند که یکی از الزامات آن صدور رأی قطعی توسط دادگاه است. البته دستگاه قضا در استان بهصورت جدی در حال برگزاری جلسات کارشناسی در این زمینه است تا رأی قطعی صادر و موضوع مالکیت پدیده شاندیز مشخص شود.
دستور رئیسجمهور برای تهیه طرح برای پدیده شاندیز و ارائه در جلسه سران قوا
معاون استاندار ادامه می دهد: بعدازاین که این نامه خدمت رئیسجمهور ارسال شد، رئیسجمهور به معاون اقتصادی خود، دستور داد سریعاً طرحی که مدنظر است توسط وزیر اقتصاد با همکاری وزارت کشور و استانداری تهیه شود که به نظر میرسد قرار است این طرح در جلسات سران قوا مطرح شود.
وی ابراز امیدواری می کند با ورود یک شرکت قدرتمند دیگر لازم نباشد ستاد تدبیر استان در زمینه موضوع شرکت پدیده شاندیز تصمیمگیری کند.
مکاتبه با سران قوا برای حل مشکل بدر توسی ها
رسولیان درباره مؤسسات مالی و تعاونیها نیز میگوید: هم اکنون تنها سپردهگذاران تعاونی بدر توس با مشکل مواجه هستند که دلیل این موضوع شفاف نبودن وضعیت مالی این تعاونی بوده است. البته با پیگیریهای استاندار، در جلسه سران قوا دستور داده شد که به سپردهگذاران این تعاونی نیز تا سقف یک میلیارد تومان پرداخت شود اما بانک مرکزی مستنداتی ارائه کرد که داراییهای بدر توس شفاف نیست. البته استاندار مجددا روزهای گذشته مکاتبهای با سران قوا انجام داده است که امیدواریم مشکل این سپردهگذاران زودتر حل شود. مشکلات تعاونی پیوند هم در حال پیگیری است که زودتر حل شود. البته معتقد هستیم واگذاری این تعاونیها به کاسپین از همان ابتدا اشتباه بوده است.وی درباره صندوقهای تک شعبهای در استان نیز اظهار می کند: با ورود معاونت دادستانی به موضوع این صندوقها ، با توجه به شرایط کنونی، جمعآوری این صندوقها به صلاح نیست. از سویی برخی از این صندوقها مجوزهای لازم را دارند و در حال فعالیت هستند. در کل میتوان گفت موضوع این صندوقها توسط معاونت دادستانی مشهد در حال مدیریت است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طاهری - درحالی که دولت های آمریکایی و غربی بارها ادعا کرده اند که هدف از وضع تحریم ها تحت فشار قرار دادن مردم ایران نیست، اما بررسی اثرات این تحریم ها نشان دهنده این است که بیشترین فشار در این باره به مردم وارد می شود. پس از آن که تحریم های آمریکا مانع از رسیدن کمک های نقدی مربوط به سیل به حساب های هلال احمر شده، در جدیدترین اقدام خصمانه در این باره شرکت پست سلطنتی انگلیس موسوم به «رویال میل» بیانیهای را صادر کرد که بر اساس آن مراسلات به ایران از نهم آوریل (20 فروردین) تا اطلاع ثانوی متوقفشده است. این تصمیم درنتیجه تحریم در مسیر مراسلات به ایران اتخاذ شده است و رویال میل اعلام کرده بستههایی که هنوز به مقصد نرسیدهاند به فرستنده ارجاع خواهند شد. بر این اساس شرکت «پارسل فورس» هم که زیرمجموعهای از رویال میل به شمار میرود، ارسال مراسلات به ایران را متوقف کرده است. این دو شرکت پستی تحریمهای آمریکا علیه ایران را دلیل توقف ارسال بستههای پستی و نامه اعلام کرده است. شماری از شرکت های ارائه دهنده خدمات پستی در انگلیس هم مدتهاست که به دلیل تحریمهای آمریکا، با ایران همکاری ندارند. براساس گزارش ایرنا، سایتهای مقایسه قیمتهای پست همچون «پارسل مانکی» و «پارسل توگو» حتی نام ایران را هم از مقاصد پستی خود حذف کردهاند. بااینحال اقدام جدید شرکت رویال میل بهعنوان اصلیترین شاهراه ارسال مراسلات پستی در انگلیس، حامل پیام جدیتری درباره تأثیر فشارهای غیرقانونی آمریکا علیه شرکتهای اروپایی به شمار می رود. فشارهای آمریکا پس از خروج یکجانبه این کشور از برجام و ازسرگیری تحریمهای ظالمانه علیه ایران، روی شرکتهای اروپایی افزایش یافته است. خطوط هواپیمایی بریتیش ایرویز شهریور سال گذشته در کنار شمار دیگری از خطوط هواپیمایی اروپایی، به استقبال دور جدید تحریمهای ضد ایرانی آمریکا رفت و پروازهای خود به مقصد ایران را به حالت تعلیق درآورد. چند ماه بعد الیستر برت معاون اسبق وزیر امور خارجه انگلیس در گفت و گو با ایرنا از تصمیم بریتیش ایرویز ابراز تأسف کرد. در روزهای گذشته نیز بارها مسئولان هلال احمر تأکید کرده اند که مردم کشورهای خارجی و ایرانیان مقیم خارج امکان کمک مالی به سیل زدگان اخیر را ندارند و این موضوع برخلاف ادعای مقامات آمریکا درباره تحریم نبودن کمک های انسان دوستانه است. نشریه آمریکایی کانتر پانچ نیز چندی پیش با انتقاد از تحریم های وضع شده علیه ملت ایران تأکید کرد: این تحریم ها بر خلاف ادعای دولت ترامپ، درباره دارو استثنا نیست چراکه فشارهای بانکی، کشتیرانی و بیمه ای بر این حوزه نیز تاثیر گذاشته است.
قول دولت انگلیس برای اصلاح تصمیم لغو ارسال بسته های پستی به ایران
در همین حال حمید بعیدی نژاد سفیر ایران در انگلیس روز جمعه با انتشار پیامی در توئیتر نوشت: پیگیری انجام شده نشان داد که وزارت خارجه و شرکت پست انگلیس خود از بیانیه این شرکت خدماترسانی شوکه شدهاند. آنها قول دادهاند که با جدیت به دنبال اصلاح فوری این تصمیم هستند. سفیر ایران در لندن تأکید کرد: درصورتیکه مشکل ارسال مراسلات پستی تا اولین روز اداری هفته یعنی دوشنبه حل نشود، سفارت کشورمان در لندن تا رفع قطعی مشکل، ترتیباتی را برای دریافت نامههای پستی به مقصد ایران و تحویل رایگان آنها به پست ایران اعلام خواهد کرد. این مسئله در فضای مجازی هم بازتاب گسترده ای داشت و انتقاد کاربران را برانگیخت .کاربری در این باره در توئیتر نوشت :صنعت هواپیمایی غیرنظامی را تحریم کردند براندازان عزیز گفتند برای حزبا... سلاح جابه جا میکردند!گفتیم تجهیزات پزشکی را تحریم کردند، گفتند تحریم نیست!دوست دارم توجیه تحریم پست ایران را بشنوم!حتما ایران با پست بریتانیا موشک بالستیک میفرستاد !
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این روزها موج آمادگی ها برای مقابله با سیل احتمالی، به اوج رسیده است و مسئولان و مردم خراسان جنوبی در تب و تاب آماده سازی نقاط حادثه ساز، رفع مشکلات گذرگاه های انتقال آب و ... هستند. همچنین احکام دادستانی نیز برای تخریب ساخت و سازها در مسیل و بستر رودخانه و نقاط حادثه خیز و ... نیز اجرا شده یا در حال اجراست تا اگر باران خطرآفرین باشد لطمه های جبران ناپذیری به جان و مال مردم وارد نشود. آن طور که خبرنگاران ما از نقاط مختلف این استان گزارش دادند، ستادهای مدیریت بحران در همه شهرستان ها ی آن برگزار و هشدارهای لازم به شهرداران، بخشداران و دهیاران داده شده است. همچنین بخش های دولتی و خصوصی با امکانات و تجهیزات، بسیج شده اند تا در صورت بروز بحران به مقابله با آن بپردازند اما در این بین کمبود ماشین آلات خدمات رسان و امدادی در شهرستان های استان از نکات قابل توجه است. در پی هشدارهای پیاپی هواشناسی خراسان جنوبی و ورود سامانه پر باران به استان و پیش بینی بارش تگرگ و سیلابی شدن مسیل ها در نقاط مختلف استان و از جمله بیرجند، اقدامات مختلفی علاوه بر روزهای قبل، روز شنبه هم در نقاط مختلف این شهر انجام شد. به گزارش خبرنگار ما، به منظور کاهش میزان خسارت سیلاب احتمالی، برخی از رودخانه های عبوری از داخل شهر توسط شهرداری لای روبی شد. همچنین در برخی نقاط و از جمله مناطق جنوب شهر با تلاش مدیریت بحران، مسیل عبور سیلاب پاکسازی و برای تعریض آن اقدام شد علاوه بر این برخی اداره ها از جمله صدا و سیما، راهداری، شبکه بهداشت و درمان، بیمارستان ها، بانک ها و ... اقدام به جانمایی کیسه های شن در مقابل نقاط حساس و انبارهای خود کردند. نیروهای شهرداری هم روز گذشته با پر کردن کیسه های شن اقدام به جانمایی آن در مناطق از پیش تعیین شده کردند تا سیل از مسیر خاص عبور کند. همچنین تا اطلاع ثانوی با نصب بنر به رانندگان اعلام شد از توقف در محدوده آرامستان بیرجند (قتلگاه) به طور جدی خودداری کنند.
بارش های رگباری تا 100 میلی متر
ادامه این گزارش حاکی است، در این باره، کارشناس هواشناسی استان گفت: باران ها در خراسان جنوبی از روز گذشته آغاز شده است و امروز با شدت بیشتری نمود پیدا می کند و بر این اساس با توجه به الگوی نقشه ها و خروجی مدلهای پیشیابی هواشناسی طی امروز تا سه شنبه جاری، منطقه تحت تاثیر سامانه بارشی خواهد بود. «لطفی» افزود: پیامد این سامانه در استان وزش بادهای شدید، بارش های رگباری سنگین (20 تا 50 میلی متر) و خیلی سنگین (50 تا 100 میلی متر) همراه با رعد و برق شدید (برخورد صاعقه)، بارش تگرگ و در ارتفاعات تشکیل مه خواهد بود. به گفته وی طی امروز و فردا ایجاد خسارت به ویژه در شهرستان های زیرکوه، درمیان، سربیشه، خوسف، نهبندان، قاینات، سرایان و بخش هایی از فردوس، بیرجند و حتی بشرویه و طبس دور از انتظار نیست.
همچنین دستور تخلیه چهار آبادی در خوسف و سربیشه صادر و برخی مقاطع تحصیلی در پنج شهرستان نیز امروز و فردا تعطیل خواهند بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در این یادداشت توضیح می دهم که مهم ترین هدف ترامپ از اعلام سپاه به عنوان گروه تروریستی، اجرایی کردن بخشی از نقشه بسیار خطرناک و برنامه ریزی شده برای بعد از پایان تعطیلات نوروزی بود اما لازم است ابتدا توضیح دهم که خلاف برخی تحلیل ها از این اقدام هیچ بوی جنگی استشمام نمی شود.
به دلایل زیر احتمال حمله آمریکا به ایران منتفی است:
اول- افکار عمومی در کشور آمریکا به هیچ وجه موافق حمله نظامی نیست. شرایط اقتصادی کشور آمریکا، تعطیلی طولانی مدت دولت فدرال آمریکا، تجربه های شکست خورده حضور نظامی آمریکا در افغانستان، عراق و سوریه که بارها مورد اعتراض شخص ترامپ بوده است، فضایی کاملا مخالف هرگونه حمله نظامی ایجاد کرده و ترامپ که نشان داده است همه هدف اش منافع شخصی اش است، خلاف افکار عمومی اقدامی انجام نمی دهد.
دوم- ترامپ نشان داده است در عمل به حرف های انتخاباتی اش کاملا مصر است. در همین راستا یکی از مهم ترین شعارهای انتخاباتی وی خروج نظامیان از خاورمیانه بود. اقدامات برای خارج شدن از سوریه نیز به منظور اجرای همین وعده بود. همچنین شعار «اول آمریکا» نیز مخالف هر طرحی برای حمله به ایران است او به عنوان یک تاجر رئیس جمهور، بارها اعلام کرده است حاضر نیست هزینه سنگینی برای اقدامات نظامی از این دست که هیچ آورده اقتصادی برای آمریکا ندارد بپردازد. احتمال پرداخت هزینه های چنین جنگ بسیار پرهزینه ای توسط سعودی ها یا اماراتی ها نیز منتفی است چرا که هزینه های جنگ یمن چنان بر اقتصاد بحران زده سعودی اثر گذاشته است که دولت سعودی با کسری بودجه سنگین هم اکنون نیز نمی تواند از پس مخارج کشورش به راحتی بر بیاید تا چه برسد که بخواهد هزینه مالی فوق العاده سنگینی را همراه با ناامنی فراگیر در کشورش به دلیل اقدامات تلافی جویانه ایران بپردازد. سعودی ها نه توان مالی، نه قدرت دفاعی و نه شجاعت آن را دارند که وارد جنگی با ایران شوند.
سوم- تجربه جنگ 33 روزه در لبنان، 22روزه در غزه و یمن و همچنین افزایش توان فوق العاده دفاعی ایران ، درسی بزرگ به پنتاگون داده است و آن این که نمی توانند ابعاد توان دفاعی ایران را درست محک بزنند و به دلیل ده ها هزار نظامی آمریکایی که در تیررس ایران دارند، احتمال تلفات سنگین و شکستی بسیار سنگین تر و سریع تر از جنگ ویتنام را بسیار بالا محاسبه می کنند و روشن است که آمریکا در جنگی که از پیروزی در آن 100 درصد مطمئن نباشد ورود نمی کند چه برسد که شکست را با احتمال بالا محاسبه کند.
چهارم- زمانی که اسرائیل به لبنان حمله کرد، روشن بود که جورج بوش می خواهد در یک جنگ نیابتی دست قوی ایران را به عنوان مهم ترین نقطه کانونی عمق راهبردی اش قطع تا مقدمات حمله به ایران را فراهم کند اما این هدف پس از 33 روز تبدیل به شکستی شد که نتیجه کاملا معکوس داد به گونهای که تجربه این شکست که با جنگ 22 روزه غزه تکمیل شد، تبدیل به تجربه ای منفی شد برای اسرائیل و ساکنان سرزمین های اشغالی و دولت آمریکا به گونه ای که جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا به صراحت از «ماشه حزب ا...» سخن گفت که در صورت هر اقدامی علیه ایران این ماشه علیه متحد اصلی آمریکا عمل خواهد کرد. اسرائیل امروز بعد از جنگ سوریه و افزایش عمق راهبردی ایران، بسیار آسیب پذیرتر از گذشته شده است و بزرگ ترین مانع برای ماجراجویی های آمریکاست.
پنجم- در داخل آمریکا فقط بخشی از طیف تندروی جمهوری خواهان ممکن است با جنگ علیه ایران آن هم در شرایطی موافق باشند باید توجه کرد که این طیف علاوه بر این که باید موانع فوق الذکر را برطرف کنند مانعی دیگر دارند و آن مخالفت دموکرات ها که مجلس نمایندگان را در دست دارند، نظامیان دولت (پنتاگون) و بخش جدی از سیاستمداران جمهوری خواه است. علاوه بر آن همان طور که ذکر شد ترامپ نیز منفعت تبلیغاتی یا اقتصادی شخصی روشنی از این داستان ندارد شاید توجه به این نکته نیز مقوم منتفی بودن احتمال حمله آمریکا به ایران باشد که دولت فعلی آمریکا حتی مثل اوباما از این جمله که «همه گزینه ها روی میز است » نیز استفاده نمی کند.
حال این سوال مطرح می شود که پس هدف ترامپ از این اقدام چه بوده است. این سوال وقتی مهم تر می شود که توجه کنیم پیش از این به صورت مصداقی سپاه عملا تحت همه تحریم های ممکن بود لذا اقدام جدید درعمل تاثیری بر تحریم های سپاه نمی گذارد دیگر آثار این اقدام مانند افزایش حساسیت ها در نقاط تماس بین نظامیان تروریست آمریکایی و سپاه مانند تنگه هرمز نیز جز دردسرهای احتمالی آورده ای برای آمریکا ندارد. در پاسخ به سوال چرایی اقدام علیه سپاه، جواب های مختلفی مطرح شده است مانند تاثیر بر انتخابات اسرائیل، تاثیرات روانی بر تحریم های ایران که همه در جای خود می تواند درست باشد اما به نظر می رسد هدف ترامپ فراتر از این ها و مبتنی بر نقشه ای خطرناک بوده است برای توضیح باید کمی به عقب برگردیم و راهبرد کلان نوع مواجهه دولت ترامپ را با ایران به یاد بیاوریم بر اساس این راهبرد که بخش هایی از آن به صراحت توسط مقامات آمریکایی هم اعلام شد، آمریکا سیاست براندازی حکومت را در پیش گرفت. پیرو اعتراضات اجتماعی دی ماه سال 96 آمریکایی ها طراحی جدی کردند برای شوک های اقتصادی و معیشتی از یک طرف و تحریک مردم برای اعتراض های اجتماعی از طرف دیگر. طبق این طراحی دولت آمریکا عوامل خود را آماده کرده بود که سوار بر موج اعتراضات خیابانی، آشوب و ناامنی را در کشور فراگیر کند و با ادامه دادن این آشوب ها و اغتشاشات، اجازه ندهد کشور روال طبیعی خودش را ادامه دهد و در نتیجه چالش های اقتصادی تبدیل به بحرانی غیرقابل حل شود و از این طریق مقدمات فروپاشی حکومت را فراهم کند. مبتنی بر برنامه ریزی صورت گرفته طبق اعلام رسمی مقامات آمریکایی، امید اول آن ها این بود که این اتفاق در نیمه اول سال 97 روی دهد. این طرح این گونه رقم خورد که با برنامه ریزی که در ایام تعطیلات نوروزی در امارات صورت گرفت، الزام به شفاف سازی صرافی های دبی در همکاری با مشتریان ایرانی مانع ایجاد کرد و در نتیجه خلل جدی در روند عادی نقل و انتقال های ارزی ایجاد شد و با این روش به صورت واقعی و عینی بر قیمت ارز تاثیر مستقیم گذاشت همچنین عملیات روانی با کمک کانال های تلگرامی وابسته و دیگر عوامل نفوذی انجام شد و در نبود برنامه روشن توسط دولت و اقدامات مشکوک برخی متولیان در بانک مرکزی وقت، به این تاثیرگذاری عینی ضریب چندبرابری داده شد و نقدینگی گسترده موجود در کشور به سمت خرید ارز سوق پیدا کرد نتیجه آن شد که فروردین ماه سال 97 با شوک غیرقابل تصور ارزی شروع شد و با تصمیمات غلط ارزی دولت این شوک، چالشی بسیار سخت برای اقتصاد و معیشت مردم ایجاد کرد اما خلاف انتظار آمریکایی ها به رغم این که این فشار به شدت بر مردم سنگین آمد اما هوشمندی مردم (چه مدافعان نظام و چه مخالفانی که می دانستند هر اغتشاش و ناامنی شرایط را برای اقتصاد بدتر می کند) اجازه نداد پرده دوم نقشه آمریکا اجرایی شود. با شکست این طراحی، ترامپ فاز دوم نقشه خود را برای شش ماه دوم آغاز کرد و آن اعلام خروج از برجام در آبان ماه بود اما با تغییری که در مسئولان بانک مرکزی صورت گرفته بود به رغم فشارهای شدید و همه جانبه برای افزایش تحریم ها عملا شوکی در 13 آبان به اقتصاد ایران وارد نشد و آمریکا نتوانست حتی پرده اول نقشه خود را اجرایی کند.
بر این اساس به نظر می رسد آمریکا که در سال 97 توانسته بود شوکی به شدت سنگین به اقتصاد ایران وارد کند، برنامه ریزی ترکیبی خطرناکی را برای موفقیت قطعی طرح کرد به این شکل که در بهترین زمانی که فکر می کرد یعنی ایام تعطیلات نوروز (مشابه سال 97) از طریق دبی تلاش کرد تا با ایجاد تقاضای کاذب برای درهم امارات بتواند در بازار ارز ایران تاثیرات عینی بگذارد همچنین تلاش کرد همه ظرفیت های رسانه ای خود برای جنگ روانی را فعال کند در عین حال برای اطمینان از موفقیت خود نسبت به سال پیش تصمیم گرفت پارامتر تاثیرگذار روانی بسیار قوی را نیز اضافه کند اما از آن جا که قبلا همه برگ های خود را خرج کرده بود به روکردن آخرین برگ خود یعنی تروریست اعلام کردن سپاه روی آورد. آن ها خیلی هوشمندانه برای این که تاثیر روانی این اقدام را بر افکار عمومی ایران بیشتر کنند ابتدا خبر را توسط چندرسانه آمریکایی درز دادند و سپس با فاصله چند روز به شکلی تبلیغاتی آن را رسما اعلام کردند تا به اقتصاد ایران و مردم به صورت غیرمستقیم پیام جنگ را منتقل و از این رهگذر شوک شدید اقتصادی مجددی در ابتدای سال 98 مشابه سال پیش وارد کنند و منتظر اعتراضات اجتماعی مردم خسته از مشکلات بمانند و در اولین فرصت توسط عوامل خود در داخل کشور آشوب و اغتشاش را کلید بزنند.
اما این نقشه بسیار دقیق و البته خطرناک به صورتی غیرقابل پیش بینی خنثی شد. اول این که خلاف سال 97، زمام رئیس کلی بانک مرکزی دست فردی دلسوز و پرتلاش قرار گرفته بود که از نظرات کارشناسی دلسوزان خوب استفاده و با برنامه ریزی هایی که از قبل کرده بود(مانند بازبودن صرافی ها در تعطیلات نوروزی و...) و اقدامات فوری که در لحظه انجام داد (مانند امکان فروش درهم در دبی و تحویل ریال در ایران)، اجازه نداد، اتفاق مهمی در واقعیت های عینی بازار ارز صورت گیرد. اتفاق معجزهوار دوم واکنش یکپارچه و متحد مسئولان مختلف، جریان های سیاسی حتی نخبگان غیرمعتقد به نظام در حمایت از سپاه بود که به هنگام فهمیدند دربرابر دشمن خارجی نباید کوچک ترین شکافی ایجاد کرد البته خدمات بی منت سپاه و بسیج در کنار ارتش و دولت و نیروهای مردمی نیز نقش مهمی در این پاسخ یکپارچه داشت. در مجموع این اتحاد و همدلی دربرابر دشمن و در دفاع از سپاه آرامش خاطر عجیبی به جامعه تزریق کرد. نتیجه این اتفاق ها ، شوک لحظه ای و چندساعتی قیمت ارز و فروکش فوری آن در روز دوم بود و در نهایت دولت آمریکا ماند و نقشه شکست خورده اش و تبعات سنگین بین المللی، سیاسی و حتی نظامی تصمیمی که دیگر فقط صفت احمقانه بر آن بار می شود.
و مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در شرایطی که آمارهای وزارت راه، از رشد تقریباً دو برابری قیمت مسکن در تهران در سال گذشته خبر می دهد، مدیر عامل بانک مسکن از تهیه بسته رونقزا برای بخش مسکن خبر داد که عرضه مسکن، خانه اولی ها و خسارت دیدگان حوادث غیر مترقبه در شهرها و روستاهای کشور را شامل خواهد شد. به گزارش فارس، رحیمی انارکی از تهیه بسته رونق زا برای بخش مسکن از سوی کارشناسان این بانک خبر داد و گفت: این بسته طی چند روز آینده نهایی میشود و برای تصویب و عملیاتی شدن تحویل دولت و بانکمرکزی خواهد شد. وی درباره اهداف این بسته توضیح داد: از جمله اهداف مدنظر در تهیه این بسته سیاستی، تحرک بخشی به ساخت و ساز مسکن متناسب با الگوی مصرف و همچنین کمک بیشتر به قدرت خرید خانهاولیها و حمایت مالی و اعتباری از این گروه برای تامین مسکن مناسب است. وی با ابراز امیدواری به این که این بسته تا پایان فروردین ماه نهایی شود، افزود: این بسته، یک مجموعه نسبتاً کاملی است که سمت عرضه، تقاضا و تامین مالی مسکن را دربر میگیرد. رحیمی انارکی درباره چارچوب کلی فعالیت بانک مسکن در سال جدید نیز گفت: بانک مسکن در سال ۹۸ دو مسیر تامین مالی را پیش روی خود تعریف کرده است. مسیر اول، تامین مالی مناسب بخش مسکن است که در این مسیر اولویت با عرضه مسکن است. اما در کنار آن، خانهاولیها نیز به عنوان گروه اولویتدار در سمت تقاضا، مورد حمایت بانک قرار خواهند گرفت. مسیر دوم تامین مالی نیز پرداخت تسهیلات به خسارتدیدگان در حوادث غیرمترقبه از جمله سیل در شهرها و روستاهای کشور طبق تصمیمات به موقع دولت و بانک مرکزی خواهد بود.
رشد 2 برابری قیمت مسکن در تهران در سال 97
همزمان با اظهارات مدیر عامل بانک مسکن دیروز خبرگزاری فارس به نقل از دفتر برنامه ریزی و اقتصاد مسکن وزارت راه، از رشد 9.5 درصدی قیمت مسکن در تهران و در اسفند نسبت به بهمن ماه سال گذشته خبر داد. این در حالی است که رشد قیمت مسکن، سال گذشته از اردیبهشت ماه با 8 درصد شروع شد و تا دی ماه به حدود 2 درصد تنزل یافت. بر همین اساس، کارشناسان پیش بینی می کردند که این روند تا اسفندماه به زیر یک درصد برسد. نکته قابل توجه در گزارش یادشده، رشد دو برابری قیمت مسکن در اسفند ۹۷ نسبت به اسفند ۹۶ است. بر این اساس، متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران در آخرین ماه سال گذشته، ۱۱ میلیون تومان اعلام شده که نسبت به اسفندماه ۹۶ که این شاخص متری پنج میلیون و ۶۲۸ هزار تومان بود، رشد 4/95 درصدی داشته است. همچنین این گزارش حاکی از آن است که در اسفند سال گذشته (سال ۹۷) ۱۳ هزار و ۳۳ فقره مبایعه نامه در تهران به امضا رسید که نسبت به اسفند ماه سال قبل از آن (۹۶) که تعداد مبایعه نامهها ۱۲ هزار و ۵۳۶ فقره بود، رشد 9/3 درصدی داشته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سال 1397 جشنواره شعر فجر را در خوزستان شروع کردیم؛ در گتوند و از مزار قیصر امین پور. وقتی با دبیران دورههای گذشته و رفقای شاعر دیگر راهی خوزستان شدیم، مسئولان سد کرخه که دستی هم در ادبیات داشتند میزبان سفر کوتاه ما شدند. البته سابقه آشنایی من با این سد و خوزستان بیشتر بود. حدود 30 سال پیش، اواخر جنگ، اولین آشنایی را با خوزستان پیدا کردم، وقتی بابا در کسوت یک نظامی به پایگاه بهبهان منتقل شد. این اولین تجربه خارج از تهران زندگی کردن من بود در هفت سالگی. طبیعت متفاوت بهبهان ما را مجذوب و مدهوش کرده بود و البته ظرفیت های بیشتر برای بازی و کودکی. از آن 30 سال پیش تا حالا بارها رفته ام خوزستان مثل یک وطن. خبر سیل لرستان که آمد می دانستم آب در لرستانِ کوهستانی نمیماند. آب فطرتی دارد به سمت دریا و دریا انتهای جلگه خوزستان است.تماس گرفتم با بچههای سد و مدیر ارشاد خوزستان. جویای احوال شدم. در صحبت هر دو نکته ای وجود داشت که انگیزه رفتنم شد برای نوشتن این گزارش. هر دو از شایعات عصبانی بودند. میگفتند سیلاب و مشکلاتش یک طرف، شایعات طرف دیگر. میگفتند آن قدر که انرژی ما و مردم صرف شنیدن و نگران شدن و رد شایعه میشود، صرف سیلاب نمی شود. پرسیدم مثلا چی؟ و شنیدم مثلا شکسته شدن سدها. تا قبل از این احساس نمی کردم کار درخوری از من بربیاید، اما فکر کردم یک گزارش از سدهای کرخه و دز بتواند سهمی پیدا کند در آرام کردن بازار شایعات و راه افتادم. با خودم قرار گذاشتم نروم پایین دست. شلوغی پایین دست رفقای زیادی را به سمت خود کشانده. میمانم بالا و از سدها بازدید میکنم. ثقل این گزارش پایداری سدهاست و نقش آن ها در جلوگیری از فاجعه ای که میتوانسته اتفاق بیفتد. این مجال و این کلمات رسالت مستندنگاری درباره سیل و عواقبش در پایین دست را به رفقای دیگری میسپارد که الان در کنار مردم تا زانو در آب هستند.
کرخه اهلی نیست
رودخانه چرداول از ایلام و رودخانه کشکان از لرستان که به هم دست میدهند، پیکره اصلی رود کرخه شکل میگیرد. کمی پایین تر رودخانه زال هم به آن ها میپیوندد و آب این سه با هم وارد سد کرخه میشود. یادمان نرفته که رودخانه کشکان به تنهایی در زمان سیلاب چه بلایی بر سر پلدختر آورد. کرخه رودخانه عجیبی است. قبل از احداث سد در کم آب ترین زمان خودش به دبی 40 مترمکعب در ثانیه میرسید که با توجه به برداشت زمین های کشاورزی عملا میشد آن را خشک حساب کرد. در عوض در زمان سیلاب بیشترین دبی آبی که کرخه تجربه کرده 8400 مترمکعب در ثانیه است. یعنی حدود 200 برابرِ کم آب ترین موقع. معلوم است که بستر رودخانه باید همیشه برای بیشترین دبی آمادگی داشته باشد و این یعنی زمین های بسیاری باید یله و رها باقی میماند برای کمتر از 10 روز در طول سال. مهم تر این که اصلی ترین آبی که در این رودخانه جاری میشد به عنوان سیل باید به دشت آزادگان و در نهایت هور میرفت و به کار کشاورزی نمیآمد. رودی با این نوسانِ دبی معلوم است که اهلی نیست. اما با یک رودخانه وحشی چه باید کرد؟
مطالعه سد روی کرخه سه بار در دهههای 1320، 1340 و 1350 (تقریبا همزمان با سد دز) انجام شده بود. اصلی ترین دلیل این مطالعات هم مهار سیلاب هایی بود که زندگی مردم پایین دست را ناپایدار کرده بود. مردمی که مجبور بودند همیشه یک قایق هم جزو وسایل نقلیه داشته باشند. بالاخره با تمام شدن جنگ ایران و عراق این فرصت فراهم و با مطالعه و جانمایی خود ایرانیها عملیات سدکرخه شروع شد. سدی که تبدیل به بزرگ ترین سد خاکی خاورمیانه شد و به خاطر شیب کم منطقه، طول دریاچه اش به کیلومترها رسید. بعد از راه افتادن سد دیگر سیل در پایین دست کم کم فراموش شد. الان جوان ها دیگر سیلی یادشان نمیآید و خانوادهها قایقی در گوشه حیاط خانه شان نگهداری نمی کنند.هر سال آخر زمستان و اول بهار موعد سیلاب های کرخه است. سیلاب هایی که قبلا می رفت و حالا میماند که کرخه در بهار و تابستان خشک نباشد و رام باشد. سیلاب ها هم معمولا دوبار اتفاق میافتاد، یک بار به دلیل باران های آخر زمستان و یک بار به دلیل آب شدن برف در کوه ها. پیشبینیها البته استمرار بارش را نشان میداد و این که سیلاب ها امسال سه بار شد. یک بار در زمستان 97، یک بار در فروردین 98 و آن چه در پیش است در اردیبهشت.استمرار بارندگی در 65 سال گذشته بی سابقه بود. سد کرخه که تراز نرمالش 209 متر است، تا تراز 225 پر شد در حالی که حداکثر ارتفاع ممکن آبگیری سد 226 متر است. چون مخزن سد رو به پر شدن بود، خروجی دریچههای سرریز به مدت سه روز روی دبی 2500 مترمکعب در ثانیه تنظیم شد؛ تقریبا مساوی دبی ورودی سد. همه مشکلات پایین دست با همین دبیِ ناچارِ سه روزه پیش آمده و این یعنی اگر سدکرخه نبود کل خوزستان از 5 تا 13 فروردین از بین میرفت، از شوش تا خرمشهر.
سد خاکی و شکستن؟
یک نفر از نگهبانان مجموعه سد تلفنی به یکی از آشنایانش درباره شکستن سد اظهار نظری میکند، آن آشنا این مکالمه را ضبط و بعد در فضای مجازی پخش میکند. کم کم یک کلاغ چهل کلاغ میشود. این فایل صوتی به عنوان اظهار نظر مدیرعامل تغییر میکند. همین باعث میشود که شایعه ای درست بشود به عنوان شکستن سد! نکته جالب این است که نقض خبر در خود خبر مستتر است. سد خاکی اصولا نمی شکند. این سدهای بتنی هستند که موضوع شکستن درباره شان میتواند مصداق داشته باشد. سد کرخه یک هسته رسی دارد و در هر دو طرف پوشش سنگ، در پشت سد هم یک دیوار بتنی برشی برای استحکام. همه سدهای خاکی از کنارهها تراوش هایی دارند که طبیعی است و اگر این تراوش ها با خودش ریزدانه نداشته باشد، جای نگرانی نیست. تنها چیزی که میتواند سد کرخه را از بین ببرد اورتاپ است، یک چیزی توی مایههای جریان پیدا کردن آب از روی سد که این هم تقریبا غیرممکن است چون شش دریچه روی سد هستند که میتوانند تا دبی 18000 مترمکعب بر ثانیه آب خارج کنند. ضمن این که حتی اگر دریچهها بسته بماند بعد از تراز 226 متر آب از روی دریچهها سرازیر میشود در حالی که خط راس سد 10متر بالاتر از تراز 226 است.
از محمد یزدانی مدیر سد پرسیدم: چه چیزی میتواند سد کرخه را خراب کند؟ او گفت: زلزلهای در حد 8 ریشتر، تازه آن هم وقتی سد پر آب باشد.البته زلزله 8 ریشتری دیگر حیاتی باقی نمی گذارد که بخواهیم نگران از بین رفتن سد و سیل اش باشیم.پرسیدم: سد را چند وقت یک بار پایش میکنید؟ نگاه عاقل اندر سفیهی کرد و گفت: هر لحظه. حدود دوهزار نوع ابزار دقیق اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک در جاهای مختلف سد اطلاعات مختلف تراوش ها، لرزش، فشار و ... را رصد میکنند.
براری سی روز تنگه
20 فروردین بود. رفت و آمدهای مختلف در مجموعه سد در کنار تمام کارها جانی برای بچههای سد نگذاشته بود.یزدانی پشت بی سیم به یکی از مهندسانش فشار میآورد که تراز سد را بگوید. بیرون باد و باران بود. یزدانی مهندس را پشت بی سیم صدا میزد و جوابی نمی شنید. کم کم داشت برافروخته میشد. چند دقیقه بعد جوانی لاغر و قد بلند وارد اتاق شد. یزدانی نگاهی به بی سیم کرد و نگاهی به جوان. گفت: چرا جواب نمی دی؟ جوان گفت: مهندس تو که بهتر از ما میدونی وقتی باد و باران میشه خطای خواندن تراز میرسه به 5 سانتی متر. شما الان تراز با خطای 5 سانتی متر به دردت نمی خوره، میخوره؟ یزدانی گفت: با خطای یک سانت هم به دردم نمی خوره. جوان گفت: پس باید یک ساعت به من وقت بدی که تراز خطی را دربیارم و از اختلاف زاویه خط ها خطا را بکشم بیرون. یزدانی میدانست جوان چه میگوید. نفسی بیرون داد. جوان خودش را روی مبل رها کرد. منتظر تعارف یزدانی نشد. از شیرینیهای روی میز یک بزرگش را برداشت و چپاند توی دهانش. یزدانی گفت: آمار ساعتی ندادیم به مرکز. جوان با دهان پر جواب داد: دو ساعت دیگه مال هر دو ساعت را می دهم. چشم های جوان قرمز بود. وقتی رفت یزدانی به من گفت: 24 ساعت بدون خواب پایین توی نیروگاه بوده و 24 روز بدون مرخصی.گفتم: این همه استرس برای چیه؟ گفت: دستور العمل ها میگن از بعد از تراز 210 توی هر یک متر باید مدتی تراز را ثابت نگه داریم و رفتار سازه سد را از روی همان ابزار دقیق ثبت کنیم. ولی ما آوردیمش تا بیش از 224. گفتم: خب چرا به مسئولان بالادست این موضوع را منتقل نمی کنید که دریچهها را بازتر کنید و سطح آب را پایین بیاورید؟ گفت: اولا ما همه اطلاعات را ساعت به ساعت میدهیم. ثانیا دستور میزان تخلیه از سازمان میآید. ثالثا من این جا هستم تا مسئولیت قبول کنم که مردم کمتر تحت فشار باشند. ما لرها میگوییم: براری سی روز تنگه، برادری برای روزهای سخته.دبی خروجی بعد از سه روز 25 درصد کم شد تا مشکلات مردم کمتر شود.با این که مدیران سد میتوانستند با رهاسازی آب از دریچهها ارتفاع آب را کم کنند ولی به خاطر مشکلات آب گرفتگی که مردم در پایین دست داشتند، کار سخت تر را انتخاب کردند.
آب چطور به اهواز رسید
در زمان جنگ، عراق مدتی با ما جنگِ آب کرد. آب رودخانه دجله را پمپ میکردند توی دشتهای شرق خوزستان و نیروهای ما را زمین گیر میکردند. این طوری هر آن چه رزمندههای ایرانی به سختی به دست میآوردند، به راحتی پس میگرفتند. ایران نمیتوانست این حربه را علیه عراق به کار بگیرد چون رودخانههای ما از مرز فاصله داشت. به همین دلیل کانالی از کارون کشیدند به کرخه و آب را پمپ میکردند به کرخه کم آب تا بتوانند در نزدیکی مرز همین حربه را علیه عراق به کار بگیرند. آن کانال به نام کانال سلمان بعد از جنگ باقی ماند. روی کانال البته سدی بسته بود . این سد در روزهای 19 یا 20 فروردین شکست یا شکسته شد. آن ها که مهندس بودند میگفتند بوی خرابکاری را حس میکنند. به هرحال با شکسته شدن مسیر کانال سلمان، آب از کرخه به سمت کارون روان شد. این دبی در محاسبات وجود نداشت و کارها را خراب کرد. آب در ورودی اهواز به خیابان آمد و نگرانی زیاد شد. البته دریادار سیاری و ارتشیها مسئولیت بستن کانال سلمان را به عهده گرفتند.همه میدانند برای این که امکان امداد به مردم گرفتار در سیلاب برقرار بماند، اهواز خودش نباید درگیر آب گرفتگی شود.
سدهای بزرگ و محیط زیست
یک عده از این آدم های شکم سیر که هیچ وقت مسئله و درد مردم را حضوری و میدانی درک نکرده اند، وقتی حدود سه دهه پیش ساخت شبکههای سد روی آب های خوزستان و بالادست شروع شد، فریاد واطبیعتا سر دادند. البته سدها در اکوسیستم منطقه تاثیر داشتند و دارند ولی یادمان باشد اکوسیستم و سلامتش باید در خدمت سلامت و زندگی مردم باشد. سدها علاوه بر مهار سیلاب های بهاره که همیشه هدر می رفت و زندگی مردم را هم مختل میکرد، الان باعث جریان پیدا کردن منطقی آب در طول سال شده. خشکسالی پایین دست بدون سدها در کمیت و کیفیت بسیار عظیم تر از این میتوانست باشد که الان تجربه شده.یک عده هم با ضرب و تقسیم عدد و رقم های مربوط به هزینه سدها سعی داشتند نشان بدهند تصمیم گران قیمتی دارد اجرا میشود. این ها هدف شان سیاسی بود و میخواستند مسئولان تصمیم گیر در این موضوع را زیر سوال ببرند.اما امروز اگر تمام منافع سدی مثل کرخه را فراموش و فقط و فقط بازدارندگی اش از ویرانی سیل فروردین 98 در خوزستان را با هزینههای ساخته شدنش مقایسه کنیم، میبینیم سد سراسر سود بوده. سدی که اگر نبود تمام خوزستان (حداقل غرب آن) در همین فروردین از بین میرفت. امروز مردم و مسئولان درگیر آب گرفتگی پایین دست هستند ولی شاید چند وقت بعد که فرصتی دست داد توجه کنند به این مسئله که قهرمان نجات بخش زیست و محیط زیست و طبیعت و مردم در سیل 98 سد کرخه بود.
این جلگه شیب ندارد
شنیدم که مسئولان آموزش و پرورش از امکان تعطیلی مدارس در خوزستان خبر دادند. به سه نکته باید توجه کرد. اول این که حتی اگر مدارس تعطیل شدند باید برای بچهها کاری کرد. حضور بیش از حد بچهها در خانواده در شرایطی که خانه و اعصاب پدر و مادرها آسیب دیده شاید صلاح نباشد. بچهها به اقتضای سن شان بچگی میکنند و از عمق فاجعه خبر ندارند و این شاید باعث تنش در خانوادهها شود. نکته دوم این که اصولا سال تحصیلی همیشه در خوزستان به خاطر گرما زودتر از استان های دیگر تمام میشد. ما وقتی در بهبهان زندگی میکردیم یک ماه زودتر تعطیلات تابستانی را جشن میگرفتیم و برای همین به بچههای فامیل و دوستان مان در تهران پز میدادیم. در واقع عملی شدن چنین تصمیمی فقط از دست دادن 5 تا 7 هفته تحصیلی است که قابل جبران است.نکته سوم این که از این تصمیم گریزی نیست. تراز سد کرخه در بالاترین سطح خودش به 226 متر میرسد. تراز دریا هم صفر است. فاصله سد کرخه تا انتهای مسیرش حداقل 200 کیلومتر است. یعنی آبی که از بالادست با آن شتاب میآید، با شیب متوسط یک هزارم باید از جلگه عبور کند. این یعنی زمان حرکت آب زیاد است و سرعتش کم. اصولا تغییر دبی آب خروجی سدکرخه چند روز بعد در پایین دست تاثیر میگذارد.اگر یادمان باشد دریاچه سد کاملا پر است و هنوز دو بارندگی جدی در گراف های بارش در پیش است، یعنی متاسفانه آب گرفتگی در خوزستان به این سرعت برطرف نمی شود. شاید 30 روز، شاید 50 روز... سال تحصیلی که هیچ، سال زراعی و سال مالی و سال اداری و ... هم در خوزستان مختل شده.
سد محترم دز
چهارشنبه راه افتادم سمت سد دز. شهرستان اندیمشک با توجه به این که دو سد بزرگ دز و کرخه را در حوزه خودش میبیند بسیار شهر استراتژیکی در موضوع آب و برق است. اصولا حدود یک سوم آب های سطحی کشور در خوزستان است. من در کتاب جای پای جلال در فصل خوزستانش به این موضوع اشاره کردم که با این آب میشود خوزستان قلب اقتصاد ایران باشد اما با کشاورزی و نه نفتی که روزی تمام میشود و اشتغال زایی اش هم به اندازه کشاورزی نیست.راننده خسته و کلافه بود. میگفت یک ماه است بی وقفه دارد میراند.
شیفت هایشان طولانی شده. شاکی بود از حرف های عوامانه ای که درباره سدها دهان به دهان میشد. مثل یک مسئول روابط عمومی داشت خدمات سد را توضیح میداد. مسیر سد دز سرسبز و زیبا بود. هنوز گل های بهاری سرحال بودند، به لطف بارندگیهای زیاد والا این موقع وقت زرد شدن سبزههای این اطراف است. مجموعه سد دز بازدیدها و رفت و آمدها را محدود کرده بود. اما هماهنگیهای قبلی من را رساند به مهندس رئوفی نسب مدیرعامل سد. حرف های مهندس با حرف های یزدانی در سد کرخه یکی بود. اصولا مهندس ها حرف هایشان به ریاضیات و عدد و رقم مربوط میشود که قابل ارزیابی است.سد دز دبی خروجی 3350 مترمکعب را هم در سال 98 تجربه کرده بود و حالا داشت تقریبا نصف آن را خارج میکرد. در سد دز آرامش بیشتری بود. نزدیک به 60 سال از عمر و تجربه سد میگذشت و سیلاب های زیادی را دیده بود. البته رئوفی نسب هم از متفاوت بودن سیلاب 98 گفت و این که برای اولین بار این سیلاب در سه پیک آمد؛ یک پیک بیشتر.
اهمیت سد و رودخانه دز در این است که خروجی آن به کارونی میریزد که از مرکز استان میگذرد. بدون مقدمه از مدیر سد پرسیدم: حال سد چطور است؟
گفت: خوب مثل همیشه. ما فقط نگران دبی خروجی هستیم که روی حال مردم پایین دست اثر دارد ولی خود سد از این روزها زیاد دیده. گفتم: میتوانید یک ضمانت ملموس بدهید؟
گفت: ضمانت این که خانواده خودم در پایین دست زندگی میکنند. اگر برای سد مشکلی پیش بیاید اول خانواده و فامیل خودم دچار مشکل میشوند. من پایداری سد دز را بدون زلزله 8 ریشتری تضمین میکنم.یاد حرف یزدانی افتادم که درست همین را گفته بود.
موبایل مهندس زنگ خورد:«ما که دریچههای سد را سر خود باز و بسته نمی کنیم... شما باید با مسئول آب و برق خوزستان هماهنگ کنید... تازه آن ها هم با وزارتخانه و شورای تامین هماهنگ میکنند... من در خدمتم...»سری تکان داد و گفت: نماینده مجلس بود. میگفت چند ساعت آب را ببندید تا ما یک سیل بند را ترمیم کنیم. فکر میکند شیر آب باغچه است. نمی فهمد دبی ورودی و سیلاب بعدی یعنی چه. فکر میکند ما دوست داریم مردم در آب باشند.انتخابات مجلس در پیش است و نمایندهها تلاش میکنند خودی نشان بدهند. این را در آق قلا هم دیده بودم.گفتم: توی این همه خبر بد یک چیز خوب بگویید مهندس.گفت: دو تا شانس خوب داشتیم که باید توجه کرد. یکی این که شانس آوردیم در خود خوزستان بارندگی نشد. همه این سیل ها و آب ها برای بارندگیهای بالا دست است. شانس بعدی این بود که حوزه آبریز کارون مثل حوزه دز و کرخه سیلابی نشد. اگر حوزه کارون همزمان سیلابی میشد هیچ کس نمی توانست به داد مردم برسد.با رئوفی نسب خداحافظی کردم و آمدم سد و نیروگاه را دیدم. سد دز کمی ارتفاع آب را کم کرده بود تا برای سیلاب بعدی جا داشته باشد. سرریز هم آب را کف آلود بیرون میداد. تمام محوطه پشت سد را چیزی شبیه مه گرفته بود؛ قطرات ریز آب که در فضا پخش بود. بچههای نیروگاه شوخ طبعانه مشغول کارشان بودند. سد دز برعکس سد کرخه در فضایی تنگ ساخته شده و کاملا بتنی است. دیواره آن 20 متر داخل کوه فرو رفته و به آن دوخته شده است. ارتفاعی حدود 200 متر دارد و ابهتی وصف نشدنی.کارمندان سد دز ساعت 13 تعطیل میشدند و غیر از آن ها که شیفت میماندند بقیه میرفتند خانه شان. ناهار مجموعه هم پخته میشد و میرفت برای سیل زده ها.با این که سد دز در همین چند روز دبی 10500 مترمکعب در ثانیه را برای ورودی تجربه کرده بود و چهار بار آب را تا پیک سد پر و بعد خالی تر کرده بود ولی آرامش داشت. بالای سد پرستوها چرخ میزدند و ماهیها در دریاچه اش قیقاج میرفتند. درست مثل قورباغههای سد کرخه که از غروب تا نصفه شب اپرای قور قورشان به راه بود.
رودخانه، خانه رود
در سیلاب سال 95 سد دز دبی خروجی اش را به 4650 متر مکعب بر ثانیه رساند ولی هیچ مشکلی در پایین دست پیش نیامد. کمی پایین تر در بام دژ و شعیبیه مخزن های طبیعی وجود دارد به حجم تقریبی خود سد دز. این مخازن وقتی دز سیلابی میشد به شکل طبیعی آبگیری میشد و سیلاب را در خودش فرو میکشید. تازگی در ورودی این دو منطقه سیل بندهایی ساخته شده که بیش از این که سیل بند باشند سیل ساز هستند. از مدار خارج شدن این دو مخزن باعث شده دبی 3000 هم برای پایین دست خطر آفرین باشد. حرص آدمی تمامی ندارد. جنگل های بام دژ و شعیبیه زمین کشاورزی شده و حالا بهترین زمان است که سود و ضرر دست اندازی به حریم رودخانه را جمع جبری کنیم. رودخانه خانه رود است. جمله ای که این روزها زیاد میشنویم. تعدی به خانه رود بی جواب نمیماند چون آب با کسی شوخی ندارد. فرقی هم بین لر و کرد و ترکمن و عرب نمیگذارد. فرقی بین شیعه و سنی نمی گذارد. فرقی بین فقیر و غنی نمیگذارد. فرقی بین مسئول و مردم نمی گذارد. آب به فطرت و طبیعتش رفتار میکند و به این فطرت باید احترام گذاشت حداقل برای حفظ احترام خودمان.
این تجربه تکرار خواهد شد...
در خوزستان همه چیز طبع خونگرمی دارد؛ مردم، آفتاب، مرز، حتی رودخانه ها. زود میجوشند و زود آرام میگیرند. این بار اما تداوم باران در بالادست جوش و خروش را بالا برده. باید صبوری کرد. بعد از فروکش هم باید تدبیر کرد. بخشی از تجلی این تدبیر همین سدها بودند. برای بقیه مشکلات هم باید دوراندیش بود. مثلا باید مردم را در بیمه کردن زندگی شان در برابر حوادث طبیعی تشویق کرد، شاید حتی اجبار. تجربه اجباری شدن بیمه خودروها را قبلا داشته ایم. این بار اولی نیست که درگیر سیل میشویم، بار آخر هم نخواهد بود. این تجربه تکرار خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با دستور دادستان عمومی و انقلاب استان ایلام فرایند پلمب مراکز پزشکی و درمانی فاقد دستگاه کارت خوان از دیروز کلید خورد.به گزارش ایبنا، با وجود توسعه زیرساخت خدمات کارت و دستگاههای کارت خوان در کشور همچنان بسیاری از مراکز پزشکی و درمانی کشور فاقد دستگاه کارتخوان هستند که مشکلات متعددی را برای مراجعان ایجاد کرده است؛ به طوری که آن ها باید هزینه را در یک حساب دیگر با مراجعه به شعبه بانک واریز یا به صورت نقدی از بانک و خودپرداز دریافت و به این مراکز پرداخت کنند که باعث میشود ضمن ایجاد مشکل برای شهروندان، درآمدهای پزشکان شفاف نباشد و در برخی موارد نیز فرار مالیاتی رخ دهد. در این زمینه، نمایندگان مجلس در نشست علنی یکم اسفند ماه سال ۹۷ با بند الحاقی یکی از تبصره های ماده واحده لایحه بودجه 98 در خصوص الزام پزشکان به نصب دستگاه کارت خوان موافقت کردند. بر این اساس، صاحبان حرف و مشاغل پزشکی، پیراپزشکی، داروسازی و دام پزشکی که مجوز فعالیت آن ها توسط وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی ایران، سازمان دام پزشکی یا سازمان نظام دام پزشکی ایران صادر می شود، مکلف هستند در چهارچوب آیین نامه تبصره (۲) ماده (۱۶۹) قانون مالیاتهای مستقیم، از ابتدای سال ۱۳۹۸ از پایانه فروشگاهی (دستگاه کارت خوان) استفاده کنند.
نصب دستگاه کارت خوان بر اساس موافقت و تصویب قانون در مجلس الزامی است و پزشکان باید این قانون را در راستای شفافیت مالیاتی و تسهیل حق پرداخت خدمات پزشکی اجرا کنند. البته اجرای این طرح از سوی پزشکان و انجمنهای صنفی پزشکی با مخالفت روبه رو شده است. با این حال، هم اینک با دستور دادستان عمومی و انقلاب استان ایلام، فرایند پلمب مراکز پزشکی و درمانی فاقد دستگاه کارت خوان از دیروز بیست و چهارم فروردین ماه کلید خورده است که در صورت اجرایی شدن این طرح در سراسر کشور قانون وضع شده به صورت کامل اجرایی خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هادی محمدی - چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهام رضا حمزه لو مدیرعامل سابق شرکت بازرگانی پتروشیمی و ۱۳ متهم دیگر در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلال گران و مفسدان اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد و طی آن ابتدا حمزه لو به بیان نحوه ارتباط خود با مرجان شیخ الاسلامی آل آقا متهم متواری و معروف این پرونده پرداخت و در ادامه آن و پس از دفاعیات وکیل تسخیری مرجان شیخ الاسلامی ، محسن احمدیان دیگر متهم اصلی پرونده به ادامه دفاعیات خود پرداخت.
خانم شیخ الاسلامی از فیلترهای مختلف گذشته بود
به گزارش خراسان در ابتدای این جلسه رضا حمزه لو متهم ردیف اول پرونده در خصوص مشارکت با مرجان شیخ الاسلامی اظهار کرد: در سال ۱۳۸۵ از طریق اتاق بازرگانی، فراخوان همگانی برای تشکیل شرکتی به جهت حضور در اصل ۴۴ داده شد که در این خصوص شرکت سرمایه گذاری ایران تشکیل شد که آن شرکت از طریق ۱۲۶ شخصیت حقیقی و حقوقی ایجاد شد که تمامی آن خصوصی بود و بانکهای خصوصی و تجار بزرگ نیز در آن بودند.وی افزود: گروههای مختلفی به شرکت سرمایه گذاری ایران مراجعه میکردند که یکی از آنها خانم شیخ الاسلامی و همسرش بود. در آن زمان آنها در دو مقطع فرهنگی و تجاری فعالیت میکردند و در زمینه فرهنگی خبرگزاری داشتند. بعد ازچند نوبت رفت و آمد تصمیم گرفته شد که در این دو زمینه همکاری کنیم که حاصل آن به تشکیل شرکتهایی مانند هترا و دنیز منجر شد که مربوط به تجارت کاغذ، چاپ و بخشهای مربوط به رسانه بود.حمزه لو در خصوص خصوصیات متهم فراری این پرونده گفت: مرجان شیخالاسلامی چهره شناخته شدهای بود که حتی از فیلتر شورای نگهبان رد شده بود و به عنوان کارشناس در مجلس و کمیسیون فرهنگی شرکت میکرد. خانم شیخ الاسلامی معتقد به نظام و محجبه بود و ما هم در دوره همکاری با ایشان غیر از این ندیدیم.متهم ادامه داد: علت این که شرکت دنیز را ثبت کردیم این بود که با تحریم مواجه شدیم، این درحالی بود که تا پیش از آن خیلی راحت میشد LC داد و خرید کرد. بعد از این مشکل نیاز به شرکت خارجی بود بنابراین شرکت دنیز این نقش را بر عهده داشت و نیازهای وارداتی که شرکت هترا با طرفهای خود باید تامین میکرد، تامین می کرد و این کار تا پایان دورهای که من در بازرگانی پتروشیمی بودم ادامه یافت و دو سه ماه بعد هم از هترا و هم از دنیز خارج شدم و از اواخر سال ۹۰ دیگر ارتباطی با ایشان نداشتم .
ماهی ۲هزار دلار برای مدیریت ۲ شرکت بین المللی
وی در خصوص عواید مالی حاصل از فعالیتهای تجاری برای متهم شیخ الاسلامی گفت: هر مبلغی به محض این که از طریق PCC شانگهای یا امور مالی اعلام میشد سوئیفت آن به سوی دنیز میرفت من نمایندهای را از سمت خود گذاشته بودم که به صورت شبانه روز پیگیری و نظارت می کرد. عملا خانم شیخ الاسلامی حقوق دنیز را داشت که در آن زمان فکر می کنم دو هزار دلار در ماه بود.پس از دفاعیات متهم حمزه لو قاضی مسعودی مقام از وکیل متهمه مرجان شیخ الاسلامی آل آقا خواست در جایگاه حاضر شود و از موکل خود دفاع کند.قاضی توضیح داد: به لحاظ نوع جرم و میزان مجازات ما ملزم بودیم که برای این متهمه یک وکیل انتخاب کنیم، چون این فرد نه لایحه داده و نه برای خود وکیل انتخاب کرده است.
وکیل :موکلم با سپربلا قرار دادن خود خدمات شایستهای را به نظام کرده است
وکیل شیخ الاسلامی اظهار کرد: موکل بنده نه تنها هیچ جرمی را مرتکب نشده است بلکه با سپربلا قراردادن خود و خانواده که ممکن بود تحت تاثیر تحریمها قرار گیرند خدمات شایستهای را به نظام کرده است بنابراین متهم کردن موکل بنده به اخلال در نظام اقتصادی کشور و نیز تحصیل مال نامشروع بر خلاف عدالت است.وی گفت: درتاریخ 25مرداد89 اعضای هیئت مدیره شرکت بازرگانی پتروشیمی تمامی اختیارات خود را به شخص مدیرعامل یعنی آقای حمزه لو تفویض کردند. هر چند وصول ارز ناشی از فروش محصولات پتروشیمی قبلا توسط نمایندگی شرکت بازرگانی در کشورهای دیگر انجام میشد، اما پس از اعمال تحریمها انتقال و وصول ارز ناشی ازفروش محصولات با مشکل مواجه و با گذشت زمان ارزهای واریزی در حسابهای نمایندگی انباشت شده بود و هر لحظه امکان بلوکه شدن آن وجود داشت. از این رو این تفویض اختیار صورت گرفت تا مدیرعامل شرکت بتواند پولهای واریزی به نمایندگیها را از طریق شرکتهای خود به حسابهای داخل منتقل کند. بر این اساس آقای حمزه لو در سال ۸۹ با سرمایه شخصی خود شرکت دنیز را تاسیس کرد. خانم شیخالاسلامی در آن جا شراکت داشت همچنین شرکت هترا هم با سهامداری آقای حمزه لو و خانم شیخ الاسلامی به ثبت رسید.وی بیان کرد: حسب تراکنشهای ثبت شده در طول مدت همکاری بین این دو فرد یعنی از بهمن ۸۹ تا مرداد ۹۰ حدود ۶۵۰ میلیون یورو ارز حاصل از فروش محصولات پتروشیمی به حسابهای موکله در خارج واریز شده که عینا تمامی این ارزها و پولها به حسابهای اعلام شده از سوی شرکت بازرگانی پتروشیمی واریز شده است.
اگر شیخ الاسلامی خدمت کرده چرا متواری است ؟
حسینی نماینده دادستان نیز ضمن قرار گیری در جایگاه گفت: سوالی که مطرح میشود این است که موکل وی با این همه خدماتی که وکیل ادعا میکنند که انجام داده است چطور متواری شدهاند و جرئت دفاع از خود را ندارد؟ این که آقای وکیل میگویند همه ارز دریافتی از سوی دنیز به کشور آورده شده این طور نیست چرا که چیزی معادل ۳۰۰ میلیون یورو ارز با منشأ داخلی تسویه شده و همه اینها به داخل کشور نیامده است.وی با بیان این که درباره انطباق نداشتن بند (الف) و (و) ماده یک صحبت شده است، افزود: موکل شما حداقل در ۳۰۰ میلیون یورو با آقای حمزه لو نقش مستقیم داشتند.
حسینی در پاسخ به ایرادی که وکیل شیخ الاسلامی درباره استفاده نکردن از کارشناس رسمی دادگستری در پرونده داشت اظهار کرد: در این جا از هیئت خبره استفاده شده است که این افراد در مسئله پتروشیمی تبحر دارند. از طرفی استعلامات از بانکهای مختلف انجام شده است و درباره تناقضی که گفتند در گزارش ضابطین است باید گفت که این تناقض نیست بلکه در ابتدای تحقیقات به مبالغی رسیده اند و زمانی که جلوتر رفتند مبالغ افزایش پیدا کرد و سیر مبالغ صعودی است.وکیل متهمه ادامه داد: موکله بنده فراری نیست، بلکه به کانادا مهاجرت کرده است و این دلیلی بر انتساب جرایم به وی نیست خواهش من این است که کارشناسی انجام شود.قاضی مسعودی مقام در واکنش به اظهارات وکیل شیخ الاسلامی گفت: ارزی که باید به کشور میآمده نیامده است و باید توجه داشت که مستندات از دید متهم و شاکی با مستنداتی که دادگاه بررسی میکند متفاوت است.در این بخش از جلسه دادگاه متهم حمزه لو خواست تا برای توضیح چند موضوع در جایگاه قرار گیرد.
حمزه لو : کاری را مجانی انجام ندادم
وی ضمن قرارگیری در جایگاه گفت: 300 میلیون یورویی که مورد بحث است که هترا از مجموعهای در داخل کشور دریافت کرده مطلقا ربطی به کیفرخواست ندارد. ما آمدیم بخشی از اموالی را که متعلق به شرکت بازرگانی پتروشیمی است برای آن هزینه کردیم و این تصور که این ۳۰۰ میلیون یورو از شرکتهای تابع پتروشیمی است، مردود است.وی ادامه داد: این که گفته میشود من همه این کارها را مجانی انجام میدادم درست نیست. من حقوقی را که مصوب شده بود، دریافت میکردم که ماهی ۱۷ میلیون تومان بوده است وظیفه ام نیز این بوده که بر اساس حقوقی که دریافت میکردم مسئولیت خود را انجام دهم بنابراین بنده حقوق میگرفتم و مسئولیت خود را نیز انجام میدادم.در ادامه جلسه، قاضی مسعودی مقام از متهم محسن احمدیان خواست تا در جایگاه قرار گیرد.
احمدیان : شکایت هلدینگ خلیج فارس فرار به جلو است
محسن احمدیان مدیر بازرگانی شرکت بازرگانی پتروشیمی در سال 89 تا 91 در بخشی از دفاعیات خود مدعی شد که شکایت هلدینگ خلیج فارس از این شرکت فرار به جلو است.وی با اشاره به این که این هلدینگ میلیون ها دلار ادعای مالی دارد، افزود: در قراردادهای سال 91 شرط داوری وجود دارد اما چرا از آن استفاده نمیکنند علتش این است که آقایان داوود شاددل، تهرانیصفا و بستادزاده به عنوان سه مدیر عالیرتبه دولتی عضو هیئت مدیره شرکت بازرگانی پتروشیمی بودند.احمدیان با بیان این که انپیسی در این سه سال 89 تا 91 ، 25 میلیون تن صادرات انجام داده که 12 میلیون تن آن محصولات دولتی و 13 میلیون تن آن نیز محصولات غیردولتی بوده گفت: سود تقسیم شده پیسیسی در سال های 89 تا 91 ، 1441 میلیارد تومان بوده و انپیسی بدون این که بگوید این سود را از کجا آوردی، درصد 3.5 در هزار خود را گرفته است.احمدیان سپس با اشاره به این که در آن زمان با سه بانک بزرگ اروپایی کار میکردهاند گفت: همین آقای حمزهلو به من دستور میداد که برو با آن بانک های اروپایی بنشین و ببین که ما چگونه اقساط دولت را بدهیم که بدهی آن ها حال نشود.وی مدعی شد: الان هلدینگ خلیج فارس صادرات را با تحکم بالاترین مقام از پیسیسی دریافت کرده، اما از آن ها بپرسید که برای تبدیل ارز چند درصد به صراف میدهند، برای خرید تجهیزات در خارج چند درصد از آن ها میگیرند؟ آیا پولی به صراف دادهاند که نیست شده باشد؟
قاضی : وکیل شیخ الاسلامی مستندی ارائه نکرده است
در حاشیه جلسه قاضی مسعودی مقام در پاسخ به سوالی مبنی بر رد اتهامات شیخ الاسلامی از سوی وکیل این فرد گفت: بیشتر ادله وکیل براساس اظهارات آقای حمزهلو بوده است نه این که خودشان مستندی ارائه داده باشند یا برگرفته از ادله جمع شده باشد؛ تمام اظهارات آقای حمزه لو مبنی براین که تمام پولها به حسابهای کشور برگشته، در دست بررسی است که قرار است مستندات آن امروز به ما ارائه شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاخص کل بورس تهران بعد از حدود دو ماه روند صعودی، دیروز توانست به قله تاریخی خود برسد و برای دقایقی این رکورد تاریخی را پشت سر بگذارد. ثبت این رکورد در روزهایی که جنگ روانی آمریکا علیه کشورمان با تروریست دانستن سپاه و همچنین تلاش ها برای ایجاد التهاب در بازار ارز، شدت گرفته، نشان از آن دارد که بازار، بر خلاف سال 97، به این بازی های روانی بی توجه است و مسیر خود را طی می کند.به گزارش خراسان، شاخص کل بورس تهران، دیروز شنبه 1224 واحد دیگر رشد کرد تا شاخص کل وارد کانال 195 هزار واحدی شود. بورس پیشتر فقط دو بار در 8 و 9 مهرماه 97 این کانال را تجربه کرده بود. البته شاخص در ساعات ابتدایی رشد قوی تری را ثبت کرده بود اما به مرور فشار فروش بیشتر شد تا این که در نهایت شاخص در سطح 195 هزار و 203 واحد به کار خود پایان داد. ارزش معاملات، باز هم از هزار میلیارد تومان فراتر رفت. تحلیل گران معتقدند عواملی چون، رشد احتمالی نرخ دلار نیمایی، رشد قیمت های جهانی، بهبود عملکرد شرکت ها (به ویژه کالاهای صادراتی) و نزدیک شدن به فصل مجامع در کنار چشم انداز بهبود سودآوری طی امسال، باعث تمایل به خرید سهام در بخشی از بازار شده است. البته در بخشی دیگر از بازار (به ویژه برخی شرکت های کوچک داخلی فروش) نیز شاهد رفتار هیجانی هستیم. موضوعی که ایجاد حباب قیمتی در برخی نمادها را محتمل می کند.گفتنی است در پی رشد افسارگسیخته برخی نمادهای کوچک بازار، شاخص کل باز هم یک رکورد تاریخی جدید ثبت کرد و با رشد 1.8 درصدی به 38 هزار و 860 واحد رسید. این در حالی است که شاخص کل فقط 0.8 درصد رشد کرد. به نظر می رسد با توجه به چشم انداز سودآوری مناسب ترِ بورس نسبت به بازارهای رقیب، جریان ورود سرمایه به این بازار، همچنان ادامه یابد. اگرچه تازه واردها باید در انتخاب سهم های بنیادین و قوی دقت کنند و به حبابی شدن قیمت ها در بخشی از بازار، حساس باشند. تحلیل گران معتقدند که با توجه به ورود پول های جدید، وضعیت خوب عملکردی شرکت ها و همچنین عبور از تنش های سیاسی، بازار سهام باز هم میتواند رشد کند. از جمله 71 درصد از کارشناسان شرکت کننده در پیش بینی دنیای بورس و 66 درصد سهامداران روند صعودی را پیش بینی کرده اند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نابینایان درس نمیخوانند؟ کمتوانهای ذهنی، غذا نمیخورند؟ ناشنوایان تفریح نمیکنند؟ چقدر این افراد را در کوچه و خیابان، بازار، پارک و رستوران میبینید؟ اگر افرادِ با نیازهای ویژه را در جامعه نبینیم یعنی حضور ندارند یا هستند اما دلیلی ندارد از خانه خارج شوند؟ باور داشتن به چنین تصوری، غیراخلاقی است و چه کسی دلش میخواهد بیاخلاق بهنظر برسد؟ هیچکس! اما در شهر، بهسختی جایی برای رفتوآمد ویلچر و عصا پیدا میشود؛ در سینما و مترو، فرار کردن از نگاههای خیره و کنجکاو آسان نیست. اینها البته باعث نمیشود ما درباره حق زندگی این افراد حرف نزنیم و دلسوز جلوه نکنیم. حالا یک نفر، بینِ ما دست از حرف زدن و صرفا دغدغهمند بودن، کشیده و کاری کردهاست کارستان. «مریم گیلاسیان»، با راهاندازی «ارکستر ویژه ملی» باعث شدهاست افراد با نیازهای ویژه را ببینیم؛ نه کمتر بودن یک حس یا عضوِ آنها بلکه هنر و تواناییشان را.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کارگرانی که در نزدیکی یک دارالتادیب در فلوریدای آمریکا کار میکنند میگویند گورهای مخفی در نزدیکی این مرکز پیدا کردهاند.
مقامهای محلی گفتهاند کارگرانی که برای تمیز کردن یک محوطه در نزدیکی دارالتادیب "آرتور دوزیر" استخدام شده بودند، متوجه شدند زمینهای اطراف این مرکز، "ناهموار" است.به گزارش بی بی سی ،این دارالتادیب که ۱۱۱ سال قدمت دارد به خاطر موارد آزار و اذیت و حتی قتل شهرت دارد.این مرکز یکی از بزرگترین مراکز نگهداری از بزهکاران نوجوان بود و در سال ۲۰۱۱ تعطیل شد.
در صورتی که کشف ۲۷ گور تایید شود، شمار افرادی که در این محوطه دفن شدهاند به ۸۲ نفر خواهد رسید. البته شماری از محققان بر این باورند تعداد افرادی که در این دارالتادیب درگذشتهاند، از صد نفر فراتر میرود.کارگران که در حال تمیز کردن محوطه بودند با استفاده از سیستمهای پیشرفته راداری متوجه محلی شدند که به نظر جای دفن بوده است.در گزارش شرکت پیمانکار گفته شده نحوه دفن این افراد نشان میدهد که خاک سپاری آن ها ممکن است به صورت غیر رسمی و پنهانی انجام شده باشد.
فرماندار فلوریدا خواهان تحقیق در این باره شده است.شماری از افرادی که در این دارالتادیب حضور داشتند نزدیک به ۲۰ سال پیش ادعاهای مربوط به آزار و اذیت در این مرکز را مطرح کردند.یکی از این افراد گفته است که اگر تمامی محوطه مورد کاوش قرار بگیرد، "اجساد بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر پیدا خواهد شد."
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«اگر اکثریت مطلق مردم ناراضی باشند، طرح نباید اجرا شود»؛ این پاسخ مجتبی بهاروند رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای شهر مشهد در واکنش به مخالفت تعدادی از شهروندان با لایحه پیشنهادی شهرداری برای پولی کردن تردد خودروها در اطراف حرم رضوی است.
نظر مردم چیست؟
روزنامه «خراسان رضوی»، چهارشنبه 21 فروردین در گزارشی به بررسی لایحه پیشنهادی شهرداری مشهد به شورای شهر برای دریافت عوارض تردد خودروها در خیابان های اطراف حرم رضوی پرداخت و جزئیات آن را در گفت و گو با شهردار، معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد و رئیس کمیسیون حمل و نقل شورا بررسی کرد.
براساس اظهارات بهاروند، مبلغ پیشنهادی شهرداری برای عوارض قابل دریافت از خودروهایی که در خیابان های اطراف حرم تردد می کنند، 16 هزار و 500 تومان است. حال با توجه به این که از زمان طرح جزئیات این لایحه ، شهروندان مخالفت هایی با پولی کردن این طرح مطرح کرده و خواستار در نظر گرفتن محدودیت تردد برای همه خودروها بدون اعمال عوارض شده اند و از سوی دیگر رئیس کمیسیون حمل و نقل شورای شهر نیز اجرایی نشدن این لایحه را منوط به نظر مردم دانسته، کانال اخبار خراسان اقدام به نظرسنجی درباره این لایحه کرده است. شهروندان مشهدی می توانند برای شرکت در این نظرسنجی و اعلام نظر موافق یا مخالف خود با اجرای لایحه پولی شدن تردد خودروها در اطراف حرم رضوی، QR کد زیر را اسکن و در نظرسنجی کانال اخبار خراسان شرکت کنند.
تا زمان تنظیم این خبر (ساعت 18 روزگذشته) بیش از 9600 نفر در این نظرسنجی شرکت کرده اند که 90 درصد مخالف اجرای این لایحه بوده و 10 درصد با آن موافقت کرده اند.
ماجرا چیست؟
هنوز جزئیات دقیقی از لایحه شهرداری برای پولی کردن تردد خودروها در اطراف حرم رضوی منتشر نشده اما آن طور که خلیل ا... کاظمی معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد به «خراسان رضوی» اعلام کرده است، «در این طرح به تعداد محدودی خودرو مجوز عبور داده می شود، این طور نخواهد بود که همه خودروها بتوانند در اطراف حرم تردد کنند و براساس پلاک خودرو محدودیت تردد ایجاد می شود.» او این را هم گفته بود که این موضوع در کوتاه مدت است و عملا هدف اصلی این است که از محل درآمدهای این طرح بتوان پیاده محورها و خطوط حمل و نقل را تقویت کرد. وی افزود: ما می خواهیم برای مثال از بین 80 هزار خودرویی که در اطراف حرم تردد می کنند به 30 هزار خودرو مجوز بدهیم. این طور نیست که هدف اصلی ما درآمد باشد. مابه ازای آن عوارض دریافت می کنیم تا پیاده روها تقویت شود.
محمدرضا کلایی شهردار مشهد هم البته خود با پیاده مدار کردن اطراف حرم موافق است و پیشتر در این زمینه گفته بود: دراین زمینه فقط ما تصمیم گیر نیستیم و شورای همتا تصمیم گیر است، من فکر می کنم اگر چه نظرات به هم نزدیک شده است اما هنوز به یک الگوی اصلی نرسیده ایم؛ ما باید یک تصمیم سخت و تلخ درباره ترافیک هسته مرکزی شهر مشهد بگیریم ولی به هرحال استقرار وضع موجود قابل قبول نخواهد بود. کلایی در پاسخ به این سوال که نظر شما اجرای چه طرحی در اطراف حرم برای کاهش ترافیک آن منطقه است؟گفت: در کل من فکر می کنم محیط پیرامون حرم باید پیاده مدارتر و آرام تر باشد، ما معتقدیم اجرای زیر ساخت ها دراین قسمت از اهمیت زیادی برخوردار است، به عنوان مثال در خصوص پارکینگ و مکان یابی آن، اگر بتوانیم در چهار محور اصلی که به حرم مطهر ختم می شود پارکینگ هایی احداث کنیم، کمک شایانی خواهد بود.
اما بهاروند رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای شهر مشهد با این که خود اعلام کرده است مخالف این طرح نیست ، تاکید کرده که در صورت مخالفت مردم این طرح اجرایی نمی شود.
16500 تومان ، مبلغ پیشنهادی شهرداری برای دریافت عوارض تردد خودرو در اطراف حرم
او پیش از این درباره لایحه پولی شدن تردد خودروها در اطراف حرم به «خراسان رضوی» گفت: من مخالف این طرح نیستم. اگر بخواهیم ترافیک را کنترل کنیم باید در کل تردد را ممنوع کنیم تا هیچ خودرویی در نقاط مرکزی شهر تردد نکند. البته این موضوع امکان پذیر نیست. بهاروند در خصوص مبلغ درنظر گرفته شده برای عوارض ورود به محدوده طرح نیز اظهار کرد: مبلغ هنوز در صحن علنی شورا تصویب نشده اما مبلغ پیشنهادی 16هزار و500 تومان به صورت روزانه است و ممکن است در صحن علنی کم یا زیاد شود. البته برای ساکنان آن منطقه تمهیداتی در نظر گرفته ایم. او این را هم گفت که این لایحه به احتمال زیاد در اولین جلسات سال جدید به صحن علنی شورا می رود. وی درباره مخالفت مردم با این طرح نیز گفت: حتما یک سری افراد از این طرح ناراضی اند اما مهم این است که ترافیک را کنترل کنیم. با وجود این در هر طرحی اگر اکثریت مطلق مردم ناراضی باشند، آن طرح نباید اجرا شود اما بعید می دانم کسی از ترافیک اطراف حرم راضی باشد.
حال باید منتظر بمانیم و ببینیم آیا شورای شهر لایحه ای را که در یک نمونه آماری بیش از هشت هزار نفری از شهروندان، 90 درصد مخالف دارد، خلاف نظر شهروندان تایید و اجرایی می کند یا خیر؟
برای شرکت در نظر سنجی اسکن کنید
akhbaarekhorasan@
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در این یادداشت توضیح می دهم که مهم ترین هدف ترامپ از اعلام سپاه به عنوان گروه تروریستی، اجرایی کردن بخشی از نقشه بسیار خطرناک و برنامه ریزی شده برای بعد از پایان تعطیلات نوروزی بود اما لازم است ابتدا توضیح دهم که خلاف برخی تحلیل ها از این اقدام هیچ بوی جنگی استشمام نمی شود.
به دلایل زیر احتمال حمله آمریکا به ایران منتفی است:
اول- افکار عمومی در کشور آمریکا به هیچ وجه موافق حمله نظامی نیست. شرایط اقتصادی کشور آمریکا، تعطیلی طولانی مدت دولت فدرال آمریکا، تجربه های شکست خورده حضور نظامی آمریکا در افغانستان، عراق و سوریه که بارها مورد اعتراض شخص ترامپ بوده است، فضایی کاملا مخالف هرگونه حمله نظامی ایجاد کرده و ترامپ که نشان داده است همه هدف اش منافع شخصی اش است، خلاف افکار عمومی اقدامی انجام نمی دهد.
دوم- ترامپ نشان داده است در عمل به حرف های انتخاباتی اش کاملا مصر است. در همین راستا یکی از مهم ترین شعارهای انتخاباتی وی خروج نظامیان از خاورمیانه بود. اقدامات برای خارج شدن از سوریه نیز به منظور اجرای همین وعده بود. همچنین شعار «اول آمریکا» نیز مخالف هر طرحی برای حمله به ایران است او به عنوان یک تاجر رئیس جمهور، بارها اعلام کرده است حاضر نیست هزینه سنگینی برای اقدامات نظامی از این دست که هیچ آورده اقتصادی برای آمریکا ندارد بپردازد. احتمال پرداخت هزینه های چنین جنگ بسیار پرهزینه ای توسط سعودی ها یا اماراتی ها نیز منتفی است چرا که هزینه های جنگ یمن چنان بر اقتصاد بحران زده سعودی اثر گذاشته است که دولت سعودی با کسری بودجه سنگین هم اکنون نیز نمی تواند از پس مخارج کشورش به راحتی بر بیاید تا چه برسد که بخواهد هزینه مالی فوق العاده سنگینی را همراه با ناامنی فراگیر در کشورش به دلیل اقدامات تلافی جویانه ایران بپردازد. سعودی ها نه توان مالی، نه قدرت دفاعی و نه شجاعت آن را دارند که وارد جنگی با ایران شوند.
سوم- تجربه جنگ 33 روزه در لبنان، 22روزه در غزه و یمن و همچنین افزایش توان فوق العاده دفاعی ایران ، درسی بزرگ به پنتاگون داده است و آن این که نمی توانند ابعاد توان دفاعی ایران را درست محک بزنند و به دلیل ده ها هزار نظامی آمریکایی که در تیررس ایران دارند، احتمال تلفات سنگین و شکستی بسیار سنگین تر و سریع تر از جنگ ویتنام را بسیار بالا محاسبه می کنند و روشن است که آمریکا در جنگی که از پیروزی در آن 100 درصد مطمئن نباشد ورود نمی کند چه برسد که شکست را با احتمال بالا محاسبه کند.
چهارم- زمانی که اسرائیل به لبنان حمله کرد، روشن بود که جورج بوش می خواهد در یک جنگ نیابتی دست قوی ایران را به عنوان مهم ترین نقطه کانونی عمق راهبردی اش قطع تا مقدمات حمله به ایران را فراهم کند اما این هدف پس از 33 روز تبدیل به شکستی شد که نتیجه کاملا معکوس داد به گونهای که تجربه این شکست که با جنگ 22 روزه غزه تکمیل شد، تبدیل به تجربه ای منفی شد برای اسرائیل و ساکنان سرزمین های اشغالی و دولت آمریکا به گونه ای که جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا به صراحت از «ماشه حزب ا...» سخن گفت که در صورت هر اقدامی علیه ایران این ماشه علیه متحد اصلی آمریکا عمل خواهد کرد. اسرائیل امروز بعد از جنگ سوریه و افزایش عمق راهبردی ایران، بسیار آسیب پذیرتر از گذشته شده است و بزرگ ترین مانع برای ماجراجویی های آمریکاست.
پنجم- در داخل آمریکا فقط بخشی از طیف تندروی جمهوری خواهان ممکن است با جنگ علیه ایران آن هم در شرایطی موافق باشند باید توجه کرد که این طیف علاوه بر این که باید موانع فوق الذکر را برطرف کنند مانعی دیگر دارند و آن مخالفت دموکرات ها که مجلس نمایندگان را در دست دارند، نظامیان دولت (پنتاگون) و بخش جدی از سیاستمداران جمهوری خواه است. علاوه بر آن همان طور که ذکر شد ترامپ نیز منفعت تبلیغاتی یا اقتصادی شخصی روشنی از این داستان ندارد شاید توجه به این نکته نیز مقوم منتفی بودن احتمال حمله آمریکا به ایران باشد که دولت فعلی آمریکا حتی مثل اوباما از این جمله که «همه گزینه ها روی میز است » نیز استفاده نمی کند.
حال این سوال مطرح می شود که پس هدف ترامپ از این اقدام چه بوده است. این سوال وقتی مهم تر می شود که توجه کنیم پیش از این به صورت مصداقی سپاه عملا تحت همه تحریم های ممکن بود لذا اقدام جدید درعمل تاثیری بر تحریم های سپاه نمی گذارد دیگر آثار این اقدام مانند افزایش حساسیت ها در نقاط تماس بین نظامیان تروریست آمریکایی و سپاه مانند تنگه هرمز نیز جز دردسرهای احتمالی آورده ای برای آمریکا ندارد. در پاسخ به سوال چرایی اقدام علیه سپاه، جواب های مختلفی مطرح شده است مانند تاثیر بر انتخابات اسرائیل، تاثیرات روانی بر تحریم های ایران که همه در جای خود می تواند درست باشد اما به نظر می رسد هدف ترامپ فراتر از این ها و مبتنی بر نقشه ای خطرناک بوده است برای توضیح باید کمی به عقب برگردیم و راهبرد کلان نوع مواجهه دولت ترامپ را با ایران به یاد بیاوریم بر اساس این راهبرد که بخش هایی از آن به صراحت توسط مقامات آمریکایی هم اعلام شد، آمریکا سیاست براندازی حکومت را در پیش گرفت. پیرو اعتراضات اجتماعی دی ماه سال 96 آمریکایی ها طراحی جدی کردند برای شوک های اقتصادی و معیشتی از یک طرف و تحریک مردم برای اعتراض های اجتماعی از طرف دیگر. طبق این طراحی دولت آمریکا عوامل خود را آماده کرده بود که سوار بر موج اعتراضات خیابانی، آشوب و ناامنی را در کشور فراگیر کند و با ادامه دادن این آشوب ها و اغتشاشات، اجازه ندهد کشور روال طبیعی خودش را ادامه دهد و در نتیجه چالش های اقتصادی تبدیل به بحرانی غیرقابل حل شود و از این طریق مقدمات فروپاشی حکومت را فراهم کند. مبتنی بر برنامه ریزی صورت گرفته طبق اعلام رسمی مقامات آمریکایی، امید اول آن ها این بود که این اتفاق در نیمه اول سال 97 روی دهد. این طرح این گونه رقم خورد که با برنامه ریزی که در ایام تعطیلات نوروزی در امارات صورت گرفت، الزام به شفاف سازی صرافی های دبی در همکاری با مشتریان ایرانی مانع ایجاد کرد و در نتیجه خلل جدی در روند عادی نقل و انتقال های ارزی ایجاد شد و با این روش به صورت واقعی و عینی بر قیمت ارز تاثیر مستقیم گذاشت همچنین عملیات روانی با کمک کانال های تلگرامی وابسته و دیگر عوامل نفوذی انجام شد و در نبود برنامه روشن توسط دولت و اقدامات مشکوک برخی متولیان در بانک مرکزی وقت، به این تاثیرگذاری عینی ضریب چندبرابری داده شد و نقدینگی گسترده موجود در کشور به سمت خرید ارز سوق پیدا کرد نتیجه آن شد که فروردین ماه سال 97 با شوک غیرقابل تصور ارزی شروع شد و با تصمیمات غلط ارزی دولت این شوک، چالشی بسیار سخت برای اقتصاد و معیشت مردم ایجاد کرد اما خلاف انتظار آمریکایی ها به رغم این که این فشار به شدت بر مردم سنگین آمد اما هوشمندی مردم (چه مدافعان نظام و چه مخالفانی که می دانستند هر اغتشاش و ناامنی شرایط را برای اقتصاد بدتر می کند) اجازه نداد پرده دوم نقشه آمریکا اجرایی شود. با شکست این طراحی، ترامپ فاز دوم نقشه خود را برای شش ماه دوم آغاز کرد و آن اعلام خروج از برجام در آبان ماه بود اما با تغییری که در مسئولان بانک مرکزی صورت گرفته بود به رغم فشارهای شدید و همه جانبه برای افزایش تحریم ها عملا شوکی در 13 آبان به اقتصاد ایران وارد نشد و آمریکا نتوانست حتی پرده اول نقشه خود را اجرایی کند.
بر این اساس به نظر می رسد آمریکا که در سال 97 توانسته بود شوکی به شدت سنگین به اقتصاد ایران وارد کند، برنامه ریزی ترکیبی خطرناکی را برای موفقیت قطعی طرح کرد به این شکل که در بهترین زمانی که فکر می کرد یعنی ایام تعطیلات نوروز (مشابه سال 97) از طریق دبی تلاش کرد تا با ایجاد تقاضای کاذب برای درهم امارات بتواند در بازار ارز ایران تاثیرات عینی بگذارد همچنین تلاش کرد همه ظرفیت های رسانه ای خود برای جنگ روانی را فعال کند در عین حال برای اطمینان از موفقیت خود نسبت به سال پیش تصمیم گرفت پارامتر تاثیرگذار روانی بسیار قوی را نیز اضافه کند اما از آن جا که قبلا همه برگ های خود را خرج کرده بود به روکردن آخرین برگ خود یعنی تروریست اعلام کردن سپاه روی آورد. آن ها خیلی هوشمندانه برای این که تاثیر روانی این اقدام را بر افکار عمومی ایران بیشتر کنند ابتدا خبر را توسط چندرسانه آمریکایی درز دادند و سپس با فاصله چند روز به شکلی تبلیغاتی آن را رسما اعلام کردند تا به اقتصاد ایران و مردم به صورت غیرمستقیم پیام جنگ را منتقل و از این رهگذر شوک شدید اقتصادی مجددی در ابتدای سال 98 مشابه سال پیش وارد کنند و منتظر اعتراضات اجتماعی مردم خسته از مشکلات بمانند و در اولین فرصت توسط عوامل خود در داخل کشور آشوب و اغتشاش را کلید بزنند.
اما این نقشه بسیار دقیق و البته خطرناک به صورتی غیرقابل پیش بینی خنثی شد. اول این که خلاف سال 97، زمام رئیس کلی بانک مرکزی دست فردی دلسوز و پرتلاش قرار گرفته بود که از نظرات کارشناسی دلسوزان خوب استفاده و با برنامه ریزی هایی که از قبل کرده بود(مانند بازبودن صرافی ها در تعطیلات نوروزی و...) و اقدامات فوری که در لحظه انجام داد (مانند امکان فروش درهم در دبی و تحویل ریال در ایران)، اجازه نداد، اتفاق مهمی در واقعیت های عینی بازار ارز صورت گیرد. اتفاق معجزهوار دوم واکنش یکپارچه و متحد مسئولان مختلف، جریان های سیاسی حتی نخبگان غیرمعتقد به نظام در حمایت از سپاه بود که به هنگام فهمیدند دربرابر دشمن خارجی نباید کوچک ترین شکافی ایجاد کرد البته خدمات بی منت سپاه و بسیج در کنار ارتش و دولت و نیروهای مردمی نیز نقش مهمی در این پاسخ یکپارچه داشت. در مجموع این اتحاد و همدلی دربرابر دشمن و در دفاع از سپاه آرامش خاطر عجیبی به جامعه تزریق کرد. نتیجه این اتفاق ها ، شوک لحظه ای و چندساعتی قیمت ارز و فروکش فوری آن در روز دوم بود و در نهایت دولت آمریکا ماند و نقشه شکست خورده اش و تبعات سنگین بین المللی، سیاسی و حتی نظامی تصمیمی که دیگر فقط صفت احمقانه بر آن بار می شود.
و مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.