ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مناسبت
تعداد بازدید : 100
زکریای رازی؛ فراتر از کاشف الکل
امروز، روز بزرگداشت محمد بن زکریای رازی، پزشک، شیمیدان و داروساز نامی تاریخ ایران است؛ از همینرو، چنین روزی را به نام «روز داروساز» نامگذاری کردهاند. بیشتر ما رازی را با کشف مشهورش، یعنی «الکل» میشناسیم؛ مادهای راهبردی و مهم در علم پزشکی که این روزها، در ایام شیوع کرونا، قدرش بیشتر دانسته میشود. با اینحال، رازی را باید فراتر از یک شیمیدان بدانیم. او از دوران جوانی، شاخههای مختلف هنر، صنعت و دانش را آزمود؛ ابتدا به فراگیری موسیقی رو آورد و در نواختن عود توانایی ویژهای یافت؛ بعدها به آموختن زرگری پرداخت و در همین مرحله بود که به کیمیاگری علاقهمند شد و از طریق آن، فضای دانش شیمی را تجربه کرد و در پی یک اتفاق، هوادار علم پزشکی شد و در اندک زمانی، توانست دانش شیمی را در طب، به خدمت بگیرد. رازی در تحقیقات مربوط به علوم تجربی، استعدادی ذاتی داشت؛ او همین توانایی را در مشاهده و ثبت علایم بیماریهای مختلف به کار گرفت و برای نخستین بار در تاریخ پزشکی، شرح حال بیمار و بیماری را با روشی علمی در آثار خود ثبت کرد. رازی با همین دقت و توانایی، برای نخستینبار توانست تفاوت سرخک و سرخچه را تشخیص دهد و حتی دارویی برای ترمیم نزدیکبینی چشم بیابد که هنوز ترکیبات آن برای اهالی طب، مجهول است؛ چراکه نام گیاهان و مواد مورداستفاده توسط رازی، در گذر زمان تغییر کرده است و قابلفهم نیست. افزون بر اینها، دانشمند نامدار ایران، علاقه وافری به علوم انسانی داشت و در فلسفه و حکمت نیز، صاحبنظر بود؛ آنگونه که گاه اعتقادات فلسفیاش دردسرساز میشد و او را آواره کوه و بیابان میکرد. محمد بن زکریای رازی، به احتمال زیاد، روز 9 آبان سال 304 هـ.ش در شهر ری درگذشت. متأسفانه نشانی از آرامگاه وی در دست نیست.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بررسی روایتهای تاریخی از حماسه حسینی، در قاب فیلمها و سریالها
تعداد بازدید : 896
«سفیر» واقعیتر است یا «روز واقعه»؟
جواد نوائیان رودسری – تأثیر بیبدیل فرهنگ عاشورا و حماسه حسینی بر جامعه ایران و علاقه فراوان مردم ما به اهلبیت(ع)، باعث ورود گاهبهگاه هنرمندان عرصه هنر هفتم به روایتهای این حوزه شدهاست. در این بین، واقعه جانگداز عاشورا، به دلیل اهمیت ویژه آن در تاریخ اسلام و فرهنگ اسلامی، بیش از دیگر وقایع تاریخی در این زمینه، موردتوجه بودهاست و نویسندگان و فیلمسازان متعددی به تولید محتوا در اینباره پرداختهاند. با اینحال، نکتهکلیدی روایتهای عرضهشده در محصولات سینمایی، آن است که طبع روایتگری هنرمندانه، باعث بهوجودآمدن داستانهایی غیرواقعی، برای بیان حقایق تاریخی یا معنوی واقعه عاشورا شده است؛ به دیگر سخن، از آنجا که شواهد تاریخی موجود از این واقعه سترگ، گاه با یکدیگر همخوانی ندارد، برخی فیلمنامهنویسان ترجیح دادهاند روایت را از قالب تاریخی خارج کنند و به آن شکلی هنری بدهند. این رویکرد، البته رویکرد اشتباهی نیست؛ به شرط آنکه مخاطبان را از هنریبودن کار و خیالیبودن روایت آگاه کنیم. با اینحال، در میان فیلمها و سریالهایی که در این زمینه ساخته شدهاست، عیار تاریخی اندازه یکسانی ندارد و بسته به نگاه کارگردان و نویسنده، تغییرات متعددی را تجربه میکند. در ادامه این نوشتار، به بررسی چهار نمونه برجسته از این قبیل آثار که طی سالهای گذشته در سینما و تلویزیون پخش شده است، میپردازیم.
سفیر
1361
فریبرز صالحنیا
سفیر را باید نخستین کار جدی برای توجه به واقعه عاشورا، در سینمای ایران بدانیم. فیلم،روایت سفر قیس بن مسهر صیداوی، سفیر امام حسین(ع) به کوفهاست. فرامرز قریبیان با ایفای نقش قیس در فیلم سفیر، یکی از ماندگارترین نقشهای دوره فعالیت هنری خود را رقم زد. با اینحال، داستان فیلم، تا حد زیادی، واقعی نیست. اولاً اطلاعات تاریخی ما درباره قیس بن مسهر آنقدر نیست که بشود از آن یک فیلم سینمایی ساخت؛ ثانیاً، برخی از شخصیتهای تاریخی در فیلم، جایگاهی متفاوت دارند؛ به عنوان مثال، حُصین بن نُمَیر که در فیلم ریاست یکی از پستهای نگهبانی کوفه را برعهده دارد و به لحاظ جایگاه حکومتی، فرماندهی دونپایه محسوب میشود، اصولاً کوفی نیست و از بزرگان شام و طرفداران معاویه است که یکسال بعد از واقعه عاشورا در حمله یزید به مدینه، به فرماندهی رسید و سال بعد از آن، کعبه را با منجنیق هدف قرار داد و سوزاند.
روایت عشق
1364
انوشیروان ارجمند
سریال روایت عشق، نخستین مجموعه تلویزیونی درباره واقعه عاشورا بود که با دقت فراوان به اجزای تاریخی این رویداد مهم پرداخت. بیشتر بازیگران سریال خراسانی بودند و زندهیاد انوشیروان ارجمند، نقش سعد بن ابیوقاص را ایفا کرد. این سریال به لحاظ محتوای تاریخی، تلاشی مثبت برای انعکاس تاریخ محسوب میشد. بهنظر میرسد که نویسنده سریال، محتوای تاریخی آن را از روی مقاتل مشهوری مانند لهوف استخراج کردهباشد. دیالوگها و لوکیشنها، تطبیق خوبی با آنچه در مقاتل معروف، مانند لهوف، خوارزمی و... میخوانیم، دارند. هر چندکه کیفیت تصویر و صحنه به دلیل کمبود امکانات، چنگی به دل نمیزند، اما بیننده میتواند مطمئن باشد که روایت عشق، گزارشی تقریباً مستند از واقعه عاشورا و حوادث پیش از آن است؛ حتی میتوان گفت که کارگردان، برخی مواقع، رویکرد هنری خود را کنار گذاشته و به نقل تاریخی صرف رو آورده که در نوع خود، قابل توجه است.
روز واقعه
1373
شهرام اسدی
روز واقعه، با موسیقی متن ماندگار آن که ساخته مجید انتظامی است و بازی تأثیرگذار علیرضا شجاعنوری و عزتا... انتظامی، یکی از مهمترین آثار درمورد واقعه عاشوراست. با اینحال، روایت داستان، حکایتی کاملاً خیالی است. در واقع بهرام بیضایی که کار نگارش فیلمنامه روز واقعه را در سال 1363 به پایان برده، کوشیده است تا سخنان مهم و کلیدی امام حسین(ع) را در قالب دیالوگ شخصیتهای خیالی، به مخاطب عرضه کند و برخی اتفاقات را، مانند حوادث عصر عاشورا، به نمایش بگذارد. آنچه در بسیاری از صحنهها از زبان بازیگران میشنوید، در واقع احادیث و روایتهای مشهوری است که از سیدالشهدا(ع) نقل شده و به گوش مخاطبان کاملاً آشناست؛ به ویژه دیالوگ هیجانانگیزی که زندهیاد جمشید مشایخی در سکانسهای پایانی فیلم میگوید، دربرگیرنده بخش مهمی از سخنان امام(ع) در روز عاشوراست. به همین دلیل، با وجود غیرواقعیبودن روایت فیلم، احساس خوب و قابل قبولی را در مخاطب ایجاد میکند.
مختارنامه
1388
داود میرباقری
مختارنامه را باید بهترین کار هنری در عرصه فیلمسازی، درباره واقعه عاشورا بدانیم؛ مجموعهای بسیار دیدنی که افزون بر جلوههای بصری و بازی خیرهکننده بازیگرانی مانند فریبرز عربنیا و فرهاد اصلانی، نمایشی قابلقبول از شواهد تاریخی را به مخاطبان ارائه میکند. هر چند دقت نقل روایات تاریخی در مختارنامه به اندازه روایت عشق نیست، اما میرباقری توانستهاست از غلبه نگاه هنری بر نگاه تاریخی، تا حدود زیادی جلوگیری کند. با اینحال، بخشهایی از سریال و حتی تعدادی از شخصیتهای آن، چندان با واقعیت تاریخی سازگار نیستند؛ مثلاً حوادثی که حول شخصیت کیسان ابوعمره شکل گرفتهاست، تا حدود زیادی واقعی نیست؛ خوب است بدانید کیسان ابوعمره، شخصیتی واقعی و تاریخی محسوب میشود که در قیام مختار ثقفی فعال بود؛ اما بسیاری از جزئیاتی که در مختارنامه درباره زندگی و شخصیت او میبینیم، پشتوانه تاریخی ندارد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تاریخ جهان
تعداد بازدید : 76
زیمبابوه بزرگ نماد تمدن شکوفای آفریقا
مشهور است که آفریقا تا پیش از آغاز عصر استعمار، بیش از 10 هزار حکومت ریز و درشت را در تاریخ چندهزارساله خود تجربه کردهاست. قاره سیاه، قدیمیترین منطقه مسکونی روی زمین محسوب میشود؛ معادن غنی، تنوع جانوری و گیاهی گسترده و وجود رودخانههای پرآب، باعث شد که این قاره به مدت چندهزار سال، مأوای مطلوب نوع بشر باشد و طی سدههای اخیر به یکی از مراکز عمده بازرگانی جهان تبدیل شود. یکی از مراکز مهم تجاری آفریقا که در مدت 200 سال، استیلای بیچون و چرایی بر تجارت سواحل غربی این قاره داشت، زیمبابوه بزرگ بود؛ اشتباه نکنید؛ زیمبابوه چنان که امروز متداول است، نام یک کشور نبود و این عنوان را به یک شهر آباد، با بارویی مستحکم اطلاق میکردند که امروزه در جنوب شرقی کشور زیمبابوه قرار دارد و نام این کشور هم، استخراجشده از اسم این شهر تاریخی است. زیمبابوه بزرگ، بین سالهای 1200 تا 1400 میلادی، یکی از پررونقترین شهرهای بازرگانی جهان بود و عمده مبادلات تجاری خود را با سرزمینهای اسلامی انجام میداد. تاجران مسلمانی که عزم ورود به مناطق مرکزی آفریقا را داشتند، خود را به زنگبار میرساندند و از آنجا برای تجارت طلا، عاج و فلزات، به زیمبابوه میرفتند. درآمد سرشار این شهر از محل مبادلات تجاری، ثروت رشکبرانگیزی برای آن ایجاد کرد. بهطوری که رقبای آفریقایی زیمبابوه بزرگ، با حملات گسترده به این شهر، عرصه را برای فعالیتهای بازرگانی محدود کردند. شورش داخلی در سال 1470 میلادی، سرآغاز اضمحلال این تمدن بزرگ شد. در کمتر از 30 سال، اقتصاد شهر طعم نابودی را چشید و شورشهای متوالی ، آن را به متروکهای تبدیل کرد. مناطق اطراف این شهر تا سال 1850، به دست استعمارگران نیفتاد، اما دیگر از رونق سابق خبری نبود. هنگامی که شرکت انگلیسی آفریقای جنوبی، بخش اعظم زیمبابوه را اشغال کرد، هیچکس گمان نمیکرد که این ناحیه در تاریخ خود، شکوهی چنین پرعظمت را تجربه کرده باشد. بقایای شهر باستانی زیمبابوه بزرگ، به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.